نظرات | امین محبی
ترتیب نمایش
با یه دکانت به این میرسم که
ببخشید یه شیشه کیمیاگر پائولو کوئلیو لطفا ؟؟
این خوش بینانه ترین حالت ممکن برای این حقیر بود
دیدید توی هالیوود یا ادبیات اروپا از خاورمیانه چه تصویری دارن؟ اگر بخوان اونو زیبا نشون بدن باستانی ترسیمش میکنن با فیلترهای زرد و کنتراست بالا و اگه بخوان توی سرش بزنن نماهایی از ساختمان های بمب خورده و چرک و فضاهای بروتالیستی بیرحم و دود زده رو تصویر میکنن
عطار خیلی تلاش کرده تصویری تا میتونه شرقی ارائه بده اما کل نقشه رو با بخش های عربی پر کرده
یعنی چی که میگن توصیف رُزی برای ما متفاوته؟ واقعیت اینه که بوی رُز نمیده
وقار رز بیشتر میل به رمانتیسیسم اروپایی داره
اینجا بوی گل محمدی رو بیشتر حس میکنی و عود
این باعث میشه که فضای مذهبی برای ما تداعی بشه.شاید هم
یه تور گلاب گیری قمصر وی آی پی در کنار دوستان و عودهایی که از بازار تجریش خریدی با خودت آوردی شبها دود کنی
واقعا نمیخوام بیرحم باشم ولی اگر لویی ویتون و کاوالیه پشتش نبود شک داشتم بخواد بیش از شیش ماه تو خاطرات جمعی باقی بمونه در ضمن نت ها هرچی جلوتر میرفتن چیز جدیدی اضافه نمیکردن فقط استادانه کمرنگ میشدن
و قابل تحمل تر
همین و بس
6 تشکر شده توسط : عرفان سبحانی پور مرتضی ع
Cuoium
لینک به نظر 30 اسفند 1403 تشکر پاسخ به مجید شهرآبادی
ارادتمند
نه ریفورموله ی بد نه نظرات دیگه باعث نشد درمورد این افسانه اینو ننویسم. روزگاری شده که باید ترند باشی تا دیده بشی به زبون میگن که عقاید هرکسی محترمه اما انقدر بهت فشار میارن تو رسانه های جمعی که هرچقدر هم اعتماد به نفس داشته باشی توی خلوت به این فکر فرو میری که نکنه من دارم راه رو اشتباه میرم. اگه امروز برای شما بنویسم که به مقدسات قسم من پول این لویی وی های جدید که لیتر لیتر از اورجینال و فیک و های کپی و مترویی و سوپرمارکتیش ریخته رو هم داشته باشم بازم این اثر لالیک برام یه قدم بزرگ جلوتره . قرار بود فکر کنیم برای صادق هدایت وقتی بوف کور رو خلق میکرد و قرار بود(( عصاره تلخ زندگی خودش را چکه چکه در گلوی خشک سایه ی روی دیوار بچکاند چه عطری درنظر گرفته بشه ))
ما تلخ تر و سیاه تر هم داریم درسته... اما زور میزدن نوین باشن زور میزدن نت های جادویی رو کنن اما نتونستن
یا سردرد گرفتیم یا انقدر کسل کننده شد که درمیانه ی راه خوابمون گرفت.
چه عطری برای یک نویسنده در نظر میگیرم؟ یه نویسنده ی مغموم و روشنفکر که صورتکهای روزگار براش جلوه ای ندارن؟ بله همین بطری سیاه و تمام ...
امروز باید حتما سی و چند میلیون پول عطر بدی وگرنه خز هستی خز یا جملاتی این چنینی
پسری که لالیک مشکی بزنه کنسله
دختری که فلان عطر رو بزنه کنسله
در اوج روشنفکری
باید به شکل اونها باشی
وگرنه راهت نمیدن
از مد افتاده و ارزونی
باید درمورد وتیور نسخه های قدیمی اطلاعات داشته باشی
وگرنه از مد افتاده ای.
اما هرچقدر هم بگذره این جادو تموم نمیشه... این جادوی عجیب
سرو آزاده و افراشته ای که با بیرحمی میسوزه باید هم همچین بویی داشته باشه...💔

15 تشکر شده توسط : nazanin صادق زندی
یک روز مونده به پایان سال ۱۴۰۳ این کار رو تست کردم
یادم به آقا حجت افتاد که هروقت تو همسایگی زنشو کتک میزد و مادر پدرم میرفتن که این زن بیچاره رو از دست این مرد نابکار نجات بدن و نصف شب ما هم ترس زده جلو خونه شون بودیم از خونه شون همین بوها میومد
نمیدونم بوی واکس بلدرچین بود که مردک همیشه به کفشهاش میزد یا بوی کمربندی که زنشو پسرشو باهاش زده بود و تو اون فضای دم کرده و ملتهب یه جا جمع شده بود و وقتی در رو باز میکردن تو صورت ما میزد. یا بگم بوی اون سیگارهای زورکی که بابام دست این مثلا آقا میداد با بوی اون فضا میکس میشد . نمیدونم ... هرچی بود برای من نه شیک بود نه یادم به ییلاق میفتاد نه به کارگاه های چرم سازی و شاعرانگی چوپان توی طبیعت و نیمرو و سبزی .. نه انقدر ها که میگن مهربون نبود. درواقع اصلا مهربون نبود حتی اگه خاطره ی منم حذف میشد بازم یاد آور گاوی بود که تو جوونی سلاخی شده بود که از پوستش برامون به زور خاطره بسازن . نمیدونم
شایدم بوی ۱۴۰۳ رو میداد
شاید زیادی از امسال با کمربند کتک خوردم و دارم تو دل یه کابوس مداوم اینو مینویسم...
12 تشکر شده توسط : مرتضی ع Telecaster
اگر میگفتن مرگ قرار بود یه عطر رو استفاده کنه من هی وود راکی مانتین رو انتخاب میکردم براش
برای من هی وود راکی مانتین تصوری از کانادا و کاج و کمپ بود ،
بعدتر که علی رو از دست دادیم برادرش رفته بود تا وسایلش رو تحویل بگیره . یه شیشه از این لعنتی هم باهاش برگشت
امضای رفیقم بود این عطر، و با همین عطر هم پر کشید
من با کدوم عطر آخرین تصاویر رو میبینم؟ آیا مرگ در لحظات پایانی از عطر من خوشش میاد؟ اینها سوالاتی بود که بعدا پرسیدم و هنوزم میپرسم... عاشق این عطر بودم اما الان هیچ تصوری از رویارویی دوباره باهاش ندارم .
14 تشکر شده توسط : یاس علی
دکانت لورد جرج به شکلی تراژیک به پایان رسید
و روزی که تمام شد... یاد ترجیع بند شیخ اجل سعدی شیرازی افتادم که میفرماید
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله ی کار خویش گیرم...


خیز بلندی برای خرید خود لرد جورج عزیز درونگرا اما پرقدرت.
وصف رایحه‌ ی عطر کار عجیبیه
مثل اینکه بخوای برای یه روشن دل رنگ سرخ رو وصف کنی ...
سنگینه عزیزان
برون گرا هم هستی به دردت نمیخوره
پدر کم حرفی که با نگاهش حساب دستت میاد چطوریه؟ این همونه
ارادت
14 تشکر شده توسط : یاس امیرعلی نجاتی
فتیش ... لباسهای لاتکس... همون داستانهای سادو مازوخیستی... و آنچه که نمیشه توی سایت نوشت... شما و من تمامی تایپ ها رو درون خودمون داشته باشیم. نرمال بودن لزوما همیشه مورد پسند یک عطار یا یک نقاش یا مجسمه ساز نیست . این عطر رو خودم اگر قرار بود به کسی هدیه بدم در طول تاریخ صد درصد به مارکی دوساد هدیه میدادم ... واژه ی سادیست یا سادیسم هم به همین جهت از اسم ایشون برداشته شده و به کار گرفته میشه . در کنار کلیشه ی همیشگی کت شلوارهای فلانل بی پایان و پالتوها و قهوه ها و رولکس ها و ته ریش ها و ادکلن های تلخ و کلمه ی دست چندمی کاریزما که هرگز پایانی توی تاپیک های مختلف جهان براشون وجود نداره . عطری هم باید برای خالق یک اثر اکسپرسیونیستی باشه . فضای لبه دار و تیز و جیغ و سیاه و پر ازاعوجاج هم یک عطر میخواد به همون میزان یونیک . قرار نیست همه پسند باشه . پس برای یک سادیست یا مازوخیست که تمام ذهنش فرای قضاوتهای خوب یا بد اخلاقی یا مخالف اون درگیر مفهوم نیمه شب هست هم باید یک عطر وجود داشته باشه . این کاری ست که جناب گولتیری انجام دادن . پیشنهاد میکنم نسخه ی لیمیت ادیشن این کار رو هم اگر ندیدید حداقل سرچ کنید درپوش عطر همه چیز رو به شما خواهد گفت. یک درپوش دست ساز سرامیکی سیاه که گویای حرفهای نهفته ی مایع درون بطری خواهد بود.
15 تشکر شده توسط : یاس اسماعیل کبیری سامانی
اگر حملات پنیک رو تجربه کردید یا میگرن با اورا دارید هرگز سمت این عطر نرید. حس استرس به شدت بالایی رو بهتون تزریق میکنه . بوی پلاستیک سوخته بوی سیم سوخته که خیلی جالب این بوی سیم سوخته توی زعفران هم وجود داره(و من همیشه میگم زعفران اصلا یه چاشنی خوشبو نیست بسیار هم بوی بدی میده 😄) این عطر هم همینه استرسی به شدت غیر قابل کنترل میده . ته دلت خالی میشه . انگار گناهی کردی که بزودی میره که افشا بشه . فیلم دلهره آور و ترسناک میدسامر از آری استر رو ببینید به نظرم این عطر برای فرقه ی ترسناک هارگا ساخته شده . وحشتی که در طول روز به انسان حمله کنه خود واقعی وحشت هست . این عطر همه ی این فضاها رو براتون میسازه یه وحشت عریان یه استرس غیر قابل کنترل تو روز روشن ...
16 تشکر شده توسط : یاس مهریار

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan