درود جناب ایران منش.
معذرت میخوام به جای آقای عبدالغفاری پاسخ میدم؛
احتمالا منظورشون اینه که این عطر حال هوای رمزآلود و تاریک و بعضا اندوهناک داره. هرچند من از این عطر این حس رو نمیگیرم به هر حال نظرات متفاوته.
من شخصا از اصطلاح تاریک برای عطر هایی استفاده میکنم که توشون حس سنگینی و غم و کِدِری داشته.
اغلب، نت کندر، آکوردی هست که خیلی این حس رو به من میده.
بلک افغان از همین برند ناسوماتو، آمواج مموار، اینترلود و اینترلود بلک آیریس، نارسیسو رودریگز فورهیم تویلت، بیوفرت لندن اکرزیا مثال هایی هستن که برای من، تاریک به حساب میان.
اینطوری نیست که مواقعی که غمگینم بخوام از این عطر ها استفاده کنم؛ معمولا وقتی برای اولین بار که امتحانشون میکنم اون حس رو به من میدن و اگه دفعه های بعد بخوام ازشون به خودم بزنم، تبدیل میشه به عطری که خودم بهش شخصیت و کاراکتر میدم.
برعکس این عطر ها هم میشه، ورساچه پور هوم، دیور هوم کلون، بیشتر عطر های کرید و... که حس شفاف و شادی میگیرم ازشون.

سلام و عرض ادب جناب رابعی نیا.
کاملا درست میفرمائید؛ این موضوع همزمان چندین عطر رو امتحان کردن رو من هم قبولش دارم اما در این یک مورد بهش دقت نکرده بودم.
حتی اخیرا وقتی چندین دکانت از عطر های مختلف برای امتحانشون تهیه میکنم و به دستم میرسه با اینکه خیلی هیجان دارم همه شون رو سریع و همزمان امتحان کنم، اما میذارم دونه دونه و با حوصله به دستم اسپری میکنم و چند روزی زمان میبره.
ناکسوس از روایحِ به قولی timeless و ماندگار هست و بسیار ستودنی.
الان که فصل گرما داره سر میرسه و با همه زیبایی های خودش، ناراحتم که باید فعلا با عطر های پاییزی/زمستونی که یک دنیای دیگه ای دارن خداحافظی کنیم.
اما آرزو میکنم که از همه از چنین عطر های نازنینی توی موقعیت های زیبای زندگی لذت ببریم.
سپاس از شما.

با درود
وایکینگ کرید، عطری که برخلاف تصورم قبل از امتحانش، خیلی عطر صمیمی و قابل ارتباطی هست. یک نتی که نباید ازش چشم پوشی کرد، میخک یا clove هست که با قدرت در این عطر حسش میکنم.
شروعی خیلی نعنایی داره که سریع این تندی کمتر میشه و عطر حالت آروماتیک و افترشیوی میگیره.
وایکینگ برای من مثل خیلی از عطر های کرید، خیلی بوی روشن و شفاف و مثبتی داره مثل میلسیم ایمپریال و سیلور مانتین.
بوش منو یاد شهر رامسر میندازه.
با تشکر.

با درود.
برای من خیلی اتفاق افتاده که یک عطر بعد از مدتی استفاده دیگه اون حس بار های اول رو نداره. یکی از عطر هایی که خیلی برام اینگونه بود همین ناکسوس بود.
چند سال پیش به یک مغازه عطرفروشی رفته بودم و قصد داشتم یک عطر مناسب هوای سرد بخرم.
آقای فروشنده بعد از اینکه گزینه هایی که خودم از قبل انتخاب کرده بودم رو برام آورد و تستشون کردم، گفت دستتو بیار یه پاف ازین عطر بزنم. عجب بویی داشت. ناکسوس رو قبلا از اینترنت باهاش آشنا بودم و نت هاش تو خاطرم بود. بوی عسل و تنباکو به قشنگ ترین نحو به مشامم رسید و به آقای فروشنده گفتم خیلی خوشبوعه. اما اصلا جیب من به زرجف نمیساخت.
از بین گرینه های خودم، لا نویی دلوم که خیلی پسندیدمش رو خریدم و مسیر برگشت تا منزل رو داشتم پیاده میومدم.
۴ عطر روی دستم بود؛ لا نویی، سی اچ پریوه، اسپایس بمب اکستریم و ناکسوس. پشت ساعد دست چپم ناکسوس بود و اونقدر شیفته بوش شده بودم که هی پشت ساعدمو میچسبوندم به بینیم و مهم نبود که کسی بگه این پسره داره عین بچه ها بینیشو با آستینش پاک میکنه. همچنان عسل و تنباکو به مشامم میرسید. من وقتی واقعا جذب عطری میشم، ناخودآگاه شروع میکنم به فضاسازی. ناکسوس منو برد به یک شهربازی شلوغ در دهه ۹۰ میلادی که بچه ها و پدر مادر ها همه خوشحالن و دست بچه ها بستنی قیفی وانیلی و پشمک و پاپ کورنه و آفتاب هم داره میره به سمت غروب کردن.
وقتی رسیدم خونه باید با بوی عطر خداحافظی میکردم و برای بار آخر نفسی عمیق کشیدم و شستم رفت.
به قدری شیفته اش شده بودم که مدتی بعد شیشه تقریبا پر همون لا نویی دلومِ نازنینی که خریده بودم رو به دوستی فروختم و پولام رو جمع کردم و بالاخره تنباکوی عسلی محبوبم رو گرفتم. اینبار دیگه نیازی به تست قبل خرید نداشتم. مطمئن و قاطع خریدم.
عین قبل لذت میبردم؛ میگفتم من که نه لباس گرون میپوشم نه کفش گرون و نه تفریحات گرونی میکنم. اصلا تفریحی نمیکنم؛ خب بذار حداقل اینبار که واقعا عاشق چیزی شدم که یکمی خرجش برام زیاده، به حرف قلبم گوش کنم.
لذت بخش بود
اما دیگه اردیبهشت ماه بود و هوا رو به گرمی؛
بیرون از منزل نه، اما داخل منزل برخی اوقات به مچ دستم اسپری میکردم، اما اون حس قبل رو نداشت. عسل کم جون شده بود برام. به تنباکو انگار کر شده بودم. فقط وانیل و لوندر احساس میکردم با کمی لیمو. اصلا نت هارو بیخیال. دیگه اون بوی اول رو نداشت.
گفتم خب بخاطر گرماست که عطر خودشو خوب نشون نمیده.
صبر کردم و هوا هم سرد شد اما هیچ تغییری نکرد.
بعد از اون چندین و چند عطر اومد و رفت اما همچنان ناکسوس بدون استفاده مونده؛ دوست دارم دوباره اون رایحه اولش برگرده تا استفادش کنم.
نمیدونم؛ شاید نفرین لانویی د لوم بود!

سلام و احترام.
نسخه ژانویه ۲۰۲۴ این عطر رو دارم و قبل از این، تجربه استفاده از کول واتر رو نداشتم. همه از کاهش قدرت بوی عطر ها در سال های اخیر باخبریم اما با این وجود کول واتر ماندگاری بدی نداره. قدرت پخش بوش متوسط مایل به پایینه اما من تابستونی که گذشت و تازه این عطر به دستم رسیده بود مدام ازش استفاده میکردم و هر بار ۷ یا ۸ اسپری به گردنم میزدم حداقل ۷ ساعت ماندگاری مفید و ۵ ساعت پخش بوی مفید داشت به شخصه برای من؛ و بعد از اون رایحه رو به خاموشی میره و گهگاهی به مشام میرسه.
البته نظر شخصی من بوده و ممکنه فرد به فرد تغییر کنه.

با سلام
به تازگی دکانت این عطر رو تهیه کردم. معمولا وقتی عطری رو برای اولین بار میخوام بو کنم به مچ دستم اسپری میکنم. اولین بار که اسپری کردم، بلافاصله بعدش باید میرفتم بیرون برای کاری اما مدام مچ دستم رو بو میکردم و نت هایی که واضحا حس میکردم رز و عود و نت های اسموکی بود و اون ابتدا خیلی برام شبیه به عطر more than words از برند زرژف بود اما رایحه لویی ویتون رو در مقایسه با زرژف بیشتر پسندیدم هرچند هر دو عطر شاهکارن.
بعد از چند ساعت که رسیدم منزل دوباره مچ دستم رو بو کردم و اینبار بو کمتر شبیه زرجف اما برام آشنا بود. انگار قبلا یه همچین بویی روی خودم بو کردم، اما میدونستم که منظورم زرژف مور دن ووردز نبود.
نت های این عطر رو هم قبلا مطالعه ای نداشتم فقط میدونستم که رز و عود داره. برای اینکه بفهمم این حس آشنایی از کجاست به سایت فرگرنتیکا رفتم و عطر به های مشابه این کار نگاهی انداختم اما جز همون کار زرژف، عطر آشنای دیگه ای نبود برام.
رفتم نت های این عطر رو نگاه کردم و چشمم به نت تمشک خورد.
یک لحظه فکر کردم که چه عطری رو قبلا بو کردم که نت تمشک داره خیلی سریع به توسکان لدر تام فورد رسیدم. با خودم گفتم این عطر اصلا و به هیچ وجه شبیه توسکان لدر نیست اما چون توسکان لدر از معدود عطر های انگشت شماری با نت تمشک بود که قبلا بود کرده بودم، آمبره نومد هم برام یاد توسکان لدر رو زنده کرد.
بگذریم از این سوتفاهمی که بین این دو عطر برام پیش اومد؛
من تا قبل از اینکه بفهمم این عطر نت تمشک داره اصلا نمیتونستم تمشک رو بو کنم اونقدر که غرق سایر نت های عطر بودم اما بعد از اینکه فهمیدم، کاملا الان دارم تمشک رو حس میکنم.
در خصوص نت رز، به نظر شخصی بنده شبیه عطر حرم نیست و رایحه رز هم آنچنان بولد نیست، بلکه با رایحه های دیگه که توی عطر هست به خوبی ترکیب شده و یک عطر بسیار باکلاس و خاص رو تحویل داده.
این عطر جزو عطر هایی بود که شامه ام به مرور بیشتر و بیشتر باهاش آشنا شد و هرچه جلوتر رفت بیشتر عاشق این عطر شدم.
با آرزوی سلامتی برای همه عزیزان؛ پیشاپیش عید نوروز و سال نو رو تبریک میگم.

با سلام.
این عطر خیلی برام حس رازآلود و معماری و استایل gothic رو القا میکنه.
جالبه برام که عطر زرژف رجیو هم همین حس رو بهم میده و جفت شیشه های این عطر به رنگ مشکی هستن.
با بوی گل ایلانگ ایلانگ آشنایی ندارم اما چون در هردوی این عطر ها حضور داره حدس میزنم یکی از دلایل علاقه من به این دو عطر باشه.
با بو کردن اپرا اولین کلماتی به ذهنم میرسه goth و cemetery هست.
خیلی عطر زیبایی هست.

درود
بله احتمال زیاد بویی که بهش اشاره کردین کپی عطر باکارات هست.
با اینکه متاسفانه قیمت ها از جمله قیمت عطر ها سر به فلک کشیده اما واقعا خرید عطر های به اصطلاح مترویی واقعا معامله خوبی نیست چون اون رایحه نه بویی شبیه ادکلن اصلی رو داره نه حتی بوی خوشایندی داره بلکه دارای بوی زننده و بی کیفیت و مضر برای پوست و دستگاه تنفسه.
همه دوست دارن عطر مورد علاقه شونو بزنن اما وقتی جیب پاسخگوی این قیمت ها نیست خیلی بهتره که یک عطر اورجینال از برند های ارزان تر تهیه کرد تا کپی به شدت بی کیفیت یک عطر چند ده میلیونی که مجانیش هم گرونه.
اخیرا میخواستم یک کامنت در بخش نظرات عطر باکارات اکستریت ثبت کنم که تصمیم گرفتم توی همین کامنت عرض کنم.
اخیرا عطر afnan 9pm rebel با شیشه ای قرمز رنگ رو تست داشتم و رایحه این عطر برای من یادآور باکارات اکستریت بود.
اما بعد که نت های این عطر رو در سایت فرگرنتیکا نگاه کردم چندان وجه مشترکی با باکارات نداشت اما کاربران هم اشاره داشتن به شباهت محدود این عطر با نسخه اکستریت باکارات.
اون زعفران و حس چوبی مشکی باکارات قرمز رو نداره و به جاش میوه ای هست با نت های ماندرین و سیب سبز و آناناس.
عطر زیبایی بود؛ به دوستداران عطر باکارات پیشنهاد میکنم امتحانش کنید.
با تشکر

تمام اندک سالهایی که شیشه ی این عطرِ هدیه که الان نیمه پر هست رو گوشه ی کمد دارم، نظر مثبتی برای استفاده ازش نداشتم.
همیشه میگفتم بوش خیلی قدیمیه، حوصله سر بره، برای من و هم نسلی های من نیست.
همیشه عطر های کلاسیک رو از خودم دور نگه میداشتم و چشم بسته به عطر های امروزی و مدرن، بله میگفتم.
اما امروز بدون هیچ تعصب، بدون هیچ پس زمینه ی ذهنی یک پاف از این عطر به پشت دستم زدم، از اتاق اومدم بیرون که اپنینگ عطر رو از روی هوا حس نکنم و دستم رو از بینیم دور نگه داشتم، رفتم لب پنجره که هوا آزاد و خنکه؛ بعد چند ثانیه دستم رو بو کردم و اینبار هیچ شباهتی به دفعه های قبلی نداشت. گفتم بیا و فرض کن این عطر همین یک ماه پیش معرفی شده؛ هیچ دلیلی نبود که شامه ام با این حرف مخالفت کنه.
آره، اگه الان ۵۰ سالم بود و امروز بعد از ۳۰ سال دوباره این عطر رو بو میکردم، شاید میگفتم واو بوی دهه ی شصت میده، بوی سلمونی های قدیمی رو میده؛ اما من که الان ۲۱ سالمه و متولد ۸۳ ام؛ پس چرا من هم وقتی این عطرو بو میکردم یاد خاطرات جوانی ام در دهه ی شصت و هفتاد میفتادم؟ یکبار بیا و فقط با بینیت این عطر رو بو کن نه با مغزت (شاید این حرفم از نظر علم پزشکی بی معنی باشه ولی خب عامیانه گفتم دیگه)
بله بو کردم و فک کنم مجبور شم تا سال دیگه یک شیشه ی جدید از این عطر تهیه کنم؛ البته اگه دوباره مغزم شروع به تراوش خاطرات دهه ی شصت نکنه.
نمیدونم، شاید واقعا این عطر با ما بچه مچه ها حال نمیکنه.
ممنون که وقت گذاشتین و نظر من رو خوندین.

با سلام.
قبل از اینکه اینیشیو ساید افکت رو امتحان کنم، توقع داشتم که رایحه ای حس کنم که یادآور (نه مشابه) عطر هایی مثل هرود مارلی باشه و اتفاقا همینطور هم بود تا حدودی برای من.
اما جالب بود برام که وقتی مچ دستم که عطر رو روش اسپری کردم رو به بینیم نزدیک کردم یه حس چرم برام تداعی شد که نه از روی نت ها و نه از روی نظراتی که خونده بودم انتظارشو نداشتم.
تا حدودی عطر تام فورد امبره لدر اومد تو ذهنم اما فکر کردم یک توهم زودگذر هست و بخاطر اینه که رایحه جدیدی رو برای اولین بار استشمام کردم. اما بعد از امتحان های مکرر دیدم که وقتی از نزدیک و از روی پوست، این کار رو بو میکنم، واقعا برای من حس چرمی دودیِ تام فورد های امبره لدر و توسکان لدر رو میده.
من بعضی مواقع در زمان های آزاد برای سرگرمی میرم یوتیوب و ویدیو هایی راجع به عطر میبینم و یک خانم هم که داشتن کار های اینیشیو رو ریویو میکردن، به این اشاره کردن که سایدافکت، علاوه بر دارچین و تنباکو رام و سایر نت های ذکر شده، حس چرمی هم براشوم تداعی میکنه که برام جالب بود؛ چون فکر میکردم فقط من این نظر رو راجع به این عطر دارم.
البته بگم که به هیچ عنوان این عطرو شبیه عطر های چرمی از جمله چرمی های تام فورد نمیدونم و کاملا موافق نظرات دوستان درباره سبک رایحه این عطر هستم و فقط یک حس شخصی و جزئی که از این عطر گرفتم رو با شما در میان گذاشتم.
امیدوارم همیشه سلامت باشید.