فراری سیلور اسنس، یادگاری از روزهای خوب دنیای عطر

فراری سیلور اسنس یه عطر چند وجهی معطر، گورماند و چوبی ادویه ای خیلی خوب و بی ادعاست.

هرچند نتهاش خیلی قابل تفکیک نیستن اما میشه گفت بیس کار یه نت نارگیل هست البته نه از نوع نارگیل های سبز و تر و تازه بلکه بیشتر یه نارگیل چرمی!
این نت نارگیلی به همراه یه وجه معطر که شاید کمی هم گلی باشه رایحه اصلی کار رو تشکیل میدن و درکنارش کمی و فقط کمی دارچین، کمی روایح چوبی که زیاد قابل تفکیک نیستن و یه وجه چرمی _ دودی خیلی ملایم که تو اکوردها هم ذکر شده حس میشن.

کار تغییر نت چندانی نداره اما بسیار دلنشین و خوش بازخورده و ز بین عطرایی که من دیدم بیش از همه شباهت به فارنهایت ۳۲ داره.

این عطر برای من یاداور روزهای خوب دنیای دیزاینرهاست. روزهایی که دیزاینرها خلاقیت و هویت خودشون رو داشتن و کپی و گورماند بودن هم حدی داشت.
پرفورمنس کار نسبتا مناسبه و به نظرم به نسبت قیمت بسیار عطر ارزنده ایه البته اگه به قیمت واقعی پیداش کنید.
#نه_به عطرهای - بی هویت#

سلام جناب مروت
اگه دنبال جایگزین با کیفیت و با پرفورمنس خوب برای این عطر هستید بنده عطر کارلوف سیلور وود رو پیشنهاد میکنم. البته به شرطی که به قیمت واقعی پیداش کنید و قبلش دکانتش رو تست کنید

جورج رش برند خوبیه و این or یکی از بهترین کارهاش هست.

یه عطر چوبی، گلی و خاکی و ادویه ای که بسیار رایحه خاصی داره.
نت چوبی اینجا سدار ذکر شده اما به نظرم یه تم عودی و کهنه هم حس میشه اما خوب ممکنه این نت کهنه و خاکی مربوط به گالبانوم و پچولی باشن.

نت ادویه ای با وجودی که اینجا جوز ذکر شده اما رایحه ش بیشتر شبیه کوریاندر هست.
ونت گلی گل جعفری هست که تا حدی وجهی کلاسیک وینتیج جالبی به کار داده و مدتها بود تو عطری ندیده بودمش.
نکته عجیب این که این عطر ۴۰۰ تومنی نه تنها تو دیزاینرها و بلکه تو نیش ها هم کمتر مشابهی داره و در واقع تنها عطری که من مشابهش دیدم عطر کورووسیر کگناک هست که البته نت هاش هم شباهت زیادی به اون داره.

بسیار عطر ارزنده ای هست و به نظر میاد که یه صفر از قیمتش جا افتاده. البته بنده چند عطر دیگه هم از جورج رش دیدم از جمله ورت گالانت که تقریبا فضایی شبیه له ماله داشت و تمپت نوکتورن که عطر زنبقی خوبی هست و این دوتا پرفورمنس های بهتری هم دارن.

کی فکرشو میکرد یه روزی عطرای امبروکسانی و سیتروسی که نهایتا حاصل ۵ تا نت پرتقال و زنجبیل و چن تا نت سنتتیک امبروکسانی وسنتتیک هستن و همیشه به عنوان کارای دم دستی و روزانه بهشون نگاه میشد با قیمتای چند صد دلاری فروش برن!

لویی ویتون میتونه نماد شارلاتان بازی در برندینگ امروز باشه. برندی که نه تنها عطرای سیتروسی ساده که بعضا نمونه هاشو تو خیلی از دیزاینرهای سابق دیدیم رو با قیمت نجومی تونسته بفروشه بلکه به دلیل همین سادگی به همین راحتی هم میشه همین عطرای چند صد دلاریشو میشه تو همین ایران خودمون کپی کرد!
مارک ژوزف ماین بلیف این ویو ظاهرا کپی عطر افترنون سویم از لویی ویتون هست که به نظرم بسیار بسیار خوب عمل کرده. یه شروع مرکباتی بسیار خوب و شفاف که اگه باتل عطرو نبینید میتونید به جای لویی ویتون قالبش کنید. و در ادامه نت های امبروکسانی که مثل افترنون سویم فضایی مابین بولگاری تایگار و سیلور مانتین ایجاد میکنن.
هرچند پرفورمنس کار مثل خود افترنون سویم متوسطه اما از نظر کیفیتی واااقعا ایرادی بهش وارد نیست. با قیمت حدود ۱۵۰۰ و پکیجینگ خوبی که داره میتونه گزینه بسیار مناسبی برای هدیه هم باشه و تا حدی هم یونی سک..س و نسبتا چهار فصل هست.

اولد اسکول بنچ عطر خاصیه. یه عطر چند وجهی و چوبی و دودی و خاکی که با یه استارت چوبی و دودی کار خودش رو شروع میکنه. این اپنینگ چوبی و دودی به جز وتیور یه وجه خاکستر طور هم و بیرچ تاری هم داره و کمی عطرایی مثل عود ایمپریال پریس مونت کارلو رو به یاد میاره.
کمی که میگذره فضای چوبی دودی تا حدی کمرنگ میشه و وجه خاکی پچولی کار بیشتر حس میشه. به موازات این تغییرات تلخی شروع کار هم جاشو به شیرینی عسل میده و کمی همه شمعدانی حس میشه که شباهت کمی به کارایی مث لارن مازون پچولی بوهم پیدا میکنه.

عطر خوب و باکیفیتیه و پرفورمنس نسبتا خوبی هم داره اما خوب تو دراز مدت میتونه خسته کننده باشه. برای من که در حد سمپل و تست کفایت میکنه و خرید باتلش توجیه نداره.

تایلند عود این کاریو بسیار عطر عجیبیه.
عجیب از این جهت که ادم توقع نداره تو یه همچین رنج قیمتی و یه همچین برندی چنین کاری ببینه.
هرچند نت های ذکر شده همون نتهای زرژاف لاکچر هست اما نمیشه گفت که این عطر دوپ لاکچر هست چون هیچ تم انیمالیکی نداره.

کار تو استارت یه ترکیب اینسنسی و تنباکویی_ دارچینی زیبا داره که تا حدی یاداور امواج رویال توباکو هست. البته به تلخی رویال توباکو نیست.
به مرور وجوه عودی و چرمی کار ظاهر میشن. عود اینجا بسیار زیبا و باکیفیت کارشده و واقعا ادم از کیفیتش یکه میخوره.
و چرم هم درکنار سیپریول ابهت خاصی به کار داده که این ترکیب تا حدی یاداور عطر زرژاف لاکچر هست اما خوب اینجا هیچ وجه انیمالیکی نداریم و کاملا کار قابل پوششی هست.

این کار احتمالا بهترین کار لاین مینستری اف عود پاریس کورنر هست. اونجوری که رو جعبه نوشته شده خود عطر تولید اسپانیا هست و صرفا پکیجینگش در امارات انجام شده.
کار پرفورمنس خوبی هم داره و اگه به قیمت واقعیش پیدا بشه به نظرم یکی از ارزنده ترین کارای این سبک هست

کام دی گارسونز بلک

کام دی گارسونز بلک شروع جذابی از نت های دودی و چوب و ادویه داره. نت دودی اینجا عمدتا شامل بیرچ تار هست و از نت های ادویه ای بیشتر فلفل حس میشه. هرچند تو هرم بویایی فراگرانتیکا اینسنس بیش از همه بولد شده اما به نظر من اینطور نیست و در واقع بیرچ تار و فلفل چندان اجازه ظهور نت های اینسنسی رو نمیدن و چندان نمیشه کار رو یه کار اینسنسی دونست.

به مرور اما کار کمی وجه چرمی میگیره. چرم اینجا یه تم صابونی و کمی کلاسیک داره که به نظر من با کلیت کار زیاد نمیخونه و در کنار ادویه کار یه وایب صابونی ادویه ای کلاسیک و ساده پیدا میکنه که کمی دور از هیاهوی شروع این کار هست.اما در هرصورت رایحه دارک جذاب و بالانسی داره و ایرادی هم بهش وارد نیست.
نکته دیگه ای که به ذهنم میاد اینه که کارای چوبی و اینسنسی این برند با وجودی که خلاقانه هستن اما از نظر کیفیت پ شفافیت متریال خیلی هم بالا نیستن و از نظر من نمره متوسطی میگیرن.

این برند در کل برند قابل احترامی هست و کارای خلاقانه زیادی داشته که تو زمان لانچ کمتر مشابهی داشتن. اما خوب بعضی از کاراش بعد از دیسکانتینیو با قیمتای نامعقولی به فروش میرن که به نظرم ارزش این قیمت رو ندارن.خاصه این کار که هرچند جز بهترینهای این برند بوده اما به نظر من فقط برای استفاده گاه به گاه کاربرد داره و ارزش خرید باتل رو نداره.

هاوس اف متریارچ برند خاص و گرونیه و این کار ظاهرا معروفترین و موفق ترین عطر این برند هست.
یه عطر گیاهی ،دودی و چرمی خاص که جایزه بهترین عطر سال 2013 رو از ان خودش کرده.
اپنینگ کار یه رایحه گیاهی معطر و ترش هست که بیش از همه ترکیبی از حشیش، سوزنی برگها و یه تم معطر و ترش شبیه رز ماری هست. این اپنینگ تا حدی تیز و هارش هست سلیقه خاصی رو میطلبه.
کمی بعد یه رایحه شاید چرمی و دودی -پترولی خاص و عجیب ظاهر میشه که تشخیص اینکه این رایحه از چی نشات میگیره سخته اما شاید بشه گفت ترکیب پرداخت خاصی از چرم با نوع خاصی از عود هست و میشه گفت کار تو میدل نت شباهت جزئی به تاور کوئر دو دسرت پیدا میکنه.
و بالاخره با حرکت به سمت درای داون روایح تیز گیاهی و اون رایحه پترولی فروکش میکنن و ترکیب چرمی عودی در بستری از امبر شیرین باقی میمونه.عود اینجا احتمالا از نوع لائوس و کمی میوه ای و ترشیده طور هست و در ترکیب با چرم تا حدی کارایی مثل کویر اتومن رو تو درای داون به یاد میاره.

این برند کارای گرونی داره و طبق اعلام برند تو این کار از حدود 300 اسانس طبیعی استفاده شده و مواد عطر از جمله عود و حشیش و ..طبیعی هستن. اما نه گرونی کار و نه جایزه ای که برده و نه اسانس های طبیعی هیچکدوم باعث نمیشه که به کاری که در حیطه سلیقه من نیست علاقه مند بشم اما تستش خالی از لطف نیست.

المپیک ارکیدز برند خوبیه و به نظرم این کار بهترین و خاص ترین کار این برند هست.
اپنینگ این کار یه رایحه سبز و ترش سرو و هینوکی مانند هست که ظاهرا مربوط به نت tujha یا سرو باذبزنی هست که تو کشور خودمون هم پیدا میشه. این رایحه که در کنار نت کندر تم اصلی کار رو تشکیل میده بسیار خاص و طبیعیه و کمتر مشابهی داره اما تاحدی کارای با محوریت هینوکی مثل کام د گغسونز هینوکی و امورود وایت هینوکی رو به یاد میاره.
هرچند این ترکیب سرو و کندر اینجا کاملا غالبه اما به مرور وجه سبز و فرش کار کمرنگتر میشه و کار تو میدل نت بیشتر دودی و صمغی میشه.این میدل شیاهت کمی به سرژ لوتنس فیل ان ایگویی داره.
به نظر میاد اینجا نت ها کامل اعلام نشدن چون با حرکت به سمت درای داون کار کمی هم وجه امبری و حتی چرمی - اوکموسی میگیره که خوب ممکنه مربوط به نت های تولو بالزام و لابدانوم باشه و میشه گفت کار تو درای داون شباهت به عطرای چرمی ( اوکموسی) و دودی پیدا میکنه.
در کل بسیار کار خاص و باکیفیتی هست و نت ها بسیار طبیعی به نظر میرسن و عجیبه که در بین انبوه کارای هایپ بازار ناشناخته مونده .
کار پرفورمنس خیلی خوبی هم داره و در صورتی که به قیمت واقعیش پیدا بشه بسیار کار ارزنده ای هست.

از بین همه همسایه های اون کوچه حاج ابراهیم بیش از همه تو پروفایل بویایی اون کوچه نقش داشت.
اوایل پاییز که میشد معمولا یه تنه درخت گنده رو کشون کشون پشت ماشینش میکشوند و مینداخت جلو خونه ش تا ذخیره ذغال منقلش برا زمستون به راه باشه.ذخیره ذغال زمستون حاجی و الاکلنگ ما.
البته پروفایل بویایی حاجی پیچیده تر از این حرفا بود و صرفا به نتهای چوب و تریاک ختم نمیشد. حاجی یه وانت پاترول داشت که یه کمپرسور رو هم پشتش میکشید و از سرتاپای این کمپرسور گازوییل میچکید و معمولا کنار خونه ش پارک بود و بوش کل اون کوچه رو برمیداشت.
اون روز عصر مثل همیشه درحیاط رو پشت سرم بستم و اومدم تو کوچه سروقت امین کوچیکه که طبق معمول با شلوار کردیش کنار جدول کوچه نشسته بود و تیر کمون سنگی کفه چرمیشو انداخته بود گردنش.رفتم کنارش نشستم و سلام کردم اما دمق جواب داد.همین چن روز پیش با تیرکمون دستیش اولین گنجیشکش رو زده بود و از اون قضیه به اونور احساس غرور خاصی داشت و این جواب سلام دمقش رو گذاشتم پای اون قضیه.
سر صحبت رو با یکی از جملاتی که تو کارتونای تلویزیون یاد گرفته بودم باز کردم و گفتم : عصر خوبیه نه؟
امین کوچیکه سرش رو برگردوند سمت منو گفت : عصر خوبیه؟ دوستمون اسماعیل(پسر حاج ابراهیم) مرده بعد تو میگی عصر خوبیه؟
من که حسابی یکه خورده بودم پرسیدم: اسماعیل مرده؟ چجوری ؟
امین کوچیکه همونجور که مستقیم به دیوار روبروش نگاه میکرد گفت: انگار حاجی ابراهیم میخواسته بره سرکار و اسماعیل هم بین وانت و کمپرسور قایم شده بوده تا باهاش بره. ماشین حرکت میکنه و یه جا ترمز میزنه و اسماعیل میفته و چرخای کمپرسور میره رو سر..‌.

بودیکا وود عطر خوب و قشنگیه اما برای من دلهره اور و غمگینه. ترکیب تریاک و چوب و روایح پترولی و یه رایحه اسفالت طور که برای من یاداور پروفایل بویایی حاجی ابراهیم و خاطرات دهه شصت اون کوچه ست.