دوستان عزیزم همگی بدون شک مطلع و مسلط اند که ارتباط سن با عطر چیست و دوستانی هم لطف کردند و آنچه لازم دیدند دیگران هم باخبر باشند ، مفید است را فرمودند و نیز هر یک از منظری و کاملا درست اشاره فرمودند .
من هم از یک دریچه ی دیگر عرض کنم که البته دوست عزیزمون آقای علی افتخاریان در آخرین جمله ی نظرشون ( از این منظر ) اشاره ی درستی کردند .
چندین سال پیش مقاله ی جالبی خواندم در یک مجله ی فرانسوی ی مختص عطر که البته ترجمه اش ( زبان فرانسه نمیدانم ) یک شیشه عطر برایم آب خورد !
جزئیات اش یادم رفته ( البته ترجمه را دارم اما جلوی دست نیست ) اما کلیات اش را به خاطر دارم .
در اوایل شروع عطرسازی و ثبت شرکتهای این شغله یک جوان که رئیس شرکت است دستور تحقیقاتی میدهد در ارتباط با فروش عطرها و نتیجه برایش جالب میشود که عطرهای خاصی را جوانان خریده اند و عطرهایی را میانسالان . پس متوجه میشود سلیقه در انتخاب عطر به تنهایی دخیل نیست و چیزی بیش از سلیقه در خریدها تاثیر دارد .مثلا فلان عطر را ۹۰ درصد جوانان خریده اند و محال است همگی همسلیقه باشند .
این نکته برایش جالب میشود و تحقیقات را که تا بحال مسیری اقتصادی داشت به سمت این جاده منحرف میکند
نتیجه این میشود :
انسان در تمامی ی عمر یک بینی ندارد
هر پنج تا هفت سال ( که عمر سلولهای استخوانی ست و طولانی ترین عمر در بین سلولهای بدن است ) جسم انسان کلا جسمی دیگر و متفاوت با هفت سال قبل میشود و چون دستور ساخت سلول ها از یک دسته کروموزوم شخصی و اختصاصی ی فرد میرسد او تغییری بنیادین نمیکند اما تغییر میکند و به طبع آن بویایی ، خلق و خو ، شخصیت و سلیقه ی فرد تغییر و البته در جهت تکامل و بهبود پیش میرود و در سنی خاص ( که مختص آن فرد است ) کروموزومی که دستور پیر شدن میدهد فعال میشود و افول اغاز میگردد اما مسیر پیری ی بویایی مسیری جداگانه است و متاثر و ازین قاعده پیروی نمیکند و فقط درصدی جزعی از تعداد گیرنده های حس ( سلولهای گیرنده ی روایح ) کم میشوند ( تغییر فیزیکی و نه شیمیایی ) اما سلیقه ( که متاثر از آیتم هایی زیاد هست ) هم تغییر کرده است .
و اگر شخص در حین زندگی بینی ی خود را تربیت کرده باشد نه تنها این تعداد کم نمیشود که بدن حس نیاز میکند و تعداد را اضافه میکند . مثل ورزشکاران که دستور به ازدیاد ماهیچه میدهند یا معلولینی که اعضاء دیگرشان قوی میشود ( بدلیل تمرین )
در مقاله قید شده که برخی روایح روی جوانها تاثیر بیشتری دارند و برخی روی میانسالان و این میشود که عطرهایی که حاوی ی برخی روایح هستند فروششان بین جوانها بیشتر است و برخی روی میانسالان و گفتیم که هرچند سلیقه تغییر میکند اما این منظر ارتباطی با آن ندارد .
حتی اسم روایح هم در مقاله مقیود هست اما من فراموش کرده ام . که مثلا اگر فلان روایح در عطر باشد در بین جوانان مقبول تر و ایضا میانسالان همینطور .
هر دسته از روایح روی سنی خاص تاثیر گذار تر است و دارندگان آن سن شعف بیشتری از بوئیدن آن روایح پیدا میکنند در حالیکه دیگران کمتر مشعوف میشوند .
پس مثلا راجع به این عطر :
عده ی بیشتری از جوانان عاشق آنند
یا میانسالانی که بینی ی خود را تمرین نداده اند و اهل عطر یا کلا بوئیدن نبوده اند و بینی ای بکر ( معمولی و نه تربیت شده ) دارند از این عطر لذت میبرند
و دسته ای دیگر که بنا به سلیقه ی شخصی از روایح کار شده درین عطر لذت میبرند
مثلا خود من در سالهای ورودش که جوانتر بودم از طرفداران این عطر بودم و هنوز هم گاهگاهی برای زنده کردن خاطرات ، میپوشم .
دوست عزیزم علی شهرایی مهربان فرمودند مقوله ی عطر پیچیده نیست .
این فرمایش میتواند درست باشد برای دوستانی که خوشبویی را دوست دارند و عطرها خوشبو هستند
اما علی ی عزیزم بدان که اینقدر پیچیده است که اگرشخصی ورود کند تا سالها بعد که استاد نشده هر روز میتواند گیج و گیج تر شود از اینهمه تعامل و تضاد ِ درون این هنر و در هر علمی شاخه دارد
مثل یک درخت عظیم است که ما از دور میبینیم اش اما اگر بخواهیم بفهمیم این درخت چیست و از چه ها ساخته شده و چطور کار میکند
هیهات است !!

مهدی عزیز سلام
ارزش تست کردن رو که حتما و مطمئنا داره .
و اما خرید :
با نسخه ی مادر تفاوت بنیادین داره
خانمها این رایحه رو بیشتر از نسخه ی مادر میپسندند
کهربا دلنشین و گیرایش کرده
اما با سلیقه ی شخصی ی من زیاد سازگار نبود از بابت حضور نارگیل
این فلنکر و مادرش درست شبیه عطارانشان هستند !
از شناخت عطارهایشان میتوان به تفاوت و نوع ِ تفاوتشان پیشاپیش حدس زد !
یکی شفاف تر اما خشن تر و یکی عمیق تر و تاریکتر
یه جورایی مثل سطح اقیانوس همراه نسیم خنک ِ روی آب و آن یکی عمق اقیانوس !
فقط آن زیر ها نارگیل چه میکرده نمیدانم !
شاید کشتی ی حمل نارگیل غرق شده باشد !
تست اش که حتما مفید است

دوست عزیزمون مریم خانم
چی بگم
تا بوده همین بوده
اغلب آدمها بطرزی نادرست از اشرف مخلوقات بودن بهره میبرند. چیزی شنیده اند اما به معنایش نرسیده اند .
جانشین خدای اند بر زمین !
چند وقت پیش فیلم اون جوجه های یک روزه ی معصوم رو دیدید که عین تپه روی هم ریختند و با بیل زیر و روشان میکردند و بعد زنده بگور ؟
که مرغدارها بابت افزایش عرضه و کاهش قیمت احتمالی متضرر نشوند .
در مملکت ما هم که نظارتی نیست و فقط اونهایی که رسانه ای میشوند و مردم اعتراض میکنند ، میگویند محکوم میکنیم و پیگیری .
نوشدارو !
از دیدن آن صحنه اینقدر گریه کردم که سردرد گرفتم . در اون لحظه خودم یکی از اون جوجه ها بودم . در آن زیرها که هوا نبود تا تنفس کنم !
بچه که بودم دو تا جوجه داشتم میبردم توی رخت خواب کنار خودم میخواباندم !
یا آن دیوونه ای که توی اینترنت با مشت توی سر اون سگ کوچولو میزد و اون سگ دست صاحبش رو که داشت میزدش لیس میزد !
ای خدا .
قضاوت راجع به این نامردی های برخی آدمها اینقدر سخت و سوزاننده ی دلهاست که فقط از خود خدا بر می آید
یکی از همسایه های ما که صاحب ملک هست بخاطر لجبازی با من ِ مستاجر چون به گربه ها غذا میدهم چندین مرحله میندازد توی گونی ( بچه گربه های شیرخوار را ) و بقول خودش میبرد و نفله میکند ( مادر بچه گربه ها چندین بار تا صبح ناله میکرد ) و چرا ؟
چون تازه ماشین نو خریده ( که یکساله هنوز نایلون هاشو نکنده ! ) و میگه اینها میرن زیر ماشین من .
و اما آزمایشات
تنها کاریکه میشود کرد این هست که از خدا بخواهیم حیواناتی که بخاطر انسانها و سلامتی ی اونها تحت آزمایش اند بدستور خدا درد نکشند .
کاش خدا عین داستان ابراهیم و اسماعیل برای آزمایشات ما هم راهکاری میفرستاد .
چه بگم که نه میتونم نه میفهمم نه از اسرار آگاهم نه مشرف به این دانش که حدس بزنم این نکنیم چه کنیم که عدالت میگوید تو که مخالفی راهکار بده !
درود بر شما . حمایت بکنید اما خود را آزار ندهید
که عبدامطلب در جواب ابرهه ( که گفت من دستور داده ام کعبه نابود شود و تو نگران ِ شترهایت هستی ؟؟ ) پاسخ داد :
من صاحب شترهای خود ام و کعبه هم صاحبی دارد که خود توان مراقبت دارد و نیازی به دخالت من ندارد .
بنابرین خواهر عزیزم
حیوانات ِخدا ، خود صاحب دارند و ما فقط مسئول کردار خویش درباره ی آنها هستیم
آرامش و آسایش همیشه همراه شما انشاله

سلام
پشت فرمون یه جایی که منتظر دوستم بودم نظرات دوستان ام رو خوندم .
دیدید چقدر خوبه که همه راجع به موضوعی هرچی بلدند بگن ؟
اینهمه چیزهای جدید آموختیم ضمن اینکه با نظر هر کدام از دوستانمون هم آشنا شدیم
حسین عزیز دقیق و مفید
علی شهرابی عزیزم بله . درست میگی . میخوایم ببینیم این داستان معنی اش چیست و از کجا آمد .
علی افتخاریان عزیزمون مثل همیشه شیرین و منحصربفرد
و جناب اقبال بهشتی حق با شماست اما فرقی هم نمیکنه مهم اطلاعات دوستان هست که آموزنده هست
همه چیز را همگان دانند .
بدلیل رعایت ادب و احترام این چند خط را نوشتم که عرض کنم متشکرم و دقیق خوندم و نکات جدیدی هم یاد گرفتم .
انشاله برسم خونه من هم یک مطلب دیگر اضافه کنم
با ارادت

دوستان عزیزم سلام
در راستای ازدیاد سوادمون در مقوله ی عطر
امروز به این سوالات فکر کنیم :
همگی بارها و بارها شنیده ایم که فلان عطر برای رده ی سنی ی فلان عدد خوب است یا بالاتر یا پائین تر .
و همه ی دوستان در معرفی ی عطر آیتم سن را هم مد نظر دارند و اصلا بخشی هم در عطرافشان به مشخصه ی سنی ی عطرها اشاره و اختصاص دارد .
اما این از کجا آمده ؟
یعنی چه که یک عطر به محدوده ی سنی ای می آید یا نمی آید ؟
یعنی چه که یک عطر برای جوانان مثلا زیر ۴۰ خوب است و فلان عطر برای بالای آن ؟
چرا برخی عطرها را زیر ۴۰ ( مثلا ) خیلی میپسندند و بالای ۴۰ آن را نمی پسندند ؟
اولین بار این داستان از کجا پیدا شد و چرا پیدا شد و اصلا معنی اش چیست ؟
این عطر را انتخاب کردم چون یکی از معروفترین هاست در این مورد !
دیدید و شنیدید که چقدر خواهان دارد و چقدر هم متنفران !
چون اگر جواب دهم طولانی میشود در یک پیام جداگانه جواب خواهم داد .
جواب اش هم خیلی جالب است و هم کمک زیادی به درک همدیگر میکند .
ارتباطی به سلیقه هم ندارد !
شما هم راجع به این سوال فکر کنید و اگر اطلاعاتی دارید به جهت ازدیاد دانش دوستان بگوئید لطفا .
جدا از آن راجع به این عطر بگویم که نتهای پله ی سوم ذکر شده ی این عطر را دوست دارم
کهربا و نعناع هندی و خزه ی درخت بلوط و چوب گایاک
عاشق همه شان هستم خصوصا چوب گایاک
همینطور یاس و برگ بو در پله ی دوم
اما همه ی روایح اینها نیستند وگرنه اینهمه دشمن نمیداشت .
و البته سن هم موثر است !
و این ماجرا ارتباطی به سوال ما ندارد

علی افتخاریان عزیزمون
سلام
درست میگی
هرچند این عطر در دسته ی خودش ( باربرشاپی ها یا لاوندری ها و بقولی صابونی ها ) از سرآمدها هست اما به این قیمت نمی ارزد !
درست گفتی . کم یابه . تولید سالهای جدید اش را ندیدم شاید بقول فرمایش شما توقف تولید شده !
و چون در دسته ی خودش بی شمار کارهای گوناگون هست مهجور و ناشناس مانده .
چند سال پیش ۲۰۰ میل اش رو خریدم .
بنظرم اگر عطری را دوست داشتید و مطمئن بودید که مدتها یا سالهای متمادی در فصل خودش استفاده اش خواهید کرد بهترین کمیت ِ خرید ، ۲۰۰ میل هست .
همه جوره و بخصوص از منظر قیمت بهتر است .
اما آقا چه خبر است ؟؟ یک جا ( پارسال ) دیدم صد میل اش را قیمت زده بود ۵ و خرده ای !
برخی سایتها در قیمت زدن کاری با فاکتور خرید یا قیمت جهانی یا کمپانی ندارند ! در ایران .
قبل اش یه سرچ میکنند ببینند سایتهای دیگری موجودی دارند یا خیر !
و اگر ندارند ...!
شلنگ جنت باک بنزین برگشت ماشین ام سوراخ شد . البته بیچاره بعد از ده سال .
رفتم گفتم آقا بهترین اش را داری ؟
- بله .
چقدر میشود ؟
- بگذار ببینم . ( و مشغول سرچ در سایتها برای استخراج قیمت ِ روز ! )
- فلان تومن !
امروز خریدید ؟
- نه آقا . سه سال پیش ! شانس آوردید نمونه های قدیمی رو دارم . جنسهای الان که بدرد نمیخورد .( یاد داستان عطرهای خودمون افتادم و ورژن های قدیم که کیفیتی کمی بهتر اما قیمتی خیلی بهتر !! دارند )
پس خرید سه سال پیش و قیمت روز میدهید ؟ ( دلم میگوید نکند میخواهی مثل عطر کیفیت قبل را سه برابر قیمت بخری ؟ بخر ، تشکر کن و تا پشیمان نشده فرار کن برو دیگر !! )
- بله آقا . این را که به شما بدهم باید پول هم روی اش بگذارم دوباره بخرم !
- همه اش در حال ضررم !!!!
این هم از اقتصاد ما .
اگر فیثاغورس و ابوریحان و کل ِ همه ی دانشمندانمان فهمیدند که چه شده و چرا شده و چه باید کرد جایزه دارند
همینطور مسخ شده با چشمان گرد و شاخهایی که هر روز بلندتر میشود در حال جلو رفتنیم تا یک نفر نگهمان دارد و به تنظیم کارخانه برمان گرداند !
بنابرین اگر کسی بگوید فیرس ده میلیون است میگویم چرا که نه ؟ !
و این نگویم چه بگویم ؟؟

جناب کامبیز عزیز
این لطف شما هست که مشمول حال حقیر هست .
ارادت زیاد دارم و سپاسگذارم

سلام
کاملا موافقم
حیف که عطرافشان خود ِ فیرس رو نداره . همونی که عکس نیم تنه ی مردی ورزشکار رو روی شیشه داره .
و فیرس عطر تابستانی ی من هست .
عالی و خوش سلیقه در رایحه .
یاس و رز رو خیلی خیلی زیبا و محو ( در بک گراند نت های دوم و سوم ) درون اش جلوه گر کرده .
یک خنکای قوی و بسیار پر بازخورد .
پر خط
پر پخش
ماندگار
قَدَر و خاص
همین الان هم روی زیرپوش و هم روی ساعد دستم در حال جلوه گری ست .
یک مشابه خوب هم دارد .
جالب اینجاست که برای زمستان هم عطر موفقی است !
آزمایش کرده ام .
برخی عطرها نت های خنکشان در تابستان جلوه ی بیشتر دارد و در زمستان نت های گرم شان .
نمیدونم بهشون برخورد کرده ید و آزمایش کرده اید یا نه ؟
فیرس از عطرهایی است که بعنوان " عطر " قبولش دارم !

و اما کاوه عزیز سلام
رطوبت ( هوای شرجی ) باعث میشود ماندگاری ی عطرها طولانی تر جلوه کند ( روی پوست ) و پخش بدلیل سنگین شدن مولکولهای عطری که پخش شده ( ذرات رطوبت هوا به مولکولهای رها شده ی عطر میچسبد و سنگین اش میکند و پخش هر چند تراکم اش بیشتر میشود اما مسافت اش کوتاه میشود ) در شعاع کوتاه تری جلوه میکند .
بنابرین
اولا همراه داشتن دستریز در هوای شرجی جهت شارژ چند باره الزامی ست .
دوم اینکه مجبورید در انتخاب به دنبال عطرهای انفجاری در پخش باشی .
سوم عطرهای مولکول سنگین توقع شما را در دریافت پخش تامین نمیکنند اما بدلیل داشتن فرکانس های ریز در رایحه قابل استفاده هستند مثل دسته ی عودی ها . ( روایحی که خط میسازند )
عطرهای تند در هر دسته مناسب ترند خصوصا آکواتیک های خشن و تند .
عطرهای عودی و دودی برای زمستان های شرجی خوب عمل میکنند .همینطور چایپرهای ادویه ای .
در کل میتوانی از هر دسته و گروه روایحی که دوست داری انتخاب و استفاده کنی فقط شرط اش شارژ مداوم است .
معمولا برای زمستان چون تنوع انتخاب گروه ها و دسته های مختلف را داری با انجام شارژ بر به مشکل نمیخوری و هر عطر کاندید سلیقه ی خود را میتوانی استفاده کنی اما برای تابستان پیشنهادم عطرهایی شبیه مگاماره اورتوپاریسی ( و مشابهین اش ) است که مهدی عزیز هم پیشنهاد درست داده .
همینطور پیشنهادات کامبیز عزیز را پیگیری کن .
شمال و جنوب از نظر شرجی مشابه اند تقریبا
بنابرین جناب مهدی ارجمندی میتواند بهترین مرجع شما برای انتخاب هایی درست باشد خصوصا اینکه درین کار هم با سلیقه هستند هم با سواد و هم با اقلیمی مشابه .
از نظر رایحه و سلیقه ی خود عطرهایی را پس از تست انتخاب کن و سپس راجع به توانشان در هوای شرجی با ایشان مشورت کن و همینطور مطالعه ی ریویوهای ذیل عطرها و پرسش از دوستان پرتجربه کمک میکند و بعد بهترین را تهیه کن .
موفق باشی انشاله

خب و اما سرکار خانم فاطیمای عزیز و گرامی ی ما
سلام و درود
این جو سنگین رو خوب گفتید !
یاد فیلم های نوآر و شرقی افتادم
مثل سامورایی های فیلمهای کوروساوا که با شمشیر آخته منتظرند که گردن مخالفین رو بزنند !
مگر اینکه خود ، پس از ثبت نظر هاراگیری یا سپوکو کنند :)
از لبخند که بگذریم
خیر !
خانم ها همیشه مقدم اند
خانم ها و نظراتشان همیشه قابل احترام اند
در همه جای جهان حتی در ایران خودمان ( که خانم ها مهجور تر از آقایان اند ) هم احترام جزء جداناشدنی ی بانوان است برای آقایان . تا بوده همین بوده .
حتی در دست دادن این قانون حکمفرماست .
بحث دست دادن شد و حرمت خانمها
پدرم جوان که بودم گفت حالا که اهل خوشبویی هستی مسئولیتش را هم میپذیری ؟
گفتم یعنی چه ؟؟ !
گفت اگر خانم خوشبویی ببینی چیز غیر معمول و غیر طبیعی ای ندیدی . چون بانوان بالفطره و بالقوه خلق شده اند تا زیبا و خوشبو باشند . اگر زنی دیدی که بوی عرق میدهد حتما تعجب میکنی !
اما آقایان معکوس اند . خلق شده اند تا عرق بریزند و بوی عرق و بوی خاص شغلشان را بدهند ! و این طبیعی است .
اما اگر مردی خوشبو و معطر ببینی بلافاصله توقع ات در ذهن از او بالا رفته است . توقع نظافت نزاکت و سواد در ذهن از او داری . حتی اگر شیکپوش نباشد فورا ذهنت به تو میگوید در این لحظه این شرایط لازم بوده وگرنه او مردی با سلیقه است و حتما در جای خودش شیکپوش .
راجع به خوشبویی ی مردها و مسئولیت اش چیزهای زیادی آموختم از او و از تحقیق . طولانی ست . بماند .
یکی از آنها قوانین دست دادن بود
اساتید بدون شک اشراف دارند
برای جوانان عرض میکنم
شنیدن اش ضرری ندارد
در دست دادن سه چیز موثر و حکم فرما است
سن ، مقام و جنسیت
قانون اول : سن : کوچکتر حق درخواست دست دادن ندارد . شاید بزرگتر مایل نباشد
قانون دوم : مقام : مقام پائین تر حق درخواست دست دادن ندارد بدلیل مذکور
قانون سوم : جنسیت : خانمها در همه حال ( سن مقام جنسیت ) ارجعیت دارند و درخواست با ایشان است مگر مقامات رسمی بالا رتبه همچون وزرا و بالاتر
خانمها در همه جا مورد احترام اند خصوصا بین ما که اهل خوشبویی هستیم و مسئولیت اش را هم پذیرفته ایم !! :)
بنابرین با خیال راحت بنویسید
بانوان مسلط که ریویو میکنند
دیگران هم کافی ست بگویند فلان عطر را برای چه تیپ مردی متصور اند .
با ارادت به همه