سوال اینجاست که بوی پول یعنی چی ؟
اگر سفرهای خارج از ایران تشریف برده باشید (امریکا ، چین ، ایتالیا ، اسپانیا و...) دقت کرده باشید جاهای لوکس یه بوهای خاصی دارند و یا مکان های مذهبی شون ، بطور مثال کاخ الحمرا تو گرانادا جنوب اسپانیا یه بوی بسیار خاصی از عود و یاس داره خیلی جذاب هست و رامون مونگال عطر الحمرا عود رو از کاخ الحمرا الهام گرفته یه بوی لوکس و عرفانی و اشرافی داره و یا اگر به محله های مرفه نشین مادرید مثل pozuleo de alarcon و یا la moraleja برید و قدم بزنید و یا زمین های گلف اونجا و با ادم های اونجا معاشرت کنید یه تم بوهای خاصی دارند هیچوقت با عطر هایی مثل امواج و مارلی ،دیور و شنل و اینا مواجه نمیشید چون عطرهایی که استفاده میکنند از برند هایی خاصی مثل Puredistance
، Henry Jacques, kilian, roja, mfk, bond no 9 , Areej Le Doré ، ، Boadicea the Victorious ,Guerlain
و امثال هم
امریکا هم همینطور ، کسی از rolls royce پیاده نمیشه که بوی مثلا امواج سرچ بده ، le labo میپوشه نه این برند های این طوری
و یا ایتالیا تو تمام بار ها و کازینو های لاکچری خیلی از ملاک ها و یا مافیا ها و پولدارها از کیلیان استفاده میکنند (البته منظور همه نه ،کلیت منظور هست )مخصوصا لاین مشروب.ی ها وچون کتابی هم هستند شیشه هاش توی کت هاشون میذارند و جالبه خودشون میگن که بعد از اتمام عطر ، شیشه ش رو میشکنند ،کلا نوت عطر هایی که بوی پول میدن عودی ، مشکی ، امبرگریس ، رزی ، زعفران، وتیور ،بوزی و این تم ها هستند و البته چند تایی دیگه ،
البته یه برندهایی هم هستند مثل لاین پرایوت ورساچه ، دیور لاین پرایوت هم کارهای فاخر و پولداری دارند که قیمت هاشون هم خوبه (البته لاین پرایوت ورساچه کمتره قیمت هاشون) و البته چند عطر از برندهای دیگه هست که قیمت های معقولی دارند اما خفنن و بوی پولداری میدن
خوشبو بودن با بوی پول دادن فرق داره و هرکسی قرار نیست متوجه این موضوع بشه.
اگر میخوایید شخصیت واقعی آدم های دورتون رو بشناسید از روی گفتارو نوشته هاشون قضاوت نکنید ، تو شرایط سخت و عصبی بودن بشناسید
درود و احترام به خانواده ی بزرگ عطرافشان، روی صحبت اینجانب با شخص خاصی نیست و خیلی کلی می خوام صحبت کنم، دلیل این صحبت هم چیزی نیست جز علاقه ی توام با احترامی که به این محفل قائلم و پس از چندین سال فاصله با شوقی وصف ناشدنی به این محفل بازگشتم یقین داشتم چه از لحاظ بار علمی، چه از لحاظ افزایش تعداد دوستان اهل فن و چه از هر لحاظ دیگری در این مدت پیشرفت داشتیم و جو به مراتب بهتری رو شاهد خواهم بود. متاسفانه با توجه به افزایش تعداد دوستانی که به هر دلیلی در این محفل اهداف دیگری رو خارج از اهداف چارچوب مند عطر افشان دنبال می کنند شاهد بی اعتمادی و عیب جویی بی سابقه ی کاربران نسبت به همدیگه هستیم.به کاربران خرده ای وارد نیست، خود من در بدو بازگشتم بابت اظهار نظر من باب چند عطر مورد پرسش قرار گرفتم! در صورتیکه قبلا به هیچ وجه اینطور نبود.همونطور که گفتم با وجود زیاده روی های بعضی دوستان در برخی مسائل خارج از عطر باعث این پدیده شده! تقصیر خود ما هم هست که به خریداران پر و پا قرص توجه، توجه میفروشیم! جناب استاد متین راد که با توجه به شغل شریفی که دارید پدر بزرگ مرحومم در زمان حیات همکار شما بود احترام زیادی برای شما قائلم. سرکارخانم یا جناب اقای اشکیانی بزرگوار، توصیه ی بنده رو روی حساب جسارت و دخالت نگزارید، به عنوان یک توصیه از باب دلسوزی روی جو سایت مورد علاقم عرض می کنم. به دنبال کنندگان توجه، توجه ندهید و به درک خود مخاطبان از مسائل اعتماد کنید. کاربری که کامنت های عطر هارو مطالعه میکنه تا با توجه به نظرات کارشناسانه ی دوستان اقدام به تهیه ی عطر مورد نظرش بکنه قطعا به نظرات کارشناسانه و حرفه ای بزرگوارانی مانند دکتر اسعدی،استاد شوشتری، در قبل تر ها نظرات استاد سخی،ایکاروس و تمام دوستانی که مثل شما در نظراتشون "سواد عطر" دیده میشه بیشتر بها خواهند داد تا نظراتی از قبیل "فلان عطر بوی پلنگ میده!'، "ایمیجینیشن کار بازاریه" و "بوی پول" و این قبیل نظراتی که بوی درخواست توجه و توهین به کاربران رو میده! خود بنده چندین بار تا مرز پاسخ دادن به نظرات گمراه کننده ی ایشون درباره ی چند عطر (به ویژه نظرشون در مورد تاکسیدو و امبرنومد) رفتم اما از انجا که ذاتا از "بحث کردن" متنفرم از اینکار صرف نظر کردم و دیدم دوستان دیگری اشتباه ایشون رو در پاسخ اصلاح کردن. به هر صورت نظرات اشتباه و غیر حرفه ای قابل اصلاح هستند اما نمیتونیم میل به توجه و اهداف خارج از عطر برخی کاربران رو اصلاح کنیم. لذا بهتر است از دنیای روایح و گفتمان های مفید بهره مند بشیم و برخی دوستان رو به حال خودشون بگذاریم و چنلنچه نظر اشتباهی رو دیدیم به اصلاح نظر و ارائه توضیحات صحیح مربوطه بسنده کنیم که مبادا ناخواسته جو عطر افشان و احترام بین کاربران خدشه دار بشه. ارادت
بخش اول:
متینراد جدی و بداخلاق:
جناب خان! بزرگوار! عزیز! گرامی! بزرگ! پولدار!
نگاه دوباره به متن بنداز. مخاطبم شما نبودی که حالا طلبکارانه من رو به چالش میکشی و میگی این جوابها رو بده تا بریم در مورد شخصیت حرف بزنیم!
شخصیت؟!!!!!!!!
با کی؟
با تو؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حاجی بیخیال! کلی روضه خوندم. انگار نه انگار!
بهرحال به قول قدیمیها که میگفتن «بعد از یک عُمر گدایی، شب جمعهم رو گـُم نمیکنم» بر همین اساس هم بعد از یک عمر معلمی، اگه قرار باشه هرکسی از جنس و تیپ رفتاری حضرتعالی بخواد و بتونه من رو به چالش بکشه که باید سرم رو بذارم و بمیرم یا در حالت بهترش نهایتاً برم غاز بچرونم! از تو بزرگترهاش جمع میشن کلاس به هم بزنن یا من رو به چالش بکشن، خودشون که هیچ، پدرشون هم نتونسته و نخواهد توانست.
برام عجیبه چطور تویی که مجهز به دستگاه «تشخیص بوی پول» در مغزت هستی، قدرت تشخیص این رو نداشتی که اصلاً مخاطب متن من نبودی؟
اولش نمیخواستم جوابت رو بدم. اما یک موضوع خیلی اذیتم کرد. موضوعی که باعث شد از خودم خجالت بکشم و بیام اینها رو (با ادبیاتی که اصلا در شان خودم نیست) بنویسم.
اگر در محل زندگی و محل کار من، سوال بشه متینراد چه جونوریه؟ هیچکس نمیگه خوشتیپه یا باسواده یا معلم خوبیه یا رقصش قشنگه یا پولداره یا بوی پول رو حس میکنه! خیر. بلکه همگی من رو در یک عبارت خلاصه میکنن: تواضع (اصلا هم صفت قشنگی نیست و جای هیچ افتخاری نداره)
ولی من امشب از خودم خجالت کشیدم چون تو بهم پاسخ دادی!
چرا؟
چون آخرین کلمات متن من، خطاب به بزرگان، عزیزان و دیگر اعضای عطرافشان بود که مراتب کوچکبودن و بیسوادی و ارادت خودم رو در برابر «اونها» ابراز کردم نه در برابر حضرتعالی!
ولی وقتی تو میای پاسخ میدی، انگار من اون کلمات رو برای تو نوشتم!!!!!! که با همه تواضع و فروتنی نهادینه شده در درونم، اگر بمیرم هم در برابر افرادی با تیپ رفتاری حضرتعالی هرگز چنین کلمات خاشعانه از جنس فروتنی رو ننوشته و نخواهم نوشت. بلکه برعکس، نوع ادبیاتم عوض خواهد شد طوریکه تصورش رو هم نمیتونی بکنی.
پس پسرم! برگرد و مشغول به کار خودت باش. اون سوالات چِرتی هم که نوشتی رو میتونی در موردش سرچ کنی (البته نه در اینستاگرام!) و یادت باشه با این خزعبلات و چاقوی زنگارگرفته و کُندی که ماست رو هم نمیبُره نمیتونی من رو کالبدشکافی کنی. من خودم اینکارهم باباجان :)
من در همون چندخط اول، ازت تشکر کردم بابت اطلاعات عمومی که دادی. همین.
بقیه متن رو به زبان فارسی سلیس نوشتم که مخاطبم شما نیستی و شفافسازی در مورد مهملات خط آخرت بود و مخاطب متن من هم تمامی اعضای سایت(بجز شخص شخیص حضرتعالی) بودن و لاغیر.
در نهایت، به نظر میرسه اساساً اشتباه میزنی! قویاً پیشنهاد میکنم در مورد زنجیره تامین خودت(در لفظ عامیانه بهش ساقی هم گفته شده) تجدیدنظر کنی.
این اولین و آخرین پاسخ از طرف من به تو بود.
خوشحالم میکنی بیش از این آب در هاون نکوبی.
اگر هم بخوای بگی این سوال مال من بوده و تو بدون اجازه وارد شدی و از این دست بهانهها، یادت باشه نه به اصل سوال کاری دارم و نه به شخص سوالکننده. همه انسانها دارای احترام هستن، مگر اینکه خودشون شروع کننده حرکتی باشن که طرف مقابل مجبور به تغییر رویه بشه.
خیلی جاها سرم رو بالا گرفتم و گفتم پول فلان عطر رو ندارم(مثل اکثر مردم) یا دارم ولی گزینههای مهمتری در زندگیم هست.
خیلی جاها سرم رو بالا گرفتم و گفتم در مورد بعضی روایح «اسانسبازی» میکنم.
اینها یعنی چی؟
یعنی از الفبای روایح و دنیای عطر بیاطلاعم و به عنوان شاگرد آخر کلاس دارم تمرین الفبا میکنم.
اما جایی که در حوزه کاری خودم، تشخیص اشتباه یا حرف مفت ببینم (مثل واژه شخصیت و اینکه چطور شخصیت اصلی!!! رو تشخیص بدیم!! و این دست مهملات) هرگز ساکت نخواهم موند و در حد توانم شفافسازی خواهم کرد. شفافسازی به معنای اینکه خواننده گرامی، میتونه متن رو قبول کنه و در موردش فکر کنه، یا توی دلش بگه متینراد حرف چرت زده و بیخیالش بشه. اصلا مهم نیست و در هر دو حالت تاج سر هستن. ما به وظیفه خودمون عمل میکنیم، اما قرار نیست کسی رو به زور به بهشت ببریم!
این صرفاً آخرین دستو پازدنهای امثال ما برای جلوگیری از بهگندکشیدهشدن سایتهای معتبر هست.
پ.ن: با پوزش فراوان از تمامی اعضای سایت وزین عطرافشان. عزیزانی که بنده حقیر رو میشناسن بخوبی میدونن که اینها، ادبیات گفتاری بنده نیست. حتی اگر دقت بفرمایید در تمامی متنهایی که نوشتم تا حد امکان از واژه «من» استفاده نکرده و عباراتی مثل «بنده» و «اینجانب» و حتی «بنده حقیر» رو جایگزین کرده و خواهم کرد(درست یا غلط، در محضر اساتید زمان قدیم اینطور یاد گرفتیم منیـّت رو تا حد امکان زیرپا بذاریم. ولی داستان این کامنت کاملاً متفاوت بود) خاک پای همه عزیزان و اساتید خودم در این سایت هستم. بازهم عذرخواهم بابت نوع بیان و ادبیات سخیفم.
(امیدوارم آقای بوی پول! باز دوباره توهّم نزنه و بیاد این چندخط آخر رو به نفع خودش مصادره کنه!!!)
:)))
بخش دوم:
متینراد مهربون:)
خب حالا که تا اینجا اومدم یک نکته مهم بگم و برم. هرچند میدونم بازهم متوجه منظور اصلی نخواهی شد!
من بطور متوسط سالی یک بار خط موبایلم رو به اجبار عوض میکنم. میدونی چرا؟ شاید باورت نشه. به خاطر مگسهای اطرافم!
میدونی خانجون! راستش مگس وقتی آزاردهنده میشه مجبور میشیم دست به مگسکُش ببریم دیگه (مثلا خط موبایل رو عوض کنیم)
حالا اون مگسها چه کسانی هستن؟
همهشون به طرز وحشتناکی بوی پول میدن!!!
اونقدر پولدارن که بعید میدونم در تصورت بگنجه. حتی دوسهتاشون اونقدر معروفن که نمیتونم اینجا اسمشون رو بیارم. در حالت عادی و از دور، یک چهره ازشون میبینی که خیلی قشنگه، اما از نزدیک و در درونشون پوکی متعفـّن و تهوعآوری رو کشف میکنی که بعضی وقتا اونقدر آزارت میده که فقط میخوای این دندون رو بکنی و بندازی دور! حتی اگه یکی از هفت خودروی داخل پارکینگش S500 باشه! حتی اگه بچه 16 سالهش اونقدر هنرمند باشه که بتونه پورش کاین رو تو بلوار(نه تو جاده) چپ کنه!!! و باباش بگه فدای سرت فردا یکی دیگه واسهت میخرم!
اون مگسها حاضرن فقط برای یک جلسه مشاوره اونقدر بهت پول بدن که در عرض چندماه بارت رو ببندی(خیلی از همکاران من بارشون رو به راحتی بستن) اما خب ترجیح میدی که خط خودت رو عوض کنی تا وزوزشون آزارت نده و با حقوق معلمی خودت گذران عمر کنی و بجای خرج کردن پولهاشون در سواحل فلان کشور، تا آخر عمر یک دانشآموز باقی بمونی و درس بخونی (حکایت خودم با مگسها بود)
امیدوارم روزی برسه که بجای قدرت تشخیص بوی «پول» بتونی بوی «ثروت» رو تشخیص بدی.
بین «پولدار» و «ثروتمند» بودن، برخلاف تصور عامیانه، تفاوت از زمین تا آسمونه.
هرکسی میتونه پولدار بشه. اما ثروتمندبودن کار «هرکس» نیست (پیشنهاد میکنم این جمله رو هر شب 20 مرتبه با خودت تکرار کن)
آیا تابحال یک «ثروتمند واقعی» از نزدیک دیدی؟ بعید میدونم. چون کسی که «ثروتمند واقعی» رو از نزدیک دیده و درک کرده باشه دیگه اسمی از «پول» نمیاره.
پیشنهاد میکنم روی قدرت شامه خودت کار کن. چیزی که زیاده آدم پولداره. بگرد ثروتمند پیدا کن.
هرزمان شامهات قدرت تشخیص بوی «ثروت» رو پیدا کرد خاک پای شما هم هستم . ولی نه اینجا و در این پست. چون این طی طریق، کار یک روز و دو روز و یک ماه و یکسال هم نیست. اگه دوست داشتی کفش آهنی بپوش و بسمالله. دوست هم نداشتی مهم نیست. حق انتخاب با خودته.
یادآوری: تا اون موقع، خوشحالم میکنی کامنت برام نذاری(بذاری هم پاسخی دریافت نخواهی کرد)
موفق باشی
تمام حرفای تو درست اوکی؟
چرا جواب سوال منو نمیدی؟
نکنه نیست که نمیگی؟
درود و احترام به خانواده ی بزرگ عطرافشان، روی صحبت اینجانب با شخص خاصی نیست و خیلی کلی می خوام صحبت کنم، دلیل این صحبت هم چیزی نیست جز علاقه ی توام با احترامی که به این محفل قائلم و پس از چندین سال فاصله با شوقی وصف ناشدنی به این محفل بازگشتم یقین داشتم چه از لحاظ بار علمی، چه از لحاظ افزایش تعداد دوستان اهل فن و چه از هر لحاظ دیگری در این مدت پیشرفت داشتیم و جو به مراتب بهتری رو شاهد خواهم بود. متاسفانه با توجه به افزایش تعداد دوستانی که به هر دلیلی در این محفل اهداف دیگری رو خارج از اهداف چارچوب مند عطر افشان دنبال می کنند شاهد بی اعتمادی و عیب جویی بی سابقه ی کاربران نسبت به همدیگه هستیم.به کاربران خرده ای وارد نیست، خود من در بدو بازگشتم بابت اظهار نظر من باب چند عطر مورد پرسش قرار گرفتم! در صورتیکه قبلا به هیچ وجه اینطور نبود.همونطور که گفتم با وجود زیاده روی های بعضی دوستان در برخی مسائل خارج از عطر باعث این پدیده شده! تقصیر خود ما هم هست که به خریداران پر و پا قرص توجه، توجه میفروشیم! جناب استاد متین راد که با توجه به شغل شریفی که دارید پدر بزرگ مرحومم در زمان حیات همکار شما بود احترام زیادی برای شما قائلم. سرکارخانم یا جناب اقای اشکیانی بزرگوار، توصیه ی بنده رو روی حساب جسارت و دخالت نگزارید، به عنوان یک توصیه از باب دلسوزی روی جو سایت مورد علاقم عرض می کنم. به دنبال کنندگان توجه، توجه ندهید و به درک خود مخاطبان از مسائل اعتماد کنید. کاربری که کامنت های عطر هارو مطالعه میکنه تا با توجه به نظرات کارشناسانه ی دوستان اقدام به تهیه ی عطر مورد نظرش بکنه قطعا به نظرات کارشناسانه و حرفه ای بزرگوارانی مانند دکتر اسعدی،استاد شوشتری، در قبل تر ها نظرات استاد سخی،ایکاروس و تمام دوستانی که مثل شما در نظراتشون "سواد عطر" دیده میشه بیشتر بها خواهند داد تا نظراتی از قبیل "فلان عطر بوی پلنگ میده!'، "ایمیجینیشن کار بازاریه" و "بوی پول" و این قبیل نظراتی که بوی درخواست توجه و توهین به کاربران رو میده! خود بنده چندین بار تا مرز پاسخ دادن به نظرات گمراه کننده ی ایشون درباره ی چند عطر (به ویژه نظرشون در مورد تاکسیدو و امبرنومد) رفتم اما از انجا که ذاتا از "بحث کردن" متنفرم از اینکار صرف نظر کردم و دیدم دوستان دیگری اشتباه ایشون رو در پاسخ اصلاح کردن. به هر صورت نظرات اشتباه و غیر حرفه ای قابل اصلاح هستند اما نمیتونیم میل به توجه و اهداف خارج از عطر برخی کاربران رو اصلاح کنیم. لذا بهتر است از دنیای روایح و گفتمان های مفید بهره مند بشیم و برخی دوستان رو به حال خودشون بگذاریم و چنلنچه نظر اشتباهی رو دیدیم به اصلاح نظر و ارائه توضیحات صحیح مربوطه بسنده کنیم که مبادا ناخواسته جو عطر افشان و احترام بین کاربران خدشه دار بشه. ارادت
تمام کسایی که اسم اوردید و خود شما رو به چالش دعوت میکنم برای تست عطر و تفکیک نت ها به صورت ی که اینجا رویو میکنند .
کسی جوابگو نیست؟
اگر کسی مدرکی دال بر داشتن مدارک معتبر در حوزه عطر داره ما در خدمتیم
سلام مجدد
برام سنگین نبود و نظرم رو براتون بیان کردم شما خیلی نامحترمانه پاسخ دادید که پولدارهای مناطق محروم بودن و مجبور شدم نظر دوم رو بدم که در جریان قرار بگیرید که هر کس که در این کشور عزیز زندگی میکنه از روی ناچاری و نداری نیست و بسیار هستن مردمی که نه تنها فقط با یه باغ و ماشین پولدار نشدن که ثروتهای زیادی من جمله علم دارن اما کشورشون رو به تمام دنیا ترجیح میدن ، لطفا درک بفرمایید که خیلی ناپسند در مورد واژه ثروتمندی در این کشور پر از افتخار فرهنگی و علمی صحبت کردید
ایرانیها شبیه هیچکس نیستن و بسیار انسانهای عمیق و صبور و اهل هنرو علمند و کمتر خودنمایی میکنن بعد از اینهمه سال متوجه شدم که هیچ کجا ایران و هیچ کس ایرانی نمیشه و خدا میدونه به این حرف عمیقا اعتقاد دارم و اینکه اگه گروهی با رفتارهای سطحی و هیجانی میخوان شبیه تازه به دوران رسیده ها بعضا شبیه ساکنین کشورهای حاشیه خلیج یا اروپاییهای دوران استعمارگری عمل کن اصلا مشمول کل جامعه نمیشن
در کل پسرم قدر کشورت و مردمت رو بدون و با پول براشون ،معیار سنجش تایین نکن
درود مجدد
کسی از ایرانی بد گفت؟
گاردتون از موضع ضعف بود چون بنده فقط از تجربتیام گفتم که چه لوکیشن هایی و چه افرادی چه روایح و چه برند هایی استفاده میکنند
شما و خیلی ها به کلمه ی پول و ثروت آلرژی دارید و مشکلتون همینه و فکر میکنید دنیا فقط ایرانه و ما همه چی تموم هستیم
از همه ی عطر هایی که حرف میزنید تولید خارج هستند
گوشی که دستتونه و از کمالات ایرانی ها حرف میزنید خارجیه
دنیا رو به جلوست و ما فقط فکر میکنیم که خوب خودمونیم
درود و احترام به خانواده ی بزرگ عطرافشان، روی صحبت اینجانب با شخص خاصی نیست و خیلی کلی می خوام صحبت کنم، دلیل این صحبت هم چیزی نیست جز علاقه ی توام با احترامی که به این محفل قائلم و پس از چندین سال فاصله با شوقی وصف ناشدنی به این محفل بازگشتم یقین داشتم چه از لحاظ بار علمی، چه از لحاظ افزایش تعداد دوستان اهل فن و چه از هر لحاظ دیگری در این مدت پیشرفت داشتیم و جو به مراتب بهتری رو شاهد خواهم بود. متاسفانه با توجه به افزایش تعداد دوستانی که به هر دلیلی در این محفل اهداف دیگری رو خارج از اهداف چارچوب مند عطر افشان دنبال می کنند شاهد بی اعتمادی و عیب جویی بی سابقه ی کاربران نسبت به همدیگه هستیم.به کاربران خرده ای وارد نیست، خود من در بدو بازگشتم بابت اظهار نظر من باب چند عطر مورد پرسش قرار گرفتم! در صورتیکه قبلا به هیچ وجه اینطور نبود.همونطور که گفتم با وجود زیاده روی های بعضی دوستان در برخی مسائل خارج از عطر باعث این پدیده شده! تقصیر خود ما هم هست که به خریداران پر و پا قرص توجه، توجه میفروشیم! جناب استاد متین راد که با توجه به شغل شریفی که دارید پدر بزرگ مرحومم در زمان حیات همکار شما بود احترام زیادی برای شما قائلم. سرکارخانم یا جناب اقای اشکیانی بزرگوار، توصیه ی بنده رو روی حساب جسارت و دخالت نگزارید، به عنوان یک توصیه از باب دلسوزی روی جو سایت مورد علاقم عرض می کنم. به دنبال کنندگان توجه، توجه ندهید و به درک خود مخاطبان از مسائل اعتماد کنید. کاربری که کامنت های عطر هارو مطالعه میکنه تا با توجه به نظرات کارشناسانه ی دوستان اقدام به تهیه ی عطر مورد نظرش بکنه قطعا به نظرات کارشناسانه و حرفه ای بزرگوارانی مانند دکتر اسعدی،استاد شوشتری، در قبل تر ها نظرات استاد سخی،ایکاروس و تمام دوستانی که مثل شما در نظراتشون "سواد عطر" دیده میشه بیشتر بها خواهند داد تا نظراتی از قبیل "فلان عطر بوی پلنگ میده!'، "ایمیجینیشن کار بازاریه" و "بوی پول" و این قبیل نظراتی که بوی درخواست توجه و توهین به کاربران رو میده! خود بنده چندین بار تا مرز پاسخ دادن به نظرات گمراه کننده ی ایشون درباره ی چند عطر (به ویژه نظرشون در مورد تاکسیدو و امبرنومد) رفتم اما از انجا که ذاتا از "بحث کردن" متنفرم از اینکار صرف نظر کردم و دیدم دوستان دیگری اشتباه ایشون رو در پاسخ اصلاح کردن. به هر صورت نظرات اشتباه و غیر حرفه ای قابل اصلاح هستند اما نمیتونیم میل به توجه و اهداف خارج از عطر برخی کاربران رو اصلاح کنیم. لذا بهتر است از دنیای روایح و گفتمان های مفید بهره مند بشیم و برخی دوستان رو به حال خودشون بگذاریم و چنلنچه نظر اشتباهی رو دیدیم به اصلاح نظر و ارائه توضیحات صحیح مربوطه بسنده کنیم که مبادا ناخواسته جو عطر افشان و احترام بین کاربران خدشه دار بشه. ارادت
درود بر جناب Helios عزیز
شخصاً از نظر لطف شما سپاسگزارم. روح مرحوم پدربزرگتون قرین آرامش ابدی
قبل از شروع، اجازه میخوام نکته مهمی رو خدمتتون عارض بشم. واژه «استاد» دارای بار معنایی سنگینی بوده و اینکه در دنیای امروز چه بر سرش اومده رو کاری ندارم، فقط میتونم در مورد خودم با اطمینان عرض کنم این واژه سنگین، مطلقاً (و با تاکید دوباره: مطلقاً) شامل حال بنده نشده و تا پایان عمر هم نخواهد شد.
بنده در بهترین حالت جزو افراد به اصطلاح Lifelong learning بوده که بر اساس معادل فارسیش تا پایان عمر، دانشآموز باقی خواهم ماند. ضمن اینکه تمام عزیزانی که در محیطهای آموزشی افتخار داده و شنوندۀ خزعبلات بنده هستن، اجازۀ استفاده از این لقب سنگین رو برای بنده حقیر ندارن. البته نه به روش دیکتاتوری یا دستوری؛ بلکه هر دانشجویی که بهم بگه «استاد» و سوالی بپرسه، قبل از جواب، عادت دارم بگم: «استاد خودتی!» و بعد شروع به پاسخدادن میکنم.
ولی در عین حال، خوشبختانه در سایت عطرافشان «استاد» به معنای واقعی زیاد داریم و خودم بارها در مکالمه با این دوستان از واژه استاد استفاده کرده و میکنم.
از اصطلاح «خریداران پر و پا قرص توجه» استفاده فرمودین. با اجازه شما صرفاً بابت خلاصهکردن این اصطلاح، از عبارت «دیده شدن» استفاده میکنم که تلویحاً همون معنا رو داره.
با ادبیات مدل رفتارشناسی [نه چندان علمی ولی نسبتاً ساده و کاربردی] DISC ، معمولاً افراد دارای تیپ رفتاری «I» نیاز مبرم به دیدهشدن دارن که بخودی خود هیچ اشکالی هم نداره. چرا که بر اساس یک باور بین دانشمندان، همین «دیدهشدن» بود که باعث پیدایش هنر در جهان شد. البته سر این موضوع اختلافنظر زیاده و بنده در راستای اینکه نه سیخ بسوزه و نه کباب اینطور عنوان میکنم که:
«به نظر میرسه نیاز به دیدهشدن در انسان باعث پیدایش هنرهای تصویری مثل سینما شد»
به عبارت دیگه اگه این نیاز نبود، ما امروز آل پاچینو و مارلون براندو و رابرت دنیرو و تام هنکس و .... در مدلهای وطنی هم مرحوم شکیبایی و انتظامی و نصیریان... رو نداشتیم.
حتی شخصاً پا رو فراتر گذاشته و اعتقاد دارم دنیای ما به مدد افراد «I» زیباتر و قابلتحملتر شده (فکت علمی پشت سرش نیست.اعتقاد شخصی بنده بود و میتونه از پایه و اساس هم اشتباه باشه)
ولی همین «دیدهشدن» هم بر اساس همون مصداق معروف، کهنه و نخنماشدۀ «چاقوی دولبه» میتونه هم خوب باشه (پیدایش هنر) و هم خطرناک(چیزی که امروز به وضوح و به کرّات شاهدش هستیم)
در مدلی که به عنوان مدل خطرناک میشناسیم، شخصاً باور قلبی و اخلاقی خودم بر اساس شغل و حرفهام، اینه که قبل از نادیده گرفتن و رهاکردن طرف، سعی خودم رو در راستای کمک بکنم. چرا که شخص موردنظر بدون اینکه خودش بدونه «نیاز به کمک داره»!
(ببخشید. این رو برای خودم و بر اساس شغلم عرض کردم و پیشنهاد به دیگران نبود)
اگر به پاسخ بنده به این بزرگوار عنایت مجدد بفرمایید متوجه دوپهلو بودن جوابم خواهید شد. اینجانب، هم بداخلاقی کردم و از اندک آبرو و اعتبار ناچیزم مایه گذاشته و با ادبیاتی بسیار سخیف صحبت کردم و در بخش دوم، در مقام یک موجود مهربون، دست یاری به سمتش دراز کردم. دیگه حالا یا اصل مطلب رو میگیره یا نمیگیره. اون دیگه مشکل من نیست. همونطور که اگر کسی با پای خودش به بنده و همکارانم مراجعه نکنه، ما نه میتونیم و نه قراره به زور یقه اون شخص رو بگیریم و بهش کمک کنیم!
هرچند طبق چیزهایی که در این صفحه دیده شد، به نظر میرسه شخص موردنظر از گروه «نگیرندهها» باشه! :)
چرا که 50 خط نوشتیم در مذمت فاضلاب محتوا و در راس اونها اینستاگرام، و این بزرگوار، پاسخ بنده رو بصورت اینستاگرامی داد! چرا که مشخص بود حتی متن رو نخونده و متوجه نشده که اصلاً مخاطب متن نبوده (نسل اینستاگرامی توان خوندن متون طولانی رو ندارن و اگر ادای خوندن هم دربیارن توان درک مطلب رو از دست دادن)
در مورد دوم نه تنها متوجه نشد که نباید پاسخ بده، بلکه این بار به حالت تلگرافی!!! (و نه حتی اینستاگرامی) پاسخ داد :)
حالا من بیام به این شازدهمون با این حجم نگرانکننده از قدرت درک!!! چی بگم؟
بجای اینکه از محیط غنی عطرافشان استفاده درست بکنه و در محضر اساتید، بی سروصدا یادگیری انجام بده و دانستههای خودش رو با رعایت حفظ حرمت متقابل به اشتراک بذاره(مثل بقیه عزیزان) دقیقاً مثل بچهها شلوغکاری میکنه!
اسم دانشمند ازم میخواد:)))
اونم چطور؟ با حالت دستوری و تحکمآمیز!
مدرک هم میخواد که بهش ثابت کنم طرف شهرت جهانی داره! :)))
حالا اینکه چطور میشه به کسی که نهایت واژه «شهرت جهانی» رو در فلان اینفلئونسر یا رقاص اینستاگرامی میدونه و ذهنش قادر به تحلیل دنیایی بزرگتر از یک پرتقال(پرتقالی به نام اینستاگرام) نیست فهموند که در دنیای علم، اونی که اعتبار جهانی داره قرار نیست بیاد واسه من و تو عربی برقصه! شاید نهایتاً 500 نفر اسم ایشون رو شنیده باشن؛ خودش داستانی مجزاست. چرا که «اعتبار جهانی» قرار نیست چیزی از جنس «شهرت برای عام» باشه.
آیا به نظرتون این شخص میتونه مفهوم ۲۰ هزار صفحه در ۲۶ جلد رو به عنوان بزرگترین رفرنس علمی جهان در حوزه ژنتیک بفهمه؟ کار بزرگی که توسط استاد گرانقدر جناب دکتر شاهین اسعدی انجام شد که بدون منت و چشمداشت، مطالب ارزشمندشون رو بصورت رایگان در اختیار همه ما عطرافشانیها میذارن.
اصلاً این پسر خوب میتونه درک کنه که وجود شخصی مثل دکتر اسعدی در این سایت، چقدر به سنگینتر شدن وزن علمی اینجا کمک کرده؟ زمانی عطرافشان، یک سایت تبادل نظر و (چیزی از جنس احساس و مسائل حسّی) بود، اما الان یک سایت نه فقط حسّی، بلکه کاملاً علمی شده.
به نظرتون میتونه درک کنه که استاد گرانقدر جناب دکتر اسعدی عزیز، برای اولین بار در دنیا کاشف دو ژن BAX و همینطور BCL2 در مرگ فیزیولوژیک سلولی بودن؟ (دکترجان. اگه اینجا رو میخونی بنده ناچیز رو ببخش. مجبورم بگم)
آیا میتونه بفهمه که که چندین کتاب ایشون، هم توسط ناسا و هم توسط انجمن ژنتیک جهانی چه امتیازهایی گرفته و برخی از کتابهاشون (نه در ایران) که در دنیا به عنوان مرجع و رفرنس تدریس میشه؟
حالا بر فرض که بنده اینها رو بهش گفتم و وارد بازی کودکانهاش شدم. طبیعتاً بعدش میخواد بره دنبال همون بازی بچگانه «مدرک بیار!!!!!!!» غافل از اینکه اونی که باید مدرک بیاره که اینجا راهش بدن، تویی نه استاد :)))))
کجا سیر میکنی عزیزم؟! با خودت چند چندی؟!
یعنی زحمت یه سرچ ساده به خودش نمیده. هرچند استاد عزیزمون جناب دکتر اسعدی، بر اساس رفتارهایی که ازشون سراغ دارم، چندان اهل شوآف نیستن. ولی حداقل این رو به چشم خودم دیدم زمانی که توی دانشگاه خودم و هنگام صحبت با دانشجوی ژنتیک(که کارمند آموزش دانشگاه ماست) وقتی اسم دکتر اسعدی میاد چطور پامیشه و خبردار میایسته و سلام نظامی میده! و کلّی از اعتبار جهانی استاد برام میگه و اینکه آرزو داره ایشون رو از نزدیک ببینه.
از همه اینها گذشته، دوست عزیزمون میاد و طوری که انگار با نوکرش حرف میزنه میگه بابت ارتباط مدرک علمیاش با عطر !!!!!!!! مدرک بیار!!!!! (چششششششششششششم شعبون خان)
:)))))
حالا به نظرتون بازهم بر فرض اینکه بنده وارد بازی کودکانه این بشر شدم، چطور بهش تفهیم کنم که برترین حوزه علمی در جهان که میتونه دنیای عطر و روایح رو از نظر علمی حلّاجی کنه چیزی نیست بجز علم ژنتیک! که استادش هم در عطرافشان حضور دارن.
با همه این اوصاف، علیرغم اینکه بنده حقیر با سواد حداقلی خود و تجربه اندکی که دارم، میتونم با درصد خطای کمی، بر اساس نوع نوشتارش، حدس بزنم که چه آسیبهایی دیده (از خانواده گرفته تا جامعه) که این رفتارها رو بروز میده و حتی بالاتر از اون، اینکه ایشون من رو به یاد یکی از بیمارانی میندازه که همیشه توهّم پولداربودن داشت درصورتیکه اصل موضوع کاملا متفاوت بود! با اینحال مجدداً عرض میکنم:
بر اساس رفتارهای تهاجمی این شخص و نوع ادبیات آمرانه، با قطعیت اعلام میکنم:
این پسر نیاز به کمک داره
ما بهرحال دست دراز کردیم
حداقل وجدانمون راحته
با سپاس مجدد Helios عزیز . بهترینها رو برات آرزومندم
پ.ن: توضیح مهم:
نسل اینستاگرامی، برخلاف نامگذاری نسلها (بیبی بومر، نسل ایکس، نسل هزاره، نسل Z و امثالهم) الزاماً ربطی به تاریخ تولد افراد نداره. میتونه جوان 18 ساله باشه، میتونه پیرمرد 60 ساله باشه(اتفاقاً در افراد مسن بسیار دیده میشه) هر کاربری هم که از اینستاگرام استفاده میکنه الزاماً نسل اینستاگرامی نیست. بهرحال اینستاگرام هم کاربردهای مفید خودش رو داره. اما زمانی که عمل «یادگیری» توسط اینستاگرام انجام بشه ما از واژه «نسل اینستاگرامی» استفاده میکنیم. چرا که محتوای علمی در اینستاگرام [با ادبیات اهل فن در حوزه محتوا] با نام «فاضلاب محتوا» شناخته میشه. به عبارت دیگه، اینستاگرام جای «یادگیری» نیست.
این موضوع، نه به عنوان یک مشکل اجتماعی، که به عنوان یک «معضل وحشتناک» شناخته میشه که در آینده اثرات وحشتناک اون رو خواهیم دید. البته همین الان هم تا حدی دیده میشه. نمونه اش رو در این صفحه به وضوح میبینیم!
نقطه مقابل «فاضلاب محتوا» رو میشه «محتوای زلال» درنظر گرفت که شامل کتابهای مرجع و علمی[نه کتب زرد انگیزشی!] و سایتهای تخصصی و امثالهم میشه. قبلا هم اشاره کردم در زبان فارسی دچار فقر شدید محتوای زلال هستیم. بسیاری از سایتها به سمت سوشالمدیاها کوچ کردن و شدیداً از کیفیت محتواهاشون کاسته شد. بسیاری از سایتهای معتبر هم متاسفانه حذف شدن و از یادها رفتن (بطور مثال، زمانی سایت «تیونینگتاک» با چند میلیون کاربر به عنوان بالاترین مرجع خودرویی فارسی زبان دنیا شناخته میشد که امروز اثری ازش نیست)
نیازی به توضیح نیست که با یک مقایسه سطحی بین سایت عطرافشان با بقیه سایتها بخوبی متوجه خواهیم شد که هیچ سایت رقیبی قادر به تولید محتوا توسط کاربرانش در حد عطرافشان نبوده و نیست.
از طرفی هم اکثر ما از سختیهای نگهداری و هزینههای هاست و دامنه و این چیزها چندان بیخبر نیستیم. همین سرپا نگه داشتن سایت، کلی هزینه و سختی داره و همه ما قدردان مدیران سایت وزین عطرافشان هستیم.
طبیعتاً وظیفه ما کاربران هم در حد توان، اشتراکگذاری مطالبمون(چه از دنیای عطر، چه از نظر علمی) در راستای غنیترشدن سایت بوده و خداروشکر، چیزی که به وضوح مشاهده میشه اکثریت اعضاء بجز گستردگی بسیار عالی اطلاعات، دارای بالاترین میزان ادب، شعور اجتماعی و رعایت آداب گفتگو (حتی با اختلافنظر) هستن.
بنابراین شاید بزرگترین دغدغه ما باید این باشه که سعی خودمون رو در حفظ اعتبار سایت عطرافشان(از نظر محتوا) در حد توانمون انجام بدیم تا خدای نکرده به سرنوشت بسیاری از سایتهای دیگه دچار نشه.
ممنون از همه سروران خودم
ادمین عزیز اگر اجازه بدهند چند سخن فلسفی در چارچوب اخلاق بنویسم، امیدوارم مفید واقع بشه و. منتشر بشه که قطعا انتشارش موثر در اخلاق مند شدن جامعه هست :
به صورت کلی و فلسفی:
- هر که از چیزی خالی است، با واژههایش آن را پر میکند.
- صدای پرهیز، از دهان گرسنه بلندتر است.
- آنکه دارد، عمل میکند؛ و آنکه ندارد، سخن.
- پرحرفی درباره یک موهبت، اغلب نشانه محرومیت از آن است.
- انسان به چیزی که دارد عادت میکند، اما درباره چیزی که ندارد، ایدهپردازی
والسلام...
حس ترس شما و دوستان شما به ورود کسی که جلوی جریان دیکتاتوری و هر چیزی شما میگید که اکثرا هم اشتباه بوده و دیگران فقط باید تایید کنند رو میتونم تو وجود شما و دوستان تون حس کنم ، وگرنه نه شما و نه دوستان شما نتونستند چالش من رو قبول کنند و این نشان گر خیلی چیزها هست که کم کم بقیه هم متوجه شدند و میشن.
داداش چالش شما چیه ؟ رینگ بوکس یا دعوای خیابونی چالش هرکی بیشتر عطر داشت برنده س ؟
تمام کسایی که اسم اوردید و خود شما رو به چالش دعوت میکنم برای تست عطر و تفکیک نت ها به صورت ی که اینجا رویو میکنند .
کسی جوابگو نیست؟
اگر کسی مدرکی دال بر داشتن مدارک معتبر در حوزه عطر داره ما در خدمتیم
اقا من چالش شما رو قبول میکنم بریم