درود جناب شوشتری ، بنده چند سالی بود عطرافشان را مرور میکردم ولی بخاطره یه سری کشمکش ها و حاشیه ها ... عضو نمیشدم و ترجیح میدادم در سایتای داخلی فقط بیننده باشم ، ولی یه تایمی اگه خاطرتان باشد فضای عطرافشان بعنوان بزرگترین مرجع ایرانی عطر داشت بسمت پرداختن به عطرای کپی میرفت و سعی کردم عضو بشم و به اندازه سواده ناچیزم در حوزه عطر ، پروسه ساخت شرکتی ها رو با اینکه نزدبکترین دوستانم را بمعنای واقعی کلمه از من آزرده خاطر کرد توضیح بدم و به اندازه خودم نزارم فضای هنری عطرافشان بسمت کپی افشان شدن بره ، البته خوده شما ، جناب افتخاریان و عزیزانی دیگر در این مسیر نقدهای مفیدی را ارائه دادید که بسیار کارساز بود ، البته همون تایمم توضیح دادم خیلیا به هر دلیل نمیخوان زیاد هزینه کنند و دوست دارن عطرای کپی بخرن ، هیچ اشکالی ندارد فقط سعی کنن از شرکتای معتبر بخرن چون هر جنس کپی قابل اعتماد نیست ، دوم اینکه شاید عزیزانی بگن بررسی عطرای کپی هم که مثلا چقدر پخش وماندگاری دارند و میزان شباهتشان چنددرصد هست لازمه و میتونه برای عزیزانی که دنبال این گروه هستند مفید باشه ...، بله لازمه و بنظرم در دیج...لا که انواع و اقسام عطرای کپی عرضه میشه ذیل هرکدام دهها نظز ثبت شده و همچنین این مدل عطرا به راحتی در فروشگاهها و حتی هایپرمارکت ها در دسترس هستند و میشه قبل از خرید به راحتی رفت و ازشون تست گرفت ، حتی خیلیاشون حجمای پایین هم دارند که با پنجاه تومن هزینه میشه خرید .
در کل واقعا حیفم میومد مرجع هنری عطر ایران بسمت پرداختن به عطرای کپی بره و عزیزانی که تازه میخوان وارده عطربازی بشن را به جاده خاکی سوق بده ، خداروشکر با ریویوهای شما ، دکتر دادجو ، معین ، کامبیز ، مسیح ، روحانی و... این فضا روز به روز داره بهتر میشه و تقاضا میکنم همین مسیر درست را بدون حاشیه و با احترام بهم ادامه بدین .

الانم علت غیبتم دلخوری از هیچکس نیست و اتفاقا دلتنگتون هم میشم ، راستش بنا به دلایلی دوسه ماه از حضور در جمع گرمتان محروم هستم .
پایدار و سربلند باشید ، اواخر بهمن ماه به جمع گرم شما عزیزان برمیگردم.
با تشکر از شما عزیزان و عطرافشان🌹🙏

با سلام و عرض ادب خدمت دوستان محترم .

قصدداشتم در مورده هسیوات از برند نیشانه ریویو بنویسم ولی دیدم این عطر و در اصل این شکل از رایحه و اسکلت بندی شیپغ که برند کرید با اونتوس استارتش را زد و از اون فضای عبوس و کلاسیکِ اکثره شیپغ ها درش اورد و ظاهری جوان و مدرن بهش داد را همه عطربازا میشناسن و احتیاجی به بررسی نداره .

هاسیوات شیپغی شبه فروتی که میشه گفت هشتاد درصده فرمولش را اگه نگم تقلب - از اونتوس ایده گرفته منتهی در اینجا دوز فروت و سیتروس را پایینتر اورده و بیس چایپری را بولدتر نشون داده .
اکستریت د پرفیوم ها کلا ماندگاری عالی دارند ولی پخش غول آسا یکمی اغراق شده و ممکن مخاطب را به اشتباه بندازه ، نشره بوی خوب و معقول داره که البته فکر کنم بچکدای جدیدش افت پرفورمنس داشته .

با اینکه این دسته روایح بیش از ۹۰٪ عامه پسندن ولی شخصا عقیده دارم افتخاره این بوی شامه نواز در هسیوات و دهها عطر دیگه که از اونتوس ایده گرفتن ، به خاندان کرید میرسه که استارت یه شیپغ ناب را زدن و با همراه کردن شیپغی شُسته و رُفته با بیسی فروتی سیتروسی و برگ آسِ قان و کینولین ایزوبوتیل با اون بوی اسکانس مانندی که در بیسِ کار به عطر داد یکی از خوشبوترین و پرفروش ترین عطرای تاریخ را خلق کردن .

شیپغ چیه ؟؟؟ واژه شیپغ (Chypre) در فرانسه به معنی قبرسِ ،کشوری جزیره ای در شرق مدیترانه .
این اکورد تند وتیز عبوس و کلاسیک در تاپ نتش بیسی ترش ، گس و تلخ سیتروسی دارد که عمدتا از برگاموتِ ، لابدانوم در قلب و خزه درخت بلوط و مشک در بیس کار ، البته این فرمول یکی از چندین فرمول ساختمان شیپغ .

اسکلت بندی شیپغ اکثرا از این ساختمان تشکیل میشه : ارپژ از حس تلخ ، ترش و گس برگاموت یا لیمو + بیسی گلبو در مرکزیت شیپغ برای عمق دادن به اکورد که عمدتا رز یا یاسِ + پایه ای خزه محور ،چوبی با پس زمینه ی انیمالیک که عموما از خزه بلوط و بُعد چوبی و کافوری پچولی ، لابدانوم و مشک های حیوانی مانند سیوت استفاده میکنند .
برگاموت + رز + پچولی + خزه بلوط = شیپغی متداول که بعضی مواقع وتیور را جایگزین پچولی میکنند و با مشک سعی میکنند حسی تمیز و اشرافی بهش بدن... .

(ممکن برای بعضی عزیزان سوال پیش بیاد اگه هسیوات و ...از روی فرمول اونتوس ایده گرفتن و بنوعی کپی کردن خب پس اینا چه فرقی با ارماف کلاب و ماین و... دارند ، هردو گروه با هر اسمی که روش بزاریم کپی کردن .
عزیزان درسته هردو گروه بنوعی کپی کردن ولی تفاوت از زمین تا کهکشان ، برندهایی مثل نیشانه و مون بلان توسط پرفیومر با ادغام نت ها که یه بخشش طبیعی و طبعا یه بخشش هم سینتتیکِ عطر را طراحی و خلق کردن ، ولی شرکتهایی مثل ارماف اسانس تمام سینتتیک که با دستگاه GC_MS کمپلت و یکجا کپی شده را اوردن و رقیق کردن ، بلحاظ کیفیت هم باز خیلی تفاوت دارند).

درودمسیح جان عرض ادب و احترام🌹🙏
خواهش میکنم داداش ، بله در جریان هستم و دراینمورد دوسه تا اختلاف نظر هست که هر کدامم منابع معتبری هستند، اسپرم وال یا اسپرم نهنگ گونه ای نهنگ که بعضی معتقدن از استفراغش و بعضی میگن از مدفوعش و....
اتفافا میخواستم اشاره کنم که سر اینکه این ماده از استفراغ یا... مدفوع اختلاف نظر هست ولی متن طولانی میشد و به استادمم دسترسی نداشتم و هردو مورد را قید کرذم ، شخصا بیشتر روی نوع رایحه زوم هستم ‌و اگه جایی در اینکه اون محصول از کجا تولید شده اختلاف نظری بین دو منبع معتبر باشه سعی میکنم هر دو منبع را قبول و به تست روغن و اصل مطلب یعنی نوع رایحه که چه بویی در بسترهای مختلف به من میده بپردازم .
(در مورده عنبرگریس چون مثل مواد دیگه به راحتی ذر دسترس نیست و حیوان غول پیکر وسط اقیانوسِ اختلاف نظر و ابهاماتی هست که بعضی میگن مدفوع و بعضا میگن استفراغِ نهنگ و حتی بعضا حیوان را کشته عنبر را از سیستم گوارشی خارج ولی چون کهنه و اکسید نشده بد بو و بی کیفیت که با روشی دستی برای اینکه عنبر تازه رو به شکل عنبر سالخورده در بیارن و به اون خشک کردن عنبر میگن (ambergris laundering) که تشخیص محصول نهایی از عنبر پیدا شده روی ساحل رو کمی سخت میکنه؛ گرچه یک عنبر شناس حرفه ای فقط یه سوزن داغ نیاز داره تا بتونه عنبر اعلا رو تشخیص بده. )
نه جانم من کی باشم درس بدم ،من خودم در حال شاگردی هستم و اخوی بزرگم استادم هستند که خیلیم سختگیرن و اگه فرمولی بده و خراب کنم و در واقع مواد اولیه حروم کنم شاکی و عصبانی میشه و تحریمم میکنه😉😁 ، در حال حاضر دست به عصا و قطره چکانی روی ساخت اسکلت بندی اکوردها جلو میرم .
مسیح جان من خودم را اماتور میدونم و عقیده دارم تا ۲۰۰رایحه اصلی عطرسازی ملکه ذهنم نشه و اسکلت بندی های متفاوت هفت گروه بویایی مادر و ۳۲آکورد را ازبر نشم اماتور هستم و فعلا خیلی مونده ، لاکردار هرچه ادم پیش میره متوجه میشه چقدر عقب هست ...
بازم ممنون دوست گلم🌹🙏

درود جناب روحانی ، اول اینکه من استاد نیستم و استاد خودتی 😁😊🌹.

و اما کهربا و عنبرگریس👇👇👇
"امبر ،عنبر ،کهربا" (Amber) با "عنبر گریس" از این لحاظ تفاوت دارند که اولی ملغمه ایست از وانیل و رزین هایی که بویی گرم، صمغ گون، دودی ،شیرین و عمیق با بن مایه ی شرقی وانیلی را تولید می کند_ درحالیکه دومی رایحه نسبتاً چوبی نمورشده با اب دریا ، نمکین ، شبه انیمالیک و مشک مانند ، با عمق و‌ شیرینی کمتر نسبت کهربا را تولید میکند .

متاسفانه بین برخی عطربازها و حتی در بعضی سایتها و مقالات مرجع داخلی ، دیدم و حتما بسیاری از شما بزرگواران هم دیدید که عنبرگریس (ambergris) و کهربا (amber) رو به اشتباه یکی میدونن و تفاوتی بینشان قائل نیستند در حالیکه رایحه ی این دو تفاوت های زیادی باهم دارند .

این اشتباه بعضا در ریویو و بررسی ها هم دیده میشه ، مثلا در عطری که کهربا استفاده شده شخص در بررسی اش ریز به ریز فضای نمکین و... امبرگریس را توصیف کرده - و یا بلعکس در عطری که امبرگریس استفاده شده شخص در بررسی اش بیس رزینی ، گرم ، شیرین و شرقی کهربا را توصیف کرده ... (این یکی از دلایلی ست که به دوستان تازه کار همیشه تاکید میکنم از منابع مطمعن اسنشیال اویل های عودی ، امبری ، انیمالیک ،صمغ گون و ...را حتما تهیه کنند و اجازه بدن شامه شون اصولی با روایح آشنا بشه ).
بعضی از این خطاها بخاطره هرم بویایی اشتباهی ست که برندها عمدا یا سهوا درج کردن، مثلا برخی عطرها توی هرم بویاییشون اسم کهربا رو درج کردن اما در حقیقت نُت امبرگریس توی ترکیبشون بکار رفته و رایحه ی نمکین و چوبی نمورو... عنبرگریس در بیس عطر کاملا تابلو و محسوسِ ، همین سبب میشه عطربازی که شامه اش با کهربا و عنبرگریس آشنا نیست و بیشتر فرم روایح را چشمی حفظ کرده ، اون اشتباه عمدی یا سهوی برند را ادامه و در ریویوش بجای عنبرگریس فضای کهربا رو توصیف کنه .
_____
پیچیدگی استخراج و قیمت نجومی فسیل کهربا، "۹۹٪ برندها" را بسمت "کهربای سینتتیک" و یا "بازسازی از طریق چند عنصر طبیعیِ رزینی و اورینتال" سوق داد.
اینکه منبع اصلی فسیل کهربا بیشتر در منطقه بالتیک و روسیه هست درسته ولی چیزی که در عطرسازی مهم اون رایحه ای است که ما به اسم کهربا میشناسیم ، عنوان اَمبر یا کهربا نه بخاطر شباهت بوی این ماده با سنگ کهربا، بلکه صرفا بخاطر حس گرم ، آتشین و گداخته ای هست که رنگ کهربایی و فضای شرقی رو تداعی میکنه ، در واقع ملغمه ی لابدانوم ، وانیل و بنزوئین در بازسازی کهربا ، اون حسِ آتشین ، گداخته و رنگ عسلی سنگ کهربا را فضاسازی میکنند.

شخصا هم کهربای سینتتیک شرکت فرمنیخ و هم کهربای بازسازی شده با فرمول لابدانوم ، وانیلین و بنزوئین را تست کردم ، هر دو بیسی گرم و شرقی دارند .
___________
عنبرگریس از اسپرم وال، استفراغ یا مدفوع نهنگ بدست میاد ، ، رایحه ای که عنبرگریس طبیعی دارد بویی گرم ، چوب آب خوردۀ کنار دریا ، نمکی و دریایی شبیه بوی سنگهای ساحلی ، پوست خشک و مشک مانند و خاکی .
بخاطره قیمت بالای عنبرگریس که ده گرم آن بیش از شش میلیون میشود بسیاری از برندها را بسمت نمونه های سنتتیک عنبرگریس سوق میده ، از مهمترین سینتتیک های عنبرگریس میشه به امبروکسان اشاره کرد که فضای بویایی چوبی ، فضای نمکی شبیه بوی پوست، و رایحه ای کرم مانند، تمیز و شبه حیوانی دارد ، در دیور ساواج حجم بالایی از امبروکسان استفاده شده که میشه بعنوان مرجع امبروکسان ازش نام برد .

در آخر گروه بویایی شرقی بزرگترین گروه در عطرسازی و نت های زیادی زیر مجموعه گروه شرقی قرار میگیره .
از مشک های حیوانی گرفته تا نت های شیرین وانیلی ، عسلی ، دارچینی و نت های صمغی و درختی مثل عود و ... همگی جز خانواده شرقی ها هستند.
با تشکر از شما دوست عزیز🌹🙏

وقتی امضای بانو سسیل زاروکیان پای یک عطر باشد کنجکاوی من برای تست اون عطر دو چندان میشود ، به لطف یکی از دوستان واردکننده ام توانستم تستی از جدیدترین کار امواج یعنی سیلورعود بگیرم .

بانو زاروکیان با اون ظاهر طناز و بینی استخوانی و قلمی اش خیلی خوب بلده عطرای سنگین ، تلخ و عبوس خلق کنه ، عطرایی که زیر ظاهره دیکتاتور مآب ، ترشرو و عبوسشان باطنی مهربان و صمیمی دارند و میشه به مرور باهاشون ارتباط گرفت و دوستشان داشت .

اما در عود نقره ای کار سخت میشه چون بزرگانی مانند عبدالصمد القریشی، اجمل ، پاشا و... با خلق ناب ترین عودها انتظارات را بالا بردن .
امروزه داشتن عطرعودی در کلکسیون برندهای اصیل به یک چالش و رقابت تبدیل شده و برندها بمعنای واقعی کلمه برای خلق "بهترین عود" رقابت می کنند .
پرفیومرها طبیعت شرقی عود را برجسته و با روایحی مثل رز ، امبر ، تنباکو ، روایح پودری و حتی شکلات و عسل ظاهری مدرن و امروزی به عود میدهند و سعی میکنند در این رقابت از بقیه عقب نیفتند .

بریم سراغ سیلورعود ببینیم بانو زاروکیان مثل تانگو ، پرایوت لیبل و... بازم با خلق یک شاهکار سورپرایزمون میکنه یا نه ؟👇👇👇
امواج سیلور عود با الهام از موضوعات بیان شده در رمان The Red and the Black
، تاکید ویژه بر مفاهیم ، اشتیاق و نابودی ، تنش بین ایده آلیسم و رئالیسم و ... دارد .

سیلورعود در ابتدا رایحه ای چوبی ، کمی تند ، کمی سبز ، خاکی و تهاجمی دارد ، رایحه ای پخته و بولد با لحنی گویا که از هم آغوش شدن پچولی و سیپریول شکل گرفته .
پچولی در اینکار بُعد چوبی و خاکی اش برجسته تر هست و بخوبی با روغن سیپریول که حاوی همان مشخصات وودی ، خاکی و سبز هست عجین و همدیگرو تکمیل میکنند و فضایی دارک ، کمی گزنده ، تلخ و جدی به عطر میدن .

جنس پچولی در سیلور عود که طی فرایند تقطیری در خلأ زیاد و دمای کم تقطیر شده و روغنش حاوی مقادیر زیادی از نورپچولنول و آلفاگوآئین هست در واقع از جنس پچولیِ برخی کارای جووی هست که زاروکیان قبلا در پرایوت لیبل ازش استفاده کرده ، همین ممکنِ رگه هایی از تاپِ پرایوت لیبل را برای برخی شامه های ریزبین القا کنه .

سیلورعود از پچولی و سیپریول به عودی اسموکی ، نیمه ترش ، نیمه تنباکویی و بالزامیکی چگال میرسه که با لایه ای شیرین و پودری از وانیل پوشیده شده ، لمس شیرینی وانیل با اون ته مزه ترش و بالزامی عود یه حس فروتی ملس و شامه نواز به عطر داده که بمعنای واقعی کلمه سیستم بویایی رو به چالش میکشه .
به چالش کشیدن شامه و بازی با نت ها که باید مثل تکه های پازل کناره هم چیدشان و تصویر نهایی را کشف کرد از تکنیک های زاروکیانِ که در ادامه با تحریف برخی از نت ها و ایجاد توهمی از چرم فضایی دو بعدی را ترسیم میکنه .

قطعا هنگام تست برای برخی سوال پیش میاد که وقتی در هرم بویایی چرم حضور نداره پس این رایحه ی چرمی عبوس از چیه؟ قبلا ذیل راشن لدر در مورده بازسازی اکورد چرم از طریق منابع طبیعی توضیح داده بودم و عرض کردم چوب قان از عناصره اصلی برای بازسازی اکورده چرمِ ، خانوم زاروکیان با همراه کردن قان ، کاستوریوم و گایاک توهمی از چرمِ انیمالیک و نیمه چرک را فضاسازی کرده .

رایحه ی چوبی ، سیاه ، خشن و خاکیِ پچولی و سیپریول در تاپ نت که با بیسِ اسموکی و بالزامیکی عود هم آغوش شده روی این بستر چرمیه‍ کثیف و انیمالیک قرار میگیره و فضایی دو بعدی از عود و چرم را به زیبایی هرچه تمام به تصویر میکشه .
در پس زمینه ی این بستر ، امبر با گرمایی که داره مثل امپلی فایر بُعد اسموکی و بالزامی عود را برجسته میکنه ، این برجسته شدن ممکن رگه هایی خفیف از اینترلود را القا کنه .

عود نقره ای به نظره من یکی از کارای خوش ساخت امواجِ که اعتماد به نفس و حس جاه طلبی مخاطبش رو بیدار میکنه.
ظاهری عبوس و قدرت طلب و باطنی مهربان و تو دل برو دارد ، شخصا عاشقش شدم .
تنها مشکلی که داره قیمت نجومی و حجم پنجاه میلش هست که به پول ما هفت و نیم تا هشت تومن میشه .

با تشکر از عطرافشان🌹🙏

به این میگن یه عطر شیپغ اصیل و تاپ .
تاپ ترین اسکلت بندی شیپغی که تابحال استشمام کردم ، شیپغی عبوس که به شکلی چند بعدی چرم و بیس انیمالیک رو باهاش همراه کردن .
لاکردار روی بیس شیپغ زوم هستی ، وقتی به خودت میای میبینی بینی ات با بیسی شبه فوژه درگیر شده ، از شیپغ چرمی میبرتت تو فوژه و برت میگردونه و نت هارو که وضوح بالایی دارند سکانس به سکانس برات به نمایش میزاره .
چندین و چندبار تستش کردم ولی نتونستم کلیت روایح را تشخیص و به جمع بندی برسم ، فتیش عطری که حقیقتا خودم را در قد و قواره ریویو کردنش نمیبینم .
با تشکر از عطرافشان 🌹🌹

درود و عرض ادب خدمت جناب روحانی و جناب افتخاریان 🙏🌹
با احترام و اجازه از شما عزیزان نظرم را در مورده این عطر بر اساس سه مرتبه تست از روی سمپل بیان میکنم .

حضوره این حجم از کهربا و عودآگار و در دُز پایینتر رز ، زعفران و فلفل همه ی اینا تاکید بر شرقی بودن با ته مایه ی عربی دارد ، البته اینکه بیس عربی اش چقدر غلیظ و اصیل هست جای بحث و به غلظتِ نت ها بستگی دارد و ممکن شامه ی هر شخص بسته به نوع ذائقه، بافت و میحطی که زندگی میکنه از این عطر برداشتی شرقی عربی و یا فقط یه بیس شرقی ملایم داشته باشد .

پایه ی اصلی عربین دیزرت اکورد کهرباست و برای بررسی اینکار قبلش باید توضیح داد کهربایی که توی بسیاری از عطرا حضور داره چیه و چطور استخراج میشه؟؟؟👇👇👇
غربیها به کهربا امبر و عربها بهش عنبر میگن( این امبر یا عنبر که کهربا میشه با عنبرگریس یا امبرگریس که از اسپرم وال و ترشحات گوارشی نهنگ عنبر استخراج میشه اشتباه گرفته نشه چون رایحه ی این دو زمین تا اسمان تفاوت دارند).
کهربا صمغ درختان همیشه سبز مثل کاجِ که طی هزاران سال به فسیلی گرانبها تبدیل شده ، برخی عطرسازای بزرگ توانستن با روش تقطیر خشک اسانس فسیل کهربا را استخراج کنن که بخاطره فرایند پیچیده در نوع استخراج بسیار هزینه زاست ، خوده فسیل کهربا در حالت عادی قیمت نجومی داره ، حال تصور کنید بخوان با روشی هزینه زا، اسانس این فسیل گرانبها را استخراج کنند ، فی نهایی اش سر به فلک میکشه و همین موضوع اکثره برندها رو بسمتِ تکنیک بازسازی سوق میده .

برای بازسازی اکورد کهربا به سه عنصره اورینتال _ پودری _ شیرین نیاز هست ، ملغمه ی این سه عنصر قراره تصویری از رنگ عسلی ،کاراملی و اون حس گداخته ی سنگ کهربا را توی ذهن ما به تصویر بکشد.
لابدانوم : بُعد اورینتال ، تلخ ، تیره و دودیِ امبر + وانیل : بُعد شیرین و پودریِ امبر ،دو پایه ی اصلی اکورد کهربا هستند ، عنصر سوم که قراره به دو پایه ی اصلی قدرت بده بستگی به انتخاب پرفیومر داره ، عموما از بنزویین (استیراکس) استفاده میکنند که رایحه ای وانیلی و کارامل طور دارد ، البته ممکن پرفیومرها بجای بنزویین از عناصر دیگه ای ماننده صندل ، چاکلت ، سدر ، عسل ، دارچین و... استفاده کنند.
با این مقدمه به عربین دیزرت میرسیم که حجم زیادی از کهربا را در ترکیبش استفاده کرده .

عربین دیزرت رایحه ی چوبی و تلخ عود آگار را توی بستری متراکم از حس گرم ، دارک و نیمه شیرین کهربا باز میکنه و با هاله ای نازک و اسموکی روشون سایه میندازه.
همبسترشدن عود ،امبر و بنزوئین رگه ای بالزامی ، ملس و جذاب به عطر داده که وقتی بیس اسموکی روشون سایه میندازه یه کوچلو بلک افگانو را تداعی میکنه .

در ادامه شاهده یه حس عودی و گلبوی آشنا هستم که عود و رز پارتنر هم میشن و فضایی گرم ، محرک و دم کرده به عطر میدن ، این ملغمه ی عودی و گلبو ، بیس عودی بسیاری از عطرهاست که نوع خشن و افراطی اش را در عود اسپهان استشمام کردم (منظورم کلیت رایحه نیست ، منظور فقط بیس عودی ) ، در اینجا برگاموت تا حدودی رز را معتدل و ملایم کرده و نوع عودش عودی ملایم ، صیقل خورده با بن مایه ی چوبی ... .
زعفران و یاس شب تاب که نمه نمه بالا میان میتونستند فضایی عربی و غلیظ به عطر بدن که بنظرم دوز پایینشان توی این بستر چگال و متراکمِ کهربایی خیلی نمیتونه خودنمایی کنه و بیس عربی آنچنان غلیظ و اصیل نیست ولی نمیشه گفت هیچ تم عربی وجود ندارد .
بنظرم همین بیس زیرپوستی عربی برای ما ایرانیا خیلی خوشایند و عامه پسندتر هست .
باتشکر از همه شما عزیزان 🌹🙏

کرید وایکینگ کلن اروماتیک فوژه ای معتدلِ که با یه سری تغییرات و پایین آوردن خلوص روی همون خط ورژن اصلی حرکت میکنه .

در نسخه ی اصلی ، برگاموت و نعنا توی بستری چوبی که با دُز بالای فلفل پوشیده شده بود باز میشدن ، بیس چوبی اش در اثر هم آغوش شدن با نعنا و ابسنت توهمی زیبا از صنوبر را القا میکرد .
در نسخه کلن بستر چوبی کمرنگ و اون ته بوی صنوبرماننده شامه نواز که برگ آسِ وایکینگ بود حذف شده ، در اینجا یه آکورد فوژه ی نیمه کلاسیک داریم که سعی شده با ملغمه ی سیتروسها و صندل از اون حالت عصاقورت داده و اتوکشیده درش بیارن و ظاهری نیمه کژوال ، شاداب و جوان پسند بهش بدن.

وقتی میگیم فوژه از چی حرف میزنیم؟؟؟
فوژه رایحه ای گیاهی ،سرخس گون ، خاکی و تلخ با بن مایه ی باربرشاپی و افترشیو مانند داره که از ترکیبِ نت هایی ماننده کومارین ، خزه بلوط ، لاوندر ، ژرانیوم ، برگاموت ، برخی نت های چوبی و بعضا ته مزه چاشنی رزن های صمغی ساخته میشه .
در عطرهای کلاسیکِ دهه ها قبل در اسکلت بندی فوژه اکثرا کومارین و خزه بلوط را همراه و با وتیور و رزماری بهش عمق میدادند.
بعداز اینکه ایفرا برای کومارین و خزه بلوط محدودیت هایی وضع کرد ، پرفیومرها رو بسمت استفاده ی بیشتر از لاوندر و شمعدانی در ساختِ استخوان بندی فوژه سوق داد ، در حال حاضر اکورد فوژه عمدتا از ترکیب لاوندر ، شمعدانی ،کومارین و برگاموت ساخته میشه، خیلی وقتا کومارین را در قالب تثبیت کنندگی با لاوندر و شمعدانی همراه میکنند .

بریم سراغ بررسی کرید وایکینگ کلن که فراز و فرود انچنانی نداره و با دو سکانس کوتاه کلیت رایحه را جمع میکنه👇👇👇

شروع وایکینگ کلن شروعی سیتروسی از ملغمه ی ماندارین و لیمو با لحنی سبز و شبه فوژه از لاوندر هست که با لایه ی تند و اسپایسی فلفل صورتی پوشیده شده .
خیلی طولی نمیکشه که با نمایان شدن ژرانیوم و برگاموت و با لمس لاوندر زوایای فوژه برجسته میشه که وتیور و رزماری تشدیش میکنند و ته بویی خاکی و افترشیو مانند بهش میدن .

در ادامه یه حس زیرپوستیِ صیقل خورده و خامه ای از صندل وود لبه های تیز فوژه را قیچی میکنه و با کمک گرفتن از ماندارین اجازه نمیده بستر فوژه ،فضای عطر رو بسمت کلاسیک بودن مطلق ببره .
در بطن کار رگه هایی از مریم گلی بدون اینکه خودنمایی کنه به سیتروسها چهره ای پخته و مردانه میده و با فضای رسمی و اتوکشیده ی اکورد فوژه همراه و همترازشان میکنه ، وایکینگ کلن درمجموع و در بیسِ کار ظاهری تمیز ، شیک و موقر با استایلی نیمه رسمی و نیمه کژوال رو القا میکنه.
عطر خوب ، شفاف ، خوش ساخت و عامه پسندیه ولی آیا ارزش این قیمت را دارد؟ اگه عطری با پرفورمنس خوب و عالی میخواید قطعا نه ارزش ندارد ، اگه دنبال کیفیت هستید ارزش داره ولی بازم با این قیمت کلی عطر خوب میشه لیست کرد.

(بانو فاطیما سلام و عرض ادب .
احساس میکنم سر مباحث پیش امده در مورده ایکاروس دلخور و رنجیده خاطرشدین ، امیدوارم حدسم اشتباه باشه و شاهده حضوره مجدد شما در عطرافشان باشیم ).
باتشکر از عطرافشان .

درود و عرض ادب مسیح جان 🙏🌹.
ممنون از توضیحات کامل و تکمیل کننده ات .
بله دقیقا همینطوره ،اکثرا با تکنیک بازطراحی سعی میکنند تصویر ملایم و عامه پسندتری از چرم را طراحی کنند.
یه سری از نت های پر کاربرد و پرطرفداره دنیای عطر مثل امبر ، تنباکو، مشک های حیوانی ، رام ، چرم ، عود و... بخاطره قوانین و محدودیت های ایفرا ، کمیاب بودن منابع طبیعی ، پیچیدگی استخراج اسانسِ برخی نت ها که هزینه نهایی را آسانسوری بالا میبره و...همه ی اینا برای پرفیومر راهی جز استفاده از مواد سینتتیک نمیزاره .
در برخی موارد نمونه هایی مثل چرم ، تنباکو ، رام و امبر که امکان بازسازی رایحه از منابع طبیعی وجود دارد سعی میشه بجای مواد سینتتیک از ترکیب چند عنصر توهمی از چرم ، مشروب ، تنباکو و.... را تصویرسازی کنند .
خوشبختانه بنده با راهنمایی اخوی بزرگم بازسازی اسکلت بندی چند شکل از اکورد تنباکو و کهربا رو تجربه کردم که از لذت بخش ترین های ترکیبِ چون با کم و زیاد کردن دوز نت ها فضای متفاوتی از تنباکوی خشک سیگارت تا توتون معطم پیپ رو به ما میده که تجربه اش وصف ناپذیزه .
________

چندروز قبل دیدم برخی عزیزان نسبت به قوانین ایفرا و برندها شاکی هستند ، تا حدوده زیادی بهشون حق میدم ، این قوانین ایفرا و سیاست برندها که باعث آبکی شدن بسیاری از عطرها شده حتی صدای مردمان اروپا که به اندازه غرب آسیا دغدغه پرفورمنس ندارند رو هم درآورده و اونام از اینکه سال به سال قدرت و پرفورمنس عطرها پایین میاد شاکی شدن .
بنظرتان اعضای دائم و تصمیم گیران IFRA چه کسانی هستند؟؟؟
شاید باورتان نشه اگه بگم بخشی از اعضای ایفرا، مالکین بزرگترین شرکتهای تولیدکننده مواد اولیه عطرسازی هستند , شرکتهایی مثل IFF - Firmenich- Robertet - Givaudan و ...اینا تیمهای متخصصی از الرژن و پوست شناسان ، سم شناسان ، آسیب شناسان و تحلیلگران امنیت محیطی که اصلاً با صنعت عطرسازی ارتباط ندارند، مواد تشکیل دهنده عطر را مطالعه و آزمایش می کنند و تصمیم میگیرند که فلان ماده طبیعی ممنوع یا برای استفاده برخی نت های طبیعی و حتی سینتتیک درصد و خلوص مشخص میکنند.
این شرکتها هم مواد اولیه طبیعی و هم مواد سینتتیک تولید میکنند که البته عمده تولیدشان روی ساخت سینتتیک هاست ....
سیاستهای سود محوره مالکین این شرکتهای تامین کننده و همچنین برندهای عطرساز بخصوص دیزاینری ها که اکثرشون از سال ۲۰۱۱ توسط دوتا غول ارایشی بهداشتی "اورآل" و "ال وی ام اچ" خریداری شدن سبب شده اون عطرای خفن دهه هشتاد و نود میلادی که پدرمون صبح چندپاف آزارو پورهوم میزد و شب که برمیگشت بوی عطرش کاملا محسوس بود خاطره و آرزو بشه ....
لوکا تورین بیوفیزیکدان و نویسنده ایتالیایی فرانسوی که چندکتاب پرفیومری در مورده راز رایحه و علم بویایی نوشته یه جا در انتقاد به قوانین ایفرا در کتابش نوشته هرگز نشنیده ام کسی از گرلن میتسوکو مرده باشد (میتسوکو تولید یک قرن پیشِ ) ، یه جورایی به ایفرا تیکه انداخته که اون عطرهای قوی و جوندار دهه ها قبل درد و مرضی بوجود نیاورده که الان چپ و راست به اسم الرژی زایی خلوص مواد اولیه رو چه سینتتیک باشه چه طبیعی پایین میارید .
باتشکر از شما عزیزان و مدیریت محترم🙏🌹

یکی از عطرهایی هایی که از قرن ها پیش طرفدار داشته و در صنعت فعلی عطرسازی بین عطربازها و حتی عامه مردم روز به روز پرطرفدارتر میشه عطرهای چرمی ...

ساخت یک عطر چرمی طبیعی(بازطراحی) برای پرفیومرها چالشی ست سخت چون باید این نتِ سرسخت را رام و با نت های دیگه همراه کنند تا با کلیت هرم بویایی همخوانی داشته باشد ،هرچقدر که کار با چرم طبیعی سخته به همون اندازه کار با چرم سینتتیک راحت چون منعطف تره و به راحتی با هر ترکیبی عجین میشه .
از آنجا که عطرهای چرمی زیر و بم متغیری دارند، نمیشه یک بوی مشخص برای چرم تعریف کرد و همین درک اون رو پیچیده و بی ثبات میکند. از چرم نیمه شیرین ، منعطف ، لاکتونی و مخملی داریم تا چرم تلخ ، تارگون ، خشک ، انیمالیک و دودی .

دهه ها قبل برای تولید اسانس چرم از تکنیک خیساندن چرم در محلول استفاده میکردن که این روش توسط ایفرا ممنوع شد، در حال حاضر تولید این نت یا اکورد به دو روش متفاوت متکی است : ۱- ساخت چرم به روش سینتتیک👇👇👇
دوقرن پیش ماده ای سینتتیک به اسم کوینولین کشف شد که بوی چرمی و دودی استخوان داری دارد ، این تمِ سینتتیکِ چرمی جوندار و خشن بنمایه ی بسیاری از عطرای چرمی آن زمان شد که به چرم روسی Cuir de Russie معروف بودند.

جیر : از دیگر نت های سینتتیک چرمی میشه به جیر اشاره کرد که بویی ملایم تر ، لاکتونی، مخملی در قلمرو نت های وودی دارد که بیشتر برای تولید عطرهای مدرنِ یونیسکس یا زنانه ازش استفاده میشه، برای اینکه رایحه جیر نرم و مخملی تر بشه معمولا آلدهیدها رو باهاش همراه میکنند.

سافرالین یکی دیگه از نت های سینتتیک چرمی : سافرالین رایحه ی جالبی داره ، بخوام توصیفش کنم توی ذهنتون بوی واکس کفش رو با کمی گیلاس نیمه گندیده و خنکی کولرگازی میکس کنید ...
___________

۲-بازسازی رایحه ی چرم از طریق منابع طبیعی (کدوم منابع طبیعی؟)👇👇👇

درخت قان : از پوست قان طی فرایندی قیری رقیق بدست میاد که در صنعت عطرسازی بسیار پرکاربرده . این قیر یک بوی تاریک ، تلخ ، دودی و تارگون دارد که در روایح چرم روسی Cuir de Russie بکار میرود.
شاهکار و برگِ آسِ بیس نتِ کرید اونتوس که همه رو دیونه خودش کرده تاحدوده زیادی مدیون ملغمه ی قان و کینولین ایزوبوتیل که بهش شخصیت عمق دادند .

روغن درخت عرعر یا Cade : صمغ درخت عرعر وقتی سوزانده می شود بویی دارک و اسموکی که یادآور آتش سوزی در جنگل هست دارد .. برای بازسازی یک بیس چرمی سکشوال و انیمالیک از ترکیب صمغ عرعر ، قان ، وانیل و زیره سبز استفاده میکنند .

استیراکس (Styrax) : اسانسی که برای تولید ته بوی چرم در صنعت عطرسازی بکار می رود متعلق به استیراکس است که به وسیله حلال های فرار و تقطیر در خلاء خالص می شود، نت های حاصل از استایراکس معمولاً شیرین و ملایم تر از نت های حاصل از قان و عرعر است .

لابدانوم cistus labdanum : لابدانوم می تواند بوی چرمی ملایمی در پس زمینه عطر خلق کنه، در عطرایی که به بنمایه ی چرمی ، دودی و کهربایی نیاز است از ملغمه ی لابدانوم و استایراکس استفاده میکنند.
____________
بررسی رایحه راشن لدر ممو پاریس👇👇👇

اولا اگه از این عطر انتظاره یک رایحه ی استخون دار و اصیل چرم روسی دارید باید بگم بلایندبای ممنوع❌ ...
چرم در اینکار چرم روسیِ و تم تارگون و تلخ قان در پس زمینه کاملا محسوسِ ولی حجم بالای اروماتیک ها چرم رو تا حدودی به حاشیه برده ، اینکار بیشتر از اینکه یک عطر چرمی باشد یه اروماتیک فوژه ی خوش ساخت با پس زمینه چرمی و چوبی ... .

راشن لدر رایحه ی ملایم چرم را توی جنگلی متراکم از درختان سوزنی برگ ، گیاهان اروماتیک و سرخس ها باز میکنه و از همون ابتدا تاکید برفضایی نیمه کلاسیک و اروماتیک دارد .
این روایح جنگلی ، سبز و فوژه محور بقدری دوز و غلظتشان بالاست که اگه نگم چرم رو میبلعند ولی میتونم با اطمینان بگم به پس زمینه هدایتش میکنند و خیلی جا برای مانور دادن بهش نمیدن، حتی ممکن در ابتدا شامه های مبتدی بگن پس چرمش کجاست؟
در پس زمینه ی این بستر رگه هایی از سدر ، جوزهندی ، حسی خاکی و کافور مانند و یه نمه اوژنول رو داریم که به بیس ، اروماتیک ، فوژه و چرمی عطر یه تم نیمه شیرین ، چوبی و اسپایسی شامه نواز میدن .
این فضای گیاهی ، اروماتیک فوژه ، چرمی و ادویه مانند رو تا انتها داریم و شخصا تغییر چشم گیری رو حس نمیکنم ،فقط غلظت فضای گیاهی و فوژه کمی پایین میاد و در عوض بیس چرمی یه نمه محسوس تر میشه .
در کل عطر خوبیه که بنظرم ببشتر طرفداران عطرای نیمه کلاسیکِ اروماتیک فوژه رو سورپرایز میکنه .
با تشکر از عطرافشان .