پرسش ها | سـهیـل متیـن‌راد

از یک طرف بیکار بودم و از طرف دیگه جدیداً ادمین محترم، چپ و راست نظرات بنده رو مورد عنایت قرار میدن و تایید نمی‌کنن! دلم گرفته بود و گفتم این‌بار با یک سوال برگردم. 

[شوخی بود ادمین جان. دلگیر نشی یه وقت. می‌دونم اون نظر طولانی آخرم حاوی مطالبی بود که دردسر درست می‌کرد]

:)

راستش امروز صحبتی داشتم با یکی از دوستان در مورد روایح (و نه الزاماً عطرها) 

مثلا همه می‌دونیم که نوزادان از طعم شیرین خوششون میاد. یا بوی بدن والدین آرومشون می‌کنه، طوریکه یکی از راه‌های رفع بی‌تابی نوزاد، قراردادن لباس پدر یا مادر کنار تختشه. یا انسان از دوره نوزادی از بوی وانیل و اسطوخودوس ملایم خوشش میاد و ...

زمان بزرگ شدنمون هم عطرها میان وسط. یکی رایحه چرمی دوست داره، یکی شرقی چوبی و یکی دیگه وانیلی و یکی هم مثل خودم روایح چایپر و ... همگی هم انتخاب‌هامون رو «دوست داریم» و در بهترین حالت «شیفته» رایحه موردنظرمون هستیم. 

اما یک نکته عجیبی که مطرح شد این بود کدوم رایحه انسان رو «مست» می‌کنه؟ منظورم از واژه مست ـ نعوذبالله ـ از جنس مسکرات و این چیزا نیست. منظورم سرگشتگی و این چیزا بود. یعنی رایحه‌ای که با بوییدنش گویی ردپایی از گمشده‌ای (که خودمون هم نمی‌دونیم چی هست) پیدا کردیم.

دوستم که اهل مطالعه و عرفان و این چیزاست حرف عجیبی زد که امروزم با فکرکردن به حرف اون گذشت و بد ندیدم باهاتون به اشتراک بذارم. 

گفت ببین سهیل. اگه به عطرها باشه سلایق متفاوته. حتی ممکنه یکی از بوی گل رز یا یاس خوشش بیاد و یکی نیاد (مثلا خودم که از بوی یاس بدم میاد) ولی یک عطر هست که نه تنها هیچکس ازش بدش نمیاد بلکه هر انسانی رو با هر سلیقه‌ای مست و سرگشته می‌کنه. 

بوی خاک نم خورده!!!

 

دلایلی که آورد حرف‌هایی بود از جنس:

انسان از خاک هست و به خاک برمی‌گرده و ...

خاک مادر همه ماست و ...

ما در رایحه خاک، گم‌شدۀ خودمون رو پیدا می‌کنیم و این چیزها بود

که چون حرفهاش از جنس باور (و نه علمی) بود فقط نقل قول کردم براتون

ولی از شما چه پنهون، امروز فکرم خیلی درگیر این موضوع شد.

 

خب من هم از روایح بعضی عطرها مثل شما خوشم میاد. ولی فقط بوی خاک نم‌خورده هست که منو مست و سرگشته می‌کنه. نه فقط من، که این موضوع رو از خیلی‌ها شنیدم.

جایی خونده بودم که قدیمیا تکه‌ای از کاهگل دیوار توی جیبشون داشتن و موقعی که کسی حالش بد میشد یا غش می‌کرد کمی بهش آب میزدن و جلوی دماغش می‌گرفتن. الانم تو روستاها همینطوره و برای کسی که حالش بده تام‌فورد جلوی دماغش اسپری نمی‌کنن!!!! همچنان بوی خاک نم خورده کار رو جمع می‌کنه.

حالا سوالم اینه:

آیا برای شما هم همینطوره؟ 

اگر عطرهایی با رایحه غالب خاک نم خورده می‌شناسین ممنون میشم ذکر بفرمایید بریم سراغشون ببینیم چیه داستان. اگر هم سراغ نداشتین مشکلی نیست. یه تیکه کاهگل هم کار رو راه میندازه، ارزون‌تر هم درمیاد :)

پ.ن: فقط تق هرمس رو خبر دارم تا حدی از همین رایحه استفاده کرده

امروز مطلبی دیدم از یکی از کارشناسان و اهل فن برای اینکه چه کنیم که عطرهامون خراب نشن. 

خب همه می‌دونیم که گرما و رطوبت، مثل گذاشتن شیشه عطر تو داشبورد ماشین مخصوصا تابستون یا قراردادن در سرویس بهداشتی و حمام قاتل عطره و نیاز به توضیح بیشتری نیست. 

اما نکته‌‌‌ای که برام جالب بود و نمی‌دونستم [و شاید برای شما نباشه و از قبل می‌دونستین] این بود که هوای داخل شیشه یا اکسیژن هم میتونه خراب‌کننده عطر باشه. 

برای این منظور هرازگاهی باید شیشه عطر رو سروته نگه داریم تا نی داخل شیشه از مایع بیرون باشه و چند پاف بزنیم تا زمانی که کل هوای شیشه خارج بشه و هیچ مایعی بیرون نیاد.

از شما چه پنهون، بیکار بودم و دور از چشم همسر گرامی (که برخلاف من، زود می‌خوابه) هرچی شیشه عطر تو خونه داشتم آوردم (از شیشه اصلی تا اسانس‌هایی که سفارش داده بودم) و همگی رو سروته کردم و برای اینکه حروم نشه روی لباسم زدم!

حالا تصور اینکه رقص دونفره پنهالیگونز مستر سم با تراژدی لردجورج در کنار اخم وان‌من‌شو و دریک اورلن و سرتکون دادن نگران‌کننده آرامیس دوین، همگی با هم روی لباس چه کاری با آدم می‌کنه با شما!!!! 

نمی‌دونم تا صبح دووم میارم یا نه! اگه زنده موندم یک سوال مهم دارم که فردا یا پس فردا میام و ازتون می‌پرسم.

اگرم شهید راه «اختلاط روایح» شدم که خب حلالم کنین :)

امیدوارم این موضوع به درد عزیزانی که (مثل من) از این موضوع اطلاع نداشتن بخوره و عطرهای گرانبهاشون به خاطر این موضوع خراب (یا حداقل بی کیفیت) نشه.

 

خاطره خارج از بحث:


حدود 10 - 12 سال قبل (زمانی که 40 ساله بودم) شبی همسرم مجبور بود برای پرستاری از پدرش (که الان مرحوم شده) بره منزل پدریش و من رو تنها بذاره. مثل همیشه کلّی سفارش کرد که مراقب خودت باش و قرصهات رو بخوری و شام نخورده نخوابی و این چیزها که در پاسخ گفتم:

«چرا فکر میکنی باید مراقب یه مرد 40 ساله باشی»؟

اونم پاسخ همیشگی خودش رو داد: 

«مردها هرچقدر هم که بزرگ بشن بازم پسربچه‌هایی هستن که اگه حواست بهشون نباشه کار دست خودشون میدن!!»

خلاصه اینکه اون شب من تنها بودم و مشغول مطالعه که نیمه‌های شب دیدم چندین مگس توی خونه جولان میدن. در حیاط رو باز گذاشته بودم که توری نداشت. حوصله مگس‌کش بازی نداشتم. یه راست رفتم سراغ قوطی پیف پاف و حسابی از خجالتشون دراومدم. اما هرگز فکر نمی‌کردم که این حجم از اسپری چقدر میتونه برای آدم خطرناک باشه. سیستم تنفسیم حالت قفل‌شدن پیدا کرده بود و جالب اینکه تا زمانی که بیهوش شدم هرگز تصور نمیکردم ممکنه از اسپری حشره‌کش باشه! :)

صبح همسرم وقتی برگشت و وارد خونه شد با صحنه شوهری مواجه گردید که وسط هال خونه چهارچرخش هواست!!!! 

حداقل درسی که این موضوع برام داشت این بود که به حرف همسرم رسیدم. یعنی ما مردها واقعاً نیاز به مراقبت داریم :)

ناگفته نماند از زمان مجردی (از 18 سالگی) که شهر محل سکونتم رو ترک کردم و رفتم دانشگاه، سالهای سال تنها زندگی کردم. اما نمی‌دونم چه حکمتی در این موضوع هست که بعد از تاهل، همسر نقش دیواری رو داره که باید هرازگاهی بهش تکیه کرد. 

نتیجه اخلاقی: دوستان متاهل در این قسمت، چشم‌ها رو ببندن که هوس تجدید فراش نکنن! اما مجردهای سایت، اگر روزی تصمیم به ازدواج گرفتن لطفا روی محکم بودن این تکیه‌گاه بیش از هر موضوع دیگری وسواس به خرج بدن. این هم از نصیحت امشب ما. نمی‌دونم چی شد بحث خراب نشدن عطر به اینجا رسید!

آهااااان. خواستم بگم امشب هم همون حس و حال اون شب رو دارم و کمی تنفسم به مشکل خورده. ولی مورد مهمی نیست. به عبارت دیگه اگه خواستین این کارو انجام بدین حداقل روی خودتون انجام ندین.

برم بخوابم که خسته‌تون کردم از هذیون گفتن

 

در آخر نقل قولی کنم از زبون یکی از اساتیدم که نقل به مضمون اینطور می‌گفت:

مردها هرچقدر هم که بزرگ بشن بازهم همون پسربچه های دوران کودکی هستن، فقط اسباب‌بازی‌هاشون واقعی میشه.  

زمان کودکی تفنگ پلاستیکی دارن، بزرگ که میشن همون تفنگ، واقعی میشه (اشاره‌اش به کشور امریکا بود)

دوران کودکی با توپ پلاستیکی بازی میکنن بزرگ که میشن با توپ برند مثلا ویلسون

دوران طفولیت، دعواهای کودکانه دارن، بزرگ که میشن جنگ‌های بزرگ دنیا رو راه میندازن

دوران کودکی عروسکشون رو بغل می‌کنن، بزرگ که میشن یه گوگوری مگوری گیر میارن و ... (فکر کنم منشوری شد!! ادمین جان حواست باشه اگه نیاز بود خط آخر رو حذف کن) 

شب بر همگی خوش

لایرینگ ؛ لیر کردن ؛ لایه کردن ؛ همپوشانی عطر یا هر اسم دیگری

چیزی که علیرغم موافقین زیادش، مخالفین سرسخت هم داره که صد البته نظر هر دو گروه کاملاً محترمه

راستش این سوال شاید اونقدرها هم مهم نباشه. از شما چه پنهون، حتی دغدغه خود من(به عنوان سوال‌کننده) هم نیست!

اما ترجیح دادم بعد از سپری شدن روزهای پُر استرس و سرشار از اضطرابی که همگی تجربه کردیم، با یک سوال، چراغ اینجا رو دوباره روشن کنم. 

به عبارت دیگه شاید بشه اینطور گفت که این سوال، سوالی است «از جنس فراموشی» 

ممنون میشم عزیزانی که تجربه‌های موفق و پُربازخورد از همپوشانی عطرها داشتن، در اینجا به اشتراک بذارن.

البته تجربیات بسیار خوبی در کامنت‌های صفحات مختلف اومده که خب پراکنده هست و فکر می‌کنم یکجا بودنشون می‌تونه برای خیلی‌ها مرجع مفیدی باشه.

با سپاس 

عرض ادب و احترام به همه اساتید

پیشاپیش تشکر میکنم بابت راهنمایی‌های ارزشمندتون در سوالات قبلی بنده 

حضورتون عارضم که سال‌ها قبل یعنی حدود 20 سال پیش که از آرامیس دوین استفاده می‌کردم (و البته الانم استفاده می‌کنم) اون زمان در کارخونه‌ای کار میکردم که از شانس خوبم(!) در جوار سایت بازیافت زباله شهرمون بود! یعنی جایی که تمام زباله‌های شهری اونجا جمع میشه و رایحه بهشتی عجیبی سراسر اونجا رو فرا گرفته بود! یادمه یه بار مامور بیمه اومد کارخونه، وقتی رفت به مدت یک هفته از شدت سردرد، چهارچرخش هوا بود و افتاد خونه و مرخصی استعلاجی گرفت! :))))

در همون ایام زمانی که وارد همون کارخونه معطر(!) میشدم، قبل از ورودم به بخش اداری، همه کارمندان متوجه میشدن که فلانی وارد شد. یعنی بوی آرامیس زودتر از خودم میرسید. امروز متاسفانه اینطور نیست و صد البته همگی در جریان هستیم که کیفیت سابق با امروز قابل قیاس نیست. تا اینجا رو که همگی می‌دونیم.

و اما بریم سراغ سوال اصلی:

چند وقت قبل دعوت بودم به شرکتی برای مشاوره. مدیرعامل همین که وارد اتاق شد، از جلوی در ورودی، بوی عطرش به مشام می‌رسید تا زمانی که رفت پشت میزش. در تمام مسیر (اتاق خیلی بزرگ بود) یک «خط بو»ی جالبی پشت سرش راه انداخته بود. مثل ردپای خودمون در برف.

از رایحه‌اش چندان خوشم نیومد (قبلا هم گفتم که دایره عطرهام خیلی محدوده و عطرهای ترند و گرون رو بهشون علاقه ندارم و به روایح نوستالوژیک علاقمندم)

مسئله من رایحه عطرش نبود. بلکه خط بوی اون عطر بود.

به نظرتون این دوستان چه میکنن که خط بو دارن؟ نحوۀ خاصی در استفاده داره؟ مثلا بخشی رو پشت گردنشون میزنن؟! یا مثلا جایی خوندم قبل از بیرون رفتن، کمی از عطر رو روی شونه میزنن و موهاشون رو شونه میکنن یا ... 

خلاصه اینکه در این دنیای پر از هیاهو، که همگی درگیر مشکلات بسیار مهمی هستیم، این «خط بو» هم شده معضل بنده! واسه همین دست به دامان عزیزان شدم.

من خودم همیشه پس از استحمام از عطر استفاده میکنم. روی پوست (مطلقا روی لباس نمی‌زنم) زیر گردن منطقه زیر حنجره. پشت گوشها و کمی هم روی نبض ساعد. شاید من اشتباه میزنم. شاید باید روی لباس هم بزنم. شاید... 

حتی بعضی وقتها قبل از استفاده کمی اون مناطق رو با کرم چرب کردم بعد عطر زدم ولی هیچکدوم فایده نداشته. ضمن اینکه پس از پاف کردن عطر مطلقا روش دست نمی‌کشم.

اینها کلیات عطرزدن بنده بود.

آیا من نحوه استفاده از عطرم اشتباهه که خط بو ندارم؟ چون واقعاً در این زمینه اطلاعاتم محدوده.

ممنون میشم دوستان راهنمایی بفرمایند تا بنده و دیگران در مورد «نحوه درست استفاده از عطر» بهترین استفاده رو ببریم

با سپاس فراوان

پسرم در یکی از کشورهای اروپایی مشغول به تحصیل و زندگیه. چند وقتیه که گیر سه پیچ داده برای تولد باباش یه کادو بخره. به نظرتون بگم از اونجا یک ادوکلن اصل بگیره؟ یا وجهش رو بفرسته و من اینجا بگیرم؟ (لازم به ذکره دعوای پدرپسری که این کار رو نکنه و هیچ پدری انتظار از فرزندش نداره و این جملات کلیشه ای چندماهی از وقت ما رو گرفته) 

درنهایت به نظرتون خرید عطر از کشوری مثل سوییس یا اتریش معقول تره (چون شنیدم اونجا خیلی گرونتر از ایرانه) یا نه

پیشاپیش ممنون از پاسختون

وقت بخیر دوستان.

مشخصات:

آقا

50 ساله

استاد دانشگاه

پوشش: اکثراً کت شلوار و رسمی

عطرهای مورد علاقه : آرامیس دوین ، وان من شو و دریک اورلن (که خب بر اساس سن و سال دور از انتظار نیست)

طبیعتاً برای سر کلاسهام از هیچکدوم از موارد فوق نمیتونم استفاده کنم. شاید به دلیل تندی یا تلخی بالای اونها و همچنین بسته بودن فضای کلاس درس

ضمناً به شدت از بوی لالیک انکر نویر بیزارم و زمانی که هدیه گرفتم به یکی از دوستان دادم .

یکی از همکاران هم که بلک افغان استفاده میکرد، طفلکی هر زمان وارد اتاق میشد حالت تهوع باعث میشد سریع اتاق رو ترک کنم 

(ضمن ادای احترام به هردو کار ارزشمند فوق، صرفاً خواستم عرض کنم از هر بوی تلخی خوشم نمیاد) 

 

دوستان اهل فن چه پیشنهادی دارن؟

ترجیحاً رایحه تلخ مدنظرم هست اما نه خیلی تند

بدون مشابه یا کمترین میزان تشابه با عطرهای دیگر مخصوصاً عطرهای ترند شده که هر کسی میپوشه (متوجه منظورم که هستین)

بدون آزار و اذیت در مکان بسته 

به عبارت دیگه دنبال یک امضاء هستم برای محل کار

پیشاپیش ممنون از پاسخگویی شما عزیزان اهل فن

تمامی خدمات این سایت، حسب مورد دارای مجوزهای لازم از مراجع مربوطه می باشند و فعالیت های این سایت تابع قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران است.

هرگونه استفاده از مطالب این سایت بدون اجازه مدیران آن غیر مجاز بوده و تبعات آن بسته به نوع تخلف، متوجه افراد خاطی خواهد بود.

Iran flag  Copyright © 2007 - 2025 Atrafshan