سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
روایح توتون های پیپ بسیار متنوع تر از سیگار است . کیفیت روایح توتون های سوئدی ی بورکام ریف بسیار دلنشین تر است .خصوصا انواعی که در رام میخوابانند .
آن شیشه ی چهار گوش کوچک از قدیمی ترین و ارزشمندترین اسانس های تنباکوی من است که از امریکا فرستاده شده و رایحه ی خالص تنباکوی هاوانای کوباست البته دو شیشه بود که از یک شیشه آن جهت ساخت عطر ( که از سرگرمی های مورد علاقه ی من است ) بهره بردم و چون بسیار خاص و غیر تکراری است بسیار مورد توجه بود.
عکس بعدی انشاله از دو کیف عطرهای دم دستی ام اگر عمری باقی بود
اقای سخی سلام عذر میخوام فرمودید که عطر درست میکنید میخواستم بدونم روغن های برای عطرسازی رو از کجا میشه تهیه کرد و اینکه فرمول های ساختن عطر رو باید کجا پیدا کرد ممنون از شما
دوست عزیزم سلام
امروز ذیل ساواژ برات توضیحاتی نوشتم .اگر کافی نبود بهم اطلاع بده تا دقیق تر خدمتت عرض کنم . درود بر تو
چقدر خوبه که شما خودت عطر می‌سازی، یا به عبارتی کیمیاگری میکنی!😍👍
علی فتح زاده ی عزیز سلام و درود
عرض میشه البته ساخت نه به اون معنی ! ادغام میکنم ، رقیق میکنم ، غلیظ میکنم ، میکس میکنم ، پخش و ماندگاری زیاد میکنم ، اسانس های مرغوب را به سفارش ادغام و حصول رایحه و تبدیل به ادوپرفیوم میکنم و ازین دست ساخت ها :)
البته خیلی کیف دارد و لذتبخش است و بسیار عطرهای عالی و مطابق با سلیقه ی خودم و دوستان تهیه کرده ام که از هر نظر عالی اند . خصوص در پرفورمنس و ساخت رایحه .
سرگرمی ی خوبیه :)
سلام
وققتون بخیر
خواستم ازتون سوال کنم
چند تا کار تنباکویی قوی معرفی کنید
دیدم به کارهای تنباکویی علاقه دارید
ممنون از وقتی که میذارید 🙏
سلام آقای سخی، خوب هستید؟ امروز دم صبح بود، حدودا ساعت ۴ اینا، که داشتم نوشته‌هامونو در 'مسیح و ما' از نو می‌خوندم... دلم خیلی تنگ شد برای همگی...روزی نیست که یاد شما و دوستانمون نباشم..
چه تصاویر چشم نوازی و با صفایی دارید:) و چه تنباکوهایی!! من کاپتان بلک و بارکوم ریف رو می‌شناسم.. شخصا عاشق تنباکو ام:))
امیدوارم سلامت و شاد باشید در پناه خداوند🌹
عزیز من اید دختر زیبا و هوشیار
اتفاقا من هم حوالی ی ۴ صبح تا طلوع ، عطرافشان بودم !
بله ! خاطرات همین است دیگر ! یادآوری اش لذت دارد اما !!
اما دو نکته را به یاد داشته باش :
اول اینکه در خاطرات غرق نشو !
آنها که اهل دل اند و مهر و خاطره ، احتمال غرق شدن دارند در خاطرات و مرور آن . چه میشود ؟
اول اینکه زمان می کُشد !
دوم اینکه از حال و آینده غافل میشوند !
بدان که همیشه میتوان خاطره ساخت و ساختن خاطره آنهم به زیباترین و خوش تراش ترین نوع آن ، هم استعداد میخواهد هم سواد هم تجربه هم اندیشه !
از " حال " ات به بهترین شکل استفاده کن : به مطالعه .
و از هر اتفاق ، ایده یا مجمعی استفاده کن برای ساخت خاطره ای خوش .
سعی کن در خاطرات آینده ی همه ( که تو را به یاد خواهند آورد ) زیباترین و نیکوترین باشی !
از خاطرات قدیم استفاده کن برای تراش خاطرات آتی .
مهم :
سرنوشت ها را در این خاطرات دنبال کن !
رد پای نیکی و بدی را شناسایی کن و دنبال کن و سرانجام ها و عاقبت ها را زیر ذره بین هوش ببر !
تجارب مستند از هر آموزشی بهتر است که : پرورش است !
تو آموزش گذرانده ای تقریبا ( اگر هم مانده ، یا اندکی مانده یا روش و متد اش را آموخته ای ) لیک ابتدای راه پرورش ایستاده ای !
و پرورش یعنی تعقیب سرانجام ها و اندیشه در خصوص آنها !
کسی که پرورش یافت چون خورشید میدرخشد ، چه چون ستاره سکون یابد چه چون شهاب در حرکت !
دیگران از وی نور میگیرند حتی اگر خاموش باشد !!
تو چون خمیر مایه اش داری در هر فرصت گفتگویی با تو گفته ام و خواهم گفت اگر نفس باقی بود :)
و تنباکو :
سوختن هرچند که سوزان است لیک خلسه میزاید و سکر می آورد ! چرا ؟ چون خمیر مایه اش دارد به وجود !
در فرق اش با گلها ایضا تفریق رایحه اش با سایرین ، فرصتی بر اندیشه هست !
وقتی پر باشی ، شروع لبریز شدن ات ( سوختن ات ) بر دیگران هم نور دارد هم رایحه هم سکر هم خلسه !
نور ات راهشان روشن کند ، رایحه ات نوع دانش ات روشن سازد ، خلسه ات بانی ی پرورش و سکر ات مسیر و لذت توفیر آن را بر جویندگان هوشیار هویدا میکند !
بیابی انشاله جوان رعنا :)
کوچکتر که بودم به همین شکل بودم.. گاهی غرق در خاطرات گذشته می شدم.. خداروشکر امروزه سعی بر همین مهم دارم.. هنگام یاداوری خاطرات، به اثراتِ رد پای انسان ها و منش و برخورد اونها دقت می کنم.. در جستجویِ درسی برای آموختن.. امیدوارم قابل باشم و بیاموزم و بیابم:) و همچنین ردی از نیکی در خاطرات افراد از خودم به جای بذارم و نیکی بیافرینم..
اما مدتی هست که مبتلا به حال و هوایی شده ام که نمیدونم خوبه یا نه...جدیدا زیاد فکر میکنم! خصوصا صبح، بین ساعت 2 تا 4.. نیمه شب خواب ازم بریده میشه.. از بچگی شب زنده دار بودم..هرچه پدرم می گفت نازنین آدم باید شبا زود بخوابه به خرجم نمی رفت.. نه اینکه نخوام گوش به حرفشون بدم ها؛ نمی تونستم! شبا زود هم میخوابیدم باز نیمه شب بیدار می شدم و بعد تا طلوع بیدار بودم!
فکر می کنم و به دنبال خودم می گردم...
من سوختن را خیلی دوست دارم..همچنین هرچه بسوزد و یا بسوزاند!...
باعث خوشحالی و افتخار منه که با شما در اون مورد گفت و گو کنم و بیش تر بیاموزم.. خداوند نور است و کلام شما آغشته به نور و معطریت!
دوستتان دارم..بسیاار:))
خوووب ، نازنین عزیزم دختر هوشیار
این دو علائم مهمی هستند ! در کنار دیگر علائمی چون هوش ، قدرت خیال و قدرت بیان .
دو نعمت بزرگ بر تو داده شده !
دو ستونی که میتوانی با استفاده از آن دو ، سقفی ماءمن بر خود بسازی !
تفکر و بیداری در سحرگاهان ! ( ۲ تا ۵ سحر )
پایه های مطالعه ، تحقیق و تمنا را هم خودت علاوه کن بر آنها تا سقف هم زودتر گسترده شود و هم ایمن تر باشد !
و رفیع تر !
یادت باشد : اتصال سیم ، فقط در این سه ساعت برقرار میشود !
تماااامی ی بزرگان ( چه مشاهیر چه گمنامان ) در همین سه ساعت یافته اند !!
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند ، ... آب حیات ام دادند !
یادت نرود : جوینده ، یابنده است ! و هر تلاشی دستمزد دارد حتی اگر ذره ای باشد ! این ، فرمایش و تعهد اوست !
خوابهایی که تعبیر دارند درین ساعات دیده میشوند .
به ساعت چهار تا پنج صبح دقت کن ! آرامش ، سکوت و سکونی عجیب حکمفرماست ! چون در این ساعت درصد گناهان بشر به صفر نزدیک میشود ! از خانه بیرون برو و امواجی که درین ساعت در جریان هست را دریافت کن !
حضور او ملموس تر است از هر ساعات دیگری !
گفتگو کن ! لحظات را از دست مده !
در گوگل مستند ملکوتیان را تماشا کن ! بر انسانهایی مثل همان درویشی که عطار را عطار کرد توجه کن ! آنها را زیر ذره بین هوش بگذار ! و کشف کن تا به شهود برسی !
از پس آن و از پس سالها :
زندگی ات تغییر میکند ، یک تغییر بسیاااار بزرگ ! دید ات دگرگون میشود !
بر چه کسانی اهمیت دارد ؟ یک نفر در هزار !!
آن یک نفر کسی ست که علائم اش را از پیش دارد !
او این فرموده :
من انتخاب میکنم !!
شاید مابین اش سااالها دور شوی ، و به دنیا مشغول !
لیک باز خواهی گشت بدون تردید !
این همان معنی ی انتخاب است !
علائم ، پیش تر نمایان میشوند در هر کس منفک ، که هر کس خود باخبر شود که : میتواند درب را بگشاید !!
اما ، این دربی ست که اگر از آن گذشتی ، دیگر هیچ چیز مثل سابق نیست چون تو دیگر آن شخص سابق نیستی !
نزد دیگران ( هوشیاران ) خیییلی بزرگ جلوه میکنی لیک این تفاوت ، کوچکترین لذتی بر تو ندارد ! بر خلاف دیگر بزرگان و مشاهیر دنیا ( که یافته اند به زعم خود لیک زمانی که از دست دادند متوجه میشوند نیافته اند و علاوه بر آن ، فرصت را هم از کف داده اند ! )
برای همین است که او ، علائم را در جوانی میفرستد ! چرا ؟
چون مسیر طولانی است و پر پیچ و خم و زمانبر !
قاطعان طریق نیز در کمین اند که بیراهه را راه بنمایند و مسیر منحرف سازند که بر " همه " توفیق دارند لیک بحث بر آن است که کدامین نفر زودتر بازگردد از پس ِ شناسایی و کشف راه از بیراه !
مطالعه ، مطالعه و مطالعه !
چه کتبی ؟
راه تو مختص به توست !
خودت باید بیابی ( برای شروع و از پس ِ شروع ! ) لیک در اواسط راه خود بخود به دیگر همرهان متصل میشوی و امکان مشاوره و انتاج فراهم میشود .
بسیاری از سخنانی که با تو میگویم برای الان نیست ! داشته باش آنها را . در اواسط راه خواهی دید که این چراغ ها قسمتی از مسیر را روشن کرده اند بر تو ! و منظورم از اواسط راه ، اواسط سن نیست !
بیابی انشاله که زیباتر و معطرتر شوی از اینی که هستی :)
یادم رفت بگویم : این خوب نیست ، بلکه بهترین است !
تفکر در سحرگاهان ، که بی شک به گفتگو منجر میشود .
پدرم در نوجوانی به من میگفت : کامبیز شب خیز :)
غروب ها زنده میشدم !
و اغلب ، آن سه ساعت سحر را مشغول به قدم زدن و تفکر بودم . خصوص زمستانها و بالاخص حین بارندگی بویژه برف !
:)
این حس شبیه به پیله‌ای هست که به دست من امانت سپرده شده و من وظیفه پروانه شدنش رو بر عهده دارم...اگر پیله پروانه نشه و یا خراب بشه این من هستم که سخت پشیمان خواهم شد.. و حسرت بر دلم می‌مونه که ای‌کاش مراقب آن پیله‌ی شیری رنگ بودم.. من مسئولِ پیله و پروانه خودم هستم و حال که آداب اش رو از شما آموختم مسئولیتم دوچندان شده! تمام تلاشم رو میکنم که قدر این نعمت رو بدونم و دینم رو ادا کنم:)
من هم تازه شب‌ها انگار خواب از سرم می‌پره:) نیمه‌های شب هم مثل مرغ سرکنده ام:))
بسیار قدردان شما هستم و خدارو شکر میکنم از بابت نعمتِ گفت و گویِ با شما🌹
شفیره ای که رویای پرواز دارد ، پروانه میشود !
حال آنکه راه نیز نمیتواند برود که میخیزد !
سیاهرنگی که پیله ای " سفید " بر خود میطند زیباترین و خیره کننده ترین رنگها را خواهد یافت !
مهم نیست که ما سیه روئیم !
همینکه پیله ای سفید بر خود میطنیم ( که اعمال نیک ماست و فلسفه ی سفیدی ی کفن نیز همین است ) پروازی رنگارنگ را آتیه داریم !
و خداوند ما بخشنده ای توبه پذیر است !
و آفرین ! تمثیل زیبایی بود !
پرواز بسیااار سخت است ، کار هر کس نیست !
اما اگر کلید را بیابی ، به سادگی ی چرخاندن آن در قفل میشود !
کلید را بیاب و قفل را بگشا و دنیایی دیگر را که آنسوی درب است ببین !
دنیایی که فعلا و طبق قوانین بر دیگران مستور است لیک کلید درب موجود است .
استعداد ، اشتیاق ، تحقیق و کوشش !
مزد آنها ، دریافت کلید است !
خرم دل آنکه همچو حافظ
جامی ز می الست گیرد:))