جناب کمیل عزیز
سلام خدمت شما
چه گویم !! هر کدام شباهتی دارند و تفاوتی !
آن آونتوس وینتیج دودی ی خنک دیگر چون رویاست حتی برای اکنون ِ خود کرید !!
یک گنج است !
شراب صد ساله ی عطربازان است :)
و اما بین عطور نامبرده این صفحه :
آرماف کلاب در " معدل " بهتر است .
اما نسخ جدید را که چهار شاخه شده است :
ادوتویلت
ادوتویلت تولید ویژه
ادوپرفیوم
پرفیوم
باید از دوستانی که آزموده اند و مطلع اند پرسید
خصوص دوست عزیزمان جناب اسعدی که خبره و پر تجربه است خصوص در عطور اماراتی به کل
ارادت تقدیم شما

دوستان عزیزم سلام
لطافه قائد الفرسان
امارات ۲۰۱۶
شرقی آروماتیک بالزامیک

همه ی شما میدانید و بارها نیز عرض کرده ام که عطری نیست که من دوست اش نداشته باشم !
برخی را من دوست دارم ، برخی آنها مرا دوست دارند و انگشت شماری عشقی دو سویه بین ما جاریست که پس از عشقبازی مرا به خلسه ای عمیق میکشانند :)
تعداد بسیار کمی هم آنچنان بر روح و روان من تاثیر دارند که به اعتیادی شدید تبدیل شده اند و حین بوییدن مرا به پرواز می برند !
مثلا آونتوس دودی یکی از این دسته است و البته دوستان عزیزم اینجا مطلع اند :)
چرا آونتوس را مثال زدم ؟ به این دلیل :
اینکه رایحه ی این عطر را با رایحه ی آونتوس قیاس کرده اند .
من نمیتوانم راجع به هیچ عطری ادعای دانایی کنم ، از من داناتر در دنیای روایح بسیار هستند لیک شاید بتوانم در مورد آونتوس مدعی باشم :)
چنان که حتی بدون تست و از روی لیست نت ها میتوانم تشخیص دهم یک عطر تا چه میزان و چند درصد و در کدامین پله ها و در کدامین دقایق میتواند با آونتوس مشابهت یا مخالفت داشته باشد :)
حتی از ایرانی ها هم عبور نکرده ام :)
و این را مطلع عرض میکنم که هیچ عطری آونتوس نشد و هیچ آونتوسی هم آونتوس وینتیج دودی نشد !
بدون شک یکی از حسرت ها و آرزوهای آونتوس بازان و عشاق اوست :)
عرض میکردم که هیچ عطری نیست که دوست اش نداشته باشم و بالاخره برای هر یک ، خواستگاهی میجویم لیک برخی عطرها نه اینکه فرمولی نادرست یا اشتباه داشته باشند بلکه همگون ، قرینه یا روان چون نسیم نیستند !
گویی یک یا چند نت در این ارکستر کوچک یا بزرگ فالش میزنند یا سازشان کوک نیست !
یعنی سعی کرده اند نوآوری ای ابداع کنند لیک ناموفق بوده اند !
اولا تنها شباهتی که از رایحه این عطر با رایحه آونتوس دیدم به مدت ۳ ثانیه و در ابتدای تاپ نت بود آنهم فقط به پشتوانه ی آناناس !
■ به محض اسپری برای چند ثانیه رایحه آناناس با بک گراند ضعیف ترنج ظهور میکند و این چند ثانیه تنها زمان شباهت اش با آونتوس است !
سپس بلافاصله رایحه بصورتی ناموزون و ناهماهنگ با نت های زعفران و درخت نراد بمباران میشود و تنظیم رایحه از هم میپاشد !
ویرانی ، گیجی نت ها و گرد و خاک حاصل این بمباران است ( از واژه ی انفجار استفاده نکردم زیرا انفجار اگر درست مدیریت و هدایت شود میتواند یک حُسن بزرگ باشد بر عطرها ! )
از اواسط پله تا انتها کمی فلفل سیاه به رایحه اضافه میشود در کنار یاس سفیدی که آنقدر ضعیف است که گویی یا بیمار شده ست یا زخمی از آوار بمباران !
این داستان در زمان طولانی ست !
■ در پله دوم گرد و خاک مینشیند و عوامل ناهمگونی که زعفران و نراد باشند خاموش شده اند . ته مانده ی آناناس فرصت می یابد تا به پشتوانه ی ترنج که دیگر تنها بخاری از وی باقی مانده ، در کنار فلفل کمی خودنمایی کند !
■ در پله ی سوم سدر با کمی چوب صندل سفید کار را به اتمام میرسانند با پرفومنسی در حدود اسکین سنت ! اینبار آناناس در بک گراند رایحه نشسته است !

هنگام تایپ این نظر در صفحه ، نگاهی به لیست نت ها انداختم .
کهربا و عود ؟؟
جل الخالق :))
من که چیزی حس نکردم !
پرفومنس در پله ی اول خوب بود لیک از پله دوم افت شدید کرد و تقریبا اسکین سنت شد !
خلاصه که عطر عجیبی بود :)
هر چه فکر کردم موقعیت مناسبی بر وی نیافتم :)
لیک این را هم بگویم :
هر چه به انتهای عطر نزدیک میشویم در پله ی آخر ، رایحه هماهنگ تر و جاافتاده تر میشود لیک زمانی اینگونه میشود که پرفومنس به نهایت ضعف خود رسیده است !
از قیمت اش بی خبر ام لیک باید حتما رایحه اش را تست کنید و در صورت علاقه تهیه کنید .
معمولا دو گروه بویایی را نباید با هم ادغام کرد یا در صورت انجام ، بایست دقتی مضاعف بر فرمول و زمانبندی آن کرد . زعفران نت سختی ست ، با همه گروهی سازگاری ندارد خصوص اگر نراد نیز در کنارش نشسته باشد !
ضمنا به قصد هدیه نیز تهیه نکنید !
ارادت ها خدمت همه ی شما دوستان عزیزم 🌹

این آقای مهدی محمدی ما که دو بزرگ را به نام یدک میکشد کمی تند مزاج است در گفتار :)
عیب ندارد ، بدون شک جوان است و توانا خواهد شد انشاله .
فکر کنم همان دوست ما باشد که به ارژنگ قدیمی و عطرباز ما گفته بود :
اگه انگلیسی بلدی خودت برو بخون توی فرگرانتیکا :))
آن روز چقدر خندیدم :))
به چه ؟
به دو چیز :
اول اینکه عجب روزگاری ست اکنون !!
دوم اینکه چهره ارژنگ عزیز را تصور میکردم پس از خواندن اش :)
که : اینجا دیگر کجاست ؟؟
:))
و اما : اتفاقا من با چیزی که آقای مهدی محمدی گفت موافق ام !! چطور ؟
عرض میکنم :
ما در عطرافشان چند نمونه خواننده داریم ؟
اساتید ، هنرمندان ، نویسندگان ، عطربازان ، کلکسیونرها ، پزشکان ، مهندسین ، دکترها ، عطردوستان ، شاغلین در تمامی صنوف ، فُرُق مختلف ، پیر ، جوان ، تازه کار ، کهنه کار و .... !
و : خریداران عطر که دو دسته اند :
خواص و عوام !
پرسش : آیا همه ی ایشان یک جور ریویو را میپسندند ؟؟
البته که خیر !
اتفاقا نظراتی مثل نظرات آقای مهدی محمدی برای خریداران عام کاربرد دارد !
به همین دلیل ایشان گفت : برای امثال من قلمبه و سلمبه نگویید ! تنها همین که بدانم خوب است یا نه کفایت دارد ، یا به زبان من حرف بزنید .
و کاملا درست میگوید !
او نیز از اهالی این خانه بزرگ و شلوغ است و همسلیقگان خود را میجوید .
تنها ایرادی که به او وارد است این است :
از قلمبه سلمبه ها عبور کن اجالتا و ساده ها را بیاب . در هر صفحه ، همه قسم ریویو هست !
نیست ؟ شما به روش خود مضاف کن .
یاد یک خاطره ای افتادم که یکساعت تمام بر آن موقعیت میخندیدیم :)
نزد یکی از دوستان بودم که مدتی پیش مهاجرت کرد ، یکی از بهترین فروشگاه های عطر اصفهان را داشت ، فروشگاه اش هنوز هم هست لیک خودش رفت .
پشت میز اش مشغول حسابرسی بود و من هم مشغول دیدن کارهای زرجف بودم .
یک نفر از بنز s آخرین سیستم پیاده شد ، آمد داخل . فروشنده ی فروشگاه رفت سراغش . لباس هایش را باید میدیدید ، هر کدام یک ساز میزد ! ضمنا من چهره ها را خوب میشناسم :)
گفت : یه عطر عالی میخوام !
دوست ام ( صاحب فروشگاه ) از پشت میزش نگاهی به من کرد !
معنی اش این بود : میبینی ... ؟؟
فروشنده شروع کرد به پرسیدن که بفهمد منظورش چیست !
مرد میگفت : خوب باشه دیگه ! عالی باشه !
فروشنده از دو تا کار متوسط شروع کرد و مشغول تشریح شد تا برسد به بالا .
مرد گفت : یعنی اینا عالی ان ؟
دوستم دوباره به من نگاه کرد که : این داستان را تمام کن !
اشاره کردم که : باشد ، فروشنده را صدا بزن .
دوستم فروشنده را صدا زد و با اشاره به من به مرد گفت : دوستم میتونه شما را راهنمایی کنه .
من هم گفتم : " گرانترین" عطرهای این فروشگاه این دو عطر است ( اشاره کردم به زرجوف الکساندریا ۲ و کرید وایکینک که تازه آمده بود ) ، هر کسی نمیتونه این دو عطر را داشته باشه !!
مرد گفت : شنیدم آونتوس هم خوبه ، دارید ؟
گفتم : آونتوس ؟؟ کی گفته ؟؟ بله داریم اما آونتوس که لاکچری نیست :)
( نگاه دوست ام به من : ای کلک !! )
ادامه دادم که : اینهایی را که گفتم گرانترین اند ( دروغ هم نگفتم خدای ناکرده )
گفت : شما خودتون ازینا میزنید ؟
گفتم : این عطرها را بزنم و سوار پراید شوم ؟؟ لیاقت این عطرها بیش از من است ! اسباب بزرگی را بزرگ باید !
لبخند اش را باید میدیدید که از دور اش غرور میریخت :)
[ ناگفته نماند و اشتباه نکنید ، من ثروتمندانی را میشناسم که با تعظیم بر ایشان سلام کنم ! ]
گفت : از هر کدام ۳ تا بدهید !!
چیزی که مرا متعجب کرد این بود : حتی یک بار هم آنها را نبویید و تست نکرد !
شاید برای هدیه میخواست اما باز هم برایم عجیب بود !
کارت کشید و رفت .
دوست ام به فروشنده اش گفت : یاد گرفتی ؟؟
حالا هی از زمان و مکان و موقعیت و جنسیت و فصل و ماه و مجلس و بو بگو !!
ربع ساعتی با لبخند مشغول همین حرف ها بودیم که چطور میشود که سالی یک بار کسی بگوید آقا یه عطر عالی میخوام که : یک نفر شلخته از پرایدی خسته پیاده شد و آمد و گفت :
آقا یه عطر عالی میخوام ، دارید ؟؟
دوستم که بلافاصله پرید بیرون از فروشگاه :)
من هم با لبخند گفتم بله ، و یک شیشه لارسی لوآن که تازه آمده بود و ارزان ترین عطر فروشگاه بود ( برندی ایرانی ست که از همه ی دیگر ایرانی ها گران تر بود ) را برایش آوردم .
باز خداراشکر این یکی عطر را تستی کرد و گفت : عالی ست ! بهتر ازین هم دارین ؟
گفتم خیر ! مگر اینکه پول زیادی ای داشته باشید
گفت ندارم ! گفتم من هم بهتر ازین ندارم !
البته ناگفته نماند عطر خوبی هم بود مشابه پنهالیگونز تراژدی .
خداراشکر نپرسید خودت ازین میزنی یا نه :)
خلاصه که آدم ها گوناگون اند هرچند که همه از یک منشاءایم لیک در بُعد زمان از هم فاصله ها گرفته ایم با گوناگونی ی اختیار !
هر انسان چند راه در طول زندگی خود دارد ؟
حتی فقط آنهایی را که میرود و تجربه میکند !
حال ضربدر تعداد نفرات کنید !
گذشته و حال !
میبینید ؟ راه ها زیاد اند و مقاصد ، گوناگون !
لیک همیشه اشتراکاتی هم هست ، یعنی در برخی راه ها " لاجرم " ما تنها نیستیم !
پس نظر آقای مهدی محمدی هم شاید به درد برخی ها بخورد !
که میخورد :)
البته زمان نعمت خوبی ست !
بقول مولانا زندگی های بسیاری را با نعمت زمان گذرانده ایم و تا انتهای دایره ی خلقت نیز با ما خواهد ماند این نعمت ، لیک مکان را پس از این زندگی مینهیم !
ادله اش هم در گزارشات همه ی مجربین هست که در آن ِ واحد چندین جا بوده اند !
خودم هم که باور اش نمیکردم تجربه اش کردم .
روزی بشر بر زمان سوار شود !
بی شک همه ی ما ، لیک منظور ام بر زمین است
شاد باشید و دیر زی بلطف خدایمان
:)

دوستان عزیزم درودهای بسیار
اگر درست حساب کرده باشم این آخرین دکانت از سری ی آمواژهای ارسالی مهربد عزیز است .
قبل از هر چیز بگویم این عطر ، عطری با هدف استفاده بر پوشاک است و بر پوست ، هم پرفومنس ضعیفی دارد و هم تعدادی از نت ها را بروز نمیدهد یا بسیار ضعیف و مبهم پراکنده میکند .
مثلا شاخه ی سبزی ی تخم هویج ، پونه کوهی و نیز نت چوبی وتیور بر پوست ، بسیار ضعیف و بر نخ بسیار شفاف و زلال بروز میکنند !
نت صندل سفید نیز بر پوشاک بسیار قوی تر است از پوست .
بر نخ بسیار زیباتر است و قلبی خیلی زیبا از گل ها میطراود ! نیز فلفل صورتی .
ایضا بر پوشاک دودی صمغی با طبعی گرم و خشک ظهور دارد !
ملاک اما در تست ، پوست است !

meander
چرا meander ؟
خانم مکنزی ریلی عطار به همراه آمواژ میگویند : بر پیچ و خم این رود روان و پرپیچ که به همه جا سر میکشد و تجربه میکند ، روان و سوار شو و ببین تو را به کجا میبرد ؟
با عینک خودت ببین و به ما نیز بگو که " تو " چه دیدی و چه درک کردی و فهمیدی ازین سیر و مکاشفه !
آخ آخ آخ !
عاشق سپریول ام ! مرا مدهوش میکند !
رایحه این عطر یادآور عطرهای الفکتیو استودیو اوتو پورتریت و دولچه گابانا ولوت اورینتال ماسک است .
اجالتا که تازه تست کرده ام و در مرحله ی تاپ نت هستیم ، دقیقا یادآور همانهاست !
سپریول ( گیاه ناگارموتا ) رایحه ای دارد ادویه ای چوبی که ته مایه ای از رایحه نارگیلی را دارد که جعبه اش از جنس کارتنی ست که خیس شده باشد ! نه با آب که با آب نارگیل !
و پیرو همان نظر قبلی ام در خصوص رویکرد و سیاست جدید برندها ایضا آمواژ که :
درای داون های عطور ِگذشته و نت های پایه ای را در تاپ نت و نهایتا قلب ( که الی القاعده همه ی قلب ها در درای داون و تاپ نت نیز طپش دارند ، در برخی عطور بیشتر در درای داون مثل عطرهای قدیمی و در برخی عطور بیشتر در تاپ نت مثل عطرهای جدید ) استفاده میکنند !
ابتدا لازم است توضیحی در مورد نت تخم هویج عرض کنم :
■ تخم هویج : یکی از کارهای مهم و بالغ اش کار و وظیفه ی ریشه زنبق است !
چون ریشه زنبق از گرانترین نت هاست و تخم هویج پنجاه برابر ارزان تر است پس در عطور مدرن سعی شده است از این نت سودمندِ از چند نظر ، استفاده شود .
هویج به رنگ های قهوه ای ، سفید ، زرد و سبز بود و اولین بار ۵۰۰۰ سال پیش در افغانستان کشف شد .
هویج نارنجی ، میوه ی دست انسان است !
هلندی ها که عاشق رنگ نارنجی هستند در قرن شانزدهم پرورش دادند و برای ادای احترام هدیه کردند به پادشاه پروتستان وقت فرانسه !
و چون زیباتر بود این رنگ اش همه گیر شد !
رایحه اش سویه هایی پودری و کهربایی دارد و میتواند بجای نت های پودری یا کهربایی ( دقیقا مثل همین عطر ) یا در جهت تقویت و تثبیت آنها استفاده شود !
جزء خانواده های بویایی ی چوبی ، پودری ، زمینی ، خاکی و اندکی گلی دسته بندی میشود .
با برخی نت ها میتواند ترکیب شود و رایحه یا آکوردی جدید بسازد !
مثلا با انگور فرنگی سیاه رایحه ی انبه را میسازد !
یعنی میتوان هویج را با دیگر نت های ارزان ادغام کرد و به نت هایی بسیار گران رسید !
● رایحه تخم هویج : پودری ، چوبی ، کهربایی ، ریشه ای ، خاکی ، کافوری ، سبز ، تند و فروتی ست . طبع اش گرم و شیرین است .
مثلا در همین عطر وجهه های پودری ، کهربایی ، خاکی و سبز تخم هویج تقویت و به کار گیری شده است !
نت های دیگری نیز در جهت تقویت این سویه ها بکارگیری شده اند .
تخم هویج ماموریت شباهت به ریشه زنبق را در این عطر بخوبی ایفا کرده است !

آمواژ - عمان
خانم مکنزی ریلی - ۲۰۲۰
میندر : منتظر رایحه ای بر مدار مستقیم نباش !
معتدل مرطوب
شرقی صمغی
شب های خنک خصوص مه یا باران
آقایان ( پوست ) - بانوان ( پوشاک )

■ پله نخست ، تاپ نت
بلافاصله پس از تست برای لحظاتی رایحه نرگس به مشام رسید .
سپس سیپریول ناز سلام گوید :)
فلفل سیاه نیز همراهش هست اما پشت سپریول قایم شده ست !
هویج و کندر با غلظت بالا آرام آرام قدرت را در دست میگیرند و دولت را تغییر میدهند :)
رد پای عطر اپیک آمواژ هم در این پله مشهود است ، گویی میندر میخواهد بگوید من از آن خانواده و آن رنگ ام ! لیک تند رو نیستم بلکه میانه رو !
تخم هویج رئیس است در این عطر و معاون های بسیاری در گروه های بویایی بسیاری دارد اما معاون اول اش کندر است .
کندری که میخواهد در انتها ، قدرت را در دست گیرد و پشت میز ریاست بنشیند لیک همه ی اسباب بزرگی را فراهم نکرده است !
به یاد سیاست هویج و چماق افتادم :)
تاپ نتی قوی و ماندگار است ، هر دو نت کندر و تخم هویج خاصیت تقویت و تثبیت نت ها و ماندگار کردن پله را دارند .

■ پله میانی ، قلب
رایحه بر پوست دچار افتی واضح میشود .
از سویی بسیار کوتاه است در زمان !
تنها نتی که من کشف کردم ، رزی بسیار لطیف و گلبرگی ست !
به وضوح نت های قلب را طوری برای پوست فرمول کرده است که عمده ی وضوح و درخشش خود را در تاپ نت جلوه گر کنند !
پخش ندارد ، سیاژ و ماندگاری نیز ندارد ، رایحه اسکین سنت میشود .

■ پله آخر ، درای داون
رایحه کمی جان میگیرد بواسطه کندر لیک غلظت این کندر با کندر تاپ نت متفاوت است .
وتیور در تقویت ِ شاخه ی چوبی خاکی ی تخم هویج به صحنه می آید .
صندل سفید که پایه عطر است در جهت پاکی و زیبایی ، عمق و تاریکی رایحه از اواسط درای داون ظاهر میشود در کنار وتیور و کندر و هرچه که به جلو میرویم در زمان ، تنها تر میشود و رایحه را نازتر ، پاکیزه تر ، ملیح تر ، خنک تر ، تاریک تر و عمیق تر میکند !
● نکته :
همانطور که قبلا هم عرض کردم این عطر ، عطر ِ پوشاک است ، بر پوشاک نت ها و ترتیب ظهور و افول آنها متفاوت است و بسیار زیباتر و سبز تر و گلی تر جلوه میکند با پرفومنسی به مراتب قوی تر ! ضمنا از دسته عطوری ست که قابلیت استفاده ی همزمان بر پوست و پوشاک را داراست و این ، بهترین نوع استفاده ازین عطر است .پخش ، ماندگاری و خصوص سیاژ را به مراتب تقویت میکند !
اما در کل ، با وجود پرفومنس خوب در هر سه شاخه ( پخش ، ماندگاری و سیاژ ) بر لباس ، باز هم میتوان گفت در پله ای پایین تر نشسته است از دیگر عطور آمواژ .
شب های خنک استفاده کنید خصوص شب های مه آلود و بارانی ، بر قسمت درونی پوشاک .
عطر خوبیست و از دیگر عطور آمواژ به مراتب راحت پوش تر است لیک این مورد ناقض عدم موفقیت بلاند بای یا تجویزی بر آن نیست !
دوستان عزیزم امید که مفید باشد
ساعت ۱۲ شب تست و شروع ریویو کردم و هماکنون که ساعت ۷ صبح شده ست رایحه بر خط آرنج دست ام اسکین سنت شده و تنها چوب صندل سفید که پایه عطر است باقی مانده اما رایحه بر زیرپوش نخی ام کماکان سیاژی قوی دارد با رایحه ای متفاوت ( که توضیح اش طولانی میشود ! ) و بسیار ناز ، پودری ، دودی ، سبز ، چوبی ، خاکی و کافوری !
بدرود با لبخند :) 🌹
امشب از انجام کارهای خوب طول روز خود با لبخند و لذت مضاعف از بوییدن عطرتان بخوابید انشاله 🍫
یادتان باشد فرشتگان همراه مااند به همراهی و همیاری در کلیه ی امور و زمان ،
حضور ایشان را در کنار خود حس کنید و بیابید !
عطر و خُلق نیکوی شما ضامن حضور آنهاست به ضمانت خدای راستگوی ما !
:)

جناب مرتضای عزیزم
اول که شما خود از پرتجربه ترین ها هستید در این خانه ، که حضور مستمرتان بر همه ی ما باعث خرسندی ، افتخار و مجرب است .
دوم اینکه اگر از بدهی ای که خداراشکر قادر ام بر پرداخت آن ( ریویو دکانت های مهیر مهربد ) بگذریم ، مگر میتوان از لذت بودن در کنار شما دوستان عزیز ، فرشته خو و مهرانگیز ام گذشت ؟
قبلا نیز عرض کرده ام ، دوستانی که حضوری مستمر دارند ، اینجا زندگی میکنند ! متفاوت اند !
گویی عضوی از یک خانواده ی بزرگ اند ، آنهم خانواده ای به کل معطر !!
پس از عشق ، مرحله ی دوستی ست و میدانید مرحله ی آخر کدام است ؟
عادت ! که در هم غرق میشوند !
فراق بیشترین ضربه را به مرحله ی عادت میزند !
ما اینجا بوی هم را گرفته ایم و خواهیم گرفت زین پس نیز !
خدمت به شما که بهترین بندگان اوئید بر این حقیر افتخار است !
:)

دوستان عزیزم سلام های بسیار
با وجودیکه عطرهای خنک بسیاری در این سری از دکانت های مهربد عزیز هست و اصلا این سری ، خنک ها را بیشتر ارسال کرد تا ریویو آنها کمکی کند به خرید دوستان عزیزمان ( اگر قابل باشم البته ) طبق فصل ، لیک درخواست کرد که آمواژها را زودتر از دیگران تست کنم .
مهربد عزیزم اطاعت امر :)
قبل از ریویو این عطر مطلبی عرض کنم :
در خصوص این چند عطر آمواژی که همگی تولیدات جدید این برند حساب میشوند به نوعی ، موردی را به ذهن من رسانید :
تغییر رویکرد آمواژ در مورد تکیه از قلب یا پایه به تاپ نت !
که میگوید : سیاست فروش عطور تغییر کرده است ! قبلا شما عطری را امروز تست میکردید و فردا جهت خرید تصمیم گرفته و مراجعت میکردید زیرا که عطر پس از دو ساعت تازه به مرحله ی معرفی خود میرسید لیک در سیاست های جدید در تولید و فروش ( سمت و سو دادن به سلیقه مخاطبین عطور ! ) تکلیف عطر و فروش آن میبایست به سرعت مشخص شود و اصلا عطرها قرار نیست پرفومنسی طولانی داشته باشند !
پس باید برندها بر تاپ نت سرمایه بگذارند تا هم عطر به سرعت معرفی و پرونده اش بسته شود و هم فروش بلافاصله به انجام رسد !
از همین است که عطرهای جدید آمواژ همگی بر تاپ نت تاکید دارند :
- نت هایی شلوغ
- بیش از حدود تاپ نت ، ماندگار
- استفاده از نت های پایه و قلب در تاپ نت ( که این یک مورد کاملا دلیلی گویاست ! )
- به محض رسیدن به قلب ، رایحه و قدرت آن به طرز معنا داری دچار افول و افت میشود !
خب ، و اما ریویو :

آمواژ - عمان
پورتریال من - ۲۰۱۹
عطار معروفی دارد ، پارسال مقاله اش را خوانده ام ، نام اش فراموشم شده لیک از آقایان نامدار و قدیمی است تقریبا درین رشته .
آروماتیک آکواتیک چوبی سبز
معتدل - چهارفصل
شب های خنک
آقایان - بانوان هم میتوانند استفاده کنند خصوص در تاپ نت که اوج عطر است لیک چون در پله های بعد تنها نت های مردانه دارد بدون دخالت هیچ نت یونی یا زنانه ای ، بهتر است در صورت علاقه تنها در مشاغل اداری استفاده کنند .

■ پله اول ، تاپ نت
طبق معمولی که عرض کردم ، تاپ نتی طولانی ، قوی ، ماندگار و شلوغ دارد !
ربع ساعت اول رایحه تماما در اختیار ادغام یاس کبود و شمعدانی ست !
چرا میگویم ادغام ؟
چون عطار بیرون از عطر ( فرمول ) این دو نت را ادغام کرده و سپس اضافه کرده است !
حتما میدانید که عطار ( به زبان ساده ) ابتدا نتی را به عنوان سنگ بنا و فونداسیون مشخص میکند و سپس ترتیب پله ها را معکوس اضافه میکند .
یعنی اول پایه و درای داون را میریزد سپس قلب و در انتها تاپ نت را اما وقتی ما عطر را میافشانیم ابتدا تاپ نت ، سپس قلب و در انتها نت های درای داون را حس میکنیم .
ربع ساعت اول رایحه تماما در اختیار یاس کبود و شمعدانی ست . آنهم با غلظت بالا !
مقدار بسیار اندکی نیز رازیانه در بک گراند حس شد .
از دقیقه ی پانزدهم آرام آرام رایحه ی برگ بنفشه بروز و ظهور میکند .
برگ بنفشه چه رایحه ای دارد ؟
رایحه ای سبز ، تازه و باطراوت ، فلزی ( آهنی ) و آبگون . تقریبا مثل علف تازه چیده شده و خیار که داس آهنی ی خیس شده از شیره علف نیز نزدیک شماست و بویش حس میشود .
سبز اش یعنی چه ؟
یک نکته ی آموزنده و مجرب :
برگ ها را که له میکنید در دست ، تقریبا همه دو رایحه در خود دارند :
- رایحه مشترک : همگی بویی سبز و گیاهی دارند
- رایحه ی مختص : اضافه بر رایحه سبز فوق ، ته بوی میوه یا دانه ی خود را هم مختص به خود دارند .
در دقیقه ی سی ام رایحه ی برگ بنفشه به اوج خود رسیده است .
از اینجا رایحه ی ریشه ی بنفشه ظهور میکند :
بوی بنفشه میدهد ، پودری ست و کمی حسی خاک گون هم در کنارش دارد .
پس شد :
بوی گلهای یاس کبود و شمعدانی که آرام آرام رایحه ی سبز ، فلزی و خیارگون برگ بنفشه اضافه میشود .
اینجا رایحه دقیقا یادآور فارنهایت شهیر میشود .
سپس همین رایحه ، پودری و بنفشه ای با بک گراند خاکی میشود که نتیجه ی ریشه بنفشه است . ضمنا نت ریشه بنفشه خاصیت تثبیت کنندگی هم دارد پس پله را تثبیت و ماندگار میکند .
این پله حدودا ۴۵ دقیقه تا یکساعت ( بسته به نوع پوست ) دوام و ماندگاری دارد .
پخش پله متوسط است . چرا ؟
یاس کبود و شمعدانی بسیار پر پخش اند اما وقتی در معدل واقع میشوند با روایح برگ و ریشه بنفشه که از ضعفا هستند در پخش ، میانگین و معدل پخش را پایین می آورند خصوص در نیمه ی دوم پله که یاس و شمعدانی آرام گرفته اند !
این را یادم رفت بگویم : سبزی ی برگ بنفشه رایحه ای سوزنی برگ نیز دارد پس بویی شبیه به سدر و سرو را هم از اواسط تا آخر تاپ نت حس خواهید کرد !

■ پله دوم ، قلب
موسیقی فرود می آید و ترانه ، گام های پایین را تجربه میکند !
رایحه آرام میگیرد !
در این پله تنها یک نت حس کردم :
وتیور هائیتی !
تعجب ام برای چیست ؟
اینکه معمولا وقتی در پله ای تنها یک نت حاضر باشد ، میدان دار است و کرکری میخواند !
لیک این وتیور هائیتی ما خسته ی راه است ، بجای تاختن چرت میزند :)
چرت اش هم کوتاه است و بیتوته ی نیمروز !
نهایت ، ربع ساعت !
لیک بعدش بیدار نمیشود و به خواب عمیق میرود !

■ پله سوم ، درای داون
روغن کرچک را خیلی خوب میشناسم !
کودک که بودم پرده گوش ام پاره شد ، سااالها عفونت داشت و درد بسیااار شدید !
عفونت بر بالش ام میریخت !
بهترین پزشکان متخصص گوش و حلق و بینی با انواع دارو موفق به درمان نشدند !
عاقبت مادربزرگم که تخصص زنان و زایمان داشت درمان ام کرد :)
طوری که تمامی ی پزشکان من زنگ میزدند و فرمول اش را طلب میکردند !
روح اش شاد ، در کنار طب نوین علاقه ی وافری داشت به طب سنتی ! در منزل لابراتواری داشت که صدها شیشه ی بزرگ و کوچک از تمامی ی گیاهان و عصاره و روغن های آنها درونشان بود !
فرمولش را میگویم شاید به کارتان بیاید البته انشاله خود و فرزندانتان هماره در صحت باشید .
ابتدا آب اکسیژنه ی ۲% را در گوشم ریخت . سروصدایی درون گوش ام برخاست !
کف کرد ! سپس سرم را برعکس کرد و همه ی عفونت خارج شد . پس از آن روغن کرچک خالص را در ماهی تابه ای کوچک و تمیز ریخت ، بر شعله ی بسیار کم ، درون اش خلال پیاز قرمز را سرخ کرد . سپس صاف کرد و سرد کرد . سه مرحله در گوش ام ریخت هر بار چند قطره .
و معجزه صورت پذیرفت !
از سه سالگی تا ۱۰ سالگی ۷ سال تمام درد کشیدم و اشک ریختم !
یک هفته بعد یک سیخ مخصوص بلند را در گوشم کرد طوریکه تا پشت لوزه ام آمد و تمامی عفونت خشک شده را بیرون کشید !
و گویی از گوش دیگرم سالم تر بود !! تمام شد !
خلاصه روغن کرچک را خیلی دوست دارم :))
اما این عطر روغن کرچک ندارد !
نمیدانم چطور در لیست نت ها نگاشته شده است !
اما در عوض رایحه ی سوزنی برگ بنفشه پله ی اول که در پله دوم خاموش شد ، مجددا قوت میگیرد که میتواند ناشی از نت سرو کوهی باشد .
من کوچکترین حس چربی ای روغن مانند از رایحه این پله نگرفتم .

از اواسط پله ی درای داون چوب صندل سفیدی ناز اضافه میشود به پله و رایحه دوباره برمیخیزد از افول لیک نه حتی به حدود ثلث تاپ نت .
آخرین نت هم مشک است که فونداسیون است لیک زیر سایه ی چوب صندل آرمیده است !
پله ماندگار است اما پخش ندارد . خاصیت چوب صندل به تنهایی اینگونه است مگر اینکه با لاوندر تقویت و تکمیل شود .
ماندگاری پله تا ساعت ها امتداد دارد و اگر پرتعداد و متمرکز بیافشانید سیاژ نسبتا خوبی دارد

بنظر من عطر بالانس نیست !
مثل چرخی که یک طرف اش باد کرده است و از طراز خارج شده است !
بخش اول اش با بخش سوم و آخرش قرابت و همخوانی و هماهنگی ندارند ، چه از جنس نت ها و روایح و چه از پرفومنس !
نکته :
بر پوشاک تست نکرده ام هنوز اما میدانم که این مشکل تا حدود بسیاری ، رفع شود !
تقریبا اطمینان دارم که عطار ، این عطر را به مقصد پوشاک فرمول کرده است !
اینگونه ، تاپ نت غلیظ با درای داون سوزنی و صابونی به هم رسیده و در هم می آمیزند و رایحه ی کامل و زیبایی خواهند ساخت .

● پوشش : با کت و شلوار کرمی و پیراهن های قهوه ای ، سبز سدری یا سورمه ای و کراوات کرمی با بته جقه های همرنگ پیراهن زیبا میشود .
البته من کلاسیک پسند ام :)
چه در کت و شلوار انگلیسی یا هارمونی و هماهنگی رنگ ها !
جوانان امروز سلیقه ی خود را دارند در انتخاب لیک یادتان باشد :
پوشش بر اساس سلیقه میتواند تغییر کند اما رنگ را هرگز نه دست کم بگیرید و نه تغییر دهید ، در پوشش ِعطربازی ، رنگ همه چیز است !
● تقدیم و هدیه یک راهکار و نکته :
۱ - به رنگ بطری ، پکیج و ضمائم دقت کنید .
۲ - ( بسیار مهم ) یک کاتالوگ یا کارت هایی از انواع رنگ داشته باشید ، عطر را تست کرده و ببویید و یک به یک به رنگ ها نگاه و توجه عمیق کنید !
خواهید دید که چون معجزه ، یک یا چند رنگ به رایحه ی شما کشش دارند و سلام گویند !
این راه دومی که گفتم ، یکی از رازها و اسرار عطربازی من است که بر شما دوستان عزیزم هدیه کردم ! تهیه و به کار گیرید !
آنوقت پس از خریدن یک عطر میتوانید برای خرید پوشاک با هارمونی ی مرتبط اقدام کنید جهت مجالس رسمی و ویژه !
یا برای پوشش انتخابی خود ، بهترین عطر خود را بیابید !
این کار بشدت به عطربازی شما و شناخت رنگ روایح کمک ها کند !
یعنی علاوه بر بینی و حس بویایی ، چشم ، نظر و حس بینایی خود را هم در جهت شناخت عطور و رنگ روایح ، تربیت ، تقویت و هماهنگ و همراستا میکنید !
این کار باعث پریدن شما میشود به چندین پله بالاتر !!
به جایی میرسید که حتی با دیدن رنگ عطر ، شیشه و پکیج و ضمائم ، رایحه را نبوییده حدس میزنید در ذهن و پس از تست بلافاصله رنگ آن را به پوشش بصورت دقیق در ذهن خواهید دید ، حتی رنگ رایحه ی تک تک نت ها را !!
آنوقت چه میشود ؟
یک عطر واحد را شما میپوشید ، دوست شما هم میپوشد ، در یک مجلس همه به شما بازخورد میدهند اما حتی یک نفر به او بازخورد ندهد یا بازخورد منفی دهد !!
همیشه گفته ام اینجا که :
مخاطبین ، عطر شما را اول میبینند و سپس میبویند !
و بازخورد یعنی :
تحلیل دیدن و بوییدن رایحه ی شما در ذهن مخاطب !
عطربازی تلفیق دانش و تجربه است !
این عطرها نیستند که شاهکار کنند بلکه این شمایید که به دانش و تجربه این کار کنید !
دانش یعنی : علم ، عمل و ادب !
که عمل همان شخصیت است و ادب ، تربیت !
عطربازی ی موفق ، کار راحتی نیست اما هر که بیاموزد ، یکتا شود بین هزار !!
یکتا میشویم اینجا به اهتمام در کنار هم انشاله :)
ارادت ها تقدیم به همه شما 🌹

دوستان عزیزم سلام ها خدمت همه شما
مهربد عزیز چند شب پیش پیام داد که رویال توباکو را تست نکرده اید هنوز ؟
گفتم خیر ! دما مناسب نیست .
گفت کاش تست میکردید زودتر تا نظر شما را بشنویم در خصوص این عطر .
گفتم منت دارم و چشم :)
امشب یخ زده ام ، پوست ام یخ زده از باد کولر ، پتو را بر سر و دور خودم پیچیده ام و آن زیر مشغول رویال توباکو ام ، خانم ام با خنده میگوید همچون معتادها شده ای :)
درست هم میگوید ، عطر اعتیاد دارد :)
سه شب متوالی ست که قصد مقاله - ریویو این عطر را دارم !
شب اول مقدمه ای بر آن نوشتم اما پاک شد :)
هیچ هم یادم نیست که چه نوشته بودم :)
باورش سخت است ، میدانم ، اما به این نتیجه رسیده ام که در مورد عطرها ، این من نیستم که مینویسم بر شما !
آنچنان که برخی زمانها که بصورت اتفاق به نظرات خودم بر میخورم و میخوانم ، حتی برای خودم تازگی دارند !!
گویی من ننوشته بوده ام آنها را و در حین نوشتن اینجا نبوده ام :))
چه گویم ، که باور اش بر خودم هم سخت است !
عین نوازنده ای که حین نواختن از خود بیخود میشود ، گویی جسم ام چند سانت از زمین جدا و رها میشود حین بوییدن عطرها !
نثر و روان هم مینویسم که جوانان عزیز و خوشبوی این خانه بر غلظت جملات غرق نشوند و روان و رها ، بر موج خوشبویی ی عطر سوار باشند :)

عمان - آمواج - اوپوس ۱۴
رویال توباکو ( چه نام با مصمایی ! ) - ۲۰۲۲
شرقی رزینی صمغی تنباکویی
ملکه ی عطاران : سیسیل زاروکیان
تست بر پوست
تاپ نت : آقایان
قلب : بانوان
درای داون : مشترک
به سلیقه و دید من از عطرها ، بانوان سهم اندکی ازین عطر دارند بر پوشش ، مگر زنان بالای ۴۰ سال لیک علاقمند اند این رایحه را بر تن مردان ببویند .
مثل همیشه ابتدا افشانه را بوییدم چون افشانه قبلا عطر را افشانده بوده ست . نتیجه :
رایحه ای گلی ، صمغی ، رزینی و دودی
شکوفه پرتقال ، آسمانتوس ، قیر قان ، کندر ، مر ، لامی و لابدانوم
عطر شلوغی ست ، فکر کنم ریویوی طولانی شود امیدوارم خسته کننده نشود و آموزنده باشد !
مجبورم راجع به چند نت از جمیع نت های بسیار این عطر توضیحاتی بدهم جهت شناخت شما دوستان عزیزم .
این را هم بگویم که گرچه نت های این عطر بسیار است لیک همه ی آنها در سطح ( ظاهر ) نیستند و اتفاقا عمده ی آنها در عمق ( باطن ) اند
سعی میکنم توضیح نت ها را به ترتیب پله بنویسم تا دوستانی که میخواهند همزمان تست و مطالعه کنند راحت تر بیابند و جلو روند .

● بادیان رومی : یا انیسون ، شبیه رازیانه در ظاهر ، با بادیان ختایی اشتباه نشود ، بهمراه رازیانه در ساخت ویسکی و آب جو نقش دارند
بویی شبیه شیرین بیان دارد ایضا رازیانه و ترخون . در ایران طعم دهنده ی نان بود .
رایحه : شیرین ، ادویه ای ، تند ، معطر .

● لامی : یا اِلمی "صمغ" درخت کاناریوم .
رایحه : چند وجهی ، بالزامیک ، مرکباتی ، رزینی ، تند
لامی در پله های بالا : یادآور لیموست ، گرم و صمغی میشود ، طول عمر مرکبات را در پله و عطر زیاد میکند
لامی در پایه : عمق و گرما میدهد ، با کندر و سدر و صندل و وتیور خوب هماهنگ میشود .

● کندر : "صمغی" بسیار مهم است در عطرها زیرا در هر پله ای که استفاده شود آن پله را ماندگار میکند . معمولا در قلب عطرها استفاده میشود ، چرا ؟ چون دو کار مهم میکند :
- قلب را که باید حتی الامکان ماندگارترین باشد ماندگار میکند
- نقش پل را بین دو پله ی اول و سوم ایفا میکند
نکته مهم : با کندر هندی ( لوبان یا الیبانوم ) فرق دارد
رایحه : پیچیده ، چند وجهی ، صمغی ، بالزامیک ، کمی مرکباتی ، ادویه ای ، چوبی و گرم .

● شیرین بیان : ریشه یک گیاه گلدار که چنان شیرین است که ۴۰ برابر شکر شیرینی دارد ، شیرینی زیادی را به رایحه اضافه نمیکند اما عطر را زیر و رو میکند ! نتی ظریف و کاراملی ست .
۱۲ آوریل را بنام این گل نامگذاری کرده اند جهت تمجید شیرین بیان !
در ترکیب با روایح چوبی و خاکی زیبا میشود .
رایحه : گرم ، شیرین ، آب نباتی کلاسیک .

● گل آسمانتوس : چه رایحه ی نازی :)
آسمانتوس یعنی گل معطر !
عثمان طوس درختچه ایست کوچک و گلدار زرد .
رایحه : گلدار سفید ، هلویی ، شیری ، شیرین ، بنفشه مانند : پودری ی ظریف .

● شنبلیله : عشاق خورش سبزی ( مثل خودم ! ) این رایحه را خیلی خوب میشناسند :)
جای همه ی شما سبز ، امشب سومین شبی بود که خورش سبزی خوردیم ، فردا هم داریم :)
خورش سبزی را به میزانی درست میکنیم که سه شب پیاپی استفاده کنیم :)
خورش سبزی از معدود خورش هایی ست که هرچه بماند جاافتاده تر و بهتر میشود !
من سیرایی ندارم ازین غذا ، حتی صبحانه هم میخورم ، یا هر نیمساعت یک بار :))
آونتوس من است در غذاها :)
دوباره گرسنه ام شد :))
خب ، رایحه ی شنبلیله :
سبز ، تلخ ، گیاهی ، عمیق ، شبیه یونجه .

● لوبان : یا الیبانوم یا همان : کندر هندی
رایحه : بخوری ، رزینی ، چوبی ، چرمی ، شیرین و عمیق .

● مُر : صمغی تلخ است و خاصیت خنک کنندگی دارد بعکس اغلب صمغ ها
رایحه : چوبی ، گرم ( ! ) ، خوشبو ، تند ، شیرین .
خنک و گرم : یکی از تضادهای زیبای برخی روایح یا برخی عطرها !

● لابدانوم : "صمغی" قهوه ای رنگ و چسبناک
معمولا در چایپرها هست .
از بوته ی گیاه لابدانیوم از تیره آفتابیان و شبه رز است ، گلهای سفید با مرکز زرد رنگ .
صمغ : جوشاندن برگ ها و جوانه ها
ابسولوت : استخراج با حلال
اسانس : تقطیر
رایحه : شبیه عنبر سائل :
کهربایی ، حیوانی ، شیرین ، چوبی ، مُشکی ، چرمی ، خشک .

● چوب گایاک : رایحه : نرم و لطیف شبیه رز
در عطرهایی که رز دارند معمولا حتما می آید تا رز را هم تقویت کند هم تلطیف که این "تلطیف" خصوص برای برخی از ایرانیان که رز غلیظ را دوست ندارند مهم است . شخصا عاشق رز ام :)
روغن چوب گایاک : گرچه کمی چربی به رایحه می افزاید اما وجهه ی رزگون ملطوف را تشدید میکند .

● بلسان پرویی : بلسان خود درختی کوچک و خاردار شبیه درخت حناست که در مصر میروید .
بلسان پرویی در آمریکای مرکزی میروید و ۲۰ متر ارتفاع میگیرد . دستگاهی ترشحی دارد مرکب از کیسه های ترشحی و مایعی بنام بم دوپرو به غلظت شربت و رنگ قهوه ای تیره که در آب حل نمیشود اما در الکل چرا .
رایحه : معطر قوی ، وانیلی .
بکارگیری این همه نت های صمغی رزینی دودی در کنار هم ، همه در یک عطر واقعا یک کار بسیار سخت ، دشوار و پرریسک است زیرا هماهنگ کردن آنها ایضا غلظت هر یک نسبت به دیگری دانش و تجربه بسیاری میطلبد !

☆ مورد مهم :
تفاوت صمغ و رزین :
- صمغ ها رایحه ای خشک دارند با دودی گرم و خشک
- رزین ها رایحه ای تر و بخوری دارند با دودی گرم اما بخوری و تر
هر دو دودی ( اینسنس ) اند لیک رزین ها دودی قویتر دارند . چرا ؟ زمانی که دود مرطوب شود بهتر احساس میشود در گیرنده های بویایی ما .

■ پله اول ، تاپ نت
عجب خشونتی ! این زن چه در سر دارد ؟؟
به حق قابل به ستایش است این زن حتی از سوی بزرگترین عطاران مرد ، لایق به تکریم است !
به محض اسپری ، انفجاری خشن ( نرم ) و غلیظ از رزین و صمغ و دود ِهر دو فضا را پر میکند !
رایحه ای صمغی رزینی اینسنسی !
☆ فرق خشن نرم و خشن زبر در روایح :
خشونت دو نوع است در عطور ، خشن نرم چون کویر است و خشن زبر همچون رشته کوه !
طولانی میشود ، خود فرق هر دو را حدس بزنید :)
بادیان رومی ، لامی و کندر در سطح اند و در نهایت خشونت ، پس این پله ، پله ای بشدت صمغی ادویه ای و کمی مرکباتی خواهد بود
و ترنج ، هل و ریحان به ترتیب حضور و قدرت از کم به زیاد جلوه میکنند . یعنی ابتدا ترنج حس میشود با ضعف سپس هل با قدرتی بیشتر و در انتها ریحان سبز و فلفلی میرسد تقریبا در انتهای پله و عمق رایحه را تغییر میدهد .
این سه نت در پشت صحنه و در عمق رایحه اند .
این پله کندر دارد پس پله ای ماندگار خواهد بود به نسبت دیگر تاپ نت های عطور !
هیاهوی نت ها شنیدنی ست در این پله !

■ پله دوم ، قلب
بنظر میرسد قدرت رایحه بشدت افت میکند لیک این تقصیر این پله و نت هایش نیست بلکه مقصر پله ی نخست است که بیش از آنچه که باید قدرت داشت ! به حد انفجار !
زیبایی در این پله هویدا شود بواسطه ی نت هایی گلی که بخوبی در سطح پله نمودار اند :
شکوفه پرتقال ، گل آسمانتوس و رز که به ترتیب قدرت از زیاد به کم جلوه دارند .
یعنی شکوفه پرتغال قبل از همه می آید و از همه قویتر است . سپس آسمانتوس و در انتها رز .
ابتدا و در اوائل پله : تنباکو ، شیرین بیان ، لاوندر و شنبلیله در عمق اند و در پشت صحنه .
اما از اواسط پله :
شنبلیله گاهی به صحنه می آید .
شیرین بیان در انتها ، قدرت را در پله به دست گیرد در کنار آثاری از صمغ و رزین های پله های اول و سوم .
تنباکو ابتدا و در این پله در بک گراند است لیک ازین پله به پله ی بعد میرود و از پشت صحنه به روی سن می آید !
رزین لوبان آرام آرام هویدا میشود و رایحه ی این عطر را که مدام همچون الاکلنگ در نوسان صمغی و رزینی بوده به سمت رزینی سوق میدهد
اینسنس نیز بسمت بخوری میرود .
☆ بخور = دود + بخار ( هر دو گرم )

■ پله سوم ، درای داون
رایحه آرام میگیرد اما به زیباترین حد خود میرسد !
اکنون شیرین بیان و تونکا از سویی و مشک و وانیل از سویی دیگر شیرینی ای عمیق و زیبا را به رایحه بخشیده اند .
صمغ مر وظیفه ی تلخ کردن رایحه را در توازن و تعادل این شیرینی به عهده میگیرد .
بلسان پرویی نیز به وانیل کمک میکند .
اینسنس ماهیت خود را تغییر داده به شیره ی قان .
لابدانوم رایحه ای کهربایی و چوبی چرمی تزریق میکند و لوبان این چوب و چرم را عمیق و بخوری میکند . هر دو نیز در شیرینی نقش دارند لیک شیرینی در عطرها انواع گوناگون دارد که توضیحشان در این مجال نمیگنجد !
کندر نیز دوباره هست تا نت ها ماندگارتر شوند
وتیور در اواخر پله رایحه را زیباتر و متوازن تر میکند .
اما چیزی که در این پله در زیبایی ی بسیار است عود است که چوب گایاک زیبایی او را به کمال رسانده است ! و :
تنباکویی که به حق نام رویال بر او برازنده است !
زیبایی ی این دو رایحه در میان شلوغی و هیاهوی اینهمه نت قدرتمند که هر کدامشان برای یک عطر بس است جلوه گر است !

الحق عطر سختی بود ! ذی قیمت است همچون دیگر عطور این زن بی نظیر !
ریویو اش از خودش سخت تر ، مرا از کار و زندگی انداخت :))
● نکته : رایحه ی این عطر بر پوشاک نخی کاملا متفاوت میشود !
خیسی ی عطر افشانده شده بر پوست ام را با زیرپوش ام پاک کردم . اجالتا و پیش از تست دقیق بر پوشاک همین مقدار بگویم که روایح ریحان و شنبلیله نمود و قدرت بیشتری نسبت به تست بر پوست دارند !
میدانم خواندن این ریویو مقاله ی طولانی بر شما سخت شد ! هم عذر مرا پذیرا باشید و هم حدس بزنید کشف ، اندیشه ، به یادآوری ، گردآوری و نوشتن اش چقدر سخت بود :)
اما پای عشق ( عطور و شما ) که در میان باشد هر سختی ای آسان شود !
این تازه نتیجه ی سعی من در خلاصه نویسی بود ورنه اگر یک به یک میخواستم توضیح کامل و "شایسته" دهم خود حدس بزنید چه میشد !
همه ی عطرهای پر نت توضیح کامل و بسیار نیاز ندارند اما گروهی از آنان الحق هم شایسته ی توضیح اند و هم نیازمند آن !
این عطر در زمستان کولاک کند !
□ پوشش : تنها یک چیز در پوشش مهم است بر این رایحه و آن رنگ است !
طیف قهوه ای و تکه هایی از سبز بسیار با رایحه هماهنگی و هارمونی دارد !
رنگ بطری با سلیقه و اندیشه انتخاب شده است نسبت به رنگ رایحه !
این عطر در بخش رزینی صمغی دودی از معدود شاهکارهاست !
سیسیل با این عطر غیبت چانگ و افول آمواژ را احیاء کرد به حق !
دوستان عزیزم ، امید که مفید باشد .
ارادت ها تقدیم به شما 🌹

حسن شجاعی عزیز ، خوشدل ، مهربان و شجاع :)
سلام و درود بر تو
کمی با این نظر که فرمودی : " آخر کدام پادشاه رایحه حشره کش بر خود میزند " بر این حقیر نادان اجازه بده که مخالفت کنم :)
چطور و چرا ؟
اینکه آیا این عطر مقبول پادشاه مرحوم ایران بوده یا نه ، خبر دقیق ندارم ، که مستنداتش هویدا نیست . شاید کسی بر وی هدیه داده و بر میز تویلت ایشان حضور داشته و یا حتی شاید مقبول سلیقه ی ایشان بوده ست !
این ، خیلی اهمیت ندارد و موضوع مخالفت حقیر نیست !
ضمن اینکه مطلع عرض میکنم که پدر اش از مشتریان برند کرید بوده و بعید میدانم پسر اش که با توجه به اشاعه ی شیکپوشی و خوشبویی در آن سالها و بسیار مقید به پرستیژ بوده اند در ملاقات های بین الملل و قیاس ایرانیان با جهانیان که اتفاقا آن سالها نقل محفل های بین الملل بود ، در یک عقب نشینی ی آشکار از عطری استفاده کند که در پله های پایین تر پرستیژ آن سالها در قیاس برندها نشسته بوده است !
هرچند که این هم ادله ای آشکار ندارد و سلیقه و علقه ، این پله بندی را در پرستیژ نمیبیند و حتی نمیپذیرد و نفی کند !
آنچه که محل اختلاف حقیر است ، این است :
به یاد دارم در سال ۷۳ یکی از بستگان ما ، که از مالکین یکی از چند کارخانه ی زنجیره ای ی ایران خودرو بود زمانی که به کرمانشاه آمدند به میهمانی ، عطری پوشیده بود که مرا دیوانه کرد !!
چنان ملایم ، چنان عمیق ، چنان ملیح ، چنان پرکلاس در سقف پرستیژ و چنان در اوج که مرا مدهوش کرده بود !
دقیقا درست در زمانی که من درگیر و مشغول رایحه ی بی نظیر و بی تکرار وان من شاو بودم !
البته " آن " وان من شاو ها و نه اینی که درین ده ساله ی اخیر تجربه کرده ایم !
با وجودیکه وان من شاو در آن سالها در اوج نشسته بود ، باز دیدم عطر ایشان به مراتب از هر بابت افسر و افضل است !
پرسیدم چیست ؟؟
از چمدان درآورد و گفت : پوران اوم هست !
تست کردم هم بر پوست و هم بر لباس که یک هفته ای با قدرت در حال پخش بود !
رنگ عطرش زرد بود آن سالها !
شیشه اش هرچند که همین شکل بود لیک در کیفیت کاملا متفاوت بود .
رایحه ؟ چه بگویم !!
اتفاقا خودم یک شیشه از لاین ۱۰۰ میل پوران اوم که در غلظت غلیظ تر است و در شکل شیشه متفاوت است دارم . این لاین تا چند سال پیش هم فعالیت میکرد در کارخانه اصلی و به موازات تولیدات اصلی ، که این لاین وظیفه داشت فقط از روایح عالی و پرفروش برند ( مثل پوران اوم و یاتاقان ) نمونه های غلیظ تر را در اندازه های خارج از عرف برند ( که ۱۲۵ و بزرگتر و ۷۵ بود ) تولید کند .
اگر اشتباه نکنم در یکی از تصاویر عطرگرام جناب فخر یک شیشه کوچک از عطر یاتاقان همین لاین کارخانه را دیدم .
من همانطور که عرض کردم یک شیشه ۱۰۰ میل پوران اوم این لاین را دارم .
سپس در توجیه اقتصادی ضعیف و در انتها برچیده شد .
خلاصه که جناب شجاعی عزیزم ، رایحه پوران اوم آن سالها زمین تا آسمان در "همه چیز " با نسخ چند دهه ی اخیر متفاوت است !
آنقدر متفاوت که اصلا گویی در دوشیشه ی مختلف و تحت دو نام مختلف باید عرضه شوند
رایحه اش چنان زیبا ، قوی و در عین حال ملایم و ملیح بود و اعتدال و عمق داشت که کل توجه مرا از وان من شاو بسوی خویش معطوف کرد !!
من خیلی خوب میدانستم که تعداد نت هایش بسیار بیشتر از سه نت مندرج در صفحه اش هست که البته به تازگی تصحیح شد .
یک نظر مجمل نوشته بودم مدتها پیش و به همین موضوع نیز اشاره کرده بودم و نت های محسوس را شمرده بودم لیک بدلیل اینکه شعری بلند را در ادامه اش الصاق کرده بودم مورد تایید واقع نشد که ریویو را حذف و تنها شعر الحاقی اش را در بخش گفتگو و پرسش و پاسخ ثبت و ریویو را به بعد موکول کردم و حتما بدلیل دینی که به این شاه عطر دارم تقدیم و ادای دین خواهم کرد انشاله و اگر زنده بودم .
تولیدات جدید را تست نکرده ام که ببینم آیا بر توصیف قید حشره کش منسوب و لیاقت دارد یا خیر :)
لیک بدون کوچکترین شکی میدانم که این عطر در زمانی طولانی از پادشاهان عطور بود !
یک درس مهم نیز بر دوستان جوان ام تقدیم کنم :
عطرهایی قدیمی که هنوز تولید میشوند ، خصوص از سال ۲۰۰۰ و شروع قرن ۲۱ به اینطرف سیری آرام و شیبی ملایم را به سمت تغییری بزرگ و فاحش آغاز کردند و اکنون ، ما انتهای تغییر را شاهد هستیم . که چنان است که باید تحت نامی دیگر و در شیشه هایی دیگر عرضه شوند به حق ، لیک این کار را هرگز نمی کنند !
چرا ؟ واضح است ، چون فروش حتی از ربع هم کمتر شود ! عمده ی فروش آنها تحت نام ، تعاریف و توصیف شنیده شده از قدماست ! و :
تعداد بسیاری از آنها ، اصلا امتیازشان واگذار شده و با فرمول و مواد خامی کاملا متفاوت از پیش ، ساخته میشوند !!
و اگر منظور جنابعالی از تقلب و فریب ، اشاره به همین موضوع است ، که بله ، حق با شماست !
برای همین است که من دستریزهای قدیمی ام را ریویو نمیکنم ، چون گویی عطری دیگر است و ریویو آنها به اشتباه خریداران منجر میشود !
برای خوانندگان نیز جز غصه چیزی نخواهد داشت !
حیف باشد ، و ببینید این رایحه چگونه بوده که قریب به یک قرن است کماکان ساخته میشود و با وجود تغییری فاحش و بنیادین هنوز هم تحت همان نام ِزنده ، فروش میرود !
ناگفته نماند که این عطر از رکورد داران تقلب و فیک است ! یعنی بیش از دیگران نمونه های فیک و تقلبی اش روانه بازارها شده ست و تهیه ی اصل آن ( با قیاس قیمت با دیگران ) شاید هنوز موجه باشد ، چرا عرض کردم شاید ؟
چون نمونه های اصیل جدید را شخصا تست نکرده ام و تنها بر نظر دوستان ام متکی ام هرچند که چندین سال پیش سه بار تولید سه سال را شخصا تست کردم و متوجه تغییر رایحه با شیبی ملایم شدم اما از تولیدات ۷ ساله ی اخیر بی خبر ام !
با ارادت

دوستان عزیزم سلام
ادوتویلت دیزاین اسنس ساخت برند ایتالیایی پورش در سال ۲۰۰۸ توسط دو عطار نامی :
خانم آن فیلیپو و آقای برونو ایوانوویچ
آن فیلیپو به مراتب بالاتر ایستاده است و ادله اش کارنامه ی درخشانش است که کماکان ادامه دارد !
مناسب آقایان زیر ۴۵ سال و بانوان بالای ۳۰ سال سن
در مواجهه ی نزدیک ، تنها مناسب آقایان است
رایحه : آروماتیک چوبی ، سبز .
طراحی شیشه و پکیج و رنگهایشان را دوست داشتم ! رنگ فیزوزه ای از علائق من است :)
خصوص در تقابل با مشکی !
رنگ شیشه بازتابی ست از رنگ رایحه .
طبع اش سبز خنک است . ماندگاری اش خوب است اما چون پخش اش خوب نیست نمیتواند عطر مناسبی برای روز های خیلی گرم باشد .
برای شب های خنک تابستان به مراتب مناسب تر است .
مناسب پوشش رسمی نیست . با پوشش کژوال و رنگ های طیف آبی و فیروزه ای و سبز روشن بسیار زیباتر میشود هرچند که رنگ رایحه سبز تیره و فیروزه ای آبی ست . راحت پوش است .
رایحه و نت ها :
رایحه اش مثل جنگل های سردسیر برگ سوزنی هاست که اگر درست یادم باشد از زمان تحصیل ، آنها را جنگل های تایگا مینامیدند که عمدتا در روسیه و شمال کانادا موجود اند !
جنگل درختان سرو و کاج که همیشه مرطوب اند آنجا !
پله بندی دقیقی ندارد ! نت های گلی یا متضاد ندارد !
یک رایحه فرمال با تغییراتی نه چندان زیاد و واضح !
رایحه با لیموی زرد همراه پوست اش شروع میشود که طی دقایقی دانه سرو کوهی که کمی متفاوت تر است از خود سرو اضافه میشود .
ملیح است . نت آرکتیکال پورش که نتی سرد و بازپرداختی از یخ است و هوای برفی و یادآور یخبندان جنگل تایگاست . سپس هل با غلظتی بسیار اندک و رقیق اضافه میشود تا کمی گرما ، شیرینی ، نور ، زیبایی و تعادل به رایحه ببخشد . سرو با کاج آمیخته و کامل میشوند . فلفل سیاه رایحه را تند میکند و رنگ سیاه پکیج و دور شیشه اشاره ای به اوست !
در خود رایحه نیز رنگ آبی ی آمیخته با سبز تیره در هاله ای از سیاهی فلفل محصور و مسحور است . رایحه ی سبزآبی در بستری تیره و مکدر آرمیده است !
عاقبت پچولی از راه میرسد تا برف ها آب شوند و کنار روند و رایحه ی نمور خاک جنگل هویدا شود . دود ؟ آنچنان دور است آن آتش روشن شده که تنها تصویرش را از دور میبینید ! رایحه اش به شما نمیرسد !
گزیده :
عطری آروماتیک سبز چوبی با خنکای آرکتیکال پورش با محوریت سرو و کاج بر بستری از فلفل سیاه و نموری خاک پچولی .
با ماندگاری و سیاژ خوب اما پخشی ضعیف !
پخش اش وابسته به حرکت شما یا نسیم است .
عطر شب های خنک و نسیمی ی تابستان است .
شنیده ام توقف تولید شده ست !
آیا به این دلیل ، عطری خاص و ناب را از دست داده اید ؟
به هیچ وجه !
یک عطر دیزاینر ساده است اما نقطه عطف اش آشنایی با خنکای نت مولکول انحصاری آرکتیکال پورش و سبزی تیره ی جنگلهای تایگاست .
بهترین استفاده : عطر مردانه دو نفره نزدیک در تابستان ، که یکی از شرایط اینگونه عطرها پخش کنترل شده و در حد ضعیف آنها باید باشد .
دوستان عزیزم امید که مفید باشد
سعی کردم این ریویو ، مختصر و به اقتضای عطر باشد .
هم رای باشید هماره با آوای هَزار و رایحه سرسبز هزار گل
:)

جناب علی موسوی عزیزم
درود بر شما جوان رعنا
اضافه نکردن لیست عطرها در صفحه ام ، چندین دلیل ریز و درشت دارد !
اول اینکه خیلی طولانی ، حوصله سر بر و خسته کننده میشود برای بیننده !
بیش از هزار و سیصد شیشه دکانت جمع شده است درین حوالی چهل سال . عطرها بماند .
پرسش : چرا آنها را ریویو نمیکنم ؟
فکر کنم قبلا در جای دیگری نیز اشاره کرده ام ، منهای مبحث زمان ، قریب به اتفاق دستریزهای من اکنون یا توقف تولید شده اند و یا از چندین مرحله ریفورموله عبور کرده اند !
تنها بازده ریویو آنها ، افسوس ، حسرت ، دریغ ، گلایه و ناامیدی خواهد بود برای عاشقان و یا حتی علاقمندان عطور !
حتی برخی را دچار اشتباه خواهند کرد بر قضاوت در خصوص خرید !
یعنی کفه ی زشتی ها بر زیبایی ها و محاسن خواهد چربید بدون شک !
بر فرض که حقیر یک عطر زیبا و کاملا موفق بیست سال پیش که بماند ، همین ده سال پیش را ریویو کنم ، از کجا پیدایش کنند دوستان عزیزم ؟ جدید اش را میخرند ؟ به کل با ریویو من متفاوت است ! خریدی شکست بار خواهد بود !
از سویی :
عطری نیست که من دوست اش نداشته باشم :)
یعنی همه ی عطرها خواهند رفت در صفحه ی میپسندم ها :)
و آنهایی را که عاشق شان هستم یا خیلی گران اند یا خیلی کمیاب !
مشابهین آنها را بگویم ؟
من اصلا به مشابهین اعتقادی ندارم !
هر عطر شخصیت خود و بقول صحیح یکی از دوستانمان اثر انگشت خود دارد !
هر عطر منحصر بفرد است !
حتی دو عطر آونتوس تولیدی ی دو سال پیاپی ، همسان و شبیه نیستند :)
دیگر اینکه :
من هنوز عطری را در تشابه کامل ، موفق ، صحیح و شایسته ی عطور اصیل ندیده ام !
هیچ گرانی بی حکمت و هیچ ارزانی به علت نیست !
پنج سال پیش عرض کردم که بزودی ورود عطرهای اصیل متوقف و جرم تلقی خواهد شد !
از چند جبهه به عطور حمله شد !
یکی از جبهه ها این بود که : طبق قوانین جدید ، ورود هر کالایی که امکان ساخت اش با هر کیفیت ، در داخل کشور موجود باشد ممنوع است ، تحت عنوان حمایت از تولید داخلی !
یا فراهم ساختن زمینه اشتغال .
عرض کرده بودم که بزودی برندهای عطور ایرانی همچون قارچ سر بر خواهند آورد !
اجالتا و فعلا مونتاژ ( ترقیق اسانس ) ، تا زمانی که برندها الک شوند در گذشت زمان که موفق تر ها امکان و بودجه ی ورود به مباحث عطاری و ساخت عطور شناسنامه دار را تست کنند !
حدس زدن ورود به تصاعد قیمت هم در این آشفته بازار ، کار سختی نیست !
بدانید که هنوز به قله ی این ماجرا وارد نشده ایم و اجالتا مشغول عبور از هفت خوان ایم !!
انشاله زودتر به قله ی محور مختصات برسیم و هرچه زودتر با یک شیب تند به پایین رجعت کنیم !
در آخر ، مهمترین دلیل ام را از عدم درج عطور در صفحه ام خدمت شما دوست محترم و همه ی دیگر دوستان عزیزم عرض کنم :
اندیشیدن را بیاموزید دوستان عزیزم ، و نه اندیشه ها را !!
مدتی پیش یکی از دوستان ام در یک جمع کوچک دوستان عطرباز گفت :
تو که عطر معرفی نمیکنی ، صفحه ات هم که عطر ندارد ، پس دو عطر را از صفحه ی میپسندم های دکتر مدارا انتخاب و بلاند بای کردم !
گفتم : خب ؟ هرچند نتیجه را میدانم :)
گفت در هر دو شکست خوردم حال آنکه صفحه ی یکی از آنها پر از ذکر خیر بود در تایید ایشان و یکی هم بدون ریویو بود !
گفتم راجع به تایید دیگران صحبتی ندارم اما عزیزم ، هر وقت در تجربه ، تربیت شامه و سلیقه ی شخصی به دکتر مدارای عزیز رسیدی یا حداقل نزدیک شدی آنوقت با خیال راحت شیر یا خط بینداز و بخر :))
در ثانی پدرم گفت : شاید من و تو در یک موضوع هم عقیده باشیم ، یعنی هر دو به یک مقصد رسیده باشیم اما هرگز یادت نرود که از محالات است که مسیر هر دوی ما نیز یکسان باشد ! مسیر هر کس منحصر به خود اوست ! اهداف مشترک اند و کم تعداد اما مسیرهای وصول منحصر بفرد و به شماره ی انسان ها !

حال چقدر احتمال دارد که ژن تو ، سن ات ، روش و منش رشد ات ، جغرافیای رشد و سکونت ات ، فرهنگ و آداب ات ، مسیر رشد و کمال ات ، مسیر عطربازی ات ( که تابعی ست از آیتم های فوق ، تک به تک ) و سپس هدف و مقصد و مقصودت ، که همه ی اینها در کلمه ی : سلیقه تعریف میشوند عینا برابر باشد ؟؟ میشود ؟؟
تا کنون شنیده ای راجع به یک عطر واحد ، دو نفر خبره و استاد ، نه یک استاد و یک عام ، بلکه هر دو در یک طراز ، یکی بگوید : عالی و دیگری بگوید : خالی ؟! یکی بگوید : ممتاز و دیگری بگوید : چون غاز !! شده تا کنون ؟؟
گفت : بارها !
گفتم : خب ! تمام :)
دنبال پاسخ ساده نباش !
که "پاسخی" را که به رایگان بگیری به رای دیگران ، به بها ببازی !
گنج مترادف است با رنج !
حتی مهر هم نمیتواند در این باره چاره ساز باشد و کمک کند زیرا که آیتم های روبرو ایستاده ، پرتعداد تر اند !
یعنی اگر به مهر ، عطرهایی را در صفحه ام بگذارم ، نمیتوانند پاسخ صحیح باشند بر دیگران !
لیست عطرها در صفحه ، فقط یک حُسن بزرگ دارد :
سلیقه ی نگارنده را به شما معرفی میکند !
و شما میتوانید با تست آنها ، متوجه شوید تا چه میزان با نگارنده اشتراکات و تشابهات دارید !
که چه بشود ؟
که اگر عطر جدیدی آمد و امکان تست اش بر شما مقدور نبود ، بتوانید درصد توفیق بلاند بای را محاسبه و تصمیم بگیرید !
من ؟ من معتقد ام عطر بد هرگز تولید نمیشود و هر عطر در مکان ، زمان ، موقعیت و در بهای خود ، در اوج نشسته است و این مائیم که باید سواد چگونگی استفاده از آن را بیاموزیم !
تا بهترین نتیجه را از آن وصول کنیم !

خلاصه که علی عزیزم ، گروه ، شاخه ، برند و عطار همداستان ( نه همسلیقه ! ) خود را بیاب و سپس فهرست استعلام و استخراج کن به تست و تجربه و سپس و تنها بعد از نهایتا یک سال :
بهترین های خود را بیاب !
که بدون هییییچ شک ، از بهترین های من در لیست فرضی ام ، نه چند پله ، که چند آسمان بالاتر و اولاتر است !!
تفاوت کسب لذت این دو ؟؟
آزمایش کن و تجربه کن !
چونانکه شیک بپوشی ، دست در جیب کنی ، رو به آسمان کنی و سر به آسمان سایی ، لبخند بر لب چنان قدم زنی در شبی خنک و پر نسیم که : قدمهایت ده سانت از زمین بالاتر باشد !
و اگر از من تقلید کنی :
ته قلب ات خواهی گفت : این عطر اوست پس لذت او ازین ، بیش از من است ! چرا که مسیر وصول این عطر از آن ِ او بوده !
بال من ، مناسب پرواز تو نیست !
تو ، پروازی تیز تر و فراز تر میخواهی !
بال خود بساز که مناسب "وزن" تو باشد !
بالاتر از من بپر :)
آنجا آسمان وسیع است و تو تنها !!
همه از پایین ، پرواز تیز تو را به تماشا ایستند !
اندیشه ی خود بساز و اندیشه ها را بباز !
:)