جناب ارجمندی عزیز؛ مون‌نوم عطر فاخریه ولی یکم بلایند بایش ریسکیه اگه دستریز نتونستید تهیه کنید بهم در فرگرنتیکا پیام بدید بهتون بگم از کجا میشه تهیه کرد؛ اگرم گیر نیومد از دستریز خودم میتونم بفرستم براتون ...

ممنونم سعید جان؛ دیپلماتیک های ۱۹-۲۰ رو یه سر بهشون بزنید حتما ... اندکی از شبیه پرایوت بودن فاصله گرفته، اون حالتِ زننده اولش با بوی نارنگی کلا اصلاح شده، یکم چوبی تر و با طراوت تر و در مجموع بهتر شده ...

جووی - اینسیدنت دیپلماتیک (اتفاقِ دیپلماتیک)
« مایکل کورلئونه با پالتویی مشکی رنگ »

مدت ها پیش متنی نوشتم مبنی بر اینکه صرفِ نوشتن نوت ها توانایی درکِ حس و حال و کاراکتر عطر رو به مخاطب نمیده؛ خصوصا اگه عطر مورد نظر دارای عمق و کاراکتر خاصی در عین سادگی باشه!
عطرهای زیاد و خیلی خوبی درین دسته قرار میگیرن که یکی از بهترین و فاخر ترین هاشون همین اینسیدنت دیپلماتیک از جووی هست!

بنظرم اینسیدنت دیپلماتیک یک سوپرانوی عمیق در وصف یک مردِ کاریزماتیک، با وقار، باهوش و صاحبِ منزلت هست!

رایحه اصلی این عطر ترکیبی از وتیور هائیتی، وتیور جاوا و پچولی است ... استقاده از دو نوع متفاوت از وتیور باعث شده که لایه های مختلف و عمقِ خاص وتیور رو درین عطر شاهد باشیم، لایه هایی از قبیلِ چوبیِ با طراوت (مشابه چوب خیس تازه برش خورده)، سبز (مانند له کردن برگ درختان کاج و یا کندن ترکه درخت پرتقال)، زمینی و ریشه گیاه مانند و ... که حس و حال آرامش، تمیزی، صلابت و وقار رو میده!
شروعِ دیپلماتیک شروعی تازه و‌ چوبی هست که انگار رایحه پرتقال ترشِ و خنک رو استشمام میکنید و ترکیبش با روایح چوبی، در ابتدا اندکی حس و حال بوزی (مشروبی) بودن نیز داره اما نه بوزی از نوع گرم، شربت گونه و میوه ای (مانند رام و ویسکی) بلکه بوزیِ فِرش [اصطلاحی که با امیرمحمد ساختیمش :))! ] یعنی رایحه ای مانند بویِ ودکایِ سرد! و این ترکیب ابتدایی کم کم میرسه به درای داونی که من بهش میگم بهشتِ چوبی که تشکیل شده از لایه هایی عمیق ولی در عین حال ساده از گونه های مختلف وتیور که ترکیبی چند لایه از روایح چوبی، با طراوت، که لایه هایی از ریشه گیاهان و روایح سبز و شارپ رو نیز در دلِ خودشون جای دادن ... به همه اینا پچولیِ رام شده هم اضافه کنید که وجه های بیشتری به این ترکیبِ پیچیده و همزمان ساده و معتدل از نظر طبع، اضافه میکنه ... چه شود ! :) اما هرچقدر هم رایحه رو توصیف کنیم در رسوندن عمق کاراکتر ناتوان است و باید خودتون تست کنید!

کاراکترِ دیپلماتیک مانند رایحش شارپ و جدی هست و همزمان عمیق، زیرک و دوست داشتنی ...
دیپلماتیک، جوونی به دنبالِ تفریح نیست!
بلکه مردیست که کوچکترین مشکلی در براومدن از پس مشکلاتش نداره و میدونه چی میخواد؛ سنگین و متین راه میره ... وقار بخشی از تمایل رفتاریش نیست بلکه بخش از غریزه اش هست! و در زندگی و تصمیمات، صبور، متفکر و به شدت باهوشه!

اینسیدنت دیپلماتیک عطریست به صلابت و عظمتِ نگاه های مایکل کورلئونه، سکوت هامفری بوگارت و کاریزمایِ کری گرنت!

الحق که داشتن حداقل یک عطر از برند فاخر جووی بخشی الزامی از مسیر عطربازیست

————————————-

مباحث راجع به ریفرموله :
حول عطرهای جووی در ایران حاشیه زیاد هست، و خب این حواشی در مرجع های مرتبط به عطر در خارج از کشور به ندرت پیدا میشه! همین موضوع باعث شد تا با امیرمحمد جان خودمون موضوع رو بررسی کنیم؛ از پیدا کردن سمپل و دکانت های وینتیج و مقایسه چندین باره با لانچ های جدید گرفته تا صحبت کردن با وارد کننده های جووی، مراکز پخش، مشاوره گرفتن از دوستانِ عطار و اشخاصی که ارتباط نزدیک تری با شرکت جووی دارن ...
نتیجه هم اینه که یه مدت نمایندگی پخش در ایران و خاورمیانه توسط شرکت جووی پس گرفته میشه و درین بازه، بازار ایران پر میشه از عطرهای فیکِ جووی که خب عده زیادی با تست همونا میگن جووی خراب شد و آب بستن بهش و ....
هیچ ریفرموله عطر خراب کنی راجع به سایکدلیک و دیپلماتیک اتفاق نیوفتاده، بلکه تغییرات جزئی در رایحه که اونم در راستای رفع معایب بوده و میشه گفت لانچ های جدید علاوه بر اینکه از لحاظ کیفی فرقی ندارن بلکه از لحاظ رایحه چه بسا بهتر هم شدن؛ در مورد پرفورمنس هم کوچکترین تغییری ایجاد نشده که هیچ بلکه دیپلماتیک لانچ های ۱۹-۲۰ (بعد ریفرموله جزئی) به بعد پرفورمنسشون اندکی قوی تر هم شده! همین الانم دیپلماتیک از اکثر عطرهای نیش قوی تره؛ و پخشش در فاصله متوسط ساعت ها ادامه داره که خب بخشی از کاراکتر عطر هست که نباید زیاد داد بزنه! در مورد سایکدلیک هم ذیل خود عطر، امیرمحمد جان توضیحات مربوطه رو دادن و پیشنهاد میشه مطالعه کنید حتما ...
اطلاعات غلط راجع به این برند فقط عده زیادی رو از تست و خرید این عطرهای فاخر محروم کرده و دستاورد خاصِ دیگه ای نداشته!

ایام به کام

به جناب ذبیحی عزیز : (این کامنت من موضوع مجزایی از کامنت های قبلیست)

بنظرم یکی از شیوه های صحیح نقد؛ نقد عطر بر اساس «آنچه که عطر باید باشه» هست ...
یعنی فرضا عطری قراره واسه یه ادم تنها و حس و حال تنهایی ساخته شه نباید بگیم چرا وانیل نداره و شیرین نیس و خانوما خوششون نمیاد؟ و چون اینجوری نیس بده!
عطری هم قراره یه چرم انیمالیک باشه که یه شخصیت مردونه و محکم رو نشون بده، نمیتونیم بهش بگیم چرا زنبق اضافه نمیکنن بهش بشه مث دیور اوم پارفوم ...
یا به خشکی و ادویه ای دودی بودن دزرت از اندی تاور نمیشه گیر داد چون در اصطلاح «آن چیز که باید باشه» هست!

حالا من این عطر رو تست نکردم و نظری در تایید و رد شخص خاصی نمیدم ولی حیطه نقد تا وقتی عطر رو بر اساس «چیزی که میخواسته باشه» بررسی کنیم نظرات منفی و مثبتش قابل احترامه؛ ولی خارج از اون خیلی ارزش نداره مثل این میمونه ادم گیر بده چرا امواج اینترلود تند و مردونس و چرا اکوا دی جیو پروفومو خنک و اقیانوسی!
در واقع نقد عطر بدون در نظر گرفتن هدف عطر و چیزی که عطار میخواسته انجام بده نوعی آب در هاون کوبیدنه!

خواجه نصیر میگه :
«هر چیز که هست آنچنان می باید - ابروی تو گر راست بود، کج باشد»

بعضی چیزا اونجور که هستن، درست هستن! اینترلود اگه تند نباشه درست نیس؛ عطر انیمالیک اگه نرم شه درست نیس و عطر شیرین و گرم هم اگه خشن شه دیگه کاراییشو از دست میده و ذاتش عوض میشه ... همینطور اَبروی انسان که اگه کج (منحنی و زاویه دار) باشه صاف (درست) هست! اگه صاف باشه کج (اشتباه) هست!

در انتها امیدوارم بیشتر به سایت سر بزنید ... شبتون خوش

درود؛ من این عطر رو تست نداشتم ولی با جناب سپهر موافقم؛ همینطور که به به و چه چه راه انداختن بقیه، راجع به عطری که دوسش داریم جالبه؛ در نتیجه انتقاد و‌گفتن نکات منفیش هم نباید موردی داشته باشه ...

مسئله دیگه که مطرح هست واسه خرید عطر نیاز هست که وجه های مختلفش دیده شه و اگه همه کامنتا مثبت و یا منفی باشن کمکی به طرف نمیکنه ... پس وجود کامنت های منفی نیز نیاز هست و فکر نمیکنم هیچ عطری توی دنیا اونقدر بزرگ باشه که نشه هیچ انتقادی بهش وارد کرد!

مورد سوم اهمیت بیشتر نکات منفی به نسبت نکات مثبت هست چونکه راجع به نکات مثبت اکثر فروشگاه ها، خود شرکت سازنده، تبلیغات و ... روش مانور میدن اما نظرات منفی خیلی کمتره! و لازمه ما در ایران بالاخره هم شیوه نقد و هم شیوه مواجهه با نقد رو یاد بگیریم و اینقدر جبهه نگیریم نسبت بهش! چیزی که من هنوز نمیبینمش خیلی!!

اغلب کامنت های منفی در عطرافشان با یکی از موارد زیر توسط کاربران پاسخ داده میشه :

۱) شما زود اومدی سراغ عطرهای نیش (بهتره دیزاینری مصرف کنی)
۲) فلانی میگفت خوبه شما نقد وارد میکنی که چی؟
۳) هزار سال بهش وقت بده درکش میکنی! (یعنی یا باید عطری من دوس دارم دوست داشته باشی یا کلا هیچی حالیت نیس! )

تاور پرفیومز - 03 لون استار مموریز
« مردی که لیبرتی والانس را کشت! »

اول با تشکر از مدیریت عطرافشان بابت پاسخ به درخواست بنده و اضافه کردن صفحه این عطر به سایت؛ خب بریم سراغ ریویو :

منبع الهام اندی تاور برای ساختِ لون استار، دوره ای از زندگیش هست که در ایالت تگزاسِ آمریکا زندگی میکرده؛ به ایالت تگزاس، Lone Star State نیز میگن و پرچم ایالت هم هنوز یک تک ستاره در طرحش هست!
تگزاس از ایالات سنتی آمریکاست و جامعه مردسالار، تیپ های کلاسیک و با الهام از کابوی ها هنوزم در اونجا رواج داره و حتی در مرکز ایالت یعنی شهر Austin در بعضی بخش ها هنوز هم پلیس ها با اسب و لباس کابوی مانند تردد میکنند تا به فرهنگ گذشتشون احترام بذارن؛ همه‌ این موارد به اضافه وجود بیابان های دنج و هوای گرم و ... دست در دست هم میده و بستری خلق میکنه تا منبع الهامِی شه در راستای خلقِ عطری شاهکار از اندی تاور! عطری که در واقع بنظرم ادای دِینی به کابوی هاست!

اگه از طرفداران سینما باشید احتمالا فیلمِ «مردی که لیبرتی والانس رو کشت» اثر جاودانه جان فورد رو دیدید؛ در اون فیلم کاراکتری وجود داره به نامِ «تام دانِفین» با بازی جان وینِ بزرگ؛ تام شخصیتی خوشتیپ، محکم، مغرور، جسور، شجاع و با قلبی مهربان هست ... پس از اتفاقاتی تام به مزرعه و کلبه تنهایی خودش که در اونجا پرورش اسب هم داره، پناه میبره و اینجا میشه به ویژگی هاش، ویژگی «محزون» رو هم اضافه کرد!

کاراکترِ لون استار مموریز منو یادِ تام میندازه!
بویِ چرمی به اندازه انیمالیک که بویِ پالتو چرمی کهنه و بوی اسب میده و رایحش حس و حالِ از پس سختی براومدن، صلابت و اصالت به همراه داره؛ بوی دودی-چوبی که شبیه بویِ سوختنِ کنده درخت هست و فضا رو کمی محزون و معنوی نیز میکنه و فضای گلی کلاسیک و با قلبِ امبری نشات گرفته شده از صمغ مرمک هم بیانگر قلبِ گرم و مهربانِ کابویِ داستان ما در پس ظاهر با صلابت و روحِ محزونش هست! که در مجموع، تصویری در ذهن میسازه از کابویی خسته که از پسِ سختی ها بر اومده و در کنار هیزم به استراحت و تفکر نشسته و گرمایِ آتش، همنشینِ گرمایِ درونش هست!

همینطور که شروعِ فیلمِ «مردی که لیبرتی والانس را کشت» بازگشت و فلش بک به زندگیِ گذشته تام از طریق خاطراتِ یکی از دوستانش هست؛ شروعِ عطر لون استار مموریز هم بازگشت به خاطراتِ کابوی ها توسط ما هست!
بنظرم عطرِ خوب باید دارای عمقی باشه که از عالم ماده و مصرف گرایی فراتر بره؛ مثل لون استار که پس از استفاده، به محض اینکه چشمامون رو ببندیم، واقعیت و تصور، و زندگی و فیلم، ترکیب میشن و خودمون رو در هیبت تام دانفین با بازی جان وین میبینیم!
کابویی محکم، اصیل، با قلبی مهربان و روحی محزون؛ چکمه و پالتویی چرمی به تن داریم، رنج و خستگیِ زندگی در ذهن، قلبی مهربان در درون و در خلوتِ خود تنهایی کنار هیزم هایِ شعله ور نشسته ایم!
اینجا در تنهایی پر از انسانیت هستیم و ........ کات!

پارسی جان چیزی که به ذهنم میرسه بر اساس تجربیات خودم؛ بنظر من قضیه رابطه طولی و عرضی در عطر هم وجود داره !
یعنی شما عطر های طبع گرم یا معتدل رو به گرم رو دقت کن کلی نوت داریم که هرکدوم ازین نوت ها خودشون کلی وجه دارن در نتیجه عطر وانیلی تنباکویی با عطر چرمی رابطشون در طولِ همدیگه نیست که یکی بالاتر قرار بگیره، حتی چندتا عطر چرمی نیز به دلیل وجه های مختلف چرم خیلی وقتا هیچ رابطه طولی ندارن، مثلا ۰۳ تاور با گودولفین مورد علاقه شما، ۲ نوع پردازش کاملا متفاوت از هم هستن و رابطه طولی ندارن اصلا ... در نتیجه حس من اینه که رابطه غالب بین عطرهای گرم از نوع عرضی هست و رابطه طولی رو خیلی کمتر شاهدش هستیم! یعنی در واقع مقایسه ۲ عطر خوب با طبع گرم مثل مقایسه لبرون جیمز و لوییس همیلتون هست ... جفتشون خوبن هرکدوم به شیوه خودش که رقابتی نداره با اون یکی در اکثر بخش ها !
منتها راجع به عطر های خنک قضیه فرق میکنه، هم تعداد نوت های خنک خیلی کمتره، و هم اکثرشون در خیلی بخش ها با هم تا حدی همپوشانی دارن (مثل مرکبات) و علاوه بر این مثلا لیمو وجه های خیلی کمتری به نسبت چرم یا امبر داره ... که خب اون وجه های متفاوتش هم یه سری شرکت های خاص که کیفیت متریال بالا و قیمت گرون استفاده میکنن تولید میکنن مثل کرید و سرجوف و ...
در نتیجه بنظرم رابطه غالب بین عطرهای خنک یک رابطه خطی و طولی هست، یعنی شما یه مسابقه دو رو در نظر بگیر اونی جلوتره اوله دیگه بعدیم دومه و ... در زمینه عطرهای خنک هم اکثر اوقات داستان همینه بنظرم، اولی لیمو و نعناس، دومی لیمو و نعنایِ بهتر هست خب اولی میوفته عقب ... به عنوان مثال هرمس تق فرش از عطرای مورد علاقم بود و حتی قصد خریدش داشتم اما بعد از تست رنسانس دیگه چشمم رو نمیگیره؛ اون لیمو وتیور بود، رنسانس هم لیمو وتیور نعنا و ... هست و خیلیم بهتره، پس مثل مسابقه دو یکی جلوتره یکی عقب تر ...

راجع به شما هم فکنم که تست اسکندل و فیرو و خیلی عطرای با کیفیت بهتر، دیور اوم اسپورت رو توی این رابطه خطی انداخته عقب واستون و وقتی از لحاظ ذهنی نشه دیدِ خیلی بالایی به عطری داشت ممکنه آدمو خسته کنه ...

البته اینا نظرات غیر علمی و صرفا تجربی من بود ...

دورد، دیور از برند های مورد علاقه من هست به چندین دلیل که یکیش پرفورمنس خیلی خوب اکثر عطرهاش هست غیر از مواردی که به عمد واسه قشری که پخش و ماندگاری زیاد نمیپسندن طراحی شدن که اون عطرا رو توی خود سایت دیور با intensity یک و یا دو‌ ستاره مشخص کردن که مخاطب از قبل بدونه این موضوع رو، مورد دیگه که نمیدونم شمام حسش کردید یا نه بنظرم اکثر عطرهای دیور شلوغ و جلف نیستن، و در عین سادگی دارای پیچیدگی و عمق هم هستن و همین باعث میشه خو گرفتن باهاشون راحت باشه و از طرفی تکراری هم نشن یعنی اول تست به خودت میگی کاش یکم خاص تر بود ولی بعدش که لایه های مختلفش خودشو نشون میده دل کندن ازشون سخت میشه، مورد دیگه که میپسندم راجع به دیور اینه که اکثر عطرهاش علاوه بر اینکه راحت مورد اقبال عمومی قرار میگیرن اما لایه هایی نیز دارن که عطرباز های حرفه ای رو هم راضی میکنن ...
واقعا دیور از بهترین برند ها واسه خرید عطری که قابل استفاده، با کیفیت، ساده، پرفورمنس خوب، دارای عمق، دوس داشتی و همزمان خاص باشه، هست ... این عطرم تست میکنم به زودی :)

درود بر پارسی عزیز، اتفاقا در نظر داشتم ازونجایی اسکندل و اوساواژ رو دوس داشتید این عطرو بهتون پیشنهاد بدم که خودتون تستش کردید دیگه :)
در یک یا ۲ ساعت اول بنظرم خیلی به اسکندل شبیهه و اگه کنار هم تست نشن، کسی که خیلی عطرباز نباشه و شاید اصلا نتونه تشخیصشون بده از هم، اما بعدش مسیرشون جدا میشه، نمیدونم شمام اینو حس کردید که بعد از ۳-۴ ساعت، درای داون فیرو به دیور او ساواژ (Eau Sauvage) نزدیک میشه تا حدی!
البته من روژا اسکندل رو کار فاخر تری میدونم بین این ۳ گزینه منتها کمترین پرفورمنس رو هم داره ...

د وان عطر خوبیه ولی پخش و ماندگاریش دیگه خیلی کمه که نمیشه نادیده گرفتش! بنظرم مایع دستشویی در پخش و ماندگاری د وان رو شکست میده راحت :-)