ویند وود عطری نرم و مخملی، نوستالژیک و صمیمی، با لبه های گرد و ساده و یک دست اما سطحی و‌کم عمقه که از سمتی برای من یادآور هی وود راکی مانتینه و از سویی دیور فارنهایت
عطر بین فضای نوستالژیک و چوبی هی وود و فضای عمیق و چرمی فارنهایت در نوسانه ولی وجه نوستالژیکش می‌چربه و عطر عمق کارای چرمی رو پیدا نمی‌کنه
بار اولی که تستش کردم برام عطر جذابی بود، اما در تست‌های بعدی و با یه کم گذشت زمان جذابیتش از دست رفت و فلت بودنش اون رو تبدیل به آدمی کرد که به عنوان یه آدم صمیمی همنشینی باهاش لذت بخشه اما ادای عمیق بودن درمیاره و این برام آزار دهنده بود. رفتار و سکنات تکراری و کلام مونوتون این آدم باعث می‌شه که صمیمیتش هم بعد از مدتی نادیده گرفته بشه و تبدیل به آدم خسته کننده‌ای بشه.
اپنینگ این کار با حضور پررنگ فلفل صورتی گرم به نظر می رسه ولی این گرما دوام چندانی نداره و رایحه به سرعت معتدل می‌شه و حتا به نظرم گاهی حس فرش و خنک ازش می‌گیرین ولی من مناسب اوایل پاییز و کل بهار می بینمش. حضور بنفشه تا یه جایی چنان قدرتمنده که می‌شد اسم کار رو ویند ویولت گذاشت.
اصلا به عنوان یه عطر چرمی سمتش نرید، آکورد چرمی این عطر چندان قوی نیست و چرمی نرم و بی آزار و آشنا و کم جون داره، در حدی که حتا ممکنه خیلی‌ها چرم رو تشخیص ندن، البته همینا باعث سیف و ایزی ور بودن رایحه شده.
با این اوصاف نمی‌تونم منکر این بشم که ویند وود یه عطر چوبی و سبز و لطیفه که احتمالا می‌ره تو لیست عطرای پربازخوردتون، به نظرم برای قرارهای کاری‌ای که به جای تو چشم بودن باید اعتماد جلب بکنید گزینه خیلی خوبیه و همینطور برای محیط‌های اداری. به درد مهمونی‌های رسمی و جلوه گری نمی‌خوره و عمق لازم رو نداره.
من به خیلی از کارای هایپ مانسرا از جمله سدرات بویز ترجیحش می‌دم و به نظرم در مقام قیاس چه از نظر رایحه و چه پخش و موندگاری ارزش خریدش بیشتره.

خیر به نظرم خیلی زنونه‌ست این کار
ولی اگه از این کار خوشتون اومده این کارا رو هم تست کنید
اولی یه رز قدرتمند مردونه و جذابه، اصلا هم فضای حرمی نداره و با اینکه مردونه ست به نظر من یونیسکسه و برای آقایونی که از رز خوششون میاد تو این رنج قیمتی یکی از انتخابای خیلی خوبه
دومی یه عطر زنونه ست ولی به نظرم یونیسکسه و حتا بیشتر برازنده آقایون
سومی هم یه عطر رزی و بوزی ارزشمند و خیلی خوش قیمت
Crtier declaration dun soir
Clinique aromatics elixir
Ungaro pour lhomme 3

اگر معاشقه کاغتیه دکلاغسیون با کاغتیه لا پونتغ فرزندی به بار می‌آورد اون پسر کاغتیه دکلاغسیون دون سواغ بود که بیشتر به مادرش می‌رفت تا پدر ولی ذاتش رو از پدر به ارث می‌برد.
رز ملکه گل‌ها معمولا تو عطرای مردانه وقتی غالب باشه در بیشتر موارد یا تحت شعاع نت‌های دیگه خفه می‌شه، یا اگر نه معمولا حس و حال بولد و برجسته و تو چشم، زنانه، سن بالا یا حرمی به دست می‌ده، هنر کاغتیه همینجاست رزی که غالبه اما اصلا تو ذوق نمی‌زنه، رز توی این کار در عین برجستگی و درخشندگی با نت‌های دیگه به ویژه صندل وودی نرم کنترل می‌شه و وجهی مخملی، نرم و تا حدی چوبی به رز می‌ده. رز این عطر تر و تازه و آبداره اما شاد و شنگول نیست، مقداری کدره اما نه به کدری عطرایی که رز مثلا کنار عود نشسته.
برای کسی که عطر رو پوشیده یه ته بوی روغن زیتون مانند داره که نمی‌پسندمش، اما خط بویی که می‌ندازه و از فاصله اصلا این بو رو نداره.
عطار ریسک استفاده بولد از رز در یک عطر دیزاینری مردانه را برای چه باید بکنه جز اینکه بخواد تاکید کنه که مردان می‌تونن آزاد‌ از قید و بندهای خشک باشند. می‌توان آن تصویر نخراشیده مردانه رو کنار گذاشت، هرچند تصور ما از رز عموما زنانه ست اما فراموش نکنیم که رز فقط غنچه‌های زیباش نیست خارهای دفاعیش هم هست. خانم‌های بالای ۳۰ سال هم به راحتی می‌تونن این عطر رو بپوشن و به نظرم این عطر باید یونیسکس می‌بود.

زنده باد کاغتیه دکلاغسیون
فور هیم بلو نواغ شبیه دکلاغسیونه با این تفاوت که وجوه پیچیده‌ی اون عطر، تم خاکی چرک، ابهام هنرمندانه‌ش و اپنینگ عرق کرده و دم کرده ازش حذف شده، تاکید این عطر بر هل بیشتر از دکلاغسیونه هر چند بخشی از جذابیتش رو مدیون همینه، شروع شفاف سبز و شیرین زیبایی داره که آروم به سمت چوبی شدن حرکت می‌کنه و هر بوینده‌ای رو مجاب به خرید می‌کنه، در واقع هدف هم همین بوده دکلاغسیونی راحت پوش‌تر و همه پسندتر و جوون پسندتر (البته هنوز هم به نظرم مناسب استایلیه که سن رو بالای ۳۰ سال جلوه بده). من چندان شبیه به تغ هرمس هم نمی‌بینمش با اینکه تو یه فضا سیر می‌کنن، به نسخه هنرمندانه اصلی فور هیم هم هیچ شباهتی نداره. در کل با عطر با کیفیت و ارزشمندی طرفیم ولی من کماکان ترجیح می‌دم از دکلاغسیون که بیشتر ذهن بویاییم رو درگیر می‌کنه لذت ببرم.
در ضمن برای کسانی که پخش و موندگاری براشون مهمه بگم که موندگاریش متوسط و پخشش جز ۲۰ دقیقه اول متوسط رو به پایینه. از زیبایی شیشه عطر هم نمی‌شه حرفی نزد. در انتها بگم همون وضعیتی که این عطر در مقابل دکلاغسیون داره نسخه اکستریمش در برابر این عطر داره یعنی سعی شده این نسخه رو خنک، سیتروسی تر، جوون پسندتر، فرش‌تر و راحت پوش‌تر برای استفاده روزانه بکنن و از فرمول عطرای پر بازخوردی مثل بلو شنل پیروی شده توش. به نظر من این نسخه نسبت به اکستریم بسیار عطر ارزنده‌تری و اکستریم اصلا ارزش خرید نداره.

لالیک مشکی با وجود همه گیری و سوپر تکراری بودن رایحه و ریفورموله شدید و افت موندگاری و سیاژ هنوز هوم عطر هنرمندانه ایه، نسخه اکستریم همون دی ان ای رو داره موندگاری و پخشش یه نمه بهتره و رایحه ش گمتر تکراریه، ولی حتما حتما هر دو رو قبل از خرید تست کن حتا با وجود قیمت پایینشون

تصور دریا برای دریا ندیده
تامی باهاما مریتایم دیپ بلو یه عطر آروماتیک سیتروسی و چوبیه با اینکه اسمش ارجاع داره به دریایی بودن ولی توی نت‌ها و آکوردها جایی ذکر نشده ولی یه عطر دریایی هم هست، هر چند حس دریایی‌ش قوی نیست و بیشتر یادآور تصویری ذهنی از دریاست تا خود دریا مثل تصویری از دریا پیش از اینکه برای اولین بار دریا رو دیده باشین. تا حدی می‌تونه یادآور دیویدوف کول واتر و آزارو کروم اکستریم باشه ولی بیشترین تشابه رو به نظرم با بلو شنل داره، اگر خیار و طالبی رو فاکتور بگیرین شباهت هایی هم به پولو آبی داره. با توجه به عطرایی که ذکر شد عطری به شدت آشنا، بی‌آزار و ایزی وره.
اپنینگ سیتروسی تیزی داره که یه مقدار شیمیایی به نظر می‌رسه ولی دوام چندانی نداره و در یک چشم به هم زدن فضای سبز، آروماتیک و چوبی غالب می شه. شیرینی هل کاملا کنترل شده‌س با اینکه حضورش بارزه و رزماری با اینکه بارز نیست ولی حضور محسوسی داره. در کل فضای شسته رفته و تمیزی داره و تا حدی توی افترشیوها و رول‌های ضد تعریق و ژل شاورها ممکنه رایحه مشابه یا نزدیک بهش رو بوییده باشید.
به عنوان یه عطر زیر چهل دلار عطر مقرون به صرفه‌ایه ولی با توجه به وضعیت فعلی تو ایران خیلی قیمت به صرفه‌ای نداره و حتما تستش کنید.
موندگاریش متوسطه و پخشش متوسط رو به ضعیف.
شیشه جذابی داره به خصوص درش که یادآور گره‌هاییه که قایق و کشتی‌ها رو باهاش به لنگرگاه می‌بندن.

اگر مون بلان لجند یه جوون بیست و سه چهار ساله ناپخته بود، نسخه edpش همون جوونه که حالا سی سالش شده ولی بخشی از اون ناپختگیش رو هنوز هم داره، الان با اینکه بیشتر به چشم میاد ولی اون موقع بیشتر به دل خانم‌ها می‌نشست، اون موقع خیلی مصنوعی بود مثل تفاوت میوه و پاستیل میوه ای، هنوز هم مصنوعیه و سر و وضعش ارزون به نظر می رسه هرچند کمتر از قبل، در کل تا حدی سر و وضع و ظاهرش عوض شده ولی نحوه فکر کردنش تفاوت عجیبی با همون دوران بیست سالگیش نداره.

بله این عطر به عنوان یه عطر دیزاینری خوش قیمت یه مقدار کار خاصیه و اصلا همه‌پسند نیست، ولی به نظرم عطر ارزشمندیه یه عود تر و تمیز صیقلی بدون وجوه فلورال و رزی و همراهی یه کاکائوی نرم ولی قدرتمند، که رایحه تا حدی عمیق و تیره و تلخ خلق می‌کنه. برای من یادآور فضای تیره اکسپرسیونیستی و سیاه و سفید سینمای نوآر هست و بوی کاراکترای رمان های ریموند چندلر رو برام تداعی می کنه

هرچقدر هم سینمای هنری و پیچیده را بپسندید گاهی دوست دارید بنشینید و یک فیلم را فقط برای سرگرمی و به خاطر سادگی چفت و بست‌دار و توان سرگرم کنندگی‌اش ببینید. دنیای عطر هم همین است لازم نیست همواره دنبال روایح پیچیده و نوآورانه بود، گاهی برای پوشیدن و لذت بردن فقط یک عطر ساده‌ی با کیفیت همه‌پسند کفایت می‌کند، لازم نیست همیشه بینی‌تان ادای روشنفکری دربیاورد گاهی فقط باید کیف‌اش را ببرید همین و بس.
یک روز تابستانی بی‌حد گرم که چندین ساعت بیرون بود‌ه‌اید از این تاکسی بی‌کولر دم‌کرده سوار آن یکی شده‌اید از این خیابان به آن یکی رفته‌اید و گرما مغزتان را به جوش آورده و بعد از چند ساعت فرض کنید به خانه برگشته‌اید یا به هرجای دیگر برگشته یا رفته‌اید و به یکباره از آن گرمای کلافه‌بار می‌روید زیر باد مطبوع کولر و لیموناد خنکی می‌نوشید و دوباره جان می‌گیرید. کاری که او فغش می‌کند دقیقا حسی مثل همین لحظه‌ی رهایی از آن گرماست. لیمو و برگاموت عین همان لیموناد خنک سرحالتان می‌آورد، شیرینی هل انرژیتان را بازمی‌گرداند، فلفل جان از گرمارفته‌تان را دوباره جلا می‌بخشد و آکورد زیبای چوبی بعد از آن همه دوندگی زیر گرمای ظهر تن‌پز و مغزبرآشوب، آسایش خاطرتان را فراهم می‌کند.
او فغش یکی از بهترین کارهای ورساچه و یکی از بهترین عطرهای تابستانی در بین رقبایش است. نگران دوام و پخشش هم نباشید، کمی ضعیف است ولی قبل از آنکه کم بیاورد سرحال تان آورده. احتمالا این عطر بیش از بسیاری از کارهای پیچیده و نیش برایتان بازخورد بیاورد به‌خصوص از جانب خانم ها، هرچند معمولا عطرهای سیتروسی برای خانم ها جذب‌کنندگی ندارند اما این عطر نشان می‌دهد با یک رایحه سیتروسی هم می‌شود جذبه داشت.

به نظرم اول ۰۲ رو هم تست کنید، ممکنه از اون بیشتر خوشتون بیاد، من از جفتشون لذت می برم، ولی برای پوشیدن او کوئیغ رو به ۰۲ ترجیح می دم و به نظرم عطر بالانس تریه، در نهایت هر دو شاهکارن و هر دو هم سمپل و دکانتشون موجود هست