مدیریت محترم و همخانه های عزیز و معطر
نوروز مبارک باد
با احترام

ارژنگ جان سلام و سپاسگزارم
هم فهمیدم و هم کلی خندیدم :))
بله ، چه بگویم !
مطلب من این است :
هیییییچ اشکال ندارد که بلد نیستیم ، از همدیگر یاد میگیریم !
من هم همین میگویم ، بجای اینکه از هم ناراحت شویم از هم بیاموزیم .
من چه ضرر کردم از تذکر بجای خانم فیضی ؟
هیچ ضرر که نکردم بماند چیزی نیز آموختم .
ما بدون اینکه بدانیم معلم یکدگریم ! همه ی ما .
بدون استثنا .
هرکس مطلبی مینویسد ، دارد به بقیه می آموزد .
بله . بنویسیم حتی اگر غلط مینویسیم اما اگر دلسوزی صحیح اش را یاد داد ، دلخور نشویم اگر تشکر نمیکنیم .
همین :)
درود بر تو پیرمرد :)

ارژنگ عزیز سلام
البته چون همه ی ما مشغول صحبت از طریق نگارش ایم و همونطور که همه میدانیم در نگارش ، یک کاما میتواند مفهوم یک جمله را کاملا معکوس تفهیم کند متوجه میشویم که نگارش صحیح اهمیت دارد .
البته من به شما حق میدهم ، اینقدر که از آقایان دکتر کلمات درهم و برهم و گاها استباه خوانده اید در نسخ اما مفهوم را بر اساس دیگر داروهای تجویزی ی نسخه ، حدس و رفع اشکال کرده اید که دیگر عادت کرده اید و تنها مفهوم جمله را دنبال میکنید :)
ضمنا اشتباه نویسی ممکن است به مرور تبدیل به عادت شود حتی با وجود اینکه درست اش را میدانیم . درست مثل خود من !
و این عادت ممکن است در جایی دیگر حمل بر کم سوادی یا کم هوشی شود بنابراین چه اشکالی دارد که در نگارش دقت کنیم خصوص و خصوص در جایی که تنها با این روش با یکدگر در ارتباطیم و صحبت به معنای گفت و شنود نمیکنیم بلکه با نگارش و خوانش .
به زیبایی ی نگارش و نوشته هامان اگر دقت بیشتری کنیم نه تنها بد نمیبینیم که بی شک منفعت اش را میبریم .
ضمنا فراموش نکنیم همه ی ما عطربازان این خانه که بالای هجده سال سن و حداقل دیپلم را داریم فقط به دنبال زیبایی گشته ایم و آن را اینجا یافته ایم و زیبایی ی نگارش هم خود نوعی از زیبائیست خصوص که معطر هم باشد .
زیبا بنویسیم تا زیبا بخوانیم !

عرض ارادت و احترام سرکار خانم فیضی
عمق نقد مثبت شما را کسی متوجه میشود که در دنیای حضوری و غیر مجازی در خصوص اشتباه اش سرزنش از نوع کوچک انگاری شود پس آنگاه قدر اینگونه نقد از نوع اصلاح سازی را بزرگ خواهد شناخت .
و اما در مورد عطر مذکور از این لاین پرافتخار و تاثیرگزار برند پر آوازه ی گرلن :
ابتدا عرض کنم من جهره ی شما را در عکس قبلی ی صفحه تان دیده ام .
شما از دسته زنان تاثیرگذار ( دسته ی معدودی از زنان ) ، پرجنب و جوش ، مقید به آداب و کلاس ، پرستیژ دوست ، مدیر به ذات ، خندان و هوشمند هستید ، زنانی که سلیقه ی عالی را انتخاب میکنند و تسلیم سلیقه ی خود نمیشوند !
زنانی از جنس مدیریت که حداقل حیطه ی مدیریتشان منزلگاه آنان است و اغلب شاغل و بسرعت فراز میگیرند .
و این عطر برای شما چه زیباست و چه هویدا میکند ایشان را !
این عطریست که نشان میدهد مدیریت از جسمی لطافت پذیر صادر میشود پس آنگاه زنی مدیر صاحب آن است .
زنی که برای مدیریت دنبال مردییَت نمیگردد که خود چندین مرد زیر چتر دارد !
این عطری قوی ست که خشونت ندارد و در دنیای معطرات چنین عطوری بسیار نادر اند که منشا از خالقینی خلاق دارند که تیری واسر از جمله ی ایشان است .
حال اینکه هر عطار زبردستی یک فصل خوب در زندگی دارد که مابقی ی عمر دنبال تکرار آن است !
که کمتر میسر میشود !
این عطر برازنده ی شماست و الحق انتخاب آن تصدیق عرایض حقیر است بر تکامل سلیقه ی شما .
انشاله بر ضمیر شما پرتاثیر باشد به ظهور بطن و انتشار شکوه ، به لطف خدایمان .
سعادت یاب و پیروز مدار باشید انشاله
با احترام

علی افتخاریان عزیزم سلام های زیاد
عرض میشه یکی از سوالهای بزرگ و جدی ی من که چند شبی ست مدام بهش فکر میکنم این است که مسیح عزیز ما چرا یکهو غیب شد !!
ابتدا فکر کردم که قهر کرده است ! که البته چون تجربه ی دلگیری ی قبلی هم بود که به قهر و غیبت منجر نشد احتمال اش را ضعیف دیدم .
لیک زمانی که دیدم در صفحه ی انجمن با سرفصل استمرار و... ایشان ، اعداد تعداد پیام اضافه میشود ( از ۵۲ به ۶۴ ) نیز به تاریخ های روز ، اما پیامی مندرج نمیشود کمی مرا به فکری انداخت بر حسب عقل ضعیفی که دارم :)
و آن اینکه پیام درج نمیشود زیرا مسیح نیست که امکان پاسخ داشته باشد !
و پیدا کردن این دلیل برایم سخت شد .
نیک میدانم که داستان ایرج و مسیح تمام شد که هر دو از مردان نیک این خانه اند و حضورشان بر دیگران پرتعدادی لذتبخش است .
دیگر اینکه سال در شرف نوروزی و نیکی هاست و زنگار زدایی از آیینه های جان .
این چند روز غمگین بودم که غیبت هر دوستی مرا غمگین میکند که تنها تر میشویم از همینی که هستیم !
همه میدانیم که درین خانه افرادی زنده زندگی میکنند درست است که مجازی ست لیک ما زنده ایم در آن .
و زمانی که دو زنده که حتی جفت یکدگر باشند روز خوش دارند با خنده و روز ناخوش به غم آکنده !
لیک هر دو میگذرد به صبح فردا که طلوعی دیگر است و داستانی دیگر و زمستان میرود و نام نیک میماند .
این حقیر با همه ی حقارت ام مورد احترام مسیح بودم بنابرین درخواست دارم فقط باشد و نه بگوید چه بود و نه بگوید چه شد !
هرچه بود با زمستان گذشت که بهار در راه است .
نیز از همه ی دوستان ام میخواهم توجه کنند که هیییییچ امید به فردا نبود در روزگارهای بهتر ، اکنون که بماند پس لبخند و رفاقت و مهر را که از هر عطری درین دنیا خوشبوتر است فراموش نکنند .
سواد کسی بالاتر است که آموخته است لبخند و مهر پیروز است بر تمامی ی علوم جهان .
پرمهر باشید دوستان عزیزم که فردا را کس ندیده ست و از لبخند غافل نشوید که عطر تن شما را خوشبوتر میکند .
با آرزوهای بهترین برای ساکنین این خانه ی سراسر معطر

سالار عزیز سلام و شب خوش
انتقاد مودبانه خانم فیضی بجا بود و مخاطب شون تنها شما نبودید .
انتقاد دوستانه با ایرادگیری به قصد دشمنی بسیار متفاوت است و فقط از یک دوست ِ با محبت و دلسوز صادر میشود .
هرگز از انتقاد سازنده ی دوستان ات دلگیر نشو .
و اما من هم مخاطب ایشان بودم و در پیامی از ایشان تشکر کردم اما پیامهای ذیل آن عطر محدود شده بود و ثبت نشد .
هرچند مطلع بودم که گذاردن با ذال بر فعل قرار دادن و با ز به معنی ی انجام دادن است لیک دقت نمیکردم در نگارش که با تذکر ایشان من بعد دقت خواهم کرد .
از ایشان به جهت این یادآوری ی آموزنده سپاسگزارم .

حسام عزیز سلام
آفرین !
و چه زیبا جرف میزنی !
صحبت هایی که لبخند توش باشه رو خیلی دوست دارم
خودم هم همینطورم
نون و پنیر :)
واقعا که !
چه عیدی ساخته اند برامون
البته دولتیان ، مردمان اند !
ما همینیم که میبینیم !
موفق باشی انشاله

حسام پرفیوم عزیز سلام
دو سوال دارم اگر لطف کنی و جواب بدی
اول که مبارکت باشه انشاله و هماره با او شاد بگذرانی .
روایح دودی ای که قید شده تا چه حد قویست و ملموس ؟
دوم قیمتش در چه حدوده ؟
پیشاپیش متشکرم

سرکار خانم سحر سلام و عرض ارادت
چرا اتفاقا نظر کوتاهی که دربن باره نوشتم مثبوت است .
ادامه ندادم چون حدس زدم علاقمند ندارد !
درک لذت روایح ارتباط مستقیم با سلیقه دارد و سلیقه متاثر است از دو چیز : ژن و تاثیرات جانبی که دومی خود به دو بخش تربیت اکتسابی و انرژی دریافتی هنگام شکل گیری ژن در جسم تقسیم میشود .
مثلا شما عطر الف را دوست دارید زیرا چند نفر شخص باسلیقه از آن تعریف کرده اند و آن را پسندیده اند و ایضا معکوس اش صادق است . این میشود تربیت اکتسابی .
یا عطر ب را میپسندید در حالیکه همان اشخاص با سلیقه و عده ی زیاد دیگری آن عطر را تقبیح و بد بو شمارده اند . این میشود سلیقه ی خاص شما که از انرژی های دریافتی ی شما در هنگام شکل گیری ی شما حاصل شده است .
این علمی بزرگ ، مثبوت و مبسوط است که دانشمندان بیشماری آن را به اثبات رسانده اند .
دی ماه جزء ماههای خاکی ست به این معنی که شما عطرهایی که روایح خاکی دارند را دوست دارید . از طرفی خاک تشنه ی آب است پس روایح مرطوب مثل خاک باران خورده و روایح آکواتیک را نیز میپسندید و روح شما را شاداب میکنند و احساس نیاز دارید به آنها .
از طرفی روایح سبز و جنگلی برای شما حس زندگی و شادابی خواهند آفرید خصوص شکوفه ی درختان و گلهای وحشی و ملیح لبخند بر لبان شما می آورند . با روایح دیگر مثل این روایحی که نام بردم مانوس نخواهید بود و برای شما جذابیتی نخواهند داشت .
نیز کوتاه و مختصر بگویم :
شما اگر در دهه ی اول دی متولد شده اید از آذر ماه ( آتش ) نیز تاثیر میپذیرید پس روایح دودی و گرم را نیز دوست خواهید داشت .
اگر در دهه ی دوم دی متولد شده اید ( قلب دی ) که دقیقا همانی خواهد بود که اول گفتم .
اگر در دهه ی سوم دی ماه متولد شده اید پس از بهمن ( باد ) نیز تاثیر کوچکی خواهید پذیرفت که به طبع آن خنکی و کمی از روایح شکوفه ها و گلها را دوست تر خواهید داشت .
بادی ها بسیار به خط بو اهمیت میدهند !
این علم و مبحث بسیار وسیع و لذتبخش است .
راجع به بقیه ی ماه ها شرح نمیدهم فعلا !
امید که مفید واقع شده باشد .
سپاس از لطف شما . با عرض ارادت .

سلام پرفیومکس عزیز .
کاملا درست گفتی .
برخی با دنیای معطرات هم مثل فوتبال برخورد میکنند !
طرفدار یک برند میشوند و از تشکیل تیم و به نوعی مبارزه با دیگر تیمها و برندها لذت میبرند :)
در حالیکه محصول خوب و ضعیف در همه ی برندها دیده میشود و اگر کسی اهل بوی خوش باشد و نه اهل نام و نشان و برند ، از همه ی روابح زیبا لذت میبرد .
اما این نکته هم جالب است که چرا مارلی ؟!
اگر از یک زاویه ی خاص مارلی را بنگریم ، یک دلیل برای این مجادله پیدا میکنیم ! :
در وادی ی طرفداری و گروه مداری :
عده ای طرفدار و متعصب برندهای نیش اند .
عده ای ایضا طرفدار و متعصب برندهای دیزاینر .
هر دو دلایلی مستند و موجه برای خود دارند .
مارلی به تایید عده ی زیادی ( درست و نادرست اش بماند ) مرزی بین این دو است !
یعنی نه نیش است که طرفداران خود داشته باشد و نه دیزاینر است ! منافق است :))
و به این جهت از هر دو جبهه مورد عناد و تهاجم است !

از حق که نگذریم مارلی برند شایسته ایست خصوص برای ما ایرانیان که با سلائق ما در خصوص رایحه و پرفورمنس همخوانی دارد ، به ویژه عطردوستان عام که زیاد در بند نیش و دیزاینر نیستند و عطرهایی خوشبو با قدرتی کافی میخواهند همیشه روی این برند حسابی ویژه دارند .

این مطلب به ذهن ام رسید که با دوستان ام مشارکت کردم :)