درود بر شما جناب کیا
من تا کنون جعبه سبز ندیده ام برای عطری که مد نظر شماست از برند سن سیرو .
فقط جعبه ی قهوه ای .
این عطر و اکسوس بلک هر دو از مشابهین عطر فیرس هستند .
جعبه سبز در این برند تا کنون دو عطر دیده ام :
- یکی عطر رپ از سری ی چهارگانه ی قرمز ، آبی ، سبز و مشکی که هر کدام در تشابه با عطری ساخته شده اند و کارشان خوب است از کیفیت و پرفومنس .
- یکی هم که عکس کوه بر آن است ( نامش فراموشم شده ) که در تشابه با دیور اوم اسپرت ساخته شده است .
رایحه ای دلنشین ( خصوص ترخون ) اما پرفومنس متوسط . یعنی نسبت به دیگر کارهای این برند ضعیف است در پرفومنس .
ضمنا درای داون اش گرم میشود !
عطری که شما فرمودید باید جعبه اش قهوه ای باشد .
ضمنا فراموش نکنید تمامی ی عطرهای سن سیرو هماکنون در ایران ساخته میشوند و از نظر قدرت ، کیفیت و پرفومنس حتی به ثلث ( یک سوم ) عطر اصلی ی ترک نمیرسند بلکه به ربع هم ایضا .
موفق باشید انشاله در خرید
سرکار خانم آیدا ی نازنین
سلام
انگور فرنگی ی سیاه ( که در برخی عطرها از برگ او نیز بهره میگیرند که حسی جنگلی و گس مانند میسازد ) در ادغام با فلفل این حس جنگلی را پدید می آورد .
یادتان باشد قلب عطر در هر سه پله ی عطر طپش دارد !
ازین روست که باید همیشه بیش از دو پله ی دیگر ( اول و سوم ) بر قلب عطر توجه کرد .
در عطور با کیفیت ، قلب عطر ماهیت و شناسنامه ی عطر است و عطر با نت ها و رایحه ی این پله است که تعریف و تشهیر میشود !
موضوعی هم عرض کنم که مرتبط نیست لیک آموزنده است و سمت و سو به تحقیق میدهد :
لالیک همچون گرلن از برندهای پیشرو است درین هنر و صنعت لیک در حجمی کوچکتر .
بگذریم از اینکه تغییرات در فرمول عطرها یا همان ریفورموله ( که البته این واژه ای مثبت است لیک امروزه ماهیتی منفی بر خود گرفته بدلیل سوء استفاده ی برندها و بیش از آنها ، تجار عطر ازین مفهوم خصوص در ایران که دلایل جداگانه ی خود دارد ) این هنر را بیش از پیش به صنعت تبدیل کرده ست !
هرچند که دیر یا زود با وجود پیشرفت در علم شیمی این مورد ( تغییر فورمولاسیون عطرها ) اجتناب ناپذیر بود اما بزودی ابتدا سمت و سو گرفته و سپس آرام میشود و از آن به بعد شاهد افزایش و بهبود در کیفیت خواهیم بود .
زمان اش چقدر بطول انجامد یا کی فرا میرسد ؟
این بستگی به دو چیز دارد :
- سیرایی ی اقتصادی ی برندها .
که مدتی ست تغییر و تحولات بزرگ در برندها و جابجایی ی آنها ، مدیران و به تبع عطاران نامی را شاهد هستیم .
- نوع برخورد مخاطبان این هنر و صنعت .
که آمار عرضه و تقاضا ، خصوص فروش پس از ریفورمولاسیون هر عطر ، بشدت زیر ذره بین صاحبین این تجارت است !
دیزاینری ها هرگز نمیخواهند بازار به زحمت به دست آورده ی خود را تقدیم نیش سازان کوچک و عطاران تازه کار و فرصت طلب کنند !
این دهه ، شاهد ظهور نیش سازان پرتیراژ بوده ایم که به بهترین شکل از این ضعف بزرگ بهره جسته اند !
هرچند که در ظاهر هنر ( کیفیت ) به صنعت باخته است در این شاخه ی هنری ، لیک شاهد آن بوده ایم که همچون رگ در پیکره ی صنعت ریشه دوانده است !
نتیجه :
اوضاع عطر خوب میشود و در دهه ی پیش رو کلید میخورد !
:)
اما دوران طلایی ی قبل تکرار نخواهد شد هرگز !
یعنی نسبت کیفیت به قیمت !
عطربازان قدیمی حال امروزه ی پیرانی را دارند که در دهه های چهل و پنجاه جوان بوده اند !
:(
البته ایفرا حق دارد !
آنقدر مردم از سرطان عطر و خوشبویی ی ممتد مُردند ، مجبور شدند بیشتر دل بر ما بسوزانند !!
:)
خب :)
میخواستم چیزی ننویسم بر این نظر ، اما دیدم داستان جوانی ست که دوستش دارم درین خانه مثل بسیاری دیگر :)
برخلاف همه ، من خیلی هم خوشحال شدم ازین ماجرا !! چطور ؟
چون از دید مهربد نمیبینم بلکه پدر !
طول اش ندهم ، فلسفه هم نبافم :
اگر من مهربد بودم چه میکردم :
- دانشگاه تهران را دوست ترین میداشتم چون دریچه و گذرگاه پدرم بود به پرواز .
- بر پدرم خوشحال ترین بودم که ماموریت به نیکی تمام کرد و :
پذیرفته شد به سرعت !!!
شک ندارم با رقص رفته همراه فرشته ی آزادی تماااام مسیر را !
و به او گفته : دیدی چه کردم ؟؟ یاد گرفتی ؟؟
- ده شیشه از همین عطر میخریدم ، بلافاصله !
- هر زمان تنها میشدم و شنگول ( و یا شاید دلتنگ ) ، شیشه را در می آوردم و : چند پاف بر خودم و چند پاف بر هوا و میگفتم :
بیا پایین ! بنشین اینجا که میگویم !
شربت میخوری ؟ البته که میخوری ! اما نه این شربت را ! تو شربت خود خور ، من ِ بیچاره هم شربت خود ! تا زمان اش فرا رسد که با هم خوریم
و :
آنچه که دوست داری بر او بگو . او در کنار توست هر لحظه که بخواهی !
میبیند و میشنود !
و دقیقا آن میکند که از او میخواهی !
میگویند : رفتگان ( مردگان ) دست ازین دنیا ، کوتاه دارند !!
کدام ..... این گفته ؟؟!
- غصه میخوری بر آزادی و شادی ی پدر ؟؟!
بچه که بودم نمیدانستم چرا نمیتوانم بر مرگ دیگران گریه کنم !
جوان که شدم اوضاع بدتر شد ( در دل ام شادی ای پدید می آمد که نمیدانستم چرا ! )
سپس " فهمیدم " !
عجب لذتی دارد " دانستن " !
پس بدان !!
خدا روح همه ی ما را شاد کند و همه ی ما را بیامرزد انشاله به لطف و مهربانی خود !
شرمنده از آنیم ، در روز مکافات
کاندر خور عفو تو ، نکردیم گناهی !!
این یک بیت هماره چشم مرا خیس میکند
دیگر نمیتوانم ادامه دهم نوشتن را
قبل از هر چیز بگزار چیزی بیاموزم به شمای دانا در خصوص کلمه ی هوشیاری که نوشتم :
هشیار صحیح است و نه هوشیار لیک مدتهاست اینطور مینویسند که هزاران سال است از ساخت آن گذشته است !
یادت باشد تمامی ی کلمات فارسی ، معنی ی دقیق و جزء به جزء دارد لیک ما در گذر طولانی ی هزاران ساله ی ساخت آنها ، معنی را فراموش کرده ایم اما تفسیر را تقریبا میدانیم .
هشیار یعنی : ه : خوب ، هش : خوب باش
هشیار : خوب باش تا به یاری ی تو آیند !!
یا : از یاری ی خوب بودن بهره بگیر !
اولی صحیح تر است !
این از این !
و اما در خصوص دوست عزیزمان جناب آرشیتکت ( معین سرافرازی سرافراز ! )
و آن دوست نازنین ما مهیار که توضیحی تکمیلی بر آن عطر نوشت به قصد خیر !
در این خانه سوء تفاهم اجتناب ناپذیر است !
چرا ؟ چون کلمات دنیای بزرگی ست و اگر به دقت انتخاب نشوند و چون همراه نشده اند با زبان گویش و گفتار و زبان بدن و چشم ، آنوقت احتمال سوء برداشت به مراتب بالا میرود !
اتفاقا نظر مهیار را خواندم و تشکر کردم .
نه دیده ام او را نه شنیده ام لیک در دنیای نادانی ام به حدودی رسیده ام که از دور و با استفاده از دوربین ، مرز دانایی را میبینم حال آنکه هنوز در نادانی غرق ام .
نیک میدانم قصدی بد نداشته بلکه خیر و کمک .
مهیار جوان ساکتی ست اما جوانی خوب !
و اما جناب آرشیتکت :
اصلا نیاز نبود ایشان توضیحی مضاف کند :)
نیک میدانم خواجه حافظ شیرازی نیز پیگیر نظرات اوست و معرفی های او را دنبال میکند که او نیز فقیر بود اما عاشق :)
او از مهمترین عطربازان این دنیا بود . شعرهایش را بخوانید ، رد پای همه ی نت ها در آنها هویداست !
فقرا اهل خانه ی خدایند و هر که بر ایشان خدمت کند مستقیما به رئیس خانواده خدمت کرده و باری از دوش او برداشته !
یادت نرود همه ی ما یک تن هستیم !!!
هر چند که هر یک بی تکراریم !
پس آنگاه هر کس اشتباهی خواسته یا ناخواسته کرد بدان که : تو آن اشتباه کرده ای !!
اینگونه نگاه و اندیشه کن !
هشیار باش و شاد :)
عاشق باش
دوستان عزیزم سلام
چاینا وایت ( سفید چین )
یکی از خانم های نازنین عطرافشان بر حقیر پیام دادند و درخواست توضیحی بر عطور زرجوف اسنتو ( که من دستریز سوسپیرو اسنتو را در بایگانی دارم و البته تفاوتی ندارند جز در قدرت ناشی از غلظت و سال خروجی ) و دیور پویژن گرل داشتند که اطاعت میشود به ترتیب در شب های آتی انشاله اگر عمری بود با کمال میل .
ایضا پرسشی در خصوص مفهوم عطر چاینا وایت داشتند که الان عرض میکنم :
آقای گوالتیری علاقه ی وافری به روایح تدخینی دارد !
چاینا وایت اشاره ی مستقیم به تریاک چینی دارد . به تریاک چین میگفتند : سفید چین !
تریاک چین رنگی دقیقا شبیه به یکی از عکسهای بالای همین صفحه ( عکسی که شیشه در کنار جعبه گرفته شده است ) داشت .
تریاک چین قویترین تریاک در جهان بود و بکلی با محصولات دیگر کشورها ( خاک ها ) از همه نظر متفاوت بود . رنگ ، بو ، قدرت و نوع مورفین و به تبع آن نوع و شدت نشئگی ی پس از تدخین .
تنها تفاوتی که رایحه ی این عطر با رایحه ی اصلی ی سفید چین دارد اضافه کردن رز و تقویت رایحه ی پودری ست .
سفید چین آنچنان قوی بود که تمامی ی کشور چین را در کوتاه زمان درنوردید و کشورهای دیگر از آن وحشت داشتند تا آنجا که موافق بودند تریاک دیگر کشورها خصوص افغانستان در کشورهایی به ویژه ایران بصورت مجانی در اختیار مردم قرار گیرد و سوخته ( باقیمانده ی استفاده شده ) ی آن را اخذ و تبدیل به ماده ای بنام شیره ی تریاک کرده و در شیره کش خانه های امریکا و اروپا به فروش رسانند که سالها در حال اجرا بود . فیلمهای بسیاری ازین تجارت نابودگر ساخته شده . در یکی از فیلمهای معروف هالیوود که ازو بعنوان شاهکار یاد میشود فیلم روز و روزگاری در امریکا ساخته ی سرجیو لئونه با بازی ی درخشان رابرت دنیرو و موسیقی ی متن بی نظیر و فراموش ناشدنی ی انیو موریکونه ، نسخه ی اصلی ی ۴ ساعته است که در چندین صحنه بصورت دقیق به این موضوع و استفاده از نگاری ( وسیله ی مخصوص این تدخین ) پرداخته است .
چین مجبور شد پس از تعیین مدت زمانی کوتاه جهت ترک این ماده ی نابودگر ، مابقی را که میلیونها تن بودند به بهانه ی بردن به جزیره ای خاص با امکانات ویژه ی ترک این اعتیاد سوار کشتی کند و همه را درون اقیانوس غرق کند که این تراژدی در تاریخ مقیود است !
و سپس تمامی ی مزارع کشت را نابود و حکم اعدام را جهت کوچکترین استفاده حتی برای بار اول تصویب کند .
عطر سفید چین بازسازی ی تقریبی ای هست از رایحه ی این گیاه و رنگ سبز مایع عطر نیز اشاره به منشاء گیاهی ی رایحه دارد و رنگ درب عطر نیز همراه با گردی ی آن ، اشاره به محصول گیاه سفید چین .
الحق کاری خاص ، تاریخی و با رایحه ای گیراست که جز این نیز از این عطار محقق و خاص ساز انتظار نمیرود .
این عطر ، علاوه بر زیبایی در رایحه ، راوی ی قسمتی از تاریخ جهان است که نیروی مثبت توانست در برابر نیروی منفی پیروز شود که این اتفاق طبق تجارب تاریخ ، در زمانی نه چندان طولانی ، کم نظیر است !
این عطر شاهکاری ست از خالقی خلاق و مجنون در دنیای رایحه های خاص که هر عطرباز و رایحه باز خاص پسندی باید حتما در آرشیو خود داشته باشد .
این عطر شما را در کسری از ثانیه به سالهایی میبرد که این رایحه ( تقریبی ) در تمامی ی کشور چین و تعدادی از دیگر کشورهای جهان به مشام میرسید !
این بویی بود که مردم در گذرگاه های شهر میبوییدند و اکنون سااالهاست که از جسم خفته اند و در روح عبور کرده اند و در روان بسر میبرند ، آنها نیز می آیند تا این رایحه را بر تن شما بوییده و اندیشه کنند آن تجارب را به روان !!
عطرهای گوالتیری معمولا ، بر عده ای بیش از مهم اهمیت دارند و بر عده ای بیش از بی اهمیت قضاوت شوند !
برخی عطرها ، بیش از یک " رایحه " در خود دارند !
یک کتاب اند ، یک اندیشه اند ، یک تاریخ اند ، یک تجربه اند ، یک آگاهی اند ، یک زندگی اند !
از همه مهمتر : یک عشق اند !
خوشا بحال آنها که در روایح عاشقانه اندیشه کنند !
این رایحه ، روایتی ست از تاریخ !
آن رایحه عاری از عشق بود لیک عشاق بیشماری را در خود غرق کرد !
اما ادغام فکورانه و اندیشمندانه ی رز توسط آقای گوالتیری در این عطر تزریق عشق به جهت حفظ توازن و تعادل در آن رایحه بوده است !
و الحق ایشان معنی و مفهوم توازن و تعادل را در دنیای روایح به نکویی میشناسد !
عطرهای گوالتیری اغلب دو جنسیتی ( یونی ) هستند لیک این یک را مختص به زنان کرده است !
گویی میخواهد بگوید فرشتگان برای مردان آنچنان اند که میتوانند نقش سفید چین را بر ایشان بازی کنند !
آنچنان که ما مردان مدهوش و معتاد شویم بر ایشان و تا مرحله ی غرق پیش رویم درین عشق :)
و الحق که شنا کردن در اقیانوس چشمهای خیس ایشان ما را تا مرز جنونی که منجر به غرق شود پیش میبرد !
ما غرق شدگان ایم در این اعتیاد بی بازگشت :)
لیک این اعتیاد اندیشه ای ژرف و شگرف میطلبد در انتخاب !
ورنه در صف اعدام شدگان خواهیم پیوست !
ای مردان معیل ( آماده یا در شرف ازدواج )
اکنون میخواهم طلایی ترین پند زندگی تان را بر شما تقدیم کنم :
هرگز برای خود زن خوب انتخاب نکنید !!
بلکه مادر خوب بر بچه هایتان !!
این جمله " ضامن " توفیق شماست در زندگی !
موفق باشید و معطر به سیرت انشاله
:)
جناب علی رحیمی
سلام
متوجه پرسش و منظور فرمایش شما نشدم !
در ارتباط با کدام عرایض بنده به نتیجه نرسیده اید ؟
چیزی که من از پیام شما متوجه شدم این است که در خصوص انتخاب عطر دچار مشکل شده اید و از سویی نتوانسته اید بین لذت خود و بازخورد خوب دیگران یکی را انتخاب کنید .
در ابتدا عرض کنم که عطرهایی که شما نام برده اید هر کدام در یک گروه مجزا طبقه بندی میشوند به این معنی که با هم تفاوت ساختاری و خروجی ی متفاوت دارند . یعنی به زبان ساده ، رایحه و طبع متفاوت دارند .
از قرار و طبق فرمایش شما ، از دانهیل دیزایر بلو و ورساچه پور اوم بازخورهای مثبت دریافت کرده اید لیک دانهیل بلو را دوست نداشته اید و حتی دچار سردرد شده اید . این دو تقریبا در طبع کمی به هم شباهت دارند .
خود ناراحت بوده اید و دوستتان خوشحال ازین روایح و پرسیدید بین این دو راهی گیر کرده اید که کدام را انتخاب کنید ! رضایت خود یا دیگران ؟
پاسخ قطعی این است :
هرگز از عطری که با طبع شما سازگار نیست و به تبع شما را ناراحت میکند ( از هر حیث ، روحی جسمی روانی ) به هیچ عنوان استفاده نکنید حتی اگر همه متفق القول بگویند این عطر و این رایحه بهترین است !
مثل این است که کفشی طلایی بپوشیم بخاطر کسب نظر مثبت مخاطبین حال آنکه سایز ما نباشد و پای ما را زخم کند و پس از یک روز استفاده ی اجباری ، یک هفته ما را خانه نشین کند !
اگر نظر مخاطبین برای شما شرط لازم و کافی ست ( که برای عطربازان لازم هست اما کافی نیست ! ) پس باید دنبال عطری بگردید که مخاطبین را راضی کند لیک خود شما را بیمار نکند .
عطربازان ابتدا و در مقام اول به لذت خود می اندیشند و در مقام بعدی به نظر مخاطبین .
حتی برخی شرط لازم و کافی را تنها کسب نظر خود میدانند .
اما شما جوان اید و این طبیعی ست که اولین چیزی که از عطر میخواهید این باشد که نظر مخاطبین خصوص فرشتگان را اخذ به مثبت کنید :)
این طبیعی ست و اصلا هم چیز بدی نیست و حتی الزام است بر سن شما .
وان میلیون عطری دیگر است و بکلی با دوی نامبرده ی فوق تفاوت دارد .
متوجه نشدم که : هر چقدر به سرچشمه و منبع نزدیک میشوید دلزده میشوید ، یعنی چه ؟
میتواند این باشد که شاید مسیر را به اشتباه پیموده اید و منبع اشتباهی را انتخاب کرده اید .
پرسش بعدی شما : آیا این حس بد ربطی به اورجینال دارد یا من اینگونه ام و آیا عطور فیک اینگونه اند ؟
پاسخ : بله و البته ! مهمترین چیز همین است اتفاقا !
اگر عطر انتخابی فیک باشد ، آیا میتوان انتظار خروجی ی عطر اصل یا بقول فرمایش شما اورجینال را از او داشت ؟؟
تمامی ی ترکیبات ساختاری ( که تاثیر اساسی دارند در سلامت ) متفاوت اند در عطور فیک . حتی رایحه !
و اگر کسی دچار مشکل نشود عجیب است !!
و اما چرا دوست عزیزم ، میتوان در همین دنیا همه چیز را با هم داشت !!
چگونه ؟؟
کافیست تنها یک چیز داشته باشی که بر تو بس است ( به گفته ی خود ) یعنی همه چیز خواهی داشت با همین یک چیز :
خدا !
امیدوارم حداقل این یک پیام حقیر بر شما مفید باشد و به نتیجه ی دلخواه برسید انشاله .
موفق باشید در پناه خدا و اندیشه .
پی نوشت : مدیریت عزیز ما عرض ارادت و سلام
دو پیشنهاد دارد این حقیر :
- نام عطرها ( ترجمان فارسی ) میتواند بسیار به اشراف به کنه ، رایحه و سپس انتخاب مخاطبین یا حداقل کسب دانش ایشان کارساز و مفید باشد . ای کاش در صفحه ی هر عطر ترجمان پارسی ی نام عطور نیز مقیود بود .
- معمولا در برخی صفحات عطرها ، قیمت شیشه ی بزرگ سایز یا لانچ قدیمی مقیود است که در صفحه ی نخست سایت ، آن قیمت مندرج است و بیننده اگر صفحه را باز نکند و متوجه توضیحات نشود ، ممکن است در قضاوت راجع به قیمت دچار اشتباه شود !
خوب است کمترین قیمت در معرض دید و قضاوت مخاطبین باشد .
البته شکی نیست که شما به مراتب ازین حقیر باتجربه تر و داناتر هستید در این امور .
فکری به ذهن آمد ، عرض کردم ، به مهر :)
آرزو دارم عطرافشان و پرسنل نازنین اش در قله باشند هماره !
با ارادت
پاسخ مدیر : سلام ممنون از پیشنهاد شما ، بررسی می کنیم
سرکار خانم فیضی
شما به بزرگواری ، صفاتی را که خود به غایت در وجود نازنینتان حاضر دارید نسبت میدهید به دیگرانی که فاقد آنند یا تنها به نام موصوف اند !
و این شمایید که در لطف بی حدودید !
و اجازه به حقیر نداده اید به عنوان .
هرچند که خدا بر همه ی امور واقف است و تنها اوست که باید بداند .
اگر از هر هزار ایرانی تنها یک تن همچون شما و انگشت شمار دیگر فرشتگان که خداراسپاس در این خانه جمعند به حضور ، وجود داشتند این سرزمین گلستان بود .
سایه تان مستدام اول بر عزیزانتان و سپس بر اهالی ی معطر این خانه .
ارادت حقیر تقدیم به شمای بزرگ
سرکار خانم فیضی زیبا صورت و زیبا سیرت .
از انگشت شمار فرشتگان این ماءمن معطر که خود و حاضرین اش بر این حضور پر از برکت مفتخر اند !
خصوص این حقیر !
دوست عزیز و با تجربه ی من و ما ، جناب شوشتری ، به صحت و بر اساس تفکری صحیح ، عطر دهب را که اکسیری ست ماءمن بر شما کاندید کرد .
هرچند که سیف است لیک جادویی ست در وسعت سرزمین خودش . به همواری و زیبایی !
لیک این حقیر نادان ، بر اساس اشراف به سلیقه ی سرکار و از سویی پیگیری ی عطور آزمایشی و قطعیت در نامزدی و خرید نهایی ، بین دو عطر کاندید نامبرده شده ، بنا به جمیع جهات و اخذ معدل در لذت جویی ای خاص از تجربه ی روایح جدید و غیر معمول که سلیقه ی سخت پسند شما تشنه ی ایشان اند ، لامار را پیشنهاد میکنم هرچند که عطاران آن دیگری محبوب تر و مشهور تر اند پس موفق تر بوده اند در حرفه و جذب مخاطبینی که اکثرا از عوام اند و عوام در دنیای عطور ، در یافتن زیباترها موفق تر اند !
اگر هر دو نسخ ۵۰ میل یا ۳۰ میل دارند که گویی بلیط شما برده است در این دو راهی که در هر دو راه به مقصد خواهید رسید از دو مسیر که هر یک زیبایی ی خود دارند !
در غیر اینصورت لامار هدف باشد و دهب را سمپل بگیرید !
شما در گستره ی عطور ، از سرزمین هموار روایح عبور کرده اید خداراشکر به سلامت دانش و تست و تجربه !
فصل ، فصل تجربه ی ناهمواری هاست بر شمای رسیده بر دروازه ی شهر خواص که تشنه ی تجربه ی نابوییده ها هستید !
لیک شما بهتر از هر کس میدانید که سمپل میتواند بهترین کلید دروازه های عبور از مسیر باشد به مقصد بهشتی که از دور هویداست :)
از سویی و به زبانی ، آنقدرها هم خاص نیست که شما را به شکی ژرف سوق دهد !
نام این عطر مرا به یاد برادران لومیر میاندازد که اولین تصویر متحرک دنیای سینما را خلق کردند از خروج کارگران زن حین ترخیص ، که کماکان آن تصویر در درب همان محل مثبوت است .
موفق باشید چون همیشه انشاله و شادی تان مستدام که ضامن شادی ی اهالی ی این خانه است که غمگین ترین روزها را تجربه میکنند با تاسف !
پی نوشت : برای بار دوم است که یکی دیگر از انگشت شمار فرشتگان این خانه که از قدما و پرتجربه ترین هاست و بر همه ی ما منت آموزگاری دارد غایب است یا حضوری بسیار کمرنگ دارد که بر ما اسباب نگرانی ست !
سرکار خانم ماری نازنین ، مهربان و سخی وش !
امید که کمرنگی ی حضور ایشان ناشی از شادی باشد . ایضا سرکار خانم فاطیما .
نیز دوست عزیزمان جناب ایرج که الحق جایشان خالیست به مهر و سخاوت و لبخند .
غیبت سرکاران خانم ها هانی و پرنیان و آقای مسیح هم مزید است بر غم ها و تنهایی های ما درین خانه ، که شایسته و زیباست تنها رایحه ی دوستی ها به مشام رسد و عاری باشد از رایحه ی غصه در وداع یاران که سنگ را به ناله خیزاند !
مباد هیچ غیبتی درین خانه که عطر به ما جز مهر در همنشینی و دوستی نیاموخته و نمی آموزد و در این خانه حتی عطر بهانه ایست بر دوستی ها
معطریت بدون حضور یاران در کنار خدا ، هیچ لطف ندارد !
که خدا هماره بر تجمع تاکید دارد و از تجمع است که روایح با هم ادغام شود و منحصر بفرد ترین رایحه ی جهان پدید آورد !
جمع را سیانت و حفاظت کنید دوستان عزیزم به سعی که انتهای این جمیع سعید است و شادی که شراب ما تشنگان است !
دوست عزیز جناب محمد عرفانی
سلام حضور شما
در آن روزگار ، نشانه هایی که فرمودید مربوط است به عطر بلو فور من از شرکت رصاصی .
که اتفاقا در آن دوره به وفور در بازار وجود داشت و با توجه به غلظت عطرهای قدیم عطر بسیار خوبی بود و رقبای زیادی هم نداشت در بین دیزاینرهایی که در بازار محدود عطر و ادکلن آن روزگار حضور داشتند .
عطر خوبی بود آن موقع . شاید الان هم خوب باشد زیرا عطرهای امارات کمتر از عطور دیزاینر غربی رقیق و ضعیف پرفومنس شده اند .
قیمت اش هم که آن زمان منصفانه بود ، ایضا الان .
انشاله موفق شوید در یافتن و تهیه و بازآفرینی ی خاطرات طفولیت که هر چند نزدیک مینماید از بُعد زمان لیک گویی قرن ها از آن روزگار گذشته است از بس که سخت میگذرد !
سرکار دارین رحمانیان
عرض سلام
با دیدن تصویر این عطر مرا به ۳۰ سال پیش بردید :)
دو شیشه ازین عطر استفاده کردم حوالی ۳۰ سال قبل . لیک عطرهای دیگر این برند را ندیدم .
نمیدانم آیا هنوز موجود است این عطر یا نه .
آن زمان از نظر پرفومنس کمی متعادل تر از دیگر عطور قدرتمند همدوره ی خود بود .
و اما رایحه ( برای دوستان عزیزی که نبوییده اند )
این عطر از خانواده ی کارون پوران اوم است .
تغییرات پله ای در هاله ای از ابهام صورت میپذیرد یعنی باید دقت زیاد کرد بر آن . چرا اینگونه شده ؟
چون قلب عطر بسیار غلیظ و قوی ساخته شده و دامنه ی پراکنش آن ، سلطه و چیرگی دارد بر دو پله ی دیگر خصوص بر تاپ نت یا همان پله ی اول .
از نت های پله ی اول تنها اسطوخدوس است که نمایان تر است و کمی رزماری .
رایحه ی پوران اوم کارون در خاطرتان هست ؟
از آن رایحه ، لاوندر ( اسطوخدوس ) را کمی ضعیفتر کنید و فلفل سیاه ، پچولی و وتیور را که رایحه ای قوی از خاک نمدار باغچه ای را میسازند در آن عطر ، حذف کنید و سالویا و از سویی تونکا را در ذهن اضافه کنید با قدرت وانیل در همان پوران اوم ، میشود رایحه ی این عطر .
وظیفه ی اجرای آن رایحه ی خاکی را در پوران اوم ، تنها خزه ی درخت بلوط به عهده گرفته است درین عطر .
برای کسی که رایحه ی پوران اوم را دوست دارد این عطر نمیتواند جایگزینی مناسب و پسندیده باشد اما برای دیگران خصوص آنها که روایح شیرین با لاوندر ( رایحه صابونی ) ضعیف میپسندند این عطر مناسب تر است از کارون .
قدرت این عطر عامدانه در حدود متوسط گمارده شد زیرا اگر قویتر از چیزی که هست میبود آنوقت شیرینی ی آن دلزده میکرد پوشنده را .
یادم رفت عرض کنم که سالویا درین عطر بخوبی هویداست .
دل ام میخواست عطر تاپ مدل ازین برند را تست کنم که میسر نشد .
طبع اش گرم است لیک نه با تشدید یعنی بجز تابستان در فصول دیگر قابل به پوشش است . در بهار و پاییز با تعداد پاف کمتر درخشان تر است .
اگر در پاف متعدد شود تند جلوه میکند !
قیمت اش هم یادم هست که ارزان بود اما در لیست عطرهای ارزان ارزشمند قرار نمیگرفت .
این به این معنی نیست که عطر خوبی نبود اما زیر سایه ی سنگین پوران اوم مخفی بود !
مقدارش هم ۱۰۰ میل و نوع غلظت ادوتویلت است . ادوتویلتی که از ادوپرفیوم های امروزه قویتر بود به مراتب !
رز حرمی به هیچ وجه ندارد هرچند که شخصا عاشق رز حرمی ام :)
یادتان باشد بهترین ، اعلاترین و گران ترین رز جهان در حرم های مهم استفاده میشود !
من در حرم امام رضا ( که یک بار رفتم ) پس از کلی پرس و جو گفتم از اینجا نمیروم و شکایت تان خواهم کرد مگر اینکه مرا ببرید در معدن این رایحه و حداقل یک میل به من بدهید و هزینه اش را نیز خواهم داد ( سه میل دادند رایگان ) !
گفتند شما اولین هستید که این درخواست کردید :))
خلاصه که این عطر سیتادین عطری ست ارزان اما شک نکنید که بیش از قیمت اش میارزد !
ماندگاری خوب پخش خوب اما رایحه ملایم نیست بلکه در رده ی تند طبقه بندی میشود مگر اینکه در سالهای اخیر ریفورمول شده باشد که بعید هم نیست !
آن زمان عطرهای فرانسوی در سه درجه طبقه بندی میشدند که این عطر در درجه ی دوم بود .
الان در چهار درجه تقسیم میشوند .
امید که مفید واقع شود این نظر
ارادت ها خدمت دوستان عزیزم :)