رنگ چشمات یه رنگ مشکوکه ، رنگ مچبند و شال شورشیاس
هر نگاهت شروع یه سفره ، اخه چشمت خلاصه ی دنیاس
میرزا کوچیک هنوز نمرده ، تو جنگل چشم تو کمین کرده
باز داره نقشه میکشه واسه ، ساختن یه جهان بی برده
یه سیاهکل چریک تو چشماته ، وقتی اخماتو میکشی درهم
ابری میشه هوای سیسنگان ، وقتی که گریه میکنی نم نم
رنگ چشماتو از کی دزدیدی؟ شاید از گربه های ایرانی
رویا خوبه با مزه ی چشمات ، اون دو زیتونِ سبزِ لبنانی 💜👌🏼

من رویایی دارم - شعر خلاصه ی دنیا از یغما گلرویی.


فلورابوتانیکا یک عطر بسیار با طراوت ، ساده ، شاد با رایحه ی فلورال رزی سبز تلخ و معتدل که هیچ دروغی تو چشماش نیست و ابری میشه هوای سیسنگان وقتی که گریه میکنه نم نم 🌹 اگر شما یک خانم معلم جوون هستید یا دبیرستانی مهربون یا یک مربی زیبای مهدکودک یا دانشجوی خوشحال این عطر میتونه خیلی بهتون بیاد. چه حرف خنده داری زدم ما که دانشجوی خوشحال نداریم 🥀🌻 :)

صبا جان سلام. 🌹 شوریده ی هنر ها و فلسفه ها و زیبایی ها هستی و این پریشانی همونه که عاشقان دارن و ما میبینیم و میفهمیم و لذت میبریم. خودت عاقل ترین هستی اما میخوام به عقلِ جوانه ها کمی عنصر تجربه اضافه کنم و خودم و تو و تمام جوون های عطرافشان رو به مهمانی یک جمله ی کوتاه از اقای کامبیز مهربان ببرم

_اگر دانایان بی اهمیت بشمرند ، پس بی اهمیت میشود_

تصور کن همین شب گذشته اگر این قانون رو رعایت میکردیم تا همیشه اون پیغام زشت برای خودش تنها اون گوشه میوفتاد. اقای کامبیز راست میگن ما باعث دیده شدن زشتی میشیم وگرنه خودش به تنهایی هیچ غلطی نمیتونه بکنه. صبا جانم اگر حاشیه دست از سر ما برنمیداره پس بیا ما باهاش قهر کنیم :) 🖤🌻

زمستون سر برسه و با همه این چیزایی که نوشتید تو خیابون پهلوی دل و جانی تازه کنیم 😭 چه زیبا کشتید مارو با این جمله. دل و جانی تازه کنیم 😭👌🏼🌹به قول مسیح _گوی شیشه‌ای گفت بهار نزدیک است! اگر بگذرد این زمستانِ بی‌بندوبار... آخ که اگر بگذرد و اگر که برگردد خورشید هرچند فرورفته در غروب_ لذت بردم. انگار نور امید به قلبم تابید ممنون ممنون 🖤🌻 :)

هم اینک سالار کلوچه با حفظ سمت قبلی یعنی ریاست شورای بلایندبای به عنوان سفیر صلح و دوستی هم انتخاب شد 🦋🌿🐦😅 چندمین باره که میبینم دنبال ارامش و دفاع از حقوق دیگران هستید و جا داره ازتون بابت این حسن رفتار تشکر کنم. ممنون 🌻

اونجا کمونیست ترین سرخپوست های تاریخ می شدیم 👌🏼 بقول بعضیا بیشتر لطفا بیشتر جمله باید از جان خاکستر بیرون بیاد 😎😄 هر چقدر دیشب سوت و کور گذشت امشب داره قضیه به سمتی میره که انگار قراره وایکینگا حمله کنن 😅 آقای امیر ای ایستاده با چپق شکسته لذت بردم 🌻:)

از دور نگاه نکن بیا جلو 🖤 نازنین عزیزم سلام بعضی وقتا تایید نهایی متن ها خیلی خیلی طول میکشه برای همین نوشته های زیادی رو هم تلمبار میشن و باعث میشه اعضا محترم از خوندن یه سری نوشته ی زیبا و مهم تقریبا محروم بشن. امیدوارم این اتفاق برای نوشته های شما و خانم پرنیان عزیز که برای عطر Atkinsons - 41 Burlington Arcade نوشتن نیوفته 🌻🌻 :)

We don't need no education
We don't need no thought control
No dark sarcasm in the classroom
Hey teacher leave them kids alone
Hey teacher leave us kids alone
Hey teacher leave the kid alone
Pink Floyd 🖤


ما نیازی به اموزش نداریم
ما نیازی به کنترل ذهن نداریم
نمیخوایم تو کلاس درس بهمون ریشخند و طعنه بزنن
آهای معلم دست از سر اون بچه ها بردار
آهای معلم دست از سر بچه های ما بردار

آهای معلم بد چقدر جریمه باید؟
اون بچه رو تنها بذار 😔💔🥀

شب هنگام که در قطار پر از مسافر خواب به چمشش نیامد دریافت که در واقع در جستجوی دوران کودکی خود، قصد دیدار وطن کرده است. امیدوار بود در آن کوچه های قدیمی نشانه ای بیابد. درگاه خانه ای، برج و بارویی، چشمه ی آبی، چیزی که مایه ی شادی یا اندوهش شود. شاید بتواند در آینه ی آن خود را بازیابد!

داستانی برای تاریکی _ راینر ماریا ریلکه
این هم یک ریویو تخصصی برای این مادربزرگ زیبا که بوی بی قراری یک ادم گمشده رو میده. کسی که در قطار پر از مسافر خواب به چمشش نمیاد و با خودش فکر میکنه یک بهانه میخواد برای برگشتن تا شاید بتونه در آینه ی گذشته دوباره خود را بازیابد 🌻:)

آقای محسن سلام. بسیار بسیار لذت بردم. واقعا ممنون 🌷🌹 اون قسمت که چند خطی از جناب آقای جعفری بزرگوار دوست شریف و پاک سرشت خودتون نوشتین خیلی برام تاثیر گذار بود و از درگاه خداوند دانا برای ایشون آمرزش و آرامش رو طلب میکنم و برای شما و همه ی دوستان چه اونهایی که مارو دوست دارن و چه نه ارزوی سلامتی دارم. امیدوارم خدای عادل از سر تقصیرات و خطا های همه ی ما بگذرن 🌻:)

آقای محسن هنرمند سلام. تو این 10 15 روز رفتارایی دیدم و جملاتی خوندم که واقعا در عجبم از این موجود دوپا. حضرات مینویسن که برخی دنبال به رخ کشیدن ادبی هستن. ایا فکر نمیکنن _به رخ کشیدن_ یا _فروش اطلاعات_ الزام دیدار و برخورد داره؟ به رخ بکشن و بفروشن تا چه چیزی بردارن؟ از عادت های رایج و بد ما _ایرانی ها_ گله مندن اما کلام خودشون برامده از رایج ترین و خیابانی ترین ضداخلاق های تمامیت خواه و مداخله جویانه ی ساکنین خاورمیانه ست. درد اینجاست دوستانی که ادعا میکنن عاشقان فلان نویسنده و ایده هاش هستن هم چنین خطاب هایی رو میپسندن. ای داد که اخر ندانستن عشق را مرزی نیست. آقای ادموند رودنیتسکا مستر عطرساز میفرمایند _عطرسازی به خودی خود با شیمی در ارتباط نیست و عطاری که فقط بر اساس شیمی کار میکنه بیش از یک نقاش که رنگهای شیمیایی رو مخلوط میکنه نخواهد بود_ به اندازه‌ ی یک نگاه کوتاه با قلم آقای سلطان همراه بشیم؟ جملات رو عینا کپی میکنم. _در شرح عطرهای لارن مزون باید قلم را به بالاترین حد جنون رساند که از تحمل خیلی‌ها خارج است........ خطابم جمعیتی هستند که توقع دارند درباره شاهکارهای لارن مزون به جای نوشته‌های سخت سراسر جنون از این یاداشت‌هایی که می‌روند هرم بویایی می‌بینند بعد میان درباره‌اش می‌نویسند الان این بو می‌ده بعد اون بو می‌ده بنویسیم حالا خود لارن مزون معتقده تا کسی دیوانه نباشه نمی‌تونه سر از عطرهای من در بیاره؛ ما عاشق داستان‌هایی هستیم که پشت عطرها هستند همان‌ها که وقتی تعریفش می‌کنیم صدای نسل فست فود در میاد_ این نویسنده های زیر زمینی و ناشناخته ی دیوانه رو باید در کتابفروشی ها دنبال میکردیم و حالا که از بد روزگار در دسترس ما هستند پس اونا رو بزنیم و سر ببریم و بکشیم و پوست بکنیم. بی احتیاط هستیم و بی احتیاطی ما هزار هزار قلب رو میشکنه. همین میشه که برای پررنگ کردن یک شخص اکیپِ تابلویِ _دی ماه 1401_ عکس های معمولی اش رو به مرز زیبایی میبرن و اسم شما به میان نمیاد. لایک کنید بابا لایک کنید این ادمارو حالمون رو بد کردن. با آقای شاهین بحث میکنن ببینید کار دنیا به کجا رسیده که زبان بسته ها به خودشون جرات میدن با یک نویسنده ی حرفه ای به جدل بپردازن. من که اب از سرم گذشته و انقدر تو حاشیه بودم متن از یادم رفته پس این شعر جناب رحیم معینی کرمانشاهی برسه به گوش تمام بدخواهان زیبایی و ادبیات و هنر
زرنگی، نارفيقا! نيست اين، چون باز شد دستت
رفيقان را ز پا افكندن و گردن فرازی ها
تو چون كركس، به مشتی استخوان دلبستگی داری
بنازم همتِ والای باز و بی نيازی ها
به ميدانی كه میبندد پای شهسواران را
تو طفل هرزه پو، بايد كنی اين تركتازی ها