درود بر دوستان عطر افشان
دیشب مجموعه عطرهام رو نگاه میکردم. گفتم یه رایحه ای رو فقط ببویم که حالم رو حسابی خوب کنه که یهو هوس بوی رز اومد تو نظرم. از بین همه عطرها بی اختیار عطر تی رز سال ۱۳۷۱ رو برداشتم و فقط بوییدم. چندین و چند بار عمیق بوییدم. حسابی سرمست شدم. اصلا بوی گلاب نمی داد. بسیار قوی، خوشبو و ناب... خیلی لذت بردم. واقعا تی رزهای فعلی در مقابل اون تی رز بسیار ضعیف اند.

درود بر شما داداش گلم 🌹
کلا همه عطرها دستخوش تغییرات شدن حتی عطرهای برند و گرانقیمت که واقعا ناراحت کننده ست. ۲۰ یا ۳۰ سال پیش همه عطرها به راحتی و در اندازه های مختلف در دسترس بودن...
با آرزوی بهترینها ❤️

با درود و احترام
دوستان امشب که آخر شب جمعه بود، از دلتنگی و بی حوصلگی به سراغ عطر لومانی رفتم تا شاید کمی از کسالتم کم کنم. با زدن دو اسپری بر روی لباسم واقعا از جادوی این عطر انرژی مثبت گرفتم و بمانند یک اکسیر شفابخش بهم آرامش و حس طراوت و تازگی داد. پخش بوی عالی و قوی با ماندگاری بسیار خوب... فقط از این در تعجبم که چرا عطر لومانی بعضی از دوستان پرفورمنس ضعیف، متوسط و یا رو به خوب داره! الان با اینکه دو ساعت و نیم از زدن این عطر میگذره و تازه لباسم رو هم آویزون کرده ام، باور کنید انگار شیشه عطر رو جلوی بینی ام گرفته ام. نمیدونم الان هم لومانی های اون مغازه عطر فروشی که پارسال ازش خرید کردم به همین کیفیت هست یا نه...

درود بر همه دوستان عطر افشان
اوایل برج بود رفتم قصابی که گوشت بخرم و بعد از اون هم سری به بازار بزنم و یک عطر جووان س.ک.س اپیل بخرم. مدتی بود که هوس رایحه اش را داشتم. یک ران گوسفندی خریدم که کارگر قصابی مشغول خرد کردن گوشت شد. دیدم یک خانم حدود شصت ساله به یکی از کارگرهای قصابی گفت یه دونه جگر سفید میخوام. وقتی جگر رو آورد، اون خانم گفت چقدر میشه؟ کارگر قصاب گفت ۵۰ هزار تومن. اون خانم دست دست کرد و جگر رو نخرید و از مغازه بیرون رفت و دور شد. با دیدن این صحنه دنیا جلو چشمام تیره و تار شد. نمیدونستم چکار باید بکنم. حتی فرصت نشد فکر کنم. کاش چند تا جگر سفید براش میخریدم یا اینکه براش گوشت میخریدم. از طرفی ترسیدم که ناراحت بشه یا به عزت نفسش بر بخوره و یا اینکه فکر بدی به ذهنش خطور بکنه... حسابی حالم گرفته شد. از خودم خجالت میکشیدم که دارم ران گوشت میخرم در حالیکه اون خانم نتونست یک جگر سفید بخره... بدتر از اون رفتن به بازار و خرید عطر! در راه برگشت به خونه به اون خانم و امثال اون فکر میکردم... دیگه ذوق خرید عطر از سرم پرید 😔 ناخداگاه به یاد ترانه پرنده مهاجر داریوش افتادم که تو قسمتی از ترانه اش می خوند: تو پی عطر گل سرخ من حریص بوی نونم... واقعا با این اوضاع با اکراه دست و دلم به خرید عطر میره...

تا چند سال پیش که پخش و ماندگاریش عالی بود. فقط میدونم اگر اسمش دیور، کرید، آمواج یا زرجوف بود الان حداقل ۱۶ میلیون قیمت داشت و نت های آناناس، تمشک، توت فرنگی و ... ازش فوران میکرد...

سلام داداش گلم ❤️
صبح بخیر و روز خوبی داشته باشین. چشم حتما نگاه میکنم. خیلی ممنمونم از توجه و پیشنهاد ارزنده تون 😍
قربانت و در پناه خداوند مهربان میسپارمت 🌹💚

درود مجدد ❤️
شخصی پشت سرم به یکی از اعضای خانواده ام گفته بود که بنده قدیمی فکر میکنم... وقتی شنیدم گفتم چرا به خودم نگفت تا جوابش رو بدم. بهش بگم تو که امروزی فکر میکنی چکار کردی؟ پدر خودت میگه یکساله خونه پسرم نرفتم یه چایی بخورم... با خواهر و برادراتم ‌که رفت و آمد نداری، هر چند اونا هم مثل خودت امروزی فکر میکنند... ۱۳ ساله ازدواج کردی پدر بزرگ و مادر بزرگت نمیدونن خونه ات کجاست... حتی تو این مدت یه عید به خونشون نرفتی... حالا عمو و عمه و دایی و خاله دیگه بماند...اگر من قدیمی فکر میکنم حاضرم با همین افکار قدیمی تا زنده هستم در جا بزنم...

داداش حسن گل سلام ❤️ بنده هم مثل شما از لحظات حال حاضر لذت نمیبرم و تمام فکرم و ذهنم به گذشته معطوف میشه... به آدمای با صفا و ساده اندیش قدیم، به آدمایی که به یک خانه برای سکونت قانع بودن و فقط هدفشان سکونت بود و سالیان سال در یک محله و کوچه با همسایگان مثل فامیل زندگی میکردند... اصلا دیدشان سرمایه گذاری روی ملک، طلا و سکه نبود... ملک رو برای گذران زندگی، طلا و سکه رو برای زینت و کادو دادن میخواستند... چقدر راهرو های خانه های قدیمی، طاقچه هایشان و اتاقهایشان زیبا و با صفا و شاد بودن... افسوس که زمان به گذشته بر نمیگرده... کاش به قول دکتر شاهین اسعدی دکمه زمان وجود داشت... اصلا چه کسی گفته به گذشته فکر نکنید؟ گذشته بخشی از بهترین زمان زندگی ما بوده و هست. در اصل لحظات همین حال حاضر هم به سرعت و ثانیه به ثانیه داره میگذره و به گذشته و خاطره تبدیل میشه...
خوشحالم که قدر گذشته ها را میدانید 🌱🌹

درود و ادب و احترام خدمت جناب دکتر اسعدی عزیز
دوست فرهیخته و ارجمند خوشبختانه شما برای جامعه ما بسیار فراتر از مفید واقع شده اید و بنده افتخار میکنم که دانشمندی چون شما مخاطب این حقیر است.
بنده هم مثل شما و برادر عزیزم جناب آقای شجاعی در گذشته سیر میکنم. حاضرم حتی در خواب هم شده سری به گذشته بزنم. برای همینم هست به عطرهای کلاسیک و قدیمی بسیار علاقمندم. همینطور به اشیا قدیمی... به ساعت های قدیمی دیواری، رومیزی، مچی، جیبی مخصوصا ساعت کوکی قدیمی کوکو که با یک زنجیر کوک میشدند و سر ساعت پرنده به شمارش هر ساعت کوکو میکرد... پنکه های قدیمی تمام فلزی که در ادوار گذشته چقدر کار کرده اند و هنوز سلامت هستند... اصلا از کلمه ادوار خوشم میاد... هر شب کمی عطر قبل از خواب به خودم میزنم تا بلکه خوابها و رویاهای خوب ببینم که واقعا بیشتر اوقات جوابگو هست.مخصوصا عطر مردانه اوپیوم پور هوم و اوپیوم زنانه قهوه ای خواب آرامی رو برایم به ارمغان می آورند. البته وان من شو و جوان سکس اپیل هم واقعا قبل از خواب آرامش دهنده هستند... همیشه از وسایل قدیمی ام استفاده میکنم چون با حس و حال قدبم بهم آرامش میدن... از دیدن ساختمانهای یک یا دوطبقه قدیمی و آجری لذت میبرم و قلبم روشن میشه چون این ساختمانها روح دارن و به نوعی حس واقعی زندگی در آنها دیده و احساس میشه...
با آرزوی موفقیت های روز افزون برای شما دوست جنتلمن 🌱🌹

درود بر شما
نسخه اصلی این عطر رو در پاساژ منصور، در بازار کویتیها واقع در حیاط مسجد بازار بزرگ تهران به راحتی میتوان یافت.