باریکالله هزار ماشالله ، هزارآفرین به هوش و ذکاوت و اینهمه کاربلدی ، بسیار زیبا ظریف فرمودی خزه کف آکواریوم ! اینکه صنعت عطرسازی برای مارلی بزرگه ! به به و از همه اینها زیباتر وصادقانه تر اینکه فرمایش کردی چیزی برای نوشتن نداری !!!!!!

لازم دونستم بعنوان مصرف کننده این عطر از همان سالی( ۲۰۲۱) که تولید شد بعنوان یکی از گزینه های اصلی مورد استفاده ام بوده بخشی از تجربه ام رو که در ریویو و کامنت دوستان کمتر بهش توجه شده را باهاتون به اشتراک بزارم
از اونجایی که سواج الکسیر اثریست از عطاری سنت شکن و هنرمندی بی بدیل ؛ عالیجناب فرانسوا دوماشی
میتوان این اثرشون رو یک انتخاب خاص و منحصر برای عاشقای عطر دونست که به دنبال یک تجربه غنی و فراموش‌نشدنی اند . این عطر با تصاویری زیبا از طراوت و دقت همراهه و به وضوح درک عمیقی از هنر وعطر را نشان می‌دهد

نت ابتدایی الکسیر با رایحه‌ای از مرکبات تازه شروع میشه که دقیقا قابل تشخیص نیست که چه نوع مرکباتیه ! البته میتونه حس شادابی و انرژی را به آدم منتقل کنه، اما این بخش شروع تا بیشتر از ۲۰ دقیقه همراه شماست و اتفاقا بخش غلط انداز ماجرا هم همین ۲۵ دقیقه اوله ،
خیلی برام عجیبه که تمام مشابه ها ، کولون ها ، کپی ها و های کپی ها ... همه و همه اومدن از اون نیم ساعت اول این عطرو کپی کردند ، و توجه داشته باشید که نیم ساعت اول الکسیر و میشه شبیه به عطرهای روغنی مترویی بازار هم نسبت داد ، یک ملغمه ای متراکم از مرکبات و ادویه جات و چرم و سدر و ... وجود دارند که در اون شلوغی هیچ کدام هم قابل تشخیص و تفکیک نیستند!!! در واقع برای رسیدن به سواج الکسیر محکومی که از این ۲۵ دقیقه ، نیم ساعت عبور کنی تا برسی به خوده ماجرا
حالا بعد از ، گذشت این نیم ساعت و فروکش کردن مرکبات و هل و دارچین ، نت‌های میانی عطر نمایان می‌شوند، که به نظر بنده یکی دوتا نت گلی مثل گل یاسمن در این بخش وجود داره که در معرفی نت های این عطر ذکر نشده ! خلاصه که این نت های میانی همراه با استخدوس و رگه هایی نامحسوس از آمبروکسان محشر شدند ، محشر ، تا اونجا که قابلیت اینو داره که شما رو به دنیای رویاها و احساسات عمیق ببره ، جایی که عشق و زیبایی در یکجا گرد هم میاد و دقیقا در اینجاست که مخرج مشترک موسیقی و عطر به نوعی معنا پیدا میکنه و در این بخش از عطره که عملا مثل یک موسیقی ملایم و دلنشین روح آدمی رو نوازش می‌کنه
یک مطلبی رو در این حین فراموش نکنم اینه که پوشیدن الکسیر و حسی که به مخاطب و اطرافیان شما منتقل میکنه کاملا و۱۰۰ درصد با اون حس و تجربه ای که لحظه تست در تاپ نت دریافت میکنید کاملا متفاوته ، تاکید میکنم کاملا متفاوته! و در مورد الکسیر این موضوع را حتما مد نظر داشته باشید .

در نهایت، نت‌های پایه که شامل چوب‌های گرم و گران‌بها مانند سدر و وانیل هستند، به عطر عمق و ماندگاری بیشتری می‌بخشند. حالا شما حساب کن استخدوس همراه یاسمن جذاب در بستر وانیل و سدر و پچولی چه غوغایی میکنه ، یک فضای مردانه یک نت مردانه ، اصلا اینجوری بگم قلب این عطر بوی تعریف مرد رو میده ، محکم ، معصوم ، مطمئن ، غریبه اما با حسی آشنا . این نت‌ها همانند یک لحظه خاص و به یادماندنی میشن در ذهن آدم ، درست مثل وقتی که با عزیزان‌تان دور یک آتش نشسته‌اید و لحظه‌های زیبایی را با هم گذرانده اید و در ذهنتان این احساس را کلاسه کردید ،

چرا و تو اینگونه خوب چرایی های این عطر:

الکسیر به شکلی طراحی شده که برای مناسبت‌های مختلف کاملا اوکیه ؛ از ملاقات‌های رسمی گرفته مثل مذاکره کننده ارشد یک جلسه تا دورهمی‌های دوستانه . این عطر شما را به یاد روزهای خوب و خاص می‌اندازد و حس خوشایندی از حضور شما در کنار دیگران برایتان به ارمغان می‌آورد. الکسیر برای ۸ ماه از سال بهترین پرفورمنس را به شما خواهد داد

اگر به دنبال عطری هستید که هم جدی باشه هم معتدل باشه و هم حس تازگی و فرش بودن را به شما القا کنه و هم عمق و پیچیدگی را در ظاهر و فرمی ساده به شما ارائه بده الکسیر خوده خودشه

الکسندریا۲ بی گفتگو ۱۰ از ۱۰ ، ولی خداشاهده اگر یک کسی که میگرن داره این کارهایی که شما فرمودی رو با خودش بکنه ، رسما بیمارستانی میشه ،

عرض ادب و احترام و خوشامدگویی جهت حضور مجددت آقا کبیری عزیز ، والا خیلی خوشبخت هستید که سالی ۴ ، ۵ تا عطر کامل میخرید دکانت میخرید بعد میفرمایی که دغدغه عطربازی هم ندارید ، نظرات شما به عنوان یک هنرمند همیشه برام جالب بوده ، من شمارو بعنوان یک عطرباز آتیشی به خاطر دارم و دوتا موضوع که از شما بخاطرم مونده و جالب هم به نظرم میاد ، یکی همین انتخاب تصویر پروفایلتونه که من هم به تبعیت و تاثیر از شما زمانی که رسما تو سایت ثبت نام کردم تصویر یک عطرو برای پروفایلم انتخاب کردم ، و دوم اینکه شما رو به عنوان یک آدمی میشناسم که وقتی درباره عطری نظر میدی باورت رو سانسور نمیکنی و مشخصا جسارت نقد کردن رو داری ، تا جایی که حتی نظرات خودت رو هم نقد و به چالش کشیدی ، این خیلی برام جالب و همچنان جدیده و البته قابل تامل و احترام ، به نظرم میاد که شما خیلی قبل ترها با خودت تکلیفت روشن بوده برادر....

در کمال شگفتی ،امروز فلنکر جدیدی از این کار دیدم با نام Purpose50 ،،،،،

یاد اشخاصی افتادم که از برآیند استفاده عطر توقعی بیشتر از شخصیت خودشون دارند ، تجربه عطربازی ثابت کرده که امکان نداره ، امکان نداره عطرت جلوتر از خودت راه بره ،
کم تجربگی فردی که حقیقتی به این روشنی رو به افسانه سازی و فلسفه بافی تبدیل میکنه یا باورهای خودشو رو در ارتباط با انسان امروز و تفاوت شادی و سرخوشی انسان عصر حاضر رو تعمیم میده به عطر ورساچه اروس ! منو یاده مامامیو ماماسیتو کاچلا میندازه ، همون قدر بی ربط ،
در بهترین حالته این جور نفی کردن یاده اون کسی میافتم که رفته ایتالیا و صبح روزی که رفته به کبوترهای اونجا دونه بده همزمان داره درباب نکوهش فرهنگ جوانان غربی ، دانش خورد میکنه ! ولی هرگز یادش نیست که تو چه فصلی کبوترهای محله شون عاشق میشن !
در نفی عطری که حدود ۴۰ نفر رسما تو همین صفحه بعنوان عطرامضاشون از این عطر یاد کردن ، عطر امضایی که معمولا خوده عطربازها ندارند ، ولی تمام عطربازان با تمام اختلاف نظری که با هم دیگه دارند ، مشترکا بر این باورند که عطر امضا با پرفایل بویایی ، خاطرات ، هویت و گذشته فرد رابطه مستقیم داره , حالا بیای اون سلیقه رو با واژگانی مثل سقوط به دوران پارینه سنگی ! انسان بیمار ! عدم تعادل ! و بیزاری فرم و نسبت بدی واقعا آدمو متاسف میکنه

البته جای نگرانی نیست ، چون این ما هستیم که باید سعی کنیم کنار شما مسالمت آمیز زندگی کنیم

اتفاقا اکثرشون عطرعای خوب و درست و حسابی استفاده میکنند ، ، ولی تا اونجایی که میدونم اکثر همونهایی که عطر خوب می پوشند ، عطرباز نیستند، بیشتر براشون انتخاب میکنند ، مثلا آقای شریفی نیا میدونم عطربازه ، از خیلی پیش ترها اطلاع دارم که عطربراش موضوع بوده . خانم مهتاب کرامتی توی خانومها عطربازه حرفه ایه ، مثلا امین حیایی ، سروش صحت اینها رو بنده مستند میدونم که سابقه عطربازی دارند،
اما به نظرم میاد رضا گلزار نمیتونه عطر باز باشه چون ایشون توی صنعت مدلینگ فعالیت داره و به ماجرا بیشتر بصورت حرفه و شغل نگاه میکنه طبیعتا هم وقتی سر موضوع خاصی پای منافع وسط باشه ، عشق و عشق بازی به شکل قابل توجهی بی رنگ میشه


خاطرم هست سالها قبل حدود ۲۰ سال قبلتر ، مجله ای بود به نام ماهنامه ایده آل که احتمالا بعضی از دوستان یادشون باشه

مدیر مسئول اش محمدرضا حسینیان بود که ایشون خودش هم از مجریان شبکه ۳ بود و دایره ارتباط گسترده ای با بازیگرها و هنرمندان داشت ، مجله اش خیلی شیک و پروپیمون بود ، جوری که تمام صفحات مجله کاغذ گلاسه سنگین بود ، مطالب متنوع و کارآمدی داشت روی هم رفته یک مجله وزین و متفاوتی به نظر میرسید ، یک صفحه ای داشت که درباره پوشش سلبریتی ها در جشنواره ها و دورهمی ها و کنسرت ها و پوشش های روزمره شون بود . یکی دو سال اشتراک این مجله رو داشتم ، کاملا خاطرم هست که تو اکثر شماره های این مجله پوشیدن عطر یکی از موضوع های داغ همین صفحه بود ،
این افرادی که نام بردم کسانی بودند که درباره عطرهای مورد استفادشون و دیگر عطرها اطلاعات دقیقتری داشتند و نظراتشون با دیگر همکارانشون فرق میکرد و تخصصی تر عطر رو تحلیل میکردند والبته چندین نفر دیگه هم بودند که متاسفانه خاطرم نیست ،
در حال حاضر هم احتمالا هنرمند و بازیگران عطربازی هستندکه در عطرافشان با نام کاربری مستعار کم و بیش حضور دارند
البته اینو دیگه نمیتونم براش رفرنس بیارم ‌.‌ چون فقط یک نظر احتمالیه

جانا سخن از زبان ما میگویی .... و یک ۷ مقدس به تمام اون خاطرات و دوران تکرار ناشدنی ....

خخخخخخ...... با اینکه این عطرو بعنوان مصرف شخصی هیچ وقت استفاده نکردم و شاید هم هیچ وقت استفاده نکنم ولی الحق و والنصاف عطر اندازه و میزونیه ، عطری که به زمان خودش در دنیای عطر م مد به شدت تاثیرگذار بوده و حتی برندهای مثل شنل ، محکوم به تاثیرپذیری ازش بودن ، ببین چی بوده که به زمان خودش برندی مثل شنل توی سری اکسکلوسیف اش ! از این رایحه مستقیما استفاده کرده ، ادوپرفیومی به نام شنل سیکومور ، که دست برقضا همین عطرافشان همچنان در این تاریخ سمپلشو داره !
( به نظرم انک نواغ عطری که بعدها در دهه های بعدی خیلی ازش یاد میشه ...

معمولا همه عطرهایی رو که دوست میداریم در ما احساسات متفاوتی رو ایجاد میکنن ، که هیچ کدوم از این احساسات و تصورات نسبت به یک عطر شبیه یک عطر دیگه نیست یعنی یک حس منحصر و مستقل .
جالب اینه ، حسی که از اینترلود آمواژ میگیرم حس متفاوته احترامه ، احترام ، نمیدونم این حس نسبت به این عطر از کجا میاد واقعا نمیفهمم ، شاید به دلیل اینکه احترام یک حسی که معمولا نسبت به آدمها یا یک واقعیت دارم ،
ولی احساسم نسبت به عطرها یه حس انتزاعی ، یک تصوری بین مکان و زمان و یه قصه خیلی خیلی کوتاهه که اتفاقا قابلیت این رو هم داره که به واقعیت سنجاق بشه ، اما احساسم نسبت به اینترلود برام خیلی عجیبه ! با تمام دیتا و داده های ذهنی ام نسبت به عطرها متفاوته ، (احترام)
راستش نمیتونم توضیح بدم که چرا اینترلود آمواژ اینقدر برام عطر محترمیه ،