لووه - سولو پلاتینیوم
«شیک و راحت پوش»

با پیشرفت تکنولوژی و به تبع اون بیشتر شدنِ ابزار هایِ تلقینِ حسی دروغین؛ شرکت ها در اکثر زمینه ها به جای تولیدِ محصولات با کیفیت، اکثرِ تمرکزشون روی تولید محصولات کم خطر و متوسط هست و خلا خلاقیت و شگفتی رو با تبلیغات، بنر های رنگارنگ و مدل های معروف پر میکنن ...!
درین هیاهوی دروغینِ عوام فریبی که اکثر عطرها یا بوی شامپو میدن یا ترکیب ضعیفی از وانیل، اندک کارهایی که کیفیت و قیمت خوب دارن، با ارزش هستن که سولو پلاتینیوم یکی از همون عطر هاست!

شروع عطر با ترکیب لوندر، آویشن و چای، بویی آرامش بخش، شیک و اندکی شارپ و تند داره مانندِ شروع عطرهای سبکِ آروماتیک فوژه که بعضی دوستان گفتن صابونیه اما بنظرم درست نیست که چون ۹۰ درصد عطرای الان بویِ وانیل یا شامپو میدن هرچیزی یکم تند بود یا هرجا لوندر دیدیم بهش بگیم صابونی! اتفاقا فکر میکنم شروع عطر در عینِ تندی، واقعا آرامش بخش، مردونه و شیکه (آیا صابونم اینجوریه؟!)
در ادامه کمی ازون تندی کاسته میشه و ترکیب ملایم و آرامش بخشی از چرم و چای و کندر رایحه غالب عطر رو تشکیل میده ...

حس و حال چرمِ غیر انیمالیک چیه؟
شیکه، رسمیه، با کلاسه، ظاهرش واسش مهمه، بیشتر مردونست

چای چطور؟
روشن، ساده، غیر مرموز، قابل اعتماد، متین، آرام، صبور، روشن فکر، صمیمی و باهوش

ترکیب این دوتا هم بنظرم درینجا کاراکتر این عطرو تشکیل میده، یعنی کاراکتری خوش پوش، روشن اندیش، ساده، متین، شیک و رسمی که با توجه به برچسب قیمتی، ارزشِ خرید خوبی داره!
آخرین نسخه که من داشتم ازش تولید ۲۰۱۵ بود که پخش و ماندگاری قابل قبولی نیز داشت.

عطرِ قابل احترامی از برندی بی ادعا ... شب خوش

کامبیز خان، امیرمحمد عزیز و خانوم ماری ممنونم از لطفتون، خوشحالم که جمع دوستدارانِ مشترکِ سینما و عطر رو پیدا کردم ... :)

بنظرم لذت و اعتیاد به سینما و عطر از خیلی جهات شباهت دارن؛ جفتشون مثل یه باتلاق میمونن که هی بیشتر توش غرق میشی منتها با این تفاوت که کاملا ازین فرآیند لذت میبریم، و خودمون هم تلاش میکنیم در راستاش ...
اون لحظه که در وسط فیلم حس میکنیم که این یه شاهکاره و جز بهترین فیلماییه که دیدیم عینا مشابه وقتیه که یه عطر رو تست میکنیم و متوجه میشیم از شاهکار هایی هست که پیدا کردیم و ذوق و لذت حس کردنِ ادامه ماجرا، چه فیلم باشه، چه عطر ...

ایامتون به صلابتِ هامفری بوگارت و زیباییِ آدری هپبورن :)

ممنونم کامبیز خان، منم از خوندن نظرات شما و سایر دوستان نهایت لذت رو میبرم ...

همه دوستانی که در تشریح روایح به هر طریقی نقشی دارن، عنصرِ مهمی در علاقه مند کردنِ افراد به دنیای روایح هستن و ریویو هایی که در ورایِ شیمی و عطرسازی، عطرها رو به خاطرات و زندگی روزمره پیوند میزنن از ارزش بالایی واسه من برخوردارن به این دلیل که ۲۰ سال بعد تبدیل نوت ها یادمون نخواهد بود ولی خاطرات یادمون میمونه، که خب خوشبختانه دوستان همیشه حضور دارن و ماهم لذت میبریم از نظراتشون :)

مدتی بود میخواستم بخشِ مهمی از دلیل علاقه شخصیم به دنیای روایح رو در قالب متنی بیان کنم تا اینکه رسید به امروز و چه عطری بهتر از امضای کری گرنت، کلینت ایستوود، پیرس بروزنان، جورج کلونی، رابرت ردفورد، ریچارد گِرِ، راسل کرو و ... واسه نظر گذاشتن!

من به شخصه به عنوان یک دوست دارِ سینما، ارتباط خیلی نزدیکی بین عطر ها و فیلم ها میبینم و بنظرم دوست دارانِ سینما از دنیای روایح لذت دو چندان میبرن!

ریویو نوشتن واسه عطرهایی که آدم دوس داره مثل نقد و یا دقت کردن به فیلم میمونه، درینجا نوت ها همون کاراکتر ها هستن و ترکیبشون با هم ارتباط کاراکتر ها؛ تغییر و تحولِ سکانس هایِ عطر و ارتباطش با همدیگه نیز میشه تدوین؛ عمقِ اجرا و دقت روی جزییات هم میزانسن هست! پخش و ماندگاری هم معادلِ میزانی هست که اون فیلم در ذهن و خاطره ما میمونه ...!
هم عطر ها و هم فیلم ها روایتِ شروع تا پایانی پر از جزییات هستن که علاوه بر اینکه هر جزشون تک تک اهمیت داره بلکه مجموعشون نیز باید دارای هویتِ مجزایی باشه و نه صرفا جمع جبریِ جزییات!

محصولِ نهایی که یه عطر خوب و یا یه فیلم خوب باشه، حس ها رو درگیر میکنه و در خاطره میمونه ... داستانِ مشابهی که روایت جداگونه ای داره؛ یکی از طریق بویایی و شخصی سازی و دیگری از طریق بینایی و شنوایی!
فیلم، خودش کاراکترا ها رو میسازه و میخواد ما با دیدن و تفکر درکشون کنیم و عطرِ خوب پتانسیل اینکه در هارمونی با تیپ، موقعیت و شخصیت ما به کاراکتر برسه رو داره ...
در واقع، معادلِ کاراکترِ فیلم در دنیایِ روایح میشه خودمون! که با مصرفِ عطر، فیلممون شروع میشه، اینکه بعدش بر اساس ذاتِ عطر به سرنوشتی رمانتیک یا تصویری مقتدر یا شخصیتی گرم و دعوت کننده و ... برسیم مشخص نیست، باید نشست و فیلم رو نگاه کرد ...!

روزتونِ سینمایی و معطر :)

اینیشیو - ساید افکت (عوارضِ جانبی)
« سهمِ اینیشیو از مارکتِ عطرایِ تنباکویی وانیلی؟ »

خب اول یه حال و هوایی از نوت ها و نوعشون در ساید افکت بگیم و بعد بریم سراغ عطر :

تنباکو : تنباکو استفاده شده در ساید افکت بیشتر حس و حال تنباکویِ قبل روشن شدن رو داره، مانند تنباکویِ غیر طعم دارِ پیپ و یا بویی که بعد از باز کردن یه بسته سیگار نو حس میشه!

رام : آکوردِ مشروبی با ترکیب بویی از الکل و میوه های خشک!

وانیل : وانیل درینجا علاوه بر حالت همیشگیش ته بویِ آدامس یا مارشملو مانند هم داره!

دارچین : در اینجا خیلی بولد نیس ولی حضورش حس میشه!

در شروع اینیشیو بیشتر ترکیبِ رام و تنباکو حس میشه که اون حالتِ مشروبی + بویِ میوه های خشک و تنباکو، حس و حالِ تنباکو های طعم دار پیپ رو داره و این حالت که وانیل و دارچین هم ساپورتش میکنن ترکیبی ساده، با کیفیت، غیرچالشی و دوس داشتنی میسازه و با هرچه نزدیک تر شدن به درای داون از مشروبی بودن رایحه کمتر و به وانیلی بودنش اضافه میشه ...!
در ساید افکت، کیفیت و تغییر نوت ها خوبه، همچنین ماندگاری خوب و پخش خیلی خوب در ۲-۳ ساعت اول داره که در هوای سرد، خطِ بوی شیکی پشت سرتون به جا میذاره ...!

در مجموع این عطرِ اینیشیو از ارزش خرید خوبی برخورداره به شرط اینکه جز اون دسته از افرادی مثل من نباشید که تنباکو و وانیل و نت های مشروبی خیلی زود خستشون میکنن!
به شخصه واسه من این دسته عطرای تنباکویی زیادی بازی رو کِش دادن و در همشون هم چندین نوت که زود حوصله آدمو سر میبرن وجود داره، منتها خیلی از همین عطرها، عشاقِ سینه چاکِ زیادی دارن؛ سلیقس دیگه!

کامبیز خان آمواج یه سری سمپل ۱۰ میل داره که بعضی از مدلاش در ایران موجوده، یکی از همون مدلا آنر هست که میتونید سمپل ۱۰ میل اصلیش رو پیدا کنید ...

سلام، توضیحات لازم راجع به رایحه در ریویو ها هست در مورد اون ۳ مورد شیرینی، خوش بازخوردی، خاص بودن همه رو تیک میزنه، البته خاص بودن به معنی اگزوتیک بودن نه، به معنی کیفیت رایحه و خوش ساختی ...
طبعش هم معتدل متمایل به گرمه یعنی فصل استفادش میشه بهار و پاییز در مرحله بعد زمستون ولی واسه تابستون مناسب نیس ...
فقط یه مورد دیگه، سمپل و دستریزش راحت گیر میاد قبلش تست کنید بهتره

ممنونم بانو
جدیدا جوِ خوبی در سایت وجود داره که توصیفاتِ خوب و دقیق راجع به اکثر عطرا میبینیم و میتونیم بدونِ تست، تا حدِ زیادی عطرها و کاراکترشون رو حس کنیم ...
منم خوشحالم که تونستم به عنوانِ بخشی ازین مجموعه، این حس رو منتقل کنم :)

کرید - وتیور ژرانیوم
«بازگشت به اصالت»

همینطور که میدونید با محدودیت های وضع شده توسط نهادهای نظارتی، مصرفِ خیلی از مواد طبیعی ممنوع و یا محدود شده و به تبع آن هزینه استفاده از نوت هایِ طبیعی در عطر به شدت بالا رفته، از همین رو استفاده ناصحیح از موادِ سنتتیک در عطرها، ناخواسته در راستای تحریفِ ذاتِ مواد طبیعی پیش میره (تحریفِ بو و کاراکتر) ...
یکی ازین دسته روایح که به شدت بنظرم تحریف شدن دسته فلورال یا همون گُلی هستن، که استفاده بیش از حد و نابجا ازشون خصوصا در عطرهای خانوما باعث شده یادمون بره واقعا گل ها به صورت طبیعی چه بویی داشتن و هر بویِ نرم و صیقلی و اصلاح شده با ته بویی شبیه به گل ها رو فلورال تصور میکنیم!

درین هیاهویِ تحریفِ ذات، اندک عطرهایی که به ذاتِ یه نوت و رایحش پایبند هستن، از ارزش بالایی برخوردارن و تستشون لذت بخشه، وتیور ژرانیوم یکی ازین عطرهاست!

در ابتدا با شروعِ تند و تا حدی زننده شمعدانی با تمامی متعلقاتش که کاملا به ذاتش پایبنده و همه خوب و بدش رو نشون میده روبرو هستیم که پس از مدتِ اندکی از تندیِ اولیه کاسته میشه و کم کم با همراهی سیب، لیمو و برگاموت، فِرِش، تازه، شارپ و اندکی ترش و ملس میشه و با اضافه شدن به موقع و به اندازه رُز شیک تر و اندکی هم رمانتیک میشه و وجود وتیور در پایه این عطر، ترکیبِ چوبی شیک، تر و تمیز و مبادی آداب بهش میده که درای داونِ زیبایی ازین عطر میسازه و میشه از هر لحظش نهایتِ لذت رو برد ...
وتیور ژرانیوم به طور خلاصه حس و حالِ اینو داره که انگار پس از یه روز گرم تابستونی، ظرفی خُنَک از مواد معطرِ گُلی و نوشیدنی های تازه و فِرِش گذاشتن جلوتون و بوش به مشامتون میرسه!

بنظرم این شاهکارِ مینیمال، یونی هست ولی در یونی بودن یکم به سمت مردونه بودن متمایله و بهترین موقعیت استفادش هم وقتیه که هم میخواید رسمی، شیک و مبادی آداب باشید و هم دعوت کننده و صمیمی ...
استفاده ازش در میهمانی های دوستانه ولی خاص و باکلاس ترکیب خیلی خوبی میشه و ماندگاری و پخش متوسط در ترکیب با قیمت بالا، ارزش خریدش رو پایین میاره ولی تستش واسه تصفیه حس بویایی پیشنهاد میشه!

سرجوف - مفیستو
«نسیمی از کوهستان»

اگه دنبال یک عطر تابستونیِ خنک هستید که نه میخواید بویِ شاور ژل و شیشه پاک کن مانندِ خیلی از دیزاینری ها رو بده و نه میخواید که شارپ و تند و سبز باشه مثل فیرو یا اوساواژ ؛ مفیستو گزینه خوبیه واستون ...

شروعِ مرکباتی و فِرِش که تلخ و پوست مرکبات گونه نیس با حضور لوندر که به سمت صابونی و یا باربرشاپی شدن هم حرکت نمیکنه اصلا و این شروعِ تازه و خنک در ادامه با همراهی رز و زنبق یکم نرم، مخملی، پودری و آرامش بخش هم میشه که همچنان حضور لوندر و مرکبات باعث میشه در عین پودری و نرم بودن، خنکی و تازگیش رو هم حفظ کنه!
به طور خلاصه میشه گفت فضایِ نرم و مخملیِ مفیستو در کنار تازگیش، حس و حالِ اینو داره که انگار دارید برف و یا آبِ خنک و معطرِ کوهستانی رو بو میکنید، همونقدر ملایم، آرامش بخش و مینیمال ...!

به نظرم مفیستو کاملا یونی هست و غیر چالشی و عامه پسند بودنش در ترکیبِ با پخش و ماندگاری مناسب، به گزینه امنی واسه خرید تبدیلش میکنه که شاید خاص بودن و کاراکترِ رنسانس و فیرو و ... رو نداشته باشه اما مخاطب رو در هدفی که واسش درنظر گرفته راضی میکنه!