بوی زعفران و شیرینی تونکا اولین چیزی است که من استشمام‌ می‌کنم. هر چند زعفران در این کار گزارش نشده. ترشی و تیزی ترنج نیز در پس‌زمینه استشمام می‌شود. مسک و وانیل و چوب صندل و جیر بصورت کاملا میکس‌شده کار شده و قابل تمایز نیست.
عطری بسبار صمیمی است. اما قطعا با توجه به کارهای خاص این برند، این کار قابل بلایندبای نیست.
ماندگاری و پخش نسبتا بالایی دارد.

بهترین کار وتیوری که تابحال داشته‌ام.‌ وتیوری گرم و صمیمی. رایحه سیتروسی در آن چندان به مشام نمی‌دسد. هر چه هست وتیور است. اگر وجه صابونی وتیور گرلن را حذف نماییم و حالتی ایندولیک از وتیور را در نظر آوریم تا حد زیادی رایحه‌ی این کار را توصیف کرده‌ایم.

کاری کاملا بر مایه‌ی وتیور. روایح میوه‌ای استشمام نمیشود. وتیور و روایح سبز و سیتروسی و تا حدی کاج.
این کار بی‌شباهت به vetivert از میلر هریس نیست. اما وتیورت بسیار قوی‌تر وجه تاریک و عمیق وتیور را به ما نشان‌می‌دهد اما فیگارو وجه سبزتر و خنک‌تر آن را.

تا بحال از واژه‌ی "س*کسی" برای هیچ عطری استفاده نکرده‌ام. اما این کار را من یک کار کاملا س.ک.س.ی می‌دانم. قطعا این مورد سبب محدودیت استفاده از این کار خواهد شد. (البته برای کسانی که مساله‌ی تناسب عطر با موقعقت مهم است).
یک کار مردانه که قطعا زنان را مدهوش خواهد کرد...
کیفیتی مخملی، نرم،‌ گرم، نوازش‌گر و تا حدی اینسنس دارد. همه چیز در این عطر بالانس شده. به هیچ عنوان روایح آن برای من قابل تفکیک نیست.
این عطر جزو بهترین روایح خلق شده در دنیای عطرسازی است.

توصیفتون کاملا دقیق بود. بالاخص در مورد لباسی که با این‌کار ست میشود. احتمالا هر لباس دیگری با این عطر حس دیگری را به‌مخاطب‌ منتقل‌ می‌نماید که برازنده‌ی این عطر نیست.

این عطر از نگاه من بسیار سبیه به لانگوم ویتای از بوفورت است.‌ترکیب بوی باروتی و شیرین مشابهی در هر دو کار هست. لانگوم ویتای به سمت بوی ویفر حرکت‌ می‌کند و کاملا گورماند می‌شود اما در این کار روایح گورماند در حد کمینه‌ باقی‌می‌ماند.‌
ترکیب باروت و شیرینی (شیرینی به‌معنای شیرینی‌های خشک) ترکیب عجیبی است. تو گویی بعد از یک جنگ خونبار پیروز شده‌ای و میان سربازان شیرینی پخش‌ می‌نمایند...
پخش و ماندگاری این کار سرژ خوب است.

دو پسربچه‌س ۷ ساله که در سرمای زمستان شب هنگام در خیابان‌های قدیمی‌ پاریس در عصر ویکتوریایی در حال شیطنت و دیدن‌ معازه‌ها هستند. جادوگری پیر از انتهای کوچه‌ای تاریک نزدیک آنها می‌شود. آب‌نبات چوبی با طعم زنجبیل‌گونه و خنک به دو کودک‌ می‌دهد و آنها را از این طریق فریب می‌دهد تا آن دو کودک بازیگوش را به خانه‌ی خود ببرد...
کاری unwearable از سرژ لوتنز.
هر چند کاری است تقریبا خنک اما در زمستان و هوای برفی آنچه که عطر خواهان بیان آن است هویدا خواهد شد...

تیزی بوی بادام تلخ در ترکیب با بویی دارویی و بوی صابونی و تمیز مشک.
بوی بادام تلخ در این کار غالب است...
جزو کارهای تا حدی unwearable سرژ لوتنز.
علاقه‌مندان به رایحه.ی بادام احتمالا از وضوح و شفافیت بوی بادام در این کار لذت خواهند برد.
ماندگاری و پخش راضی‌کننده‌ای دارد.

از بهترین کارهای سرژ لوتانز. این عطر از نگاه من یک کار کاملا کانسپچوال محسوب می‌شود. فضای عطر من را به شهری ساحلی می‌برد که برای دیدن معشوق چند روز اندکی را آنجا فرصت خواهم داشت. معشوق می‌آید. تو را به خانه‌اش راه‌ می.دهد و تو در کمال ناباوری در همان دیدار اول او را در آغوش‌ می‌کشی. شهر، شهری است شرجی و گرمسیری اما در که باز می‌شود،‌ هوای خنک درون خانه به صورت و دستانت برخورد می‌کند ،‌چهره‌ی شیرین و نمکین معشوق به تو لبخند‌ می‌زند و تو احساس‌ می‌کنی در صمیمیت یک‌باره‌ای که ایجاد شده کاملا غرق شده‌ای.
این عطر و لیو و دانس لی بلو هر سه بسیار به یکدیگر شبیهند. دنس کمی گرمتر از آن دو است.
بوی خنکی. بوی شیرینی، بوی دریا، بوی گرما، رطوبت و مشک در کار حضور پرشوری دارد.
بار اول هنگام تست این سه‌کار نظرم در موردشان منفی بود. اما‌پس از حدود یک‌سال بهترین‌های‌ مجموعه عطرهای من شدند.
سرژ لوتانز در قله‌ی هنر عطر ایستاده است. او را بایستی با دوربینی بسیار قوی نظاره کرد.
پس از گشت و گذار در کارهای بسیار در نهایت درک بویایی‌ام تا اندازه‌ای رشد کرد تا بتوانم کارهای این برند را با شهودم ادراک کنم. در واقع کارهای سرژ با شهودی قوی ساخته شده است. تو گویی بایستی بتوانیم حس بویاییمان را آنقدر عمیق سازیم‌ تا راهی به شهود پیدا کند. آنگاه می‌توان کارهای سرژ را شهودوار احساسشان کرد.
سرژ نهایت اشتیاق‌های من است. هر چند در کارهای گرلن نیز بی‌نهایت کارهای ارزشمندی یافت می‌شود اما به باورم سرژ بسیار هنرمندانه‌تر طراحی شده‌اند. هنرمندانه به‌معنای عمق داشتن، چند لایه و شهودی بودن و توانایی برانگیختن desire و غریزه‌ی زندگی و مرگ.
یادمان نرود که سرژ لوتانز یک هنرمند بود و با عکاسی آغاز کرد. خانه‌ی شرقی او با نخل‌ها و بوته‌هایش او را از زمین جدا کرده است...

رایحه‌ی این عطر به هیچ‌چیزی قابل تشبیه نیست. یک‌کار کاملا غیرقابل تفکیک. ابتدای کار بوی درختان سوزنی‌جنگل رو استشمام می‌کنم اما بعد از آن حالتی کمی‌ پودری و گرم‌تر به خودش می‌گیرد. بوی جلبک دریا یا تکه‌ چوب خیس لب ساحل را‌می‌توان‌استشمام‌کرد اما حقیقتا با گفتن آن صرفا ذهن خواننده‌منحرف خواهد شد. چرا که ابدا نمی‌توان کار را اکواتیک یا سبز و چوبی خطاب کرد. جالب است که شباهت ۵۰ درصدی به امبرسلطان از همین برند را دارد. اگر امبرسلطان کاری است بسیار گرم و امبری، این کار تلطیف شده‌ و کمی فمنین شده‌ی همین کار هست.
بسیار کار دوست‌داشتنی و دلچسبی است. میان بسیاری از کارهای سرژ لوتنز این کار را بعد از امبرسلطان‌ بسیار‌ میپسندم.
ماندگاری و‌پخش این کار متوسط تا خوب است.