✨سلام
✨روزتون
✨پر از خیر و برکت
هر وقت به میلتون با باتل لیمویی اش خیره میشوم یاد و خاطرات زیبا و‌خوشبوی بیست سال پیش مثل صحنه های یک فیلم از جلوی دوربین چشمانم عبور میکند، سالهایی که پر از شور و نشاط و تازه در عنفوان نوجوانی بودم، به اون سالها که برمی‌گردم میبینم اگر عطری اونزمان خوشبو بود دلیل اول و اصلی اش عطر و خوشبویی واقعی آدمهای اطرافمان بود، مثل پدرها، مادرها، برادرها، معلم ها و سایرین بزرگترهایمان،همه چیز دقیق و حساب شده بود، بیشترین میزان این نظم و دقت را تو رفتار برادر بزرگم می‌دیدم که اون سالها دبیر بود و تدریس میکرد، عطرهای زیادی داشت از دکانهای عطرفروشی که اون موقع کل اجناس آرایشی بهداشتی را در یک مجموعه با هم میفروختن نه بصورت جداگانه تهیه شان میکرد، او تنپوش میکرد و ما حظ بویش را می‌بردیم و میچشیدیم، با پیراهن تمییز سفید و اتو کشیده و شلوارهایی پارچه ای که همزمان نظم خاصی به تیپ آدم می‌بخشیدند و اون دوره مد بودند، ریش تراشیده و سبیل پشت لب، موهای لخت سیاه شانه کرده کمی کج و روبه بالا و ساعت مچی مشکی نسبتا بزرگ که هیچوقت دقت نکردم ببینم چه مارکیه برای اون سالها،و سبیلهای پشت لب که نشان مردانگی تمام بود و ابروی پیوندی چهره ای مردانه و بسیار جدی به ترکیب صورتش بخشیده بود، چهره ای بظاهر خشن و غلط انداز در حالی که پشت این سیما قاب❤️ رئوف و مهربان و لطیف پنهان شده بود،از شخصیتهای بود سنگین،با پرستیژ که پر از ابهت و وقار بود با اینکه کودک بودم و افکارم حال و هوای بچگانه داشت ومشغول و در پی بازی کودکانه و قدرت درک بالای آنچنانی نداشتم(یعنی زبل نبودم و به هر چیزی در اطرافم دقت و فضولی نمیکردم) هیچوقت ندیدم ایشان با خانمی چه از فامیل چه غریبه ها گرم بگیرد و بخندد، حتی با بانوان همکارش ام صمیمی نبود و به شخصیت و منشش قسم میخوردند،رفبقهای زیادی داشت اما به خانه ی هیچکدامشان نمی‌رفت در عوض روزهای پنجشنبه و جمعه آنها به دیدارش می آمدند و با گله و شکایت که چرا به منزلمان نمی آیی برایش ابراز دلتنگی میکردند، میلیتون عطر مورد استفاده یه یکی از همکارانش بود که بسیار مرد جا افتاده و خوش‌تیپ و‌ خوش پوشی بود همیشه تیپ یک اقای جنتلمن را می‌زد و پوستش بمانند اروپایی‌ها برنگ قرمز بود موهای بور متمایل به رنگ شرابی داشت و پوست صورتش مثل آیینه برق میزد وقتی زنگ درب منزلمان را مینواخت قبل از ورودش عطرش به داخل نفوذ میکرد و آه چه بویی داشت چه بویی میداد عطرش باور نمی کنم این میلتون الان اون میلتون قبلا بود که این آقای جنتلمن تن‌پوش میکرد،رایحه گلی این عطر برای شامه ی من سرمست کننده، اغواگر و شادی آفرین و بهشتی بود بوی گل رزش مرا دیوانه و از خود بیخود و مدهوش میکرد تصور میکردم داخل باغی از بهشت در حال بوییدن گل رز و مریم و یاس هستم،نرم، لطیف، ملایم و با خط و رد بوی بینظیر ، غیرقابل مقایسه و تصورش با الان، گاهی اوقات با خودم فکر میکنم خدای من شرکتهای سازنده چه بر سر روایحی که عطارهای نامی خلق کرده اند آورده اند چرا اینهمه تغییر، تبعیض، فاصله،چرا دنیای پاک روایح را دستخوش و قوربانی بازیچه های افکار به اصطلاح پوچ بخطر انداختن سلامت جسم و روح و روان بشر کرده اند، واقعا به چه قیمتی؟! چرا قبلا اورجینال یک عطر قدیمی با قیمتی ناچیز به تومن آنقدر خوشبو و ماندگار و دوست داشتنی و دست یافتنی بود اما در دنیای صنعتی و مدرن امروزی با چندین و چند میلیون تومان هزینه گران و گزاف عطرها آنقدر بی جون و کم رمق و ناتوان و دست یافتن به اصل شان دشوار شده است. چه بر سر این دنیا آورده اند بماند برای اهلش و متخصصین متبحر این صنعت و کار....
جاده ی زندگیتون پر از عطر گلهای مهربانی🌸🙏

با سلام و احترام به شما آقای پرهام
در مورد دلینا باید عرض کنم این و عطر را خودم نخریدم و در قبال چیزی با یکی از نزدیکان معطرم برای من معاوضه و معامله شد و از برند زینکس فرانسه است و تفاوت چندان محسوسی با خود نسخه ی اصلی نداره بنظرم بو و رایحه همان است گلی، لطیف و ملایم که بعضی ها تیزی گلاب و بوی حرم و رز ایرانی ازش می‌گیرند ولی برای من که عاشق بوی رز هستم چه ایرانی، چه ترکی، چه هلندی، حتی بوی گلابم خیلی دوست دارم عطر خوشایندی است پخش و ماندگاریش ام‌خوبه،با خیال راحت بخرید و هدیه دهید..
روزتون بخیر و پیروزی

جناب دکتر اسعدی سلام
بسیار سپاس از شیوه یه نگارش خلاقانه و شرح ریویوی عطری به سبک قلم جذابتان که این نعمت نویسندگی و موهبت مهارت و خلاقیت بر هر کسی جاری نشود مگر به لیاقت و کاردانی و شایستگی که همه را جناب شریفتان به نمایندگی از طرف صاحب و مالک دارایید ماشاالله👏 وصف حال ریویوی عطری این ادکلن را در قالب کلمات موصوف چنان زیبا به روایت و تصور و تصویر کشاندید که بسیار مشتاق به تستش شدم و حتما در اولین فرصت به سراغش خواهم رفت و ازش دکانت تهیه میکنم..
جاویدان باد قلم و تفکرتان استاد

درود بانو شکیبای عزیز
عزیزم این عطر آنقدر ملیح و زیباست که آدم شیفته ی رایحه ش میشه یه چیز در موردش بگم‌ شکیبا جان اینکانتو شاین تک نوته با اینکه یه عطر گلی میوه ایه ولی از لحظه ی اسپری تا درای داون فقط یک رایحه ازش حس می‌کنی و این عطرهای تک نوت تقریبا بهشون عطر اکلیلی میگن چون وقتی بخودت اسپری میکنی مثل اکلیل میمونه بوشون و برق خاصی میزنی حیف که یه مقدار پخش و موندگاریش کمه وگرنه عطر عالیه من چند سال پیش خریدم اینو و خیلی وقته تموم شده و ندارمش دیگه ولی هنوزم بوش و حس کنم دوستش دارم..

سپاس مادام ماری مهربان🙏به خریدش فکر میکنم حتما😊

سلام خانم حسامی
من ورساچه ی صورتی را داشتم البته دو سال پیش و از یک فروشنده معتبر هم خریدم بوی لطیف و ملیح و بی آزاری داره پخش خیلی بالایی نداشت ولی در کل خودم ازش راضی بودم و به این دلیل خریدمش که رایحشو خیلی دوست داشتم اینم بگم زمانی سفارسش دادم به فروشنده گفتم من تولید قدیمش و می‌خوام اونم بنده خدا گفت قیمت بچ‌ قدیمش یکم بالاتره و برای من مهم نبود قیمتش و ماندگاری و پخش خوبی هم داشت واسم، شاید مال شما چون بچ کد جدیده بخاطر اینه که خیلی ضعیفه از لحاظ پرفورمنس و موندگاری،وگرنه از طرف عطرافشان خاطر جمع باشید ادکلنهاش اورجینال هستند، انشالله سری بعد انتخاب و خرید شایسته تری را تجربه کنی عزیزم. پیروز باشی بانو

سلام ماری جان این ادکلن مناسب چه فصلی هست گرمه یا خنک؟؟

نازنین جان پاشنه ی پا با پنجه ی پا مگه فرق داره؟؟!
در ضمن خودت گفتی ها😂 وگرنه فکر نکنم کسی متوجه شده باشه بس که زیبا نوشته بودی و دلچسب👌👏
پ.ن؛وقتی چیزی رو به خطا می‌نویسی اصلا به روی و خاطر مبارکت نیار دقیق مثل من😝😍😘

درود و عرض ادب جناب آقای وقوعی
با احترام، بنده تمامی عطرهای لاین کنزو را خیلی دوست داشتم و هنوزم دارم کنزو عطر امضای یکی از خانم دبیرهای با کلاس دوران دبیرستانم بود که همیشه شیکپوش و خوشبو‌ و خوش کلام بود ادب و متانت عطری کلامی از ذهن و تن و روی و لب خندانش میبارید به محض ورودش از درب مدرسه به داخل باشلوار مشکی نسبتا کوتاه و جوراب نازک شیشه ای مشکی و کفش مشکی چرمی براق با یکم پاشنه بوی خوش عطرش تمام فضای مدرسه را به اصطلاح بر می‌داشت و پر میکرد دبیر شیمی بود و وقتی بخودکار یا وایت بورد کلاس دست میزد خودکار و وایت بورد بوی زیبای عطرش را بخود میگرفتن یادمه یکبار بعد از اتمام کلاس وقتی از رو صندلی که بهش تکیه داده بود بلند شد و رفت یکی از دخترعموهام گفت وای صندلی بوی عطر خانم معلم و میده، سال89-90 ادکلن کنزو زنانه اولین خرید عطرم از این لاین بودکه خیلی بوش مورد پسندم بود و هر بار میزدم همه اسمشو ازم میپرسیدن با قیمت نسبتا بالایی‌ هم خریدمش چرا که ارزش پولی اون موقع بمراتب بالاتر بود و با قیمت پول خرید یک عطر خوب آدم میتونست یک یا دو قطعه طلای لوکس بخره و بپوشه،بله حتما و قطعا اگه بشه نسخه ی قدیم ادکلن مورد علاقمو پیدا میکنم.سپاس از تفکر و پاسخ زیبای شما🙏
خوشحال و خوشبو و پیروز باشید جناب وقوعی.

اگر بخواهم به زبان زیباییها و ظرایف و ترفندهای ادبی و در قالب چند نثر مسجع کوتاه کنزو لئو پار را نقد کنم شرح وصف حالش بدین اینگونه است که:

از بزرگترین شاعران تاریخ این سزمین جناب رهی معیری است، امروز زادروزش تقارن بسیار زیبایی همزمان با استفاده از این عطر برای من داشت رایحه خوش کنزو بمانند دیوان این شاعر بزرگ، سفینه ایست دل انگیز بر موج زلال خیال..
کنزو برای من بمانند سخنان رهی پر از مضامین دلنشین است.
هر جا و هر بار دو‌ پاف از عطر خوشش را اسپری کنم بمانند این است که غزلی از این شاعر پر آوازه را می خوانم که چون بوسه ی نسیم ز جا می برد مرا..
رندی حافظ، عشق سعدی،شور مولانا،مضمون یابی صائب و طنین سخن مسعود سعد در کلام جناب رهی، همه از نشانه های لطافت طبع و احساسی بود که امروز با تنپوش در این عطر یافتم.
رایحیه لطیفش بمانند رهی می سراید؛
بوی آغوش بهارم، در چمن پیچیده ام..
سراسر لحظه هاتون پر از احساس آرامش عطر ملیح بهاری و بوی خوش عطر لطیف کنزو لئو پاری☘️🍀