Rasasi - Blue For Men

یادش بخیر.تو دوران دبیرستان سالای نزدیک 81 اگه اشتباه نکنم ازش استفاده میکردم و همه همکلاسیام اسمشو میپرسیدن

یک رایحه دل انگیز و نوستالوژیک، مهربان و آرام، دوست داشتنی و ملایم.

هم این و هم نسخه ۲ را از نمایندگی رساسی در انگلستان سفارش دادم فقط به عشق دوران مدرسه که هر روز میپوشیدمش. اتفاقا خیلی گران تمام شد با احتساب مالیات و هزینه ارسال و... بگذریم . اکنون یاد سخن آن عزیز میرفتم و میفهمم که مفهوم عطر خوشبو ولی بی کیفیت چیست. نسخه ۲ مشابه اصلی هست اما بیشتر بنظر کپی ورساچه دیلان بلو میاد که ازقضا به هردوی آنها آلرژی دارم و فکر میکردم بخاطر وجود تونکا باشه و بهمین خاطر از محصولات malone که دارای تونکا بودند تست داشتم و فهمیدم خیر بخاطر وجود تونکا نیست و هنوز هم برام سواله که چرا به محض استشمام این عطرها به سرفه میفتم.

عطر ارزشمندیه یه عطر نوستالژیک که در دوران خوب کودکی عمم استفاده میکرد و انقد خوشبو بود که از همونجا علاقه من به عطر شروع شد، همون عطریه که باعث شد من وارد دنیای عطرها بشم، ماندگاری وپخش خوبی هم داشت، ارزش خرید دوبارشو داره

رایحه ی نوستالژیک ، واقعا ادکلن ارزشمندیه ، حیف پخش بوی کمی داره
به نظرم رایحه ی خاصیه با اینکه قدیمیه اما جذابه ، اون تندی فلفل خیلی کمک کرده به جذابتر شدنش

نوستالژیک و فراموش نشدنی...

سال ۷۸ دوران دبستان اون دنیای کودکی نبود ماهواره و برنامه ای صداوسیما که اکثرا غمگین بودن هر بار که از در عطر فروشی رد میشدم چشمام به این عطر خیره میشد و همش با خودم این میگفتم بابا لنگ دراز جودی ابوت این عطر میزنه اونم بخاطر دربش که شبیه به کلاه و شیشه ابیش که شبیه کت ابی همیشه در حسرتش بودم و از پدرم میخواستم که این عطر واسم بخره ولی اسمش نمیدونستم فقط شیشرو توصیف میکردم سال ۸۱ پدرم کارش به عسلویه منتقل میکنه و تو اولین سفرش این عطر واسم میاره و واقعا فکر میکنم بابا لنگ دراز داستان جودی عاشق این عطر باشه اون زمان ۳۲۰۰ تومان واسم خریدش تو باکس هم یه سمپل از نسخه زنانه بود و کاتالوگ رساسی
پرفورمنس عالی بود تا دوتا کوچه اونطرفتر بوش میرفت رایحه هم با نسخه های جدید کمی تفاوت داشت نسخه جدیدی خیلی تیز شدن
تا الان همیشه یه شیشه ازش داشتم

سلام به همه
اون قدیما این عطر بلو یه نسخه زنونه داشت که پیداش نکردم ناچار شدم اینجا بنویسم
سرتون رو درد نیارم میخواستیم عروسی بریم بعد عصر پنج شنبه ای خیلی دور دهه هفتاد اهل خانه مشغول تیپ زدن بودن و جلو ایینه باید نوبت میگرفتی .یه خواهر زاده داشتم اولین نوه ی خانواده و همه بسیار دوستش میداشتن .
اومد گفت دایی عطر بزنم بهت گفتم بزن تا دیدم این بلو لیدیه که فکر کنم فیک هم بود گفتم نه نمیخواد دمت گرم .وقتی دید من حساسم یواشکی یه پاف زد به لباسم و چون بیشتر حساس شدم ول نکرد تا حواسم پرت میشد میومد یه پاف میزد و در میرفت و موذیانه میخندید خلاصه نصف شیشه رو خالی کرد رو ما .
منم گفتم جهنم با همین وضع میرم عروسی، زنونه مردونه عطرش مهم نبود، اون شهر ما اون سالها کسی نمیدونست عطر زنونه مردونه چیه .
وسطای مجلس، از بوی خودم کلافه و دیوانه شدم ،اینم بگم قبلش چون زمستانم بود پیراهنمو انداختم رو بخاری که این بو بپره بدتر هم شده بود .
خلاصه عروسی رو ول کردم رفتم در خونه دوستم گفت جان مادرت یه پیرهن سفید رسمی به من قرض بده دارم خل میشم .
لباسمو عوض کردم ولی همچنان ته بویی منخرین مرا میازرد .
واینگونه بود که عروسی بر ما زهر مار گشت .
و‌ من بعدها به تلافی ان شب کذایی ،عطرهایی که خریده بودم و خوشم نمیامد و پشت دستم باد میکرد، به همین خواهر زاده قالب میکردم و این تلافی تا قیامت ادامه خواهد داشت . هرچند توانی برای خرید عطر نمانده است .

ی ادکلن بی نظیر
سال 89تو ریکاوری اتاق عمل بودم، این ادکلن زده بودم رفتم بالای سری مریضی ک سکشن شده بود
تو عالم بیهوشی، هنوز درست بهوش نبود گفت خانم اسم ادکلنی ک زدید چیه!!!
منم با عشق گفتم بلو فورمن🤩🤩

به سفارش فوتبالیست خوب کشورمون آقای محمد لشکربلوکی که عاشق این عطر هستش منم رفتم فورمن بِلو رو خریدم واقعا خوشبو هستش