Maison Francis Kurkdjian - Gentle Fluidity Silver

عرض سلام و روز خوش به عزیزان عطر افشانی:
Gentle Fluidity Silver یک کار خوش رایحه و خوشپوش و آشنا با رایحه ایی فوق آروماتیک و دوست داشتنی هست.
شروعی نیمه اسپایسی و فرش با حضور شفافی از مشک که ادغامش با جونیپر و گشنیز رایحه ایی بهشتی و ترکیبی لطیف و ملوس رو ایجاد کرده.
بلافاصله و بی درنگ رایحه ایی نمور و نیمه پودری از مشک عمق این حالت فرش و اسپایسی اولیه رو بیشتر میکنه که به نظرم قشتگ ترین مرحله نمایش این عطر هست.
با وجود اینکه نمایش نت های اسپایسی کاملا مشهود هست، اما میشه سبک رایحه و جنسش رو خنک تعبیر کرد.
شباهت هایی در میدل با کار ماسکولاین پلورین از همین برند داره .
در ادامه رایحه به سمت نت های چوبی و کهربایی سوق پیدا میکنه که شخصیت کار رو کمی گرم و مستحکم میکنه و از اون حالت آروماتیک و فرش اولیه کاسته میشه و در عوض نتی زیبا و خیلی لوکس کهربایی و چوب گون مخاطب رو مجبور به ستایش و توجه به این کار میکنه.
Gentle Fluidity Silver کاری آشنا و لوکس، مدرن و دوستداشتنی هست که از تغییر هرم بویایی قابل قبول و کیفیتی خوب در نمایش این تغییرات برخورداره، اما به نظر شخصی من اصلا کاری نیش و ساختار شکن نیست. فقط و فقط خوشبو و جذاب و بازخورد گیر است.
جذاب ترین قسمت این کار برای من شروع فرش و آروماتیک و اسپایسی آغازین بود که در پهنای زیبای مشک و خودنمایی جونیپر ( سرو کوهی ) رایحه ایی مدرن و دلربا بوجود آورده بود.
این عطر برای کارکتر آقایونی که خیلی آرام و کم هیاهو هستند ، با پوششی نیمه رسمی با رنگ های خنثی و متمایل به روشن بسیار جذاب تر و اغواکننده تر خواهد بود.
کار های مزون کورکجان اصرار بر لوکس بودن دارند و معمولا طراحی خیلی درگیرانه برای خلق عطری ساختار شکن و عجیب ندارند.
شفافیت و کیفیت نت ها بالا هستند و پرفومنس کار هم از نظر دوام و ماندگاری و پخش بو، در رتبه متوسط قرار میگیره.
در قیاس با بقیه کار های این برند ،برچسب قیمتی نسبتا مناسب تری داره ولی در مقام مقایسه با روایح و کارهای مشابه در سایر برندها، هنوز هم به عنوان کاری گرانقیمت به حساب خواهد آمد.
روز خوشی رو براتون آرزو میکنم

هوا افتابیست
سایه ات از دور هنوز در ذهن مانده
همه وجودت از سایه ات نشات میگیرد
آه نمیدانم چرا سایه ات انقدر سنگین است؟
چرا با هوای افتابی؛بارانی ومه الود وباد محو و گم نمیشود؟ چرا
نمیخواهم ؛
دیگر سایه نمیخواهم
حیف نمیتوانم چشمانم را کور نمایم و سوی چشمانم را به نابودی مطلق ببرم
اگر نیک بنگرم این چشمانم نیست که سایه ات را میبیند
بلکه این ذهن و قلبم هستند که حضور سایه ات را همیشه بر ذهن‌وقلبم سنگین مینمایانند
کاش نقاش چیره دستی بود و‌بر بوم قلب و ذهن سپیدم ؛رنگی از الزایمر و بیخیالی میپاشید
کاش دستان گرمت در ان روز سرد زمستانی را از یاد ببرم
کاش عطر تنت ؛
عطر تنت از شامه ام رخت بربندد
حالا چندین عطر را در مجموعه ام جا داده ام اما خوب میدانم همچنان پُر از خالیست
خالی از ان عطری که باید باشد ونیست
نمیدانم شاید بوییدن ان رایحه در صبح های تابستان و پاییز کم کم و رفته رفته رایحه حضورت را همیشگی وعادی بنماید
و ذهن و قلب بدان راضی باشد
راستی چه حس دوگانه ایست این حس نفرین شده ی همیشگی که هم دوست دارد و هم متنفراست؟
هم میخواهد سایه ات را تا ابد در کنار خویش داشته باشد و‌همزمان نیز از دیدن سایه ات هم تنفر دارد؟
تا چه زمانی این حالت دوگانه ی مزخرف مغروق در زیست چندگانه یِ ذهن وقلب ادامه خواهد داشت؟
اخر روح‌ویران شده و سایه ای از من باقی خواهد ماند.
اگر نبودم؛ همان عطر را بارها بو‌کن
نُت به نُت انرا زیسته ام
مشک ، کهربا، وانیل ، گشنیز ، جوز ، روایح چوبی، دانه سرو کوهی
تمام روحم عطر ان را گرفته
تمام من ان است ؛و‌تمام ان منم
جنتل فیودلیتی سیلور را میگویم

#پیــــــــــــــــــــــــروز

شاهکار فرانسیس کورکجان بزرگ

بین تمام عطر های فرش و آروماتیکی که دارم این عطر میدرخشه . عطری خنک بدون سیتروس . البته که به نظر من همه فصول غیر از روزهای خیلی سرد زمستون میشه پوشیدش ولی خب من وقتی هوا یه مقدار گرمتره رو برای پوشیدنش ترجیح میدم . عطر مورد علاقه من از برند ام اف کی این کار هست بدون شک . بوی سرمست کننده جونیپر در عین حال که حس آشنایی داره ، این عطر رو خاص میکنه .

‍ در بندر شهرِ مارسِی حالا ساعت یک ربع از یازده ظهر گذشته است
افتاب ؛همچون شمشیر داموکلس بر سرم ایستاده و ثابت است
خُنکایِ نسیم آب های شهر مارسِی بر صورتم چون شلاق ؛میکوبند
حالِ خوبیست؛
نَجوای صدایِ ویولنسلِ استپان هاوزر موسیقیدانِ اهل کرواسی در گوشم ،
با صدای موج‌های اب تلفیق گشته است
بوی خوشِ مشک ، کهربا، وانیل و گشنیز به مشامم میرسد
دقیق تر میشوم ؛حالا ،جوز ،روایح چوبی ودانه ی سرو‌کوهی با هنرنمایی هرچه
تمام تر ؛همچون رژه یِ یک ارتشِ منظم از مشامم میگذرند
این عطر را خوب میشناسم ؛ژولیت
این عطر توست
این همان عطریست که در اولین دیدار در شهر کُپنهاگن پوشیده بودی
عطرِ جنتل فلویدیتی سیلور از برند فرانسیس
کورکجان
آه که من از ان روز
این عطر را در مشامم پرورانده و‌تا اخر عمر همراه خود حمل خواهم نمود
و تا زمان‌مرگ‌نیز در گورستان مون‌پارناس که به خاک سپرده خواهم شد تمام ان دشتِ سرسبز ؛بویِ این عطر را خواهد گرفت
ژولیت ؛به پشت سر نگاه نمیکنم
مطمئنم که این عطر نشانگر حضورتوست
نزدیک می ایی
وقتی روبرویم نشسته ای
در نگاهم حوض کوچک و برکه ای از ارامش را همچون یک بومِ نقاشی میبینم
دیگر نگاه به آب های مارسِی
شنیدنِ صدای هاوزر
و ترس از شمشیر داموکلس بر سرم را ،
حس نمیکنم
نزدیک تر می ایم
دقیق تر میشوم؛
انگار چند ماهی ریزو درشتِ رنگارنگ در درونِ ترقوه ات ؛شنا میکنند
ترقوه ات گویی عمیق ترین نقطه از اقیانوسِ زمان است که حالا ماهی هایِ درون آن دُم‌هایشان را بر آب میزنند و نمناکی آن آب ها بر صورتت، تلالوی نورِ آرامش بخشی ؛همچون انعکاسِ یک رنگین کمان ایجاد نموده است
#پیروز

بنظر من این عطر خوشبو یک برداشت مدرن و جوانتر از عطر کرید گرین ایریش توید هست که میتونه سنین پایین تر را هم ساپورت کنه، هرچند که بجز نت کهربا نت مشترک دیگری ندارند!
تقریبا با هر پوششی ست میشه ولی ترجیحا لباس های کلاسیک اسپرت رنگ روشن برای این کار بهتره

اولین بار که از این عطر استفاده کردم یه سفر چند روزه رفته بودم فریدونکنار و بعد از گرفتن ویلا و یه مقدار استراحت، این عطرو پوشیدم و رفتم کنار ساحل و الحق که این عطر رو انگار ساخته بودن برای اون مکان و اون لحظه، رایحه چوب های کهربایی و یه حس طراوت و تازگی که نمیدونم از ترکیب چه نت هایی به وجود اومده چون هیچ تبحری تو این زمینه ندارم و از عطربازی فقط لذت بردن از روایحشو بلدم، بعدها اولین بار که کالان مارلی رو تست کردم، باوجود اینکه هیچ جا هیچ نت مشابهی ذکر نشده بود ولی ناخودآگاه یاد این عطر یعنی جنتل فلویدیتی سیلور افتادم(البته فقط تو نتهای اولیه و بلافاصله بعد از اسپری) و بعدا بیشتر شبیه باکارات رژ از این برند شد تا این عطر،

این عطر بی شک جزوه 3تای اول از خوش رایحه ترین عطر های هستش که تاحالا بو کردم.
این عطره بسیار خوشبو که از نظره من خنک رو به معتدل هستش و زیاد نمی شه نت هایه اونو تفکیک کرد از هم که به نظره من کل عطر های این برند یا حداقل اونایی که من تست کردم به همین شکل هستند و انگار شما فقط نتیجه ی کلیه ترکیب چند نت رو استشمام می کنید.این عطر واسه من حالت حالت معطر وانیلی کهربایی داره ولی با توجه به ترکیباتش اکثرا طبعه گرمی دارن اصلا گرم نیستش.بویه خیلی خاصی نداره و ممکنه به نظرتون آشنا بیاد ولی قطعا لذت می برید این رایحه و بازخورد بسیار عالیی هم داره تو فصل خودش.اواسط بهار قطعا می خرمش گرچه کارهای این خونه خیلی گرونن و ممکنه تا چند وقت بعدش عطره دیگه ای نخرم ولی میرزه.

سلام
فهمیدم که این بوی آشنا رو قبلا کجا شنیدم!!
ایسه میاکه بلو هم یه همچین رایحه ای ولی با قدرت و ماندگاری بیشتری داره !!!
فکر کنم بوی رزماری هست !!!!!!!!

خط بوی خیلی خوبی داره کلی هم بازخورد گرفتم ازش اما در آخر به نتیجه رسیدم نه این عطر نه این خانه مال من نیست با هیچ کدوم از عطرهاش نتونستم ارتباط برقرار کنم،اون عمق و غنایی که انتظار داری در ازای پولی که میپردازی رو نمیتونی بگیری ازشون
تقریبا بهترینای فرانسیس کرکجان رو تست کردم قبلا فکر میکردم گرند سواغ رو خیلی دوست دارم اما الان اونم خسته کننده و کسل کننده است به نظرم برندی به شدت اورریتد و به شدت اورپرایس

وای خیلی خوبه این عطر ،یعنی در یک کلام بمب .عطر اسپایسی و خنک جون میده برای بهار و تابستون.پخش بو عالییی ماندگاری عالییی