در این نسخه بوی میوه‌های خشک شده (تا حدی ترش‌مزه) در ترکیب با رایحه‌ای شبیه به میخک رو استشمام میکنم. دی ان ای لوم در این کار گویی با این بوی میخک گونه‌ و میوه‌های خشک، سنگین و حالتی خفه و گرفته پیدا کرده. در مجموع کاری است در حال و هوای تمامی لوم‌ها. در تفاوت با لوم ادوتویلت: تویلت ترش‌مره‌تر و کمی تند و تیزتر است. و حالت گرفته‌ای که در لپغفم احیاس می‌کنم در این کار نیست. میخک در لپغفم وجود ندارد اما احساس‌میشود). مربوط به چه نتی است جای سوال است.

ترکیبی ملایم و کاملا بالانس از زنبق، وانیل، ترنج و وتیور.
کاری است دوست داشتنی. کار خطی است و تغییر چندانی نمی‌کند.
برای من یاداور لنویی د لوم اینتنس ابوسن لورن است‌ (ترکیب زنبق و ترنج آن) و همچنین فیگارو از لوبین (رایحه‌ی وتیور آن)

پخش و ماندگاری نسبتا خوب اما ملایم

فضای این کار از نگاه من آناناسی و شیرین است. و در واقع می‌تواند جایگزین بسیار خوبی برای اونتوس باشد. هر چند حضور روایح گرم در بستر کار،‌سبب شده کار بسیار کامپلکس‌تر از اونتوس ظاهر شود.
نکته‌ی بسیار عجیب و سوال‌برانگیز،‌شباهت زیادی است که من‌میان این کار و شوگر ددی از محمدرضا کاظمیان حس‌می‌کنم. بالاخص در درای داون تا حد ۹۰ درصد این دو کار شبیه به هم‌میشوند. با این تفاوت که در شوگر ددی روایح بسیار غلیظ‌تر،‌شیرین‌تر و تشدیدیاقته‌تر حضور دارند.
آیا آقای کاظمیان شوگر ددی را از روی این کار کپی کرده و صرفا تغییراتی را برای مخفی نمودن این کپی برداری اِعمال نموده است؟!

رابحه‌ای ترش مزه در فضایی چرمی-صندلی-رامی.
برای من کاملا یک‌ کار کامپلکس است که روایح قابل تشخیص‌ نیست.
رایحه‌ی این عطر را قبل‌تر در کار دیگری استشمام کرده‌‌ام. اما متاسفانه به یاد نمی‌آورم. اما تا حدی بی‌شباهت به لنویی د لوم ل پارفوم ایوسن نیز نیست. شابد به دلیل حضور همین رایحه‌ی ترش‌مزه‌ی لطیف و مرطوبی که در هر دو کار به مشام من حضور دارد.
برایم بسیار حالب بود که از نگاه خانمی، این‌کار سکسی توصیف شد؛ چرا که به نظر وجه شهوانی‌ای در این کار دیده نمی‌شود. هر چند هر عطری ممکن است برای فردی کیفیت شهوانی‌پیدا کند و این‌ متغیر است؛ اما همچنان برای‌من سکسی حس شدن این کار جالب و عجیب بود.

آنچه که غالب است رایحه‌ی بتفشه و زنبق در بستری شیرین از تونکا و وانیل است. گویا زنبق به دلیل کیفیت نیمه‌ترشی یا‌ ملسی که دارد (حالی که اوج آن را در اینسولنس گرلن میبینیم) برای من به کار حالتی ترش‌ مزه‌ می.دهد. یک ترشی بسیار لطیف که ابدا زبانه نمی‌کشد و به یک‌معنا زاویه و گوشه ندارد. زنبق نیز بر خلاف اکثر کارهای زنبقی در ابن‌کار کاملا هاید شده ظاهر می‌شود. این حالت هایدشده از زنبق را در صرفا در کار l'envoil از کارتیر مشاهده کرده‌ام. کیفیتی اسپایسی‌ نیز در کار حضور دارد که باعث شده وجه مسکولن کار بیشتر شود.

تنباکوی بکار رفته در این کار حال و هوای آلبالویی و ملس دارد. لذا تا حدی با کاری گورماند روبرو هستیم.
تنباکو و دانه‌ی توتکا به همراه ادویه‌جات معطر در بستری نیمه چرمی قرار گرفته است.
ردی از امضای این کار را در جزمین بولگاری نیز تا حدی می‌توان یافت.
عطار توانسته رایحه‌ای مشترک را در این کار و جزمین بولگاری بجا بگذارد که ما را با یک فضای بسیار شیک روبرو می‌کند. و این دقیقا هنر و ظرافت او را در شکل دادن به‌چنین خط بوی شیکی را به به اعلام‌ می‌کند.

کاری چرمی-گازوئیلی اما لطیف،‌ مخملی و اروپایی. از بهترینهای جزمی برای من. با کمترین نوت‌ها چرمی بسیار زیبا برای من بود.

صندل، مشک، تونکا و شکوفه‌های پرتقال را در درای داون میفهمم. به عطر ویسکی قدیمی شباعت ۷۰ درصدی دارد.
جزو اولین عطرهای برند مارلی است و یک بوی افتر شیوی نرم و مسکی از آن‌می‌شندم. به یکی از کارهای سرژ لوتنس که کاری کاملا مشکی از نوع سفید (پودرهای مخصوص خشکشویی) است نیز شباهت دارد.
رایحه دوست داشتنی است اما راضی‌کننده برای من نیست.

بوی چرم و چای در بیسیک نوتهایش برای من قابل استشمام است و یاداور IV از کارتیر. شاید ترکیب برگ بنفشه و یاس رایحه‌ای شبیه به‌چای را برای من ایجاد کرده است.
انتخاب من‌ نیست اما مجدد تست‌اش خواهم کرد.

بیش از ده کار از این برند را تست داشته‌ام. این برند کاملا به دنبال خلق روایحی است که برخی از ما در خیال به دنبالشان‌هستیم. به این‌ معنا که عطری که بسیار گیرا و نافذ باشد و در عین حال رایحه‌ی خالص یک ماده را با تمام شفافیت آن به نمایش بگذارد. کمتر برندی این‌ چنین بی‌زرق و برق و در کمال سادگی چنین روایحی را نصیب‌ ما کرده است. همیشه در عطرها حس می‌کنیم‌ای کاش کمی فلان رایحه در آن جاندارتر بود یا ای کاش می‌توانستم نهایت خلوص یک‌ماده را در عطری تجربه‌کنم. مونتال دقیقا این رویا را‌محقق ساخته. اما آنچه‌ بسیاری از‌مخاطبین در پاسخ به ساخته‌هایش داده‌اند ابدا در تقدیر از ساخته‌های به زعم‌من قابل تقدیر این برند نیست و بعضا بسیار بی‌ارزشش ساخته‌اند. شاید این میزان از خلوص و کیفیت آن هم باقیمتی نسبتا‌ پایین،‌ مخاطب را دچار شک می‌کند که لابد ایرادی در این برند وجود دارد. من با دیدی متفی به سراغ این برند رفتم اما با وجود این پیش داوری منفی تا به الان نظرم را کاملا تغییر داده است.
به طور کلی، خوب بودن چیزی برای برخی از ما بجای قدردانی حس بدبینی و تحقیر را بالا می‌آورد. انگار روان‌ بسیاری از ما توان‌ هضم خوبی را نمی‌آورد و به آن‌ عادت ندارد.
تمام سخنم صرفا یک فرض اثت و نه بیشتر و قطعا نظر یکایک دوستان برای من در مورد این برند جای تامل داشته و ارزشمند است.