GUERLAIN - Habit Rouge EDT

گرلن هبیت رژ ادو تویلت

مردانه
کد کالا : ATR-42403
نوع عطر : ادو تویلت
check icon ضمانت اصالت کالا
مشخصات رایحه
گروه بویایی : شرقی چوبی
طبع :
مشخصات تولید
نام برند : گرلن
کشور مبدأ : فرانسه
سال عرضه : 1965
کد کالا : ATR-42403
check icon ضمانت اصالت کالا
تعداد بن این کالا : 0
بن های فعلی شما : 0
می‌توانید مصرف کنید : 0
قیمت پس از مصرف بن ها
تماس بگیرید
رای کاربران
  • عاشقشم
    7
  • نمی پسندم
    5
  • - 25 سال
    0
  • + 25 سال
    0
  • + 45 سال
    3
  • روزانه
    0
  • رسمی
    3
تعداد رای های ثبت شده : 23
ترکیبات اعلام شده
توضیحات

«هبیت روژ» عطر مردانه و کلاسیکی است که در سال 2003 معرفی شد. البته ادیشن اصلی این عطر در سال 1965 ساخته شده است و ادیشن‌های جدید درواقع آن را بازآفرینی کرده‌اند. خالق این آمیزه قدیمی، ژان پل گرلن است. آمیزه «هبیت روژ» به ساختن هارمونی میان سویه‌های طراوت‌بخش مرکباتی در نت‌های آغازین (لیموترش سبز، ‌پرتقال و ترنج) و سویه‌های غلیظ، گرم، شرقی و بالسامیک در نت‌های پایه توجه دارد. ظرافت‌های دودی و چرمی هم در نت‌های پایانی به تضادی ناب با سویه‌های نشاط‌آور نت‌های آغازین رسیده‌اند. مجموعه پیچیده و دقیق نت‌های میانی این عطر را هم گل‌های گوناگون، چوب‌های گران‌بها و رایحه دارچین می‌سازند.

نوع عطر ادو تویلت
برند گرلن
عطار ژان پل گرلن
سال عرضه 1965
گروه بویایی شرقی چوبی
کشور مبدأ فرانسه
مناسب برای آقایان
اسانس اولیه ترنج ، اقاقیای برزیلی ، پرتقال، لیمو ترش، نعناع ، نارنگی، لیمو ترش سبز
اسانس میانی رز ، نعناع هندی ، سدر ، چوب صندل سفید ، میخک صدپر ، یاس، دارچین
اسانس پایه لوبان ، کهربا، وانیل ، خزه درخت بلوط ، چرم ، لابدانیوم
نمره کاربران
Habit Rouge EDT-گرلن هبیت رژ ادو تویلت
رایحه
7.8
6 رای
ماندگاری
7.8
6 رای
پخش بو
7.2
6 رای
طراحی شیشه
7.5
6 رای
این عطر برای من یاد آور ...
محصولات دیگری از برند گرلن
اخبار برند گرلن
عطرگرام
نظرات کاربران (4 نظر)
راهنمایی مطالعه نظرات :
* نظرات اصلی که بدون خط آبی هستند نظرات مرتبط با محصول می باشند. نظرات پاسخ که با خط آبی هستند ممکن است از بحث در مورد این ادکلن فراتر رفته باشند.
** برای مطالعه نظراتی که صرفا مرتبط با این محصول هستند نظرات اصلی را مطالعه نمایید.
شمع‌های بی‌پروانه. بازنشسته شدن. خاموش و خمیده یه گوشه برای خودشون لم دادن... خسته‌نباشی نور. دیدم بارونه، پشت پنجره سرد این‌ورش گرم، شیشه و بخار همو بغل کردن. یه جورِ ناجور چسبیدن به‌هم که آدم دل‌ش می‌خواد بخار بشه، شبنم باشه با گلبرگ‌ها بریزه رو هم... بَه پاییزه، حالِ هوا باز خوب شده، درختا بدون لباس اومدن تو خیابون، به زیرِ بلندای قامت‌شان قدم‌زدن تا اقامت‌گاهِ خیال... کلاغ‌ها غارغار قارقار ماییم ماییم پادشاه آسمون. زلف را شانه زدی باز چه رسم آوردی؟ و ردِ زخمه‌ی نگاهت برروی اقلیمِ اشیا جا مانده و به چشمک این همه مژگان به هم مزن یارا،، که این دو فتنه به هم می‌زنند دنیا را و از این‌جور حرفا... تو همین فکرا و دارم از زلفِ سیاهش گِله چندان که مپرس،، که چُنان زِ او شده‌ام بی سروسامان که مپرس هستی یهو کارگردانِ اتفاق‌هایِ ناب، موسیقی متن رو به اوضاع احوالت اضافه می‌کنه. لبخند می‌زنی شنگول برمی‌گردی می‌بینی روی صفحه‌ی لپ‌تاپ نوشته bach violin concerto no. 2 in e major, bwv 1042 adagio :) به‌به عالیجناب سباستین این‌جاست :) آخ آخ از لحافِ کرسی و جغرافیای اطرافش نگم براتون. خونه پدربزرگ باید ویزا می‌داشتی برای رسیدن بهش. سیصد چهارصد کیلو زندگی می‌شد پیدا کرد همون‌طرفا. همون سال‌ها... روش سرد زیرش گرم عینِ این‌ور وُ اون‌ورِ پنجره. دوست داری بری زیرش قایم شی بیرون نیای تا سه‌تا پاییزِ بعد. بیش‌تر دلت می‌خواد تکلیفِ شب داشته باشی. تنبلی کنی ننویسی. خوابت ببره. دو ی شب بیدار شی به دستات بگی بدبختا صبح که بشه کارتون تمومه. آقا مریض بودیم! دروغ می‌گی؟ آره! بگو ببینم علم بهتر است یا ثروت؟ مرجان! مرجان کیه؟ دختر همسایه. همون که چشماش آبیه. خط‌کشِ چوبیِ آقای شادمان. کی به کیه دوتا این دست دوتا اون دست. بهت می‌گه چرا دستات سرخ و زخمیه؟ می‌گی بخاطر چشمات. نمی‌فهمه. تهش می‌شه خنده‌های بامزه‌ی شهرام. سه سال وَر دلِ هم بودیم. چقدر تقلب کرد از رو دست من... دیدم بارونه، پشت پنجره سرد این‌ورش گرم، صدای قدم‌زدنِ آسمون تو کوچه‌ی خلوت. دیدم بارونه خل شده انگار، می‌شینه، بلند می‌شه با خودش شعر می‌خونه، می‌خنده، اسماج سیج می‌سوزونه. پالوسانتو. کندر... یهو ساکت می‌شه باز باخودش می‌گه پاییز را در گوش من زمزمه کن. دیدم بارونه، پشت پنجره سرد این‌ورش گرم. برگشت به خونه نگاه کرد... کرسی نبود... تکلیف نداشت... مرجان کجاست؟ غیب شد همش. تنباکو... می‌پیچه پُک پک دود دود. قیافه‌ی این شاعر قراضه‌ها رو به خودش می‌گیره با اون صدای آش و لاش مثل نرودا مرور می‌کنه همان‌گونه که گلی با عطر خود هم‌آغوش می‌شود با خاطراتِ مبهمی از تو در آمیخته‌ام... دیدم بارونه... پاییزه آدم زیر حجم خاطرات ورم می‌کنه... می‌ره سمت یه عطر عمیق بو می‌کشه عقلش می‌یوفته کف اتاق. می‌گه بیا تو هم بو کن... ببین بویِ خیابونای خلوت حوالیِ غروبِ آذرماه رو می‌ده. نرفتم جلو. از روی عقلش که افتاد بود زمین رد شد... اومد سمت من... بی‌عقل باعلاقه یه پک دیگه... دود رو بیرون نداد طوری که باور کنم اسقاط شده آروم در گوشم گفت برای همه بنویس رئیس عطرهای پاییز هبت روژ ژان پل گرلن...!
20 آبان 1401 پاسخ تشکر
36 تشکر شده توسط : Marie حبیب جوانشیر

هبیت رژ یک کلاسیک به تمام معناست. البته احتمالا در ایران چندان رایج نبوده، (با در نظر گرفتن زمان لانچش و احتمالا قیمت نسبتا زیادش برای مردم ما در اون سالها) . اما از اینکه چنین رایحه ای رو در عطرهای امروزی پیدا نمیکنید، و اینکه به نظرتون این رایحه یک بوی قدیمی آشناست (مثلا کرم مرطوب کننده قدیمی)، میتونید حدس بزنید که با یک عطر کاملا کلاسیک طرف هستید.
بیشتر مناسب خانمهای مسن میدونم. بوی یک کیف قدیمی چرمی زنانه که یک کرم مرطوب کننده قدیمی داخلش هست و بوی رز تازه (متفاوت با رز ایرانی و عربی) و میخک و خزه بلوط و وانیل سرد و پودری که در سایر کارهای گرلن هم میتونید پیداشون کند (مثل هریتیج و شالیمار).
رایحه بینقص و پیجیده (درعین حال خطی) هست اما هیجان انگیز و جوان پسند نیست- مثل هریتیج، متین و خجالتی و ضمنی هست و هیچ نوتی داد نمیزنه. شاید برای نسل امروزی ، این رایحه صرفا یک بیس باشه که انتظار داشته باشیم در ادمه یک یا چند نوت اصلی وسطهای کار به رایحه اضافه بشن- که چنین نیست. این حس رو در گرلن هریتیج هم داشتم: اینکه حس میکردم گرلن هریتیج یک بیس بوده برای عطر مدرن تری مثلا گرلن ل اینستنت . اینجا هم شاید بشه گفت گرلن هبیت رژ یک بیس بوده برای گرلن شالیمار.
از اون عطرهایی هست که میتونه جزیی از شخصیت یک فرد مسن متین و ارام و درونگرا بشه- مثلا یک پزشک خانم مسن- بدون اینکه دیگران ذهنشون درگیر عطر بشه (شاید مثلا فکر کنن این رایحه کرم دست شما هست).
درکل عطری چهارفصل، سیف و همه پسند، و البته بیشتر مناسب افراد مسن هست.
ماندگاری نسبتا خوب اما پخش کمتر از متوسط داره.

11 بهمن 1401 پاسخ تشکر
29 تشکر شده توسط : Shahrokh complihanicated
بارش لیمو بر بستری از وانیل.
خیلی عطر خوبیه واقعا.خیلی
12 بهمن 1401 پاسخ تشکر
15 تشکر شده توسط : سجاد ترسا rahil tagi

8
رایحه
8
ماندگاری
8
پخش بو
7
طراحی شیشه
امسال برای اولین بار هبی غوژ خودم را پوشیدم...
به یادم افتاد که چرا این ستون مستحکم خانه گرلن ،در این سایت انقدر مغفول مانده؟؟؟ مگر میشود عطربازی کردی و این کهنه سوار را فراموش کرد؟
این عطر در کنار شالیمار شاید دو ستون سترگ خانه محترم گرلن باشند....اتفاقا فضای مشابهی هم دارند...همون فضای گرلنید یا معجون وانیلی که گرلن به ان معروف است.
عطری کلاسیک که در عین ناباوری ،امروزه هم براحتی قابل پوشیدنه...البته نه با تیپ کژوال!!!
ولی مسلما با یک استایل حتی نیمه رسمی برای میانسالان و برای ۳ فصل براحتی قابل استفاده است.
نتهای مرکباتی،رز،عود،خزه بلوط،چرم و ....همه و همه لایه به لایه خودنمایی میکنند.
یک عطر شلوغ ولی باشکوه ...
پرفورمنس تولیدات فعلی هم راضی کننده است ولی مسلما در قدیم خیلی قوی تر بوده.
فلنکر هم کم نداره ولی خودش انقدر پرشکوه و زیبا طراحی شده که بدون حضورش ،شاید فلنکرهاش بنوعی یتیم بنظر بیایند...
اگر محصولی بعد از گذشت دهه ها هنوز هم تولید میشود و طرفدار دارد ،مسلما جوهره ای در ذاتش هست.
کلاسک به معنای واقعی : بدون زمان،بدون مکان
17 آبان 1401 پاسخ تشکر
29 تشکر شده توسط : Shahrokh امیرعلی نجاتی

9
رایحه
8
ماندگاری
8
پخش بو
7
طراحی شیشه
ردای قرمز

پادشاه از بازار میگذرد ؛ با ردایی قرمز ...
اولین تصویری ک بعد از تماشای تمامی سکانس های این عطر به ذهن من رسید این بود.
ساخته ۱۹۶۵ ژان پل گرلن ک تیری واسر خوب تونسته اونو به دنیای امروزی برگردونه.
در این تئاتر حدودا ۸ تا ۱۰ ساعته بازیگران همگی از ابتدای کار روی صحنه حاضر میشن ولی در هر کات اصلی نور صحنه بر روی دو نت میتابه.
در ابتدای کار تقابل پر سر و صدای لیمو و rosewood برزیلی رو شاهدیم ک انگار روی پوست لیمو خاک اره پاشیده باشیدو بو کنید تا ۱۰ دقیقه این سکانس ادامه پیدا میکنه و بعد از اون حضور لیمو کمرنگ تر و جای خودشو به وانیل جادویی گرلن میده. همون فوت کوزه گری این خونه که هر بار پاش میاد وسط میدرخشه. ستاره این نمایش قطعا وانیله و پس از ۳۰ دقیقه رز هم به خودشو به معرکه میرسونه و شروع به رقصیدن با وانیل میکنه داستان به اوج خودش میرسه (در بچ کد های قدیمی تر این دو صحنه طولانی تر بودن ولی در بچ کد های جدیدتر کار خیلی خلاصه شده و تقریبا تو حداکثر یک ساعت و نیم اول گدر میکنیم از این قسمت).
در سکانس نهایی حضور پررنگ چرم و اوکماسو میبینیم در کنار ته بویی از وانیل حصور دارند مثل این ک وانیل بعد از مرگ معشوقه اش(رز) جدی تر و غمگین تر با موهای جو گندمی در حال تماشای شهر بارانیست .

نکته جالب در رابطه با این عطر اینه ک هبیت روژ(غوژ) در طول نمایش تمامی ابعاد شخصیت یک مرد رو به نمایش میذاره . از شور و هیجان و گرمی تا غم و سکونتش .

نسخه ادوتویلت پخش و خط بوی خوبی داره و هم خودتون و هم اطرافیان به سهمی درست از اون لذت میبرید همانند ردای سرخ یک پادشاه در حال قدم زدن که در حال اهتزاز است.

۹.۵
03 شهریور 1400 پاسخ تشکر
26 تشکر شده توسط : پارسی Marie

Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟