سلامی دوباره؛ عید همگی مبارک باشه و امیدوارم سال خوبی داشته باشین کنار عزیزانتون
خب دم عیده و همه چی میره به سمت نزدیک شدن به حالت آرمانیِ خودش؛ از تمیز کردن خونه گرفته تا شستن ماشین و خرید لباس جدید و …
در همین حال و هوا؛ عطرایی هستن که حس و حال آرمانی و اصلاح شده ای از کاراکتری که دوس داریم باشیم رو برامون مجسم میکنن و وقتی ازون عطر استفاده میکنیم حس میکنیم بیشتر به چیزی که هستیم، یا میخوایم باشیم؛ نزدیک تر شدیم و اگه در هارمونی با ویژگی هامون قرار بگیره انگار یکی دیگه مث خودمون همراهمونه همیشه و روی ویژگی هایی از شخصیتمون که دوس داریم، تاکید داره و در بروزش بهمون کمک میکنه …
میریم یکی از بهترین نمونه های عطرای این دسته رو بررسی کنیم؛ شنل کوکو مادمازل ساخته ژاک پولژ؛ اولین بار سال ۲۰۰۱ وارد بازار شد و با اقبال خیلی خوبی مواجه شد و از محبوب ترین عطر های زنونه تاریخ میشه حسابش کرد و بی شک این محبوبیت بیهوده نبوده!
شنل در کوکو مادمازل برای بُعد رمانتیک و خانومانه به سراغ قلب گلی از رز و یاس میره؛ که حس و حال زنانه لطیف و محبت امیز و رمانتیک و به دور از آسیب داره؛ این فضای رمانتیک، توسط مرکبات و شکوفه مرکبات به سردمداری پرتقال و شکوفه اش، بهش شیطنت و جوونی ترریق میشه؛ پرتقالی که نه زیادی شیرینه و چسبناکه مثل بعضی عطرها و نه زیادی روی فرش بودن تاکید داره؛ و رایحه معتدل و زیبایی هست که به ترکیب اضافه میشه و بستر عطر که ترکیب پچولی و سایر نوت ها بستری صیقلی و پولیش شده چوبی میسازه که به ترکیب بالا وزن و متانت هم اضافه کنه …
شیرینی دعوت کننده و بسیار بجا و ملایم کوکو مادمازل ناشی از نوت وانیله که درینجا از جنسِ وانیلی که بوی کیک و شیرینی بده نیس بلکه شیرینی ملایمی از جنس پودر قند داره و امضای الدهیدیک و فلزی شنل که در نوت ها ذکر نشده ولی فضای با کلاسش کاملا قابل حسه؛ فضایی زرق و برق دار و تمیز و کریستال گون مشابه حس و حال وقتی که در مکانی اشرافی به لوستر کریستال گرون قیمتی نگاه میکنیم!
رایحه ای به اندازه گلی؛ به اندازه شیرین؛ به اندازه چوبی؛ به اندازه Creamy و متعادل در گرمی و خنکی
کوکو مادمازل نمونه خوبی از همه اون چیزیه که یه خانوم رو زیبا جلوه میده؛ حس رمانتیک و عاشقانه؛ متانت و آرامش؛ اصالت و وقار؛ شیطنت و بازیگوشی و … همهی این موارد وقتی به موقع استفاده شه به شخصیت یه خانوم عمق و زیبایی خاصی میده و کوکو مادمازل هم درین مسیر کمکش میکنه :) کاراکتر خانومی جوان پر انرژی و خوش بین به اتفاقات که بهترینا رو واسه خودش میخواد؛ ذوق و شوقش به زندگی باعث نمیشه متانت رفتاریش زیر سوال بره؛ میدونه باید با کی دعوت کننده رفتار کنه و با کی رسمی … میدونه چی میخواد و چی نمیخواد؛ با کلاسه ولی اهل شو آف نیس
کوکو مادمازل یه خانوم غرق در زرق و برق و تلاش برای جلب توجه نیس بلکه یه کاراکتر دوست داشتنیه که اخلاق و رفتارش در یک هارمونی قشنگ باهم قرار داره؛ همونی که در نگاه اول بنظر جلب توجه نمیکنه اما وقتی میشناسیش میبینی در محبت و عشق آرمانیه؛ در حفظ حریم و احترام کم نمیذاره؛ به بقیه احترام میذاره اما اهمیت زندگیش خودش و علایقشه؛ زندگی عادیشو داره ولی به موسیقی کلاسیک و پیانو هم علاقه داره!
همون کاراکتری که همه از سطح تعادل و موفقیت در زندگیش لذت میبرن! نامزدِ بچ کد های اولیه کرید اونتوس؛ یا همسر تق د هرمس یا دیور اوم پارفوم :)
در یکی از مصاحبه های ژان کلود النا در همکاری با برند فردریک مال؛ النا میگه که « با گذر زمان حس میکنم هرچه از ترکیبات کمتر و ساده تری استفاده میکنم بیشتر عطر خودشو بیان میکنه » ؛ و خب این جمله منو بیشتر به فکر فرو برد و بنظرم در هر هنری وقتی مهارت به اوج میرسه؛ هنرمند میتونه مفاهیمی پیچیده رو به ساده ترین شکل ممکن نشون بده و شنل هم در کوکو مادمازل مفاهیمی عمیق رو در نهایت سادگی به مخاطب هدیه کرده!
____________________________
سوالات متداول :
* پخش و ماندگاری؟
- از نظر پخش و ماندگاری از اکثر عطرهای زنونه قوی تره؛ ماندگاری خیلی خوب و پخش خوب و مناسبی داره؛ کامنت های رگباری مرتبط با ریفرموله مشخص نیس از کجا نشات میگیره؛ جالبه در هیچ منبع خارجی هم عطر ضعیفی حساب نمیشه، یعنی ممکنه از پرفورمنس بالاش شکایت شده باشه اما از ضعفش نه!
* سن استفاده؟
- از وقتی که موفق میشید تعادل رو در زندگی جایگزین هیجانات اولیه کنید و زندگیتون حالتی جم و جور و در دست کنترل میگیره؛ تا نهایتا وقتی که دیگه شیطنت و میل به تجارب جدید و در اولویت داشتن خودتون در ذهنتون کمرنگ میشه؛ حدودا ۲۲ تا ۴۰
* چرا بهش میگن عطر boss lady طور؟
- والا حس میکنم وقتی صحبت از کاراکتری میشه که زندگیش در کنترلشه و حد و مرزاش رو بلده و موفقه و همه چیش به جاس شاید این حس رو بده بقیه که یکم رییس مابانه رفتار میکنه یا انگار با بقیه فرق داره و بالا تره یا تو قیافس، و به همین دلیل حس میکنم بهش گفته میشه این اصطلاح اما خب بنظرم صحیح نیس چونکه boss lady ظرافت هایِ رمانتیک و شیطنت هایِ کوکو مادمازل رو در بر نمیگیره و اصطلاح کاملی نیست؛ همون Gentle lady مناسب تره!
چرا میگن بوش مث بوی ترکیبی مغازه های لاکچری عطر فروشیه؟
- بنظرم عده ای همیشه نق میزنن راجع به یه چیز؛ صرف اینکه شنل این عطرو کاملا بالانس ساخته و لبه های شارپش رو صیقلی کرده این مهارت عطرسازی ژاک پولژ رو نشون میده که مناسب با کاراکتری دارایِ هارمونی، این عطرم دارای هارمونی و ترکیب خاصی باشه و وجه خاصیش سایه نندازه روی وجه دیگه ایش؛ دیگه نباید گیر داد چرا اینجوره! اگه پچولی کوکو مادمازل بوی پچولی سایکدلیک میداد که نمیزدین دیگه! میگفتید چرا اینجوریه!
* آیا زیادی همه گیره؟ نخریم؟
- بنظرم اکثر مردم دنیا عطر نمیزنن؛ در ایرانم همینطوره و شدتش بیشتره؛ اکثرا عطر نمیزنن، بخش زیادی هم از اونایی که میزنن خیلی براشون مقوله مهمی نیس، میمونه درصد کمی که هم عطر میزنن هم براشون مهمه! این وسط چقدر شانس اینکه به یکی بر بخورین عطر مث خودتونو زده باشه وجود داره؟ خیلی کم؛ یعنی این یکی از حساسیت های بیهوده عطر باز هاست معمولا که توهم اینو دارن یکیو با عطر خودشون ببینن؛ اگه دوس دارین بخرین خب :)
درود کامبیز جان؛ حقیقتش من با سیستم ارباب رعیتی مخالفم؛ با نگاه از بالا نیز مخالفم و بنظرم همه ما کنار هم هستیم و نه بالا تر و یا پایین تر و هرکس به نوبه خودش و بر اساس سلیقه خودش میتونه کمک کننده باشه
منتها موضوعی که مطرح هست و منو به واکنش وادار کرد اینه که وقتی ببینم نظری اشتباه هست ازینکه بگم اون نظر درست نیست ابایی ندارم؛ بقیه هم بنظرم باید همینطور باشند؛ فرض کنید یه بنای مکعبی شکل رو من به عده ای نشون بدم خب؟ یه نفر میگه مکعبه، یکی میگه سادست، یکی میگه مینیماله، یکی میگه آرامش بخشه و همش قابل احترامه؛ حالا اگه یکی بیاد بگه شبیه دوچرخه هست چی؟ خب این دیگه سلیقه نیس و صرفا نظر اشتباهه همینطور که شباهت وانیل و حشره کش سلیقه نیس و نظری اشتباه هست!
چگونه هست که احترام به سلایق فقط تا وقتی وجود داره که بگیم همه چی خوبه؟ اگه گفتیم این عطر ها بد هستن و تبلیغشون اشتباه هست اونموقع این موضوع در حیطه نظرات و سلایق مختلف قرار نمیگیره؟ و باید ربطش بدیم به یه سری مسائل در گذشته عطرافشان و یا ربطشون بدیم به نگاه جزئی و یا بگیم منظور شخص قیمت یا برند خاصیه؟!
بنظر میاد در کشور ما این رویه جریان داره :
نظر طرف رو بخونیم اگه تایید کرد و گفت همه چی خوبه پس میگیم اره چقدر خوبه که سلایق مختلف رو درک میکنی ولی اگه نظر طرف با چیزی مخالف بود و مغایرت داشت به جای پیدا کردن دلیل اون حرف، باید مسائل فرعی x, y, z , ... رو ربط بدیم بهش تا بگیم این نظر درست نیست!
بحثِ برند خاص و قیمت خاص مطرح نیست اصلا! موضوع اصلی اینه که اگه به عطر به عنوان هنر نگاه میشه پس باید موضوع خالق اثر و موضوعات جانبی مثل کاراکتر و موقعیت و همه مد نظر قرار بگیره؛ بنظرم در دنیای عطر به تعداد سلایق مخالف و در بازه های مختلف عطرهای خوب وجود داره و مهم ترین نکته توجه به وجود داشتن هویت مجزا واسه هر عطر هست، حالا یه شخص شیوه بیانش و تحلیلش از روی نوت هاست یکی نه مثلا میگه فلان عطر بوی مامانا رو میده و خب جفت این نظرات قابل احترام هست و کمک میکنه به مخاطب ...
کوچکترین تغییر در رایحه یه عطر میتونه باعث تغییر در موقعیت، پوشش، پخش و ماندگاری، کاراکتر و حس و حال عطر شه لذا از نظر من نظری که میگه اگه ازین عطر خوشتون میاد پس عطرهای a, b, c, d, e, f , ... عینا مشابهش هستن بنظرم صحیح نیست!
اگه هدف ما کمک به مخاطب و گفتن نظراتمون هست پس نظرات مخالف هم بخشی ازین موضوع رو تشکیل میده؛ و حالا اینکه از نظرات مخالف مفاهیمِ منفی برداشت میکنن بعضی ها خب دیگه این برداشت هر شخصه که ما روش تاثیری نداریم!
شما که اهل سینما هستید احتمالا میدونید در دوره موج نوی فرانسه بحث های دو کارگردانِ حرفه ای و پرچم دار یعنی تروفو و گودار معروف بود دیگه و بدترین نقد ها رو به همدیگه وارد میکردن اما بعد اتمام بحث، دوستانه دست میدادن و محترمانه با همدیگه برخورد میکردن؛ منتها بنظر میاد در کشور ما این فرهنگ جا نیوفتاده و بنظر هم نمیاد جا بیوفته ...
انگار تفکر غالب اینه تا وقتی از همه چی خوب گفتیم اوکی هست همه چی! ولی بحث به نقد میرسه باید یه چی بچسبونیم به طرف!
منتها من جورِ دیگه ای فکر میکنم بنظرم همه باید نظراتشون رو بگن چه موافق و چه مخالف! و فکر نمیکنم که اگه شخصی نظر منفی داد به معنی نگاه از بالا یا کوبیدن برند خاص یا بالا بردن برند خاصی باشه ...
اگرم موضوع رفتنِ یه سری از دوستان صاحب نقد بوده بنظرم ربطی به نگاه جزئی نگری از طرف خودشون نداشته بلکه دلیل اصلیش برنتابیدن نقد و نظرات مخالفشون توسط مخاطب ها و سایر کاربرا بوده؛ من احترام ویژه و خاصی واسه هر شخصی که صادقانه نظرش رو گفته و با شیادی مقابله کرده و در راستای روشن گری قدم برداشته دارم، دوستانی مث جناب ایکاروس، امیرمحمد و ... که درسته خودشون دیگه در جمع ما نیستن اما تاثیرشون همیشه خواهد بود
امیدوارم روز همگی بخیر، دلتون شاد؛ و نظراتتون واقع گرایانه و از اعماق دل باشه
با عرض سلام و خسته نباشید؛ قبل از ریویو یه تشکر کنم از همه اشخاصی که در مدتی من نبودم به یادم بودن حالا چه به صورت پیام خصوصی و یا چه در سایت، کامبیز خان، مهدی ارجمندی و جناب پارسی و سایر دوستان که لطف و محبتشون رو نشون دادن؛ از همگی تشکر میکنم
خب بریم سراغ ریویو؛ همیشه عطرهایی هستن که به نوعی مرجع میشن و اسمشون سر زبونا میچرخه و هم موفقیت زیادی واسه شرکت سازنده به ارمغان میارن و هم به بازار خط و جهت میدن و روی دنیای روایح و عطر های بعد از خودشون تاثیر به سزایی دارن؛ اینگونه عطرها فارغ از کپی هایی که ازشون میشه و فارغ از اینکه ما بپسندیمشون یا نه عطرهای قابل احترامی هستن؛ تاسکن لدر یکی ازین عطرهاست!
فضای کلی این عطر بنظرم از ۳ بخش اصلی تشکیل شده که با هم در تعامل قرار دارن :
۱- بخش چرمی که رایحه چرم تر و تمیز و با کلاس ولی کاملا مردونه، مرتب و محکم داره و در اصطلاح عامیانه میشه بهش لقب لاکچری رو هم داد!
۲- بخشی دودی و اسموکی که بویی Ashy مانند مشابه بویِ خاکستر سیگار برگ یا فضای اتاق های سیگار داره، البته این بو مث بوی سیگار زننده نیست و این حالتِ اسموکی، فضایی مردونه، جدی و کلاسیک رو تداعی میکنه!
۳- بخشی که وظیفه متعادل کردن عطر و کم کردن از تند بودنش رو داره و بنظرم رایحه ای یکم میوه ای و اندکی شیرین و یکم ملس داره که ناشی از ترکیب زعفرون و تمشک هست که بویی مشابه توت فرنگی ایجاد میکنه!
مجموع این ها بویی چرمی اسموکی غالب تشکیل میده که اون فضای میوه ای اندکی نرم تر و دوس داشتنی ترش میکنه و ترکیب نهایی، مردونه، باکلاس، مرتب و با تمی کلاسیک هست؛ برای درک بهتر فضای تاسکن لدر چند سناریو مثال میزنم :
۱- فرض کنید برگشتید به دهه ۶۰-۷۰ میلادی و در یک لینکلن مشکی رنگ با تو دوزی چرم نشستید و کت مشکی رنگی به تن دارید در حال کشیدن سیگار هستین!
۲- در فضای Cigar lounge های کلاسیک با مبل های چرمی و بوی ملایم دود و خاکستر سیگار هستید!
۳- نویسنده ای که پالتو و کفش چرمی مشکی رنگ پوشیده که مرتب و منظم هست و کفش هاش رو تازه واکس زده و بویِ سیگاری که کشیده روی لباسش مونده و کنار ماشن تحریرش ظرفی از میوه های قرمز رنگ مثل توت فرنگی و تمشک و ... وجود داره!
همه عطرها واسه بهتر نشون دادن خودشون نیازمندِ استفاده صحیح در موقعیت و با پوشش مناسب هستن اما این موضوع واسه بعضی عطرها مثل تاسکن لدر بیشتر اهمیت داره و ممکنه در سایر موقعیت ها، بد و نابجا به نظر برسن؛ تاسکن حس و حالِ شیک و مرتب بودن، جدی بودن و فضایی رسمی داره که در اون فضای رسمی شخصیتی کم اهمیت نیست و باید نقش مهمی داشته باشه بنظرم و به همین دلیل موقعیت استفادش واسه قرار های کاریِ مهم؛ مهمانی های رسمی و هر موقعیتی که نیازه وجهی شیک، متین و رسمی از خودتون نشون بدید؛ و ترکیب مناسبی با لباس های رنگ تیره، لباس های چرمی و کت و شلوار و پالتو و هر لباسی که فضایی رسمی و شیک و اندکی غیر روزمره داره تشکیل میده!
فضاهایی که ترکیب نامناسبی با تاسکن لدر تشکیل میدن شامل هر فضا و موقعیتی هست که نیاز به دعوت کنندگی، گرم بودن و تعامل دوستانه هست مثل قرارهای عاشقانه یا دوستانه، مهمانی های خونوادگی و دوستانه و استفاده عادی روزمره و ... که این موضوع میتونه با استفاده از لباس های کژوال و یا اسپورت بدتر هم بشه!
تاسکن لدر ماندگاری خیلی خوب و پخش کنترل شده ولی کافی به نسبت رایحه داره؛ ولی خریدش با توجه به قیمت بالا منوط به وضع مالی و مقایسه با رقباش هست که حس و حال مشابهی میتونن ایجاد کنن؛ به هر حال قبل از پرداخت چنین مبلغی واسه یه عطر نیاز به بررسی و تفکر زیاد هست!
——————————
پی نوشت : یکی از دلایل محبوبیت عطرافشان بررسی تخصصی عطرها بوده و کمک به درک بهتر این هنر که در هر بازه قیمتی بتونیم عطر رو به عنوان یه هنر و کالایی اورجینال در تعامل با موقعیت و شخصیت و سایر موارد بررسی کنیم که خب متاسفانه دیدم درین مدت به دلیل بعضی نظرات، یکم ازین روند خارج شده سایت و بررسی و معرفی عطرهای کپی و اماراتی که هم ربطی به هنر عطرسازی ندارن و هم واسه سلامتی میتونن مضر باشن و هم اینکه بخشی از برنامه فروش عطرافشان نیستن؛ شدت گرفته ....
به هر حال هر شخصی ممکنه واسه منافع از فضایی که بقیه به اوج رسوندنش و از مخاطب عطرافشان استفاده کنه و تبلیغ عطرهایی رو کنه که صحبت راجع بهشون اهمیت خاصی نداره و جزیی از عطرافشان هم نیستن؛ به امید بازگشت بخش نظرات به روزهای اوج!
پارسی جان سلام، در فرگرنتیکا اگه پروفایل منو پیدا کنید همونجا میتونید پیام خصوصی ارسال کنید و هم اینکه شمارم توی بیو هست میتونید بهم پیام بدید کمکتون کنم از کجا میشه تهیه کرد ...
سلام آریا جان؛ ببینید دلیلی که یه سری عطر ها رو به سن و یا جنسیتی خاص نسبت میدن اینه که اون عطر ویژگی هایی درون خودش داره که معمولا در گروه سنی خاصی بیشتر دیده میشه ... مثلا وقتی یه عطر حس و حال جا افتاده داره و انگار یه شخصیت عصا قورت داده صاحبش هست خب بدیهیه همچین شخصیتی در واقعیت باید از پس مشکلات زیادی بر اومده باشه و خب بدیهیه که در گروه سنی بالای ۴۰ سال راحت تر میشه پیداش کرد ... یا مثلا وقتی میگیم دیپلماتیک عطر محیط اداری و مدیر جلسه مانند هست بدیهی هست اینو در رینج سنی بالای ۳۰-۳۵ راحت تر میشه یافت!
راجع به ۰۲ و دزرت عطر هایی هستن که چندتا ویژگی دارن:
۱) جفتشون یکم outlaw و راک استاری طور هستن یعنی مث بلو شنل عطرهای سر به زیر و ساکتی نیستن! در نتیجه یکم تیپ و رفتار همونجوری میخوان بنظرم ... حتی اگرم تیپ رسمی میزنین ترجیحا رنگای تیره، اینا عطر یه ادم بذله گو با تی شرت صورتی نیستن!
۲) جفتشون یه حالت زبر و برزنتی دارن و خب در ترکیب با روایح چوبی و دودی یکم حالت دارک هم دارن، پس لباسی که باهاشون ست میشه معمولا تیپ های رنگ تیره و یا رسمی و لباسای بافت درشت و ... هست و با لباس های رنگی و خیلی کژوال اسپرت ترکیب بدی تشکیل میدن! مث این میمونه با شلوارک برید عروسی، همینقدر نا مربوط!
۳) روشنایی و تاریکی درین عطر ها یه اندازه قدرت دارن و اگه در شخصیتتون اینجور نباشه جور در نمیاد با عطر، یعنی اگه ادم کاملا منفی بینی هستین خب بکارتون نمیاد، اگرم خیلی مثبت اندیش و روشن بین هستین و مثلا شغلتون کار در موسسه خیریه است و باید چهره ای روشن و مهربان از خودتون به نمایش بذارید باز اینا به کارتون نمیاد!
۴) حس و حال کلیشون دعوت کننده و کژوال نیس! یعنی خیلی از اتفاقاتی توی رینج سنی ۱۸-۲۴ زیاد میوفته مثل قرار های رمانتیک و دور همی های دوستانه، ورزش های جمعی و ... رو پاسخگو نیس! مگه اینکه اون آدمی باشید که با پیرهن لی مشکی تو جمع حاضر میشین و خیلی گرم و نرم برخورد نمیکنین و یا توی این سن در موقعیت هایی که رسمی بودن و تک بودن واستون بیشتر از گرم و دعوت کننده بودن اتفاق میوفته میتونین بهش فک کنین! اما عطر هایی هستن که اگه جای درست با تیپ درست استفاده شن قشنگ سر رو برمیگردونن و شگفت زده میکنن بقیه رو ...
حالا دیگه اینکه شما چقدر ازین ویژگی ها رو تیک میزنید منجر به خرید و یا نخریدنشون میشه؛ در مورد سایر پیشنهادات یکم توضیحات تکمیلی مثل قیمت، موقعیت و تیپ ظاهری و کاراکتر شخصیتیتون و موقعیتایی توش قرار میگیرید بدید و من بر اون اساس یه سری پیشنهادات بهتون میدم ... امیدوارم مفید بوده باشه آریا جان.
سلام دزرت غلظتش اکستریت هست و ۰۲ غلظتش edt ...
البته به نظر من ۰۲ عطر ضعیفی نیس و از متوسطم بهتره ولی خب دزرت دیگه حجت رو تموم میکنه؛ بالای ۱۰-۱۲ ساعت ماندگاری روی پوست، در زمینه پخش کنترل شده است از لحاظ فاصله یعنی ازین عطرا نیس از ۱۰ متری معلوم شه ولی بعد ۱ ساعت پخش نداشته باشه؛ در عوض در فاصله ۱/۵ یا ۲ متری به مدت ۴-۵-۶ ساعت پخش داره ... که خب اگه زیادتر پخش میشد بد میشد!
نمره من به ماندگاری دزرت ۹/۵ از ۱۰ و به پخشش ۸ از ۱۰ هست و ارزش یه تومن بیشتر رو بنظرم داره ولی صبر کن تست کنی خودت ببینی نظرت چیه ...
اتفاقا مدتیه به خرید پرایوت لیبل فکر میکنم؛ الان که گفتی دیدم این لاتی پر کردنِ یکی از دلیلاش میتونه باشه ... هرکی گفت من فلان عطر تلخ و با ابهت میزنم میگی منم پرایوت دارم ! :)
Just for Fun
تاور پرفیومز - در قلبِ صحرا
« پرتره ای واقع گرایانه از صحرا »
یکی از مهم ترین نکات در به تصویر کشیدنِ حس و حالِ مکانی خاص، منتقل کردنِ کامل و بدونِ جهت گیریِ کلیات و جزئیات متضاد هست که درین عطر اندی تاور استادانه موفق به انجام اینکار شده!
فضایِ بولد، ابراز وجود کننده، اندکی تلخ، بافت دار و غیر صیقلی درین عطر یادآور فضای سخت و طاقت فرسای صحراست، که حس و حال کشیدنِ دست روی دیواری بافت دار و یا برخورد دانه هایِ شن به صورت رو در طوفانی سخت میده؛ در تضاد با اون، وجودِ بوی گلی و شکوفه مانند، مشابه دیدنِ درختی سرسبز در جاییست که انتظارش رو نداریم و مانند حیاط مرکزیِ آرامش بخشی در دل محیطِ گرم و سختِ شهرِ بیابانی هست!
فضایِ ادویه ای که حس و حالِ محیط پر جنب و جوش بازار هایِ قدیمی شهرهای بیابانی رو در تضادِ با فضای سوت و کورِ صحرا رو تصویر سازی میکنه، و فضایِ دودی و بخوری کار که انگار در دور دست ها هیزم و یا چوبی خاص در حال سوختنه و ما هاله ای ازین رایحه دودی رو حس میکنیم و این حالتِ دودی، با به وجود اوردن تصویری ذهنی از دوردست، عطر رو پر عمق تر جلوه میده و وجه هایی تاریک و اندکی معنوی نیز به کار اضافه میکنه!
و در پشت همه این موارد، قلبِ امبری عطر هست که گرمایی از جنسِ گرمایِ بیابان و همزمان از جنسِ گرمایی اطمینان بخش داره که انگار در قلبِ بیابانِ زبر و سخت و در پسِ تصویری خشن، تاریک و بی روح، گرمایی نه از جنس هوا بلکه از جنسِ گرمایِ زندگی وجود داره که اطمینان و آرامش به همراه داره!
«در قلب صحرا» از اندی تاور پر از تاریکی و روشنایی؛ زبری و نرمی و سایرِ تضاد های چیره دستانه است که با ظرافت کنار هم چیده شدند و این تضاد ها علاوه بر اینکه همدیگه رو نقض نمیکنن، بلکه با همدیگه هم نشینی مسالمت آمیزی دارن و در خلقِ تصویری کامل تر به همدیگه کمک هم میکنن!
در واقع اندی تاور با این عطر، ایده صحرا رو نه به منجلابِ عامه پسندیِ عطرهای دیزاینری میکشونه و نه سعی داره صحرا رو به فرجامی کمالگرایانه ببره که درین راستا مجبور شه تصویری روتوش شده از صحرا به نمایش بذاره؛ بلکه اندی تاور با ساخت این عطر، پرتره ای واقع گرایانه از صحرا رو تقدیم به دوست دارانِ دنیایِ روایح میکنه!
عطری خاص و ماندگار که اگه باهاش به گفتگو بنشینید؛ در دلِ سختی، نرمی و در دلِ تاریکی، روشنایی و در دلِ بی رحمی و تنهایی، گرمایی از جنسِ زندگی حس میکنید!
سلام، ببینید اگه ۰۲ رو دارید و دزرت رو میخواید بخرید، خب این دیگه به خودتون بر میگرده که عطری بخرید که با عطری که دارید هم پوشانی زیادی داشته باشه یا نه ...
اما اگه ۰۲ رو ندارید و فقط دوسش دارید؛ دزرت کاملا ارزش خرید رو داره؛ متانت بیشتر در رایحه، ماندگاری بالا ۱۲ ساعت، کیفیت خارق العاده و همه رو میتونید تجربه کنید!
از بین کار های تاور، من ۰۳ رو هم عطر خیلی خوبی میدونم؛ ۰۵ هم بد نیس و دوس داران روایح چوبی و بخوری رو راضی میکنه، ولی از لحاظ کیفی و ظرافت، قافیه رو به دزرت و ۰۳ میبازه بنظرم ...