عطری با لبه های تیز !!!!!!!!!!!!
سلام خدمت همه دوستان عزیز و اساتید بزرگوار خودم در سایت خوب عطرافشان...................تاکیدمی کنم که قصد من از نوشتن این مطلب صرفا بیان یک موضوع و تلاش برای اصلاح اون و احیانا یک مزاح کوچیک هست و فقط همین......من قبلا شنیده بودم که بعضی از دوستان نظرات افرادی رو از سایت هایی مثل فراگرانتیکا یا پروفومو کپی پیست می کنند و احتمالا از طریق گوگل ترنزلیت ترجمه می کنند و اینجا به اسم خودشون می ذارند...........این موضوع برام جالب بود و البته باورش کمی سخت..........اما این جمله رو که " این عطر لبه های تیز و خشنی داره ، عطری با لبه های تیز...........عطری با گوشه های خشن و زبر و ...." بعضا زیاد توی نظرها و نقدها می بینم..........عرض کنم تا اونجا که من می دونم جمله " to be rough around the edges " یک اصطلاح یا idiom در زبان انگلیسی هست و هیچ ربطی به جهان عطر و عطاری نداره...........در واقع حتی می شه این اصطلاح رو برای توصیف شخصیت یک انسان یا ماشین یا اثر هنری یا هر محصول مصنوع دست انسان هم به کار برد..........معنی این اصطلاح اینه : " این محصول هنوز کامل نیست و می شه روش کار کرد ....یا می شد کمی بهتر اون رو درست کرد............یا هنوز موارد ریز و جزیی هست که نیاز به اصلاح داره و باید ایرادات کوچولوی اون رفع بشه ..... نیاز به صیقل کاری بیشتری داره "
حالا برای من جالبه چطور این اصطلاح با ترجمه تحت لفظی " لبه های زبر و خشن" جای خودش رو در ادبیات ما باز کرده و من چندین نمونه نقد و بررسی عطر دیدم که دوستان عزیزمون دقیقا به لبه های تیز و خشن عطر اشاره کردند !!!!!!!!
خود انگلیسی زبانها هم وقتی این اصطلاح رو به کار می برند منظورشون نه " لبه" است و نه " تیز" .......بلکه برای اونها این فقط یه اصطلاحه ! ........ما هم نگیم دیگه !!!!!!!
مخلص همه دوستان خوب و عطردوست هم هستم !!!!!!!!!!!
درود دوست عزیز. مرسی از نکتهای که فرمودین. متاسفانه آره. بعضیا نظرات رو کپی میکنن. امیدوارم در آینده عطارهای عزیز برای عطر لبه قائل شن. اون هم لبههای تیز و تند 😉. کلا توی فضای ترجمه خیلیا به این واقف نیستن که جمله ممکنه اصطلاح باشه و تحتالفظی ترجمه میکنن.
درود دوست عزیز. مرسی از نکتهای که فرمودین. متاسفانه آره. بعضیا نظرات رو کپی میکنن. امیدوارم در آینده عطارهای عزیز برای عطر لبه قائل شن. اون هم لبههای تیز و تند 😉. کلا توی فضای ترجمه خیلیا به این واقف نیستن که جمله ممکنه اصطلاح باشه و تحتالفظی ترجمه میکنن.
بانو ماری عزیز ..........ممنون از بذل توجه تون!
منم کاملا با شما موافقم.........اما جالب برای من اینه : در بعضی از نظرات مشخصه ، دوست عزیزمون واقعا عطر رو خودش نقد کرده و این دیگه ترجمه از متن کسی دیگه نیست........اما باز هم با صراحت عنوان کرده که "این عطر لبه های خشن داره !!!!!!!!!!!" یعنی ظاهرا این جمله رو قبلا جایی دیده ( احتمالا در یک متن ترجمه شده ضعیف از کسی دیگه ! ) و بعد به اشتباه این بیان رو به عنوان یکی از روش های توصیف عطر در زبان فارسی به حساب آورده ، تا اونجا که حتی در نقدهای اصیل خودش هم داره به کار می بره..............زنده باشید !
سلام دوست من
متن جالبی بود تا به حال بااون جمله برخورد نداشتم
زبان هم یاد گرفتیم 😂
ممنون
سلام دوست من
متن جالبی بود تا به حال بااون جمله برخورد نداشتم
زبان هم یاد گرفتیم 😂
ممنون
سلام toti عزیز..........
خوشحالم که پسندیدید...........قصد من هم فقط گوشزد کردن خطایی هست که در ترجمه این عبارت صورت گرفته ..........
شاید تا حالا این جمله توجه شما رو جلب نکرده و یا دقت نکردید ، وگرنه توی ریویوها و نقد عطرهای مختلف بارها این جمله رو دیدم...........این مثلا یه نمونه که البته من ابتدا و آخر کامنت رو حذف کردم که معلوم نباشه متعلق به کیه و در مورد چه عطریه؟ .......
کامنت : ............وگرنه نمیگفتید لبه های تیز تراش نخورده داره. ورژن قدیمش رو تست کردم بسیار لطیفه .لبه های سمباده خورده و نرم بدون هیچ تیزی از چرم در ابتداع بعد روی یه خزه قرار میگیره ..............
جالبه بدونید دو عزیزی که با هم بحث می کنند ، اتفاقا خیلی هم اطلاعات خوبی دارند و خیلی قشنگ و دقیق نظر فنی خودشون رو در مورد عطرمورد نظر ارائه می دند.........ولی به هر حال این بحث " لبه " خیلی توی گفتگوی اونا بالا گرفته ظاهرا !!!!!!!
بانو ماری عزیز ..........ممنون از بذل توجه تون!
منم کاملا با شما موافقم.........اما جالب برای من اینه : در بعضی از نظرات مشخصه ، دوست عزیزمون واقعا عطر رو خودش نقد کرده و این دیگه ترجمه از متن کسی دیگه نیست........اما باز هم با صراحت عنوان کرده که "این عطر لبه های خشن داره !!!!!!!!!!!" یعنی ظاهرا این جمله رو قبلا جایی دیده ( احتمالا در یک متن ترجمه شده ضعیف از کسی دیگه ! ) و بعد به اشتباه این بیان رو به عنوان یکی از روش های توصیف عطر در زبان فارسی به حساب آورده ، تا اونجا که حتی در نقدهای اصیل خودش هم داره به کار می بره..............زنده باشید !
شاید فکر کرده اگه بگه عطر لبههای خشن داره خیلی خفن و عطربازه
امیر حسین عزیز دیار کنعان سلام :)
مشتاق دیدار ، دوست کم طلوع ما ، که این ماه ها کمتر سعادت میپراکنی به جمع ما به دیدار :)
بله ، با تو موافق ام !
برخی برای بالا بردن سطح کلاس ریویو خود ، از اصطلاحات و کلمات فرنگی نیز بدون ترجمه استفاده میکنند !
یک روز یکی از آشناها راجع به عطری با همین روش سخن میگفت ، دوست اش گفت : میبینی آقای سخی ؟ میبینی چه قدرتی دارد ؟!
گفتم با عرض عذر ، من این روش را ناشی از ضعف میبینم ! ضعف ِ عدم توان ترجمه ! صحبت کردن به زبان فارسی و پیدا کردن کلمات لازم و کافی به ترجمان ، کار هر کس نیست ! توان ، تجربه و سواد میطلبد ! اتفاقا من هر کس را که چنین سخن میگوید ضعیف تلقی میکنم در بیان و ادبیات فارسی !
به دوست دیگری گفتم : میشود لطفا این آرپژ را بر من ترجمه کنی ؟ سواد من کافی نیست متاسفانه :)
مثلا این که میگویی صیغل خورده یا خراش داده یعنی چه ؟ شما میدانی کدام نت ها توان خراش دارند و چگونه و چرا این کار میکنند ؟؟ شما برای وانیل اصطلاح خراش را بکار بردی ، بنظر ات وانیل توان خراش دارد ؟؟
یعنی بدون اینکه به کنه ، عمق ، چرایی و چگونگی ایجاد و تاثیر ، معنی یا مفهوم یک اصطلاح پی برده باشند از آن استفاده میکنند حال آنکه فلان عطار زن را مرد میخوانند و یا در صحبت روزانه و عامیانه لنگ میزنند :)
ندانستن ( نه نادانی ) عیب نیست ، سعی و کوشش و تحقیق و مطالعه و پرس و جو میکنیم ، یاد میگیریم ، لیک در زمانی که نمیدانیم ادای داناها را درآوردن عیب است !
آیا باید هر کس را که این کار میکند ، خجالت داد ؟
البته که خیر ! تنها در مورد باید اینکار کرد :
- زمانی که شخص لیاقت دارد به آموزش ! در این صورت بایست او را در خلوت آموزش و پرورش داد .
- زمانی که شخص همه را نادان و خویش را دانای کل میخواند و میداند و ضمنا اهل تمسخر دیگران است به این بهانه ! اینجاست که باید او را در جمع ، عبرت سایرین کرد ورنه خودش به شخصه لایق آموزش و پرورش نباشد ! و اگر او را آموزش دهی از لطف تو در جهت ادامه ی تمسخر دیگران بهره میگیرد ! گویی فشنگ اسلحه ی خالی اش را تو داده باشی !
کنفت که شد و خجالت که کشید درب گوش اش گفتم : حال معنی خراش را به عمق تجربه کردی و اینگونه ، هرگز فراموش ات نخواهد شد :)
به اشخاصی که تقلید خارجی ها را میکنند میگویم مرغ مینا یا طوطی سخنگو :) تقلید میکنند و از خود وجودی ارائه نمیدهند ! و جالب است که این موضوع فقط برای جهان سومی ها مصداق دارد ! معکوس اش هرگز صادق نیست !
خود کوچک انگاری و بزرگ بینی اغیار و کافی ندیدن خود و تقلید از آنها که در فکر ما بزرگ اند ( بعکس واقع ) خود یک بیماری ( روان ذهنی ) ست !
حال آنکه ما نوادگان اشخاص و وارثان تمدنی هستیم که تمامی جهان از ایشان به افتخار تقلید کردند !
شرایط بد امروزه ، نافی جمله بالا نیست ، اینکه ما اکنون در سر جای خود نیستیم مبحثی دیگر است ! که چرا و چطور اینگونه شد !
ارادت تقدیم تو دوست و همشهری دانا و هوشمند من !
:)
سلام ودرود
بله حتی از نظرات این سایت تو سایتهای دیگه و یا پیجهای اینستاگرامی که عطر فروشن دیدم کپی برداری میشه بخصوص از نظرات خانم فیضی عزیز خیلی جاها دیدم تو پیجای اینستاگرامی کپی برداری شده ولی متاسفانه حتی بیان نمیکنن که این توصیف از دوستی نقل شده و بنام خودشون بیان میکنن
امیر حسین عزیز دیار کنعان سلام :)
مشتاق دیدار ، دوست کم طلوع ما ، که این ماه ها کمتر سعادت میپراکنی به جمع ما به دیدار :)
بله ، با تو موافق ام !
برخی برای بالا بردن سطح کلاس ریویو خود ، از اصطلاحات و کلمات فرنگی نیز بدون ترجمه استفاده میکنند !
یک روز یکی از آشناها راجع به عطری با همین روش سخن میگفت ، دوست اش گفت : میبینی آقای سخی ؟ میبینی چه قدرتی دارد ؟!
گفتم با عرض عذر ، من این روش را ناشی از ضعف میبینم ! ضعف ِ عدم توان ترجمه ! صحبت کردن به زبان فارسی و پیدا کردن کلمات لازم و کافی به ترجمان ، کار هر کس نیست ! توان ، تجربه و سواد میطلبد ! اتفاقا من هر کس را که چنین سخن میگوید ضعیف تلقی میکنم در بیان و ادبیات فارسی !
به دوست دیگری گفتم : میشود لطفا این آرپژ را بر من ترجمه کنی ؟ سواد من کافی نیست متاسفانه :)
مثلا این که میگویی صیغل خورده یا خراش داده یعنی چه ؟ شما میدانی کدام نت ها توان خراش دارند و چگونه و چرا این کار میکنند ؟؟ شما برای وانیل اصطلاح خراش را بکار بردی ، بنظر ات وانیل توان خراش دارد ؟؟
یعنی بدون اینکه به کنه ، عمق ، چرایی و چگونگی ایجاد و تاثیر ، معنی یا مفهوم یک اصطلاح پی برده باشند از آن استفاده میکنند حال آنکه فلان عطار زن را مرد میخوانند و یا در صحبت روزانه و عامیانه لنگ میزنند :)
ندانستن ( نه نادانی ) عیب نیست ، سعی و کوشش و تحقیق و مطالعه و پرس و جو میکنیم ، یاد میگیریم ، لیک در زمانی که نمیدانیم ادای داناها را درآوردن عیب است !
آیا باید هر کس را که این کار میکند ، خجالت داد ؟
البته که خیر ! تنها در مورد باید اینکار کرد :
- زمانی که شخص لیاقت دارد به آموزش ! در این صورت بایست او را در خلوت آموزش و پرورش داد .
- زمانی که شخص همه را نادان و خویش را دانای کل میخواند و میداند و ضمنا اهل تمسخر دیگران است به این بهانه ! اینجاست که باید او را در جمع ، عبرت سایرین کرد ورنه خودش به شخصه لایق آموزش و پرورش نباشد ! و اگر او را آموزش دهی از لطف تو در جهت ادامه ی تمسخر دیگران بهره میگیرد ! گویی فشنگ اسلحه ی خالی اش را تو داده باشی !
کنفت که شد و خجالت که کشید درب گوش اش گفتم : حال معنی خراش را به عمق تجربه کردی و اینگونه ، هرگز فراموش ات نخواهد شد :)
به اشخاصی که تقلید خارجی ها را میکنند میگویم مرغ مینا یا طوطی سخنگو :) تقلید میکنند و از خود وجودی ارائه نمیدهند ! و جالب است که این موضوع فقط برای جهان سومی ها مصداق دارد ! معکوس اش هرگز صادق نیست !
خود کوچک انگاری و بزرگ بینی اغیار و کافی ندیدن خود و تقلید از آنها که در فکر ما بزرگ اند ( بعکس واقع ) خود یک بیماری ( روان ذهنی ) ست !
حال آنکه ما نوادگان اشخاص و وارثان تمدنی هستیم که تمامی جهان از ایشان به افتخار تقلید کردند !
شرایط بد امروزه ، نافی جمله بالا نیست ، اینکه ما اکنون در سر جای خود نیستیم مبحثی دیگر است ! که چرا و چطور اینگونه شد !
ارادت تقدیم تو دوست و همشهری دانا و هوشمند من !
:)
استاد عزیز
چقدر خوشحالم که کامنت شما رو کنار نوشته خودم می بینم........مطلب شما باید در صدر نوشته من قرار داشته باشه ............همیشه گفتم ، برای من افتخاره که نظر استاد سخی بزرگوار رو کنار مطلبی که نوشتم ببینم.......این به من دلگرمی میده که کارم به چشم استاد اومده................استاد عزیز اینجا همه شما رو می شناسند و در نتیجه خیالم راحته هرچقدر هم ازتون تعریف کنم کسی من رو متهم نمی کنه به تملق گویی !!!!!!!! همه می دونند شما بهترینید !!!!!!!!!!! ............ممنون از منتی که گذاشتید استاد سخی جان !
مطلبی رو که نوشتید چند بار خوندم.........مثل همیشه یاد گرفتم و لذت بردم.........باز هم دوباره می آم و می خونم...........ممنون از بزرگواری شما استاد !!!!!!
سلام ودرود
بله حتی از نظرات این سایت تو سایتهای دیگه و یا پیجهای اینستاگرامی که عطر فروشن دیدم کپی برداری میشه بخصوص از نظرات خانم فیضی عزیز خیلی جاها دیدم تو پیجای اینستاگرامی کپی برداری شده ولی متاسفانه حتی بیان نمیکنن که این توصیف از دوستی نقل شده و بنام خودشون بیان میکنن
بله بانو خدیجه عزیز...........
کاملا حق با شماست ...........و صد البته که این معضل فقط به اینجا و این مقوله کوچک ختم نمیشه..........کلا plagiarism یا "سرقت ادبی و مفهومی " در کشور ما اونقدر که باید شنیع و زشت در نظر گرفته نمیشه......خیلی وقتها فراموش میشه که این کار دقیقا دزدی هست ...همه جا هم هست ...............از بعضی سریال های تلویزیونی بگیرید تا شوهای کپی شده از برنامه های خارجی ..............تا ترجمه آثار دیگر نویسندگان بدون کسب اجازه و سهیم کردن اونها در درآمد فروش این اثر تا کاور کردن ترانه های دیگران و .........تا کپی کردن نقدهای همین سایت............
موفق باشید دوست عزیزم !
استاد عزیز
چقدر خوشحالم که کامنت شما رو کنار نوشته خودم می بینم........مطلب شما باید در صدر نوشته من قرار داشته باشه ............همیشه گفتم ، برای من افتخاره که نظر استاد سخی بزرگوار رو کنار مطلبی که نوشتم ببینم.......این به من دلگرمی میده که کارم به چشم استاد اومده................استاد عزیز اینجا همه شما رو می شناسند و در نتیجه خیالم راحته هرچقدر هم ازتون تعریف کنم کسی من رو متهم نمی کنه به تملق گویی !!!!!!!! همه می دونند شما بهترینید !!!!!!!!!!! ............ممنون از منتی که گذاشتید استاد سخی جان !
مطلبی رو که نوشتید چند بار خوندم.........مثل همیشه یاد گرفتم و لذت بردم.........باز هم دوباره می آم و می خونم...........ممنون از بزرگواری شما استاد !!!!!!
من کوچک تر از شما و همه ی دیگر دوستان ام هستم امیر حسین نازنین بزرگوار ام که حقرا را بزرگ شمری به بزرگواری خودت :)
تو عزیز منی :)