خان ۲ خان ۲
39
1404/06/10

بوی پول …

سوال اینجاست که بوی پول یعنی چی ؟
اگر سفرهای خارج از ایران تشریف برده باشید (امریکا ، چین ، ایتالیا ، اسپانیا و...) دقت کرده باشید جاهای لوکس یه بوهای خاصی دارند و یا مکان های مذهبی شون ، بطور مثال کاخ الحمرا تو گرانادا جنوب اسپانیا یه بوی بسیار خاصی از عود و یاس داره خیلی جذاب هست و رامون مونگال عطر الحمرا عود رو از کاخ الحمرا الهام گرفته یه بوی لوکس و عرفانی و اشرافی داره و یا اگر به محله های مرفه نشین مادرید مثل pozuleo de alarcon و یا la moraleja برید و قدم بزنید و یا زمین های گلف اونجا و با ادم های اونجا معاشرت کنید یه تم بوهای خاصی دارند هیچوقت با عطر هایی مثل امواج و مارلی ،دیور و شنل و اینا مواجه نمیشید چون عطرهایی که استفاده میکنند از برند هایی خاصی مثل Puredistance
، Henry Jacques, kilian, roja, mfk, bond no 9 , Areej Le Doré ، ، Boadicea the Victorious ,Guerlain

و امثال هم 
امریکا هم همینطور ، کسی از rolls royce پیاده نمیشه که بوی مثلا امواج سرچ بده ، le labo میپوشه نه این برند های این طوری
و یا ایتالیا تو تمام بار ها و کازینو های لاکچری خیلی از ملاک ها و یا مافیا ها و پولدارها از کیلیان استفاده میکنند (البته منظور همه نه ،کلیت منظور هست )مخصوصا لاین مشروب.ی ها و‌چون کتابی هم هستند شیشه هاش توی کت هاشون میذارند و جالبه خودشون میگن که بعد از اتمام عطر ، شیشه ش رو میشکنند ،کلا نوت عطر هایی که بوی پول میدن عودی ، مشکی ، امبرگریس ، رزی ، زعفران، وتیور ،بوزی و این تم ها هستند و البته چند تایی دیگه ،
البته یه برندهایی هم هستند مثل لاین پرایوت ورساچه ، دیور لاین پرایوت  هم کارهای فاخر و پولداری دارند که قیمت هاشون هم خوبه (البته لاین پرایوت ورساچه کمتره قیمت هاشون) و البته چند عطر از برندهای دیگه هست که قیمت های معقولی دارند اما خفنن و بوی پولداری میدن 
خوشبو بودن با بوی پول دادن فرق داره و هرکسی قرار نیست متوجه این موضوع بشه. 

اگر میخوایید شخصیت واقعی آدم های دورتون رو بشناسید از روی گفتارو نوشته هاشون قضاوت نکنید ، تو شرایط سخت و عصبی بودن بشناسید

درود بر شما 

چه سوال جالبی: بوی پول!

و چه پاسخ جالب‌تری. احسنت بر شما. کلی به اطلاعات عمومی بنده و دیگر دوستان اضافه شد.

ممنون بابت زحمتی که کشیدین

اما: 

خوندم و خواستم رد بشم و صفحه رو ببندم که متاسفانه خط آخر رو دیدم:

«اگر میخوایید شخصیت واقعی آدم های دورتون رو بشناسید از روی گفتارو نوشته‌هاشون قضاوت نکنید ، تو شرایط سخت و عصبی بودن بشناسید» [!!!!!]

 

(از اینجا به بعد خطاب بنده الزاماً به مالک محترم این صفحه نیست. بلکه برای دیگر عزیزانی هست که ممکنه از اینجاها رد بشن و شاید به دردشون بخوره و شاید هم نخوره)

 

عجب! از ابتدای خلقت بشر تا این لحظه(یعنی ساعت 5صبح سه شنبه 11 شهریور 1404) هنوز هیچ تعریف مشخص و دقیقی در جامعه علمی دنیا برای واژه «شخصیت» پیدا نشده. چند دهه، دانشمندان مختلف روانشناسی و علوم رفتاری در بلاد کفر و دانشگاه‌های مطرح دنیا گیس و گیس‌کشی کردن و با لنگه کفش به سروکله هم زدن، آخرش هم تعریف دقیق واژه «شخصیت» پیدا نشد که نشد!

تا سرانجام به احترام پروفسور اسکینر(B. F. Skinner) استاد دانشگاه هاروارد که فتوا دادند: «شخصیت یک مفهوم غیرضروری است و اصلاً به تعریف چنین واژه‌ای نیاز نبوده و نیست» غائله تا حد زیادی ختم شد.

جهت اطلاع: پروفسور اسکینر دارای وزن بالایی در جامعه روانشناسی دنیاست و طی یک نظرسنجی بین علما و اهل فن در سال 2002 عنوان تاثیرگذارترین روانشناس قرن بیستم رو هم گرفت. اینها رو عرض کردم که بگم خدابیامرز کم کسی نبوده. 

 

و اما شخصیت:

ریشه واژه  Personality یا همون شخصیت، از واژه Persona در زبان لاتین گرفته شده است. 

حالا Persona به چه معنا بوده؟ 

به معنای همون «نقاب» یا «ماسک» که بازیگران تئاتر روی صورتشون می‌ذاشتن و برنامه اجرا می‌کردن. چه در یونان باستان و چه امروز تفاوت خاصی در کاربرد نقاب و ماسک ایجاد نشده. 

به عبارت دیگه کسی که ماسک گریان بر چهره زده آیا واقعاً ناراحته؟

یا برعکس، کسی که ماسک و نقاب خندان زده آیا واقعاً درونش خوشحاله؟ 

فکر می‌کنم بیشتر از این نیازی نباشه که بگم واژه «شخصیت» چه بار معنایی سنگینی داره. سعی کردم خیلی خلاصه و ساده عرض کنم و وارد مباحث تخصصی مثل کدهای ژنتیکی(Phenotype) و تعامل‌شون با شرایط محیطی (Genotype) و اینها نشم که دانشمندان بسیاری بودن که «تمام عمرشون» رو صرف همین دو کلمه کردن و الان هم زیر خاک هستن.

برای محکم‌کاری این موضوع، می‌تونین سه‌گانه تهوع‌آور «هاستل» رو ببینین. افرادی که از سراسر جهان، دخترها و پسرهای جوان رو می‌خرن تا زنده زنده قصابی و سلاخی کنن.

چه کسانی؟

آدمخوارها یا قبایل وحشی؟!

خیر. افرادی موجه، موقر، کاریزماتیک، دارای احترام اجتماعی بالا و خلاصه در یک کلام و به زبان عامیانه خیلی خیلی «باشخصیت»! 

آهان راستی یک وجه مشترک دیگه هم داشتن: همگی‌شون هم «بوی پول» می‌دادن!

:)

 

حالا یک دنیا در تعریف «شخصیت» مونده، از این‌طرف می‌بینیم امشب دوست عزیزی فرمودن: اگر می‌خواهید «شخصیت واقعی» افراد رو بشناسید....!!!!!

دیگه موندم این واژه «شخصیت واقعی» رو کجای دلم بذارم!

راهکارهای جالبی هم داده شده: شرایط سخت و عصبی بودن. یعنی دو عبارتی که هردو از مفاهیم ذهنی (و نه عینی) بوده و برای هرکسی مصداق متفاوت داره. 

شرایط سخت چیه؟ تعریفش برای منِ نوعی که پیاده هستم و از بچگی کارگری کردم و نون خالی خوردم با اونی که بنز کلاس S سوار میشه و مدل ذهنیش با من مشابه نیست، چقدر می‌تونه متفاوت باشه؟ ما بر اساس چه استانداردی می‌تونیم «شرایط سخت» رو تعریف و اندازه‌گیری کنیم؟ (با عرض پوزش، چیزی هم که قابل اندازه‌گیری نباشه در دنیای علم، دوقرون ارزش نداره) 

منظور از عصبی بودن یعنی چی؟ من اگه ماهی یک بار عصبانی بشم و داد بزنم تا زمانی که هرروز ده بار داد بزنم، در هر دو حالت «عصبی» شدم و این رفتار رو بروز دادم. شکی در این نیست. اما این موضوع در حوزه «رفتارشناسی» طبقه‌بندی میشه و نه «شخصیت‌شناسی»!

همه این روضه‌ها رو خوندم که برسم به اینکه :

همه ما در زندگی از عباراتی استفاده می‌کنیم که «احساس» می‌کنیم معنای اونها رو می‌دونیم، اما یک دنیا با کلّ جامعه علمی‌اش در تعریف اون واژه مونده. مثل شخصیت، خلاقیت و ...

وضعیت وقتی نگران‌کننده‌تر میشه که از درودیوار دور‌ه‌های مختلف «شخصیت‌شناسی» !!!! ایجاد میشه تا جیب‌مون رو خالی کنن و اسم خودشون رو هم «استاد» بذارن تا شاید سرانجام خودشون آغشته به «بوی خوش پول» بشن! 

بنده بعد از یک عمر تدریس در حوزه «رفتارشناسی» هرگز به خودم اجازه نمی‌دم که از عبارت «شخصیت‌شناسی» استفاده کنم. ولی خیلی دردناکه که هرجا سر رو برمی‌گردونم با این عبارات روبرو میشم:

ـ بهم بگو توی این عکس، اگه از خونه بیای بیرون، اول خرگوش رو نجات میدی یا اردک رو تا من شخصیتت رو بگم!!!

ـ اول بند کفش راست رو می‌بندی یا چپ رو. شخصیت این دو گروه متفاوته!!!

ـ بگو بستنی وانیلی دوست داری یا توت‌فرنگی تا بهت بگم چه شخصیتی داری!!!

ـ شخصیت متولدین ماه فلان....!!!

و ...

 

چندی پیش در یک محفل خصوصی با دوستان، سوال هوشمندانه‌ای مطرح شد که به نوعی تعبیری هست از تعریف تمام عمر در یک خط. صحبت از این شد که اگه مُردی دوست داری روی سنگ قبرت چی بنویسن؟ (ضمن اینکه بنده شخصاً علاقه‌ای به داشتن سنگ قبر ندارم، ولی خب نمیشه برخلاف مقررات سازمان اموات و دم و دستگاهشون اقدام کرد) 

کمی فکر کردم و یاد سنگ قبر مرحوم داوود رشیدی افتادم : آمد... دید ... رفت 

گفتم برای من بنویسین: آمد.... بی‌شعورترین ورژن نسل بشر در تاریخ رو دید.... رفت!

(محفل خصوصی بود. شما هم خصوصی بخونین و سریع هم فراموش کرده و دنباله‌دارش نکنین! ممنون میشم ازتون. مدیر محترم سایت همینطوری بصورت پیش‌فرض برای مطالب بنده، دستشون روی دکمه «تایید نشد» هست)

:)

 

عزیزان! در دنیای سرشار از «فاضلاب محتوا» اجازه بدیم محتواهای زرد از جنس فاضلاب متعلق به همون جایی باشن که ازش بیرون اومدن(مثل سوشال‌مدیاها و در راس اونها اینستاگرام) 

حرمت سایت‌های ارزشمند رو حفظ کنیم. فقر «محتوای ناب» در زبان فارسی به شدت بیداد می‌کنه. در همین عطرافشان، اساتیدی هستن که دارای رتبه‌های علمی بزرگ ـ نه در ایران، بلکه در جهان ـ هستن که باعث شده عطرافشان به مرور زمان تبدیل به یکی از غنی‌ترین مراجع محتواهای ناب علمی به زبان فارسی بشه. 

ای‌کاش قدر بدونیم

ای‌کاش به خوبی از تجربیات اساتید در اینجا استفاده کنیم

و درنهایت:

ای‌کاش با ادبیات اینستاگرامی، حرمتش رو از بین نبرده و محیطش رو خراب نکنیم.

 

با مهر

کم‌ترین و بی‌سوادترین عضو عطرافشان

سهیل متین‌راد

Amirreza Amirreza
1404/06/11
در پاسخ به خاطرات یک گور کن :

سلام جناب خان ممنونم از نوشته زیبایی که گذاشتی

 

من در یکی کامنتها سوالی هم مطرح کردم آیا عطری هست که بوی اسکناس بده منظورم دسته اسکناسهای استفاده شده که قدیما از توی جیب آدما بیرون میومد و خرج میشد . ولی کسی جوابم رو نداد.. اگه اطلاعاتی داری خوشحال میشم بگی

 

درود

در یکی از پیج های اینستاگرام که اختصاصا عطرهای نیش معرفی میکنه اخیرا عطری دیدم به نام Anarchist-A از خانه Toskovat 

این عطر جدا از نوت اسکناس نوت های عجیب تری هم داره مثل دانه برف، کارت اعتباری، لباس کشیش، آب مقدس و ... که البته به نظر من این نوتها تماما تبلیغاتی هست برای جذب کردن طرفداران این دسته عطرها.

در پاسخ به خان ۲ :

درود بر شما 

در کل پولدارهای مناطق محروم هم هست همه جای دنیا 

و اینکه مهم هست با چه کسانی معاشرت داشتید و چه جایگاهی داشتند و چه سری بودند توی سرها توی کشور و رسته کاری شان 

وگرنه بطور مثال تو ایران به کسی که یه باغچه و یه ماشین هم داشته باشه میگن پولدار 

اندازه فکر ها فرق داره

 

 

سلام مجدد

برخلاف دوستان که ترجیح میدن با شما بحث نکنن من نسبتا در این سن و سال عاشق بحث با جوانانی مثل شما هستم 

شما از کجا میدانید پولدارهای مناطق محروم بودن بسیاری از انسانها اصلا علاقه ای به پوشیدن یا استعمال عطور ندارن و این چیز عجیبی نیست و اگه اطلاعاتتون کامل و درست باشه باید هتل دو پقی موناکو رو بشناسید و ما در سوییت رویال اونجا اقامت داشتیم که برای خوش آمد گویی شامپ..این  هفتصد دلاری و شکلاتهای دست ساز سرو شد و ما شام...پاین رو به خاطر اعتقاداتمون پس فرستادیم و قدیم بسیار سفر به هتل ونشین مکائو داشتیم به خاطر کازینوهایشاما این آخر حتی از کازینو موناکو دیدن هم نکردم و اینکه آیا قایق یات یا جت شخصی برای پولدار بودن اشخاصی که با ایشان هم نشینی داشتیم ملاک کافی هست یا نه و یا پروازهای فرست و بیزینس قطر و عمارات و بحرین و لوفتهانزا و سوییس ارلاین که تجربه کردم 

اما بعد از تمامی این سفرها و اقامتها درک کردم که هیچوقت اون خرج ها و لاکچری بودن ها باعث خوشی و آرامشم نشد و تنها همین خانه امن و کشور عزیزم و کتابهایم و ایمانم به خداوند هست که منو راضی و خوشحال میکنه 

مطمئنم اگه شما هم در جستجوی حقیقت و آرامش حقیقی باشید در پایان خواهید یافت آرامش فقط در خانه و در قلبیست که یاد خدا رو داره نه پول و تزئینات دنیوی البته منکر داشتن اینها هم نیستم 

و در ضمن خانوادگی  پاسپورت سنت کیتس و نویس دارم و منزلی در یکی از کشورهای اروپایی و دبی اما ایران زندگی  میکنم و امیدوارم دنیاتون رو اینقدر بزرگ کنید که اینها برایتان ملاک اهمیت افراد نباشه و ملاکتون درستکاری و فرهیختگیشون باشه

اگه پاسپورت سنت کیتس و یا مدرکی هم برای اثبات حرفهایم لازم دارید براتون ازطریق تلگرام پسرم بفرستم چون من غیر اینجا و چند سایت کتاب در هیچ شبکه ی اجتماعی فعالیت ندارم

یا حق 

یا علی

خان ۲ خان ۲
1404/06/11
در پاسخ به سـهیـل متیـن‌راد :

درود بر شما 

چه سوال جالبی: بوی پول!

و چه پاسخ جالب‌تری. احسنت بر شما. کلی به اطلاعات عمومی بنده و دیگر دوستان اضافه شد.

ممنون بابت زحمتی که کشیدین

اما: 

خوندم و خواستم رد بشم و صفحه رو ببندم که متاسفانه خط آخر رو دیدم:

«اگر میخوایید شخصیت واقعی آدم های دورتون رو بشناسید از روی گفتارو نوشته‌هاشون قضاوت نکنید ، تو شرایط سخت و عصبی بودن بشناسید» [!!!!!]

 

(از اینجا به بعد خطاب بنده الزاماً به مالک محترم این صفحه نیست. بلکه برای دیگر عزیزانی هست که ممکنه از اینجاها رد بشن و شاید به دردشون بخوره و شاید هم نخوره)

 

عجب! از ابتدای خلقت بشر تا این لحظه(یعنی ساعت 5صبح سه شنبه 11 شهریور 1404) هنوز هیچ تعریف مشخص و دقیقی در جامعه علمی دنیا برای واژه «شخصیت» پیدا نشده. چند دهه، دانشمندان مختلف روانشناسی و علوم رفتاری در بلاد کفر و دانشگاه‌های مطرح دنیا گیس و گیس‌کشی کردن و با لنگه کفش به سروکله هم زدن، آخرش هم تعریف دقیق واژه «شخصیت» پیدا نشد که نشد!

تا سرانجام به احترام پروفسور اسکینر(B. F. Skinner) استاد دانشگاه هاروارد که فتوا دادند: «شخصیت یک مفهوم غیرضروری است و اصلاً به تعریف چنین واژه‌ای نیاز نبوده و نیست» غائله تا حد زیادی ختم شد.

جهت اطلاع: پروفسور اسکینر دارای وزن بالایی در جامعه روانشناسی دنیاست و طی یک نظرسنجی بین علما و اهل فن در سال 2002 عنوان تاثیرگذارترین روانشناس قرن بیستم رو هم گرفت. اینها رو عرض کردم که بگم خدابیامرز کم کسی نبوده. 

 

و اما شخصیت:

ریشه واژه  Personality یا همون شخصیت، از واژه Persona در زبان لاتین گرفته شده است. 

حالا Persona به چه معنا بوده؟ 

به معنای همون «نقاب» یا «ماسک» که بازیگران تئاتر روی صورتشون می‌ذاشتن و برنامه اجرا می‌کردن. چه در یونان باستان و چه امروز تفاوت خاصی در کاربرد نقاب و ماسک ایجاد نشده. 

به عبارت دیگه کسی که ماسک گریان بر چهره زده آیا واقعاً ناراحته؟

یا برعکس، کسی که ماسک و نقاب خندان زده آیا واقعاً درونش خوشحاله؟ 

فکر می‌کنم بیشتر از این نیازی نباشه که بگم واژه «شخصیت» چه بار معنایی سنگینی داره. سعی کردم خیلی خلاصه و ساده عرض کنم و وارد مباحث تخصصی مثل کدهای ژنتیکی(Phenotype) و تعامل‌شون با شرایط محیطی (Genotype) و اینها نشم که دانشمندان بسیاری بودن که «تمام عمرشون» رو صرف همین دو کلمه کردن و الان هم زیر خاک هستن.

برای محکم‌کاری این موضوع، می‌تونین سه‌گانه تهوع‌آور «هاستل» رو ببینین. افرادی که از سراسر جهان، دخترها و پسرهای جوان رو می‌خرن تا زنده زنده قصابی و سلاخی کنن.

چه کسانی؟

آدمخوارها یا قبایل وحشی؟!

خیر. افرادی موجه، موقر، کاریزماتیک، دارای احترام اجتماعی بالا و خلاصه در یک کلام و به زبان عامیانه خیلی خیلی «باشخصیت»! 

آهان راستی یک وجه مشترک دیگه هم داشتن: همگی‌شون هم «بوی پول» می‌دادن!

:)

 

حالا یک دنیا در تعریف «شخصیت» مونده، از این‌طرف می‌بینیم امشب دوست عزیزی فرمودن: اگر می‌خواهید «شخصیت واقعی» افراد رو بشناسید....!!!!!

دیگه موندم این واژه «شخصیت واقعی» رو کجای دلم بذارم!

راهکارهای جالبی هم داده شده: شرایط سخت و عصبی بودن. یعنی دو عبارتی که هردو از مفاهیم ذهنی (و نه عینی) بوده و برای هرکسی مصداق متفاوت داره. 

شرایط سخت چیه؟ تعریفش برای منِ نوعی که پیاده هستم و از بچگی کارگری کردم و نون خالی خوردم با اونی که بنز کلاس S سوار میشه و مدل ذهنیش با من مشابه نیست، چقدر می‌تونه متفاوت باشه؟ ما بر اساس چه استانداردی می‌تونیم «شرایط سخت» رو تعریف و اندازه‌گیری کنیم؟ (با عرض پوزش، چیزی هم که قابل اندازه‌گیری نباشه در دنیای علم، دوقرون ارزش نداره) 

منظور از عصبی بودن یعنی چی؟ من اگه ماهی یک بار عصبانی بشم و داد بزنم تا زمانی که هرروز ده بار داد بزنم، در هر دو حالت «عصبی» شدم و این رفتار رو بروز دادم. شکی در این نیست. اما این موضوع در حوزه «رفتارشناسی» طبقه‌بندی میشه و نه «شخصیت‌شناسی»!

همه این روضه‌ها رو خوندم که برسم به اینکه :

همه ما در زندگی از عباراتی استفاده می‌کنیم که «احساس» می‌کنیم معنای اونها رو می‌دونیم، اما یک دنیا با کلّ جامعه علمی‌اش در تعریف اون واژه مونده. مثل شخصیت، خلاقیت و ...

وضعیت وقتی نگران‌کننده‌تر میشه که از درودیوار دور‌ه‌های مختلف «شخصیت‌شناسی» !!!! ایجاد میشه تا جیب‌مون رو خالی کنن و اسم خودشون رو هم «استاد» بذارن تا شاید سرانجام خودشون آغشته به «بوی خوش پول» بشن! 

بنده بعد از یک عمر تدریس در حوزه «رفتارشناسی» هرگز به خودم اجازه نمی‌دم که از عبارت «شخصیت‌شناسی» استفاده کنم. ولی خیلی دردناکه که هرجا سر رو برمی‌گردونم با این عبارات روبرو میشم:

ـ بهم بگو توی این عکس، اگه از خونه بیای بیرون، اول خرگوش رو نجات میدی یا اردک رو تا من شخصیتت رو بگم!!!

ـ اول بند کفش راست رو می‌بندی یا چپ رو. شخصیت این دو گروه متفاوته!!!

ـ بگو بستنی وانیلی دوست داری یا توت‌فرنگی تا بهت بگم چه شخصیتی داری!!!

ـ شخصیت متولدین ماه فلان....!!!

و ...

 

چندی پیش در یک محفل خصوصی با دوستان، سوال هوشمندانه‌ای مطرح شد که به نوعی تعبیری هست از تعریف تمام عمر در یک خط. صحبت از این شد که اگه مُردی دوست داری روی سنگ قبرت چی بنویسن؟ (ضمن اینکه بنده شخصاً علاقه‌ای به داشتن سنگ قبر ندارم، ولی خب نمیشه برخلاف مقررات سازمان اموات و دم و دستگاهشون اقدام کرد) 

کمی فکر کردم و یاد سنگ قبر مرحوم داوود رشیدی افتادم : آمد... دید ... رفت 

گفتم برای من بنویسین: آمد.... بی‌شعورترین ورژن نسل بشر در تاریخ رو دید.... رفت!

(محفل خصوصی بود. شما هم خصوصی بخونین و سریع هم فراموش کرده و دنباله‌دارش نکنین! ممنون میشم ازتون. مدیر محترم سایت همینطوری بصورت پیش‌فرض برای مطالب بنده، دستشون روی دکمه «تایید نشد» هست)

:)

 

عزیزان! در دنیای سرشار از «فاضلاب محتوا» اجازه بدیم محتواهای زرد از جنس فاضلاب متعلق به همون جایی باشن که ازش بیرون اومدن(مثل سوشال‌مدیاها و در راس اونها اینستاگرام) 

حرمت سایت‌های ارزشمند رو حفظ کنیم. فقر «محتوای ناب» در زبان فارسی به شدت بیداد می‌کنه. در همین عطرافشان، اساتیدی هستن که دارای رتبه‌های علمی بزرگ ـ نه در ایران، بلکه در جهان ـ هستن که باعث شده عطرافشان به مرور زمان تبدیل به یکی از غنی‌ترین مراجع محتواهای ناب علمی به زبان فارسی بشه. 

ای‌کاش قدر بدونیم

ای‌کاش به خوبی از تجربیات اساتید در اینجا استفاده کنیم

و درنهایت:

ای‌کاش با ادبیات اینستاگرامی، حرمتش رو از بین نبرده و محیطش رو خراب نکنیم.

 

با مهر

کم‌ترین و بی‌سوادترین عضو عطرافشان

سهیل متین‌راد

 

من فقط یه سوال دارم ؛ گفتید اینجا اساتیدی هستند که دارای رتبه علمی هستن نه در ایران بلکه در جهان درسته؟

حالا میشه نام ببرید استاد های محترم رو که رزومه مکتوب جهانی دارند و در اینجا فعال هستند یا بودند و دیگر فعال نیستند ،؟ خصوصا ارتباط مدرکشون با عطر هم یه توضیح بفرمایید البته با مدرک بفرمایید

تا بریم برای ادامه شخصیت شناسی که فرمودید

با تشکر از شما 

 

در پاسخ به سـهیـل متیـن‌راد :

درود بر شما 

چه سوال جالبی: بوی پول!

و چه پاسخ جالب‌تری. احسنت بر شما. کلی به اطلاعات عمومی بنده و دیگر دوستان اضافه شد.

ممنون بابت زحمتی که کشیدین

اما: 

خوندم و خواستم رد بشم و صفحه رو ببندم که متاسفانه خط آخر رو دیدم:

«اگر میخوایید شخصیت واقعی آدم های دورتون رو بشناسید از روی گفتارو نوشته‌هاشون قضاوت نکنید ، تو شرایط سخت و عصبی بودن بشناسید» [!!!!!]

 

(از اینجا به بعد خطاب بنده الزاماً به مالک محترم این صفحه نیست. بلکه برای دیگر عزیزانی هست که ممکنه از اینجاها رد بشن و شاید به دردشون بخوره و شاید هم نخوره)

 

عجب! از ابتدای خلقت بشر تا این لحظه(یعنی ساعت 5صبح سه شنبه 11 شهریور 1404) هنوز هیچ تعریف مشخص و دقیقی در جامعه علمی دنیا برای واژه «شخصیت» پیدا نشده. چند دهه، دانشمندان مختلف روانشناسی و علوم رفتاری در بلاد کفر و دانشگاه‌های مطرح دنیا گیس و گیس‌کشی کردن و با لنگه کفش به سروکله هم زدن، آخرش هم تعریف دقیق واژه «شخصیت» پیدا نشد که نشد!

تا سرانجام به احترام پروفسور اسکینر(B. F. Skinner) استاد دانشگاه هاروارد که فتوا دادند: «شخصیت یک مفهوم غیرضروری است و اصلاً به تعریف چنین واژه‌ای نیاز نبوده و نیست» غائله تا حد زیادی ختم شد.

جهت اطلاع: پروفسور اسکینر دارای وزن بالایی در جامعه روانشناسی دنیاست و طی یک نظرسنجی بین علما و اهل فن در سال 2002 عنوان تاثیرگذارترین روانشناس قرن بیستم رو هم گرفت. اینها رو عرض کردم که بگم خدابیامرز کم کسی نبوده. 

 

و اما شخصیت:

ریشه واژه  Personality یا همون شخصیت، از واژه Persona در زبان لاتین گرفته شده است. 

حالا Persona به چه معنا بوده؟ 

به معنای همون «نقاب» یا «ماسک» که بازیگران تئاتر روی صورتشون می‌ذاشتن و برنامه اجرا می‌کردن. چه در یونان باستان و چه امروز تفاوت خاصی در کاربرد نقاب و ماسک ایجاد نشده. 

به عبارت دیگه کسی که ماسک گریان بر چهره زده آیا واقعاً ناراحته؟

یا برعکس، کسی که ماسک و نقاب خندان زده آیا واقعاً درونش خوشحاله؟ 

فکر می‌کنم بیشتر از این نیازی نباشه که بگم واژه «شخصیت» چه بار معنایی سنگینی داره. سعی کردم خیلی خلاصه و ساده عرض کنم و وارد مباحث تخصصی مثل کدهای ژنتیکی(Phenotype) و تعامل‌شون با شرایط محیطی (Genotype) و اینها نشم که دانشمندان بسیاری بودن که «تمام عمرشون» رو صرف همین دو کلمه کردن و الان هم زیر خاک هستن.

برای محکم‌کاری این موضوع، می‌تونین سه‌گانه تهوع‌آور «هاستل» رو ببینین. افرادی که از سراسر جهان، دخترها و پسرهای جوان رو می‌خرن تا زنده زنده قصابی و سلاخی کنن.

چه کسانی؟

آدمخوارها یا قبایل وحشی؟!

خیر. افرادی موجه، موقر، کاریزماتیک، دارای احترام اجتماعی بالا و خلاصه در یک کلام و به زبان عامیانه خیلی خیلی «باشخصیت»! 

آهان راستی یک وجه مشترک دیگه هم داشتن: همگی‌شون هم «بوی پول» می‌دادن!

:)

 

حالا یک دنیا در تعریف «شخصیت» مونده، از این‌طرف می‌بینیم امشب دوست عزیزی فرمودن: اگر می‌خواهید «شخصیت واقعی» افراد رو بشناسید....!!!!!

دیگه موندم این واژه «شخصیت واقعی» رو کجای دلم بذارم!

راهکارهای جالبی هم داده شده: شرایط سخت و عصبی بودن. یعنی دو عبارتی که هردو از مفاهیم ذهنی (و نه عینی) بوده و برای هرکسی مصداق متفاوت داره. 

شرایط سخت چیه؟ تعریفش برای منِ نوعی که پیاده هستم و از بچگی کارگری کردم و نون خالی خوردم با اونی که بنز کلاس S سوار میشه و مدل ذهنیش با من مشابه نیست، چقدر می‌تونه متفاوت باشه؟ ما بر اساس چه استانداردی می‌تونیم «شرایط سخت» رو تعریف و اندازه‌گیری کنیم؟ (با عرض پوزش، چیزی هم که قابل اندازه‌گیری نباشه در دنیای علم، دوقرون ارزش نداره) 

منظور از عصبی بودن یعنی چی؟ من اگه ماهی یک بار عصبانی بشم و داد بزنم تا زمانی که هرروز ده بار داد بزنم، در هر دو حالت «عصبی» شدم و این رفتار رو بروز دادم. شکی در این نیست. اما این موضوع در حوزه «رفتارشناسی» طبقه‌بندی میشه و نه «شخصیت‌شناسی»!

همه این روضه‌ها رو خوندم که برسم به اینکه :

همه ما در زندگی از عباراتی استفاده می‌کنیم که «احساس» می‌کنیم معنای اونها رو می‌دونیم، اما یک دنیا با کلّ جامعه علمی‌اش در تعریف اون واژه مونده. مثل شخصیت، خلاقیت و ...

وضعیت وقتی نگران‌کننده‌تر میشه که از درودیوار دور‌ه‌های مختلف «شخصیت‌شناسی» !!!! ایجاد میشه تا جیب‌مون رو خالی کنن و اسم خودشون رو هم «استاد» بذارن تا شاید سرانجام خودشون آغشته به «بوی خوش پول» بشن! 

بنده بعد از یک عمر تدریس در حوزه «رفتارشناسی» هرگز به خودم اجازه نمی‌دم که از عبارت «شخصیت‌شناسی» استفاده کنم. ولی خیلی دردناکه که هرجا سر رو برمی‌گردونم با این عبارات روبرو میشم:

ـ بهم بگو توی این عکس، اگه از خونه بیای بیرون، اول خرگوش رو نجات میدی یا اردک رو تا من شخصیتت رو بگم!!!

ـ اول بند کفش راست رو می‌بندی یا چپ رو. شخصیت این دو گروه متفاوته!!!

ـ بگو بستنی وانیلی دوست داری یا توت‌فرنگی تا بهت بگم چه شخصیتی داری!!!

ـ شخصیت متولدین ماه فلان....!!!

و ...

 

چندی پیش در یک محفل خصوصی با دوستان، سوال هوشمندانه‌ای مطرح شد که به نوعی تعبیری هست از تعریف تمام عمر در یک خط. صحبت از این شد که اگه مُردی دوست داری روی سنگ قبرت چی بنویسن؟ (ضمن اینکه بنده شخصاً علاقه‌ای به داشتن سنگ قبر ندارم، ولی خب نمیشه برخلاف مقررات سازمان اموات و دم و دستگاهشون اقدام کرد) 

کمی فکر کردم و یاد سنگ قبر مرحوم داوود رشیدی افتادم : آمد... دید ... رفت 

گفتم برای من بنویسین: آمد.... بی‌شعورترین ورژن نسل بشر در تاریخ رو دید.... رفت!

(محفل خصوصی بود. شما هم خصوصی بخونین و سریع هم فراموش کرده و دنباله‌دارش نکنین! ممنون میشم ازتون. مدیر محترم سایت همینطوری بصورت پیش‌فرض برای مطالب بنده، دستشون روی دکمه «تایید نشد» هست)

:)

 

عزیزان! در دنیای سرشار از «فاضلاب محتوا» اجازه بدیم محتواهای زرد از جنس فاضلاب متعلق به همون جایی باشن که ازش بیرون اومدن(مثل سوشال‌مدیاها و در راس اونها اینستاگرام) 

حرمت سایت‌های ارزشمند رو حفظ کنیم. فقر «محتوای ناب» در زبان فارسی به شدت بیداد می‌کنه. در همین عطرافشان، اساتیدی هستن که دارای رتبه‌های علمی بزرگ ـ نه در ایران، بلکه در جهان ـ هستن که باعث شده عطرافشان به مرور زمان تبدیل به یکی از غنی‌ترین مراجع محتواهای ناب علمی به زبان فارسی بشه. 

ای‌کاش قدر بدونیم

ای‌کاش به خوبی از تجربیات اساتید در اینجا استفاده کنیم

و درنهایت:

ای‌کاش با ادبیات اینستاگرامی، حرمتش رو از بین نبرده و محیطش رو خراب نکنیم.

 

با مهر

کم‌ترین و بی‌سوادترین عضو عطرافشان

سهیل متین‌راد

سلام سهیل خان.‌ چقدر نوشته هایت زیباست و به دل مینشینه. کاش امکانش بود با شما خصوصی صحبت میکردم

در پاسخ به سـهیـل متیـن‌راد :

درود بر شما 

چه سوال جالبی: بوی پول!

و چه پاسخ جالب‌تری. احسنت بر شما. کلی به اطلاعات عمومی بنده و دیگر دوستان اضافه شد.

ممنون بابت زحمتی که کشیدین

اما: 

خوندم و خواستم رد بشم و صفحه رو ببندم که متاسفانه خط آخر رو دیدم:

«اگر میخوایید شخصیت واقعی آدم های دورتون رو بشناسید از روی گفتارو نوشته‌هاشون قضاوت نکنید ، تو شرایط سخت و عصبی بودن بشناسید» [!!!!!]

 

(از اینجا به بعد خطاب بنده الزاماً به مالک محترم این صفحه نیست. بلکه برای دیگر عزیزانی هست که ممکنه از اینجاها رد بشن و شاید به دردشون بخوره و شاید هم نخوره)

 

عجب! از ابتدای خلقت بشر تا این لحظه(یعنی ساعت 5صبح سه شنبه 11 شهریور 1404) هنوز هیچ تعریف مشخص و دقیقی در جامعه علمی دنیا برای واژه «شخصیت» پیدا نشده. چند دهه، دانشمندان مختلف روانشناسی و علوم رفتاری در بلاد کفر و دانشگاه‌های مطرح دنیا گیس و گیس‌کشی کردن و با لنگه کفش به سروکله هم زدن، آخرش هم تعریف دقیق واژه «شخصیت» پیدا نشد که نشد!

تا سرانجام به احترام پروفسور اسکینر(B. F. Skinner) استاد دانشگاه هاروارد که فتوا دادند: «شخصیت یک مفهوم غیرضروری است و اصلاً به تعریف چنین واژه‌ای نیاز نبوده و نیست» غائله تا حد زیادی ختم شد.

جهت اطلاع: پروفسور اسکینر دارای وزن بالایی در جامعه روانشناسی دنیاست و طی یک نظرسنجی بین علما و اهل فن در سال 2002 عنوان تاثیرگذارترین روانشناس قرن بیستم رو هم گرفت. اینها رو عرض کردم که بگم خدابیامرز کم کسی نبوده. 

 

و اما شخصیت:

ریشه واژه  Personality یا همون شخصیت، از واژه Persona در زبان لاتین گرفته شده است. 

حالا Persona به چه معنا بوده؟ 

به معنای همون «نقاب» یا «ماسک» که بازیگران تئاتر روی صورتشون می‌ذاشتن و برنامه اجرا می‌کردن. چه در یونان باستان و چه امروز تفاوت خاصی در کاربرد نقاب و ماسک ایجاد نشده. 

به عبارت دیگه کسی که ماسک گریان بر چهره زده آیا واقعاً ناراحته؟

یا برعکس، کسی که ماسک و نقاب خندان زده آیا واقعاً درونش خوشحاله؟ 

فکر می‌کنم بیشتر از این نیازی نباشه که بگم واژه «شخصیت» چه بار معنایی سنگینی داره. سعی کردم خیلی خلاصه و ساده عرض کنم و وارد مباحث تخصصی مثل کدهای ژنتیکی(Phenotype) و تعامل‌شون با شرایط محیطی (Genotype) و اینها نشم که دانشمندان بسیاری بودن که «تمام عمرشون» رو صرف همین دو کلمه کردن و الان هم زیر خاک هستن.

برای محکم‌کاری این موضوع، می‌تونین سه‌گانه تهوع‌آور «هاستل» رو ببینین. افرادی که از سراسر جهان، دخترها و پسرهای جوان رو می‌خرن تا زنده زنده قصابی و سلاخی کنن.

چه کسانی؟

آدمخوارها یا قبایل وحشی؟!

خیر. افرادی موجه، موقر، کاریزماتیک، دارای احترام اجتماعی بالا و خلاصه در یک کلام و به زبان عامیانه خیلی خیلی «باشخصیت»! 

آهان راستی یک وجه مشترک دیگه هم داشتن: همگی‌شون هم «بوی پول» می‌دادن!

:)

 

حالا یک دنیا در تعریف «شخصیت» مونده، از این‌طرف می‌بینیم امشب دوست عزیزی فرمودن: اگر می‌خواهید «شخصیت واقعی» افراد رو بشناسید....!!!!!

دیگه موندم این واژه «شخصیت واقعی» رو کجای دلم بذارم!

راهکارهای جالبی هم داده شده: شرایط سخت و عصبی بودن. یعنی دو عبارتی که هردو از مفاهیم ذهنی (و نه عینی) بوده و برای هرکسی مصداق متفاوت داره. 

شرایط سخت چیه؟ تعریفش برای منِ نوعی که پیاده هستم و از بچگی کارگری کردم و نون خالی خوردم با اونی که بنز کلاس S سوار میشه و مدل ذهنیش با من مشابه نیست، چقدر می‌تونه متفاوت باشه؟ ما بر اساس چه استانداردی می‌تونیم «شرایط سخت» رو تعریف و اندازه‌گیری کنیم؟ (با عرض پوزش، چیزی هم که قابل اندازه‌گیری نباشه در دنیای علم، دوقرون ارزش نداره) 

منظور از عصبی بودن یعنی چی؟ من اگه ماهی یک بار عصبانی بشم و داد بزنم تا زمانی که هرروز ده بار داد بزنم، در هر دو حالت «عصبی» شدم و این رفتار رو بروز دادم. شکی در این نیست. اما این موضوع در حوزه «رفتارشناسی» طبقه‌بندی میشه و نه «شخصیت‌شناسی»!

همه این روضه‌ها رو خوندم که برسم به اینکه :

همه ما در زندگی از عباراتی استفاده می‌کنیم که «احساس» می‌کنیم معنای اونها رو می‌دونیم، اما یک دنیا با کلّ جامعه علمی‌اش در تعریف اون واژه مونده. مثل شخصیت، خلاقیت و ...

وضعیت وقتی نگران‌کننده‌تر میشه که از درودیوار دور‌ه‌های مختلف «شخصیت‌شناسی» !!!! ایجاد میشه تا جیب‌مون رو خالی کنن و اسم خودشون رو هم «استاد» بذارن تا شاید سرانجام خودشون آغشته به «بوی خوش پول» بشن! 

بنده بعد از یک عمر تدریس در حوزه «رفتارشناسی» هرگز به خودم اجازه نمی‌دم که از عبارت «شخصیت‌شناسی» استفاده کنم. ولی خیلی دردناکه که هرجا سر رو برمی‌گردونم با این عبارات روبرو میشم:

ـ بهم بگو توی این عکس، اگه از خونه بیای بیرون، اول خرگوش رو نجات میدی یا اردک رو تا من شخصیتت رو بگم!!!

ـ اول بند کفش راست رو می‌بندی یا چپ رو. شخصیت این دو گروه متفاوته!!!

ـ بگو بستنی وانیلی دوست داری یا توت‌فرنگی تا بهت بگم چه شخصیتی داری!!!

ـ شخصیت متولدین ماه فلان....!!!

و ...

 

چندی پیش در یک محفل خصوصی با دوستان، سوال هوشمندانه‌ای مطرح شد که به نوعی تعبیری هست از تعریف تمام عمر در یک خط. صحبت از این شد که اگه مُردی دوست داری روی سنگ قبرت چی بنویسن؟ (ضمن اینکه بنده شخصاً علاقه‌ای به داشتن سنگ قبر ندارم، ولی خب نمیشه برخلاف مقررات سازمان اموات و دم و دستگاهشون اقدام کرد) 

کمی فکر کردم و یاد سنگ قبر مرحوم داوود رشیدی افتادم : آمد... دید ... رفت 

گفتم برای من بنویسین: آمد.... بی‌شعورترین ورژن نسل بشر در تاریخ رو دید.... رفت!

(محفل خصوصی بود. شما هم خصوصی بخونین و سریع هم فراموش کرده و دنباله‌دارش نکنین! ممنون میشم ازتون. مدیر محترم سایت همینطوری بصورت پیش‌فرض برای مطالب بنده، دستشون روی دکمه «تایید نشد» هست)

:)

 

عزیزان! در دنیای سرشار از «فاضلاب محتوا» اجازه بدیم محتواهای زرد از جنس فاضلاب متعلق به همون جایی باشن که ازش بیرون اومدن(مثل سوشال‌مدیاها و در راس اونها اینستاگرام) 

حرمت سایت‌های ارزشمند رو حفظ کنیم. فقر «محتوای ناب» در زبان فارسی به شدت بیداد می‌کنه. در همین عطرافشان، اساتیدی هستن که دارای رتبه‌های علمی بزرگ ـ نه در ایران، بلکه در جهان ـ هستن که باعث شده عطرافشان به مرور زمان تبدیل به یکی از غنی‌ترین مراجع محتواهای ناب علمی به زبان فارسی بشه. 

ای‌کاش قدر بدونیم

ای‌کاش به خوبی از تجربیات اساتید در اینجا استفاده کنیم

و درنهایت:

ای‌کاش با ادبیات اینستاگرامی، حرمتش رو از بین نبرده و محیطش رو خراب نکنیم.

 

با مهر

کم‌ترین و بی‌سوادترین عضو عطرافشان

سهیل متین‌راد

سلام و عرض احترام جناب متین راد 

کلاس درسی بسیار ارزشمند بود مطالبی که درج فرمودید

از مصاحبت با افراد شایسته و فرهیخته ای چون شما عزیزان بر خود میبالم 

خداوند کشورم عزیزم رو از گزند نادانی و جهل و بی ایمانی حفظ فرمایدو بر تعداد شما انسانهای وارسته و بزرگوار بیافزاید

در پاسخ به خاطرات یک گور کن :

سلام سهیل خان.‌ چقدر نوشته هایت زیباست و به دل مینشینه. کاش امکانش بود با شما خصوصی صحبت میکردم

سپاس از نظر لطف همیشگی شما استاد ارجمند حوزۀ روایح 

 

راستش شخصاً اعتقاد دارم: «انسان‌ها از دور زیباتر، مهربان‌تر، قابل‌تحمل‌تر و درنهایت بهتر هستند» 

:)

ولی با این‌حال در خدمت شما هستم و افتخاریست برای اینجانب.

ولی نمی‌دونم چطور میشه راه‌ ارتباطی رو فرستاد خدمتتون. از قوانین سایت در این مورد بی‌اطلاعم. اگر راهی بلد هستید دستور بفرمایید انجام وظیفه کنم.

هرچند گزینه‌های ارتباطی با بنده هم چیزهاییست از جنس دود و کبوتر نامه‌رسان و این چیزها! :)

چون از سوشال‌مدیاها همیشه فاصله گرفته و همچنان می‌گیرم. 

در پاسخ به اشکیانی :

سلام و عرض احترام جناب متین راد 

کلاس درسی بسیار ارزشمند بود مطالبی که درج فرمودید

از مصاحبت با افراد شایسته و فرهیخته ای چون شما عزیزان بر خود میبالم 

خداوند کشورم عزیزم رو از گزند نادانی و جهل و بی ایمانی حفظ فرمایدو بر تعداد شما انسانهای وارسته و بزرگوار بیافزاید

سلام و ادب و احترام

ممنون از لطف همیشگی شما 

ولی:

«شایسته» ... «فرهیخته» ... «وارسته» ... «بزرگوار» ....

راستش 27 بار رفتم جلوی آینه ولی هیچکدوم از این 4 صفتی که اسم بردین رو در خودم ندیدم. 

خواهش می‌کنم این حرف‌ها رو نزنین! بنده از «بی‌جنبه‌های» بزرگ درگاه احدیت هستم و خدای نکرده باورم میشه و از خوشحالی رگ دستم رو می‌زنم و خونم میفته گردنتون ها! :)))

خلاصه از ما گفتن بود 

بازهم ممنون

در پاسخ به خان ۲ :

 

من فقط یه سوال دارم ؛ گفتید اینجا اساتیدی هستند که دارای رتبه علمی هستن نه در ایران بلکه در جهان درسته؟

حالا میشه نام ببرید استاد های محترم رو که رزومه مکتوب جهانی دارند و در اینجا فعال هستند یا بودند و دیگر فعال نیستند ،؟ خصوصا ارتباط مدرکشون با عطر هم یه توضیح بفرمایید البته با مدرک بفرمایید

تا بریم برای ادامه شخصیت شناسی که فرمودید

با تشکر از شما 

 

بخش اول:

متین‌راد جدی و بداخلاق:

 

جناب خان! بزرگوار! عزیز! گرامی! بزرگ! پولدار! 

نگاه دوباره به متن بنداز. مخاطبم شما نبودی که حالا طلبکارانه من رو به چالش می‌کشی و میگی این جواب‌ها رو بده تا بریم در مورد شخصیت حرف بزنیم!

شخصیت؟!!!!!!!!

با کی؟ 

با تو؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

حاجی بی‌خیال! کلی روضه خوندم. انگار نه انگار!

 

بهرحال به قول قدیمی‌ها که می‌گفتن «بعد از یک عُمر گدایی، شب جمعه‌م رو گـُم نمی‌کنم» بر همین اساس هم بعد از یک عمر معلمی، اگه قرار باشه هرکسی از جنس و تیپ رفتاری حضرتعالی بخواد و بتونه من رو به چالش بکشه که باید سرم رو بذارم و بمیرم یا در حالت بهترش نهایتاً برم غاز بچرونم!  از تو بزرگ‌ترهاش جمع میشن کلاس به هم بزنن یا من رو به چالش بکشن، خودشون که هیچ، پدرشون هم نتونسته و نخواهد توانست.

برام عجیبه چطور تویی که مجهز به دستگاه «تشخیص بوی پول» در مغزت هستی، قدرت تشخیص این رو نداشتی که اصلاً مخاطب متن من نبودی؟ 

اولش نمی‌خواستم جوابت رو بدم. اما یک موضوع خیلی اذیتم کرد. موضوعی که باعث شد از خودم خجالت بکشم و بیام اینها رو (با ادبیاتی که اصلا در شان خودم نیست) بنویسم.

اگر در محل زندگی و محل کار من، سوال بشه متین‌راد چه جونوریه؟ هیچ‌کس نمیگه خوش‌تیپه یا باسواده یا معلم خوبیه یا رقصش قشنگه یا پولداره یا بوی پول رو حس می‌‌کنه! خیر. بلکه همگی من رو در یک عبارت خلاصه می‌کنن: تواضع (اصلا هم صفت قشنگی نیست و جای هیچ افتخاری نداره)

ولی من امشب از خودم خجالت کشیدم چون تو بهم پاسخ دادی!

چرا؟

چون آخرین کلمات متن من، خطاب به بزرگان، عزیزان و دیگر اعضای عطرافشان بود که مراتب کوچک‌بودن و بی‌سوادی و ارادت خودم رو در برابر «اونها» ابراز کردم نه در برابر حضرتعالی! 

ولی وقتی تو میای پاسخ میدی، انگار من اون کلمات رو برای تو نوشتم!!!!!! که با همه تواضع و فروتنی نهادینه شده در درونم، اگر بمیرم هم در برابر افرادی با تیپ رفتاری حضرتعالی هرگز چنین کلمات خاشعانه از جنس فروتنی رو ننوشته و نخواهم نوشت. بلکه برعکس، نوع ادبیاتم عوض خواهد شد طوریکه تصورش رو هم نمی‌تونی بکنی. 

پس پسرم! برگرد و مشغول به کار خودت باش. اون سوالات چِرتی هم که نوشتی رو می‌تونی در موردش سرچ کنی (البته نه در اینستاگرام!) و یادت باشه با این خزعبلات و چاقوی زنگارگرفته و کُندی که ماست رو هم نمی‌بُره نمی‌تونی من رو کالبدشکافی کنی. من خودم اینکاره‌م باباجان :)

من در همون چندخط اول، ازت تشکر کردم بابت اطلاعات عمومی که دادی. همین.

بقیه متن رو به زبان فارسی سلیس نوشتم که مخاطبم شما نیستی و شفاف‌سازی در مورد مهملات خط آخرت بود و مخاطب متن من هم تمامی اعضای سایت(بجز شخص شخیص حضرتعالی) بودن و لاغیر.  

 

در نهایت، به نظر می‌رسه اساساً اشتباه می‌زنی! قویاً پیشنهاد می‌کنم در مورد زنجیره تامین خودت(در لفظ عامیانه بهش ساقی هم گفته شده) تجدیدنظر کنی.

این اولین و آخرین پاسخ از طرف من به تو بود.

خوشحالم می‌کنی بیش از این آب در هاون نکوبی.

 

اگر هم بخوای بگی این سوال مال من بوده و تو بدون اجازه وارد شدی و از این دست بهانه‌ها، یادت باشه نه به اصل سوال کاری دارم و نه به شخص سوال‌کننده. همه انسان‌ها دارای احترام هستن، مگر اینکه خودشون شروع کننده حرکتی باشن که طرف مقابل مجبور به تغییر رویه بشه. 

خیلی جاها سرم رو بالا گرفتم و گفتم پول فلان عطر رو ندارم(مثل اکثر مردم) یا دارم ولی گزینه‌های مهم‌تری در زندگیم هست.

خیلی جاها سرم رو بالا گرفتم و گفتم در مورد بعضی روایح «اسانس‌بازی» می‌کنم.

اینها یعنی چی؟

یعنی از الفبای روایح و دنیای عطر بی‌اطلاعم و به عنوان شاگرد آخر کلاس دارم تمرین الفبا می‌کنم.

 

 اما جایی که در حوزه کاری خودم، تشخیص اشتباه یا حرف مفت ببینم (مثل واژه شخصیت و اینکه چطور شخصیت اصلی!!! رو تشخیص بدیم!! و این دست مهملات) هرگز ساکت نخواهم موند و در حد توانم شفاف‌سازی خواهم کرد. شفاف‌سازی به معنای اینکه خواننده گرامی، می‌تونه متن رو قبول کنه و در موردش فکر کنه، یا توی دلش بگه متین‌راد حرف چرت زده و بی‌خیالش بشه. اصلا مهم نیست و در هر دو حالت تاج سر هستن. ما به وظیفه خودمون عمل می‌کنیم، اما قرار نیست کسی رو به زور به بهشت ببریم!

این صرفاً آخرین دست‌و پا‌زدن‌های امثال ما برای جلوگیری از به‌گندکشیده‌شدن سایت‌های معتبر هست.

 

پ.ن: با پوزش فراوان از تمامی اعضای سایت وزین عطرافشان. عزیزانی که بنده حقیر رو می‌شناسن بخوبی می‌دونن که اینها، ادبیات گفتاری بنده نیست. حتی اگر دقت بفرمایید در تمامی متن‌هایی که نوشتم تا حد امکان از واژه «من» استفاده نکرده و عباراتی مثل «بنده» و «اینجانب» و حتی «بنده حقیر» رو جایگزین کرده و خواهم کرد(درست یا غلط، در محضر اساتید زمان قدیم اینطور یاد گرفتیم منیـّت رو تا حد امکان زیرپا بذاریم. ولی داستان این کامنت کاملاً متفاوت بود) خاک پای همه عزیزان و اساتید خودم در این سایت هستم. بازهم عذرخواهم بابت نوع بیان و ادبیات سخیفم.

(امیدوارم آقای بوی پول! باز دوباره توهّم نزنه و بیاد این چندخط آخر رو به نفع خودش مصادره کنه!!!) 

:)))

 

 

بخش دوم:

متین‌راد مهربون:)

خب حالا که تا اینجا اومدم یک نکته مهم بگم و برم. هرچند می‌دونم بازهم متوجه منظور اصلی نخواهی شد!

من بطور متوسط سالی یک بار خط موبایلم رو به اجبار عوض می‌کنم. می‌دونی چرا؟ شاید باورت نشه. به خاطر مگس‌های اطرافم!

می‌دونی خان‌جون! راستش مگس وقتی آزاردهنده میشه مجبور میشیم دست به مگس‌کُش ببریم دیگه (مثلا خط موبایل رو عوض کنیم)

حالا اون مگس‌ها چه کسانی هستن؟ 

همه‌شون به طرز وحشتناکی بوی پول میدن!!!

اونقدر پولدارن که بعید می‌دونم در تصورت بگنجه. حتی دوسه‌تاشون اونقدر معروفن که نمی‌تونم اینجا اسمشون رو بیارم. در حالت عادی و از دور، یک چهره ازشون می‌بینی که خیلی قشنگه، اما از نزدیک و در درونشون پوکی متعفـّن و تهوع‌آوری رو کشف می‌کنی که بعضی وقتا اونقدر آزارت میده که فقط می‌خوای این دندون رو بکنی و بندازی دور! حتی اگه یکی از هفت خودروی داخل پارکینگش S500 باشه! حتی اگه بچه 16 ساله‌ش اونقدر هنرمند باشه که بتونه پورش کاین رو تو بلوار(نه تو جاده) چپ کنه!!! و باباش بگه فدای سرت فردا یکی دیگه واسه‌ت می‌خرم! 

اون مگس‌ها حاضرن فقط برای یک جلسه مشاوره اونقدر بهت پول بدن که در عرض چندماه بارت رو ببندی(خیلی از همکاران من بارشون رو به راحتی بستن) اما خب ترجیح میدی که خط خودت رو عوض کنی تا وزوزشون آزارت نده و با حقوق معلمی خودت گذران عمر کنی و بجای خرج کردن پول‌هاشون در سواحل فلان کشور، تا آخر عمر یک دانش‌آموز باقی بمونی و درس بخونی (حکایت خودم با مگس‌ها بود) 

امیدوارم روزی برسه که بجای قدرت تشخیص بوی «پول» بتونی بوی «ثروت» رو تشخیص بدی. 

بین «پولدار» و «ثروتمند» بودن، برخلاف تصور عامیانه، تفاوت از زمین تا آسمونه. 

هرکسی می‌تونه پولدار بشه. اما ثروتمندبودن کار «هرکس» نیست (پیشنهاد می‌کنم این جمله رو هر شب 20 مرتبه با خودت تکرار کن) 

آیا تابحال یک «ثروتمند واقعی» از نزدیک دیدی؟ بعید می‌دونم. چون کسی که «ثروتمند واقعی» رو از نزدیک دیده و درک کرده باشه دیگه اسمی از «پول» نمیاره.

پیشنهاد می‌کنم روی قدرت شامه خودت کار کن. چیزی که زیاده آدم پولداره. بگرد ثروتمند پیدا کن. 

هرزمان شامه‌ات قدرت تشخیص بوی «ثروت» رو پیدا کرد خاک پای شما هم هستم . ولی نه اینجا و در این پست. چون این طی طریق، کار یک روز و دو روز و یک ماه و یکسال هم نیست. اگه دوست داشتی کفش آهنی بپوش و بسم‌‌الله. دوست هم نداشتی مهم نیست. حق انتخاب با خودته.

یادآوری: تا اون موقع، خوشحالم می‌کنی کامنت برام نذاری(بذاری هم پاسخی دریافت نخواهی کرد)

موفق باشی

پنهان شده

سلام مجدد 

برام سنگین نبود و نظرم رو براتون بیان کردم شما خیلی نامحترمانه پاسخ دادید که پولدارهای مناطق محروم بودن و مجبور شدم نظر دوم رو بدم که در جریان قرار بگیرید که  هر کس که در این کشور عزیز زندگی میکنه از روی ناچاری و نداری نیست و بسیار هستن مردمی که نه تنها فقط با یه باغ و ماشین پولدار نشدن که ثروتهای زیادی من جمله علم دارن اما کشورشون رو به تمام دنیا ترجیح میدن ، لطفا درک بفرمایید که خیلی ناپسند در مورد واژه ثروتمندی در این کشور پر از افتخار فرهنگی و علمی صحبت کردید 

ایرانیها شبیه هیچکس نیستن و بسیار انسانهای عمیق و صبور و اهل هنرو علمند و کمتر خودنمایی میکنن بعد از اینهمه سال متوجه شدم که هیچ کجا ایران و هیچ کس ایرانی نمیشه و خدا میدونه به این حرف عمیقا اعتقاد دارم و اینکه اگه گروهی با رفتارهای سطحی و هیجانی میخوان شبیه تازه به دوران رسیده ها بعضا شبیه ساکنین کشورهای حاشیه خلیج یا اروپاییهای دوران استعمارگری عمل کن اصلا مشمول کل جامعه نمیشن

در کل پسرم قدر کشورت و مردمت رو بدون و با پول براشون ،معیار سنجش تایین نکن 

Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟