عشقبازی به یاد شما دوستان

دوستان عزیزم سلام

ساعت هفت صبح شد :)

دیشب را به یاد همه ی شما تا الان مشغول عشقبازی با عطرها بودم !

سالی یک بار در شب تولد ام مجازم که تا صبح عطربازی و عطرسازی و عطرنازی و عطر رازی کنم :)

اسرار گویم با عطرها و خدای عطرها !

جای همه ی شما خالی بود خلاصه در این شلوغ و پلوغ و ریخت و پاش عطرها که از همه ی پنجره ها و درب های خانه بوی عطر به بیرون فوران میکرد :)

خانم ام از ترس آتشفشان عطرها درب اطاق را میبندد و تمام درزهای درب را میپوشاند :)

تنهایم با گلها ، گویم غم ها را ، چه کسی داند ز غم هستی چه به دل دارم .... !

خلاصه که امشب را در بهشت گذراندم همراه یاد شما :)

شما خواب بودید اما من و عطرها و یاد شما بیدار و روایح تا صبح با موسیقی بر من رقصیدند به عشق :)

امشب شب رقص عطرهای زنانه بود :)

لیک  فارنهایت نیز تا صبح بر من رقصید :)

ارادت ها خدمت همه ی شما و صبحتان به شادی باد انشاله

در پاسخ به امیر رنجبر :

جناب سخی عزیز عرض سلام و ارادت ها

خوشا به سعادت همسایگانتان، همجواری شما محیط مشاعشان را عطراگین کرده است. ارزوی ماست چنین همسایه ای. گرچه عطری که شما در وجودتان دارید از راه دور هم به مشام دوستانتان میرسد، خوشا به حال ما. وجودتان، معرفتتان، دانشتان موجب فخر و مباهات ما عطرافشانی هاست. خدا نگهدارتان باشد.

اقا روز قبل تولدتان در خلوتتان عجب ترکیب رونالدینیو ای یی خلق کردید. به چپ نگاه کردید و به راست شوت کردید حتما نتیجه زیبایی داشته، من هم امتحان خواهم کرد فرمول شما را.

جناب سخی عزیز در عجبم که چطور میتوانید احوال دیگران را بدون دیدنشان با تقریب نزدیک حدس بزنید : )

 

خوووب ! امیر عزیزم

اولا که آواز دهل از دور خوش است :) بلکه مرا ببینی و بگویی این دیگر که بود ؟؟ حال اش خوب نیست :))

اجالتا از درویشی لذتها میبرم ! تا خدا چه خواهد !

البته خداراشکر و خداراشکر که هر که مرا میبیند دوستم دارد یا حداقل بر من لبخند میزند ! چطور اینطور شده ؟ از عجائب زندگی ی من است ! خدا میخواهد به من حقیر بگوید : میبینی ؟؟ اگر من بخواهم توی روسیاه نامه سیاه بوگندو را محبوب همه میکنم !! این بر من آسان است ! به آسانی ی یک : باش !! و تمام !

قربان خدا بروم که وقتی می آید چون قطرات شمع آب میشویم و میریزیم و دود از ما بر میخیزد و از همین است که علقه داریم با روایح دودی !

و بله . آزمایش کن آن فرمول را . هر از چند گاهی چیزی اشاره میکنم برای برخی که شاخکهای تیز دارند :)

و اما ساااالهاست که این استعداد را دارم خداراشکر . باعث تعجب همگان است . آنچنان که برخی که طرف را میشناسند و میدانند در طول عمرم هرگز ندیده ام او را ، وقتی خصوصیت شان را شرح میدهم اول چشمهاشان گرد میشود سپس آنچنان میخندند و تعجب میکنند که مرا رها نمیکنند و مدام اصرار میکنند که آن دیگران را نیز بگو :)

لیک با وجودیکه سالها تجربه مرا به آخر این خط رسانده نه تنها حوصله اش را ندارم دیگر ، که از همه فاصله گرفته ام و از همه مهمتر هنوز نتوانسته ام خود را بشناسم !!!

عجیب نیست ؟؟ برخی اوقات به خود میگویم : من دیگر چه احمق دراز گوشی هستم ؟؟ :)

بسیاری از پرسش هایم بی پاسخ است اما تنها میدانم هییییچ چیز نمیخواهم مگر خدا را !

دلم میخواهد در او غرق شوم و تمام شوم !

تو عزیز منی

در پاسخ به امیر رنجبر :

جناب سخی عزیز سلام و عرض ادب

آاقا من هر چقدر صبر کردم که پاسخی در جواب بفرمایید تا من به اصلاح متن خود برایم پاسخ شما سکوت بود به همراه لبخند احتمالا، البته که  دور از انتظار هم نبود که منش و روش شما را کمابیش می شناسم. در مورد کسانی که دوستشان دارم مرا اشاره ها کفایت میکند. بوی خوبی از بند آخر نوشته ام به مشام نمی رسید که خود می دانم، بعضی مواقع بنا به دلیلی شرایط نوشتن را ندارم و از اینکه پاسخ دوستانم به تاخیر بیفتد و شرمنده بشوم فراریم، نوشتن بدون تمرکز هم برای همچو منی که پایه های ادبیاتم بر ژله استوار است میشود آن آش شله ته گرفته. عفو بفرمایید که من آن همه نیستم و از تصویر ساخته شده سخت پریشان

خوووب ، و اما این !

نخیر :) خیلی هم بوی خوب به مشام رسید :))

اجالتا در زندان با هم همبندیم تا ببینیم چه میشود !

هرچه خیام و سعدی و حافظ و عطار و مولوی و صائب و... را میخوانم همه میگویند : آقا این چه وضعش است ؟؟ این دیگر چه بازی ای ست ؟؟ کی تمام میشود ؟؟ حوصله مان سر رفت که !! تمام کنید آقا ! هی یک نان میخوریم و میرویم دستشویی ! تا کی ادامه دارد ؟؟ مغزمان نیز که ابزاری کاهنده است و نمیگذارد بفهمیم . رفتن هم که به دست خود حرام است ! این چه ماجرایی ست :))

اما

اما یک چیز معلوم است بر من !

باید دنبال خدا رفت و پیدایش کرد . و آنکه یافت ، رهید و همه ی پاسخ ها یافت !

تعداد کم است ! دقیقا مثل همین سایت ! که صد هزار نفر عضو دارد اما شاید شاید شاید ده نفر فهمیده باشند عطر یعنی چه و چرا خلق شد و وظیفه اش چیست و مسئولیت ما در قبال اش چیست !!

ما بقی مسابقه ی عطر کی گرانتر است و باکلاس تر است دارند ! دقیقا مثل دنیای بیرون !

در انتها :

پایه ی ادبیات تو نه تنها بر ژله نیست که کاملا هم استوار است لیک آنکه یافت گفت : هیچ نیافتم جز اینکه من کمترین ام :)

تو عزیز منی  

در پاسخ به کامبیز سخی :

تو عزیز منی امیر رنجبر مهربان و کهنه یار

عذر تقصیر !

اصلا متوجه پیام عزیزت نشدم تا همین الان !

الان هم نخوانده با عجله این پاسخ نوشتم اجالتا بجهت عذرخواهی .

تا ساعاتی دیگر دقیق میخوانم و چون شارژ گوشی ام رو به اتمام است مثل خودم :) اولین کار فردایم به محض حضور در عطرافشان پاسخ به تو دوست بزرگوارم است .

عجیب نیست ؟؟

من ِ کمترین و نادان ترین ، بیشترین مخاطب را دارم که از سر نادانی و ناتوانی برخی اوقات پیام تعدادی از بهترین دوستان ام ناخوانده باقی میماند :)

مهرت جاوید همیشه انشاله 

با احترام و عذر مجدد

عرض سلام و ادب خدمتان جناب سخی عزیز

جناب سخی این همه مخاطب عجیب نیست ، دلیلش عیان است وقتی که دانش و اخلاق نیکو با فروتنی همراه شوند برایندش میشود کیمیایی که بویش همگان را مدهوش میکند، این همه مخاطب، اکسیری که شما در وجودتان ساخته اید را می جویند. جناب سخی عزیز مهرتان پاینده 

سلامتی و شادیتان را ارزومندم

در پاسخ به کامبیز سخی :

خوووب ! امیر عزیزم

اولا که آواز دهل از دور خوش است :) بلکه مرا ببینی و بگویی این دیگر که بود ؟؟ حال اش خوب نیست :))

اجالتا از درویشی لذتها میبرم ! تا خدا چه خواهد !

البته خداراشکر و خداراشکر که هر که مرا میبیند دوستم دارد یا حداقل بر من لبخند میزند ! چطور اینطور شده ؟ از عجائب زندگی ی من است ! خدا میخواهد به من حقیر بگوید : میبینی ؟؟ اگر من بخواهم توی روسیاه نامه سیاه بوگندو را محبوب همه میکنم !! این بر من آسان است ! به آسانی ی یک : باش !! و تمام !

قربان خدا بروم که وقتی می آید چون قطرات شمع آب میشویم و میریزیم و دود از ما بر میخیزد و از همین است که علقه داریم با روایح دودی !

و بله . آزمایش کن آن فرمول را . هر از چند گاهی چیزی اشاره میکنم برای برخی که شاخکهای تیز دارند :)

و اما ساااالهاست که این استعداد را دارم خداراشکر . باعث تعجب همگان است . آنچنان که برخی که طرف را میشناسند و میدانند در طول عمرم هرگز ندیده ام او را ، وقتی خصوصیت شان را شرح میدهم اول چشمهاشان گرد میشود سپس آنچنان میخندند و تعجب میکنند که مرا رها نمیکنند و مدام اصرار میکنند که آن دیگران را نیز بگو :)

لیک با وجودیکه سالها تجربه مرا به آخر این خط رسانده نه تنها حوصله اش را ندارم دیگر ، که از همه فاصله گرفته ام و از همه مهمتر هنوز نتوانسته ام خود را بشناسم !!!

عجیب نیست ؟؟ برخی اوقات به خود میگویم : من دیگر چه احمق دراز گوشی هستم ؟؟ :)

بسیاری از پرسش هایم بی پاسخ است اما تنها میدانم هییییچ چیز نمیخواهم مگر خدا را !

دلم میخواهد در او غرق شوم و تمام شوم !

تو عزیز منی

مجددا عرض سلام و ادب جناب سخی گرامی

آقا آواز دهل از دور خوش است ولی شما که دهل در دست ندارید، انچه به گوش میرسد صدای میرانِ بربط پارسیست، از قضا هرچه نزدیکتر میشود صدایی دلنشین تر دارد، حاکی از ان است که نوازنده ی چیره دستش با تجربه تمام و از ته دل آن را مینوازد، لاجرم کمترین واکنشِ هر شنونده ای را لبخند است به آن همه هنر :)

استعداد شما گوهریست کمیاب که مرا یاد این بیت جناب سعدی می اندازد

شب مردان خدا روز جهان افروز است  ٭٭٭٭ روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست

جناب سخی عزیز این که شما میگویید نتوانستم خود را بشناسم مصداق این عبارت است : انکه راه را یافت آرام گرفت ، آسوده گشت و سکوت کرد و در حضور اغیار انکار نمود : )

جناب سخی عزیزم امید که از حل شوندگان درگاه حق باشیم هردویمان :)

ای درد توام درمان در بستر ناکامی ٭٭٭٭  و ای یاد تو ام مونس در گوشه تنهایی

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم ٭٭٭٭٭    لطف انچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی

دوستتان دارم.

در پاسخ به امیر رنجبر :

مجددا عرض سلام و ادب جناب سخی گرامی

آقا آواز دهل از دور خوش است ولی شما که دهل در دست ندارید، انچه به گوش میرسد صدای میرانِ بربط پارسیست، از قضا هرچه نزدیکتر میشود صدایی دلنشین تر دارد، حاکی از ان است که نوازنده ی چیره دستش با تجربه تمام و از ته دل آن را مینوازد، لاجرم کمترین واکنشِ هر شنونده ای را لبخند است به آن همه هنر :)

استعداد شما گوهریست کمیاب که مرا یاد این بیت جناب سعدی می اندازد

شب مردان خدا روز جهان افروز است  ٭٭٭٭ روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست

جناب سخی عزیز این که شما میگویید نتوانستم خود را بشناسم مصداق این عبارت است : انکه راه را یافت آرام گرفت ، آسوده گشت و سکوت کرد و در حضور اغیار انکار نمود : )

جناب سخی عزیزم امید که از حل شوندگان درگاه حق باشیم هردویمان :)

ای درد توام درمان در بستر ناکامی ٭٭٭٭  و ای یاد تو ام مونس در گوشه تنهایی

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم ٭٭٭٭٭    لطف انچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی

دوستتان دارم.

عزیز منی امیر زیبایی جو

شما به این حقیر لطفها داری از روی بزرگواری

من هم دوستت دارم

در پاسخ به کامبیز سخی :

عزیز منی امیر زیبایی جو

شما به این حقیر لطفها داری از روی بزرگواری

من هم دوستت دارم

سلامت باشید جناب سخی گرامی

عرض ارادت ها، کلاه به دست و دست به سینه خدمت جنابتان.

Behrad Behrad
1402/08/15

سلام به اقای سخی عزیز

یک سوال دارم از شما

به نظر شما برای خرید دکانت اونتوس دکانت دستریز رو پیشنهاد میدید یا سمپل اورجینال

دکانت دستریز رایحه و بو بعد از چند روز کاملا تغیر میکنه و دیگه اون عطر روز اول نیست

و از طرف دیگه اینکه سمپل واقا اورجینال باشه یا نه هم برام سوال شده

ممنون میشم راهنمایی کنید

Behrad Behrad
1402/08/15

سلام به اقای سخی عزیز

یک سوال دارم از شما

به نظر شما برای خرید دکانت اونتوس دکانت دستریز رو پیشنهاد میدید یا سمپل اورجینال

دکانت دستریز رایحه و بو بعد از چند روز کاملا تغیر میکنه و دیگه اون عطر روز اول نیست

و از طرف دیگه اینکه سمپل واقا اورجینال باشه یا نه هم برام سوال شده

ممنون میشم راهنمایی کنید

آخرین
Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟