ارادت، بله کاملا همینطوره.
لالیک شخصا یکی از برندهای محبوب منه که کارهاش به نسبت قیمتش ارزش بالایی داره. از این حیث شاید لالیک رو بشه به کاسیو توی دنیای ساعت تشبیه کرد ;-)
این کار هم اگرچه محصول ناموفقی در کارنامه موفق این برند محسوب میشه اما قطعا ارزش و اعتبار برند رو زیر سوال نمیبره.

نه اثری از تندی و تازگی ترنج، نه هیجان و تیزی حضور فلفل و نه حتی دریافت حس چوبی و خاکی وتیور و روایح چوبی.
درمقابل آنچه که لالیک لِ اینسومیس بیش از همه به مشام می رساند فضایی وانیلی است که به نظر نت هایی مثل نارگیل و شمعدانی آن را همراهی می کنند که البته نام هیچ کدام از این ها در نت های تشکیل دهنده نیامده است، از همین رو احساس فریبی به آدم دست می دهد که آنچه میخواند با آنچه استشمام می کند و با آن مواجه می شود همخوان نیست. مشخص ترین نت عطر از میان نت های معرفی شده، رگه ای ملایم از ریحان (شاید با همراهی سالویا اسکلاریا، چون با رایحه دقیق این گیاه آشنایی ندارم) است و نیز ردپایی ضعیف از پچولی.

همونطور که جناب احمدزاده هم گفتند عطری الکن و بی توفیق با پرفورمنسی ضعیف است که بعید است در خاطر بماند، برجسته ترین ویژگی آن را میتوان بطری زیبایش دانست!

دانهیل آیکون، رایحه ای زیبا که من رو سر ذوق آورد.
کیفیت مواد به کار رفته و تغییر محسوس نت ها و آکوردها باعث شده با کاری به واقع ارزشمند به نسبت قیمت اون مواجه باشیم. شروع کار فوران ترنج و فلفل هست که کاملا حس تازگی رو منتقل میکنه، کمی بعد بهارنارنج بیشتر حس میشه و هل وارد میدون میشه و ترکیبی بسیارزیبا رو در کنار فلفل میسازه (هل تا انتها ما رو همراهی میکنه). لوندر در اینجا تنها به قصد تلطیف رایحه بکار رفته و حس صابونی منتقل نمیکنه. عود علی رغم حضور اسمش به عنوان یکی از عناصر بیس نت، احساس نمیشه. زنبق و چرم اما به صورت ملایم و ضمنی از میانه کار همراه هل میشن تا آکورد فلورال و چرمی بیش از پیش مشخص شه و جنبه ای شیک و موقر به عطر بده و رایحه کاملا از حالت ادویه ای (با محوریت فلفل) خارج شه.
بیس نت و درای داون کار زیباترین بخش این اثره.
رایحه در شروع تا حدی یادآور دکلریشنه اما بعد از گذشت حدود یک ساعت کاملا راه جدایی رو در پیش میگیره.

اگر وجه پودری تر، شیرین تر و لطیف تری انتظار دارید سراغ اینتنس برید. اما اگر دنبال این هستید که این تم پودری با کمی جدیت و زمختی و تلخی و مردانگی بیشتری همراه باشه و پای چرم هم به میون بیاد پارفوم رو انتخاب کنید.
برای من پارفوم جذاب تره

اگر به مشام ما و در نگاه ما رایحه‌ای در حکم «زباله‌ای عذاب‌آور و مشمئز کننده» باشه، طبیعتا در بهترین حالت باید نمره صفر برای رایحه بگیره (اگر منفی ندیم). اینکه با چنین توصیفی بهش نمره ۴ دادید تناقض جالبی هست!

خوشبوی سردرگم!

کنزو پور هوم، عطری با ترافیک و فشردگی بالای در نت ها، به گونه ای که امکان تجزیه و تحلیل نت ها را تا حد زیادی (حداقل برای من) ناممکن می کند. علی رغم تعدد نت ها، بوی هیچ نت(های)ی غالب نیست و تنها میتوان آکوردها و فضاهایی از رایحه ها را احساس کرد. تم اصلی کار آبزی-دریایی است که البته شیرینی مشخصی از ابتدا تا انتها همراهیش میکند و هر چه جلوتر می رود کمرنگ تر می شود. همچنین شوری ملایم و ضعیفی را نیز میتوان حس کرد. کمی هم تم چوبی در پس زمینه وجود دارد اما علی رغم حضور نت های گلی، اثری از روایح فلورال نیست. در مجموع برای من عطر بلاتکلیفی در مسیر باز شدن رایحه و بروز نت هاست و با توجه به پرفورمنس پایین ارزش خرید ندارد.

سلام دوست عزیز، اینکه کدوم بهتره امری سلیقه ای ست. اما درباره تفاوت این دو عطر: اگر شیرینی کول واتر رو به حداقل برسونید و وجه آکواتیک خیلی بیشتری به اون تزریق کنید و کمی تلخی و گسی اضافه کنید، و طبعش رو هم کمی خنک تر کنید، بوی کول واتر ویو براتون تداعی میشه. به نظر من کول واتر عطر عامه پسندتر و safe تری نسبت به کول واتر ویو است و ریسک خرید پایین تری داره. در عین حال اگر مدت زیادیه از کول واتر استفاده میکنن و تکراری شده براشون، و به دنبال رایحه ای در همین سبک اما مدرن تر، تلخ تر و دریایی تر میگردند کول واتر ویو میتونه گزینه مناسبی باشه.

جناب سخی نازنین
درودها و ارادت‌ها :)
دل به دل راه داره، شما از دوست‌داشتنی‌ترین‌های عطرافشان هستید (به شخصه از عوامل ارتباط و علاقه بیشتر من به دنیای روایح بوده و هستید) ❤

من هم نوروز رو تبریک میگم به شما، امیدوارم بهار طبیعت مصادف با بهار و طراوت روح باشه که البته برای شخص شما که اهل دلید قطعا همینطور هست.
ممنونم از توضیح‌ و اصلاح‌تون، مثل همیشه یاد گرفتم از شما 🌹
به امید روزی جایی دیداری حضوری :)

شراب تلخ می‌خواهم که مردافکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش

کمند صید بهرامی بیفکن، جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا، نه بهرام است و نه گورش


عطری که برای من ترسیم‌گر مردان سرد و گرم روزگار چشیده‌ست، آنان که گرگ باران دیده‌ اند، قول‌شان سند و نگاه‌شان پرمهر.
در عین جدیت، مهربان و سخاوتمندند.

ایسپازون، عطری کلاسیک، مردانه و‌ رسمی. تلخ و گیاهی.
بوی خوش اعتماد و تکیه‌گاه بودن.

اگر رسمی‌پوش هستید، به روایح کلاسیک علاقه‌مندید و نیمه راه جوانی رو طی کردید، به ایسپازون فرصت آشنایی بدید، شاید همراه همیشگی‌تون شد.

(نمیدونم توقف تولید شده یا نه، ولی ظاهرا خیلی کمیاب شده متأسفانه)

ببخشید که با تاخیر جواب میدم، الان پاسخ‌تون رو دیدم.
درسته، پوزش بابت سؤبرداشت که البته ناشی از ایهام این کلمه توی جمله‌تون بود 😅

امیدوارم که همیشه امکان پوشیدن و لذت بردنش رو داشته باشید ببرید