نظرات | امیر
ترتیب نمایش
به نظر میرسد ایده‌ی پشت این کار، واناگلوریا و بیبی کت هر سه یکسان است.

هر قدر دومینیک روپبون بیبی کت ایوسن لورن را بی‌نهایت زیبا و بی‌رقیب طراحی کرده اما متاسفانه وانیلا لدر بی دی کی و واناگلرویا در مقابل بیبی‌کت نمی‌توانند مطرح شوند.
وانیلا لدر عطری وانیلی و کمی ادویه و پودری و شیرین و نسبتا گرم است.
عطری که نمی‌تواند هویت‌ساز شود.

هر چند درمیان کارهای دیگر بی دی کی بهترین کار همقن وانیلا لدر است.
پهش و ماندکاری کار رصایت‌بخش نیست.

بی دی کی و همچنین برند لابراتوریو اولفتیو از نگاه من (پس از تست حدود ده کار جداگانه از هر دو) برند ضعیف و بی‌هویتی است.
ناگفته‌نماند برند اولفتیو به لحاظ پخش و ماندگاری و خلاقیت از بی دی کی بسیار بالاتر است.

برای مثال پچولی و تونکاده لابراتوره اولفتیو بسیار ماندگاری و پخش قوی‌ و کیفیت خوبی دارند.
7 تشکر شده توسط : یاس Samane
بسیار عطر زیبایی است. به نظرم‌میتواند جزو رفرنس‌های روایحی که یاداور تمیزی و صابون هستند قرار گیرد. اما از جنس سبز و کمی‌پودری و مرکباتی (مرکبات سبز و کمی اسیدی)

بسیار لوکس، شیک و در عین‌حال راحت‌پوش در هر موقعیتی. بسیار استادانه کورکجیان توانسته رایحه‌ای از تمیزی را به‌ما انتقال دهد که در عین‌حال که یاداور رایحه‌ی صابون است اما از آن‌فاصله‌ می‌گیرد و اجازه‌نمی‌دهد که مخاطب احساس کند عطر شما یک‌عطر با رایحه‌ی صابونی معمولی است.

ماندگاری و‌‌پخش بسیار خوبی از این کار را در تست اول تجربه کردم.

نمی‌دانم با یونیورسال فورته و یونیورسال چه تفاوتهایی دارد. اما طبق فرگرنتبکا آکوردهای این عطر بیشتر از دو‌ مورد دیگر است. و لدا احتمالا با عطری پیجیده‌تر در نقایسه با آن دو دیگری روبرو هستیم.

با‌ پیراهن سفید یا تیپ‌های رسمی و کت و شلواری قطعا زیباتر ست‌ می‌شود.

از نظر من این‌کار، مناسب پوشش صرفا برای مردان‌ است.
10 تشکر شده توسط : یاس مرتضی ع
پچولی در بستری از روایح دودی، و چرمی
برای من این کار، بسیار یاداور موسیور فردریک‌مال است. یک‌ پچولی دارک، جدی و گرم.
رایحه‌ی زیبایی است اما نت‌‌چرمی زیر سایه‌ی پچولی قرار گرفته است و لذا آنچه بیشتر می‌شنوم نه چرم بلکه‌پچولی است. اگر نت‌چرم‌ غالب‌تر بود کار قابل قبولی برای‌ من‌ بود ضمن اینکه ترکیب پچولی و‌چرم‌به طور کلی بدای من تابحال خوشایند جلوه نکرده است.
6 تشکر شده توسط : یاس مرتضی ع
دختری صورتی و قرمز پوش، با موهای چتری، که هبچ گاه خودش را نمی‌خواهد در قالب یک زن پخته تعریف کند و زندگی را با تمام جدی بودنش به مضحکه می‌گیرد. دختری خوش و فارغ از هر بند و اسارتی.
.
رایحه‌ای شیرین و قرمز از تمشک و توت فرنگی که با کیفیتی خامه‌مانند از چوب صندل ترکیب شده است.
بوی آدامس‌طور و نوشیدنی‌های چری وجه بارز آن است.

مورد علاقه‌ی‌من نیست.
14 تشکر شده توسط : مرتضی ع فاطمه فیضی
جناب اقای علی توصیف زیبا و در عین حال دقیقی داشتند صرفا چند نکته را اضافه می‌کنم.
میتسکو تا حد زیادی در دسته‌ی کارهای کلاسیک گنجانده‌ می‌شود.‌و لذا بیشتد علاقه‌مندان به کارهای کلاسیک به آن گرایش پیدا خواهند کرد. هر چند همچون بلامی وتیور هرمس که در لبه‌ی کلاسیک و مدرن راه میرود این کار نیز می‌تواند همچنان وجوه امروزی خودش را به‌ما نسان دهد.

میتسوکو بسیار غنی‌ است. چند وجهی است؛ عمق دارد و لذا شما را مثل گلهای ادم‌خوار می‌بلعد به درون خودش. هر قدر بو می‌کشم بیشتر درونش غرق می‌شوم.

وجه زنانه‌ی کار غالب است. اما از نطر من با لباسی مناسب قطعا برای مردها نیز قابل پوشش است.

از ابتدا تا انتهای رایحه، بوی آشنایی را به مشامم یاداوری کرد: بلامی وتیور هرمس. در هر دو آکوردی خاکی مانند و گرم و تا حدی پودری و علفی حس می‌کنم که در بلامی به دلیل حضور نتهای تاریک‌تر به سمت گرمی و خفگی و فضای اسپایسی بیشتری حرکت می‌کند ولی در میتسوکو این رایحه‌ی خاص کمی رفرش‌تر و روشن‌تر است و با حضور هلو و یلانگ و مرکبات کمی شیرین نیز می‌شود.

من این کار را‌متاسفانه در باتل‌های جدید تست داشته‌ام. قطعا غنای کار در نسخه‌های وینتیج به دلیل حضور اوکموس بسیار بیشتر بوده. اما حتی این کار تعدیل شده نیز بسیار دلچسب و زیبا است.

رایحه‌ی کلی کار، ترکیبی از هلوی پخته، روایح خاکی و چوبی و تا حدی دودی و پودری است. هلویی کاملا آعشته به خاک خشک و نه گل الود.

میراث گرانبهایی از ژاک گرلن برای انسانهای مدرن که نمی‌خواهند ریشه‌های خود را از یاد ببرند...
13 تشکر شده توسط : هاشم پور مرتضی ع
ترکیبی هنرمندانه از وجه خاکی و‌ملایم میخک (و نه وجوه تند و تلخ آن) و بخور.
تصور کنید وارد حمامی پر از بخار شده‌اید که در گوشه‌ی آن میخکهایی نم زده حضور دارند. چیز دیگری در این عطر به جز این دو نت اصلی احساس نمی‌کنم.

عطر باز خورد ابدا نیست. برای عزلت و تنهایی و دل جنگل‌های مرطوب است.
9 تشکر شده توسط : مرتضی ع سورنا مقدم
رایحه‌ی بسیار تر و تازه و تیز و سرد از برگ کاج که توسط شیرینی و گرمای ملایم میوه‌های خشک به تعادل رسیده.

وازمبا را به عنوان مسابه اصلی این کار تست نداشتم. اگر فرصت تست فراهم‌شد،‌ حتما شباهت و تفاوت‌هایشان را بیان می‌کنم.

این کار رو در باتل‌های جدید تست داشتم. (باریک و مشکی).

بسیار مشابه است با یکی از کارهای the one از دی اند جی. (فکر می‌کنم همان فلاکن اولیه) در the one هم بوضوح بوی کاج را می‌شنویم اما آنجا فضا، ادویه‌ای و امبری شده اما در سرژ بوی کاج پیورتر حس‌ می‌شود.

لذا تمام کار خلاصه‌ می‌شود به رایحه‌ی درخت کاج (بالاخص برگ کاج که حس تیز و سبز و سرد دارد) و رایحه‌ی شیرین میوه‌های خشک شده در پس زمینه. اگر این دو را بتوانید در ترکیب با هم تجسم کنید بدون تردید موفق به درک‌رایحه بدون تست آن شده‌اید.

پخش‌ متوسط و ماندگاری نسبتا‌‌ خوبی دارد. با توجه به گزارشات دیگر دوستان در مورد پخش و‌ماندگاری متوسط آن (که مشخص است مربوط به فلاکن اولیه است)، بعید میدانم بین فلاکن فعلی (مشکی) با فلاکن ۵۰‌میل اولیه تفاوتی از نظر پخش و ماندگاری وجود داشته باشد.

بسیار زیباست اما طبیعتا بوی کاج با تمام زیبایی‌هایش، رایحه‌ای نیست که بتوان از آن در جایی به جز تنهایی، در جنگل و یا مهمانی‌های خیلی خصوصی استفاده کرد.



8 تشکر شده توسط : هاشم پور مرتضی ع
📎داتورا گلی است زهراگین که به آن ترامپت شیطان نیز گفته می‌شود (شکل شیپور مانند آن بی‌شباهت به ترامپت نیست).

امروز در هوای برفی و کاملا سرد و مه آلود برای اولین بار این کار را پوشیدم؛ در حالی که قصد رفتن به کافه‌ای را داشتم...

بادام نسبتا تلخ در رقصی توامان با توبروز در بستری از رایحه‌ی سفید، شیرین و تمیز مشک.

نارگیل تلخی بادام را با شیرینی خود متعادل می‌کند.
وجه سبز و گلی توبروز و نه وجه شیرین آن باز هم در این کار سرژ حضور دارد (مشابه حضور همین وجه از توبروز در سدر و توبروز کریمینال)

در درای داون از شیرینی کار کم‌ می‌شود و من تلخی بادام و توبروز (و رایحه‌ای جزمین‌ مانند که احتمالا مربوط به شکوفه‌ی لیمو است) را بیشتر می‌شنوم. از نارگیل دیگر چندان خبری نیست.

پارت سبز و گیاهی توبروز به طرز هنرمندانه‌ی به خورد تلخی بادام رفته است و در یک‌نقطه این دو با هم‌ ممزوج شده و توانایی تفکیکشان از هم غیرممکن‌ می‌شود.

حالت خامه‌ای و bakery که در ریویوهای فراگرانتیکا در توصیف این کار ذکر شده را من چندان حس نمی‌کنم. شاید ترکیب نارگیل و مشک و بادام این حالت را تا حدی فضاسازی کند اما مشهود نیست و در جایی دور از عطر ایستاده است.

شباهت قابل توجهی میان این کار و یکی از کارهای زنانه موگلر (فکر می‌کنم الین اسنس ابسولو) میبینم. کیفیت رایحه‌ی بادامی و شیرین هر دو تا حدی مشابه است و البته موگلر بسیار اینتسیو و پرقدرت‌تر ظاهر می‌شود. اما وجه فلورال این عطر سبب می‌شود از موگلر فاصله گرفته و فضای دیگری را خلق نماید.

کاری است بسیار دوست‌داشتنی، یونیک و پر از ظرافت که البته این ظرافت آنچنان‌ پنهان است که برای مخاطب عام قابل رویت نیست و لذا او آن را ممکن است یک کار "معمولی" بشنود...

دیدن نتها ممکن است این تصور را ایجاد کند که با کاری گورماند و شیرین طرف هستیم. اما شیرینی کار لب مرز گورماند حرکت می‌کند. و ابدا این وجه آن اغراق‌شده نیست.

قطعا برای فصل سرد سال زیبایی‌های کار نمایان‌ می‌شود. وانیل و مشک و نارگیل و بادام‌کافی است تا استفاده از آن در فصل گرما دلنشین نشود.

دختری دست‌داشتنی، زنانه، مهربان، بخشنده و بسیار شکننده و زودرنج، شاید شخصیت سمبلیک این عطر باشد.
15 تشکر شده توسط : محمدعرفانی مرتضی ع
سلام. وقت بخیر. امیدوارم خوب باشید.

ریویو شما در مورد این عطر مربوط به نسخه‌ی قدیمی ۵۰ میل این عطر (مشابه عکس در همین صفحه) است؟
1 تشکر شده توسط : بابک
جایی سرژ لوتنس از این عطر به عنوان چوبی شیرین یاد می‌نماید...

بر خلاف نامش خبری از سدر نیست. آنچه که هست رایحه‌ای عسلی، کهربایی،‌ انیمالیک، چوبی و گلی است.
شیرین از جنس عسل و‌ کهربا؛ عسلی که تفت داده شده و حالتی مذاب پیدا کرده.
در دقایق اول رایحه‌ی توبروز از دل آکوردهای شیرین به‌ مشام‌می‌رسد اما صدافسوس که دیری نمی‌پاید...

توبروز در این کار بسیار ظریف کار شده و بسیار عچیب است که هر‌چند کل کار شیرین است اما شما می‌توانید به راحتی صرفا وجه سبز توبروز را بدون وجه شیرین آن در کار تشخیص دهید.

در همان دقایق ابتدایی رایحه‌ای انیمالیک شبیه بوی گوسفند به مشام‌ می‌رسد که در ترکیب با آکوردهای شیرین و توبروز ترکیب بسیااار زیبایی شده است.

این عطر یکی از زیباترین کارهای انیمالیک-فلورال است که تست داشته‌ام. بسیار شیک و باوقار...

از نگاه‌من تنها شرایط استفاده از آن صبح برفی‌ای است که باد ملایمی می‌آید و با پالتویی بلند و شالی برگردن در حال پیاده‌روی هستید.

کارهای سرژ لوتنس بسیار داستان‌محورند و لذا موقعیت‌های استفاده از هر یک از عطرهای آن کاملا‌ مشخص و محدود به فضاهای ویژه‌ای است...

لذا استفاده از این کار در هوای غیربرفی برهم‌زدن هارمونی لازم برای پوشش این عطر است.

ای کاش توبروز کمی بیشتر دوام داشت. حقیقتا توبروز این‌کار عجیب دلچسب است. همین جنس از توبروز را شلدرک در "توبروز کریمینال" نیز استفاده کرده است. که البته در این کار توبروز بسیار جان قوی‌تری دارد و نت اصلی است تا پایان.

ماندگاری و پخش راضی‌کننده است اما عالی نیست. جزو کارهایی از سرژ است که مخاطب عام را آزار نخواهد داد و حنی می‌تواند کشش زیادی را ایجاد نماید.‌

وجوه بسیار زیبای انیمالیک آن در ترکیب با روایح شیرینش، کیفیتی شهوانی نیز به کار بخشیده.

بسیار دوست‌داشتنی، بسیار خاص، بی‌مانند و بی‌رقیب...

باعث خوشحالی است که نسخه‌ی وینتیج این کار نصیبم شد...

سپاس و قدردانی دوباره از پدرخوانده‌ی دنیای عطر جناب سرژ لوتنس🍂



14 تشکر شده توسط : محمد خلیلی فرهاد

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2025 Atrafshan