کلمه شاهکار برازنده این عطره
توازن در ترکیب رو فقط تو تاکسیدو دیده بودم ، اما پاشا قشنگ به چالش میکشتش ، سبزیجات معطر متفاوت در کنار چاشنی مرکباتی تو یه بستر چوبی یه ترکیب دیوونه کننده رو درست کرده که خیلی از زمان خودش جلوتر بوده ، ثبات سی ساله اونم تو دنیای عطر با تغییرات و موج های پشت هم واقعا کم نظیره ، لااقل من سراغ ندارم عطر کلاسیک دیگه ای رو که که هنوزم مدرن بشه خطابش کرد
تو هیاهوی پر زرق و برق امروزه دنیای عطر ، کارتیر پاشا از سالیان دور هنوزم که هنوزه داره میدرخشه
کلاه از سر باید برداشت برای جناب کاوالیه

مسافری از تاریکی
عمیق ، راز آلود ، غمبار و با عظمت
بلک افغان برای من نقطه مقابله اینیشو عود فور گرینتسه ، اینیشیو همونجور که از اسمش پیداس راه طریقت و سعادت رو پیش گرفته و به شادی رسید ولی بلک افغان به دل تاریکی زد و جاودانه شد ، دو روایت کاملا متفاوت از عود ، یکی نوای شادی و سادگی یکی نمایش تاریکی و دلهره
این شاهکار هرجا بره اون فضا رو واس خودش میکنه ، بلک افغان دیگه از روایح عبور کرده و وارد دنیای مفاهیم شده ، معلوم نیست گالتیری موقع خلقش کدوم مصیبت و تراژدی رو تخیل میکرده.....

اوایل نوجوونی تو روزایی که خودمو تازه داشتم پیدا میکردم این عطر رو خریدم ، فکر میکنم سال 95 بود با قیمت 1.500 میلیون گرفتم.....
اصن نفهمیدم چجوری تموم شد فقط با هربار اسپری بخش تازه ای از خودمو کشف میکردم باهاش ، مارلی هرود دلربا ، تنباکویی با ظرافت و دلنشین که تو فصول سرد مثله یه همدم روح میچسبه به قلب آدم ، با وجود اینکه عاشقشم ولی با خودم قرار گذاشتم دیگه نخرمش ، چون بعضی بو ها رو با بعضی خاطرات باید تو زندگیت جا بزاری تا برات قشنگ تر و عزیزتر شن ، هرود هم موند تو کنج خاطرات ما تا به ابد ، گهگداری از دره باتلش بو میکنم و پرت میشم تو روزایی که هنوز روزگار در عین جوانی پیرمون نکرده بود......

دقیق ترین و بهترین کلون از اینیشیو عود فور گرینتس با رگه هایی مشهود از مارلی هالتان
سراسر شادی و ارامش و حس خوبه اسپری کردنش
ار این تایم به بعد زمان پوشیدنش و حسابی عشق کردن با رایحه معنوی و سرمست کنندشه
کاپیتان برند لطافه از نظر من

عرض ادب سروش خان عزیز
چه شعر زیبایی
بله قربان صد البته قصدم شوخی بود وگرنه که خودم هم اسم اون دستم (:

قوی وخوش ساخته و رند مارکته الان
اما خیلی شیرینه !!!!
اگه لطافه تصمیم نمیگرفت تغیر دی ان ای این کارو با شیرینی زیاد انجام بده قطعا انتخاب اولم بود.
لایق این حجم از تعریف و تمجید هست اما اصلا بلایند بای نکنید و تست کنید
صفر و صدیه و خیلی از ما ایرانی ها با بوی خیلی شیرین مشکل داریم و ممکنه این کار پسندمون نشه

ناکسوس واقعا یه اثر هنریه ، هرچی بیشتر استشمامش میکنم و سعی میکنم ساختار رایحه و ترکیبش رو عمیق تر شم بیشتر هذ میکنم از این همه درستی ترکیب و قدرتش
تو اولین لحظات بعد از اسپری شروع میکنه با ترکیبات لطیف ترش مثل یاس و ترنج (بصورت ملایم ) و وانیل شامه نوازی میکنه و بعد از چند لحظه نمایش اصلیش شروع میشه : ترکیب تنباکو و دارچین وسط میان و رایحه روند جدی تر و عمیق تری به خودش میگیره ، عسل هم مثل یه نسیم ملایم از اول تا انتها تو بیس کار تقربا همراهی میکنه و بخض نبوغ آساش هم دقیقا اضافه کردنش به این ترکیبه که رایحه رو یونیک تر کرده.
حقیقتا زیبا و فریبندس ، اوایل شاید نظرو جلب نکنه اما به مرور تبدیل میشه به انتخاب های اول ، اینقدر این کار با ظرافت و دقت طراحی شده که هیچ برند کپی کاری جرعت نکرده تا الان سمت این کار بره ، انگار میدونن اونقد کار هنرمندانه و خاصه که شکست میخورن و سراغش نیومدن ، همون اتفاقی که برای برادر این کار الکساندریا هم افتاد.
خلاصه که این روزا به من بگن علم بهتر است یا ثروت میگم ثروت چون ناکسوس رو میاره تو کمدت (:

یه ترکیب برنده
حتی یه مشام تربیت نشده هم بو کنه میفهمه با یه کار خاص طرفه ، با اینکه ترکیبات متفاوت توش زیاد بکار رفته اما بیشتر ازش همون بوی مشروبیه رام حس میشه و انگار سنخیت دورادوری با انجلز شیر داره ، اما به اون میزان متکی به این عنصر نیست و رگه های بوته ای و بهار نارنجش رو حس میکنم داخلش ، اینقدر رایحش زیبا و هنرمندانس که بنظرم پرفورمنس پایینشم فدای سرش اصلا (:
و صد البته که برای مصرف روزمره طراحی نشده

از عطر چی میخام من ؟؟
شاید انتظارم ازش متفاوت باشه ، صرفا دنبال خوشبویی و منتقل کردن حس خوب و تمیزی به خودم و اطرافیان نیستم ، من از عطر میخام وجودم و هویتمو فریاد بزنه ، دنبال عطری تو زندگیم میگردم که بازتاب وجود و روحیاتم ، شخصیتم و ابعاد اخلاقیم باشه ، از دیدگاه من عطر باید قبل از خودت شخصیتتو به دیگران معرفی کنه ، عطر باید خیلی زودتر از گفتن کلمه ای ازت یک تصویر از تو توی ذهن دیگران بسازه ، عطر باید مثل چشم باشه ، از توش بشه روحت رو دید و ارتباط گرفت باهاش ، همین موضوع که البته از مفهوم گرایی زیاد من میاد (صد ابته که هرکدوممون که داخل این سایتیم دنبال این مفهومیم و معتقدم از لحاظ فکری انسان های نزدیکی هستیم) باعث شده چندین سال ساعت های بیشمار و مبالغ زیاد صرف این کنکاش روحی و به بیانی دیگه سفر معنوی درونی کنم و بیشتر هرروز توش غرق شم ......
این چنیش هنرمندانه ساهتار یک عطره که میتونه تشابه زیادی به هویت شما پیدا کنه و به شکل یک شخصیت در غالب یک رایحه دربیاد ، کما اینکه بیشمار تو همین سایت درباره کاراکتر عطر ها صحبت شده .
و اما این عطر.......
همونی که میخاستم و دنبالش بودم ، عطری که مهربانی ، لطافت ، انعطاف و عاشق پیشگی و در عین حال سرسختی و صلابت مردانه رو روایت کنه ، چیزی که تاقبل این عطر فقط در شیخ 70 لمس کرده بودم البته با روایتی ناموزون تر و بیشتر با تاکید بر جنبه عواطفی مردانه ، اما این کار ، این ساختار و این ترکیب همونی بود که تو ذهنم بود ، دست مریزاد به سونیا کنستانت بابت خلق این اثر ، یه شاهکار که با کارکتر و چیزی که تو این سن و برهه هستم همخوانی زیادی داره ، تاکید به جنبه های عاطفی مرد در بستر همت و سختی و ارادش ، یه دکانت ده میل و استفاده چند روزش تو شرایط مختلف کافی بود تا بدونم لااقل تا چند سال پیش رو پای ثابت عطرهام بویژه جاهای خاص کدوم عطره.
کاش زودتر پیدات کرده بودم نارسیسو .....

مهربد جان کارش رو تقریبن تو چه سبکی میبنی؟؟
خیلی تعریف این کار رو شنیدم