جناب رحمانی
عرض سلام و احترام
به سلیقه ی این حقیر ، بله . رایحه ای شیک و بازخوردی از جنس تحسین رایحه دارد خصوص زمانی که با پوشاک مناسب خودش پوشیده و هماهنگ شود .
برای این منظور به رنگ شیشه و خصوص درب آن توجه کنید !
در خلوت ، روایح معدنی این عطر را بیابید و لذت تفاوت اش را ببرید ! بالاخص سیمان !
و هیچ آن رایحه را دست کم نگیرید یا پیشاپیش قضاوت اش نکنید ! چقدر لذت بخش است رایحه ی نمور و خاکی از جنس معدنی ی سیمان . رنگ رایحه اش فیلی ست . با بوییدنش یاد این رنگ میافتید .
و چه دوستان کاربلد و باکلاسی دارد این رایحه که در مجلسی رویایی گرد آمده اند و بر سر یک میز نشسته اند !
رام ، از نوع با کیفیت و پر غلظت اش !
چرم از بهترین نوع دباغی شده ی ایتالیایی ی آن .
قهوه ی دو اتشه ای که تلخ است لیک عاقبتی شیرین می آفریند !
کهربا که شما را به یاد عظمت خدا در خلقت هایی شگرف می اندازد .
و دود ! من از عشاق این رایحه ام !
عجب میزی ست این ! چه بزرگانی را در گرد خود دارد !
مرا یاد فیلم کازینو می اندازد از مارتین اسکورسیزی با بازیهای درخشان رابرت دنیرو ، جو پشی و شارون استون که راوی ی داستانی واقعی بود از مافیا در زیباترین و رویایی ترین شهر جهان !
میزی که بزرگان گرد اش بودند و رام و دود ، دود !
به شیک پوشی ی کارکتری که نقش اش را دنیرو بازی میکرد بسیار دقت کنید و بیاموزید ازو ! آن کارکتر واقعی بوده . سام راستین اگر اشتباه نکرده باشم .
هیچ انتخاب اش تصادفی نیست . کاملا فکورانه است و دانشی پشت اش نهفته است .
این فیلم یک دانشگاه است برای ما معطرین از برای پوشش .
ما برای هر دست لباس او ، رایحه ای در ذهن داریم :) یادم هست مدتها تحت تاثیر او بودم و چون او میپوشیدم . مرا به یاد جوانیهای پدر می انداخت که همچون او بود در پوشش .

ساختمانهایی از جنس بتن اکسپوز و آجر را دیده اید ؟ که هم نشان از تاریخ و قدمت دارند و هم نشان از مدرنیسم ؟ میخواهند هر دو را نمایش دهند ! این رایحه از این جنس است .
و از همه مهمتر در شرایط فعلی : ارزان است !
برای من هم خاطره ی پر خنده ای را زنده میکند که حتما خوانده اید که پرسیده اید :)
موفق باشید انشاله

دوستان عزیزم سلام
تجربه ی یافتن گنج را داشته اید ؟
یعنی سالها دنبال رایحه ای گشته باشید اما نیافته باشید ؟
همین چند روز پیش راجب اش صحبت میکردیم !
مهمتر از یافتن آن گنج ، یافتن فرشتگان خداست !
همان واسطه های خدا . همان ابزارهای شادی ساز خدا برای بندگان !
تعداد زیادی از ایشان را در عطرافشان داریم چون همگی ی آن فرشتگان از معطرین اند و شاد کردن بندگان خدا از زیباترین ِ عطرهای ایشان است .
بیش از نیمی از دنبال کنندگان صفحه ی اینستای حقیر آدرس ام را طلب کرده اند به بهانه های مختلف .
اما میدانم مقصودشان چیست ! بنابرین نداده ام تا کنون مگر به سه نفر .
حتی یکی از دوستان عزیزمان که قاضی ای از قضات مهم تهران اند فرمود پیدا کردن آدرس شما برای من ساده ست لیک خودتان بدهید بهتر است ! ندادم چون مقصود را میدانم .
یکی از همین سه نفر را ، هر تلاشی کردم موفق به مهار نشدم :) هر کار که بخواهد میکند . هر چند روز بسته ی پستی ای از تبریز میرسد .
دنیا وارونه است ! من باید به دیگران هدیه دهم چون من بیش از همه عطر دارم و بزرگ تر ام از سن لیک عرض کردم ، وارونه است !
تو را به خدا اینکار را نکنید دوستان عزیزم . البته که لذت اش بسیار است لیک شرمندگی اش بسیار تر ست و امکان جبران همیشه میسر نیست .
ایرج عزیزمان پس از آن پیام مبنی بر پرسشی در ذهن ام از رایحه ای مرموز ، بنا شد یک میل از رایحه را بفرستد تا تست کنم .
این عطر را ندیده بودم در عطرفروشی ضمنا نسخ قدیمی مد نظر بود . حتی گفتم دستریزش را دارم و باید پیدا کنم و چطور شده که دقت نکرده ام بر آن ، نمیدانم و حتی نیاز به ارسال نیست و دستریز ام از قدیمی هاست .
لیک دیروز میبینم بسته ای از ایرج رسیده و گفتم چرا اینقدر بزرگ است و وقتی باز کردم میبینم شیشه ی کامل را فرستاده است !
چه میتوانم بگویم ؟؟
روی دست خانم ام تست کردم که پس از مراجعت به منزل به درای داون رسیده باشد .
و وقتی برگشتم دیدم خدای من ، همان است !
گویی گنج یافتم ! باری از دوشم برداشته شد . اکنون درک میکنم خوشحالی ی همه ی دوستانی که میرسند به گنج خویش پس از سالها انتظار !
اکنون میدانم که چرا داشته ام اما نیافته ام تا کنون ؟
اولا خانم ام گفت : این شاهکار است ، هزار تا عطر داری اما این را دوست تر دارم ، این مال من است :)
حتی حین خواب نیمروز دوباره بیدار شد و گفت : از عالی رد است ! دست به شیشه نزنی ها :)
گفتم البته که چنین است . آلبرتو موریاس و لطف ایرج و لبخند خدا ! چه معجونی میشود !!
روایح پله های اول و دوم بماند
برای من ، امان از پله ی سوم !
برخلاف همه ی وانیل ها که سفید اند این سیاه است . تاریک است .
روی پوست شیرین است لیک روی لباس قبل از بدرود تاریکتر میشود و شیرینی اش محو میشود . فراموش نکنید مخاطبین جور دیگری رایحه را دریافت میکنند تا خود شما که نزدیک آن اید .
شاهکار است .
اکنون یافته ام . خوشحال ام . سبک ام .
چه هدیه ی نادری بود برای من .
این روزها این گونه لطف ها کمیاب اند ، چون فرشتگان نادر اند ، لیک چقدر باعث خرسندی ست که اینهمه اش را در این خانه داریم در کنار خود ! خدارا سپاس .
ایرج عزیزم ، سپاسگزارم
دوست عزیز پرستار تبریزی ام ، سپاسگزارم .
الحق خداوند میداند هر کار را چگونه و توسط چه کس انجام دهد !
لیک تکرارش باعث افزودن شرمندگی بر من است و بی شک این را دوست ندارید .
انشاله فرصت جبران برای حقیر نیز مهیا شود .
ارادت های بسیار به همه ی فرشته خویان

جناب حسین شفیعی
سلام و سپاسگزارم از لطف حضرتعالی .
پرفورمنس یک واژه ی کلی و بزرگ است در عطاری . شامل شش شاخصه میشود !
قبلا عرض کرده ام ، پخش دو نوع است .
یک نوع آن در ادوتویلت ها بیشتر است از ادوپرفیوم ها .
و نوع دیگر آن که بر پایه ی ماندگاری ست در ادوپرفیوم ها بیشتر .
نسخه ی ادوتویلت هماره شاداب تر بوده و پخش اصلی ، در این مدل بالاتر است . الان هم همان است .
بدیهی ست اگر با ذره بین به دنبال عیوب نسخ جدید در قیاس با قدیمی تر ها بگردید ، پس خواهید یافت !
ضمنا مشخص است که برند دیور را نمیتوان با جگوار قیاس کرد . از هر حیث سر است .
نسخه ی ادوتویلت هنوز هم کماکان بازخوردگیر است و فراموش نکنید رایحه ی دیور ساواژ همه گیر نشده است بلکه روایح نسخ مشابه سازی شده ی آن همه گیر شده ست !
این دو با هم فرق اساسی دارند مگر بخواهیم از دید عوام این رایحه را بنگریم .
حتی عوام نیز میفهمند که عطر شما ( که اصل است ) یک جورهایی با آن روایحی که بر تن دیگران بوییده اند ( مشابهین ) متفاوت است !
نمیتوانند شرح تفاوت دهند در این قیاس لیک میگویند : این فرق دارد ، بهتر است !
الان مهم نیست که آیا ادوتویلت ساواژ ضعیف تر شده است یا خیر !
پرسشی که مهم است این است :
آیا نسخه ی جدید ساواژ که فرضا از دید ما ضعیف شده ، رقیب در خور و قابلی دارد که از او جلو زده باشد تا ما او را جایگزین کنیم ؟
هر چند که پاسخ برای هر شخص متفاوت است لیک معدل سلیقه ی جمعی پاسخی واحد دارد !

پی نوشت :
رایحه برای بازخورد گرفتن از زنان کمترین اهمیت را دارد !
فقط در صورتی رایحه ی عطر شما مهم میشود که خودتان در دید ایشان مهم جلوه کنید .
در غیر اینصورت اگر عطر صد میلیونی هم بزنید کوچکترین واکنشی نشان نمیدهند مگر واکنشی که شما نبینید و نشنوید !
اصلاح صورت ، نظافت ، شیک پوشی ، نزاکت و ادب شما مهمترین عطور شمایند در برخورد با زنان . و سپس رایحه ی شما مهم میشود .
از اینها مهمتر تفکر شماست که به فاصله ی یک نگاه در یک ثانیه از چشمان شما که پنجره ی افکار شماست خوانده میشود !
اگر احترام و افکار مثبت را در این نگاه بخوانند بلافاصله واکنش مثبت نشان میدهند حتی اگر یک لبخند باشد .
و اگر امواج منفی و افکار جهت دار را دریافت کنند اگر آن مرد آلن دلون هم باشد با عطری پادشاهی ، گویی اصلا او را نمی بینند !
خداوند ما بُعد شهوانی قوی تر به زنان عطا فرموده از آنطرف قدرت مهارش را به میزان چندین برابر در وجود ایشان نهفته کرده ست .
معنی اش این است :
اگر زن مردی را شایسته و فهمیده ( شعور در معنای کل ) و کامل ببیند از حضور آن مرد هر چند ساده باشد ، از خود بیخود میشود . حال آنکه اگر معکوس اش اتفاق افتد اگر حتی آن مرد وزیر باشد گویی مگسی آن حوالی پرواز میکند !
منهای مطالب فوق چیزی هست که زنان از او بیزارند و آن بوی عرق تن مرد است . خصوص برخی مردان که به نظافت اهمیت کمتری میدهند . این نکته بسیار بسیار حائذ اهمیت است که هماره باید مردان در نظر گیرند هرچند خداراشکر همه ی مردان این خانه چون معطر اند ، موءدب اند ، باشعور اند و شیک پوش و از سر نظافت ، نزاکت و شیکپوشی ست که عاشق عطورند و اینجا گرد آمده اند پس لایق توجه و حضوری شایسته در چشمان و افکار بانوان اند .
مرد لایق ، دیده میشود حتی اگر خود نخواهد .
و بازخورد میگیرد حتی اگر برایش مهم نباشد .
ضمنا عطرهای خود را ، هم بوییدنی کنید و هم از آن مهمتر ، دیدنی !
بوسیله ی هارمونی ی پوشش و استفاده ی درست از رنگ ها .
موفق باشید انشاله

کاملا با دوستمان آقای عمید عطایی موافق ام
جناب آرشیتکت الحق و والانصاف معین است و نام اش بسیار مصما دارد بر شخصیت اش .
معین عزیزم سلام
در بخش پرسش و پاسخ ، در پاسخ یکی از دوستان در خصوص کوبا اورجینال پاریس ها گفته بودی که کاملا با تو موافق ام .
یادم هست سوالی پرسیدم از شما اما یادم نیست چه بود . پاسخ ندادی هر چند کوچکترین شکی ندارم که ندیده ای .
بارها شده مطلبی در پاسخ به من نوشته شده توسط دوستان و مدتها بعد متوجه آن شده ام .
یا در آن زنگوله ی بالا ثبت نشده و یا دقت نکرده بوده ام .
خلاصه که دوست داشتنی هستی و به حضورت محتاجیم :)

دوست عزیز ما جناب زارعی سلام
بدون شک اشتباهی رخ داده است !
اگر از دنبال کنندگان فیلیپو سورچینلی باشید ( نه عطرهایش بلکه خودش ) در خواهید یافت که او عطار نیست !
خیاط است و در کلیسا برای کشیش ها کار میکند . عمده ی فعالیت اش این است .
عطار نیست ، عطرباز و عطردوستی ست که از تمامی ی عطاران پیشی گرفته در ساخت روایح داستان دار و معنی دار .
عشقبازی اش این است و نه شغل اش .
تنهایی اش را با روایح و تفکر در داستانهای آنها ، ایضا بازسازی ی تاریخ از طریق روایح پر میکند !
و هیچ حوصله ی این داستانهای " صنعت " عطر را ندارد .
او روایح و عطرها را از پشت عینک " هنر " میبیند و میسازد .
ایفرا سر به سر اش نمیگذارد هر چند همه میدانیم کسی دل اش به حال عطرها و عطر دوستان نسوخته است و این داستانها جنگ پول است . کسی تا کنون از سرطان عطر نمرده است :)
برای عطر شما بی شک مشکلی پیش آمده بوده است .
موفق باشید انشاله

ایرج عزیزم سلام
ارادت های بسیار
جواهری که دنبال اش میگردم قلب مهربان ، بزرگ و سخی طبع توست که خداراشکر این جواهر را دارم :)
و چه چیز درین دنیا ، زیباتر و دلچسب تر از دوستی هاست ؟
متشکرم

سرکار خانم هانی ی عزیز و باسلیقه
سلام و ارادت های بسیار
من از عشاق گل یلانگ ام ! با جمله ی دوست عزیزم جناب سلطان موافق ام !
هر آنکس که یلانگ را بپوشد در قلب من جای دارد :)
و اما
بدلیل علاقه ی خاص ام به یلانگ میتوانم ده ها عطر یلانگی خدمتتان معرفی کنم . از یلانگ اینتسا و مکسی گرفته تا روژا داو !
بدون شک کسی که دوستدار یلانگ باشد گزینه های بسیاری را پیش رو دارد .
لیک این عطر به درستی کم نظیر است در رایحه .
عطر کشمیر چوپارد شباهت هایی دارد هرچند تفاوتهای اساسی نیز در عمق و تاریکی دارد با آن . بسیاری چوپارد را دوست تر دارند .
بر حسب تجربه معروض شود که همیشه اولین انتخابی که به ذهن میرسد بهترین است و تنها همو پاسخ پرسش است ، هرچند میدانم سرکار انتخاب خود را کرده اید که درست ترین و باسلیقه ترین است و تنها تست رایحه ی مشابه مد نظر شما بوده ست .
انشاله در حین تقدیم متوجه رایحه ی منحصر بفرد آن خواهید شد !
مدتها از تست این عطر برای من میگذرد لیک زیبایی ی خیره کننده باتل و رایحه ی کلی ی کم تکرار آن هنوز در خاطر هست :)
برای هدیه به بانویی زیبا ، متشخص ، خوش گویش ، خوش پوش ، خندان و باسلیقه بهترین است . خصوص آنها که قدر و حدود تفاوت ها را میشناسند !
ضمنا یافتن و نامزد کردن چنین دُر متفاوتی ، نوید نهایت تیزبینی و سلیقه ی شما را میدهد !
انشاله در کنار هم شاد باشید و یادی هم از ما دوستانتان در آن فضا کنید :)
باشد که امواج زیبایی ها به ما نیز برسد !
کامران باشید انشاله

دوستان عزیزم سلام
چند تا عطرباز میشناسید که سالهاست دنبال رایحه ای میگردند و نمی یابند ؟؟
سالها پیش رایحه ای را بر تن شخصی بوییده اند و ملکه ی ذهنشان شده و چنان عاشقشان کرده که توان فراموش کردن اش را ندارند و هر چه بیشتر میگردند ، کمتر می یابند !
حدس میزنم همه ی ما این زجر را تجربه کرده ایم ! زجر عطربازان است این :)
حالا جالب اش کجاست ؟
این که من بارها اینگونه اشخاص را به مقصود رسانده ام اما خودم را نمیتوانم ازین خاطره خلاص کنم :)
سالها پیش ( بیش از بیست سال قبل ) یک شب حین قدم زدن مردی که از روبرویم می آمد توجه ام را جلب کرد ، چون عینا شبیه من پوشیده بود !
زمستان بود . کت و شلوار مشکی ، پیراهن سفید و پالتوی فوتر کوبیده ی بلند مشکی .
از کنار من گذشت . همدیگر را نگاه کردیم :)
و ، دیوانه کرد مرا بوی عطر اش .
بی شک درای داون بوده . بسیار ساده .
توضیح اش این است :
فقط وانیل سیاه ( ! ) و تاریک و عمیق .
مطلقا شیرینی نداشت . هیچ چیز دیگر نداشت بجز یک رایحه ی خفیف از مثلا گل یخ ( آیس فلاور ) که تاریک تر و عمیق تر اش کرده بود .
میدانید که گل یخ شبیه تفاله و سلف چای دم کشیده است که کاملا سرد شده باشد ، به اضافه ی یک رز بسیار خفیف .
درب قوری ی کاملا سرد شده را که دیگر مایع چای داخل اش نیست بردارید و دو گلبرگ رز یا یک قطره عطر آن را داخل اش بریزید ، کمی تکان اش دهید و ببویید ، میشود گل یخ . البته گل یخ نیز انواع دارد در سرزمین های مختلف .
بوی عطرش نه تلخ بود نه شیرین نه ترش نه شور . فقط تاریک بود . وانیل سیاه با گل یخ و تندی ی فلفل صورتی ای مثل یک جور خاک باغچه ی نمور شخم خورده اما نه مثل تلاس .
خودم هم گیج شده ام :)
از آنجایی که سرنوشت دستور داده بود این رایحه ، زجر من باشد ، منی که هیچ تعلل بر پرسش در مورد عطر نمیکنم نمیدانم چرا نرفتم بپرسم آقا عطرتان چه بوده ؟؟
هیچ رایحه ای مثل این مرا درگیر خود نکرد .
از چند نفر تا کنون پرسیده ام ؟
نیم کره ی زمین :)
پیدا نشد !
هزار تا دستریز و سمپل دارم ، اگر هم بینشان هست برخورد نکرده ام ( مثلا ده تا یکجا خریده ام و فقط نیم آنها را تست کرده ام و بایگانی شده اند ) . خلوت ترین رایحه ، مجهول ترین عطر برای من !
شاید اصلا پیدا نشود و هدیه ی آن دنیای من باشد :)
البته رایحه ی عطر چیزی ست ، همان برای استفاده کننده چیزی و رایحه ی رسیده به مخاطب چیزی دیگر ! کلی شرایط دیگر نیز تاثیر گزار اند . الحق که باز کردن این کلاف سردرگم و پرگره سخت است .
این صفحه را انتخاب کردم چون درای داون اش مشابه چیزی ست که گفتم اما داستان مربوط به سالها قبل ازین عطر بوده .
نمیدانم باید از اینگونه افراد شکایت کرد یا تشکر ؟ یک جورهایی به ما مدیون اند و ما به آنها !
فیثاغورس ( نمیدانم درست نوشتم یا نه ) میخواهد که کشف کند این فرمول های پیچیده و پر راز و رمز را !
دوست عزیزی میگفت : سالهاست که دنبال عطر زنانه ای میگردم . چند روز پیش در بازار رایحه اش به من رسید ، سراسیمه به بیرون فروشگاه پریدم و وسط یک چهار راه بودم که هر طرف اش دو سه زن در حال عبور بودند ، نمیدانستم از کدام راه بروم و از کدامین بپرسم :)
خلاصه که طبیبی ام که کچلی خود را دوا نتوان ام کرد :)
کاش هیچ عطرباز و عطردوستی درگیر این پرسش ها نشود که پاسخ اش الحق از خود اکسیر کمیاب تر است .

سرکار خانم هانی عزیز
سلام
اتفاقا این عطر بهترین است برای هدیه .
سلیقه ی هدیه دهنده را منتقل میکند .
خصوص در شیشه و ضمائم و درخشندگی ی ذرات طلاگون آن !
لیک برای استفاده ی خودتان مناسب نیست زیرا میتوان عطرهایی با همین کیفیت رایحه اما ارزان تر تهیه کرد .
رایحه ی گل یلانگ است و میدانید که یلانگ رایحه ی بسیار دلنشینی دارد . ایضا وانیل .
عطری نیست در رایحه ، که بگویید واو اما عطری هم نیست که بتوانید از او ایراد بگیرید .
اما برای هدیه از شایسته هاست .
من دستریز نگرفتم اما تست کرده ام .
شک نکنید چه از باب پکیج و چه رایحه و ضمائم ، پسندیده ، خوشحال و متشکر خواهد شد .
موفق باشید انشاله

رضای عزیز سلام
تشکر میکنم از اطلاعات خوبتان که با ما دوستانتان به اشتراک گذاشته اید تا کنون .
پاسخ پرسش انتهای نظرتان را با کسب اجازه از جناب ایرج عزیزمان ، بنده ی حقیر عرض میکنم .
عضویت در عطرافشان و یا هر سایت اجتماعی ی دیگری کوچکترین ارتباطی به سابقه ی عطربازی ی اشخاص ندارد .
من از سال ۶۸ علاقمند و مشغول تحقیق و مطالعه در عطور یا بقول دوستان عطربازی هستم
قبل از آن نیز خانواده ام متوجه علاقه ی شدید من به روایح بودند از طریق کنجکاوی با عطرهای کلکسیون پدر ، مادر و پدربزرگ و مادربزرگ ام .
یا دقت به روایحی که در فضا میپیچید !
عطرهایی دارم که میتوانم عکس شان را در عطرگرام به اشتراک بگذارم از عطرهای خریداری شده و استفاده شده ی خودم که انشاله عمری باشد خواهم گذاشت هرچند تعداد کمی را تقدیم کرده ام .
لیک شخصا کوچکترین علاقه ای به فضای مجازی نداشتم . هیچ کجا عضو نبودم !
اینستا را آنقدر دوستان و بستگان اصرار کردند تا فکر کنم پارسال انجام دادم ، آنهم چون بلد نبودم برادرم ثبت نام کرد :)
ایضا عطرافشان و دیگر سایت های همسایه را پیگیر بودم لیک عضو نمیشدم .
حتی ژورنال ها را که از زمان پدرم که عاشق این کار بود و دوستان اش به تعداد زیاد از خارج میفرستادند و ایشان کلاسه و صحافی میکرد را پیگیر بودم .
اساتید و دوستانی دارم که درین هنر و علم سرآمد ایران اند لیک کوچکترین اثر یا نامی از ایشان در هیچ سایتی نیست زیرا اهل اش نیستند !
حضور ام در عطرافشان مطلقا ارتباطی با عطر ندارد که فضای دوستانه ی اینجا را زیبا و معطر یافتم و عاشق اعضایش شدم که همکیشان و همسلیقه گان من اند و خود ِ عطرها در این فضا کوچکترین اهمیتی برای من ندارند !
اینها را عرض کردم که بگویم من نمونه ای هستم از بسیااار ! همچون من در این خانه از زن و مرد بسیارند که مشترک اند در سابقه ی عطربازی و خصوص مشترک اند در دلیل حضور !
یکی از ایشان خود شمایید که سوابق درخشان و ممتد دارید درین هنر که حضور شما باعث افتخار است بر این خانه .
و چه بسیار دیگر که هنوز عضو نشده اند .
تنها چیزی که این خانه را زیباترین کرده حضور اینهمه ساکنین معطر است زیر یک سقف ، گرنه بزرگتر از عطرافشان هم داریم اما زیباتر و پرتاثیرتر ، خیر !
کسی که این سایت را با این تفکر ، سیاست و منش تاسیس کرد علاوه بر اینکه هوشیارترین ، دلسوزترین و خردمندترین شخص کمک کننده به این هنر در ایران بوده ، سهم بزرگی نیز در اعتلا و شکوفایی ی هنر عطاری و سطح سواد آن برای ما تا این درجه ی بالا داشته و بر گردن این هنر در ایران حقی بزرگ و انکارناپذیر دارد .
هر کس که هست عطر ایران به او مدیون است .
همه ی ما به رفاقت و کمک و صدور تجربیات خود اینجائیم ، هیچ کس ما را نمیشناسد لیک دلهای ما به هم متصل است و شبکه ی پیچیده ای را به وسعت کشور گسترانیده ایم !
با خبر ام که بسیااااری افراد خارج از عطرافشان زندگی شان به حضور ما وابسته است !
یک بار به شخص دانشمندی که متوجه قدرت عطرافشانی ها نبود گفتم :
ساکنین این خانه امروزه چنان قدرتمند اند که میتوانند سیاستی را پایه گذاری یا جهت دهی کنند !
کمی فکر کرد و سپس با تعجب گفت :
راست میگویی ها :) گفتم بله !
امید که این خانواده ی معطر روزبروز پرتعدادتر ، پردانش تر ، قدرتمند تر و تاثیرگذارتر شوند در این هنر :)
و این میسر نمیشود مگر به زنجیره ی اتصال قلبهای ما ، گرنه این جمع ، حسود ، بخیل و بدخواه کم ندارد که روزانه با ذره بین به دنبال روزنه ی ورود ، قطع زنجیره مهر و مفری خاموش میگردند !
درود بر قلبهای پاک و معطر به مهر ساکنین این بزرگ خانه :)