نظرات | Mahmoudreza ganjali
ترتیب نمایش
طبیعت عریان
تصور میکنم چوپانی در کوه های مرتفع و سر سبز دام خود را به چراگاه برده و چند روز از خانه دور میشود....آتش درست میکند و کنار ان مینشید تا گرم شود و گوشتی کباب میکند.. سبزی میچیند و با آن میخورد ...مشغول میشد به دباغی چند راس از حیواناتش و همزمان کشک به دست آمده را روی چوب میگذارد تا قره قروت شود...
دباغی که تمام میشود پوست را بر شانه های خود میگزارد و به خانه باز میگردد...
بویی که آن فرد میدهد...بوی کوئوم است.. بوی یک فرد غرق شده در طبیعت ییلاقی
18 تشکر شده توسط : ماری آرش
یک اثر هنری باید مستقل آنچیزی که خودش هست را ارائه دهد نه وسیله چیز کمکی و غیره...استفاده از کلمات و عناوین دیگر که همگی تحت عنوان کانسپت عرضه میشوند اگر برای جبران کم کاری رایحه به کار بروند نوعی تقلب و کاری غیر هنری'غیر صادقانه و به نظر کمی فریب انگارانه میباشد...
چیزی که از عطری که من تست کردم:
در مرحله اول یک کار شیرین و شیری که انگار ترشی و نت فرش آنرا به ابتدا همراهی میکند و کاری پوشیدنی است برای بانوان بیشتر و خبری از بوهای نامتعارف نیست....
در قسمت دوم کاری است که بوهای کمی اروتیک ظاهر میشود و سوق دهنده به احساسات ذکر شده بعضی دوستان و نت نعناء هندی کمی از ضعف بقیه قامت بلند میکند و انگار گوالتیری دست به کار شده...
در پرده سوم :تمام نت ها و آگوردها تقریبا کنار میرود و میماند گوالتیری و گوالتیری..... به تنهایی در صحنه...
تسلط بالای عطار در ایجاد حس اروتیک از این موارد قابل تحسین و زیباست ولی به عنوان مجموعا یک عطر برای من قابل قبول نبود
14 تشکر شده توسط : امیر رنجبر فرهاد
انتهای بوی این عطر یکی از بهترین بوهایی بوده که شنیدم
13 تشکر شده توسط : علی احمد فرهاد
قاچ خوردن پوست سبز گردو!!!!
8 تشکر شده توسط : علی احمد یاس
قلمتان مانا باشد....
بسیار عالی فرمودید...غیر از رایحه ناخوشایند برای من ..بنده هم به علت همین خصیصه اش از آن متنفر بودم ....از خود بیگانگی...بیگانه بودن با ساحت های انسانی که چون درد رنج و عشق در خود دارد آن را پس میزد
یک جریان عطر سازی که نه ...یک جریان سبک زندگی انسان مدرن رو به متن آوردید ..
سالم وسلامت باشد
7 تشکر شده توسط : یاس nazanin
درود بر جناب سخی عزیز
من هم با شما موافقم...اگر این کار اسمی موضوع محمور نداشت و خود را محدود به آن نمیکرد خیلی عطر بهتری میشد
به نظرم یک عطر اسم موضوعی انتخاب کند صرفا خودش را محدود به آن موضوع میکنه و جلوی بلند پرواز و تخیل رو میگیره..کارهای سورچینلی و بعضی از کارهای بعضی برند ها این انتخاب نام رو به درستی پیش رفتند....همونطور که موسیقی های کلاسیک اینگونه بودند و از نام های قطعه اپوس کنسرتو شماره و... استفاده کردند ولی موسیقی های مدرن و پست مدرن نام موضوع گونه سابجکت محور انتخاب کردند
13 تشکر شده توسط : nazanin سورنا مقدم
اینترلود در لغت به معنای:فاصله، بادخور، فاصله میان دو پرده، ایست میان دو پرده
برای من:ایننرلودی بین شرق و غرب...بین سنت و تجدد....بین عرفان و فیزیکالیسم ...بین هرج و مرج و قانون مندی....بین جنون و عقلانیت....
13 تشکر شده توسط : nazanin مهربد
بشدت عطر سنگینی بود برای من ...احساس میکنم گوالتیری انگار عطری ساخته که بوی زمانی که انسان دررحم مادری وجود دارد میدهد!!!
در فضا سازی این عطر گوالتیری نابغه وار عمل کرده و در نابغه بودن او هم شکی نیست...
گرچه نظرم درباره او عوض نمیشود و بازی هایی که انجام میدهد گاهی ملال آور میشود...و این امضا و اثر انگشت او در عطر هایش که به وضوح آن را آشکار میکند به نظرم به اثرش ضربه میزند و سابجکت مولف ما را از فضای عطر بیرون پرتاب میکند
11 تشکر شده توسط : inas nazanin
ساعت یک شب است و کسی در خیابان نیست.هوا کمی گرم است و اندک چراغ های زرد خیابان نمیتوانند آنرا کامل روشن کنند.منطقه جدید الاحداث است و چند خانه ای در آن ساخته شده .میان این خانه ها زمین های خالی و خرابه های زیاد وجود دارد.خانه ای رو به رویم است..ظاهرش بشدت زیبا است ولی نه دری دارد نه پنجره ای و نه چراغی ..یک مشت سنگ و سایه های زیاد..هنوز محله سطل زباله ندارد..کنار خانه زباله دانی شده است..از دید من یک خانه لوکس و پر از سنگ های گرانبها و همراه در کنار آن زباله های زیاد...دو خانه دورتر خانه ای را میبینم که افراد در حال رد و بدل مواد هستند و زنان کنار آنها لباس مناسبی ندارند...در حالی که به تنهایی تا خانه پیاده میروم احساس میکنم دیگر نجابت از این دنیا رخت بربسته..عفت دیگر وجود ندارد...به خانه میرسم همه خوابند..همه جا تاریک است.

احوالات و زمانی که من این عطر را تست کردم اینگونه بود...نمیدانم شاید تاثیرات عطر بر ناخودآگاهی تا این حد باشد که من اینگونه آن ساعات را سپری کردم...
18 تشکر شده توسط : کامبیز سخی محمدعرفانی
Sadonaso
لینک به نظر 30 مرداد 1403 تشکر پاسخ به Through a Glass Darkly
مفهومی وجود ندارد...همه چیز فرم است.
همانطور که دوست عزیز .یکی از فیلم های برگمان گفتند بعضی مواقع برداشت ها و تفاسیر برای یک محصول و انگیزه تولید ان بشدت خنده آور و دور از واقعیت هست...هرچه هست` اثر است و مولف آن هارا صرفا گرد هم آورده و با جهان بینی اش به آنها نسبت داده(جهان بینی مولف خیلی مهم نیست از نظر بنده) ..هر تفسیری از آن اثر(فرم) باشد مربوط به ناخودآگاه تفسیر کننده و دید اوست
نقل قولی از تارکوفسکی به یاد دارم که میگفت کودکان بهتر از منتقدان فیلم مرا درک و میفهمند....
هرگونه برداشت اضافی و نپذیرفتن اثر با همانچیزی که هست و تحمیل کردن تفاسیر به آن 'جفا در حق اثر است
متاسفانه این قضیه هم بازیچه افرادی شده و با عبارت مفهوم کانسپت و نماد و.. قصد مارکتینگ و فریب افراد را دارند
حال با این اوصاف ببینیم در 'سادوناسو' تحمیل خودآگاه ما به اثر است یا نه!
15 تشکر شده توسط : آرش Dragon

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2024 Atrafshan