نظرات | کامبیز سخی
ترتیب نمایش
Psychedelic Love
لینک به نظر 12 آبان 1401 تشکر پاسخ به ف.الف
ارادت بسیار دارم خدمت شما سرکار خانم
چه افتخاری ازین بالاتر !
سلیقه ، هنرمندی و سطح سواد شما از عکس پروفایل ، عکسهای تقدیمی به دوستان در عطرگرام و انشای شما کاملا هویداست و این همه ، حضور سرکار را در این خانه مغتنم میکند .
یک جمله ی صحیح مهم فرمودید و فراموش شد به آن پرداخته شود !
بله ، یکی از مهمترین خصوصیات زنان معطریت آنهاست . شک نکنید عطر زنان در ذهن مردان نقشی مهم بازی میکند . این هیچ ارتباطی با عطردوستی ی مردان یا عطرباز بودن ایشان ندارد تنها چیزی که در غیاب ایشان ، یک مرد را به یاد زنان می اندازد عطر آنهاست !
و اگر آن مرد عاشق آن زن باشد که دیگر مهمترین نقش را عطر زن بازی میکند و او دیوانه وار در پی ی آن رایحه میگردد .
این یک اصل است که در غریزه مثبوت است ، انسان و حیوان نیز ندارد !
اتفاقا نقشی که رایحه ی منتشر شده از ماده در حیوانات بازی میکند اولین و برترین نقش است که باعث میشود جنس نر از کیلومترها دورتر به سمت ماده شتاب گیرد . من چون خیلی اهل دیدن رازبقا هستم بسیار دیده ام . خشکی و دریا و آسمان نیز ندارد ! از بزرگترین جانداران که نهنگ باشد تا ریزترین حشرات که ریزترین عنکبوت باشد !
حتی حیوانات نری را دیده ام در فیلم که به خود عطر میمالند و سپس به دیدار ماده میروند !!
که این برای من از جالب ترین صحنه ها بود . پستانداران و برخی پرندگان خود همیشه یک شیشه عطر همراه خود دارند :)
آنهایی هم که ندارند از آرایش و مواد معطر مثل صمغ ها یا گلها استفاده میکنند !
پرنده ای را دیدم که منزل اش را با برگ گل آرایش میکرد تا خوشبو و زیبا شود و سپس خود را به گلها میمالید و دم درب می آمد و ماده را صدا میزد و سپس میگفت : بفرمایید ببینید چه خانه ای برای شما آماده کرده ام و بعد خودش با رقص وارد میشد .
ماده طوری رفتار میکرد که :
آقا جان زیادی به خودت مطمئن نباش !
از تو بهتر هم قبلا دیده ام با منزلی بزرگتر و زیباتر و ضمنا پر رو نشو و کنار بایست تا من تماشا کنم و نر هم مدام با بال نسیم ایجاد میکرد تا بوی ادکلن اش به ماده برسد :))
ماده هم میگفت : نخیر ، مرد فبلی ادکلن اش بهتر بود :)
دیدن این صحنه ها مرا دیوانه میکند :)
من عاشق حیوانات ام .
خلاصه که بوی خوش داستان ها دارد که بسیااااری از آنها را ما بی اطلاع ایم !
بوی خوش یک نعمت است ، یک ابزار مهم است ، نقش بازی میکند در بسیاری از اتفاقات !
خلاصه خوشا به حال مردانی که بانوانشان عضو این خانه اند :)
ارادت های بسیار
17 تشکر شده توسط : عباس بهرامی حسن حسن زاده
Psychedelic Love
لینک به نظر 11 آبان 1401 تشکر پاسخ به ف.الف
سرکار خانم ف الف
چه افتخاری ست همسالی با سرکار .
ضمنا البته که ما زنان کهنسال نداریم در این منزلگاه !
دیگر مثل سابق نیست . حتی بانوان بالای هفتاد سال از زیبایی و دلنشینی رقابت دارند با نوه های خویش :)
یاد خاطره ای افتادم !
رنگ طوسی را خیلی دوست دارم . کل طیف استخوانی تا فیلی را . کت و شلوار طوسی زیبایی پوشیده بودم و پالتوی فوتر فلانل، خلاصه شیک بودم ، کنار خیابان منتظر دوستی ایستاده بودم ، از دور یک مادربزرگ و دو نوه اش که حدود بیست سال داشتند در حال نزدیک شدن بودند . صدایشان را میشنیدم ! یکی از دختران طوسی پوشیده بود و با دیگری مشغول مجادله بود که کدام خوشگلتر اند ! از مادربزرگ میپرسیدند و او میگفت هر دو زیبایید و شیک . از دور که مرا دید به دیگری گفت : این آقا باسلیقه است از او میپرسیم ! ( زرنگ بود و میدانست بر حسب سلیقه ی مشابه ، او را اشاره خواهم کرد ! )
نزدیک شدند و پرسید آقا کدام ما زیباتریم ؟!
گفتم راست اش را میخواهید بشنوید ؟؟
گفتند بله دیگر !
گفتم هرچه نگاه میکنم مادربزرگ از هر دو زیباتر است :)
مادربزرگ گفت : ووی خدا مرگم بده :)
و اینقدر خندیدند که توجه همه جلب شده بود :)
مادربزرگ خودم تا زمانیکه فوت کرد همچون گلی زیبا و معطر بود !
برخی زنان ، پیری نمیبینند ، خصوص زنان امروزی ی دهه ی چهل به بعد و هرچه جلو میرویم بر تعدادشان افزوده میشود خداراشکر .
ضمنا دهه ی ۴۰ تا ۵۰ یا حتی تا ۶۰ از سن زمانی ست که هر شخص بهترین تجربه ، دانش و بهترین توان جسمی ، برای لذت بردن از هرچیز و در کل زندگی رسیده است . قله ی هر انسان است . یال و کوپال دارد ، ابهت دارد ، تجربه ی جذب احترام دارد !
و آنچه از سوی حقیر پیری گفته میشود باید به پیری ی مغز و روح تعبیر شود که با پیری ی جسم متفاوت است . و بله ، اگر سلائق گروهی را ملاک قضاوت قرار دهیم و نه شخصی را ، سلیقه ی زنان و مردان متفاوت است و این طبیعی ست که هر یک به عطور و روایح دیگری گرایش داشته باشند .
و حق با شماست در علاقه به عطر خود ، البته هر شخص به چندین نوع عطر نیاز دارد . یک بار حساب کردم اگر کسی بخواهد اصولی عطر بزند برای یک سال تمام ، به ۲۴ شیشه عطر از گروه های مختلف نیاز دارد لیک هیچکدام ما نه میخواهیم و نه میتوانیم خیلی دقیق و اصولی استفاده کنیم ، اما لذتبخش ترین عطور برای ما آنهائیست که خود از آنها لذت میبریم و نه آنها که برای مجالس یا اهداف خاص استفاده میکنیم و بعید است کسی به منظوری خاص از عطری استفاده کند که رایحه اش را حداقل کمی دوست نداشته باشد !
چیزی یادم آمد !
یک نفر آمد در بهترین فروشگاه عطر و گفت آقا گران ترین عطر شما کدام است ؟ او را بدهید !!
فروشنده پرسید برای چه منظور ؟ پاسخ داد : میخوام زن بگیرم :)
بلافاصله بدون تست خرید و رفت و سوار بنز اش شد . دیگران چقدر خندیدند :)
چون یکی پرسید : آقا گوسفند راءسی چند است ؟ ( یعنی چند گوسفند فروخته تا بیاید و این عطر را بخرد ، البته این بهترین تعبیر بود ) !
من معتقد ام اگر شخصی خود لایق و متعالی نباشد بهترین پوشاک و بهترین عطر را هم اگر استفاده کند و از آخرین سیستم ترین ماشین پیاده شود حتی قبل از اینی که کلامی حرف بزند باز هم این وسایل نمیتواند به بالاتر رفتن شخصیت او کمک کند و همگی بر تن اش زار میزنند حال آنکه برخی به قول عامیانه گونی میپوشند یا عطری کاملا معمولی و ارزان میزنند اما آدم دوست دارد به او نزدیک شود !
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
که " جان " درین شعر به معنای شعور و شخصیت و انسانیت تعبیر میشود .
خلاصه که همه از ما توقع دارند بویی منتشر کنیم که لایق آنیم و این سواد خاص خود میطلبد که عموم ندارند و عطربازان هرچه که ندانند ، این را خوب میدانند !
با ارادت بسیار و لبخند خدمت سرکار و دیگر همه ی دوستان ام :)
28 تشکر شده توسط : عباس بهرامی Maxxine
Encre Noire
لینک به نظر 11 آبان 1401 تشکر پاسخ به IRRO
دوست عزیزم جناب ایرج بزرگوار
سلام ها و ارادت ها
بله . کاملا درست فرموده ای .
قبلا اشاره کرده بودم که عمق با غلظت رابطه ی مستقیم دارند .
اما دو فاکتور اند . مثلا در برخی کلون های سابق عمق هست لیک غلظت ادوکلون است . مثل آرامیس ۹۰۰ سری ی قدیم یا آن گاو نر وحشی ی رالف لورن :)
قدیم خیلی بیشتر بودند !
الان فقط در برخی از غلیظ ها موجود است طبق فرمایش صحیح شما .
در اصل به غلظت برخی نت ها و کیفیت آنها وابسته است و چون اکنون به دلایل اقتصادی بکارگیری ی برخی نت ها با کیفیت و غلظت بالا مقرون به صرفه نیست این فاکتور را در عطور گران بها میبینیم .
آن مثال چاه که قبلا زدم مثال نزدیکی ست .
قبلا رقابت در کیفیت بود اما اکنون در تبلیغات و تیراژ است متاسفانه .
قبلا به دوستان جوانمان گفته ام که عطرهای قدیمی را هرجا پیدا کردید بخرید و بدانید بیش از قیمت میارزند !
سپاس ایرج نازنین
22 تشکر شده توسط : عباس بهرامی nazanin
Zen for Women
لینک به نظر 11 آبان 1401 تشکر پاسخ به کامبیز سخی
دوستان عزیزم سلام ها با مهر
سه بار آن شعر تقدیمی ام را ویرایش کردم و با یاد از ۹۰ گل زیبا در این خانه تقریبا مطمئن بودم که نام همه ی گلها برده ام !
لیک امشب دیدم حافظه ام ضعیفتر بوده است گویا از آنچه میپنداشتم که نام برخی از بهترین ها فراموشم شده است !
چه کسی شرم مرا ازین بی عدالتی درک خواهد کرد هرچند خدا میداند و میدانم میدانید کوچکترین عمدی در کار نبوده است .
خدا دیده است تلاش مرا بر یافتن اسامی !
امکان ویرایش برای آن شعر دیگر وجود ندارد . میخواستم در قسمت گفتگو درج کنم لیک اینگونه عدالت رعایت نشده است که صاحبان نام این گلها از وامداران این خانه اند .
از مدیریت عزیزمان ایضا دیگر دوستان بابت این تکرار عذرخواهم . امید به پذیرش و درج .
این ابیات در قلب ابیات قبلی جای دارند :

اینهمه سعی و تلاش و جستجو
عاقبت جا مانده ام از این و او
اردشیر و هم سپهر از یاد رفت !
العجب ! حافظه ام بر باد رفت !
زین طرف میلانی و عطر ندا
یاسمین و صامت و هم پوریا
هلیوس و آرمان و آریان
کیمیا و نازنین ، سالاریان
کمپلیهانی ی کِیتت سخت بود !
لیک همچون شاهیان بر تخت بود
اس اس و ایمان و فردین ، نیکلا
صادق و هوشنگ و کاوه ، بردیا
عطر مهدیس و مروت ، هادی است
چون فراگورد و محمد ، شادی است
هم حبیب و هم گویک و دانیال
چون نسیم و آرزوهای خیال
گنجی و پدرام و لقمان و نوید
لیلی و مجنون و شیرین و سعید
هم امیر و نازنین و هم پگاه
هم صبا و هم سحر ، رز سیاه
عطر بهروز و پیام و هم جلال
بوی سینا و سمانه ، بی ملال
نور دین و هم نرولی ، بولحسن
ماتیو ، پیروز ، دانا و حسن
هم علی و هم رضا هم هر دو است ( علیرضا )
زیزو و مسعود و سارا ، پرتو است
اینهمه مشک خوش ِ مارال عشق
یاد کن از آن گل باران عشق
باوران ، دلباخته ی مهر اوست
موسوی ها ، ساخته ی ذکر اوست
ذکر حق از هر عطوری خوشتر است
عطر او از هر گلی زیباتر است
یاد کردم یک به یک از این گلان
یادگاری باشد ام در این میان
این قصور از من ببخشا دوستان
عاشق ام بر هر گلی زین بوستان :)
با ارادت و عذر تقصیر
30 تشکر شده توسط : nazanin عباس بهرامی
دوستان عزیزم عرض ارادت ها و سلام ها
بله . گفته ی جناب کبیری کاملا صحیح است .
قبلا جایی عرض کرده ام با دلائل که تقریبا هر پنج تا هفت سال ، سلیقه تغییر میکند !
به همین خاطر به جوانان گفتم اگر عطرهایی ارزشمند را دوستان با تجربه تر ما تایید میکنند و مطلعید که یا ریفورموله شده و یا اصلا توقف تولید شده ، یک نسخه بخرید و بردارید . نگران این نباشید که اکنون دوستش ندارید . در بدترین حالت ، به چندین برابر قیمت خواهید فروخت در آینده .
و اما راجع به این عطر یک نکته را فراموش کردم بگویم اما به ایهام اشاره کرده بودم و آن اینست :
اغلب زنان این عطر را دوست ندارند !
از آنطرف اغلب مردان دوست دارند !
اما ، اگر با لباس رسمی ی شب ( از آن لباسهای زیبا که میدانید ) در مجالس شاد ازین عطر به میزان کافی ( اما دور از بینی ی خود ) استفاده کنید ، آنوقت باید یک آمبولانس از قبل دم درب آماده خبر کرده باشید :))
البته شوخی کرده ام :))
اما مردان بیشتر از دیگر عطور ، دوست دارند این عطر را با آن شرایط موصوف فوق بر تن بانوان زیبا استشمام کنند :)
انتخاب رنگ لباس و هارمونی آن با کیف و کفش و آرایش بسیار تاثیرگزار اند بر قضاوت و چگونگی ی استشمام مخاطب ( مردان )
با ارادت ها

پی نوشت :
جناب بهروز عزیز سلام
خیر . دوستان ما نیش باز نیستند اما برخی برندها یا عطرها نیاز به ریویو تخصصی ندارند . کافی ست مخاطبین بدانند که مثلا فلان عطر آرماف شبیه کدام عطر اصلی ست !
حال چرا ؟
چون برخی برندها تنها پروسه ی رقیق سازی دارند . که معروف اند به عطور شرکتی .
چیز خاصی ندارند ، تنها ماده ی مهمشان که باید با کیفیت باشد همان اسانس روغنی ست که رقیق شده است و ترکیبات دیگر عطور شایسته را ندارند . ازین رو دوستان فقط تا این حدود به آنها توجه دارند که فلان عطر شبیه کدام عطر اصلی ست و در این شبیه سازی چقدر موفق بوده است !
البته برخی نیز شایسته میشوند مثل پرزیدنت یا ادونچر امپر ! از حق نگذریم ، امپر نمونه های زیادی ازین دست دارد ، ایضا ازین موارد در همه ی اینگونه برندها کم و بیش پیدا میشود .
یکی از مهمترین آیتم های هر عطر ِ لایق توجه و ریویو امضای عطار است که ریویو کنندگان در اصل آن را نقد میکنند .
اگر میبینید به برخی از آنها توجه خاص میشود دلیل اش توجه خاص به عطر اصلی است .
با عرض ارادت بسیار خدمت بهروز عزیز
با لبخند :)
24 تشکر شده توسط : عباس بهرامی nazanin
Encre Noire
لینک به نظر 10 آبان 1401 تشکر پاسخ به شاپور K
شاپور عزیز سلام جوان
اولا آقای پرتو با شما شوخی کرده اند :)
ناراحت نشو دوست عزیزم . لبخند دوستداشتنی ست و با توهین متفاوت است و جنبه اش فرق دارد !
و اما یافتن عطرهای عمیق یک تمرین است که بسیار به رشد حس بویایی ی شما کمک میکند .
در برخی برندها بیشتر یافت میشوند و در برخی کمتر .
پس از استفاده از هر عطر ، اگر توجه و دقت کنید متوجه عمق آن رایحه خواهید شد در قیاس با دیگرانی که قبلا استفاده کرده اید .
تعداد اینگونه عطرها در گروه گرم ها بیشتر است نکته ی جالب :
بسیاری از عطرهای جدید عمق خود را از دست داده اند نسبت به تولید سالهای پیش خودشان !
رایحه همان است لیک عمق همان نیست !
مثل همین عطر !
برای شروع میتوانی از برند آمواژ آغاز کنی .
هرچه جلو روی چنان با تجربه میشوی ازین باب که بلافاصله پس از تست یک عطر تشخیص خواهی داد که عمق دارد یا خیر و اصلا نیاز نخواهد بود که تا انتها صبر کنی !
سن اش ، عمر اش ، جنس اش ، خانواده اش و عمق اش را بدرستی حدس خواهی زد .
درست مثل اینکه یک آدم را ببینی و حدس بزنی سن و سال اش ، سطح سوادش ، عمق افکار و وجودش ، خانواده اش ، شخصیت و هوش اش و کلا ، هویت اش را !
موفق باشی انشاله
26 تشکر شده توسط : عباس بهرامی nazanin
Xeryus Rouge
لینک به نظر 10 آبان 1401 تشکر پاسخ به Rasoul
سلام جوان رعنا جناب رسول
سپاسگزارم از لطف ات به این حقیر بی دانش .

همین دیروز و پریروز نمیدانم کدام یک از دوستان ما مطلبی مهم نوشته بود که من خواندم ، این جمله که او گفت از مهمترین هاست ! خیلی مهم است برای کسانی که در پی ی بازخورد اند . این گفت :
تنها کسانی به شما بازخورد میدهند که اهل عطر و بوی خوش باشند !
این جمله بشدت درست است .
بنابرین به هیچ وجه به بازخورد فکر نکن ، تنها به خودت فکر کن و به عطر خودت .
ضمنا این را بدان :
همه ی بانوان ( کلا ) اهل بوی خوش اند . آیا مردان اهل بوی خوش نیستند ؟ چرا ! هستند . اما یک فرق دارد :
بانوان واکنش نشان میدهند اما بسیاری از مردان به چیزهای مهمتری ( به زعم خود ) فکر میکنند و درصد کمی از مردان به بوی خوش " فکر " میکنند و واکنش نشان میدهند .
اما زنان ماهیت و فطرتی گلگون دارند و فطرت گل بوی خوش است . زنان اینگونه آفریده شده اند . از محالات است بوی خوش کسی توجه ایشان را جلب نکند اما !
اما این که صلاح ببینند واکنش نشان دهند یا نه ، آن بحثی دیگر است !
زنان خصوصیت های خاص زیادی دارند . یکی از بزرگترین و مهمترین آنها این است :
خود داری !
اما بدان هیییچ چیز از چشمان تیزبین آنها مخفی نمیماند ! حتی افکار درون سر شما !!
بنابر این :
تو کار خود را بکن . شیکپوش و موءدب باش .
با وقار باش . تمیز و نظیف باش . منظم باش .
و در آخرین مرحله : خوشبو باش .
یک راز مهمترین را درب گوش ات بگویم :
مهمترین چیزی که توجه زنان را جلب میکند علاوه بر موارد بالا ، یک چیز است :
مرد محترم و سنگین و باشعوری که :
زنان را میخنداند !
این یک راز بزرگ است که من آموخته ام !
در نهایت پرستیژ ، حکایات ، اشعار و لطایفی که باکلاس اما خنده دار باشد را بیاموز !
جلف و لوس و خنک نباش . جوک تعریف نکن !
تیزبین باش برای اتفاقات فی البداهه !
و اگر اینهایی که گفتم را تمرین کنی و انجام دهی
آنوقت ، هیچ زن بدردبخوری تو را فراموش نمیکند و تو ملکه ی ذهن ایشان خواهی شد !
و نتیجه اش چیست ؟
اگر زنان بزرگ دوست ات داشته باشند ، گروهی از قویترین مردان زورشان به تو نخواهد رسید !
این پیام من برای جوانان به میلیارد دلار ارزش دارد . کاش بفهمید چه گفتم به شما :)
تاریخ زیاد بخوانید !
ضمنا تق هرمس از همه ی آنها که نام بردی بهتر است لیک برای سن شما کمی زود است !
بلو شنل هم آنچنان دندانگیر نیست . میماند ساواژ ! نسخه ی ادوتویلت را بگیر و ضمنا اصل دیور را بگیر . موفق باشی انشاله
با ارادت
32 تشکر شده توسط : عباس بهرامی علی ح
But Not Today
لینک به نظر 9 آبان 1401 تشکر پاسخ به هلیوس
شما خود از دانشمندان مائید جناب هلیوس
درود بر شما
آن جمله ای که گفتید را باید با طلا نوشت !
حقیر هم این یافته ام به تجربه :
بزرگترین قانون این جهان این است :
آلوده شدن و ترک کردن ! گرفتاری و رهایی !
ما به همه چیز مبتلا میشویم !
پدر ، مادر ، همسر ، فرزند ، طعام ، پوشاک ، مواد ، لذتها ، ثروت ، علم ، زندگی ، دوست ، نارفیق ، دشمن ، حتی خود !
هرآنچه که فکرش را بکنید ! هر یک به نوعی !
و سپس ، همه را ترک میکنیم ، حتی خود را !
ما مدام تمرین ابتلا و ترک میکنیم !
تنها یک چیز است که معکوس است !
یعنی اول ترک اش کرده ایم و در آخر مبتلایش میشویم و چه زیباست آن ابتلا !
برخی همین طرف هم می یابند و مبتلا میشوند !
انتها ، اوست !
هنر هم از جنس اوست و همین است که اگر کسی مبتلایش شود نه رهایی دارد و نه میل به رهایی ! ترک ندارد .
با ارادت
25 تشکر شده توسط : عباس بهرامی حبیب جوانشیر
But Not Today
لینک به نظر 9 آبان 1401 تشکر پاسخ به ارژنگ بوترابی
ارژنگ عزیز سلامها و درودها
آفرین ، زنده باد ، درد و درمان !
این صفتی ست که باید من میگفتم و نگفتم و تو گفتی و این ادله ایست بر آن که همه چیز را همگان دانند !
درست است نگاه و توصیف جناب کبیری راجع به عطر و ما صحیح نبود اما این مورد نمیتواند نافی ی این باشد که او از جنس ماست !
او نیز مجنون است لیک در شاخه ای دیگر از درخت تنومند هنر که همه ی ما بر آن درخت آویزان ایم چون میوه گان :)
عطر ، موسیقی ، نقاشی ، سینما ، ادبیات ، تحقیق ، شعر و دیگر اقسام هنر همه بهانه است !
جهت ِفلش همه به یک سوست !
من میفهمم که او چرا بیمار شده و چطور بیمار شده و چطور مبارزه کرده !
در همین پیام قبلی به جناب اسعدی نوشتم .
جناب کبیری هم از جنس ماست و او بی خبر است که موسیقی با من و ما چه ها میکند !
که چطور همراه موسیقی به خدا میرسم ، بال پرواز من است ، سوخت موشک من است بر رسیدن به کهکشان . من او را میفهمم .
و به همین دلیل کاملا بی ریا و خودمانی با او سخن گفتم !
درد و درمان !
آفرین ! همه اش در همین دو کلمه نهفته است و کتابها میتوان از همین دو نوشت !
زنده باد
21 تشکر شده توسط : عباس بهرامی آرمان
But Not Today
لینک به نظر 9 آبان 1401 تشکر پاسخ به Shahin Asadi
استاد بزرگ شمائید نه من ، ای دوست عزیزم جناب اسعدی
شما خبر نداری که من چقدر دوستت دارم !
یکی از لحظات شیرین من صحبت با دیگر دوست عزیزمان ایرج سخی دل هست و اتفاقا همین دو شب پیش چقدر راجع به شما صحبت کردیم ! تا جاییکه خانمم گفت شام ات یخ کرد :))
حال بگذار چیزی به شما بگویم :
یعنی چند چیز :)
اول اینکه نوابغ ، دیوانگان اند ! این را به مسیح هم گفتم ! مسیح هم دیگر نابغه ی ماست . او هم با خود در جنگ است . باز هم داریم . بزرگترین هدیه ی خدا به برخی بندگان ژن جنون است . خدا این ژن را به هر کس نمیدهد زیرا این ژن ِ مخصوص خودش است !
به کهکشان ها نظر بینداز !!!
دیوانگی نیست ؟؟؟
این یک ! و اما دوم :
کدام نابغه ی جهان را میشناسی که این ژن و این اعتیاد را تجربه نکرده است ؟؟
اگر میتوانی فقط یکی را بر من نام ببر :)
به هر کس رجوع کنی ، میبینی عده ی بسیاری حین حیات اش گفته اند : آقا این حال اش خوب نیست :))
اما ، گویندگان اش را ترجمه کن که کیانند و سپس خوب را نیز ترجمان کن :)
متوجه نشده ای که چرا هیچ یک یا زن و فرزند و زندگی ندارند یا اگر دارند آنها دشمن ایشان اند ؟
اما هر یک بزرگترین هدیه را بر جهان تقدیم کردند و رفتند ! مگر خودمان کم داریم ؟

این دو ، و اما سه :
ژن دیوانگی ژنی ست که به اعتیاد ترجمه میشود گاهی ( اصلا یک ژن اند )
جایی این را خواندم :
بزرگترین استاد جهان ، بهترین شاگردها را فرا خواند و گفت بروید و عشق را بیابید و برگردید و آنکه یافت جانشین من خواهد بود .
رفتند و برگشتند ، هر کس چیزی گفت که در آن بالاترین شده بود ، یکی گفت خدا ( بزرگترین ملا شده بود ) ، یکی گفت ثروت ( گنج قارون داشت ) ، یکی گفت فرزند ( زیاد داشت ) ، ده ها نفر بودند و هر یک جایی به کمال رسیده بودند .
استاد گفت : یک نفر شما کم است . فلانی کو ؟
گفتند آقا او را ول کن ! معتاد شده و در جوب های آب دنبال نان میگردد ! دنبال آب میدود و چون دیوانگان میخندد ! سر و وضع ناجور ، احوال خراب ، حال پریشان ! شبها در خرابه ای بیتوته میکند . گریه میکند . برایش نان میبرند و او چون دیوانگان میخندد . از او میترسند !
استاد گفت : خب بروید ، کار تمام شد !
گفتند خب کدام ما جانشین توست ؟
گفت بر شما معلوم نشد ؟؟
:)
و تو ای بزرگترین مجنون جمع ما ، نه تنها نگران نباش که غرق شو در آن !
زندگی ی تو را از تو گرفته است ؟؟
کدام زندگی را از تو گرفته ؟ زندگی ای که دیگران میکنند ؟ منقل و کباب را ؟ پس آنگاه ، آن زندگیست ؟؟ و خدایی ای که تو میکنی خیر ؟؟
تو محقق دنیا آمده ای با یک ژن جنون که مهمترین هدیه ی خداست بر تو .
توصیه ی این حقیر نادان به توی بزرگ این است :
با هدیه ات مبارزه نکن و در او غرق شو !
منقل و کباب با فرزندان را بگذار برای آنطرف :))
ماجرا همیشه یک چیز است :
مرغ همسایه غاز است !
تو حسرت ایشان خوری و ایشان حسرت تو !
اما بدان : آنکه حسرت خوردنی ست زندگی ی توست ! از هدیه ات دلگیر و خسته نشو ! ادامه بده .
و تمام :)
26 تشکر شده توسط : عباس بهرامی redrose

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan