ORTO PARISI - Megamare

۷ ۸ بار؟ دوست من مگاماره با یک پاف هم یک هفته جوابه، یکم با ملایمت باهاش رفتار کنید♥️

گذشت اون دوران الان 10 تاهم کمه... :)

درود جناب نجاری
امیدوارم همیشه تندرست و موفق باشید
مگاماره کاری است که یکم نسیم اطرافش باشد
بهترین تأثیر را بر اطرافیان دارد،
البته به شرط کیفیت بالای کار
نه کپی درجه سوم
در صورت رعایت همه موارد
یک رایحه جلبکی و شور باکیفیت
استخراج می‌شود

باتشکر

رفیق جان باور کن رایحه های نفرت انگیزتری هم وجود دارن، مثل بیشرفی، مثل دو رویی یا حتی دروغگویی
خدا کنه این روایح رو هیچکس تجربه نکنه،
اینایی که گفتم بوی خیلی وحشتناکی دارند،
راستی انسانهای خیلی شریف و محترمی دیدم که بوی عرق میدادن و حاضرم دستشون رو ببوسم...
و بودند کسانی که بوی عطرهای چند ده میلیونی داشتند ولی دریغ از ذره ای معرفت و انسانیت.

همه ما یه نوع بویی داریم، پس بهتره بوی انسانیت بدیم،

موفق باشید 🌹

درود بر شما برادر گرامی و باصداقت🌹
با خواندن این متن شما یاد یک خاطره ای در یک روز برفی افتادم. دی ماه سال ۸۶ بود. زمستان بود و هوا بسیار سرد و برفی بود. من میخواستم پرونده بیمه ام را از اداره بیمه تهرانپارس به اداره بیمه نزدیک منزل خودمون انتقال بدم که این فرایند مشمول زمان و تشریفات اداری شده بود. کار من هر روز طی کردن پیاده از فلکه اول تهرانپارس تا فلکه دوم در اداره بیمه شده بود. روزی در این حین پیر مردی رو دیدم که یک وزنه جلویش گذاشته و در سرمای خشکی که برف های اندک با وزش باد به سر و صورتش میخورد کز کرده بود و به انتظار مشتری نشسته بود. دلم برایش سوخت. آخر مگر چند نفر تو این سرما به فکر کشیدن وزنشون میافتادن؟ تازه مگر چقدر درآمد عاید این پیرمرد بیچاره میشد؟ تو فکر این بودم چطوری کمکش کنم. اگر مبلغی بهش میدادم ممکن بود با عزت نفسی که داره دلگیر بشه و بیشتر ناراحت بشه... نزدیکش شدم و خودم رو وزن کردم. گفتم چقدر میشه؟ پیرمرد یا بهتر بگویم شیرمرد جواب داد هر چی دادی خدا بده برکت. مبلغی بهش دادم و رد شدم. تا ظهر چندین بار در مسیر رفت و برگشت اداره ها که بنده رو بهمدیگه پاس میدادن، از جلوی ایشون رد شدم و برای چندمین بار خودم رو وزن کردم. میدونستم که اگر تا شب هم از جلویش رد بشم و خودم رو وزن کنم، گره ای از زندگی این بنده خدا باز نمیشه اما دوست داشتم حداقل دلش خوش باشه که در طول روز چندین مشتری داشته... امیدوارم حمل بر خودستایی نباشه اما بفرموده شما برادر عزیزم گاهی رایحه انسانیت و مهربانی از هر رایحه ای دلپذیر تر است❤️🌱

قربونت برم من اِی بزرگ مرد ♥️

هیچ چیز ماندگار نیست جز نام نیک 🌻

به قول شاعر:

مهربانی یک سلوک است!
یک نیاز… نیازی برای آدم گمشده ی امروز
مهربانی یک انتخاب است
دوست داشتن حرمت است، منفعت نیست!
خلوﺹ است، رنگارنگ شدن نیست
صفای دل است و بلاهت نیست
دوست داشتن را دوست بداریم.
بی ریا، پاک و با تمام وجود …
لا‌یق مهربانی باشیم …

درود
درسته دیور ساواج
اونتوس
بلو د شنل
زیادی استفاده شدن در جامعه
و هنوزم مورد استفاده است،
ولی از مگاماره بهتر هستن
مگاماره مردم از نوع شرکتی و فیک میزنن
اصلا ادویه ای تندی داره😩

اگرچه حتی اگه اپیدمیک هم نشده بود، من روایح دریایی رو کلا نمیپسندم. اما ماجرا بیزینس و چند وارد کننده اسانس در ایران که گاهی تبلیغات رسانه‌ای زیاد در چند عطر مثل مگاماره و اونتوس و … میکنند، تاثیرات بسیار منفی داره. یادمه زمانیکه نوجوان بودم و تازه بازار اسانس‌ها داغ شده بود، تو تابستون همه بوی دیویدف کول‌واتر میدادند. این موضوع انقدر تکرار شد که همین الانم به این بو حساسم و از این رایحه دوری میکنم

درود
دقيقا هر اداره و دفتر و شركت و سوپري و نونوايي و..ميري ي بي خدا پيدا ميشه فيك اين عطر رو زده باشه. انگاري رفتي توي دخمه 😔

هر چند سالی یک عطر با انبوه کپی هاش ترند میشه که اکثریت ملت فارغ از فصل و دما و موقعیت توی مترو و اتوبوس و ... اون رو میزنن . فکر میکنم میلیونها سال بعد وقتی زمین شناسان لایه های مختلف رسوبی زمین رو در ایران بشکافند، از تجزیه و تحلیل مولکولهای عطر به جا مانده از دوران حاضر، به ترتیب به لایه هایی میرسن که اسمشو اینجوری میذارن:
دوران بلک ارکیدوزوئیک، دوران بلک افگانورین، دوران مگاماروسه، دوران فاک.ینگ فبیولوسین .... (از بس

درود بر سالار عزیز
بله درسته
اتفاقا دیروز پله برقی مترو میومدیم بالا
یه خانم مُسِن زده بودن
چه ادویه ای تندی،بینی
مورد عنایت قرار میداد😅

دقیقا با شما موافقم حس خفگی بهم دست میده اگر اطرافم اینو عطر زده باشند یعنی فراری ام از بوی مگاماره

یاد سریال فرار از زندان افتادم یک خانم چشم سبزی بود مامور سیا بود نقش منفی داشت و خیلی هم آدم خطرناکی بود یه صحنه ای تو یک اتاق زندانیش کردن و یه ماده ای میگرفتن جلوی بینیش که اعتراف کنه که یادم نیست چه موادی بود ولی اونقدر بوش آزاردهنده بود که فریاد میزد از بوی بد اون ماده، منم اگر روزی بخوان ازم اعتراف بگیرند کافیه مگاماره بگیرن جلوی بینیم تا اسم هم تیمی که هیچ اسامی هم کلاسی های مهدکودکمم بگم :)