نظرات | کامبیز سخی
ترتیب نمایش
کاش همه را میداشتم و خود غرق میکردم در همه :)
هر چند همه با هم متفاوت اند و هیچ یک همچون همان آونتوس سه سال اول نشوند حتی خود ِ آونتوس ، لیک همه از یک خانواده اند .
خوشحال شدم چون گمان کردم عطرافشان خودمان همه ی این عطور مذکور در مقاله را موجود کرده ست !
قبلا چقدر گشتم به دنبال عطر رایان ترادیشن اینسورکشن ۲ پیور لیک نیافتم .
آن زمان قیمت اش حوالی ۳۰۰ تومان بود .
اعتقادی هم به خرید اینترنتی ندارم مگر عطرافشان .
همه را تست کرده ام بلطف دوستان معطر و عطرفروش ام بجز الحرمین
این مقاله ای درخشان ، کارساز ، مهم و مرجع است برای دوستداران روایح آونتوسی !
از سویی میتواند بسیار کمک کننده باشد از نظر هزینه در انتخاب .
و یافتن بهترین ، طبق سلیقه ی شخصی .
تشکر از سرکار خانم احمدلو و مدیریت خانه ی ما
10 تشکر شده توسط : Amir الف ش
The One for Men EDT
لینک به نظر 12 دی 1402 تشکر پاسخ به فرشاد کاظمی
جناب فرشاد کاظمی عزیز
سلام
عطرهای زمستانی ی بسیاری را میشناسم که شرایط مد نظر شما را دارند .
یعنی پرفومنس خوب و مناسب فصل زمستان .
لیک معتقدم کسی نباید به کسی عطر معرفی کند ! چرا ؟
به دو علت :
اول اینکه تنها خود ِ شخص مسلط است بر علائق ، سلیقه ، زمان و مکان مد نظر معطریت خود و اگر شخصی خصوص اگر خبره باشد به دیگری عطر معرفی کند احتمال شکست به دلیل اعتماد به تجربه ی شخص باتجربه توسط پرسشگر بالا میرود .
دوم ، که بسیااار مهمتر است :
این شما نیستید که عطر خود را انتخاب میکنید بلکه این عطر است که خود شما را انتخاب میکند و طرح دوستی ، همراهی و عشق با شما میریزد و با شما روزگار میگذراند به تجربه ی شادی ها !
اما این مورد فقط برای راه دور است ، دوستانی که در بُعد زمان نزدیک اند ، به همراه هم پس از چند پرسش و تست به پاسخ میرسیم .
لیک :
شما خود تحقیق و مطالعه کرده اید و به یک پاسخ رسیده اید . این ماجرا متفاوت است !
من تعدادی گرند سویر میشناسم لیک حدس قریب به یقین میزنم که منظور شما همان گرند سویر از میسون فرانسیس کرکجان باشد .
در اینصورت باید عرض کنم : پاسخ مثبت است .
گرند سویر کرکجان یکی از بهترین هاست در شاخه ی کهربایی ها !
یکی از زیباترین هاست .
به عطرهای کرکجان اعتماد کنید از باب خاص بودن رایحه ، قدرت تطبیق ، قدرت تمییز و تحلیل ، قدرت پرفومنس و زیبایی در رایحه ای که به مخاطب میرسد و یادتان باشد این آیتم متفاوت است از زیبایی ای که از رایحه به پوشنده ی آن میرسد !
ایضا بازخوردهایی از جنس تحسین !
مشکل درک عطرهای فرانسیس کرکجان دقیقا در همین است !
یعنی شاید فاعل را راضی نکنند لیک مخاطب رایحه ای دیگرگون دریافت میکند از شما و این چیدمان و انتخاب غلظت و قدرت در انتشار رایحه و سرعت تواتر و فرکانس مختلف نت ها از طریق انتشار آنها ، یکی از سخت ترین و کارآمد ترین دانش های عطاران شهیر است که نیک میدانند رایحه برای شما یک بازخورد و برای دیگران بازخوردی دیگر دارد !
عطردوستانی که نظر بر لذت دیگران و اخذ بازخورد مخاطبین دارند میتوانند بر عطرهای فرانسیس نظری ویژه و منفک از دیگر برند و عطاران داشته باشند !
کهربا ، حرارتی دودآلود از جنس لوبان و اسپانیش لابدانوم در این عطر با تارهایی امواجگون انرژی ای از جنس رقص آنچنان بر ذهن و روح مخاطب اثر مینهند که روی برمیگردانند تا جسمی که این رایحه صادر کرده را در دیده ی ناخودآگاه ثبت کنند مباد که فراموش شود !
برخی اوقات شما عطر را معرفی میکنید و برخی وقت ها عطر شما را !!
در این جمله اندیشه ها کنید !
بین این دو ، فاصله از زمین تا آسمان است !
انتخاب با شماست که کدامین با منش شما عجین تر است .
هر کدام منتهای سختی ی خود را دارند لیک با وجودیکه در محور مختصات ، هر یک در یک سوی اند لیک برای دستیابی به هر مورد راهی طولانی از اندیشه و تجربه پیش رو دارید !
برخی کسان معرف عطر اند و برخی عطور معرف کسان !!
شیرین شده با تونکای برزیل و حریر و مخملگون شده با وانیل .
غلظت و انتشار بر مبنای دریافت مخاطب تعیین شده ، پس یک قانون در این گروه عطرها باید پس از انتخاب و استفاده مد نظر واقع گردد :
صبوری در دریافت رایحه توسط حس بویایی ی شما !
که البته در این عطر کاملا متعادل است و این مهم برای دیگر عطرهای شهیر این بزرگ عطار تقدیم شد .
امید که هماره موفق باشید در انتخاب
و یادتان باشد این مهم را که :
عطر مهمترین است در پوشش شما
زیرا پوشاک تنها پوشنده ی ظاهر اند بر جسم و در دید دیگران در ظاهر جلوه گر اند
لیک عطر شما راوی ی ذهن ، سلیقه ( که خود شاخه ها دارد از پیشینه و خانواده و تربیت و ذات و غریزه ) و از همه مهمتر :
راوی ی بطن اندیشه ی شماست از کل کائنات !
و حتی میتواند برای عطربازان خبره ، نشان دهنده ی مقصد و مقصود باشد !!
عطرها بسیار بیش اند از چیزی که میپنداریم !
این جمله را در گوشه ی ذهن به اندیشه بسپارید و هر زمان که شیشه ی عطر دلخواهتان را در دست گرفتید و بوییدید بر آن اندیشه کنید !
از او بپرسید :
چه در دل داری به سِر که بر من نمیگویی فاش !
لیک بدان که خواهم یافت !
و با تو خواهم خواند این ترانه را !
به شعف شعور و شادی ی وصال !
بر شما باد انشاله :)
25 تشکر شده توسط : سورنا مقدم امامی
دوست عزیز ما جناب وحید
که به ما سر میزند در این خانه ی معطر و شریک عشقبازی ی ماست بقول خود :)
سلام خدمت شما
اولا واژه ی عطرباز کسی را بارز نمیکند در هیییچ چیز !
اینکه چرا برخی دوستان میفرمایند ما از عشاق عطر ایم و عطرهااا داریم و سااالها با عطر گذرانده ایم لیک خود را لایق واژه ی عطرباز نمیدانیم !!
عطرباز اگر عطرباز باشد دوست عزیز من ، نیک میداند که چیزی فراتر از دیگران نیست اما اگر به درجه ی معطریت رسد ، مجزا میشود و سپس مبرا میشود !
اگر کسی معطر باشد ، خود ، همان عطر میشود !
بنابرین هر کس که روزانه عطر میزند عطرباز است و عطرباز اهمیتی خاص که او را از دیگران مجزا کند ندارد اما هر چه جلوتر رود آنوقت میفهمد ( اگر کوشش کند به عشقبازی ) عطر یعنی چه و اصلا برای چه منظوری خلق شد !
این از داستان عطرباز :)
که باید بسیاااار ببازد عطر و غیر را تا معطر شود !!
لیک باخبر ام که این از فروتنی میگویند .
و اما ای وحید عزیز وحید ما
منظور از واژه ی " تحقیقات مکفی " را من درک نکردم !
در تقابل با : شکست در خرید شما !!
تحقیق در عطر یعنی : ابتدا مطالعه سپس تست .
و در غیر اینصورت میشود : شکست در خرید !
و این حتی شامل تحقیقات " مکفی " نمیشود که واژه ی کفایت ، تحقیقات را به کمال میبرد .
خدا نکند دل ات پر درد شود آنهم با یک شکست که بی شک شکست هااا ( تجارب ) در پیش داری و یادت باشد هییییچ کس هنوز نتوانسته بدون گذر از سرزمین شکست وارد آبادی ی توفیق و برد شود !
یک نکته هم من خدمت شما و دیگر همه ی دوستان عزیزم عرض کنم :
عطری که جهانگیر شد یا تا مرز شهرت پیش رفت بلافاصله چند نسخه تهیه کنید . چرا ؟
چون بدون شک پس از کسب موفقیت از هر حیث " تغییر " خواهد کرد !
این تجربه ی مرا فراموش نکنید !
خصوص در دیزاینر .
این منهای ماجرای ریفورمول است .
شما ( بطور مثال ) تازه عطردوست شده اید و اخبار بسیاری در خصوص یک عطر قدیمی که قبلا جهانگیر یا شهیر شده شنیده اید و بر خرید راغب شده اید ؟
همه را فراموش کنید !!
و به تست عطرهای جدید که بناست بزودی شهیر شوند بپردازید !
اخبار قدیم مربوط به زمان قدیم بود !
یعنی این عطر ، آن عطر نیست لیک سایه ای از آن ، هست !
این ، در عطربازی بیش از هر جای دیگری مصداق دارد . البته با تاسف !
داستان همان جنگ پول است !
و من بعکس شما نه تنها موافق ام که تاکید دارم که صرفا عطر را برای دل خودتان بزنید و خصوصا در خلوت خودتان در منزل :)
بیرون از منزل به اندازه ی کافی " بو " هست :)
که بیش از همه ، بوی خیانت به مشام رایحه شناسان میرسد !
به همین خاطر است که بازخورد صفر بوده است !
انقریب به جایی خواهیم رسید که اگر کسی بوی خوش دهد مابقی با ابروانی گره کرده و چشمانی خشمگین او را نظاره کنند !
اگر چیزی زیر لب زمزمه نکنند !!
در انتها ، وحید نازنین
شک ندارم این تجربه آخرین تجربه ی ناموفق شما خواهد بود در خرید عطور :)
موفق باشید انشاله
45 تشکر شده توسط : Red perfume Mahdi chavoshi
مونای زیبای این خانه
درودها بر تو
تصویر خود را در آیینه دیده ای ؟
واقعیت دارد ؟
بله ! چون آن را میبینی !
حقیقت دارد ؟
خیر ! آن ، تصویری مجازی ست .
دقیقا و دقیقا مثل همین دنیا !
واقعیت دارد لیک حقیقت ندارد و دقیقا مواردی را که اشاره کردی که همان مشکلات همه ی ماست درین دنیا ، از همین سرچشمه میگیرد !
آنچه حقیقت ندارد حق نیست !
وارد فلسفه نشوم :)
اولا آنچه دادی در کفه ای و هرآنچه دریافت کرده ای درین داد و ستد را در کفه ی دیگر بگذار و بر توازن ، تعادل و ارزش هر دو اندیشه کن !
منهای آن ، آمواژ :
آمواژ در دنیای عطربازی شاخه ای جداست بر پیکره ی این درخت تنومند !
همچون شاخه ای که پیوند میزنند بر درختی و میوه های آن دیگرگون است !
هر کس که این میوه ها را در دست دارد بداند که میوه ای منحصر بفرد ، خاص و متفاوت را در دست گرفته است و میچشد !
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری !
در انتها :
آن دنیای معطری که توصیف کردی به رویا ، همان دنیای حقیقی ست که بازتاب اش در اذهان ما مثبوت است و او را در رویا میبینیم و هر آنچه در رویا دیده شود ، موجود است که این دنیا درون محیطی بنام حقیقت محاط است !
روایح را در آئینه نبو !
بر واقعیت آنها تکیه نکن !
از این سو بنگر و ببو و حقیقت ایشان را درک کن به انتهای عمق اندیشه !
زمان اش را که میدانی ! حین اتصال مدار !
زیباست :)
و اما در انتهای نظرت نوشته ای :
میشه ؟؟
شده ! بوده ! اگر درک اش نکرده ایم به معنای عدم او نیست !
مشکل از بینی ی ماست !
و اما عطرهایت از تو دور شد و این رایحه بر تو رسید !
شاید این ، پل ارتباط تو باشد به اجر .
از آن بگذر !
بیاب و ببین و ببوی و بخند !
:)
25 تشکر شده توسط : Golnoosh عباس بهرامی
دوست عزیز بر تو سلام
به یاد دارم که شما از دوستان قدیمی هستید لیک اسم یا اکانت که تغییر میکند ، مسیر قبل مخدوش میشود خصوص برای فراموشکارانی چون من :)
اما به گمان ام شما باید همان جناب سپهر قدیم باشید .
در غیر اینصورت هم خیلی تفاوت ندارد .
اینروزها کمتر حوصله و زمان حضور دارم خصوص برای نوشتن !
از وقتی دبیر عشق ما جناب ایکاروس برگشته است به میمنت ، سعی میکنم بیشتر مستمع باشم و بیاموزم هرچند که هر کس سخن خود میگوید و وظیفه و ماموریت خود دارد و حتی نزدیکترین اشخاص از نظر تفکر و تجربه به هم ، نمیتوانند عینا یک چیز بگویند و همچون عطرها ، هر یک بوی خود دارند لیک در دنیای عطرها ( منظور همان شیشه ی عطر است ) ایشان زحمتی بیش کشیده اند به تحقیق هرچند که آرشیو دیگران بزرگتر باشد یا تجربه بیش ، از سویی هم گرفتاریها رو به افزایش است و فراقت ها رو به کاهش !
لیک نتوانستم پس از خواندن نظر صدیق شما ، به این گفتگو ننشینم ، که غمخواری بویی خوش دارد و هر چه که بویی خوش دهد یا دمد ، منزلگاه اش این خانه است و در آتیه سرچشمه اش انشاله !
من عضو بودم در عطرافشان که پدرم رفت . خیلی دور نیست حوالی ی دو سال .
او دقیقا نقطه ی مقابل پدر شما بود در مختصات پدرها !
برای رفع هر گونه گرفتاری آماده به رزم بود الا اینکه میگفت بحث پول یا هر مالی از اموال دنیا با من نکنید :) حال آنکه خدا سهم همه را به سرپرست خانواده میسپرد .
هر کس میشنید فوت کرده باور نمیکرد میگفت فلانی امیدوارترین بود به عمر طولانی و سرحالترین بود !
من نیز میگفتم قانون همین است دیگر !
آنکه میخواهد بماند میرود و آنکه میخواهد برود میماند ! این یعنی توازن .
خدا به من رحم کند انشاله و ای کاش خدای مهربان ام این قانون را بر من تفویض کند به اختیار :)
با برادرم او را در خاک کردیم صبر کردم همه بروند و سپس به وی گفتم : دیدی چه شد ؟؟
شمایی که هرکس میدید میگفت داناتر ازین مرد در عمرم ندیده ام ، از این ساده ترین اما مهمترین غافل بودی ! : قاطعان طریق !
نه حین حیات اش ریالی از وی درخواست کردم نه پس از وفات اش .
ریالی که رضایت و لبخند بر آن نباشد خیر ندارد بر انجام .
نقطه ی مخالف پدرش بود که به سخاوت شهیر بود ! دید که سخاوت باعث شد سخی در فقر بمیرد ! اما فقط همین دید !
پدر دوستم پنج پسر داشت . برای تک تک ایشان خانه ساخت ، فروشگاه ساخت ، سرمایه داد ، ماشین خرید و زن گرفت .
پدرم میگفت آن مردیست اهل حماقت !
و چون میدانستم ممکن است از شنیدن این اخبار خجالت کشد ، درین مورد یا دیگر موارد مشابه سخنی نمیگفتم .
قسمتی از ثروت و مال و اموال اش را خود در راه ناثواب نابود کرد و قسمت اعظم آن نیز نصیب دو پسر همسر آخرش شد که شبانه روز نفرین میکرد ایشان را !
حال چرا اینها را گفتم ؟ :
خواهران ام هر چند روز یک بار میگویند : فلانی باز به خواب آمد با دستانی که از کبودی به سیاهی گراییده و مدام میگوید مرا حلال کنید .
حال آنکه من همان لحظه این کردم که نیک میدانم خود گناهکارتر ام !
فرمایش پدر مرحوم شما نشان ازین دارد که سختی ی زیاد کشیده در زمان مجردی و ازین حیث کمک از پدر ندیده ، پس تمام زحمت خویش کشیده به رنج ، تا پسرش ( شما ) ازین باب بی نیاز و بی رنج باشد ، حتی اگر این ناخواسته بوده و همه برای خود میخواسته نتیجه اش شراکت شما ازین ثروت شده و وی در ذهن اش بارها بر آن تفکر کرده .
از نقطه نظر و تجربه ی خود ( طبق سرنوشت خودش ) این مهمترین بوده در این دنیا و خواسته که شما بر این مهمترین ( از دید وی ) واقف باشید .
پرسش مهم :
آیا ما پسران و دختران ، اگر دقیقا به جای پدر یا مادر خود می بودیم ( دقیقا با همان سرنوشت و عینا با همان گذشته ) میتوانستیم بهتر از ایشان باشیم ؟؟ من معتقدم خیر . پس :
دقیقا همان کسانی را ببخشیم که نمیتوانیم !
و با این بخشش است که بخشیده میشویم !
و این مهم فراموشمان نشود :
درین دنیا هوشمندی عادل حاضر و ناظر است !
که در هیچکدام خصائص او تردیدی نیست و از سوی همه ی بزرگان عالم به تصدیق تایید گشته ، و عقل سلیم میگوید : آدم مسافر ، هرچه سبکتر راحت تر به پیمودن راه !
رئیس شرکت پیشین من که دکترای نفت داشت ثروتمندترین شخص حقیقی ی ایران بود تمام عمر ثروت خویش به استرالیا برد ( هزاران میلیارد تومان ) که در بازنشستگی به شایستگی استراحت کند و از سویی دقیق ترین و سختگیر ترین بود در سلامت جسم . این اواخر مشغول تنظیم کارها بود برای بازنشستگی و واگذاری ی شرکت ها به دخترش و عزیمت به استرالیا .
شب هنگام بهمراه همسرش به باغ ویلا رفت .
بخاری روشن کرد و خوابیدند .
صبح بیدار نشدند !
کبوتری بر لوله ی بخاری لانه کرده بود !
مرا خیلی دوست داشت و میگفت من و تو پیشینه ی مشترکی داریم . حال آنکه به کسی لبخند هم نمیزد . عینا همچون پادشاه فقید ایران بود . مرا در موردی ناراحت کرد و من استعفا دادم و گفت برای تسویه حساب باید شکایت کنی ( امید بازگشت داشت و حتی یکی از دوستان را مامور اینکار کرد ) و من گفتم این مرام من نیست که از سفره ی خود شکایت کنم . هشت ماه حقوق ام هم همانجا ماند !
فقط به او گفتم : شنیده ای خیام چه گفت ؟
هر یک چندی یکی برآید که من ام
با نعمت و با سیم و زر آید که من ام
چون کارک او نظام گیرد روزی
ناگه اجل از کمین درآید که : من ام !
لبخندی از تمسخر بر من زد و من گفتم خدانگهدار !
و اما راجع به پشت :
ای کاش خدا پشت هر کس باشد که اگر چنین باشد بر هر کس " بس " است و بیش از کافی !
آن سه شیشه عطر را از دست مده که بهترین ارثیه ی توست !
زیرا چندی نمیگذرد که دل ات بر وی خواهد سوخت و بخشش جای نفرت خواهد گرفت و آن زمان است که این سه شیشه بر تو گرانبها خواهد شد !
روزی خواهد رسید از پس کشف و شهود که همه را محق ببینی ! نیز باخبر شوی که آنکه سیب خورد آدم یا حوا نبودند بلکه من و تو بودیم !!

و از حق که نگذریم پدر مرحوم شما که روح اش شاد باد در پناه خدا ، بسیار با سلیقه بوده در انتخاب رایحه !
که پچولی و وتیور و فلفل سیاه این عطر ناب یکی از زیباترین روایح خاکی را در ادغام با لاوندر و وانیل خلق کرده است ، ایضا نت های دیگر که انشاله بزودی ریویوی ازین عطر ناز تقدیم خواهم کرد که این بدهی بر وی دارم .
من یک شیشه از لانچ اول لاین صد میل این عطر که لاینی مجزا و غلیظ ساز بود در ساخت روایح شرکت کارون در مجموعه ام دارم . پوران اوم عطری ست که غلظت در چگونگی ی خروجی ی رایحه تاثیر دارد .
فکر کنم در عطرگرام جناب فخر ( اگر اشتباه نکنم ) نیز یک شیشه یاتاقان از همین لاین کارون دیدم .
هرچند که عمر آدمی طولااااانی ست لیک روزی به نزد پدر خواهیم رفت و ایشان خواهند گفت :
بر من نشان دادند که بسیار اشتباه کردم خصوص بر شما ، شما بر چه کسان و چقدر اشتباه کردید ؟!
امید که ما بزرگتر نباشیم از ایشان در اشتباهات !
بلکه در نیکنامی و خیر !
که در غیر اینصورت شنا در خلاف جهت کرده ایم که روی گیتی به سوی نور است !
خدا همه ی ما را رحمت کند و روح همه ی ما شاد باد انشاله
ارادت ها خدمت همه ی دوستان ام
48 تشکر شده توسط : شاهین فرهمند امیر سام
جناب ویولت عزیز و دیگر همه ی دوستان عزیزم
عرض سلام
اولا شجاعت شما در تقبل اشتباه و بازپس گیری ی سخن پیشین ستودنی ست :)
دوم :
بسیاری از دوستان ما از روش تست درست آگاهی ندارند !
تست عطر را این میدانند :
مراجعه به عطرفروشی یا حتی خرید دکانت یا سمپل و افشانه به پوست مچ دست و سپس بوییدن !
و قضاوت کردن عطر !
حتی برخی عطر را به مچ یک دست میپاشند ( آنهم با فاصله ی غیر استاندارد ) و سپس مچ دو دست را به هم میمالند و میبویند !
این تست نیست دوستان عزیزم ، بلکه نابودی ی گیرنده های بینی ی شما و تضعیف حس بویایی ی شماست و از سویی دیگر نابودی ی عطر و ایضا قضاوت صحیح شماست !
بارها عرض کرده ام :
تست صحیح حداقل یک سال طول میکشد !
قبلا توضیح داده ام و فعلا بماند !
اما حال چه کنیم برای قضاوت یا همان تست فوری ی یک عطر یا رایحه ؟
در فروشگاه :
آستین خود را بالا بزنید . در قسمت درونی ی ساعد دست از فاصله ی ۲۰ سانتی متری یک یا دو پاف بپاشید .
به هیچ وجه نبویید و حتی دست خود را از بینی دور بگیرید .
یک یا دو پاف هم بر روی آستین دست دیگر بر روی لباس بپاشید .
بهتر است جهت تست بر پوشاک ، از یک دستمال کاغذی ی تا شده استفاده کنید .
در وسط آن دو پاف بزنید و در جیب بگذارید .
هیچ عطر دیگری را درین فاصله و بعد از آن ، تا قضاوت در خصوص همین عطر ، تست نکنید .
از فروشگاه بیرون روید تا پوست دست شما که عطر بر آن پاشیده شده ، هوایی بخورد .
الان زمان بوییدن عطر تست شده بر پوست دست شماست آنهم نه بصورتی که بینی را به دست چسبانده باشید بلکه از فاصله ی همان بیست سانتی متری .
رایحه به شما نرسیده ؟ دست خود را تکان دهید تا ایجاد باد کند و تراکم رایحه را حوالی ی بینی ی شما اضافه کند .
هنوز هم رایحه آنطور که باید و شاید به شما نمیرسد ؟
آن عطر بدرد نمیخورد ! یا شاید با حس بویایی ی شما سازگار نیست ، دورش را یک خط قرمز بکشید !
در ۹۵ درصد موارد این اتفاق نمی افتد .
نکته :
مدام پوست دست خود و همزمان ، آستین دست دیگر خود را که عطر بر او پاشیده اید نبویید !
پله های عطر تست شده ی شما بر پوست و بر لباس ، پله ها و نت هایی مختلف را در حال اجرا هستند . این کار تداخل نت ایجاد میکند و قضاوت صحیح شما را دچار مشکل میکند .
قضاوت در خصوص پوشاک را بگزارید برای منزل

تست با سمپل یا دکانت :
که بهترین است .
پخش : دو پاف در فضای یک اطاق بزنید و به اعضای خانواده که در اطاقهای دیگر منزل هستند بگویید : هر زمان بوی عطر بر شما رسید به من اطلاع دهید .
چون شما هنگام پاشش در معرض رایحه ی عطر بوده اید نباید قضاوت کنید . نتیجه ی این پخش را باید آنها اعلام کنند .
سرعت هر چه بیشتر باشد پخش عطر بیشتر است و باز هر چه سرعت بیشتر باشد ماندگاری ی عطر امکان کاهش دارد .
عطرهای پر پخش همه ی زور خود را صرف پخش میکنند و بر ماندگاری کمتر نظر دارند .
ادو فرش ها ، ادوکلون ها و ادوتویلت ها ازین دسته اند .
ماندگاری :
ادوپرفیوم ، پرفیوم ، اکستریت د پرفیوم و پیور پرفیوم ها بر ماندگاری و پخش بر اساس ماندگاری ( سیاژ ) نظر دارند .
بر یک دست لباس عطر بپاشید و آن را بر چوبلباسی درون اطاق آویزان کنید .
برای آزمایش ماندگاری ، درون کمد مناسب نیست چون هوا جریان ندارد .
هر چند وقت یک بار پس از دو ساعت وارد اطاق شوید و به لباس خود نزدیک شوید . اگر رایحه حس شد پس این عطر ماندگار است .
سیاژ :
آزمایش سیاژ کمی مشکل است !
درون منزل با پخش و ماندگاری قاطی میشود !
بر پشت گردن یا پشت لباس کسی از اهالی ی منزل بزنید و رد بو را آزمایش کنید .
یادتان باشد سیاژ همیشه پس از پخش و ماندگاری سر و کله اش پیدا میشود !
سیاژ همان پخش عطرها در ماندگاری ی حرکت است !
قبلا گفته ام :
پخش دو نوع است :
پخش بر مبنای پخش و پخش بر مبنای ماندگاری .
که این دومی همان سیاژ است و با حرکت شما یا حرکت نسیم قسمتی از مولکولهای عطر ( که از مرحله ی پخش گذشته اند و اکنون در مرحله ی ماندگاری به سر میبرند ) از شما جدا شده و بر جریان هوا حرکت میکنند !
یعنی همان که شما میگویید :
گاهگاهی بوی عطر به بینی ام میرسد و مرا مدهوش میکند !
این میشود سیاژ .
این یعنی شما وارد مکانی میشوید ( که در آن زمان عطر شما در مرحله ی ماندگاری ست و نه پخش ) و پس از لحظاتی خارج میشوید و پس از خروج شما حضار میگویند : واو ! چه بویی آمد الان !
اگر این جمله را در لحظه ی ورود شما بگویند یعنی عطر شما یا در مرحله ی پخش است یا عطری ساخته شده به منظور پخش است .
آزمایش دیگر :
اگر عطر شما اسکین سنت شد ، اگر هر چند لحظه یک بار بوی عطر بصورت ملیح بر شما رسید ( که همان نت های پایه هست ) بدانید عطر شما سیاژ دارد .
در غیر اینصورت اگر پس از دقایقی پخش و ساعاتی ماندگاری دیگر کوچکترین اثری از وی دریافت نشد بدانید عطر شما سیاژ ندارد !

نمیدانم چرا مدتی ست هر وقت میخواهم مقاله یا ریویوی بر شما دوستان عزیزم بنویسم کاری پیش می آید :)
اکنون هم با عجله و به زبان ساده آنچه درین خصوص میدانستم تقدیم کردم ،
امید که به کار آید و مقبول افتد .
با ارادت و لبخند :)
61 تشکر شده توسط : حسن کاید امیر
این مقاله برای جوانان جویای این هنر و تازه واردان به این دنیای زیبا و معطر عالی ، مرجع و بسیار کاربردی ست .
جای تقدیر دارد این زحمت .
البته موضوعی را هم این حقیر اضافه کنم که عبارت vol میزان تراکم الکل را نشان میدهد در عطرها و به نسبت ترکیب الکل اشاره دارد .
سپاس بابت این زحمت
پاسخ مدیر : سپاس از شما
10 تشکر شده توسط : آناهیتا شفیعی Sajjad
Royal Water
لینک به نظر 27 آبان 1402 تشکر پاسخ به علیرضا داستانی
دوستان عزیزم سلام
امروز سری به عطرافشان زدم به قصد شادی !
اما ناراحتی نصیبم شد !
از خواندن نظر دوست عزیزمان علیرضا داستانی

جناب داستانی ، از شما بعید است !
چطور ؟
چون فامیلی ی شما داستانی ست !
یک نکته ی مهم را فراموش کرده اید در رویارویی و سپس خرید عطور به استفاده :
داستان عطرها !!
این عطر بر اساس داستانی تولید شد .
توضیحات عطرافشان در صفحه ی عطر را بخوان ، ایضا تصویری که دوست عزیزم ایرج ( که مدتی ست غایب است با تاسف و حتی پیامی خدمتشان ارسال کردم به احوالپرسی لیک جواب ندادند که البته شاید لیاقت اش نداشته ام ) به زیبایی در عطرگرامشان منتشر کرده که ذیل صفحه ی همین عطر هم موجود است را ببین !
آن داستان عطرافشان و سپس آن تصویر ایرج عزیز بخوبی بر شما روشن خواهد کرد که داستان این عطر چیست !
که بناست آن وارثان سلطنتی دنیایی بسازند مثل تصویر ایرج عزیزم و بویی منتشر کند آن دنیا مثل بوی این عطر !
آن دنیا ساخته شد ؟؟
دنیا را کسی دیگر ساخته !
لیک در اختیار خوش بینان و خوش خواهان نیست !!
شیاطین درین دنیا حکمفرمایند !
تا جاییکه میگویند :
خود ِ خدا اینجا غریب مانده !!
و با چشمان گرد شده و دهان باز تماشا میکند !!
لیک توافقی ست که از قبل صورت گرفته !
که دنیا در تصرف شیاطین باشد !
چرا ؟؟
برای همان منظور و مقصود مهم !
که تا کنون معکوس اش اتفاق افتاده !
و همین موجب غربت و تعجب خداست !
از آفرینش اشرف مخلوقات !
چه فکر میکرد و چه شد !!
داستانها ، داستانها و داستانها پشت سر گذاشته ایم و همه یکسان !
به قربان خدا و غربت اش در دنیای خودش بروم که " این " محل گریه است !
از بحث خارج شدم ، عرض عذر !
و شما ای دوست عزیزم ، " آب " سلطنتی بر خود زده ای و توقع پخش داری ؟؟
این عطر را باید ببویی و خیره شوی بر تصویری مشابه تصویر ایرج .
و آرزوی دنیایی خوش کنی !
فقط بوی اش را ببویی و عکس اش را ببینی !
دیدن خودش محال است اینطرف !
شاید آنطرف .
که البته آنچه که امروز میبینیم از هموطنان مان :
شب نشینی ای در جهنم خواهیم داشت !!
دوباره از بحث خارج شدم !
تقصیر دل ام هست که پر است !
خلاصه که ای دوست داستانی ی من ،
بر داستان های عطرها دقت کن !
و اگر داستان های پخش بر تو اهمیت دارند ، انتخاب ات عطور دیگری باید باشد :)
تنها زمانی تست کامل میشود و پاسخ میدهد ، که داستان خلق آن عطر را محققا دریافته باشید و خود را جای عطار بگذارید و با او همداستان شوید .
در غیر اینصورت حتی تست هم پاسخگو نیست !
و البته جناب داستانی ی عزیز :
این عطر بر شما خاطره ساخته و حتما باید شیشه ای از آن میداشتید برای روزگاری که نیاز به قالی ی سلیمان دارید برای پرواز به دوران نوجوانی !
و هیچ چیز همچون عطرها ، سرعت پرواز ندارند بر شما برای دیدن دوباره ی آن خاطرات در ذهن !
و گریه ی امروز شما نوید لبخند فردا را میدهد که دنیا بر توازن است !
پس خرید شما از این بابت ، صحیح بوده .
ضمنا آن فرمول من ، برای این عطر مضر است و همخوانی ندارد !
تنها اشتباه شما در خصوص خرید این عطر ، تقدم و تاءخر خرید این عطر نسبت به دیگر عطوری بوده که برای اکنون ِ شما مناسب تر اند اما از طرفی هم درست بوده زیرا زمانی که در آینده علاقمند به استفاده از قالی سلیمان و پرواز به خاطرات گذشته را داشته باشید ، شاید آن زمان نایاب باشد این عطر !
و حاضر باشید ۱۵ میلیون که سهل است ، ۱۵۰ میلیون هم بپردازید لیک نیابید !
از سویی این تجربه ای ذیقیمت بوده برای عطربازی ی آینده و همه ی عمر شما در مواجهه با عطور !
هر عطر ، زمان خود ، مکان خود ، فصل خود ، پوشش خود ، رنگ خود ، استایل خود ، شخصیت و کارکتر خود ، داستان خود و خاطر و خاطره ی خود میطلبد !
شیشه ی عطر را نگاه کنید ، من عطری زلال تر و شفاف تر از این عطر ندیده ام !
بوی پرواز میدهد !
به زلالیت پرواز بسوی او و شفافیت دیدن روی او که قندها ( مشک ) در دل " آب " میکند !
:)
46 تشکر شده توسط : محمدصادق سمیعی toti
خوووب ، احسان عزیز که از نژاد شکیب است !
باید شکیبا باشی بر این عطر :)
یادم نیست چه وقت در مورد این عطر سخن گفتیم و چه گفتیم !
از کودکی چون هیچ چیز این دنیا برایم جالب توجه نبود ( که هر چه جلو آمدم بیشتر هم شد و ناشکیباتر شدم ! ) هیچ چیز این دنیا در خاطرم نمیماند !
باور میکنی آیا که برخی اوقات اتفاقی نظری از نظرات خودم را میخوانم و سپس به بالای صفحه مراجعه میکنم ببینم چه کس اینها را گفته و با تعجب میبینم عکس خودم آن بالاست !!
و از خود میپرسم : من چه وقت این جملات گفته ام و چرا ؟؟
پس از اینکه یافتی ، هر چه بیشتر می یابی ناشکیباتر میشوی و فراموشکارتر از دنیا و مافیها !
لیک عطر و مهر فراموش ام نمیشود خداراشکر به همراه دیگر اقسام هنر که جز اینها هم درین دنیا بی ارزش است !
یادم نیست چه عرض کرده ام خدمت تو جوان رعنا در خصوص این عطر لیک الان این میگویم :
این عطر را بگذار برای وقت اش !
چه وقت ؟
دو وقت را الان میگویم :
اول زمانی که به نیمه ی راه زندگی رسیده ای و همه قسم را آزموده ای !
آن روز ، دیگر هیییچ چیز برای تو جذاب نیست !
برای برخی ، حتی فرزندان !!!
این ، بستگی به " میزان " یافتن تو دارد !
دوم : این روزگار ، گاه مسابقه است !
بر بسیاری مسایقه بر دنیا و بر اندکی مسابقه ای دیگر ، که خود دانی !
لیک جوان ، چه بخواهد چه نخواهد اجبار میشود که در زمانهایی و مکانهایی خاص ، قدرت تسابق خود را بر دیگرانی عیان کند !
چرا ؟
که بدانند : میتواند لیک نمیخواهد !
و این نخواستن ، از ضعف نیست بلکه از فهم !
این عطر برای آن گاه ِ تسابق شایسته است :)
لیک وقتی از نیمه ( زندگی ، ادراک ، تجربه ) گذشتی بر این مسابقات لبخند میزنی :)
و فقط میگویی : آفرین ، آفرین :)
امروز ، نظری خواندم از آقای عباسی اگر اشتباه نگفته باشم نام ایشان را .
که میگفت همه چیز تجربه کردم از ماشین و ثروت و امروز متوجه شدم هیچ در آنها نبود !
این نظر ، متفاوت بود از دیگر ! بخوان !!

و جالب است برایم که فکر کنم دیروز یا پریروز بود که با جناب امیر حسین کنعانی عزیز سخن میگفتیم در خصوص همین عطر در عطرگرام ایشان !
پیر شوی انشاله در جوانی که :
در جوانی پاک بودن شیوه ی پیغمبریست
ورنه هر گبری به پیری میشود پرهیزکار !
ارادت ها خدمت شما
44 تشکر شده توسط : مهریار ع میرزایی
دوست عزیزم جناب سام ایرانی زیبانام
متشکرم از لطف سرکار
متاسفانه عطرهای اجمل را در مجموعه ندارم بجز انگشت شماری ، لیک واقف ام به زیبایی ی برخی از عطور اجمل .
شناختن این عطر زیبا را مرهون لطف بزرگوارانه ی جناب اسعدی ی عزیزمان هستم که بار دیگر قدردان مرحمت ایشان ام .
آن ریویو را بدهکار بودم به جبران لطف ایشان .
اتفاقا خاطره ی جالبی بر من ساخت این عطر :)
بد نیست بگویم شاید لبخندی بر لبان شما و دیگر دوستان عزیزم نشاند .
مدتی پس از لطف جناب اسعدی ، دوست عزیز دیگری نیز مقداری بر من به لطف فرستاد .
من و خانم ام هر دو دوست داشتیم این عطر را .
هر بار میپوشیدم یکی از همسایگان همراه خانم اش میگفت فلانی شما عاقبت ما را دیوانه میکنی با این عطرهایت :)
مردمان خوبی بودند ، رفتند از مجتمع ما .
آن دوست دیگرم که عرض کردم یک مقداری دیگر ازین عطر را فرستاد ، شیشه را آوردم و گفتم این قسمت شماست زیرا دوستم که این شیشه را فرستاده وقتی شنید دوست دیگری ( جناب اسعدی ) هم بر من یک شیشه فرستاده ، گفت :
پس بر هر کس که میدانی هدیه کن .
بنابرین از من تشکر نکن که نه پول پست داده ام و نه کوچکترین زحمتی کشیده ام . گویی خدا برای شما فرستاده و شکرش برسد به فرستنده اش و نشانه اش اینکه امروز که برای خداحافظی تشریف آورده ای این عطر رسید :)
و اما ، خانم ام که ماجرا را شنید گفت :
من این عطر را دوست داشتم ، چرا به من ندادی ؟؟
گفتم خانم ما که داریم ! شیشه ای که جناب اسعدی فرستاده برای شما . گفت پس حق نداری خودت استفاده کنی ! گفتم باشد :)
مدتی بعد :
میهمانان عزیزی آمدند . زوجی از دوستان .
خانم ام ازین عطر زد . گفتم پس بیاور من هم بزنم که اگر عطر دیگری استفاده کنم روایح قاطی میشوند و نازیبا . ضمنا این عطر مردانه هست ها نه زنانه :)
خانم دوست ام به محض ورود گفت :
همیشه مشتاق ام بفهمم اینبار فلانی چه بویی میدهد !
بعد از ساعتی دوباره گفت :
فلانی عطر امشب مرا مدهوش کرده ! چیست ؟؟
گفتم عطری ست اماراتی از برند اجمل که دوست عزیزم جناب پروفسور اسعدی از تبریز هدیه فرستاده !
گفت : واو ! پروفسور اسعدی ؟؟ اجمل ؟
گفتم بله . ایشان در همه ی عطور تجربه دارند خصوصا عطرهای شرقی بویژه عطور امارات .
خانم ام گفت : اتفاقا چندی پیش دوستی دیگر از دوستان سخی نیز شیشه ای دیگر از همین عطر فرستاد که بخشیدش به یکی از همسایگان قدیم ( با کنایه ) :))
خانم دوست ام : چه خوب ! پس به ما هم میرسد !
خانم ام بلافاصله نگاهی به من کرد که معنی اش این بود :
اگر مرد اش هستی این را هم ببخش :))
گفتم : متاسفانه سالهای پیش که عطرهای اجمل اصیل در ایران به وفور فراهم بود برخی از آنها مثل همین عطر کمیاب بود . من که ندیده بودم چه رسد به الان که اصلا وجود ندارد !
خانم دوستم : اتفاقا بازار پر است از عطرهای اماراتی !
من : اجمل که بماند ، ما بقی هم اصیل نیستند مگر مکان اش را بشناسی .
خانم ام : منظورش عطرافشان است .
بعد از مدتی صحبت در مورد عطرافشان خانم دوستم گفت : چه جالب ! اما عطرافشان که ندارد ( منظورش این بود که تکلیف چیست ؟ )
گفتم : حدود بیست میلی باقی مانده ، نیم اش را برای شما دستریز میکنم .
نگاه خانم ام را خود تصور کنید :)
و دعوای بعد اش را :)))
حال میگویم عطر پروفسور اسعدی را بیاور یک پاف بزنم روی ساعد دستم ببویم میگوید نمیشود تو سهم خودت را بخشیدی :))
هر وقت دل ام خواست میزنم شما ببو !
من هم میگویم خیلی ممنون :))

و اما منظور حقیر از ماندگاری ( ۲۴ ساعته برای این عطر ) ماندگاری ی مفید بود یعنی نوعی از ماندگاری که منجر به پخش بر مبنای ماندگاری شود . یعنی نوعی از ماندگاری که با حرکت هوا یا شما ، منجر به پخش رایحه شود ورنه ماندگاری ای که اسکین سنت باشد بقول فرمایش شما نت های درای داون تا چندین روز مانا هستند .
آوای جالب توجه این عطر مانایی ی آن نیست بلکه رایحه ی خاص و شاعرانه ی آن است که برای من نشان از سلیقه ی جناب اسعدی ی عزیز داشت .
اگر اکسیر عشق را رایحه بگیرید میشود این شهد . اگر یک بار عشق را با پکیج دردآلود آن تجربه کرده باشید آنوقت این عطر بر شما جلوه ای دیگرگون خواهد داشت و طنین آوای او شما را ملذوذ خواهد کرد و حظی ورای رایحه را تجربه خواهید کرد !
این عطر از عطرهایی ست که مخاطب خاص خود را میجوید و دقیقا به همین دلیل است که مهجور مانده است .
من اجمل را خیلی خوب و مثل دوست عزیزمان پروفسور اسعدی نمیشناسم چون تجربه ی تست همه را ندارم لیک اعتراف کنم که باور نمیکردم اجمل توان خلق چنین رایحه ی عسلگونی را داشته باشد !
امید که تنهایی هایت را به تفکری شیرین شهدآلود کند !
با ارادت خدمت همه ی دوستان عزیز عاشق پیشه ام
:)
25 تشکر شده توسط : عباس بهرامی 🄼🄾🄽🄰

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan