سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟
AJMAL Tonka - اجمل تونکا
عطری مردانه - زنانه و جذاب و اغوا کننده می باشد
این عطر در سال 2019 به بازار عرضه شده است .
در دسته گروه بویایی رایحه های شرقی قابلطبقهبندی است.
از ترکیبات بکار برده شده در این عطر می توان به دانه تونکا ، روایح دودی، ادویه جات معطر، روایح گلی اشاره کرد.
برند | اجمل |
سال عرضه | 2019 |
گروه بویایی | رایحه های شرقی |
کشور مبدأ | امارات متحده عربی |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | دانه تونکا ، روایح دودی، ادویه جات معطر، روایح گلی |
لطف پیدای تو و گریه ی پنهانیِ من
و خدا خواست که از دست تو دَرمان برسد
خواست تا عطر علی، به خراسان برسد
یا رضا گفتم و وا شد به نگاهت گِرِه ها
چه خبر ها که رسید از دل این پنجره ها
یا رضا گفته و بینا شده چشمان کسی
یا رضا گفته اسیری که به دادَش برسی
عشق یعنی که بر شوق تو به صحرا بزنم
به هوای دلِ پاک تو به دریا بزنم
عشق یعنی بشوم آهوی آوارهی تو
بدهم دل به صدای خوشِ نَقٌارهی تو
عشق یعنی به هوایَت گذر از دامن و دَشت
عشق در شوق سلامیست سر ساعت هشت
........................................................................................
عطری بسیار قدیس که در قلبهای مردان و زنان پاک سرشت، تپیدن می کند. رایحه ای بسیار سنگین از تونکا و سرو تند و عود اُرگانیک که شهدی خاص و خلوص را تداعی می کند. شروعی طوفانی از عود عالی که حدود نیم ساعت دوام میاورد و سپس از تونکا،کهربا،نعناع هندی روایح ادویه ای مثل دارچین و پودر شکلات تلخ باهاش ادغام شده و رایحه ای بسیار عمیق چوبی را برجای می گذارد. یکی دیگر از آثار فاخر برند اجمل شهدی مقدس را در خود نهفته است. شهدی با خلوصی از عشق معبود که یادآور عبادت و عبادتگاه هاست اما رایحه ای آنقدر متفاوت که تو را به ستایش از عشق معبود، وادار می کند. روایح این عطر بپاس خلوص خاص و حالت بخوری عودی و گرد و غباری (خاک زمین) قرابت نزدیکی به حالت دعا کردن دارد.
کاوش در موضوع دعا نشان میدهد که دعا موضوع بسیار پیچیدهتری نسبت به تصویر کلیشهای است که ما از یک مؤمن انتظار داریم و مشتاقانه درخواستهای کمک، بخشش یا نیازهای فوری دیگر را مطرح میکند. دعا فقط یک بیرون رفتن از حالت جسمانی نیست، بلکه یک ورود به عمق روح و روان نیز هست، و تمرینی است که عمیقاً در تار و پود فرهنگ جهانی تنیده شده است یعنی ملیله ای غنی از علم، روانشناسی، متافیزیک و البته ایمان و اِقامت معنوی.
به عنوان یک عمل، دعا تنظیم یک نیٌت است که این یک درخواست نیست، بلکه یک قطعنامه است، و این قطعنامه اَشکال مختلفی دارد. عبادت و دعا به هر شکلی که باشد، روانشناسی زیربنای آن از دو منظر نسبتاً متمایز مطرح می شود. از یک سو، خدا، یا هدف دعا، ممکن است به عنوان یک سازه بیرونی نفس، یا چیزی «در ظرفیت کالبد انسان» نمایش داده شود. از سوی دیگر، خدا ممکن است به عنوان یک الگوی درونی کهن، یا چیزی «در ظرفیت روح انسان» نمایش داده شود.
سُنَتهای معنوی و دینی گوناگون عمده و صغیر، خفته و جدید هر کدام اساساً در یکی از این دو ظرفیت قرار میگیرند و سپس ترکیبی کمتر از دیگری را شامل میشوند. این چارچوب روانشناختی بنیادی متعاقباً بر شکلی که دعا و مراقبه در هر یک از سُنتهای معنوی مختلف به خود میگیرد تأثیر میگذارد. سُنتهای اصلی غربی، مانند مسیحیت، یهودیت و اسلام تا حد زیادی از ساختار «ظرفیت کالبد انسان» استفاده میکنند. بنابراین، خدا در درجه اول "عبادت شده است". سُنتهای اصلی شرقی، مانند بودیسم، هندوئیسم و تائوئیسم، از روی دیگر این سکه بیرون میآیند و تا حد زیادی از ساختار «ظرفیت روح انسان» استفاده میکنند. بنابراین، دعا و عبادت از این منظر چیزی درون نگرتر و شبیه مراقبه است.
صرف نظر از شکل دعای خاص یک سُنَت، یکی از انواع دعاها که در همه جا حاضر است، دعای برکت است. باز هم از جنبه روانشناختی، برکت زمانی است که دعا بدون توجه به پیشینه اش از حالت خود محوری (دعا برای من) به قوم مداری (دعا برای ما/شما) و زمین محوری (دعا برای همه ما) حرکت کند. از این گذشته، یکی از رایج ترین اصطلاحات و برکت در زبان فارسی "خداحافظ" است که مخفف "خدا با شما باشد" است.
بخش جالبی از علم مرتبط با این تکامل قومی و زمین محوری دعا از مرکز تحقیقات پزشکی دانشگاه دوک حاصل شده است: جایی که یک مطالعه نشان داد که در یک گروه 150 بیمار قلبی که درمان جایگزین پس از عمل را دریافت کرده بودند (پیوند قلب)، از طرف اقوام برای تعداد 45 بیمار دعای شفاعت هر روز انجام گرفته بود که بعد از چند روز از پیوند قلب، این بیماران بالاترین میزان موفقیت عمل پیوند از نظر سیستم ایمنی را در کل گروه 150 بیمارانی که پیوند قلب کرده بودند را داشتند. نکته جالب در مورد این تحقیق، این است که این تحقیق دو سوکور بود یعنی نه محققین و نه کسانی که دعای شفاعت را دریافت می کردند نمی دانستند که برای این بیماران دعا می شود که یک متغیر مداخله گر را پیشنهاد می کند. بدیهی است که متغیر مداخلهای که توسط این تحقیق ذکر شده است موردی برای خدا نیست. با این حال، رابطهای بین حالتهای هوشیاری تجربه شده توسط کسانی که دعا میکنند و تجربه ذهنی کسانی که برای آنها دعا میکنند، را نشان میدهد. از منظر متافیزیکی، آنچه ما در اینجا در مورد آن صحبت می کنیم، رزونانس متقابلی است که ثابت شده است بین حالات هوشیاری به طور خاص، حالت های تصادفی آگاهی (دعا، مدیتیشن و خواب عمیق و بدون رویا) و میدان کوانتومی (فراتر از زمان) وجود دارد. از منظر عملی تر، مفهوم این رابطه ما را وادار می کند که هم تجربه فردی و جمعی دعا و هم تأثیر بالقوه ای را که می تواند بر تجربه ما در جهان معنوی و در جهان مادی داشته باشد در نظر بگیریم.
دعا، مانند مراقبه، بر وضعیت ذهنی ما تأثیر می گذارد، که به نوبه خود بر «وضعیت بدن» ما نیز تأثیر می گذارد. دعا تجربه اضطراب را کاهش می دهد، خلق و خوی افسرده را به نشاط و شادی سوق می دهد، فشار خون را کاهش می دهد، الگوهای خواب را تثبیت می کند و بر عملکردهای خودمختار مانند هضم و تنفس نیز تأثیر می گذارد. علاوه بر این، دعا و مدیتیشن بر روی وضعیت جسم و ذهن ما تأثیر می گذارد. این امر باعث تغییر عادات ذهنی و متعاقباً الگوهای رفتاری ما می شود. این تغییرات به نوبه خود و در طول زمان تغییراتی را در مغز ایجاد می کنند و بر تجربه ذهنی و عینی ما از جهان و نحوه مشارکت ما در آن تأثیر می گذارند.
رایحه ی این عطر نیز بخاطر یادآوری مکانهایی مانند عبادتگاه ها ممکن است برای برخی مخاطبان تنپوش، واژه ی دعا را یادآوری کند. واژه ای که شاید تنها در زمان مکان خاص آن را بکار میبریم. چراکه زمزمه ی دعا حتی در اوج خوشبختی و سعادت نیز الزامی است و تنها بر پایه ی روزگار سختی و بیماری نهادینه نشده است.... انسان بطور بیولوژیکی به دعا کردن نیاز دارد و این باور پذیری برای وجود نیرویی به نام خداوند، که در هر مکان زمان، ناظر رفتار ما است بطور متافیزیکی در ماهیت بیولوژیک انسان نهفته است که شاید واژه ی روح سزاوار آن باشد. متافیزیکی ادغام شده در ماهیت بیولوژیکی انسان که در لحظه ی دمیدن و خروج از این ماهیت، تمام حافظه زیست روانشناختی مکان زمان خود و هر آنکه در پیرامون متافیزیکی انسان باشد را بطور بی اختیار درک می کند، بی آنکه هیچ صدایی از هیچ روحی شنیده شود، بی آنکه هیچ تصویری از هیچ فیزیکی از خودش دیدگان کند..... چگونه ممکن است که تنها دیدگان تو باشد در آنسوی متافیزیک که بی هیچ طنین صدا و تصویری، بر همه چیز دانا باشی؟؟؟؟؟ چگونه ممکن است با جرمی 21 گرمی متافیزیکی بر هر آن چیزی که تا زمان جرم فیزیکی، مُبهم بودی آگاه شدی؟؟؟؟؟؟
عطری سزاوار واژه ی دعا برای مخاطب تنپوش با شایستگی غنی از روایح مطهر عشق معنویت در قلب انسان عاشق که ارمغانی از آنسوی عشق را تداعی می کند. با ماندگاری 12 بار حرکت زمین به دور خود روی لباس و 24 ساعت روی پوست حتی با استحمام و پراکنشی بسیار وحشتناک که همچون تیزی نوک نیزه ها در شامه های مخاطبان همراه خودنمایی می کند. عطری فاخر برای یادآوری عبادت نیرویی مطلق در زمین و زمان......
سپاس از همراهی و شکیبایی بزرگواران............