نظرات | خاطرات یک گور کن
ترتیب نمایش
حدود یکماه پیش یکی از دوستانم که خیلی عاشق روایح هست برای من صمغی آورد به نام "مقل ازرق"
در عطاری ها یافت میشود و جنبه دارویی دارد. برای گوارش و دفع سموم بدن کاربرد دارد.. رایحه فوق العاده عجیبی داره رزینی و بخوری با ته مایه های گیاهی و دارویی.

سعی کردم ازش اسانس بگیرم و تا حدودی موفق شدم. به تنهایی یک عطر میتونه باشه. دیروز به خودم اسپری کردم و سرکار نظر همکاران رو جویا شدم... همه فکر کردند عطری نیش استفاده کردم و همه به دنبال اسم آن و برند آن بودند

رایحه مقل ازرق رو فقط در همین عطر" عبدالصمد القرشی ال مقام بلند" پیدا کردم و دیگر جایی ندیدم


دوستان حتما تست کنید خالی از لطف نیست
4 تشکر شده توسط : Telecaster marjanmohamadi
Ciel Immobile
لینک به نظر 3 مرداد 1404 تشکر پاسخ به marjanmohamadi
سلام خیر من شباهتی ندیدم

فکر کن بارون تازه زده روی سنگ‌های داغ خیابون. اون بوی خاصی که میاد، بوی سنگ خیس‌شده... این می‌تونه معدنی باشه.

یا مثلا بوی آب یه چشمه طبیعی که از دل صخره می‌جوشه، خنک و تمیز، بدون شیرینی یا تلخی زیاد… اینم یه جور رایحه معدنیه.

بعضی وقتا هم شبیه بوی آهن یا فلز خنک می‌مونه، یا حتی بوی گچ و خاک رس مرطوب.
3 تشکر شده توسط : marjanmohamadi محسن جمالیان
کنج کوچه‌های فراموش‌شده‌ی روستا، پیرزنی زندگی می‌کند با نام عذرا؛ زنی که گویی سالیان، بر چین‌های پیشانی‌اش طلسم بسته‌اند. دستانش لرزان، اما زبانش سنگین از وردهایی‌ست که از دل شب‌های بی‌ستاره به ارث رسیده‌اند.
هنگامی که زاج سفید را بر آتش می‌ریزد، دودی سبک و رازناک به هوا می‌خیزد؛ همچون آهی که از سینه‌ی خاکسترنشینان برمی‌خیزد. عطر تلخ زاج، با نوای بم وردهایش در هم می‌پیچد، و زمان، لحظه‌ای مکث می‌کند.

عذرا نه جادوگر است، نه قدیسه؛ او فقط زنِ سالخوردۀ حکمت‌های خاموش است... زنی که خدا را در هرم دود و شک میان کلمات جست‌وجو می‌کند


این عطر برای یادآور آن خانه پیرزن است
8 تشکر شده توسط : میثم شفیعی سـهیـل متیـن‌راد
وقتی اسم این عطر رو می‌شنوی، اولین چیزی که تو ذهنت جرقه می‌زنه احتمالاً اینه: «واقعاً کسی دوست داره بوی مراسم خاکسپاری بده؟» ولی Demeter با جسارت خاص خودش اومده و دقیقاً همین فضا رو توی یک شیشه عطر حبس کرده. و خب راستش رو بخوای، موفق هم بوده.

این عطر نه سعی کرده خوشبو باشه، نه اغواگر، نه حتی نوستالژیک به سبک کلاس اول دبستان یا شب‌های زمستونی کنار بخاری نفتی. Funeral Home همون‌قدر که اسمش تلخه، بوش هم تلخه. نه به خاطر بوی واقعی تلخ، بلکه به خاطر بار احساسی‌ای که با خودش حمل می‌کنه.

وقتی اسپری‌ش می‌کنی، یهویی پرت می‌شی به یک فضای نیمه‌تاریک، پر از دسته‌گل‌های گلایل و میخک، شمع‌های روشن، و یه بوی کهنه و چوبی از تابوت یا صندلی‌های قدیمی کلیسا یا سالن مراسم. اینجا خبری از گل‌های خوشحال‌کننده نیست؛ بوی گل توی این عطر، مرطوب و پژمرده‌ست، انگار گل‌هایی‌ان که دو روزه توی آب مونده‌ن و حالا بوی ترکیب گل و مرگ می‌دن.

نت‌ها بیشتر به سمت ترکیبی از چوب قدیمی، گلایل، سوسن و شاید کمی بوی نم و پارچه‌های کهنه‌ای می‌رن که سال‌ها توی کمد یه خانه متروکه خوابیده بودن. یک حس ترسناک و عجیب بین خاطره و خیال. انگار وارد خونه‌ای شدی که هنوز صدای فاتحه توش می‌پیچه.

اما نکته جالب ماجرا اینه که این عطر، برای بعضیا جذابه. چرا؟ چون یه جور واکنش روانیه. بعضی‌ها دنبال عطرهایی هستن که داستان بگن، احساس خاصی رو بیدار کنن، حتی اگه اون احساس اندوه باشه. Funeral Home برای آدم‌هایی طراحی شده که با بوی خاک، چوب قدیمی و گل‌های مراسم ختم، ارتباطی عمیق یا حتی شاعرانه دارن
10 تشکر شده توسط : Telecaster فاطمه فیضی
برای من مثل تماشای یک منظره زیبا از پشت شیشه بخارگرفته بود. طبیعت درونش حضور داره، اما با لایه‌ای از صابون و خیال پوشیده شده؛ همون حس تمیزی اغراق‌شده‌ای که در ایمجینیشن از لویی ویتون هم به چشم میاد...!!! یه طهارت بیش‌ ازحد که دیگه از واقعیت فاصله می‌گیره.

قرار بود راکی مانتین باشه، اما بیشتر شبیه به هتلی لوکس در دل کوهستان بود تا خود کوه. رایحه‌اش به جای خاک، چوب خیس یا نسیم سرد، بیشتر بوی حوله تمیز و تازه‌شسته رو می‌ده. یه تضاد عجیبه: می‌خواد وحشی و طبیعی باشه ولی توی ساختارش یه نظم استریلیزه و صابونی غالب هست که منو عقب می‌زنه.
نه میشه گفت بده، نه میشه عاشقش شد؛ انگار توی میانه‌ای معلقه بین رویا و واقعیت، تمیزی و طبیعت، احساس و فرم. عطر خوبیه برای کسی که دنبال چوب در اتاق تمیز می‌گردد.
لطفا اساتید جبهه نگیرند . چون این نظر شخصی بنده است و شما مجاز هستید قبول نکنید و من هم مجاز هستم نظر خودمو عنوان کنم

تمام....
8 تشکر شده توسط : Telecaster محمد☆mm
Haltane EDP BRANDINI
لینک به نظر 14 تیر 1404 تشکر پاسخ به حامد
سلام بله دقیقا تست کردم و تغییر نت ها کاملا احساس شد.
2 تشکر شده توسط : Telecaster حامد
همشون کیفیت خوبی دارند. میتوانید خرید کنید
1 تشکر شده توسط : Telecaster
آه... امان از کندر دود شده بر گورها.‌

دود اسپند بر فراز گورستان

من، گورکنم...
خاک را بهتر از آدم‌ها می‌شناسم.
خاک به وقت خودش می‌بلعد، اما انسان؟
انسان بعضی وقت‌ها زنده‌به‌گور می‌کند، با لبخند.

گورهایی دیده‌ام پر از گل، و گورهایی پر از ظلم.
می‌دانی رفیق؟
مرده‌ها دروغ نمی‌گویند، حتی وقتی لب ندارند.
ولی زنده‌ها... آه زنده‌ها...
گاهی صدایشان را باید با بیل خاموش کرد
13 تشکر شده توسط : Helios Telecaster
«1888 برای من مثل یک مکالمه‌ی عمیق با آدمیه که تحسینش می‌کنی، ولی هیچ‌وقت رفیق صمیمیت نمی‌شه. توی نگاه اول، با اون ادویه‌های گرم و جدی، انگار می‌خواد قصه‌ای از شرق دور برات تعریف کنه، اما کمی که می‌گذره، متوجه می‌شی حرفاش بیشتر برای خودش معنی داره تا برای تو. نه اینکه بد باشه — نه! اتفاقاً پیچیده، باکلاس و پخته‌ست. فقط مسئله اینه که من و اون، انگار توی فرکانس یکسانی نفس نمی‌کشیم. یه جور احترام از دور، بدون دلبستگی. شاید برای کسی دیگه بشه عطر امضاش، ولی برای من؟ فقط یه خاطره‌ی کوتاه از گفت‌وگویی که ارزش شنیدن داشت، اما ارزش تکرار نه.»
5 تشکر شده توسط : Mehr0an Telecaster
اگه بخوام صادق باشم، Shagya برام یکی از اون عطرهایی بود که بعد از اولین اسپری، یه چیزی تو وجودم گفت: "همینه!" ترکیب چوب عود ملایم، مرکبات تلخ و اون رز خاص شرقی که با یه بوی تمیز و صیقلی همراه شده، دقیقاً همون تعادل نیش و پوشیدنی بود که دنبالش می‌گشتم. نه شلوغ، نه ترسناک؛ یه رایحه مردونه‌ باوقار که شخصیت داره ولی داد نمی‌زنه. پخش و ماندگاریش هم واقعاً راضی‌کننده‌ست. برای من، Shagya مثل یک کت چرم مشکیه که همیشه می‌تونی با اعتماد‌به‌نفس بپوشیش.


11 تشکر شده توسط : Telecaster فرهاد

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan