از همه چیز تنها اندکی ماند. از پل بمباران شده ی مخروب، از تیغه های چمن، از بسته ی خالی سیگار اندکی باقی ماند. از همه چیز اندکی می ماند. اندکی از چانه ی تو، در چانه ی دخترت باقی می ماند! کارلوس دروموند د آندره - تنها اندکی از گرند سوا در خاطرات شما باقی می ماند. عطری رزینی اسپایسی شیرین گرم کمی گورماند با سطحی مخملی و پر شده از خاصیت های عاشقانه. داخل این عطر کهربا یک زن اسیر شده در زندان مردان است که وانیل راه فرار رو بهش نشون میده. من گرند سوا رو یک عطر جسما مردانه و روحا زنانه میدونم و حس میکنم وقتی یک به دو تبدیل شد میتونه غوغا کنه! ولی مطمئن باشید با این قیمتا ارزش خریدن نداره :)

آقای سعید سلام شرمنده شدم اسم من رو اوردید ممنونم. بله در نهایت میزان ارزشمندی یک اثر هنری توسط هر شخص تعیین میشه نه دیگران. من دوستی دارم که با کلی سختی poal فردریک مال رو خرید. از نظر من این عطر نه از لحاظ رایحه و نه از لحاظ قیمت ارزش خرید زیادی نداره اما نظر من چه اهمیتی داره؟ بگذریم همه شاهد بودیم وقتی زیر باکارات نظر هایی که کمی مخالف نظر شما بود ثبت شد چقدر با مناعت طبع و آرامش برخورد کردید برخلاف برخی که تا نظر مخالفی میبینند از پوریای ولی فرضی به هلاکوخان قطعی تبدیل میشن! راسل میگه ان که دائم به تمجید است را نقد کن تا چهره ی واقعی او را ببینی. ای کاش همه ی ما و بیشتر از همه خودم یاد بگیریم مجیز کمتر بگیم چون از یه جایی به بعد کسل کننده و تابلو میشه و هم چنین فقط مجیز گویان خودمون رو دوست نداشته باشیم. باز هم خیلی خیلی ممنونم قربان.

آقای ارژنگ سلام تشکر از شما قسمت ذکاوت رو خیلی به جا نوشتید. سکوت همیشه به معنای نفهمیدن ضد جریان ها نیست. واقعیت من هم میخواستم جسارتا بگم که واقعا قضاوت کردنی نیست و اینجا فکر نکنم بودن یا نبودن توفیری برای اعضا داشته باشه چون مزدی در کار نیست جز محبت های انسانی و حس کمک و بودن در کنار دیگران که همش درونیه. خیلی ها مخصوصا ادم هایی که طبع هنری و نگاه های متفاوتی دارن گاهی چنان در خودشون غرق میشن که اصلا گذر زمان رو هم متوجه نمیشن و حتی اعضای خانواده خودشون رو هم از یاد میبرن یا نه گرفتاری های روزمره و هزاران مشکل دیگه که همه ی ما ازش با خبر هستیم توان فعالیت های دیگر رو میگیرن. من خودم گاهی مشکلاتی برام پیش میاد که چندین هفته حتی دوست ندارم به گوشی یا لپ تاپ یا هر چیز دیگه ای نزدیک بشم. حالا شاید یک نفر زمان آزاد زیاد یا هدف های دیگری داشته باشه و همیشه حاضر باشه و یکی نه. من فکر نمیکنم مقبولیت و عشق یک نفر بر اساس میزان حضورش در اینجا سنجیده بشه که اگر اینجوری بود همین اقای ایکاروس انقدر دوستدار نداشتن. شاید یکی بتونه ماهی یک مطلب بنویسه یکی روزی بیست تا و از نظر من این چیزها ملاک نیستن که بگیم دومی اهمیت میده به اعضا اولی نه. شاید اصلا یکی میخواد اینجا رو قرق کنه نه اینکه اینطور باشه سوتفاهم پیش نیاد میخوام بگم قضاوت بیاد وسط خیلی چیزها میشه گفت. من شخصا با دو تا مطلب آخر اقای ایکاروس میتونم مدتها مغزم رو تغذیه کنم. یک قصار یا خاصیت ادبی برای یکی مثل من کافیه. اینجا ارزش نوشته ها هم میاد وسط برخی افراد واقعا محاوره و روزمرگی رو به نوشته تبدیل نمیکنن بلکه نویسنده های جدی هستن یعنی خالق هستن نه کاتب. من از پاییز سال 98 عطرافشان رو دنبال میکنم و هیچوقت ندیدم محبوبیت کسی بین دیگران با هیچ چیزی تغییر کنه. یک سری فیلتر وجود داره که اگر عبور کنی دیگه مورد تایید هستی و هیچ چیزی جلو دارش نخواهد بود

خانم مونا سلام. بله با خط به خط نوشته ی شما موافقم ولی به ظرافت وایت فایر قسم که منظور من و کل داستان چیز دیگریه 😁 قبل از هر چیز دیدی چقدر جدی جواب میده؟ من اصلا از همون زمان که فهمیدم عطرباز خفنیه نوشته هاش رو دیگه نمیخونم، معلوم نیست برای کی انقدر طومار مینویسه. برای من کل داستان آخر هفته است برای عطرباز خفن قضیه سفر آخرته! 😂 ایشون چی گفتن؟ گفتن اگر ایکاروس نمره ی 6.5 به عطرهای یک برند داد یعنی به درد مخاطب عام میخوره. یعنی آقای ارژنگ که کلکسیون دارن و عطرهای این برند رو میخرن عام هستن یا مثلا اگر مونا قلبش برای یک عطر اینیشیو بلرزه و اون رو دوست داشته باشه چون ایکاروس یه روز گفته 6.5 پس مونا در سطح عام قرار میگیره و چیز زیادی از عطر نمیفهمه و این دست عطر ها کلا به درد جهان سومی ها میخوره. توهین به اشخاص! خود ایکاروس اومد نوشت نه خیر. من خودم هم برای خریدن عطر به نمره هام توجه نمیکنم. عطری دارم که قبلا 5 بهش دادم. یعنی چی؟ یعنی قلب ، درون و موقعیت خود شخص مهمه در نهایت. متوجه شدید؟ صحبت اصلا بر سر اصل نمره دادن و ندادن، یا توجه به این مهم نیست عزیزم :) از نظر من نه عطر بلکه کل هنر در جایگاهی نیست که ادم ها رو به خاص و عام تقسیم کنه. هیچ چیز از انسان بالاتر نیست و تمام ادم ها خاص هستند. خیلی ها به خاطر شرایط اقتصادی مجبورن عطرهای عربی بخرن یا اصلا عطری نخرن. اونا ایا عام هستن؟ خیلی مهمه وقتی مطلبی مینویسیم به این توجه کنیم که امکان داره قلب خیلی ها بشکنه با بلند پروزای های ما. خیلی ها این سایت ها رو نگاه میکنن و به خیلی چیزها فکر میکنن! نفرین به هر تفکری که بخواد بین ما دیوار بکشه. خاص عام جهان سوم و... خلاصه خوشحال باش من و شما و تمام اعضا در کنار ایکاروس مخاطب عام هستیم :)

سلام به همگی. یکی از کاربران چند وقت قبل فرمودن آقای ایکاروس به فلان عطر اینیشیو نمره ی 6.5 دادن و این عدد یعنی به درد مخاطب عام عطر میخوره. حال اینکه عقل ، استقلال فکری ، انتخاب و درایت شخصی برای این دسته چطور معنی شده بماند ولی تو همون روز ها آقای ایکاروس مطلبی برای عطر آمواج انکلیو نوشتن که در آخر به این میرسن (چرا این ریویو رو اینطور نوشتم؟ چون من خودم هم معیار خریدم امتیازاتی که به عطر ها میدم نیست) در همون نوشته به داشتن مثلا باکارات رژ هم اشاره میکنن که سالها قبل خودشون بهش نمره ی 5 یا 5.5 دادن. سوال اینجاست کسانی که مدعی هستن از جزوه ی ایشون برای درک عطر ها استفاده میکنن چقدر بر روی اون نوشته و دلیل ثبتش در همون روز ها تامل کردن؟ آیا فکر کردن که چرا بخشی از موضوعیت اون پست بر روی نمره بوده؟ به نظرم مشخص شد معلم بد نبوده شاگرد بد فهمیده.

من نسخه ی اکستریت باکارات رو دوست دارم ولی بوی قند سوخته رو منتقدین اروپایی هم در موردش میگن. اشتباه هم نیست چون بخاطر هیجانی که زعفران در این عطر داره برای برخی بوی سوخته ی قند ، فلز زنگ زده ، شهد خرما و یا حتی بتادین تداعی میشه. تو همین سایت آقای ایکاروس که تقریبا همه ی شما ایشان رو بعنوان یک شخصیت قابل اتکا قبول دارید در مورد باکارات رژ 2015 نوشتن (این بوی قند سوخته چیه؟ قبلا که ریویو ها رو خیلی جامع مینوشتم نظر چندین نفر رو میپرسیدم. این یکی از بهترین تعاریفی بود که شنیدم. قند داغ) من نمیخوام ایشان رو به عنوان اصل مطلق یا مرجع تقلید جا بزنم ولی آیا ایشان هم غیر حرفه ای بودن؟ به نظرم هر چقدر نگاه ها حرفه ای تر باشه تشبیه های تند و برنده هم بیشتر میشه. برید مطلب آقای مسیح رو زیر مگاماره یا آمبر سلطان بخونید. یا گاهی اوقات آقای آرشیتکت نوشتن فلان عطر بوی ادرار و چرک میده. اینا از حرفه ای بودن و عبور از مرزهای اولیه میاد. تا اینجا که من دیدم نویسنده های حرفه ای عطر ها به چیزهای عجیبی نسبت میدن و خواننده حرفه ای تحت تاثیر هیچ نوشته ای نباید باشه و تنها داور بینی خودشه. شما بنویسید باکارات اکستریت بوی تن جلاد میده هیچ اهمیتی برای من یکی نداره :) سوال اصلی اینجاست آیا ما باید آزادانه و در فضایی پرفشنال نظر بنویسم یا تحت مراقبت و با مراعات حال همه؟ مسئله این است 😎

آقای کامبیز سلام هر جا پول باشه خلا فساد هم هست امارات اتفاقا خیلی عطر و بطور کلی کالاهای فیک میشه پیدا کرد و سیاست گذارهای اصلی بله مخالفن یا حداقل اینطور میگن اما این دست شیطنت ها توسط جریان های زیرزمینی و غیر قانونی شکل میگیره که همه جا هستن. من تو ترکیه رومانی گرجستان لهستان ایتالیا و بلژیک هم عطر فیک دیدم یاد ترنزی میوفتم که گفته بود رفتم داخل یک فروشگاه و یکی از عطر های خودمون رو بو کردم و فهمیدم تقلبیه و فروشنده هم منو نمیشناخت و وقتی براش شرح مطلب کردم فهمیدم اصلا خبر نداشته عطر تقلبیه. به نظرم ایران اتفاقا ضعیف و تابلو ترین فیک ها رو میسازه و اون دسته فیک هایی که تو بازار هست و با نمونه ی اورجینال مو نمیزنه یا کیفیت های بالاتری دارن ریشه اکثرشون به بلوک شرقی اروپا روسیه و برخی کشورهای شرقی و یا عربی میرسه تو ایران فقط به خاطر شرایط اقتصادی بازار اجناس تقلبی خیلی رونق داره ولی مهندسی اصلی این داستان ها از نظر من ایران نبوده و نیست شما اگر تایلند تایوان مالزی و یا هند تشریف برده باشید حتما دیدید که ادم رو هم کپی میکنن چه برسه عطر و بهترین بازار فروش این فیک ها هم کشور گل و بلبل ماست. البته من عطر باز نیستم و این مسائل رو بهتره شما عطر بازها بررسی کنید. فقط نظر و تجربیات خودم رو گفتم امیدوارم سوتفاهمی پیش نیاد.

تقصیر از فرستنده بود قربان :) من مبهم نوشتم، پوزش و ممنون بابت حسن برخورد شما

دوباره سلام. اگر عطر های لاین Addictive Arts مخصوصا سایکودلیک و هیپنوتیک رو تست کنید احتمالش رو خیلی کم میدونم که خوشتون نیاد. به خانم ها هم اکستاتیک رو پیشنهاد میکنم. رایحه و باتل های درباری به رنگ آبی کاربنی :) در تمامشون هم اوپیوم با پرداخت های متفاوت استفاده شده. ولی فکر میکنم پیشنهادهای نابجا و غیر معقولی هستن چون همانطور که شما فرمودید در ایران به ندرت پیدا میشن و از طرفی واقعا گرونن. ولی در کل عطر هاش برای ماهایی که عطرباز نیستیم میتونه خیلی شگفت انگیز باشه 😎

همی سوخت باغ و همی خست روی، همی ریخت اشک و همی کند موی. با توجه به احوالات رایج شاید بهتر باشه سراغ اشکانیان بریم!