دوستان راهنمایی میخوام. یه عطری مد نظرم هست که بوی چایی و هِل بده! یه عطری دقیق مثل اینکه رفته باشی توی یه خونه پیرزن چایی با سماور دم کرده و بوی چای و هل فضا رو در برگرفته!! آیا اینطور عطری سراغ دارید؟ آیا هست؟ واقعا محتاج راهنمایی شما هستم دریغ نکنید
حال و هوای خونه پیرزن رو نمیدونم دقیقا چجور رایحه ای هست....
ولی این عطر بدی نیست...
مرسی لطف کردی
ببخشید من جواب میدم. سایت تیا....یتو داره
سپاسگزارم
فکر کنم منظورت از خونه پیرزن شبیه رفتن به آبدارخونه در ادارات است که چای کله مورچه ای دم کردن و شاید یکی دو دونه هل هم توی سماورش اتداختن. ممکنه هرمس ویاژ , بای کلیان ایمپریال تی، ایوروشه گرین تی، نیشانه ولونگ چا، آقا اصلا چرا جای دور بریم کول واتر مردانه
خیلی تشکر
خوب ، دوست عزیز و آباد ما
سلام
زندگی در آبادی ، خود نعمتی بزرگ است
هر چه آبادی کوچک تر باشد در وسعت ، زندگی سخت تر اما بسیااار آسان تر !!
دیدم که عکس اکانت ات را عوض کردی
آفرین
این تصویر کجا ، و آن تصویر مشمئز کننده ی مگس کجا !
آنهم در عطرافشان که خانه ی تمیزی ها و زیبایی هاست !
اما بخاطر اینکه بدانی که من میفهمم چه میخواهی بگویی و نیز برای یک خدمت کوچک به شما مطلب زیر را عرض کنم :
" خاطرات یک گورکن " با : خاطرات یک گور کن
زمین تا آسمان فرق دارد در معنی جمله و نیز انتقال مفهوم !
میبینی ؟؟
که همان یک فاصله ی کوچک بین " گور " و " کن " چقدر اهمیت دارد ؟؟
گورکن نام یک حیوان است که شما بهتر از ما آن را میشناسی که در طبیعت هستی .
لیک گور کن لقب انسانی ست که با رفتگان سر و کار دارد و چه هاااا که نمیداند !! پر از تجربه و خاطره است .
من با دیدن تصویر آن مگس متوجه شدم منظور شما چیست
لیک انتقال یک صفت از طریق مفهوم هایی مشمئز کننده ، متفاوت هست اما زیبا نیست !
میبینی ؟
این تصویر اخیر کجا و آن تصویر کجا !
کاری به این ندارم که دوستان به همان دلیل آیا به شما توجه کردند یا نه ، اما خودت موءظفی که کار درست تر را انجام دهی 😊
مگس به هییییچ طریق در این خانه راه ندارد !
اما یک گور کن ؟
اصلا خانه اش اینجاست !!
تا به ما بگوید از روایح آدمیان !
به جسم و به کالبد !!
و اما دیدم که دوستان پاسخ داده اند
هرمس وویاژ خوب است برای شما و گرین تی
و اگر اوضاع ات خوب است انشاله ، که حتما خوب است پس نیشان ولونگ چا :)
که دوستان اشاره کرده اند
خواستم هم بگویم آفرین و هم آن نکته را عرض کنم :)
موفق باشی :)
خوب ، دوست عزیز و آباد ما
سلام
زندگی در آبادی ، خود نعمتی بزرگ است
هر چه آبادی کوچک تر باشد در وسعت ، زندگی سخت تر اما بسیااار آسان تر !!
دیدم که عکس اکانت ات را عوض کردی
آفرین
این تصویر کجا ، و آن تصویر مشمئز کننده ی مگس کجا !
آنهم در عطرافشان که خانه ی تمیزی ها و زیبایی هاست !
اما بخاطر اینکه بدانی که من میفهمم چه میخواهی بگویی و نیز برای یک خدمت کوچک به شما مطلب زیر را عرض کنم :
" خاطرات یک گورکن " با : خاطرات یک گور کن
زمین تا آسمان فرق دارد در معنی جمله و نیز انتقال مفهوم !
میبینی ؟؟
که همان یک فاصله ی کوچک بین " گور " و " کن " چقدر اهمیت دارد ؟؟
گورکن نام یک حیوان است که شما بهتر از ما آن را میشناسی که در طبیعت هستی .
لیک گور کن لقب انسانی ست که با رفتگان سر و کار دارد و چه هاااا که نمیداند !! پر از تجربه و خاطره است .
من با دیدن تصویر آن مگس متوجه شدم منظور شما چیست
لیک انتقال یک صفت از طریق مفهوم هایی مشمئز کننده ، متفاوت هست اما زیبا نیست !
میبینی ؟
این تصویر اخیر کجا و آن تصویر کجا !
کاری به این ندارم که دوستان به همان دلیل آیا به شما توجه کردند یا نه ، اما خودت موءظفی که کار درست تر را انجام دهی 😊
مگس به هییییچ طریق در این خانه راه ندارد !
اما یک گور کن ؟
اصلا خانه اش اینجاست !!
تا به ما بگوید از روایح آدمیان !
به جسم و به کالبد !!
و اما دیدم که دوستان پاسخ داده اند
هرمس وویاژ خوب است برای شما و گرین تی
و اگر اوضاع ات خوب است انشاله ، که حتما خوب است پس نیشان ولونگ چا :)
که دوستان اشاره کرده اند
خواستم هم بگویم آفرین و هم آن نکته را عرض کنم :)
موفق باشی :)
درود فراوان به شما جناب کامبیز عزیز و دوست داشتنی
اول از همه ممنونم که توجه کردید و گوشه چشمی به بنده داشتید. اسم خاطرات یک گورکن از یک کتاب خیلی کمیاب الهام گرفتم! کتابی که نویسنده آن "کارو دردریان" فقید بود. من گورکن شهرم! از لاشه ها نمی هراسم! آنان که روزی بر پهنای این زمین آرزوها و آمال خود را گسترانده بودند! این چنین آمالها را با خود می برند!
من فرزند روستا هستم! همسایه قدیمی یک قبرستان! که از بچگی در آن بازی میکردم!!
سپاس از جوابتان نیشان ولونگ چا را حتما باید تست کنم!
درود فراوان به شما جناب کامبیز عزیز و دوست داشتنی
اول از همه ممنونم که توجه کردید و گوشه چشمی به بنده داشتید. اسم خاطرات یک گورکن از یک کتاب خیلی کمیاب الهام گرفتم! کتابی که نویسنده آن "کارو دردریان" فقید بود. من گورکن شهرم! از لاشه ها نمی هراسم! آنان که روزی بر پهنای این زمین آرزوها و آمال خود را گسترانده بودند! این چنین آمالها را با خود می برند!
من فرزند روستا هستم! همسایه قدیمی یک قبرستان! که از بچگی در آن بازی میکردم!!
سپاس از جوابتان نیشان ولونگ چا را حتما باید تست کنم!
به به !
چه خوب که از اهالی مطالعه اید .
البته منظور حقیر این نبود که شخص جنابعالی گور کن هستید :)
منظور ، کارکتری ست که تحت آن نام ثبت اکانت کرده اید
میتوانید یک پزشک ، مهندس یا تاجر باشید یا هر شغلی دیگر ، لیک این کارکتر انتخاب کنید و از زبان او با ما سخن بگویید . مثل نویسنده ی همان کتاب !
اتفاقا من منتظر بودم که از آن باب و از زبان شما مطلبی بخوانم !
انتخاب یک مضمون یا صفت یا عنوان میبایست در دنباله به انتقال تجربه به کمال رسد ورنه تنها با یک نام بهار نمیشود :)
تصویر انتخابی خیلی زیباست ! و بسیار هماهنگ با آن واژه ، به چشم هایش دقیق شوید ! خود کتابی گویاست !
موفق باشید انشاله