nazanin nazanin
22
1402/06/23

آیینه!

هیچ چیز در دنیا بالاتر از ارزش و منزلت انسانی نیست!

و باید بدونیم هر آن چیزی که اطراف ما وجود دارند اعم از طبیعت، حیوانات، و شاخه‌ها و زیر شاخه های هنر و فلسفه ی وجودیِ هر کدوم از اون‌ها و غیره، همه وُ همه، جهت عمیق شدنِ درک و بالا رفتن معرفت(شناخت) ما هستند..

چرا؟ چون ما اشرف مخلوقات هستیم! واضح و مبرهن!

توجه، تماشا، لمس، درک، کشفِ اعجاز! هدف این‌هاست عزیزانم..و اِلا اگر مقصود رو چیز و یا مسیر دیگری در نظر بگیریم، میرسیم به این جمله که؛ "همه‌ی این ها بهانه اند"! واضح‌تر اش چی میشه؟ اینکه ما به معنای واقعی خودمون‌ رو داریم مسخره می‌کنیم! 

الان، تنها راجب عطر می‌گم و از موضوعات دیگه رد می‌شم که سخن به درازا نکشه و در جهت اتمسفر سایت هم باشه...

یک عطر، هرچقدر هم که خاص، قدمت دار، عجیب‌الخلقه، کانسپت دار، هدف‌دار و... نباید وَ نباید باعث بشه که ما ارزش یک انسان رو زیر سوال ببریم!!

بنده شخصا طرفدارِ گفت و گو و بحثِ مفید هستم و اختلاف نظر رو یک امر بسیار طبیعی و مهم می‌دونم! اما حرف‌ها و برخورد های عجیب و غریبی رو الان دیدم و دیده بودم از قبل که اصلا مُدام دنبال ترک دیوار می‌گشتم که سال ها خیره‌شم بهش!!

دوست عزیز؛ شما حَق نداری، تاکید می‌کنم حقِّ این رو نداری که برای یک انسان تعیین تکلیف کنی و بگی چه کار کن و چه کار نکن!! حق نَداری جان دل!!

چطور به خودمون باید اجازه بدیم که چنین کنیم با افراد؟

دوستان، صد هزار بار شده که به خاص ترین عطرهایی که من پوشیده ام و راجب اونها نوشته ام توهین شده! بوی قبرستان و جنازه و این آشغال ها چیه به خودت میزنی و.... این حرف ها رو افراد به من زده اند! بیام بگم لطفا دهنت رو ببند و راجبِ عطرِ مورد علاقه ی من هیچ‌چیز نگو؟! من به یک انسان بگم ساکت باش؟ به خاطر یک عطر؟؟!

دوستان اینجای داستان دیگه عطر هیچ معنا و فلسفه ای براش باقی نمی‌مونه!! ما باعث می‌شیم چنین اتفاقی بیفته! ما با رفتار ناشایست و گفته هامون، با دستان خودمون باعث می‌شیم ارزش هنر و عطر به کُل به پایین کشیده بشه!

بده دوستان! واقعا این حجم از تفکراتِ سطحی و رفتار ناشایست به دور از انتظاره!

طرف علنا و واضحا میگه لطفا مارو با عطرهایی که دوست داریم تنها بگذارید و فقط راجب عطرهای مورد علاقتون اظهار نظر کنید!! یعنی چی واقعا؟

چند نفر خیلی محترمانه مخالفت خودشون رو بیان کردند! هیچ مشکلی هم نبود. اما بگیم ننویس؟ دوستان مهدکودکی هستید؟ واقعا گاهی فکر میکنم اومدم دبستان! یادش بخیر! ما هم سرِ خودکار و پاک‌کن و کِشِ سر و دستبند و‌‌‌ غیره، چنین حرکات عجیب و غریب و فوق‌العاده کودکانه ای ازمون سر میزد!

با انسان‌ها چنین نکنید دوستان..منزلتِ انسانی رو پایین نیارید با چنین حرف ها و کارهایی..مسموم نکنید فضا رو برای افراد! شما با چنین حرکاتی انسان هارو فراری می‌دید!

هدفتون رو دنبال کنید..کشف کنید..لمس کنید..لذت ببرید امّا بُت از هر چیزی درست نکنید! بت نسازید که مبادا برای فردی مشخص کنید که چه کار کنه و چه کار نکنه!

بیایم گاهی نگاهی به آیینه بندازیم! زیرِ پوسته‌‌ای نه چندان سفت و سخت، دیکتاتوری بسیار هشیار نهفته! 

بیایم اول از خودمون شروع کنیم! همه‌چیز از خودمون شروع میشه عزیزان! وَ جامعه و طبیعت بازتابی‌اند از وجودِ خودِ ما! آیینه دوستان! آیینه...

 

 


[EDITED] 1402/06/23 17:08
nazanin nazanin
1402/06/26
در پاسخ به Ehsan :

سلام و عرض ادب نازنین خانوم. 

ارادت بسیار بنده را پذیرا باشید.. اما اجازه بفرمایید با نظر شما موافق نباشم. کامنت دوست گرامی را دیدم و متن شما را نیز مطالعه کردم. برعکس بنده معنقدم اگر شخصی از اهانت به عطر دلخواه خود آزرده می‌شود، به جنبه مادی به آن نگاه نمی‌کند. بلکه برعکس به جنبه معنوی آن می‌نگرد. آن عطر برای او یادآور لحظات خاص احساسی و تجدیدکننده خاطراتی عاطفی می‌تواند باشد... به ناگاه به آن زباله خطاب می‌شود. با خود می‌اندیشد.. آیا تمام خاطرات لطیف من با یک زباله همراه بود؟ گرچه به زعم خود نه اما به زعم شخص یا اشخاصی دیگر.. اتفاقا برعکس چنین نظری کوبنده و لبریز از اهانت، گویای نگاه مادی انگارانه به عطر است.

شرح و توصیف یک عطر هنر می‌خواهد که بنده نوعی فاقد آنم و لذا اگر عطری پسندم نباشد حداقل با زبانی دلخراش او را تخفیف شخصیت نمی‌کنم.

آیا عطر شخصیت دارد؟ از نگاه من بله

و آیا این یک نگاه مادی است؟ خیر بلکه برعکس است..

و اما هر کنشی واکنشی دارد. کنش‌های تخریب‌گرانه از واکنش‌های مخرب نیز به دور نیستند. 

سلام و عرض ادب آقای شکیب نژاد

ممنونم از کامنتتون..بله، در واقع هیچ عطری زشت نیست..

منظورم این بود که به عقیده ی من علاقه‌ی شدید به عطر و در نتیجه اش تعصبات غیرمنطقی که باعث بشه ارزش فرد رو زیر سوال ببریم، عطر رو از بعد معنوی‌اش خارج میکنه چون مهر و محبت از میان ما انسان ها میره...

خودم هیچ‌وقت مخالفِ ابراز مخالفت نبوده ام..

فارنهایت یک مثال کوچک بود آقای شکیب نژاد..که البته توجیه علمی‌اش رو یادداشت کردم...

بار ها در این سایت شاهد جدال بین افراد سرِ عطرها بوده ایم...که ناشی از تعصبات سفت و سخت بوده و ناخواسته افرادی رو دلخور کرده...

nazanin nazanin
1402/06/26

به دلیل مجازی بودن فضا من در تفهیم کردن صحیح منظورم خیلی ناتوان‌ام..چون نمیخوام خیلی طولانی بنویسم، خلاصه میکنم و بعضی جاها کار رو خراب میکنم و بحث رو می‌پیچونم..

شرمنده‌ام...

Ali Ali
1402/11/04

درود بر شما

من به‌دلیل تایپ شخصیتی و ویژگی‌های اخلاقی که دارم، معمولاً اهل نظر دادن نیستم و همیشه سکوت می‌کنم. ولی نمی‌دونم چرا این بار تصمیم گرفتم که نظر خودم رو درباره‌ی این موضوعی که فرمودید بیان کنم.

متن شما رو مطالعه کردم. به‌وضوح انسانی فهمیده و اهل مطالعه و تفکر هستید. این مورد با کمی تامل در نکات آشکار و پنهان موجود در شیوه‌ی نوشتار شما کاملا واضحه.

با بسیاری از بخش‌های نوشته‌ی شما موافق‌ام. ولی اجازه بدید درخصوص چند پاراگراف اول باهاتون ابراز مخالفت کنم. راستش کمی تعجب کردم که چطور بقیه‌ی نوشته‌ی شما از جهان‌بینی‌ای منطبق‌بر چند پاراگراف اول نشات گرفته.

خوندن جمله‌ای با این مضمون که تمامی اشیاء و حیوان‌ها و به‌طور کلی کائنات، صرفاً برای انسان "خلق" شده‌اند باعث تعجب من شد. از شخصی با دانش و بینش شما این انتظار می‌ره که از این نکته غافل نباشه که وسعت انسان چه در بعد مکان و چه در بعد زمان، بسیار ناچیزه و به صفر میل می‌کنه. از دید کیهانی، ما و تمامی متعلقات‌مون اعم از افکار، احساسات وهمه‌ی چیزهایی که برامون مهم هستن ذره‌ای بیش نیستیم. با این اوصاف، این که بخوایم بگیم همه‌چیز و همه‌کس برای ما وجود داره با منطق درتضاده.

انسان اگر همین الان به‌طور ناگهانی از روی زمین منقرض بشه به‌نظر شما چه اتفاقی برای جهان می‌افته؟ مطلقاً هیچ! فکر می‌کنم بهتره با همین جمله به اتمام برسونم عرایضم رو.

موفق و سربلند باشید.

nazanin nazanin
1402/11/05
در پاسخ به Ali :

درود بر شما

من به‌دلیل تایپ شخصیتی و ویژگی‌های اخلاقی که دارم، معمولاً اهل نظر دادن نیستم و همیشه سکوت می‌کنم. ولی نمی‌دونم چرا این بار تصمیم گرفتم که نظر خودم رو درباره‌ی این موضوعی که فرمودید بیان کنم.

متن شما رو مطالعه کردم. به‌وضوح انسانی فهمیده و اهل مطالعه و تفکر هستید. این مورد با کمی تامل در نکات آشکار و پنهان موجود در شیوه‌ی نوشتار شما کاملا واضحه.

با بسیاری از بخش‌های نوشته‌ی شما موافق‌ام. ولی اجازه بدید درخصوص چند پاراگراف اول باهاتون ابراز مخالفت کنم. راستش کمی تعجب کردم که چطور بقیه‌ی نوشته‌ی شما از جهان‌بینی‌ای منطبق‌بر چند پاراگراف اول نشات گرفته.

خوندن جمله‌ای با این مضمون که تمامی اشیاء و حیوان‌ها و به‌طور کلی کائنات، صرفاً برای انسان "خلق" شده‌اند باعث تعجب من شد. از شخصی با دانش و بینش شما این انتظار می‌ره که از این نکته غافل نباشه که وسعت انسان چه در بعد مکان و چه در بعد زمان، بسیار ناچیزه و به صفر میل می‌کنه. از دید کیهانی، ما و تمامی متعلقات‌مون اعم از افکار، احساسات وهمه‌ی چیزهایی که برامون مهم هستن ذره‌ای بیش نیستیم. با این اوصاف، این که بخوایم بگیم همه‌چیز و همه‌کس برای ما وجود داره با منطق درتضاده.

انسان اگر همین الان به‌طور ناگهانی از روی زمین منقرض بشه به‌نظر شما چه اتفاقی برای جهان می‌افته؟ مطلقاً هیچ! فکر می‌کنم بهتره با همین جمله به اتمام برسونم عرایضم رو.

موفق و سربلند باشید.

سلام به شما، 

ممنونم از لطفتون و همچنین از اینکه برای این تاپیک وقت گذاشتید..

این بحث، بحث پیچیده‌ای ست و شخصا میزان سواد و تحقیقات ام بسیار کمه..

از طرفی ذره بودگی ما مبرهن است و از طرفی دیگه هم سعدی میگه؛ ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند،، تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری / همه از بهر تو سرگشته و فرمان‌بردار،، شرط انصاف نباشد که تو فرمان نبری... و همینطور اینکه انسان میل به جاودانگی داره و تنها موجودی‌ست که بعد از مرگ، زندگی پس از مرگش آغاز خواهد شد.. (البته این مورد اعتقادی‌ست و خیلی ها بر این باور نیستند).. 

خلاصه؛ عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی،، عشق داند که در این دایره سرگردانند:)

باز هم ممنونم از شما، براتون آرزوی موفقیت و شادمانی دارم🌸

درود...

چیز هایی هستند که مارو از تفکر درباره حقیقت یک اثر دور میکنن و ممکنه به جایی برسه که نمود حرف نازنین جان باشه:ما همه داریم خودمون رو مسخره میکنیم...

ولی خصوصا در کار هنری و عطر این اتفاق زیاد میوفته و خیلی هم خوبه!!!!!چون چه چیزی باعث شده که من فلان عطر رو دوست داشته باشم ولی یه نفر بهش بگه بو آشغال میده....بخاطر سلیقه من هست که نشئت گرفته از تجربه زیسته هر فردیه و زیبا و قابل احترام.....منکر سلیقه والاتر نیستم ....

اینکه یک نفر عطر مورد علاقه یک نفر رو میکوبه اولا اون فرد باید سعی کنه درباره حقیقت اون عطر صحبت کنه و احساسات و غیره... اون رو به ادبیات احساسی نکشونه ولی به نظر من اصلا عیب نداره کسی تفسیر زشت از یک عطر رو که خیلیا دوست دارن انجام بده...این میتونه به سلیقه خیلیا نظر داشته باشه و این مشکلی نداره و کسانی که اون عطرو دوست دارند باید به جان از نقد و نوشته اون پذیرا باشند چون همین نقد باعث میشه اون عطر بیشتر فکر و اهمیت داده بشه...البته تفسیر یک فرد هیچوقت نمیتواند تفسیر حقیقی از یک اثر باشد و هرکسی با هر قدر سوادی میتواند در مورد هر حیطه علوم انسانی اعم از هنر و عطر نظر دهد چون او با تجربه زیسته خود این نظر میدهد و این خودش گشودگی ایجاد میکند و بسیار با ارزش .اینکه سواد نداری صحبت نکن در علوم فنی و تجربیه و در علوم انسانی بی معناست

هیچ چیزی نمیتواند جلوی حقیقت را بگیرد و ما همه باید سعی و تلاش و سعی داشته باشیم تا شناخت و معرفت بیشتری از روایح و عطور پیدا کنیم و موانع رو کنار بگذاریم مثل بت سازی و...

عذرخواهم که مطلب جسته و گریخته و طولانی بود میدانستم اگر بخواهم وسواس خرج دهم از نوشتن منصرف میشوم


[EDITED] 1402/11/20 12:18
در پاسخ به حديث ميريان :

سلام به دوست عزيز

چقد درسته حرفتون دقيقا همينه

نبايد از حرف بقيه ناراحت شد

من چند سال پيش يه عطرو كه خيلي دوست داشتم زده بودم،،، يكي از فاميلا كه اقا بودن گفت این بوی حشره کش از کیه:/ منم به قول شما به ترک دیوار خیره شده بودم:)

منم بخاطر همون حرف کلا عطرو بوسیدمو کنار گذاشتم

چندماه پیش که رفتیم خونشون روی میز توالتشون چشمم به همون عطر افتاد که دومین باتلشو برای خانومش خریده بود و عطر امضای خانومش شده بود و من دوباره به ترك ديوار خيره شدم:)))

من این صفحه را نخوانده بودم از نازنین عزیز

امشب خواندم

و اول هم نظر سرکار را !

و چقدر خندیدم :))

یاد خاطره ای هم انداخت مرا :

در یک مجلسی که عطری زده بودم ، دقیقا یک نفر وارد شد و همین جمله را گفت ، من هم بلافاصله پاسخ دادم :

همه میدانند که من اهل پیشگیری ام نه درمان !

هیچکس نفهمید منظور را ! همه ساکت شدند و میدیدم در دل میگویند خب یعنی چه ؟ چند ثانیه سکوت و سپس بحث عوض شد .

یک ربع بعد مشغول خوردن چای بودیم که یکی از دوستان یکهو منفجر شد :) 

چای در گلویش گیر کرد ، روی لباسش ریخت ، سرفه ها کرد و اینقدر خندید که همه متعجب شدند که چه شد یکهو !

من هم میخندیدم که فهمیدم بالاخره یک نفر فهمید :)

میدیدم دارد فکر میکند و میدانستم میفهمد که آدمی هوشیار است !

خلاصه پرسیدند چه شد یکهو ؟؟

گفت میدانم سخی حرف بیخود نمیزند . ربع ساعت است که فکر میکنم که چه گفت و چرا گفت و چه ربطی داشت !!

الان فهمیدم :))

اینقدر خندیدند و طرف هم ناراحت شد و رفت !

البته رفتم و آوردنش و حین راه بهش گفتم :

حرف ات را بجو و طرفت را هم بشناس ! و سپس وارد نبرد  طنازی شو :)

سه نکته را در نظر داشته باش ، اینها را بر حسب تجربه ی طولانی در شناخت انسانها میگویم هرچند که کماکان نادان ام با تاسف :

- گروهی دقیقا در نظر دهی دقیقا معکوس آنچه که میپندارند در دل میگویند ! این گروه دو دسته اند : دسته ی اول که به یک علم بزرگ دست یافته اند و گروه دوم که این از نادانی یا بذله گویی ای ناشی گویند .

- این شخص شما را در دو چیز تحسین کند در دل : سلیقه و کارشناسی در عطر . ادله اش را خود میدانید :)

لبخند بزن و عبور کن :)

- به حرف دیگران سرمایه گذاری نکن بر سلیقه ات !

حرفها بسیار اند لیک سلیقه ی شما یکتا !

این را هم لبخند بزن و عبور کن :)

با احترام

nazanin nazanin
1402/11/23
در پاسخ به کامبیز سخی :

من این صفحه را نخوانده بودم از نازنین عزیز

امشب خواندم

و اول هم نظر سرکار را !

و چقدر خندیدم :))

یاد خاطره ای هم انداخت مرا :

در یک مجلسی که عطری زده بودم ، دقیقا یک نفر وارد شد و همین جمله را گفت ، من هم بلافاصله پاسخ دادم :

همه میدانند که من اهل پیشگیری ام نه درمان !

هیچکس نفهمید منظور را ! همه ساکت شدند و میدیدم در دل میگویند خب یعنی چه ؟ چند ثانیه سکوت و سپس بحث عوض شد .

یک ربع بعد مشغول خوردن چای بودیم که یکی از دوستان یکهو منفجر شد :) 

چای در گلویش گیر کرد ، روی لباسش ریخت ، سرفه ها کرد و اینقدر خندید که همه متعجب شدند که چه شد یکهو !

من هم میخندیدم که فهمیدم بالاخره یک نفر فهمید :)

میدیدم دارد فکر میکند و میدانستم میفهمد که آدمی هوشیار است !

خلاصه پرسیدند چه شد یکهو ؟؟

گفت میدانم سخی حرف بیخود نمیزند . ربع ساعت است که فکر میکنم که چه گفت و چرا گفت و چه ربطی داشت !!

الان فهمیدم :))

اینقدر خندیدند و طرف هم ناراحت شد و رفت !

البته رفتم و آوردنش و حین راه بهش گفتم :

حرف ات را بجو و طرفت را هم بشناس ! و سپس وارد نبرد  طنازی شو :)

سه نکته را در نظر داشته باش ، اینها را بر حسب تجربه ی طولانی در شناخت انسانها میگویم هرچند که کماکان نادان ام با تاسف :

- گروهی دقیقا در نظر دهی دقیقا معکوس آنچه که میپندارند در دل میگویند ! این گروه دو دسته اند : دسته ی اول که به یک علم بزرگ دست یافته اند و گروه دوم که این از نادانی یا بذله گویی ای ناشی گویند .

- این شخص شما را در دو چیز تحسین کند در دل : سلیقه و کارشناسی در عطر . ادله اش را خود میدانید :)

لبخند بزن و عبور کن :)

- به حرف دیگران سرمایه گذاری نکن بر سلیقه ات !

حرفها بسیار اند لیک سلیقه ی شما یکتا !

این را هم لبخند بزن و عبور کن :)

با احترام

سلام:)

مال چند ماه پیشه:)

حالا سوا از خاطره بامزه ایشون، من الان به خودمم می خندم:)) هی میگم چه تاپیکیه اخه یهو زده بودی..

اون دوره، اطرافم اونقدر به این مسائل بر می‌خوردم و می‌دیدم چطور دلخوری بین افراد پیش میاد که حساس شده بودم..

 چه خاطره جالب و بامزه ای بود😄

خدا حفظتون کنه آقای سخی.. نعمت‌ و نور‌ اید شما برای این خونه:)

 


[EDITED] 1402/11/23 23:18
در پاسخ به nazanin :

سلام:)

مال چند ماه پیشه:)

حالا سوا از خاطره بامزه ایشون، من الان به خودمم می خندم:)) هی میگم چه تاپیکیه اخه یهو زده بودی..

اون دوره، اطرافم اونقدر به این مسائل بر می‌خوردم و می‌دیدم چطور دلخوری بین افراد پیش میاد که حساس شده بودم..

 چه خاطره جالب و بامزه ای بود😄

خدا حفظتون کنه آقای سخی.. نعمت‌ و نور‌ اید شما برای این خونه:)

 

عزیز منی دختر دانا

بله !

من که بارها گفتم لبخند بزن و عبور کن !

زمان کار خود کند !

زمان بهترین الک است بر همه چیز !

و همین است که هوشیاران صبور اند و خندان :)

البته :

پاسخ هم بایست داد به برخی !

منتها نه پاسخ از جنس توضیح " درست ها "

بلکه پاسخی به طنز به این معنی در ایهام و استعاره و لفافه که :

هنوز مانده تا تو بفهمی :)

به امید روزی که بفهمی :)

من صبر میکنم :))

اینطور که باشد هوشیاران که میخوانند میگویند :

آهاااان !! همین است !! آفرین !

:)

در پاسخ به کامبیز سخی :

من این صفحه را نخوانده بودم از نازنین عزیز

امشب خواندم

و اول هم نظر سرکار را !

و چقدر خندیدم :))

یاد خاطره ای هم انداخت مرا :

در یک مجلسی که عطری زده بودم ، دقیقا یک نفر وارد شد و همین جمله را گفت ، من هم بلافاصله پاسخ دادم :

همه میدانند که من اهل پیشگیری ام نه درمان !

هیچکس نفهمید منظور را ! همه ساکت شدند و میدیدم در دل میگویند خب یعنی چه ؟ چند ثانیه سکوت و سپس بحث عوض شد .

یک ربع بعد مشغول خوردن چای بودیم که یکی از دوستان یکهو منفجر شد :) 

چای در گلویش گیر کرد ، روی لباسش ریخت ، سرفه ها کرد و اینقدر خندید که همه متعجب شدند که چه شد یکهو !

من هم میخندیدم که فهمیدم بالاخره یک نفر فهمید :)

میدیدم دارد فکر میکند و میدانستم میفهمد که آدمی هوشیار است !

خلاصه پرسیدند چه شد یکهو ؟؟

گفت میدانم سخی حرف بیخود نمیزند . ربع ساعت است که فکر میکنم که چه گفت و چرا گفت و چه ربطی داشت !!

الان فهمیدم :))

اینقدر خندیدند و طرف هم ناراحت شد و رفت !

البته رفتم و آوردنش و حین راه بهش گفتم :

حرف ات را بجو و طرفت را هم بشناس ! و سپس وارد نبرد  طنازی شو :)

سه نکته را در نظر داشته باش ، اینها را بر حسب تجربه ی طولانی در شناخت انسانها میگویم هرچند که کماکان نادان ام با تاسف :

- گروهی دقیقا در نظر دهی دقیقا معکوس آنچه که میپندارند در دل میگویند ! این گروه دو دسته اند : دسته ی اول که به یک علم بزرگ دست یافته اند و گروه دوم که این از نادانی یا بذله گویی ای ناشی گویند .

- این شخص شما را در دو چیز تحسین کند در دل : سلیقه و کارشناسی در عطر . ادله اش را خود میدانید :)

لبخند بزن و عبور کن :)

- به حرف دیگران سرمایه گذاری نکن بر سلیقه ات !

حرفها بسیار اند لیک سلیقه ی شما یکتا !

این را هم لبخند بزن و عبور کن :)

با احترام

جناب سخی عزیز خدا نگهدارتان باشد....

خیلی با لبخند بزن و عبور کن موافقم......اکثرا همین باید باشد سلیقه ها و انتخابشون زیبا هستند ... به هیچ عنوان پست نیستند

ولی در بعضی موارد باید یک عطر نقد و بررسی شود تا ارزش آن و به تبع بقیه عطور مشخص شوند..

در پاسخ به Mahmoudreza ganjali :

جناب سخی عزیز خدا نگهدارتان باشد....

خیلی با لبخند بزن و عبور کن موافقم......اکثرا همین باید باشد سلیقه ها و انتخابشون زیبا هستند ... به هیچ عنوان پست نیستند

ولی در بعضی موارد باید یک عطر نقد و بررسی شود تا ارزش آن و به تبع بقیه عطور مشخص شوند..

جناب گنجعلی ی گنج برما

عرض ارادت

خدا نگهدار شما هم باشد عزیزم

خدا نگهدار همه ی ما هست که عاشق اوست بر ما

و ما هرگز نتوانیم عاشق شدن بر او را !

بله عزیزم . کاملا درست فرمودی و بحث لبخند و عبور هرگز بر سلیقه ها و عطرها معروض نشد !

لبخند بر دلخوری ها . لبخند بر سوء تفاهم ها . لبخند بر این که من درست میگویم و همه اشتباه میکنند !

یا حتی من درست میگویم و شما اشتباه میکنید !

لبخند بر موضوعی که از واضحات است و به بی تجربگی نفی میشود !

تا هنگام رفع کدورت انشاله

منظور عرض اینها بود

ورنه عطر که باید حتما نقد شود 

و سلیقه حکم کند

که عطری را من عرض کنم عاشقم و شما بفرمایید متنفر :)

اصلا آنکه بر سر عطر ( که همگی بوی خوش اند به انحاء مختلف ) دعوا و دلخوری کند معلوم است هیچ نیاموخته از ماهیت عطر !

و عطر اگر هر چیز جز لبخند دهد یا عطر نیست یا صاحب و مدعی اش معطر نیست !

بعضی عطور ( نقل فرمایش شما ) که بماند ، همه ی عطور باید نقد شوند و جایگاهشان در نردبان معطریت مشخص شوند !

منتهی بر جوانان عیب نیست ، که تیم جویند و تعصب آن کشند . روزی خود بر تعصبات پیشین خواهند خندید :)

کدامین روز ؟

روزی که نظر بر آنچه به صحت از اهالی ی تعصب است کنند !

و احسنت بر شما ، سلیقه ی پست کسی دارد که دیگران پست شمرد در سلیقه یا هر متغیر دیگر !!

روزی خواهند فهمید که همه یک نفرند !

و آن یک نفر اوست !

پس همه اویند :)

درودها بر شما :)

Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟