درود بر شما سرکار خانم لیلا
اینگونه جملات مهم نیستند ، بلکه مهم این است که شما بر یک مهم دقت کنید :
مردان اهل دانش و اندیشه نه تنها اینگونه سخن نمیگویند بلکه به عکس !
ایشان اهل مسابقه نیستند بلکه اهل کشف اسرار و حقیقت خلقت .
برخی جوانان که اینگونه میگویند خود بزودی پرتجربه میشوند و در مسیر خلقت قرار میگیرند .
نامجویی و مسابقه بر سر آن همه جا در جریان است و جزء لاینفک غریزه ی جوانی ست .
طبیعی ست . لیک برخی جوانان از این عبور میکنند و زودتر از دیگران در مسیر حقیقت قرار میگیرند . ایشان دلی پیر و مغزی پیرتر دارند و بزودی از مابقی منفک و هویدا میشوند .
سخنان و یافته های ایشان است که قابل به تفکر است .
مسابقه همه جا هست . بر آن دقت و تفکر نکنید . مثلا دیده اید برخی از دوستان ما ، خود میگویند و خود از خود تشکر میکنند :)
اوایل فکر میکردم اتفاقی ست . برای خودم هم پیش آمده که بدون توجه انگشت بر دکمه ی تشکر گذاشته ام حین جابجایی ی نظرات . اما وقتی به صفحه ی ایشان مراجعه کردم دیدم از همه ی نظرات خود متشکر و مسرور اند :)
حال آنکه این کار نتیجه ای معکوس میدهد و آن نظر درست و زیبا بر چشم عقلا ضعیف جلوه میکند .
خلاصه اینکه برای تشخیص اهمیت جملات باید بر گوینده ی آنها توجه کرد .
دو نفر دقیقا یک جمله یا مضمون را بازگو میکنند اما از یکی می پذیرند و از دیگری خیر !
این بر میگردد به دید شنوندگان از رویه و تجربه ی گویندگان .
ما هوشیاران تیزبینی در این منزل داریم در گروه آقایان . نظرات ایشان را اگر دقت کرده باشید که همگی از دانش و تجربه برخاسته در همین راستاست . بر ایشان اینگونه مسابقات بی اهمیت است بلکه اسرار خلقت و مهمتر از آن ، اشراف و بهره گیری از آنها بجهت اخذ سعادت و اشراف به حقیقت .
موفق باشید

دوستان عزیزم سلام
زنان مدیر را دیده اید ؟
بیش از مردان مدیر قابل به احترام اند !
خود هم نمیدانیم چرا ! شاید چون فراتر از انتظار اند ، دیدن چیزی که قابل پیش بینی نباشد همیشه با حس تعجب همراه است و اگر آن چیز فراتر از انتظار ، موردی مثبت باشد این تعجب با احترام آمیخته میشود .
استایل مخصوص به خود را باید داشته باشند ایشان برای تاثیر دو چندان .
لباس تیره ی رسمی ( تجربه میگوید رنگ قهوه ای بسیار تاثیرگزارتر است از مشکی زیرا راوی ی قدرت مدیری ست که از گرما و اطمینان نیز بهره میبرد . مشکی مرموز است و اعتماد را کاهش میدهد ) . آرایش ملایم با رنگهای هماهنگ با پوشش ، کیف و کفش که اضلاع کیف مهم است و از همه مهمتر : رایحه ! چرا ؟ :
رایحه نمایانگر باطن است !
یعنی چیزی که قابل دیدن نیست ، مثل پوشش که همان ظاهر باشد . رایحه ی هر شخص ، فطرت ، خلق و خو ، بطن ، شخصیت ( حتی خانوادگی ! ) ، پیشینه ، متد و نوع تربیت ، سلیقه و کلا باطنی را روایت میکند که پیدا کردن آنها زمان زیادی را میبرد به صحبت !
برای همین است که رایحه مهم است ! شاید حتی مهمترین . هرچند که برای ترجمه ی رایحه ( یافتن یک یک موارد مذکور فوق ) باید زبان روایح را آموخته باشید !
عطرها زبان خاص خود دارند . آموختن این زبان بسیار سخت است . هم استعداد میخواهد و هم سالها تحصیل و تمرین !
همین ندانستن زبان عطور است که برخی عطرها بر تن برخی اشخاص زار میزنند !
عجب عطری ست این اپیک زنانه ی آمواژ !
از همان پله ی اول میگوید من عطری متفاوت ام ، من از شاهان عطور ام !
پله ی اول اش را نت هایی تشکیل میدهند که میتوانند درای داون دیگر عطور باشند !
قلب اش از زیباترین قلب های دنیای عطرهاست ، رز ، یاس ، شمعدانی و چای !
زیباتر از این قلب دیده اید ؟؟
میخواهد بگوید من مدیری رئوف و خوش قلب ام .
درای داون اش از شاهان پایه هاست !
قطورترین ستونها ، سقف رفیع این عطر بلند بالا را بر دوش کشیده اند !
زیباترین نت های این جهان زیبا ، دور هم جمع شده اند به جشنی درخور احترام مردان ، که به تماشا ایستاده اند و با هر نگاه دست بر لبه ی کلاه میبرند و سر خم میکنند !
این یکی از عطرهائیست که حسادت مردان را بر می انگیزد به استفاده !
ده سال پیش که دوباره مجرد شده بودم نشستم جلوی تلویزیون کوچک ام روی یک فرش کوچک و دور تا دور خانه ی بزرگ ام را تماشا کردم که پر از خالی بود !
قاضی گفت هیچ چیز تعلق نمیگیرد اما قاضی ی بزرگ گفته بود زنان محق تر اند بر دریافت ، پس بدهید تا دریافت کنید !
همین کردم . قاضی ی کوچک گفت در طول خدمت ام چنین متارکه ای نه دیده ام نه شنیده ام . گفتم دستور قاضی ی بزرگ چنین است و شکی در صداقت اش ندارم .
یکسال بعد جدیدترین ، زیباترین و باسلیقه ترین وسایل زندگی را داشتم . کامل ، هماهنگ . ایضا ماشین !
چطور ؟ خدا میداند که خود هم نمیدانم !
این یکی از معجزات زندگی ی من است .
هر کس می آمد میگفت در این خانه حداقل سه زن زندگی و کار میکنند !
چقدر همه جا منظم ، تمیز و شیک است !
تنهایی سخت است . من هم برای زندگی ی لوکس ساخته نشده ام بلکه درویشی .
پنج سال بعد همه را به قیمت خرید دادم به بستگانی که بیش از من به آنها نیاز داشتند برخلاف مخالفت های بسیار والدین و خانواده ام . دوباره نشستم بر همان فرش !
اما قبل آن و در همان ده سال پیش :
عمه ام که دبیر دبیرستان بود همراه همسرش که رئیس خطوط نفت غرب کشور بود از کرمانشاه آمدند و یک هفته ای میهمان من بودند .
مرا بردند تهران منزل پسر عمه ی دیگرم که آخرین باری که دیدمش هشت سال داشت و ازدواج کرده بود . به من نگفتند چه خبر است !
شب ، پدر و مادر همسرش آمدند و سپس خواهر همسرش . اعجوبه ای بود !
اولین چیزی ازو که نظرم را جلب کرد بوی عطرش بود ! تقصیر نداریم ما ، شغلمان این است :))
دو شرکت داشت این دختر ! از دیوار راست بالا میرفت . گفتم چه عطر باسلیقه ای ! آفرین به سلیقه ی شما . چیست ؟
دستریز کرده بود در شیشه ی کوچکی . از کیفش در آورد و گفت آمواژ است . مشغول صحبت بودیم که پدرش به من گفت : ( پدرش مرد بسیااار محترم و اصیل و خوبی بود ، ترک بودند )
از تو خیلی خوش ام آمد جوان . اگر موافق بودی همین الان میروم انگشتر میخرم !!
برق مرا گرفت یکهو :)) چه شد ؟؟ هاج و واج بودم !
عمه ام با نگاه به من فهماند که داستان این است ! شما نگو قبلا هماهنگی ها را کرده اند لیک من بی خبر بودم !
کاش پدرش این را نگفته بود ، نطق ام کور شد ، من خجالتی ام اینگونه اوقات :)
همه چیزش عالی بود فقط او کوتاه بود و من دراز ! زوج چیچو و فرانکوی خوبی میشدیم :))
صبح روز بعدش به عمه گفتم تا ببینیم خدا چه خواهد :)
طالع ام معکوس دیگر مردان است !
در طول عمرم خواستگاری نرفتم اما چند باری به خواستگاری آمدند :)
اکنون هم که دیگر ترشیده شده ام :)))
خلاصه که این عطر در ذهن ام حک شد با این ماجرا و الحق عطریست خاطره ساز و خاطره انگیز !
شاد باشید انشاله دوستان عزیزم

زنده باد جناب علیرضا
سلام و مشتاق حضور
با وجودیکه ساعاتی ست که بدترین حال را دارم بر خبری که شنیدم امروز در خصوص موردی ، لیک این نظر شما کمی از آن کاست هرچند مرتبط با هم نیستند . اکنون فوران اشک ام به تلنگر و اشاره ای بند است !
متوحش ام از دنیایی که خدا در جای جای اش حضور ندارد و جنایت از سرتا پای آن میبارد !
لیک :
این یکی از زیباترین تعاریفی بود که شنیده ام تا کنون از عطور و روایح ! آفرین .
آن دنیا کجاست ؟؟
جایی که هر طرف که مینگری عشق است و حضور خدا !
و قندهایی که آب میشود در دل ما از دیدن و بوییدن زیبایی ها !
جایی که هییییچ زشتی نباشد .
عطر بوییدنی ی ما کجاست ؟
چه وقت و زمان در لذت و خلسه اش غرق میشویم ؟
از بس که دلتنگ آن عطر و آن رایحه شدیم ، اکنون بیدلانیم !
حس بویایی سراسر نعمت است لیک بینایی نعمت و عذاب در هم است اگر پشت اش هوش باشد !
خداراشکر که این نظر شما را خواندم .
چراغ راهی بود .
متشکرم

سلام جناب خلیلی
میل نداشتم پاسخ این کامنت را بدهم چون دور از علم بود ، لیک دیدم پاسخ ندادن دور از انصاف است چون خودم همین میگفتم در سالهای جوانی !
من میدانم که علم با غرور جوانی و نامجویی تناقض دارد .
دو هدیه ی بسیار مهم به شما میدهم که اگر قدر بدانید زندگی ی شما را دگرگون میکنند :
اول :
بدون تحقیق ( شخص خود ) در مورد مسئله ای که ابهام دارد سخن نگو ، به این مطمئن باش که پشیمانی دارد !
شاید امروز نه اما فردا بدون شک !
دوم :
بر شنیده ها اکتفا نکن بلکه بر خوانده ها !
شنیده ها همیشه معکوس اند با مطالعات !
چرا ؟
چون دنیا در تسخیر دو قدرت است که در تضاد با هم اند !
اگر اهل مطالعه شوی میفهمی چه میگویم !
پس آنگاه که دریافت کردی و مسلط شدی محکوم میشوی به سکوت یا ایهام ( اگر توان ایهام داشته باشی ورنه باید سکوت اختیار کنی )

موردی دیگر :
بیشترین تحقیق من در زندگی در خصوص مطلبی بود که گفتم که ماه ها و ماه ها خواندم . کتابی نماند که نخوانم . از خیام که بزرگترین ِ این علم است و غربی ها راه وی ادامه دادند و با نام خود منتشر کردند تا ابوریحان بیرونی تااا.... دانشمندان چینی . و اغلب ِ کتب ِ خرافه .
شروع ام چون شما از نفی آغاز شد .
تنها همان کتابی که نام برده ام را بخوان ، برای جوانان کفایت دارد .
ضمنا اسامی ی فرنگی ای که نام بردی انگشت کوچک پدران دانشمند تو نیستند .
ایشان لنگ انداختند پیش پای آنان و تمسک جستند و سپس راه ادامه دادند .
خود را پیدا کن جوان .
موفق باشی
موردی فراموش شد :
۱۲ ماه و ۱۲ شخصیت ، صحیح نیست
بلکه ۱۲ به توان ِ ۴ ضربدر ۳۰ ضربدر عوامل بیرونی که تاثیری تا حد ۵۰ درصد دارند در انجام کارهایی ضد شخصیت غریزی و بر دستور اجبار !

دوست عزیز زنان هوشیارتر از آن اند که با بوییدن یک رایحه مدهوش شوند و به شخص معطر نزدیک شوند .
برای جلب نظر ایشان چیزهایی بیش از عطر لازم است .
عطر فقط زمانی بکار می آید که زن از قبل نزدیک شده باشد به مرد . عطر اسباب جذب نمیتواند باشد بلکه اسباب احترام .
برای جلب نظر ایشان به آیتم هایی از قبیل :
بزرگی ، وقار ، چشم پاکی ، معماگونی ، احترام ، قدرشناسی ، شیک پوشی ، نظافت ، نزاکت ، سواد ، سلیقه ، شوخ طبعی ، مدتی زمان و صبوری نیاز است که بی شک شما همه را دارید و از همه مطلعید .
عطر نمیتواند جای خالی ی هیچکدام را پر کند !
سرنوشت و قسمت نیز نقش بازی میکنند .
جدا از موارد فوق ، زنان به دو دسته از مردان نزدیک میشوند :
- مردان غمگین : که حس ترحم را در ایشان تقویت میکنند .
- مردان شاد : که ایشان را شاد و خندان میکنند .
زنان ، بالفطره شاد اند و شادی را از غم دوست تر دارند .
و از بین دو عطری که شما نام بردید هالووین من ایکس بهتر است .
انشاله موفق باشید در شادی و شادی آفرینی .
چون پرسش هایی مشابه ، زیاد پرسیده میشود سعی کردم کامل تر پاسخ دهم .
انشاله که مفید باشد .

شکیب عزیزم
سلام
اتفاقا کاملا بر عکس است !
بیشترین حاشیه ی سود بر فیک سازی از عطور اماراتی ست !
زیرا ساخت ایشان آسانتر و از آن بسیار مهمتر :
فروش آنها در رتبه ی یک است !
یعنی بیشترین فروش را عطور اماراتی دارند در ایران .
هرچند که الان از هر ده عطر اماراتی حداقل هفت تایش فیک است در بازار .
حال چه فیکی که ایران بصورت قانونی میزند ( زیر جعبه نوشته ساخت ایران ) چه فیک کارگاهی ها که بیشمارند در تعداد .
از هر صد نفری که عطر میخرند حداقل ۸۰ نفر عطرهای اماراتی میخرند . بلکه بیشتر !
این را مطلع عرض میکنم !

یکی از زیباترین و با کلاس ترین نت ها در عطاری نت لیموی عمانی ست .
در عطرهای آمواژ حضوری مستمر دارد با شدت های مختلف .
در عطر تق هرمس به وضوح قابل تشخیص است .
لیموی عمانی یکی از نت های خاصه ی شرقی ست .
عطر کرید وایکینگ را یک بار در یک عطرفروشی بر بلاتر تست کردم . یک روز تمام قسمتی از منزل که بلاتر را گذاشته بودم بوی عطر پخش بود .
بیشترین و قویترین نتی که ازین عطر دریافت کردم نت فلفل صورتی بود .
سپس پچولی و وتیور در سکوهای بعدی از قدرت بودند .
نت لیموی عمانی نداشت !
رایحه ی جدیدی نداشت این عطر لیک بسیار قدرتمند بود در پخش رایحه ی خود .
ماندگاری ی خوبی نیز داشت .
هرچند با یک بار تست بر بلاتر نمیتوان یک عطر را تعریف یا ریویو کرد لیک در خصوص فقدان نت لیموی عمانی یا حداقل حضوری ضعیف و قابل چشمپوشی ی او اطمینان دارم .
میبایست از صحت دکانت دریافتی اطمینان حاصل کنید . ضمنا در جریان باشید که نت های فلفل صورتی و لینوی عمانی در وجهه ی خاکی بودن رایحه مشترک اند ایضا هر دو در دسته ی ادویه ای ها طبقه بندی میشوند لیک از یکدیگر کاملا قابل تشخیص و تفکیک اند که میزان تفاوت هایشان بیش از اشتراکات است .

بله دوست عزیزم جناب ایلیا
سلام
این عطر به فیرو شبیه است اما فیرو به این عطر شبیه نیست !
یعنی اگر دقت کنید رد پای این عطر در فیرو هویداست حال آنکه معکوس اش مصداق ندارد !
این عطر سبزتر است . سبزی تیره تر حال آنکه فیرو شاخه ای قهوه ای نیز از ادویه دارد .
هنوز بر این عطر مسلط نیستم . تستی گذرا داشته ام از وی لیک مطلبی که جلب توجه میکند خاص بودن آن است .
حیف که کمیاب است .
آزارو الحق برند رجال است . دقیقا سیاست بوگارت را دارد لیک یک یا چند پله بالاتر ایستاده است از هر حیث .
دیویدوف نتوانست همراه او باشد حال آنکه شرایط بهتری داشت . ایضا جوپ !
هر کدام یک پرش داشتند که باعث شد سرمایه ی کافی را برای جهش فراهم کنند .
بوگارت با سیلور سنت
آزارو با پور اوم
دیویدوف با زینو و کول واتر
جوپ با اوم
هر برند یک کاتالیزور جهش دارد در کارنامه که سکوی پرتاب و جهش اش میشود برای پریدن به پله های بالاتر . مثلا انکر نوآر همین کار را برای لالیک کرد . بلک افغان برای گوالتیری .
و آنهایی که نام بردم برای چهار برند فوق .
اما برخی ، گام های بعدی را درست و دقیق بر داشتند و برمیدارند و برخی سرمایه ی حاصله را با ساخت عطور ناموفق به خسران میبرند .
آزارو موفق تر بود . بوگارت دوباره تکرار کرد موفقیت را با وان من شاو . جدیدا هم دارد گامهای موفقی بر میدارد . جوپ از همه ضعیفتر بود . دیویدوف هم با سری ی بِلند تکرار موفقیت کرد . لیک همگی خوردند به تغییرات عمده ی دنیای عطر و جابجایی ی مدیران و برندها .
آمواژ از همه موفق تر بود با اینترلود و سپس جهش را مدام تکرار کرد تا جابجایی ی مدیر شهیر اش !
برندهای بزرگ هم مثل گرلن از همان ابتدا غول بودند در این حرفه و موفقیت یا عدم یک عطر نقش مهمی در برند ایجاد نمیکند بلکه تیم عطاران آنها .
قریب به اتفاق برندها آهسته و پیوسته پیش میروند .
دو چیز یک برند را میسازد :
سرمایه ( که تیم عطاران برند نیز در همین آیتم طبقه بندی میشوند ) و جهش ( سکوی پرتاب ) که طالع و شانس ( خدا ) نیز در آن نقش دارند .
اگر هر برند را زیر ذره بین ببرید ، اگر نامی ، شهیر و موفق باشد ، رد پای یک یا هر دوی این آیتم ها در کارنامه ی وی هویدا میشود .
مدت زیادی را صرف این تحقیق کرده ام .
رکورد دار منفی و دارنده ی تمشک طلایی ، برند کرید است که بالاترین سرمایه ی جهان را درین رشته گردآوری کرد از طریق بزرگترین سکوی پرتاب که آونتوس باشد و هیچ نکرد !!
ببخشید که از موضوع خارج شدم :)
اطلاعاتی بود که داشتم در این مورد و خواستم به شما دوستان عزیزم هم تقدیم کنم تا شما هم مطلع باشید . خیلی برندهای دیگر نیز هستند لیک نخواستم خیلی طولانی شود .
اگر از این دید هم برندها را نظاره کنید ، این اطلاعات میتواند در یافتن بهترین عطور جهان شما را یاری کند تا بهترین ها را داشته باشید انشاله .
موفق باشید در بهترین بودن و بهترین داشتن به یاری ی خدا

حسن کبیری عزیز
سلام
من هم ارادت بسیار دارم خدمت تو دوست هنرمند موسیقی دان ام .
و اما البته که فروشندگان عطر که شغل و حرفه شان عطاری ست باخبر اند که عطرشان اصل است یا فیک .
منظور جناب مددی و بنده ی حقیر وارد کنندگان عطر است که تاجر اند و نه عطار و سرچشمه اند درین شغل .
شاید به مرور و گذشت سالها و آزمون و خطا ، خبره شوند در این جزئیات لیک مطلع ام تعدادی از ایشان ( که تجار عطر کلا معدود اند ) به چشم کالا ، ارز و ریال و سود به عطرها مینگرند و داستان فیک سازی به روش جدید هنوز نوزاد است ، تبحری ندارند و وقتی فروشنده میگوید اصل است اینها نیز میگویند اصل است !
فروشندگان پله ی بعدی ( که ما میشناسیم ) میدانند که فلان عطر اصل نیست لیک وقتی متوجه قیمت ، سود حاصله پس از فروش و نزدیکی ی رایحه ی این عطر به عطر اصلی میشوند و چون باخبر اند که داستان ریفورموله همه گیر شده و همه باخبر اند ، پس عودت نمیدهند !
البته سایت هایی مثل عطرافشان خودمان یا تی.میتو از کانال هایی معتبرتر خرید میکنند ، از تجاری که خود درین حرفه مسلط شده اند یا بوده اند یا حتی خریدهایی بی واسطه .
فروشندگان خاطی ، میفروشند تا وقتی که اعتراضی اتفاق افتد !
خواندی نظر جناب رحمانی را ؟
قبل از خرید صحبت کرده با فروشنده و گفته نسخه ای را میخواهم که فلان مشخصه را دارا باشد ، عکس هم برایش فرستاده اند و تایید کرده که درست است . باز بعد از این همه تاکید ، نسخه ی فیک فرستاده اند !!
دوباره تماس گرفته و عودت داده و سپس نسخه ی اصیل را فرستاده اند !
اگر هر دو را تست میکرد متوجه فرق فاحش آنها میشد به راحتی !
هر دو دقیقا یک رایحه را دارند چون هر دو یک عطر هستند لیک عطر اصلی خالص است اما نسخه ی ایرانی ، عطر اصلی را تا حد نیم تا یک سوم رقیق کرده و حجم باقیمانده را با الکل پر کرده ! عطر اصلی مطلقا بوی الکل ندارد حال آنکه نسخه ی ایرانی ، اول تماما رایحه ی الکل دارد و پس از ربع ساعت آرام آرام الکل محو و رایحه ی عطر هویدا میشود لیک بسیار ضعیف و بیمار !
پرفورمنسشان اصلا قابل قیاس نیست !
ما بالان ( دام ) بسیار دیده ایم پس باید چون گرگ بالان دیده باشیم !
نیک میدانیم اطرافمان پر از بالان است تا ما را به دام اندازند پس باید هوشیار باشیم در انتخاب مسیرهای عبور سالم !
قبلا هم عرض کرده ام :
در بازار امروز ، هر عطری که ما میبینیم فیک است مگر اینکه معکوس اش اثبات شود !
همه در حال گول خوردن و در دام افتادن اند و تقصیری هم ندارند اما ما که در کنار هم ایم و اشتراک تجربه میکنیم و همه جور امکانات پیدا کردن مسیر سالم را داریم اگر گول خوریم خود مقصریم !
ضمنا بدانید که این برهه ای ست اجتناب ناپذیر اما خوشبختانه ناپایدار ! محکوم است به اتمام !
چون بادکنک بزرگ شده است لیک خواهد ترکید ، تقلب هرگز به اتمام نمیرسد اما حجم اش بدون شک کوچک خواهد شد . زمان میبرد .
درین فاصله ما باید هم هوشیار باشیم ، هم با مشورت و تحقیق خرید کنیم و هم اجالتا و با توجه به شرایط سعی کنیم به اندازه ی نیاز بخریم و زیاده روی نکنیم !
دوستان عزیزم ، سعی کنید دستریز نخرید و اگر مجبور شدید از سایتی بخرید که امتحان اش را پس داده و همگان وی را به نیکی میشناسند و اگر عطر مورد نظر را نداشت سفارش دهید و اگر گفت نسخه ی اصیل در بازار نیست که خریداری کنیم پس سایتهای دیگر را آزمایش نکنید !!
داروی مشابه را بخریم و بخوریم بهتر است از خرید داروی تقلبی که خطری بیش از بیماری دارد :)
ریفورموله آنچنان نیست که شیشه را در دست بگیرید و با هر قدم که دستتان بالا می آید یک پاف بزنید :)
ضمنا یادتان باشد : بر حسب تجربه ام :
هیییچ برندی ظرف یکسال عطر بسیار قوی ی خود را بسیار ضعیف نمیکند بلکه با یک شیب بسیار ملایم چنین کند و اگر چنین چیزی دیدید بدانید مشکلی در کار است و کسی دیگر در زیرزمین و به روش خود ریفورموله میکند و میرقصد :)
با ارادت و لبخند :)

دوستان عزیزم سلام
ایرج عزیز ما مرا دوست دارد ، این نعمت بزرگی ست بر من ، ایضا افتخار بزرگی .
لیک یک چیز را بیش از من دوست دارد !
و آن مهر ورزیدن است !
عشقبازی ی خود کند !
هر چه میگویم باز کار خود کند :)
چند روز پیش پیامی داد که :
یک شیشه ی بنفش برایت فرستادم حاوی ی روایح بنفشه و چرم !
نظرت را بگو !
گمان کردم شیشه ی خالی برایم فرستاده ( من شیشه های خالی ی زیبا را بینهایت دوست دارم ) که چند میلی هم از عطر در آن باقی ست !
گفتم به به !
رنگ بنفش !
همچون کهکشان خدا !
رنگ بنفش کهکشان را دیده ای ایرج ؟
خدااااای من !
آنجا چه خبر است ؟؟
چه بویی میدهد آنجا ؟؟
عشق آنجا چگونه روایت دارد ؟
بشوی اوراق اگر همدرس مایی
که علم عشق در دفتر نباشد ! ( حافظ )
دو روز بعد هدیه اش رسید !
دیدم دی ! دوباره یک شیشه ی کامل فرستاده است ! همین عطر !
هدایایش هم مثل خودش ( ماشااله ) بزرگ سایز اند همه :) مگر اینکه سایز بزرگ موجود نباشد !
ایرج عزیزم ، سخاوت تو انتها ندارد !
چند نفر درین منزل زیبای معطر بر من لطف ها داشته اند که انشاله در فرصت مقتضی تشکری شایسته خواهم کرد بلطف خدای مهربان ام .
ایرج عزیزم ، دیگر بار سپاسگزارم .
و اما :
خسوس دل پوزو میگوید این رایحه ، رنگ بنفش دارد اما پاکو رابان نظر دیگری دارد !
میگوید این رایحه ی طلاست !
کدام درست میگویند ؟
یکی ؟ هر دو یا هیچکدام !
سلیقه هر شخص میتواند در این پاسخ دخیل باشد . به سلیقه ی من هیچکدام به قطعیت و کمال درست نگفته اند اما رد پای هر دو رنگ در رایحه هویداست ! ادعای پاکو رابان هرچند که قاطع نیست لیک به حقیقت نزدیکتر است .
رایحه ی بنفش رنگ ، رایحه ای تیره ، عمیق ، سرد ، کمی تلخ و تاریک است .
رنگ این رایحه زرد است . به زیبایی ی گلهای زرد لیک براق نیست بلکه میل به کدری و ماتی دارد .
با لباس های طیف زرد ( روشن تا تیره ) مات بپوشید و بازخوردی از جنس تحسین دریافت کنید . الحق این رایحه زیباست و پاکو رابان حق دارد که قابی طلاگون بر این رایحه انتخاب کند !
دیگر اینکه این رایحه گرم است حال آنکه بنفش از طیف سردهاست حتی سردتر از آبی !
اکالیپتوس در بنفش ها حضوری پر رنگ دارد .
در رنگین کمان هم این ادله قابل اثبات است .
حُسن دیگرش بر من این است که اضطراب وان میلیون را بر من ندارد ( برخی اوقات از بوییدن وان میلیون علاوه بر لذت ، اضطراب نیز میگیرم )
ایرج عزیز درست میگفت .
بنفشه نقش مهمی دارد در اجرای این رایحه . هم گل اش هم برگ اش . ایضا چرم .
زنجبیل ، دارچین ، کهربا و وانیل به دنبال .
و دیگرانی که مقیود اند در صفحه ی عطر ، در سایه نشسته اند !
عطر بسیار نازی ست . عمق دارد لیک نه عمقی تاریک که از جنس نور .
بر تن مردان متین ، عمیق ، مهربان ، فکور ، شیک پوش ، باکلاس ، پرپرستیژ ، رسمی ، رسمی پوش ، لذتجو ، کاردان ، آداب دان و پر لبخند به شایستگی مینشیند . هرچه پوست پوشنده سفیدتر باشد بر زیبایی و درخشش رایحه افزوده میشود . اگر فرد پوستی تیره و گندمگون داشته باشد شیرینی ی عطر افزون احساس میشود .
بر تن مردان بالای ۴۰ سال خوشتر مینشیند و بر پُر بودن ایشان می افزاید .
مردان هفت دسته اند . انشاله یک روز در همین خصوص برایتان خواهم نوشت .
ایضا بانوانی که عطرهای مردانه میپوشند میتوانند ازین عطر استفاده کنند .
این رایحه بر مردان ابهت نمی آفریند لیک بر زنان ، چرا !
ایشان را از آنچه که هستند قویتر و جسورتر نشان میدهد .
این عطر بیش از قیمت اش می ارزد .
تنها دلیلی که از وان میلیون ارزانتر است ( منهای شیشه ی وان میلیون و تبلیغات ) پرفورمنس است که کمی متعادل تر است و اتفاقا این یک ضعف نیست بلکه یک حُسن مهم است ! چرا ؟
چون این رایحه اگر غلیظ و ماندگار باشد خسته کننده میشود ( برای پوشنده ) در حالیکه در تایم متعادل خودش ، چنان زیبا و دلنشین است که نام وان میلیون بر آن بامصما ست و ایضا شیشه ای نمادین از شمش طلا بر آن برازنده !
دوستانی که همچون من دوستدار این رایحه اند لیک از بوییدن وان میلیون حسی اضطراب گون دریافت میکنند میتوانند از داشتن این عطر لذتی مضاعف را در بهترین تایم درخشش رایحه تجربه کنند . پرفورمنس این عطر دقیقتر است .
ایرج عزیزم
سخاوت ات در کنار سلیقه ات زیباترین لحظات را بر من می آفرینند .
لحظاتی که بسیااار نادر اند امروزه !
لیک مردان و زنان بزرگ ، بزرگی می آفرینند به نیابت از خدا ، که این صفت فرشتگان است !
درودها به قلب بزرگ ات که بزرگ میطپد !
با ارادت و لبخند :)