Ysl y
Dior savuage

شبیه هستن ولی بازم بلو د شنل خاص تره

خب ، بخش اساسی سفر من در دنیای عطرها به پایان رسید و به نظرم میرسه که به نقطه ای رسیدم که اگر دوستان اجازه بدن(با توقف تولید و ریفورمیوله و هزارتا داستان خرابش نکنن!) من ۵ عطر برتر خودم رو‌پیدا کردن و همون طوری که از ابتدا پیش بینی میکردم، این عطر در صدر اون ۵ تا قرار داره و احتمالا تا سالهای زیاد و حتی شایدم تا پایان این ۵ عطر تغییری نکنن.

لحظه ی شیرینیه وقتی به ادم به نقطه ای میرسه که مطمئن میشه به ثبات و قعطیت رسیده.

موضوع بسیار شخصیه و سلیقه افراد منقاوته. اما بعد از بیش از ۵ سال در دنیای عطر گشت زدن هنوز عطری رو ندیدم که بتونه در ذهنم هم ردیف با این عطر قرار بگیره.

نت های چوبی رو حس نکردید در عطر؟ پیچیدگی مرموزانه و مردونه و ترکیب نت های مرکباتی و چوبی رو حس نکردید؟

شاید مشکل من با این عطر وجود نت آناناس توی آن باشه. اسطخدوس دوست داشتنی،ترنج جذاب، و ناگهان آناناسی که این ترکیب رو به هم میزنه. شیرین یا ترش؟ نمیدونم. اما ناگفته نمونه که حس مرطوب بودنی که شاید از به لیمو میاد جذاب به نظر میرسه . اما در حالت کلی برای من جذابیت خاصی نداشت و نتونستم باهاش ارتباط بگیرم.

برخورد نت های تیز و دردناک عطر به سنسورهای بینی! حسی شبیه کشیده شدن دست روی براده های آهن. احتمالا عطر امضای کومودوس در سینمایی گلادیاتور با بازی واکین فینیکس. عطری که اگر بلافاصله بعد از بوییدن آن به سراغ له نوی د لوم بروید، قدر دومی را خواهید دانست. زیادی تند و تیز/

گرم اما نه رسمی- از این نظر مشابه له نوی د لوم معروف و البته محبوب. اما سنگین تر از له نویی د لوم و شیرین تر. به نظرم میرسه در این عطر قدرت رایحه ی هل زیاد نیست و با دقت زیاد باید اون رو هم حس کرد. از طرفی دیگه شیرین بودن کار به شخصه مورد سلیقه من نیست . از طرفی دیگه من کمی حس ترش بودن هم ازش میگیرم. نه ترشی شدید، ترشی ملایم. که البته همون ملایم بودنش هم جالب نبود و حس خوبی ازش نگرفتم. ست کردن این عطر رو با کت و شلوار یا پالتو و یا حتی لباس های چرمی و در مجموع تیپ های رسمی زمستونی جالب نمیدونم. زیادی شلوغه یا زیادی پر چنب و جوشه . ترش اما نه از نوع سیتروسی ها، پر رو ولی بی ادب! علاقه به دیده شدن به هر نحوی- گستون در داستان دیو و دلبر- جفری باراتیون در گیم او ترونز - نامحبوب و دوست نداشتنی از اول تا آخر ..... در یک کلمه "نه،فقط نه."

توضیح و اصلاح متن قبليم اینکه هم اصل این عطر رو تهیه کردم و هم عطر گرمی بسیار با کیفیتی از این عطر.‌و در کمال تعجب نسخه ی گرمی به نظرم با کیفیت تر از باتل اصلی این عطر از کار دراومده . حالا نمیدونم اون عطر گرمی هم دقیقا همین هست یا کمی تغییر کرده. در هر صورت پیشنهاد میکنم حتما تست کنید.

سلام مجدد


اما قطعا شماره ی یک این لیست< بلو د شنل پرفیوم>

آیریش لدر یا چرم ایرلندی.
چه عنوان جالب توجه ای‌

بی حاشیه و کمی درون‌گرا.
اما جذاب ترین ویژگی این عطر اینه که چرم ارگانیکی داره. یا حتی شاید بشه گفت سیف ترین عطر چرمی و مناسب پاییز . اکثرعطرهای چرمی تند و تیز هستن مثل توسکان لدر و این باعث میشه مناسب هرجایی نباشن. مثلا پوشیدن توسکان لدر در محیط اداری انتخاب جالبی نیست‌.اما به نظر آیریش لدر با توجه به ملایم و معتدل بودنش مناسب فضاهای بسته هم باشه.
به نظر میرسه کمی رسمی پوش بودن لازمه ی این عطر باشه و به اصطلاح ایزی گوینگ و مناسب روزمرگی نباشه.

از طرفی دیگر اگر عطرهای چرمی مورد علاقه شماست، تست این عطر رو پیشنهاد میکنم.

البته آقای طاهری عزیز پاسخ جالب و مفیدی دادن اما گفت این نکته رو هم خالی از لطف نمیدونم.

طبع عطرها یکی از مهم ترین ویژگی های اونه و وقتی عطری طبع گرم داشته باشه واقعا حس گرما رو به آدمی القا میکنه. مثلا استفاده از توسکان لدر حس گرم شدن به آدم میده و بوییدن اون در سرما میتونه لذت بخش باشه. اما اگر تو اوج گرما و وقتی گرمای هوا و نور افتاب آزار دهنده باشه ، شنیدن بوی یه عطر گرم اذیت کننده ست و خلاف کاربرد عطر عمل میکنه. یه عطر قراره حس خوبی به استفاده کننده ش و سایر افرادی که اون رو میشنون بده.
در هوای گرم عطرهایی مثل ورساچه پور هوم وحتی مگاماره ای که من دوستش ندارم... حس خنک شدن به آدم میدن . و این حس خنکی جالبه و به دل میشینه .

حالا فکر کت تو اوج سرما داری یخ میزنی یه هو بوی مگاماره که عطر خنکی محسوب میشه رو حس کنی.

واقعا ناامید کننده ست.

(بله منم تو زمستون این بو رو حس کردم )