یاد اشخاصی افتادم که از برآیند استفاده عطر توقعی بیشتر از شخصیت خودشون دارند ، تجربه عطربازی ثابت کرده که امکان نداره ، امکان نداره عطرت جلوتر از خودت راه بره ،
کم تجربگی فردی که حقیقتی به این روشنی رو به افسانه سازی و فلسفه بافی تبدیل میکنه یا باورهای خودشو رو در ارتباط با انسان امروز و تفاوت شادی و سرخوشی انسان عصر حاضر رو تعمیم میده به عطر ورساچه اروس ! منو یاده مامامیو ماماسیتو کاچلا میندازه ، همون قدر بی ربط ،
در بهترین حالته این جور نفی کردن یاده اون کسی میافتم که رفته ایتالیا و صبح روزی که رفته به کبوترهای اونجا دونه بده همزمان داره درباب نکوهش فرهنگ جوانان غربی ، دانش خورد میکنه ! ولی هرگز یادش نیست که تو چه فصلی کبوترهای محله شون عاشق میشن !
در نفی عطری که حدود ۴۰ نفر رسما تو همین صفحه بعنوان عطرامضاشون از این عطر یاد کردن ، عطر امضایی که معمولا خوده عطربازها ندارند ، ولی تمام عطربازان با تمام اختلاف نظری که با هم دیگه دارند ، مشترکا بر این باورند که عطر امضا با پرفایل بویایی ، خاطرات ، هویت و گذشته فرد رابطه مستقیم داره , حالا بیای اون سلیقه رو با واژگانی مثل سقوط به دوران پارینه سنگی ! انسان بیمار ! عدم تعادل ! و بیزاری فرم و نسبت بدی واقعا آدمو متاسف میکنه

البته جای نگرانی نیست ، چون این ما هستیم که باید سعی کنیم کنار شما مسالمت آمیز زندگی کنیم

اتفاقا اکثرشون عطرعای خوب و درست و حسابی استفاده میکنند ، ، ولی تا اونجایی که میدونم اکثر همونهایی که عطر خوب می پوشند ، عطرباز نیستند، بیشتر براشون انتخاب میکنند ، مثلا آقای شریفی نیا میدونم عطربازه ، از خیلی پیش ترها اطلاع دارم که عطربراش موضوع بوده . خانم مهتاب کرامتی توی خانومها عطربازه حرفه ایه ، مثلا امین حیایی ، سروش صحت اینها رو بنده مستند میدونم که سابقه عطربازی دارند،
اما به نظرم میاد رضا گلزار نمیتونه عطر باز باشه چون ایشون توی صنعت مدلینگ فعالیت داره و به ماجرا بیشتر بصورت حرفه و شغل نگاه میکنه طبیعتا هم وقتی سر موضوع خاصی پای منافع وسط باشه ، عشق و عشق بازی به شکل قابل توجهی بی رنگ میشه


خاطرم هست سالها قبل حدود ۲۰ سال قبلتر ، مجله ای بود به نام ماهنامه ایده آل که احتمالا بعضی از دوستان یادشون باشه

مدیر مسئول اش محمدرضا حسینیان بود که ایشون خودش هم از مجریان شبکه ۳ بود و دایره ارتباط گسترده ای با بازیگرها و هنرمندان داشت ، مجله اش خیلی شیک و پروپیمون بود ، جوری که تمام صفحات مجله کاغذ گلاسه سنگین بود ، مطالب متنوع و کارآمدی داشت روی هم رفته یک مجله وزین و متفاوتی به نظر میرسید ، یک صفحه ای داشت که درباره پوشش سلبریتی ها در جشنواره ها و دورهمی ها و کنسرت ها و پوشش های روزمره شون بود . یکی دو سال اشتراک این مجله رو داشتم ، کاملا خاطرم هست که تو اکثر شماره های این مجله پوشیدن عطر یکی از موضوع های داغ همین صفحه بود ،
این افرادی که نام بردم کسانی بودند که درباره عطرهای مورد استفادشون و دیگر عطرها اطلاعات دقیقتری داشتند و نظراتشون با دیگر همکارانشون فرق میکرد و تخصصی تر عطر رو تحلیل میکردند والبته چندین نفر دیگه هم بودند که متاسفانه خاطرم نیست ،
در حال حاضر هم احتمالا هنرمند و بازیگران عطربازی هستندکه در عطرافشان با نام کاربری مستعار کم و بیش حضور دارند
البته اینو دیگه نمیتونم براش رفرنس بیارم ‌.‌ چون فقط یک نظر احتمالیه

جانا سخن از زبان ما میگویی .... و یک ۷ مقدس به تمام اون خاطرات و دوران تکرار ناشدنی ....

خخخخخخ...... با اینکه این عطرو بعنوان مصرف شخصی هیچ وقت استفاده نکردم و شاید هم هیچ وقت استفاده نکنم ولی الحق و والنصاف عطر اندازه و میزونیه ، عطری که به زمان خودش در دنیای عطر م مد به شدت تاثیرگذار بوده و حتی برندهای مثل شنل ، محکوم به تاثیرپذیری ازش بودن ، ببین چی بوده که به زمان خودش برندی مثل شنل توی سری اکسکلوسیف اش ! از این رایحه مستقیما استفاده کرده ، ادوپرفیومی به نام شنل سیکومور ، که دست برقضا همین عطرافشان همچنان در این تاریخ سمپلشو داره !
( به نظرم انک نواغ عطری که بعدها در دهه های بعدی خیلی ازش یاد میشه ...

معمولا همه عطرهایی رو که دوست میداریم در ما احساسات متفاوتی رو ایجاد میکنن ، که هیچ کدوم از این احساسات و تصورات نسبت به یک عطر شبیه یک عطر دیگه نیست یعنی یک حس منحصر و مستقل .
جالب اینه ، حسی که از اینترلود آمواژ میگیرم حس متفاوته احترامه ، احترام ، نمیدونم این حس نسبت به این عطر از کجا میاد واقعا نمیفهمم ، شاید به دلیل اینکه احترام یک حسی که معمولا نسبت به آدمها یا یک واقعیت دارم ،
ولی احساسم نسبت به عطرها یه حس انتزاعی ، یک تصوری بین مکان و زمان و یه قصه خیلی خیلی کوتاهه که اتفاقا قابلیت این رو هم داره که به واقعیت سنجاق بشه ، اما احساسم نسبت به اینترلود برام خیلی عجیبه ! با تمام دیتا و داده های ذهنی ام نسبت به عطرها متفاوته ، (احترام)
راستش نمیتونم توضیح بدم که چرا اینترلود آمواژ اینقدر برام عطر محترمیه ،

سرکار خانوم بنده اونجا ۲۰ خط دیگه نوشتم شما فقط ابراز فضلشو دیدی ، فقط ابراز فضل همه توجه تونو جلب کرد ، شما دقیقآ همون مسیری رو آگاهانه رفتید که ناخواسته دانیال رفت ، اصلآ متوجه موضوع شدید!؟
رنج بردن کجای ماجراست !؟
اور ری اکت ! حجم عظیم و ثقیل هیت @
با عرض پوزش از بزرگان و قدیمی های عطرافشان
تکرار خواهم کرد بله کسی که از روی پروفایل بخواد نظرات و نقد کسی رو قضاوت کنه و قضاوتش رو به معرض عموم بزاره ، یا آدم( ری اکتیه ) ، یا حتما اومده برای ابراز فضل

درواقع ، نیت من از استفاده اون واژه فقط و فقط در راستای فرهنگ نقد بود ، و قصد بی احترامی به شخص خاصی رو هم نداشتم ، که اونم تو همون سطر اول از روش گذشتم و موضوع تا ۲۰ ۳۰ سطر دیگه کاملآ عطری پیش رفت تا جایی که به یک صفحه دیگه از عطر دیگه ای رسید

به نظرم میاد چیزی که درباره اونتوس کمتر گفته شده اون شاد بودن عطره ، روی هم رفته اونتوس رایحه شاد و آچارفرانسه ای داره
۵  ،  ۶   سال پیش به قبل تر ،  رایحه اونتوس رو به واسطه پدرم بارها وبارها  در معرض رایحش بودم ،  به نظرم در اونتوس هم مانند بسیاری از شاهکارها ،  پارادوکسی وجود داره که  این رایحه رو متفاوت کرده ، و دقیقآ همون چیزی که تو مشابهاتش به سختی پیدا میشه ،رایحه  اونتوس دارای خصیصه ای جدی ، کمی گرفته و شاد ه   ، بله ، شاد !   و جالب اینه که افراد در زمان مواجه  با این رایحه اکثرا  اون خصایص ذکر شده براشون قابل درکه و ادراک مشترکی نسبت به این عطر دارند ! برعکس خیلی از عطرهای  چندبعدی که بعضا شاهکار هم محسوب میشن اما افراد مختلف درکهای مختلفی از خودشون نشون میدن .

تو دنیای واقعی هم  آدمی که به ذاته جدیت و نشاط و کمی درونگرایی رو با هم  داشته باشه ، حتمآ پتانسیل یک شخص کاریزماتیک و تاثیرگذار رو داره .  و در اونتوس هم ، به شکل هنرمندانه ای  این چندبعدی بودن عطر قابل درکه که به ظاهر ساده اش یه کاریزمایه متفاوت داده ، و اونو تا نشان پادشاهی عطرها بالا برده !  

ظاهرا اینجا
باید قبل از هرگونه ابراز فضل یه پروفایل گنده  منده برای خودت درست کنی ، وگرنه نظرت با پروفایلت اندازه گیری میشه ! 
والا من فقط نظر شخصیمو دادم راجعبه المکنون ! که شباهت قابل قبولی نداره با اونتوس ، هزینه کردم المکنون خریدم همه جوره آنالیزش کردم و نظر شخصیمو نوشتم ، البته حاضرم مکنون رو هم پیشکش و تقدیم هم کنم ،  اما نمیدونم نفی من نسبت به شباهت مکنون به اونتوش چه ارتباطی داره با آزارویی که رایحه هاشونو  قبلآ تایید کردم !!!!!!  حتما یه پروفایل پروپیمون باید درست کنم تا اونوقت نظراتم قابل تآمل تر بشه !  عجیبه واقعآ !!!!!!
جالب  اینکه اون آزاروهایی که میفرمای هیچکدامشونو
ندارم و هیچ وقت هم نداشتم ، فقط ازشون در حد دستریز ،   تست داشتم که البته شگفت زده هم شدم ، غافلگیریم هم به این جهت بوده که شاید  آزارو رو دست کم میگرفتم!

مجددآ عرض میکنم عطر مکنون  ربطی به اونتوس نداره ، اصلآ  المکنون  بعنوان  یک عطر چرمی معرفی شده ، اما اونتوس یه عطر شیپغ میوه ای ، اینها تفاوت های اساسی با هم دارند ، درصد نت بندی  آکوردهاشون ، و هرم بویایی شون از زمین تا آسمون با هم فرق داره وابدا اون نشاط اونتوسو نداره ،
در مقایسه با  مشابه های اونتوس هم  باید بگم که ناموفقه
یا اینکه دربهترین حالت و ارفاق میتونم بگم ،  عطر چرمی که تحت تاثیر اونتوس ساخته شده

صدالبته که این مواردی که عرض شد نظر منه و  به تمام امتیازات و نظراتی که ندادم ‌و نظراتی که دادم  هیچ ارتباطی نداره
درباره اونتوس هم ، تو صفحه خوده اونتوس نظرمو مینویسم
و  بیشتر توضیح میدم که بیشتر روشن شه که چرا به عقیده من ، المکنون شباهت قابل قبولی با اونتوس نداره !

خانم صبا ، لیر دقیقآ به چه صورت ! یعنی روی نقطه ای که عطر قبلی اسپری شده ، همونجا دقیقآ روی همون عطر ، اسنتریک ملوکول رو اسپری کنیم ؟ یا کنار عطر با فاصله چند سانتیمتر ؟ یا اینکه عطراصلی رو روی دست سمت چپ و اسنتریک رو دست سمت راست !؟ پیشاپیش هم ممنون و سپاسگزارم از پاسختون .
اساتید قدیمی تر که ظاهرا به مقامی از ادراک رسیدند که اصلآ اینجور سوالات سوال نمیدونن!

دوستان این عطر چه ارتباطی با اونتوس داره آخه !؟ این عطر تمام و کمال رایحه عربی داره و برعکس روایح عربی که معمولآ ماندگاریهای خوبی دارند ، این عطر از ماندگاری بسیار پایین و پخش ناتوانی برخورداره ،
اینجوریی بگم که رایحه این عطر ، اونتوس به خاک و خون کشیده شدست که دیگه هیچ علائمی از حیات درش نیست ، تمام .
اونتوس !!!!!!!!!!!!