بر خلاف اغلب کارهای انجیری که وجه شیرین انجیر را بلد می‌نمایند، در این کار بیشتر وجه ترش و ملس انجیر و برگ‌ انگور نمایان شده است. همین کیفیت باعث شده کار شبیه به کارهای تنباکویی شود. حضور عنبر و وتیور و چرم بستر مناسبی برای بروز باوقارتر انجیر شده. لذا ما با یک کار انجیری نسبتا سنگین روبرو هستیم.
این عطر به عطرهای متعددی شبیه است. ایریش لدر ممو. افرین لدر ممو، رویال عود کرید، لیتون و حتی حدود ۲۰ درصد رد توباکو مانسرا.
اما بیشترین شباهت را من‌میان این کار و ایریش لدر و رویال عود میبینم.

پروجکشن و ماندگاری بسیار بالا. خوشمزه و ملس و در عین حال کمی دارک و سنگین
به همراه ۴ عطر جانبی که قابل لیر کردن با آنهاست

پی‌نوشت: رایحه بعد از حدود یک ساعت به سمت لدر اکوا دی‌ پارما کشیده می‌شود و شباهتش با بولگاری من این بلک بسیار ضعیف‌تر می‌شود.

به نظر عطرهای گورماند در حال سلطه‌ پیدا کردن بر کل بازار عطر هستند.؛ عطرهایی به غایت اغراق‌آمیز، با روایحی شیرین، مشروبی، کاکائویی و امثالهم

عطرهایی که تمرکز را بر دهان‌ و حس چشایی‌ می‌گذارند و نه بر بینی و حس بویایی.

این سنت با سری A*Men پیور موگلر به طور جدی آغاز شد و در سالهای اخیر بیشترین حجم از تولید را به خود اختصاص داده است.

شخصا مخالف این رویه هستم. به دلایل متعدد مِن‌جمله همین کانسپت دهانی این عطرها! این رویه‌ی پرتکرارِ هر روزه سبب‌ می‌شود تا مخاطب به طور ناخوداگاه مجذوب همین روایح گورماند (بالاخص روایح گورماندی که تمرکز در آنها بر شکر و پرالین است و نه میوه‌ها) شود؛ روایحی بسیار محدود که از کیفیت عمیق، متنوع و والایی (سابلیمیت شده) برخوردار نیستند.

حس گورماند‌ به لحاظ تحولی سطوح پایین‌تر روان آدمی را شامل می‌شود و درگیر می‌سازد؛ مرحله‌ی دهانی یا اورال فِیز و بوی خوراکی‌های شیرین را دادن‌ نتیجه‌اش شاید همین بازگشت یا رگرشن روان به همین‌ مرحله‌‌ی روانی است؛ بودنی نوزادگونه که در آن دهان و نیازهای دهانی در مرکز اولویت است.

سوال مهمی است این که چرا صنعت عطرسازی به این سمت و سو کشیده شده؟ چرا دیگر روایح شپیغ و فلوررال و آروماتیک و سیتروسی و ... در مرکز نیستند؟! چرا حتی گرلن و کرید که در اصالت جزو بهترینها بودند هم در کارهای آخرشان به شکلی اغراق امیز روایحی گورماند را خلق کرده‌اند؟! روایح گورماند به این شکلِ کاملا اگزجره، نه‌تنها شامه‌ی ما و creativity و وسعتِ play در آن را تنزل خواهد داد، بلکه از آنجایی که روایح به طور جدی با ناخوداگاه آدمی در ارتباط هستند، "linkهای روانی" ما را با جهان نیز تحت تاثیر قرار خواهند داد؛ و سبب خلق لینک‌هایی‌ در ناخوداگاه ما می‌شوند که‌ بیشتر یادآور شکلات و کافی‌شاپ و پارتی و مشروب هستند و نه طبیعت، گیاهان، گلها، خاک، ادویه‌ها و دریا و ...


از نگاه تحولی این اتفاق قطعا یک تنزل و رگرشن جدی است.

مضاف بر اینکه چنین لینکهای دهانی، احتمالا تاثیر شگرفی بر عدم خودداری در مصرف غذاهای‌ پرکالری و پر شکر و حتی‌ مشروب خواهد داشت؛ که می‌تواند بصورت میدانی مورد بررسی دقیق قرار گیرد.

نکته‌ی جالب توجه دیگر این است که بازار اصولا روایح گورماندِ اغراق امیز را به عنوان عطرهای س ک س ی معرفی‌ می‌نمایند؛ در واقع سکس را با خوراک و غذا و دهان برایمان‌ پیوند‌ میزنند. در صورتی که در دهه‌های گذشته چنین‌ پیوندی در دنیای عطر وجود نداشته است و روایح گیاهی-گلی‌ را عنصری ج ن س ی می‌نگریستند و معرفی‌ می‌نمودند.

کمپانی تری موگلر با خلق سری A*men (پیور) برای مردان و همچنین انجل برای زنان احتمالا مهمترین‌ نقش را در این انحراف و تنزل (از نگاه‌ من) داشته است. هر چند حقیقتا انجل و برخی پیورها کارهای ارزنده‌ای هستند اما در هر حال ارزنده و خلاقانه بودنشان یک مساله است و تغییر و تنزل ذائقه‌ی عطریِ مخاطب توسط آنها مساله‌ای دیگر.

بک‌بار دیگر نگاه کنیم به سلیقه‌ی غالب بویایی امروزه‌ی اطرافیانمان! و تاثیرات شگرف‌ آن بر نوع تفکر، لایف استایل و احساساتمان...

محصول ۲۰۲۴
سه نوع وتبور در این کار بکار رفته
یک ترکیب زیبا از وتیور و وانیل ماداگاسکار.
کاری پودری-زنبقی-وانیلی و شفاف. برخلاف رزرو پرایو که زنبق و وانیل در آن‌ در حالتی خفه-گرفته و اینسنس احساس می‌شود و برای من‌خوشایند نیست اما در این کار وانیل و زنبق حالت دعوت‌کننده‌تر و روشن‌تری را به خود گرفته است.

شرح spicebomb dark leather:
نت چرم، تنباکوی آلبالویی-رزی و دارچین
بسیار بالانس و خوش ساخت

رایحه به شکل حیرت آوری کاملا ترکیبی از "من این بلک" بولگاری و "لدر آکوا دی‌پارما است.‌ با این عطر هر دو را خواهید داشت.

پخش و ماندگاری متوسط رو به خوب

پی‌نوشت: این کار و یک کار دیگر از این برند ( مشک اسنس اگر اشتباه نکنم) گویا دیسکانت شده‌اند. و لذا وارد فلاکن‌های جدید این برند نشده‌اند.
عطر سخت پوشی است. سردرد نسبتا زیادی را به هنگام اولین استفاده در من موجب شد.این اتفاق قبلا فقط با بلک ارکید تان فورد ایجاد شده بود.

اما کاری است بسیار یونیک برای علاثه‌مندان‌به میخک. با لیر کردن احتمالا بتوان از آن بهترین استفاده‌ی ممکن را کرد. شاید حکم مولکول صفر یک را بتواند داسته باشد!

برند ادس د ونوستاس برند بی‌نهایت گرانقدری برای من است. برندی گم‌نام اما جزو ۵ برند محبوب من.

میخک و رز نت‌های غالب هستند از ابتدا تا انتها در بستری از یک فضای چرمی و صمغیِ خیلی‌ پنهان.
کیفیت رایحه‌ی رزش بی‌شباهت به هرمان از اتات لیبغ دوغانژ
نیست.
دارچین هم حس میشه اما زیر سایه‌ی میخک و نسبتا ضعیف.

توی ساعت اول یک حس گازدار و ترش دقیقا شبیه به حس گاز در نوشابه یا آب گازدار و لیموناد هم کار رو همراهی می‌کنه؛ یه فضای ترش و تا حدی ملمس گازدار؛ که حس‌می‌کنم بخاطر حضور زعفران در ترکیب با میخک و زردچوبه این‌ رایحه‌ی گازدار ایجاد شده.

فضای کار کاملا میخک-رزی هست تا انتها...

هل و دارچین و زدچوبه و میخک در کنار هم یه حال و هوای دمنوش طور رو هم بکار اضافه کرده است.

به دلیل حضور دارچین، هل و شاید توت فرنگی، شیرینی خیلی کمی هم چاشنی‌کار شده و تلخی میخک رو بالانس کرده.

وجه زنانه‌ی کار غالبه به نظرم. با اینکه کاملا ادویه‌ای هستش اما کار ظریفی محیوب می‌شود.



به این فکر میکنم که شاید جزو عطرهایی باشد که می‌تواند برای لیر کردن به عنوان بیس کار عالی عمل کند. و روی کار برای مثال لنویی د لوم ل پارفوم که من از آن فضای میخکی می‌گیرم هر چند جزو نتهایش نیست و نت مشترک لابدانیوم که در اولیت بنگال هم‌ حضور دارد‌ و یا لهوم آلتایم بخاطر حضور دو نت مشترک رز و هل رو اسپری شود (شاید با اغلب کارهای لابن لوم و لنویی د لوم گزینه‌ی مناسبی باشد)
این مورد رو حتما چک خواهم کرد و امیدوارم با لااقل یکی از کارهای این دو لاین ایوسن لورن بنشیند.

به تنهایی پوشیدنش بارخورد مثبت احتمالا به همراه نخواهد داشت. چون اونچه که شنیده میشه میخک و رز بصورت کاملا پیور و خالص هست و کمتر کسی این دو نت رو میتونه تاب بیاره.

ماندگاری بالا و پخش خوب این کار مزید بر علت است برای لیر شدن با عطرهای فوق الذکر.

غنایی که میخک و فضای ادویه‌ای این کار در خود دارد می‌تواند برای عمق بخشیدن و ماندگاری هر چه بیشتر به لاین لوم و لنویی گزینه‌ی عالی ای باشد

کاری وانیلی سیتروسی. پروجکشن بسیار ضعیف و در حد نزدیک به پوست. رایحه نیز چندان زیبایی‌ای برای من نداشت. انتظارم با توجه به اینکه ژاک گرلن طراح آن بوده یک کار وانیلی بسبار خاص بود. به احتمال بسیار ریفورموله شده و شاید ریفورموله شدنش در کل رایحه تاثیر گذاشته. این کار قبل‌تر در باتل‌های دیگری تولید می‌شده. متاسفانه صرفا در باتل‌های جدید لاین نیش گرلن آن‌ را تست داشتم و نه در باتل‌های قدیمی. عکس در تصویر مربوط به باتل‌های جدید لاین نیش گرلن است.

دو کار اصلی زنبقی در لاین نیش گرلن وجود دارد. یکی همین کار است و دیگری آیریس گاناچ؛ کار دوم -که عطار آن تری واسر است- متاسفانه دیسکانت شده.

عطر آیریس تورفی، کاری است زنبقی-وانیلی-چرمی، کاملا گرم، بدون زاویه، پودری-آرایشی. رایحه‌ی زنبق رایحه‌ی غالب کار است. در بین کارهای زنبقی، بیشتر برای من یاداور سیلور آیریس اتلیه کلون بود تا رفرنس‌های دیگر زنبقی که در فرگرنتیکا به عنوان مشابه آن اعلام شده است. و متاسفانه نمره‌ی قابل قبولی را با توجه به انتظار بالایی که از گرلن دارم کسب نکرد. سیلور آیریس به مراتب قوی‌تر، شیک‌تر، قابل پوشش‌تر و شاید حتی غنی‌تر و پیچیده‌تر از آیریس تورفی است.
آیریس تورفی یک زنبق کاملا خفه و حتی کمی خاکی به ما می‌دهد؛ وجهی از زنبق که برای من تابحال در هر عطری به‌کار رفته خوشایند نبوده است. برای مثال همین حالت خفه و خاکی را در رزرو پرایو جیوانچی نیز -البته در خوانشی دیگر- می‌بینم.
در این لاین نیش، encense mythique de orient، صحاری الشرق یا sung dun bois de ete, نرولی اوت نویر، تونکا ایمپریال و کروئل گاردنیا کارهای بسیار اررشمندی هستند. تمامی این کارها همچنان تولید می‌شوند اما همگی در باتل‌هایی‌متفاوت. این باتل‌های خاص با تمام زیباییشان متاسفانه از چرخه‌ی تولید حذف شدند. زیبایی منحصربفردی در عین سادگی در این باتل‌ها بود که مصداقی عینی از اصالت هنرمندانه‌ی این برند بود. باتل‌های جدید لاین نیش گرلن از نگاه‌ من عاری از زیبایی است.

چند نکته در مورد این عطر:
در مورد عطار اثلی این عطر بحثهایی وجود دارد و گویا پیربوردون و یکی از اعصای کرید با همواری هم آن را خلق کرده‌اند اما کرید قصد داشته که نام پیر فوردون را حذف نماید اما در نهایت نام او نیز جزو عطار دوم این کار در فراگرانتیکا ذکر شده است.

نکته‌ی دوم: تا پیش از اونتوس، این عطر محبوب تدین عطر کرید بوده. اما پس از آن خوشبختانه از رده‌ی هایپ‌شده‌های کرید خارج شد. سالهاست این رایحه را بر تن کسی نشنیده‌ام و این باعث خرسندی است تا لا خیال راحت از بونیک بودنش نهایت کیف را ببرم.

و اما رایحه: شبیه دانیتن این کار به کول واتر و فلوریس چی اف حقیقتا اجحاف بزرگی در حق این کار است (علارعم شباهتهای بسیارشان.ظرایف به غایت هنرمندانه‌ای در این کار حضور دارد که سبب شده کرید غنای ویژه‌ای پیدا کند. غنایی که ابدا در کارهای مشابه یافت نمیشود.
ما با یک عطر زنبقی-صابونی طرف هستیم که به دلبل حضور برگ‌بنفشه و زنبق کیفیتی تا حدی فلورال نیز به خود گرفته است. رایحه‌ی صابونی در این کار بسیار لوکس است و ابدا باربرشاپی و سطحی نیست. زنبق فضا را از حالت صابونی سطحی بیرون آورده و رایحه را به نفع عطری فلورال به‌پیش میبرد. پس از آیریس نارارنا قطعا این کار زیباترین کار زنبقی است که داشته‌ام. رایحه‌ای نسبتا خاکی و کمی‌ پدری نیز کار را همراهی‌می‌نمایند.
پخش و ماندگاری آن عالی است. بچ کد نسخه‌ی خودم‌را چک نکرده‌ام. چرا که گویا سالهاست کرید فاقد بچ کد است. اما احتمالا‌مربوط به حداقل سه جهار سال پیش است. نمیدانم در نسخه‌های جدید ریفورموله صورت گرفته یا خیر.

نسخه‌ی ۱۲۰ میل این‌کار را نیز یافته‌ام اما هنوز شروع به استفاده از آن‌ننموده‌ام. حتما پس از تست ریویو ان را تقدیم خواهم کرد.

بی‌نظیر
بسیار بالانس
بسیار شیک و لوکس
در نهایت وقار و شکوه

جزو ده عطر برتر من