نظرات | Maxxine
ترتیب نمایش
Chocolate Greedy
لینک به نظر 18 مرداد 1403 تشکر پاسخ به Neroli
سلام جانم..

بلک اُپیوم اکستریم والحق عطر دلنیشینی ست :}

شکلات گریدیِ مونتل برای من یک عطر هزارچهره ست بر پایه ی کاکائو. اعجاب انگیزه که چه طور یک عطر (همین شکلات گریدیِ بلا) می تونه یادآور هرچیز شیرینی محوری باشه الّا اون یک چیزی که بنده ازش توقع داشتم و نامی که با خودش به دوش می کشید.
من چه توقع داشتم؟ یک شکلات محض! در بدوی ترین حالت ممکن... تلخ و شیرین.. با همون بافت نرم، مرطوب، چسبناک و متراکم که به نرمی زیر دندان گاز می خوره، بلافاصله به دندان می چسبه و با ترشح بزاق ذوب می شه و... 🦋 بله.
و شکلات گریدی برای من چه بود؟ غلات صبحانه (چی پُف بالشتی) / اسفنج کاکائوییِ یک کیک صبحانه / شیربرنج کاکائویی؟! / نان شکلاتیِ دوقلوی سه نان زمانی که تشدید رو در مقیاس 3/4م بذاریم بر خمیر ترش مخمر نان اش و 1/4م حفره های شکلاتیِ داخل نان.
در ارفاقی ترین حال ممکن، می گم شبیه به یک تخته شکلات هست که درونش پر شده از میوه خشک های ملسی نظیر کشمش و زردآلو و بر سطح شکلات اش هم گرد سفیدی از کمی کهنگی بسته.
جنس رایحه اش برای من خشک و گَرده ای هست و نه نرم و تازه. ترش بیش از تلخ و شیرین. کاکائویی بیش از شکلاتی و خالی از هر محرکی برای انگیزش ولع.

راستش جست و جوی من برای یافتن اون رایحه ی شکلاتی کماکان به راه هست...
از شما چه پنهان که سرآغاز ماموریت من هم پیشاپیش با انتخاب سمپل همین شکلات گریدی رقم خورده بود و چیز زیادی پس از اون پیش نرفته. چون نام شکلات گریدی صدرنشین لیست ارائه شده ی مردم برای عطرهای شکلاتی/کاکائوییِ صنعت عطر هست و خیلی ها باور داردند که بهترین اش هم هست که خب.. من یکی دلسرد شدم.

حالا برای پیشنهاد به شما.. چیزی در وادیِ " بلک اُپیوم اکستریم، که نرم باشد و غیرشیرین "

همممم...

CaCao Porcelana از Atelier Materi
یکی از باکیفیت ترین عطرهایی که تست کردم و یک کاکائویی به حق باصلابت!
یک سری شکلات بسیار باکیفیتِ گورمه و اشکی شکل هستند که بافت اشون از کاکائوی متراکم و فشرده ست، چسبناک و کمی مرطوب و حساااابی غلیظ، که متقابلا لایه ی ضخیمی از پودر کاکائو سرتاسرشون رو فراگرفته؟
(بافت اش شبیه به قسمت تحتانی شیرینی فرانسوی شکلاتی است.. اگر دیده باشید در قنادی ها. تخم مرغی شکل هستند و چیزی شبیه به بستنی زمستونی بر سر یک تکه تیره رنگ از کاکائو قرار گرفته و غالبا بر سرشون پرچمی با عنوان نوتلا دارند؟)
متاسفم که اسمی برای ارائه از اون شکلات مدنظر ندارم اما کاکائو پورسلانا درست حس تجربه ی اون شکلات هاست برای من.
پودر کاکائویی اعلا که به طرز ماهرانه ای توسط یک نوشیدنی الکلی، بافتی صاف و صیقلی پیدا کرده باشه. درست مثل بافت همون شکلات گمنام!
کمی بوزی/الکلی. غلیظ و اشباع از کاکائو و نرم. کاکائویش هم به جدّ اصیل و پدرمادردار و نیش هست :} یعنی استشمام اش می کنید و عقبه ی شجره ی خانوادگی اش، تا عمق گِل و خاک درخت کاکائویش هویداست. چون خود عطر هم سویه هایی خاکی/گِلی داراست.
... زیباست! و چیزی که نیست؟ لوس و شیرین و گورماند.
به نظرم به آقایان هم خیلی میاد.

Angel Muse از Mugler
در نسخه ی اُ د پرفیوم: کرم شکلات فندقی + خس خس و نعنا هندی.
خدا نکنه این عطر ذره ای ملوس و معصوم خطاب بشه! البته فکر می کنم بشناسیدش.
تعبیر من ازش اینه که دستتون رو به یک کرم شکلات فندقی آغشته کردید و گل و لای جنگلی به نوچی اون کرم شکلاتی چسبیده. درست مثل این که از سطح اون خاک و گِل، در اعماق نوتلا ببویید :} من جدا دوسش دارم. هرچند شکلاتیِ محض خطابش نمی کردم.
اگر تندی پچولی و گَرد و خاک خس خس با شما سر ناسازگاری ندارند، پیشنهاد می کنم امتحان اش کنید. یک کوچولو عجیب الخلقه هست و هرچند شباهتی به بلک اُپیوم محبوب شما نداره ولی شکلات داره و چندان شیرین نیست.
سمپل شرکتی اش هم به راحتی در دسترس هست.

Cosmos Flower از Clive Christian
کاکائو در این عطر حکم سنگینیِ نگاهی داره که حس اش می کنید، اما نمی بینیدش... مثل روح ِه! حضور اش حس می شه، گاه به گاه، تصویری ازش ارائه نمی شه.
اگر از چهارچوب بلک اُپیوم اکستریم قهوه و شکلات رو در نظر بگیریم و جنس رایحه ی کرمی/خامه ای اش رو جیر یا مخمل، کاسمس فلاور مشروبات الکلی داره و سنگینیِ کاکائو و جنس اش هم از ساتن ِه یا نخ ابریشم.
یکی نرمه به جیر و کف خامه، دیگری سُر و لطیف ِه به ساتن با یک جنس بوزی.
شیرین و گورماند هم اصلا!

Yes I Am Delicious از Cacharel
این یکی هم بوی غلات صبحانه می ده! اما این بار غلات صبحانه ی توپی.
کاکائویی و گُلی و مرکباتی... یک مقدار اونجور که باید و شاید در نظرم خوش ترکیب نیومد اما باز هم نام بردن اش ضرر چندانی نمی رسونه اگر احتمال مورد پسند شما واقع شدن رو در نظر بگیریم. البته از سایر اعضای این مجمع نام برده شیرین تره.
من خودم سمپلی ازش خریدم. در گوگل Image جست و جویی کنید.. هست هنوزم گمانم.

Cafe Tuberosa از Atelier Cologne
در کافه نشستید، گلدونی از مریم گلی پیش روی شماست روی میز.. و با خودتون فکر می کنید: " آیا این حجم از مریم برای سایز این گلدون، زیادی نیست؟ و آیا این گلدون برای میز این کافه ی کوچک یکم زیادی بزرگ نیست؟! "
چون گل مریم بسیار داره و کمی قهوه. ضمن هشدار سردرد، در این لیست کنار سایرین قرار اش می دم.

Passeggiata In Galleria Vittorio Emanuele II
این!
چرا فکر می کنم ممکنه این عطر رو خیلی بپسندید؟ :}

Coffee Break از Maison Martin Margiela
و
Buonissimo از Hilde Soliani
این دو شکلات ندارند اما قهوه ی خامه ای گرم و نرمی هستند که بسیار دلچسب ِه. و بونیسیمو از قبلی شیرین تره.

از این نقطه به بعد، لیستی رو ارائه می دم که متاسفانه درست حسابی تا به حال رایحه اشون رو نچشیده ام..
اما به نظرم پتانسیل محبوب واقع شدن رو بسیار دارند! حتی بیشتر از لیست ارائه شده ی من بالاتر :}

Black Phantom و Intoxicated هر دو از Kilian

Velvet Chocolate و Coffee Addict از Theodoros Kalotinis

Dark از برندِ Akro (عطار این عطر، بلک اُپیوم اکستریم رو خلق کرده. بنا بر این اولتراپیشنهادی!)

Pasion Choco از Nishane

Sorriso از Profumum Roma

Dolce Gabbana The Only one 2

Prada Candy Night هم شنیدم شکلات داره و خوش ساخت و محبوبه!
البته گیر آوردن این یکی در هر سایزی گویا پرمشقته! فکر می کنم توقف تولید شده اگر اشتباه نکنم...

قریب به اکثر عطرهای نام برده سمپل، دست ریز یا تستری گوشه کنار کشور ازشون قابل تهیه هست فکر می کنم. یعنی امیدوارم ")) حداقل خیلی هاشون تا به الآن به چشمم خوردند.
می تونید هر یک رو برای تست مدنظر داشته باشید و شکلات گریدی رو هم نیز. اتفاقا تا همین دیروز سمپلی ازش جایی حی و حاضر دیدم. ضمن این که می دونم گفتن چنین چیزهایی در جایگاه من نیست، ولی خواهش می کنم خدایی ناکرده هیچ یک از این پیشنهادات رو بلایند بای نکنید :)
کار خوبی نیست. و مردم به ندرت افسوس نمی خورند.
بله.
ایام به کام...
22 تشکر شده توسط : Golnoosh TIMELESS
Yes I Am

شیرعسلی + وجوهاتی آبنباتی از تمشکی فراملیح.

من یک بقچه ی لوازم آرایش دارم که جنس پارچه اش از کتان هازان ِه، سوزن دوزی هایی ریز و برجسته داره از گل و غنچه هایی رنگارنگ و پرجلا. رنگ تعدادی از اون غنچه ها سرخابی و گلبهی نئونی! 💟🌸
این عطر من رو یاد اون می اندازه... بی هیچ منطقی :)
جنس رایحه اش برای من درست مثل لمس اون پارچه هست.. نرم، خامه ای، به رنگ هلویی روشن؛ و تمشکی آبنباتی که درست مثل اون ریزغنچه ها، گاه و بی گاه پراکنده در اون بستر نرم و شیری زیر لمس دست سوسویی می زنه.

عطر نازی ِه....

هرچه اون خواهرِ Fabulous اش، با من ناپخته و شنگول رفتار می کرد و دهان شاه توت لوس اش حسابی بوی شیر می داد :) این خانوم افتاده و محجوب ِه.
جوان و بی افاده، کم هیاهو، ملیح، عامه پسند و کاربردی.

من خود نمی خریدمش... احتمالا. اما خدا داند که چه کیف ها از هدیه گرفتن اش می کردم :)
شیشه ی بانمک بی کلاس اش هم به مذاق ذهن مینیمالیزم-گریز من خوش اومد.
خلاصه.. پیشنهاد می کنم هدیه اش بدید. بعید می دونم خاطر اغلب دخترخانوم ها رو آزرده کنه.
20 تشکر شده توسط : Golnoosh Baby reXa
Yes I am Fabulous...

یک سری توت سیاه رو درست در نقطه ای پیش از رسیدگی کامل گیر بیارید.. غرقِ یک قوطی شیرعسلی کنید و هنگامی که قاشق رو می چرخونید، شامه رو بهش بسپارید که یقین دارم سیر این عطر چیزی دورتر از سیر حصول این معجون نیست.
چون به محض اسپری، مشتی توت سیاه دارید در عنفوان جوانی!
با همون بافت سفت و رِفت بدنی و تیزی و ترشروییِ خودسرانه ی مقتضای جوانی.
تر و تازه، ترش بیش از شیرین، حسابی آبدار.
شیرعسلی از این توت ها یک کرم شیرین غلیظ می سازه، غلظتی که رفته رفته با روغن فندق رقیقی به تعادل می رسه و رایحه ای حاصل می کنه که روی پوست درست مثل یک لوسیون شیری/کرمی ترش و شیرین هست که با عصاره توت سیاه و روغن فندق تقویت شده باشه.

جالبه که ترشی توت ها، در غلظت شیرین این شیرعسلی، کم می شه در سیر عطر اما محو نه!

مشکل من هم باهاش همینه! ترکیب شیر شیرین تغلیظ شده اش با ترشی سیه توت ها وصله ی ناجوری از آب در اومده که من از وسواس به خرج ندادن سرش در عجزم!

یک بستر دنج و نرم آجیلی، شیری/Lactonic + میوه ی لوسی ترش و ملس و آبدار = فبها! یک گورماند.. از Best of Both Worlds هاه؟
خیر!
هم خدا هم خرما؟ ای ناقلا :} نتیجه این یکی طمع هم شد سوءهاضمه.

بعد از دیزل لاوردوز تَتو (دیزل قلب کبود 🖤) و سو اسکُندل! خانومِ ژان پُل گوتیه باید حدس می زدم ایده ی این ترکیبِ شیری ملس در عطرها غالبا قشنگ تر از اجراشون از آب در میاد.. (حداقل برای من) چون اون دو هم رویکرد مشابهی داشتند. هرچند به نظرم یکی از اون یکی خوش ساخت تر.

خب توت سیاه و اون لیوان شیر رو من خوندم در لیست نُت ها.. آیا رهگذران اطراف من هم می دونند این شیرِ کرمی فندقیِ ملیح ما، توتی داره تر و تازه، ملس و آبدار... و شیر فاسدی نیست روی پوست ما؟ من خودم هم تو عمر 1.2 میلیِ سمپل این عطر به طور قطع به خلاف این قضیه نرسیدم.

بد نیست ها! ابدا! اما من لاوردوز تَتویی داشتم که زیبا بود.. اما امان از مواقعی که بسته به شرایط روی پوست و پارچه ترشرویی می کرد. بافت اش هم که از قبل شیری...

چی بگم... مردم انگار خیلی دوسش دارن. خیلی خیلی زیاد.
می گفتند رایحه اش آدامسی ست. من که ندیدم والا!

خواهر بزرگترش ( Yes I Am... ) حامل همین ژنتیکه بدون این توت سیاه... و نازه.
خوش ترکیب و گیرا.
جفتشون هم خجالتی برخورد می کنند در اجرا. کم هیاهو و کم سر و صدا. ایشون زیرصداتر اند البته. یا بهتره بگم تیزصدا؟
3/4 ساعت بقا روی پوست و پراکنشی واضحا بهتر از بقا.
20 تشکر شده توسط : الف ش کامیار فخر
Loverdose EDP
لینک به نظر 28 تیر 1403 تشکر پاسخ به Kambiz
آقا کامبیز، سلام ها!

به شامه من، لاوردوز از اون خوشگل دخترهایی ست که مسلکی بشاش، اسپُرتی و مفرح دارد.
صورت تر و تازه، برق لب، لاک اولترا متالیک در طیف جیغ و روشن که روی آدامس لیمو توت فرنگیِ تری دنت، ماءالشعیر فریز استوایی می نوشه و اگر وِیپ میوه ای اش دم دست نباشه، سیگاری روشن می کنه منتول. (عا.. شما بپذیرید از ما با برچسب این حذر: 🚭)
راستش جنس رایحه اش برای من یادآور همه ی این هاست! بطالت و فراغتی پر زرق و برق که چه قدر هم به تابستون خوش می نشست :}
اما لاوردوز دختر گرمایی ای هست. پرانرژی و بی تاب!

شروع عطر پره از وجوهات ملس و اسپایسی، سینثتیک/مصنوعی. ( ذهن من ناشیانه و دم دستی این جنس روایح رو ارجاع می ده به جنس اغلب نوشیدنی های گازدار بی نام و نشان ) به نقل از فرنگی ها: Crisp ✨
اما... :)
وانیل و یاسِ کهربای عطر، توامان متکلمان وحده ی اول و آخرند! پرحرف و بسیار هم رسا صدا.
و این تعبیر ناشایست و پرکاربرد من رو ببخشید، اما در گرما، اون هم گرمای بی ابای خاورمیانه ی ما، این عطر حقیقتا می تُرشد! اشباع و پرهیاهو و کلافه هم می تُرشد...

در کل سه گانه خواهران قلبی دیزل، دافی دخترهایی هستند که پاییز به وجد میاند و گذرِ روزشماری شش ماهه رو با خودکار معطر اکلیلی روی تقویم خط می زنند. اما بیش از اون فقط اسقاطی می دهند!
17 تشکر شده توسط : فرهاد هاشم پور
Aqua Allegoria Flora Salvaggia

قاچی از هندوانه، قاچی از ملون، یکی دو قلم مداد شمعیِ بنفشه و کمی مشک برای تعدیل غلظت...
همه رو بریزید در یک مخلوط کن، مخلوط رو بریزید در جام کوکتل، لب جام رو *مارگاریتا وار* نمک سود کنید ( نمک سود مسلما کاربرد درستش نیست ولی فعلا چرا که نه؟! )
خطابش کنید گل های وحشی چون صدا زدن نامش بسیار فیاض بخشه.
فقط کافی بود پاش به بار سرد کافه رستوران ها باز بشه.. خودم تا سه ماه آینده مشتری پر و پا قرص اش می بودم.

جنس بنفشه اش به لمس شامه ی من شمعی و واکس گون ِه. البته فکر می کنم بازیگر نقش واکسی مسلک اش زنبق باشه در حالی که سخنگوی رایحه خود بنفشه. چون می گن زنبقه که این کارا رو خوب بلده؛ پمادسازی ها، ماتیک سازی ها.. شمع و واکس بازی ها...
این حال بویایی بنفشه هم اینجا یک مقداری القا کننده ی اون گوشته ی کال سفید، حدفاصل پوسته و هندوانه ست. چون از سطحِ اسپری شده ی رایحه، هندوانه و ملون آبدار رو می چشید تا برسید به همون بافت گاز زدنی. همچین انگیزه ای هم ایجاد می کنه... که گاز بخوره!

تغییرات واضحی نداره.. سر و ته اش یکی هست و هرچه هست ملوس و دل نشینه.
کلیت رایحه نه چندان گُلی ِه، نه آنچنان شیرین. نه چرا.. گُلی هست.. ولی نه از اونجور گُلی ها.
ساحلی/کوکتلی/جوسی القابی اند که من براش انتخاب می کردم. به طرز یواشی نمکین، ظریف و کمرباریک و بشاش!
تعبیر " آبِ روی آتیش " فاطیما خانم حقیقتا به جا بود :}

جالبه مدت مدیدی طرفدارش نبودم! سال پیش زمانی پوشیدمش، حوالیِ سر و گردن. مغزم فرمان دوش می داد! چون یادمه اون هنگام تعبیر آب هندوانه ای داشت که در سهل انگارانه ترین دستپاچگیِ ممکن روی خودت خالی کرده باشی.

پخش و ماندگاری یواش و کماکان با کیفیت و درخور. منظور؟ ماندگاری خوبی داره با توجه به ساختار 70% جنس آب اش، و بُرد پراکندگی اش از پوست هرچند کوتاهه، اما خب حرفش رو می زنه تا چهار پنج ساعتی زمزمه وار... من فکر می کنم همینجوری هم بیشتر بپسندمش :}

اصلاحیه: گفته بودم چیزی حوالی 4/5 ساعت ارائه داره. خبط محض بود! امروز صبح مجدد پوشیدمش، حوالی 9 صبح... ساعت 11 رو رد کرد و دیگه خبری ازش نبود. تمدیدش کردم با سه پاف بیشتر در همون نقطه پیشین، روی پوست، شاید نیم ساعت به ماندگاری اولیه اش ارفاق شد. خلاصه.. اجرا بی اجرا.
31 تشکر شده توسط : هاشم پور Golnoosh
Dali Wild
لینک به نظر 17 خرداد 1403 تشکر پاسخ به nazanin
نازنین اصیل و بامرام خوش نویسم...
خوشحالم که برای بی افاده دخترِ جوون پربار تصویری دارم.. و تصویر هم از اصالت و زیبایی بارها سرشارتر از چیزی بود که می تونستم متصور شم! اوففّ :}
صدها سلام

ماده چیتای پارانوید؟ you know it hits close to home... (برگردونی نداشتم/شرمنده)
آخرین بار که به اون ندای غریزی گوش سپردم چنان دستی از من تو حنا رفت که لک اش با سیکازوم و ضماد ابریشم و عسل کماکان بالقوه پا بر جاست.. تا آرنج، نمادین. لک اش بر پوست و داغ اش بر دل..
می گفتن ph حنا اسیدی ست! من زیر بار نمی رفتم.

من تک تک سرنخ ها رو، مو به مو، روی نقشه ی " نحوه ی وصول به ماده یوزِ شیدای درونی 101 " اجرا کردم. همه ی راه هام به بیراهه زد. آخه همه اشون چک پوینت داشتند ...و High Credentials

حالا هم نیمه شب ها به " قدرت تلقین " باور میارم، سپیده دم کمر همّت می بندم و غروبا.. غروبا جوهرِ سیاه خط اشک هام از روی صورت می شورم. گاها با کف، بعضا با سیم!

این تعریف از جانب نازنین شما، برای من بسیار اخلاص و ارادت برانگیزه. و اگر غیبت و کوتهی من رو در دادن پاسخ درخور و به موقع به پیام پرمرام دلگرم کننده ات بر حساب بی اعتنایی من بذاری، فرشته ی سرشونه ی چپت طوماری خواهد داشت با خدا. چون بسا دور از حقیته! بله.

به یاریِ هرکس که صلاح می دونی بنویس که گمونم ما زبون هم رو خوب می فهمیم.. 🦋🥂💫
15 تشکر شده توسط : TIMELESS فرهاد
LolitaLand
لینک به نظر 17 خرداد 1403 تشکر پاسخ به شکیبا
خانم شکیبا..
سلام و عرض ادب.

لولیتالند لزوما به خیره سریِ 540 نیست! کمی بی افاده تره به نظرم. ولی صداش متقابلا رساست، خوی اش لجبازه و نبات داغ اش سوزنده و مهلک (برای شخص من، مسلما) باکارات روژ صدای نبات داغ اش بم ِه و لولیتالند تیز جیغ جیغ می کنه.

ولی من حکمت کار عطارها رو نمی فهمم... روایح دست پرورده اشون، هرچند متغیر در ارکان ساختار، عجیب ژنتیک مشابهی دارند! مثلا شما آلبالو و گیلاس و... نمی دونم ..ارکیده ی ملوس و وُدکا رو هم به آقای کرکجان بسپرید، یک یُد نوچ غلیظ گستاخ جایی روی پوستتون در سیر روایت عطر ذوب می شه!

(هواخواهان محترم 540 ها و امثالهم... این خرده سلایق و ابراز نظرها، پرواضحه که نه زیر سوال بردن خبرگی آقای کرکجان هست و نه اعلان جنگی با شخص شما عزیزان، پوزش من رو پذیرا باشید که 540 واقعا رفیق من نیست.. حداقل نه فعلا :)
30 تشکر شده توسط : marjanmohamadi فرهاد
Chocolate Greedy
لینک به نظر 17 خرداد 1403 تشکر پاسخ به کامبیز سخی
جناب آقای سخی... حقا که سخی و بلندهمتید! 🦅🌄🌠
سلام..
از مهر شما بسیار دیده و شنیده ام گوشه کنار این مجمع.. بارها. از خوش نیتی بی بدیلتون، از فرهیختگی چه بسا خاضعانه تون، از محبت فرّارتون که جنسش تماما از پارچه ی پولیشی اعلاست به رنگ شیری، نویدبخش و دنج، معطر به وانیل، زنبق و کشمیر. خوش خلق، اصیل و بسیار بسیار لطیف.

من رو یاد پدر عزیزم می اندازید.. مأمن، حامی، مسالمت جو، بردبار و پذیرا... بسیار پذیرا! 🕊 آبی نمی پاشید به آتیش شوق نونهالان :} (نه که مرتبط، اما ایشون هم مثل شما کُردند :)

سایه ی گرمتون بر سر همه ی ما برقرار❣
25 تشکر شده توسط : فرهاد هاشم پور
Black XS L'exces

اگر هیبریدی مهندسی شده از رز و یاس وجود داشت و شما تحت تکلف قانونی مراقبت ازش، به منظور جلوگیری از اکسید شدن اش پیش از موعد، چند قطره مرکبات می چکوندید سرش و در نایلونی زیپ کیپ می ذاشتیدش یخچال و با قسم قسم صلوات می سپردیدش به دست خدا.. یحتمل بویی شبیه به بلک ایکس اِس لِ'کسِس می داد. پس از گذشت یک ماه، در آستانه ی انقضا!

هاله ی رایحه اش یادآور بخورِ خفته و نموری ست که از استهلاک یک گل مجهول الهویه برخاسته باشه. مثل گازی که در نتیجه ی گذر زمان از تحولات شیمیایی میوه جات تراوش کرده باشه. چیزی که در ابتدا بشاش و مطلوب بوده و شما دیر بهش رسیدید.

یاس و رز این عطر برای من به طرز گیج کننده ای غیرقابل افتراقند. یعنی سعی می کنم به تصور رز اش برسم و تهش یاس ه؛ سعی می کنم یاس اش رو پر و بال بدم، نتیجه یک رزه... گویی از تنه ی شاخه رز اش گلبرگه هایی از یاس جوونه زده باشن چون نهایتا نه رز اش اونقدرا رزیه و نه یاس اش چندان یاسی. همگن و کماکان ناآشنا. ولی در عوض شکوفه ی پرتقالی می داشت اصیل و نژاددار، مرکباتی و سبز که نفس باطراوت و ملیح اش اینجا توسط گرد فلفل سیاه خفه شده. گس تره.. تیزتر و تلخ تر. تحت فشار و خسته!
حالا نرولی از اولشم خیلی آبش با پوست من تو یک جوب نمی رفت. ورژن ترشروی خسته روح اش بماند.

راستش ابتدای این عطر من رو هلاک می کنه.. حال و هوای عطر کمی کلافه و گرفته ست به برداشت من. پوشیدنش برای من حس سایه ای داشت که دائم سعی می کردم قدم ازش بیرون بذارم و نمی شد.

وانیل خوش خویی همواره دست نوازشی بر سر نرولی مصیبت زده و هیبرید گلگون و متقابلا دل من می کشه ولی خب فضای عطر بیش از این ها برای من ماتم زده ست. راستش حرفش رو من نمی فهمم، مثل نرولی زبون بسته اش گنگه. البته بسته به سلیقه و سناریوی شما این حال ممکنه جور دیگه ای تعبیر شه. شاید خودم هم جور دیگه ای این عطر رو لمس می کردم... اما خب، من یک میل سمپل داشتم و یک روز پر تشویش. فکر نمی کنم دلم بخواد پرونده ی لِ'کسِس رو بیش از این با خودم کنکاش کنم. مال من نیست. مثل خیییلی از چیزها.

بنا بر این اجحاف احتمالی من در حق این سیه XS رو ببخشید، بخشیش از بدبینیِ پسا استیصاله... لابد.. اما این رو بگم که به طرز نامحسوسی برای من یادآور ژیوانشی پِلِی های زنانه ست. نسخه های ای.دی.پی و به ویژه ای.دی.پی اینتنس. خیلی اندرونی البته.

مثلا اگر دخترخانومِ پلِی اینتنس، زیورآلات درخشان استیل اش رو در میاورد، لاک های متالیک براق اش رو پشت بند خط چشم دنباله دار بنفش رنگش پاک می کرد و پوشش اسپرت پر زرق و برق اش رو پی نقطه عطفی در بامداد شبی مالیخولیایی، نمادین آتیش می زد، لابد بلک ایکس اس لِ'کسِس زاده می شد.
با چشمان سرمه کشیده، بالغ و بی تفاوت، ناخن هایی تا ته جویده شده زیر بار استرس بر نوک انگشتانی که پیوسته و بی اراده بازی می کنند با بند بلندی از آویزی به سینه آویخته از یک هیبرید رزِیاس، محبوس در قلب رزینی ترک خورده.

حسادت برانگیزه که سناریوی من با این عطر فرسنگ ها دورتر از سناریوی زیبای عزیزان نقاد پیش از من رقم خورد. شاید ندای بلوغ همینه.. اما من بهش می گم زمان می تونه همه چیز رو خراب کنه!
21 تشکر شده توسط : فرهاد هاشم پور
Lolita Lempicka
Mon Premier Parfum 2020

نسخه " Mon Premier Parfum " در سایت درج نشده، البته چندان لزومی هم نیست چراکه محتواش با نسخه مادر، یعنی لولیتا لمپیکا 1997، در غایت مویی نمی زنه.. یا شاید بهتر باشه بگم بنا بوده مویی نزنه. (هاه.. خودشونن)
حداقل پرواضحه که رخت شیشه اش بی ریخت تر شده، قبول ندارید؟

ریفرمولیشن عافت همه گیر بدی ست!

این ورژن 2020، دُز بالاتری از گیلاس و پرالین داره. آبدارتره، شیرین تره. گرد و غبار پُرزگون نازنین بنفشه و زنبق اش رو حسابی تکوندند و سرپوشی بر سر اون خوی فاخر و فرازیبای دارویی/Medicinal نسخه 1997 گذاشتند. حسرت!
مخمل بنفش رنگ نسخه 1997، حال یک ساتن ه از جنس پلی استر. صیقل خورده به لطف الیاف مصنوعی، لیز و برّاق و عامه پسند.
بگذریم...

Trivia of Nostalgia (:
ورژن 2020 رایحه ی دوری از لبلوهای گیلاسی نداره. یادتونه؟ Labello Cherry Shine؟ ( این یک پوئن + نوش جانش )
ورژن 1997، جایی در بطن ساعات پایانیش یادآور بوی پاکت خالی کاغذی خمیردندون هاست. خیلی زیرپوستی البته؛ اگر مثل من از این بو لذت می بردید یحتمل ردش رو رو هوا می زدید. دارویی، با همون شیرینیِ مبهم و گس گمنام کاغذی.
15 تشکر شده توسط : فرهاد هاشم پور

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan