نظرات | Roham Bahraee
ترتیب نمایش
سلام آقا دانیال

این حرف اشتباهی که یه کشور فقط میتونه تو یک صنعت خوب باشه و باید بچسبه به همون صنعت. حتی اگه تو چیزی خوب نباشی میشه با تلاش و پشتکار و رفع ایرادات تو اون صنعت یا کاری خوب شد. اینکه شما از کارهای این برند خوشتون نیومده یا باهاشون حال نمیکنید سلیقتونه و مشکلی نداره ولی اینکه کارهای این برند خوب نیس درست نیست. حتما کارهای این برند اینقدر طرفدار داره و خوب هستن که محصول جدیدی بیرون میدن. اینم باید در نظر گرفت که هر کشور علاوه بر در نظر گرفتن ترندهای روز مد و مبنای اصلی فشن، فرهنگ و کالتر خودشونم در تولید محصول نظر میگیرن
9 تشکر شده توسط : Mahmod Akrami Samane
ایسه میاکه پور هوم

نامه هایی از شیبویا

سلام به همه امیدوارم حالتون خوب باشه. خیلی وقت بود که میخواستم ریویو ایسه رو انجام بدم ولی کار زیاد نمیذاشت. البته عطر عو تا جایی که نیاز بود تست کردم تا بتونم با خیال راحت در موردش بنویسم چون به نظرم ریویو یا نقد کردن یه چیزی کار سختیه و باید به درست انجام بشه. امروز بحث پناهنده شدن و پناهندگی بود و به زور اصرار داشتن که منم برم پناهنده بشم. منم ناراحت شدم چون پناهندگی رو قبول ندارم و بحث کردم که با این همه استعدادی که دارم چرا باید پناهنده بشم. نه اینکه پناهندگی بد باشه ولی من قبول ندارم. نمیدونم به خاطر اسمشه، به خاطر شرایطشه، نمیدونم به خاطر چیشه ولی دوس ندارم. نمیدونم شایدم دارم اشتباه میکنم و به قول کسی که پیشنهاد داده چیزی نمیدونم و حالیم نیست.
حالا چرا این مطلب رو مطرح کردم؟ چون یاد گذشته ها میفتم که به نظرم رفت و آمد ساده تر بود. نه فقط رفتن و اومدن، خیلی چیزا راحت تر بود. یا حداقل من اینطوری فک میکنم. خرداد سال ٩٢ بود که برای مسابقات رزمی رفته بودم ژاپن. روز سه شنبه بود. برا مسابقه میخواستیم بریم که بنا به دلایلی مسابقات لغو شد و رفت هفته بعدش. منم که کار خاصی تو ذهنم نبود از فرصت استفاده کردم و شروع کردم به گشت زدن تو توکیو، از مگیرو تا شیبویا، از هوای نیمه ابری آفتابی تا هوای آفتابی. رفتم سمت یه کافه تا برای اولین بار موچی دست ساز و تازه و یه چایی بخورم چون قهوه اصلا نمیخوردم و الان چند سالی که میخورم. نشسته بودم رو صندلی چوبی و از ترکیب کافه که از چوب و فلز بود لذت میبردم و به بیرون نگاه میکردم که چشمم به یه پرنده ریز، تپل و سفید افتاد که داشت به کافه نگاه میکرد. از یکی اسمشو پرسیدم و یاد گرفتم که اسمش هست شیما ایناگا.
خلاصه همین طور که منتظر بودم سفارش بیاد یه بویی مشامم عو به خودش جذب کرد. دنبال رد بو بودم ببینم از کیه ولی نتونستم پیداش کنم. سفارش رسید و شروع کردم به خوردن و نگم از خوشمزگی موچی و خوش طعمی چایی که دیدم شیما زوم کرده داره به من نگاه میکنه (فقط من و دو نفر دیگه مشتری بودیم). من تا به حال به پرنده ها غذا نداده بودم ولی از روی کنجکاوی یه تیکه از موچی عو کندم و گذاشتم جلو پنجره و در کمال ناباوری شیما شیرجه زد و اومد پایین و تیکه کوچیک عو خورد. بعد اومد کنار بشقاب و همینطوری نگاهش عو بین من و موچی جا به جا میکرد و منم از موچی بهش دادم. خلاصه نصف موچی عو من خوردم نصفشم شیما. در همین حین که سرگرم شیما و خوردن بودم دوباره اون بود اومد. ایندفه سریع برگشتم و دیدم یه آقای حدودا ۵٠ ساله با کت و شلوار داره میره سمت صندوق. بدو رفتم سمتش و ازش اسم عطر رو پرسیدم که با جمله جالبی مواجه شدم. این آقای باشخصیت گفت (با انگلیسی دست و پاشکسته) هیچوقت اسم عطرت عو به کسی نگو. منم گفتم چشم ولی اگه میشه اسمش عو بگید که گفت ایسه میاکه. منم تشکر کردم و رفتم ادامه چایی عو تموم کردم تا برم عطر عو تست کنم.
صندوقدار که با خانمش مالک اونجا بودن صحنه من و شیما رو دیده بودن و ازم پول نگرفتن چرا که از دید ژاپنی ها شیما ایناگا نماد پاکی، معصومیت و خوش شانسیه و من براشون خوش شانسی آوردم چون تو مغازشون این پرنده رو دیدم که افتخار بزرگی بوده، غذا دادن بهش که دیگه بماند که چه افتخار بزرگتری بوده. هر کاری کردم این بندگان خدا پول نگرفتن که نگرفتن. از مغازه رفتم مراکز خرید و اسم عطر عو گفتم و برام رو بلاتر زدن. وقتی بو کردم انگار مغزم هنگ کرد. تا به حال همچین بویی حس نکرده بودم، یه بوی خاص و عجیب، متفاوت، بویی که به سن من نمیخوره ولی انگار با وایبش آشنام. خلاصه تو راه برگشت در کنار لذت بردن از شهر از بو کردن ایسه هم لذت میبردم. الان که دارم این مطلب عو مینویسم دارم حسرت میخورم که چرا نشد اونجا بمونم، چرا تو یه کشور دیگه نموندم، چرا این همه جا رفتم عقلم نرسید بمونم، چرا پدر مادر هیچکاری نکردن، چرا تو این خراب شده موندم. و چرا های دیگه و لعنتهایی که فایده نداره. هر چند یاد گرفتم که حسرت نخورم و از تایمی که الان دارم استفاده کنم ولی خب یه لحظه برگشتم به اون موقع و خاطرات خوبی که داشتم.

ببخشید که داستانم طولانی شد و سرتون عو در آوردم ولی دلم نیومد که این داستان عو باهاتون در میون نزارم و نگم. خب بریم سراغ عطر.

رایحه: ایسه میاکه ای که قدیم بو کردم یه تم سیتروسی، گلی، کمی سبز و آبی طور داشت که سیتروسش به خاطر وجود یوزو فرق میکرد. تو نسخه های جدید به نظرم رایحه کلا سیتروسی شده یا تقریبا به چیزای دیگه غالبه، میشه گفت بمب سیتروس. البته این چیز بدی نیست ولی بوها و نت های دیگه رو نمیشه متوجه شد هر چند از دید من بوی این کار به ٣ بخش تقسیم میشه، سیتروسی لیمویی به خاطر حضور یوزو و مرکبات، بوی گلی به خاطر نیلوفر که خیلی زیاد نیست و بوی شیرین به خاطر مشک و صندل سفید. من عطرهای مرکباتی رو دوس ندارم به خصوص اگه مرکبات ترش باشه ولی ایسه یه تعادل خوبی داره، نه خیلی ترشه نه خیلی شیرین و اینو دوس دارم. حالا ممکنه از کار بوی تیزی و سبزی ریز بگیرید که برمیگرده به حضور ترخون و همچنین یه بوی ادویه طور هم ممکنه حس کنید که خب برمیگرده به حضور هل و جوز و دارچین ولی این سبزی و ادویه ای بودن رو چقدر حس کنید برمیگرده به عطریه خریدید و مشامتون. در کنار اینا یه حالت صابونیم ازش میگیرید ولی صابونی بد نیست. من ایسه و کول واتر عو همزمان تهیه و امتحان کردم و از بینشون ایسه رو بیشتر دوس دارم چون کول واتر یه سبزی و گسی توش داره که برام جالب نبود که در مورد کول واتر تو پیج خودش توضیح مفصل میدم. ایسه عطر پیچیده ای نیست و دوس داشتم یکم پیچیده تر باشه تا جذاب تر بشه و نمره بالاتری بهش بدم. الانم خوبه فقط پیچیدگی خاصی نداره که خب با توجه به طبعش کمی طبیعیه. میخواستم در مورد فیدبک جداگانه بنویسم ولی همینجا میگم. هر باری که از ایسه استفاده کردم فیدبکهای مثبت خوبی گرفتم و گفتن چه کار خوشبوییه و معمولا اسمشم پرسیدن و کاری نیست که کسی ازش بدش بیاد و برعکس اگه بزنید و برید جایی یا بغل کسی بشینید احتمالا حال طرف مقابلم خوب میشه. پس از این بابت عطر سیفی عه. یه وایب دهه ٩٠ میلادی داره و با اینکه متولد اوایل این دهه هستم و احتمالا چیز زیادی از این دهه نمیدونم ولی انگار میتونم وایب این دهه رو حس کنم.

پخش و ماندگاری: نسخه های قدیمی پخش بوی قوی داشتن تا چند ساعتی جواب میدادن که با توجه به طبع عطر و فضاش خیلی قوی و خفن حساب میشد ولی ایسه هم از ریفورموله در امان نمونده و پخش بوش خیلی ضعیف شده و یه چیزی نزدیک به ٢ تا ٣ ساعت ازش میگیرید که این اعداد با توجه به یه سری فاکتورها بالا پایین میشن. با توجه به طبع کار ماندگاری ایسه خوبه و تا حدود ۴ تا ۶ ساعت میتونید بوی سیتروسی رو ازش بگیرید و بیشتر از اون بوی شیرینی و مشکی میگیرید. نکته جالب در مورد ایسه این که تو هوای سردم خودش عو نشون میده. من بعد از اسپری کردن و با فاصله رفتم داخل مغازه عطاری دوستم و کسایی که اونجا بودن متوجه بوش شدن و خوششون اومد.

طراحی شیشه: طراحی شیشه ساده ولی جالبه. حالت و وایب دهه ٩٠ عو اینجا هم میتونید یه شیشه کشیده با درب نقره ای که ترکیبش با مایع و بدنه هم یکدستشون کرده و هم در عین حال تمایز رو میشه متوجه شد. خوشدست و فرمم هست و راحت میشه تو دست گرفت و اسپری کرد. ٢ تا ایراد میشه گرفت، اول اینکه با برداشتن و گذاشتن درب لبه های گوشه ای خورده میشن. دوم به خاطر جنس بدنه احتمال خط و خش افتادن روش بالاست پس اگه عطر عو میخواید با خودتون ببرید و کلید دستتون حواستون باشه.

چیزهایی که ممکنه با زدن این عطر به یادشون بیفتید: کوکتل سیتروسی، لیمو، لیموناد، فالوده با آبلیمو (به شخصه فالوده ای نیستم)، صابون لیمویی، باغ لیمو، چای لیمو، لیمو کات شده در حالی که نسیم میاد

این عطر منو به یاد: دو تا چیز میندازه

ژاپن که مفصل ازش یه داستان گفتم و ایتالیا و سواحلش (چون چند تا از ساحل ها رو رفتم گفتم سواحل). ساحل هایی که چون از دمپایی و صندل خوشم نمیومد با کفش کتونی روشون قدم گذاشتم. جایی که از یه طرف آفتاب با گرماش دنبالم بود و باهام راه میومد و از یه طرف نسیم با خنکیش صورتم عو نوازش میکرد. جایی که برای اولین بار لیموناد خوردم. سواحل مختلفی رفتم، ناپل، فلورانس، سیسیل، ونیز و ژاپنم یه سر تا ساحل رفتم. ساحل هایی که همشون حسرت به دلم گذاشتن که چرا نموندم و برگشتم، چرا از فرصتهایی که بود استفاده نکردم، خوشی هایی که اون موقع بودن و الان جاشون عو به افکار بزرگونه دادن، حسرت حس کردن آفتاب داغ ایتالیا یا یه بار دیگه راه رفتن تو توکیو دوس داشتنی. البته نمیتونم به خودم ایراد بگیرم، چون اونموقع تو جایگاه الانم نبودم، چه از نظر سنی و چه از نظر فکری ولی همونطور که گفتم افکار اینطوری سراغ همه میان به خصوص وقتی که تو تنهایی نشستی و داری فکر میکنی یا اگه قرار باشه در موردشون بنویسی و حرف بزنی.

جمع بندی: به نظرم ایسه عطر خوبیه و شاید مثه قدیم نباشه ولی هنوز میشه روش حساب باز کرد. پیچیدگی نداره ولی خوشبو و خوش پوشه و از پوشیدنش فیدبک میگیرید ولی اگرم نگرفتید تعجب نکنید چون کاری نیس که سرها رو به سمت خودشون برگردونه. من کسی نیستم که بلایند بای کنه و بلایند بای پیشنهاد بده ولی اگه میخواید این کار عو بلایند بای کنید کار سیفیه و نگران نباشید ولی اگه بتونید تست بکنید بهتره که با خیال راحت تصمیم بگیرید. اگه بتونید تولید قدیم عو پیدا کنید که عالیه و در خریدش شک نکنید به خصوص اگه دنبال همچین بویی هستید. با تمام ارادت و علاقه ای که ژاپن دارم ایسه کاری نیس که بخوام به عنوان امضا ازش استفاده کنم ولی اگه تموم بشه دوباره میخرمش و به نظرم میتونه تو کالکشن هر عطر دوست یا بازی قرار بگیره.

ببخشید زیاد حرف زدم و سرتون عو درد اوردم، امیدوارم همه دلاتون شاد باشه و امیدورام که یه شیما ایناگا وارد زندگی همه بشه
11 تشکر شده توسط : nazanin Samane
Allure Homme Sport
لینک به نظر 1 دی 1403 تشکر پاسخ به بابک
سلام

به نظرم طبیعیه که براساس نت ها کسی از این کار بوی پرتقالی بگیره که اقا مهدی خودشونم به این موضوه اشاره کردن. حالا اینکه ایشون بوی ویفر پرتقالی گرفتن برمیگرده به بینی و شامشون و براساس چیزی که دریافت کردن نظر دادن و چیزی عجیبی نگفتن. از بابت ارتباط گرفتن و همه پسند بودنم همونطور که خودتون گفتید کار همه پسندیه و کمتر پیش میاد که کسی از این کار خوشش نیاد ولی اینکه یک درصد جمعیت جهان خوششون نیاد دیگه واقعا اغراقه. در مورد تقلبی بودنم که گفتید به نظرم بهتر قبلش سوال بپرسیم و اطلاعات رد و بدل بشه تا اینکه بخوایم با قطعیت کامل بگیم که کاری اصل یا تقلبیه
6 تشکر شده توسط : مهدی دهقان Kamran
سلام اقا امید

نمیخوام بگم این کار خوشبو نیس یا سلیقتون رو ببرم زیر سوال ولی مقوله عطر هم مثه تمام یا خیلی از مقوله های دیگه سلیقه ایه و درست نیست که بگیم چون این عطر از دید من خوشبوعه و کس دیگه دوس نداشته باشه ادم خوش سلیقه ای نیس. بینی ها باهم فرق میکنن و ممکنه عطری که از دید ما خوشبو باشه خوشایند شخص دیگه ای نباشه و بلعکس
4 تشکر شده توسط : Amir Mahdis
سلام آقا رضا

نظر دادن، کامنت گذاشتن یا نقد کردن اگه منصفانه و بدون غرض ورزی باشه نه تنها بد نیست میتونه سازنده هم باشه و از دید من مهم نیست که دیگران ناراحت بشن چون نظری که میدم منصفانه هستش. آدمها متفاوتن و نظرات و سلایق متفاوتی دارن و اگر قرار بود که نظرات یکی باشه دنیا تکراری و خسته کننده میشد اونم تو یه زمینه مثه عطر که کاملا سلیقه ایه. اختلاف اگه درست باشه باعث سازندگی میشه و اگه اختلافی نباشه شاید پیشرفتی صورت نگیره چون ایراد کار درنمیاد. البته اینا رو شما بهتر میدونی ولی من بیشتر برای اون بخش از کامنتت که گفتی عاشقان این عطر ناراحت میشن گفتم
19 تشکر شده توسط : یاس سر داده در سکوت
سلام به همه

این سبک از رایحه و بو رو دوست ندارم یا حداقل تا اینجا کاری تو این سبک از رایحه که مورد پسندم باشه به پستم نخورده. یه سمپل 10 میل که 5 میل ازش مونده رو دارم (که خودم استفاده نکردم) و چون خودم استفاده نکردم برای همین ریویوش نمیکنم، نمره نمیدم و زیادم در موردش نمینویسم.

همونطور که از اسم برند مشخصه با یه کار خاص و گرون طرفیم. بویی که از این کار میگیرم چرمی، شیرین و سنگینه. همونطور که گفتم این سبک از رایحه مورد پسندم نیست ولی باید بگم که بوی خاص و سنگینی داره و با یه عطر معمولی طرف نیستیم. از لحاظ ماندگاری و پخش بو هم باید بگم که هر دو تا قوی هستن (زیادی قوی 😅) به طوری که وقتی به شیشه هم دست میزنم دستام بو میگیره! فک کنم برای استفاده 2 پاف کافی باشه، ممکنه حتی 1 پافم کفایت کنه چون کار قویه. خودم باشم این کار رو نمیخرم ولی ایا پیشنهادش میدم؟ اگه از این رایحه خوشتون میاد و هزینش هم براتون مهم نیست یا اوکیه بله و این یه بله محکمه چون مشخصه بابت پولی که دارید میدید چه کار با ارزشی رو دارید میخرید. سمپل این کار و یه سمپل دیگه از برند ریچولز (Rituals oriental essences collection for him and her) دارم، کسی خواست بهم پیام بده در موردشون صحبت کنیم
10 تشکر شده توسط : یاس سالار كلوچه
سلام به همه

قبل از نوشتن متن و ریویو عطر بگم که ریویو های من متفاوته (اسمشو بزاریم ریویو های من) که امیدوارم خوشتون بیاد.

ریویو عطر

لالیک مشکی... غول دارک و مرموز

بهمن سال ٩٠ بود که برای اولین بار وارد دنیای عطر شدم. این عطر رو برای ولنتاین از یه نفر کادو گرفتم که یه جورایی اولین دوست دختر جدی و ایرانی من بود ( اون بنده خدا هنوزم جدی دنبال و پیگیر بنده هست 😅). با اینکه از بچگی دنبال فشن بودم ولی با عطرها آشنا نبودم برای همین نویر به نظرم عطر عجیب و خوش بویی بود. عطرها یاد اوره خاطرات هستن و نویر هم منو میبره به دوران پیش دانشگاهی و مخفیانه دوست دختر داشتن ( به رغم داشتن خانواده ای کاملا روشن فکر و کلی خارج از کشور زندگی کردن بازم با یه سری مسائل باید سر و کله زد). میشه گفت این عطر زمان خودش و چند سال بعد از اون یه عطر انقلابی و خاص بود که تا به اون روز مثلش نیومده بود یا اگرم بود کار قوی نبود ولی نویر گیم چینجر بود و همین گیم چینجر بودنش باعث شد که مثه خیلی از عطرای خوب کپی و فیک از روش زیاد بشه، زیاد برای لحظست. در بررسی عطرهایی مثه نویر و کلا عطرا یه سری فاکتورهای جدید و قدیم که مربوط به زمان عرضه هست رو باید در نظر گرفت برای همین امتیازهایی که اینجا میدم به ترکیبی از تولیدات قدیم و جدیده.

رایحه: گرم، تلخ، ساده ولی در عین حال پیچیده. بعد از اسپری رایحه سرو و خس خس خودشون رو به خوبی نشون میدن و در ادامه مشک با شیرینیش اضافه میشه و تعادل و هارمونی رو برقرار میکنه ولی طوری نیست که کار شیرین طور بشه. تو فصل گرم نمیشه از این کار استفاده کرد و تو سرما خودش رو به خوبی نشون میده. تعداد روایح در نویر زیاد نیستن ولی در عین حال یه پیچیدگی خاص و سنگینی وجود داره که قطعا کسایی که این کار رو تست داشتن باهاش آشنان. من خودم اهل کارهای تلخ نیستم ولی تلخی نویر خاصه (یا خاص بود) طوری که منو حداقل زده نکرد. در واقع نه تنها زده نشدم بلکه ازش خوشم اومد، به نظرم کار خاصی بود و تقریبا هست. بویی که احتمالا از این کار میگیرید چوبی و جنگليه، انگار داری تو جنگل راه میری و میرسی به یه کلبه چوبی که ازش دودکشش داره دود بیرون میزنه و در همین حین بارون میگیره و بوی خاک هم بلند میشه.

ماندگاری: کارهای قدیم از لحاظ ماندگاری قوی تر بودن و میشد چند ساعتی روشون حساب باز کرد ولی در حال حاضر نویر به شدت افت کرده و در بهترین حالت و با اسپری های زیاد میشه 2 تا 3 ساعت ازش ماندگاری گرفت که اینم خوش بینانش حساب میشه.

پخش بو: بدتر از ماندگاری پخش بو هستش که در بهترین حالت نیم ساعته و با توجه به بلایی که سر این کار آوردن طبیعیه. احتمال اینکه اطرافیان متوجه بوی عطر بشن کمه مگه اینکه دماغشون رو به لباستون بچسبونن تا شاید بویی ازش بگیرن.

طراحی شیشه: همونطور که از اسم کارم مشخصه با یه شیشه تمام مشکی و دارک طرفیم که در عین سادگی خاص و سنگین بودن رو نشون میده. طراحی شیشه برگرفته یا شبیه جای جوهر هستش و آدم با دیدنش دوست داره برش داره و تو دستش بگیره. با اینکه کار ساده به نظرم میاد ولی انگار پشت هر وجه و ساید یه چیزی پنهان شده. یه اشاره ایم به درب چوبی کار بکنیم که همزمان همرنگ بودنش با بدنه یکدستی و چوبی بودنش تمایز ایجاد کرده. در کل انگار با یه طراحی مدرن طرفیم.

این عطر منو به یاد: دو تا چیز میندازه

اول یه مرد جوان یا میانسال که تو پنت هاوس خونشه و پیراهن مشکی پوشیده و داره دکمه مچ پیراهنش رو میبنده تا بره بیرون. از آسانسور پایین میاد و سوار ماشین مدل بالاش که اونم مشکی هست میشه و میره.

دوم یه مرد جذاب و مرموز بین ٣٠ تا ٣٧ سال که کت و ‌شلوار و پیراهن تمام مشکی پوشیده، مستر جادوی سیاه شده و داره میره به سمت کلوپ یا جایی تا یه حرکتی بزنه. کسی که وقتی وارد جنگل میشه میتونه با درخت ها صحبت کنه و یه کلاغ مشکی داره که براش خبر میاره.

نتیجه گیری: لالیک نویر این غول سیاه عطر خاصی که با وجود گذشت سال ها از خاص بودنش کم نشده ولی عواملی مثه ریفورموله، زیاد شدن کارهای کپی و فیک و تغییر سیاست شرکت ها به زنجیر کشیده شده و از ابهتش کم شده. آیا این عطر رو پیشنهاد میکنم؟ هم آره و هم نه، آره به کسایی که این کار رو امتحان نکردن یا عطرای تلخ و سروی دوس دارن و نه به خاطر افت کیفیتی که پیدا کرده که به نظرم ارزش پول دادن نداره ولی اگه شیفته این عطر هستید و از بوش لذت میبرید حتی اگه به مدت خیلی کم باشه بخریدش و ازش لذت ببرید چون از اون عطراست که تقریبا هر مردی باید رو میز یا کلکسیونش داشته باشه. و در آخر، آیا حاضرم این عطر رو بخرم؟ نه، با اینکه دوست دارم بگم آره ولی با توجه به افت کیفیت و همگیر شدنش ترجیح میدم که پول بابت این کار ندم ولی در عین حال بدمم نمیاد که داشته باشمش و هر از گاهی از جادوی سیاهش بو کنم
5 تشکر شده توسط : یاس سام عبدی پور
سلام به همه

مدتی هست که عطرافشان رو دنبال میکنم و از کامنتا و گفت و گو های دوستان استفاده میکنم. بیشتر درگیر کار و ورزش کردنم و در کنارشم گاهی وقت ها موزیک میکس میکنم و تو یوتوب میزارم. در کنار این کارها که روتین همیشگیه سر زدن به اینجا هم داره به یه روتین تبدیل میشه. به مقوله عطر علاقه دارم ولی حرفه ای یا مداوم دنبالش نبودم تا ١ سال گذشته که به خاطر تلاشم برای ورود به صنعت لباس پیگیر شدم. تقریبا سایت ها و کانال های فارسی یا ایرانی رو دنبال یا سرچ نمیکنم مگر اینکه نیاز باشه ولی اینجا یکی از معدود جاهایی که به نظرم ارزش فالو و استفاده کردن رو داره و باعث افتخاره که به این خانواده اضافه شدم.

اما در مورد عطر...

راستش طرفای بهمن بود که برای تولد پسرای یکی از دوستای مادرم دنبال کادو بودم گفتم برای پدرشونم یه عطر بگیرم که با یکم سرچ با دانهیل قهوه ای آشنا شدم و با توجه به چیزی که ازشون تو ذهن داشتم (اهل کافه، دنسینگ، حال و هوای قدیمی و کلاسیک) سریع براشون سفارش دادم که فوق العاده خوششون اومد و انصافا هم کار خوبیه. تو همون مراسم در مورد عطر حرف زدیم و اسم این عطر رو گفتن (گفتن عطر شاه) و منم سریع سرچ زدم و آمارش رو درآوردم ولی زیاد پیگیر نشدم. بعد از حدود 1 ماه افتادم رو خط خرید عطر برا خودم و بابم (مخفف بابا) دنبال خودم راه انداختم و رفتیم عطر بو کردن. از ارگ تجریش و پاسداران بگیر تا ونک، از لالیک اکستریم بگیر تا ممو و یه سری برندا که اسمشون یادم نمیاد. برای لالیک اکستریم رفتم ولی اینقد بو کردم که یادم رفت چی میخواستم. باب از لالیک نویر خوشش اومد خواستم براش بگیرم ولی گفتم بزار منم انتخاب کنم و بعد بخریم (یه سری سختگیریا دارم نمیدونم خوب یا بد ولی دوست دارم کار خوب باشه و ازش مطمئن باشم، به قولی با خیال راحت بخرم). نمیدونم چی بحثی شد که دوباره پای پوران هوم اومد وسط و باب گفت عطر عالیه، منم بعد از اینکه ازش مطمئن شدم سفارش دادم. فک کنم روز دوم فروردین بود که رفتم برا مام گوشی بگیرم (تازه از مسافرت برگشته و دردسر فیلترشکن برا آیفون) که برگشتنی لالیک نویر رو برا عیدی باب گرفتم و برا خودمم دولچی گابانا کینگ (اجمل بلو و د وان رو میخواستم بو کنم که نداشتن و مام هم ایسه میاکه لئو و کول واتر اوردن). وقتی برگشتم دیدم جو خونه سنگین و هر 2 تا ناراحت که فهمیدم دعواشون شده، سر چی؟ هزینه ها و مخارج و اینکه آیا من برنامه ای برای خارج رفتن دارم یا دارم وقت تلف میکنم (حقم دارن، البته همه ناراضین). خلاصه عطر رو بو کردن و خوششون اومد و اسپری هم کردم ولی لذتی توش نبود که خورد تو ذوقم چون هر وقت براشون چیزی میخرم یه چیزی میشه که باعث میشه کلی تو ذوقم بخوره البته خیلی وقت که عادت کردم و مقاوم شدم ولی بازم تو ذوق آدم میخوره حتی خیلی کم.
بالاخره امشب پوران رسید و رفتم گرفتم و آنباکسش کردیم ولی چه فایده که باز خورد تو ذوقم... از یه طرف پدر توجهی به عطر نکرد و اصلا یادش رفت تشکر کنه و از یه طرفم حرفای مادر در مورد خرج کردن و برنامه نداشتن... خلاصه عطر رو اسپری کردیم و الان میخوام نظرمو بگم.

اول بگم که این کار مورد علاقه من نیست برا همین نمره ندادم و سعی میکنم منصفانه نظر بدم. با اسپری هایی که کردم بلافاصله تندی اسطوخودوس خودش رو نشون داد که شاید هر کسی از این تندی خوشش نیاد ولی کمی که زمان بگذره این تندی میخوابه و شیرینی وانیل اضافه میشه و کار ملایم تر میشه (یا یه جورایی قابل تحمل تر). زیاد متوجه مشک نشدم ولی یه حس گرمی گرفتم که شاید به خاطر اون باشه. این کار پودریه و نمیتونم بگم از کار پودری خوشم نمیاد (سلام دانهیل قهوه‌ای 🖐️) ولی از این کار خوشم نیومد. به نظرم نه خیلی سبکه و نه خیلی سنگین و از این حیث تعادل تقریبا توش رعایت شده و میشه گفت کاری که اذیت نمیکنه. اولین حسی که از بو کردنش گرفتم بوی صابون قدیمی (فک نکنم صابون قدیمی بو کرده باشم ولی قوه تخیلم قویه 😁) بود که مام هم نظرش همین بود و یه جور آدامس، مثه اینکه آدامس نعنایی و تند بندازی توی دهن و با اولین گاز نعناش پخش بشه. به هر حال هر عطری یه سری طرفدار داره و اینم یه عطر با طرفدارای خودش که قطعا میشه بهش نگاه کرد. طراحی شیشه هم حس باکلاس بودن رو تداعی میکنه و درش یه حس قدیمی و خیلی کم آرت دکویی بهم میده. در نهایت این کاری نیست که بخوام بخرمش و به کسی هم پیشنهاد نمیدم مگر اینکه از این مدل کار خوشش بیاد.

4 تا عطر بعدی که احتمالا هست در موردشون بنویسم اینان، ایسه میاکه لئو که بوش فوق العادس ولی گذاشتم برا اخرای بهار که استفاده کنم، کول واتر، دولچی کینگ و لالیک. منو ببخشید که زیاد و خودمونی و راحت حرف زدم. ذهنم درگیر بود، یکی از میکس هایی که درست کردم و گذاشتم و گفتم با نوشتن تو اینجا شاید کمی آروم بشه وگرنه معمولا آدم پر حرفی نیستم و زودم میخوابم چون صب میرم ورزش. قول میدم که دفعه های بعد کمتر حرف بزنم. این نظر منه ولی با دنیایی که امروز میبینم هنر یکی از معدود چیزایی که حال آدمو خوب میکنه و عطر بو کردن یکی از اوناست. شایدم منم که با بو کردن از این دنیا خارج میشم و میرم تو اون دنیایی که دوس دارم...
12 تشکر شده توسط : یاس Aref

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan