ORTO PARISI - Megamare

و بلاخره این شاهکار عجیب غریب و دیوانه کننده عطار دیوانه ب دستم رسید, غرق در اقیانوس, در میان خزه ها
, جلبک ها و چیزی فراتر از نظرات دیگران, برای منی که فرزند مرداب ام, بوی خنک و گندیده جلبک ها و نیزارهای مرداب بندر انزلی، انگار گوالیتری سفری را که چند سال پیش به ایران داشت در انزلی و مرداب به پایان رساند
عطر خاطرات کودکی،
رایحه ای که فقط و فقط در دوران کودکی تجربه کردم
شنا در آب های مرداب و غرق شدن در شادی های کودکانه

با سلام خدمت همه دوست داران دنیایه عطر. به عنوان شخصی که در دنیای نت ها و عطر ها زندگی کردم و در دورانی با چندین پرفیومر مطرح صحبت کردم جایز دونستم نظر خودم رو درباره این شاهکار بیان کنم. وقتی صحبت از یک عطر نیش زده میشه بهتره اول درک درستی از واژه نیش در دنیا عطر داشته باشیم.و این درک 70%درک از شخصیت بنیادی پرفیومر خالق اثر جناب آقای الکساندرو گولتیری که کاملا شخصت خاص و غیر عامه پسند دارند و 30% نت های به کار رفته شده هستش در عطر مگاماره غالبا نت های ژرف یک اقیانوس هستش در تضادی با نت های عنبر و مشک که همگی بلد هستد و در تکاپو با هم و در علم روان شناختی که میتونم بگم 90% خلق یک اثر در دنیایه عطر هستش طبیعی هستش که برند نیشی مثل مگاماره به علت شخصیتی برای خیلی ها اغوا کننده هستش وبرای خیلی ها آزار دهنده به خصوص کسانی که از دریا ترس دارند بهتره قبل از خرید یک عطر نیش اول سبک شخصتی پرفیومر عطر مورد نظرمون رو بشناسیم دوم نت های مورد علاقمون. در کل ماهیت یک عطر نیش به همین شکل هستش که طیف خاصی از افراد یک جامعه رو مد نظر قرار میده و عامه پسند و روز مزه نیست

درود خوبان
بسیار خوش رایحه ست و بی نهایت عمیقه همچون اقیانوس بی انتها، و ماندگاری و پخش بوی خارق العاده ای داره، جوریکه حتی یک پافش تو محیط باز هم یه روز کاملا حس میشه. رایحه بسیار غلیظ از فلفل , آب اقیانوس, بنفشه , لیموترش رو براحتی میشه ازش حس کرد. بمن خیلی حس زندگی و تازگی میده و خوابو از سرم می پرونه.
فقط میتونم بگم معرکست.

من امروز این عطر و تست کردم ، مگه عطرش از بین میره ؟ اوف ، بسیار عمیق و گیرا و فِرِش، احسنت بر عطاری که این عطر و ساخت. کارش بی نظیره بخدا.
این عطر سرشار از حس غرور شادی و آرامشه ، پخش‌بو و ماندگاری بسیار بالای داره. همانطوری که از ترکیباتش مشخصه اسطوخودوس چوب صندل سفید عنبر مشک نمایانه و ور عطر خودنمایی میکنه.
منکه پیشنهاد میکنم. از خریدش راضی میشین.
متشکرم.

مگاماره ناشناخته گوالتیری !
آنچه من از مگاماره به شامه ام رسید جدای از رایحه آروماتیک و دریایی آن ته بویی گم اما قوی از چوب است لابه لای دیگر روایح پنهان است و طول کشید تا متوجه ام کند که رمز تردستی گوالتیری در خلق این اثر کجای آن جا خوش کرده و حرفی از آن نیست ...
شاید اندکی وهن انگیز باشد که بگویم مگاماره هم چوبیست و این شکوه را مدیون جایی غیر از آبهاست ! درختان ،گیاهان ...شاهکار ها همیشه از درون شما پدید می آیند.

ضمن عرض سلام، با چهار پاف، دو روز پخش بو داره، اگر کسی دنبال پخش و ماندگاریه، قطعا مگاماره

با سلام یه سوالی داشتم از دوستان رنگ عطر مگاماره تو پچ کدهای مختلف ممکنه کمی فرق کنه ؟
من با بچ کد ۰۴۲۲۶ گرفتم احساس میکنم رنگش با پچ کدهای قبلی کمی فرق میکنه البته من قبلی ها رو از نزدیک ندیدم و فقط عکس ها یا فیلم هایشان رو دیدم

سلام به دوستان عزیز من دیروز این عطر رو تهیه کردم با پچ کد 04226 اما احساس میکنم یکم از تعریف های دوستان پایین تر باشه ممکنه ریفرموله شده باشه تولید ماه ۴ سال ۲۰۲۲ است..

من از دو مجموعه الکساندر گولتیری ۵ تاش رو دارم.
من کلا عاشق عطرهای بیست مود هستم با ماندگاری بالا. ولی من اینجا مشکلی دارم: اگه به عطری مثل CD homme intense یا sauvage elixir بگم بیست مود، باید یه رده بالاتر ساخته بشه فقط برای این عطر از نظر پخش بو. اصلا عطر اداره نیست و برای جاهای مناسب ۲ پاف کافی هست.
از لحاظ ماندگاری واقعا نظر قطعی ندارم چون روی لباس استفاده نمیکنم و پشت دستم اسپری میکنم. ولی به نظر من مشابه ترونی و بلک ایریس هست که از ماندگارترین عطرهایی هستن که دارم و تا ساعت ها پخش بوی بالایی داره.
ولی بو: هر کسی میتونه در مورد بو نظر خودش رو داشته باشه و در حالی که یک نفر میگه عالیه نفر دیگه بگه اشغاله. برای همین من نظر خودم که عالی هست رو نمیگم ولی اینجوری میگم: عطر همه پسندی نیست، طرفدار خودش رو داره ولی چون بوی قوی ای داره اگه نزدیکانتون دوسش نداشته باشن محدود میشین به جایی که اونا نیستن. اگه دنبال عطر همه پسند هستین این عطر انتخاب مناسبی نیست.

نوشته ی دوم بعد از تست دوم
این یکیو یادمه ساحل چمخاله بود
و آخرین باری بود برای من که مادرم اجازه دادن برم توی آب:)
آخر های مرداد بود و با چند تا از اعضای فامیل تصمیم گرفتیم بعد از ناهار بریم ساحل. زیر انداز و خوراکی و میوه و.. بار زدیم و رفتیم.
این بار اون پسر خاله ام که بچگی باهاش تو باغچه دنبال گنج می گشتم هم بود.
طبق معمول همیشه از ذوق زیاد رفتم توی دریا و یکم شنا کردم.
پسرخاله ام هم در حد اینکه پاهاش خیس بشه اومد توی آب و چند دقیقه بعد هم رفت.
من دور تر شده بودم، خیلی دور تر
پسرخاله ام با داد: نازنین بیا بیرون داریم میریم
من کاملا بی توجه، انگار با دیوار بود
دوباره: نازنین داریم وسایلو جمع می کنیم بیا بیروون.
من به خودم جواب دادم: نمیام خودتو خسته نکن.
سه چهار دقیقه به همین منوال گذشت، انرژی گرفتم حسابی. روحم تازه شد.
همین که برگشتم دیدم مادرم دارن اشاره می کنن که برگردم. همین که یک لحظه پام و گذاشتم روی شن ها و اومدم برم جلو، زیر پام خالی شد و رفتم زیر آب.
یه مشت آب و شن و نمک رفت توی بینیم و تا مغزمو سوزوند. خودمو کشوندم بالا و به زور جلوتر رفتم. زیر پاهام مدام خالی می شد و من انگار توی یه دنیای بدون جاذبه، معلق بودم.
انگار فرکانس دریا داشت گوش ها و مغزمو سوراخ می کرد و از اون طرف به چشم می دیدم که مادرم چقدر ترسیده و من انگار توی یه فیلم کند شده داشتم بازی می کردم.
دریا: می مونی یا می ری؟
_ماماانم! بابااام! ولم کن. اونا یدونه بچه بیشتر ندارن. مامانم جواب بابامو چی بده؟ ولم کن..
دریا پوزخند زنان و خشک: (می دونستم نمیای) اوکی به سلامت.
بعد با دستش محکم زد پشت کتفم و منو جلو فرستاد. یک لحظه تمام بدنم تحلیل رفت، با بدنی خالی از انرژی خودمو کشوندم به ساحل. پیش مادر رنگ پریده ام. دست هاشو بوسیدم و گفتم: چرا ترسیدی؟ چیزی نشد که، من داشتم شنا می کردم.
_داشتی غرق می‌شدی؟؟!!
_نه عزیز من غرق کجا بود، یه لحظه زیر پام خالی شد. وگرنه من داشتم شنا می کردم..
_بگو مرگ من راست میگی. بگو جون من چیزیت نشد..
_مادر سر هرچیز که قسم نمیخورن. جون خودم چیزی نشد، آروم باش توروخدا، بخدا خوبم...
مادرم آروم شد، اما من تا خود ویلا نا آروم بودم..
گوالتیری عجب موجودیه!
مگامار: بار اول آرامش و بار دوم اضطراب. سری بعد حتما خودت با دست های خودت خفم میکنی نه؟ بگو لطفا تعارف نکن..

اما یه چیزی فهمیدم
اونم این بود که، من هرچقدر هم عاشق و شیفته ی دریا باشم نمی تونم به خودم لقب پروانه رو بدم.
پروانه جز شمع هیچی نداره:) همه ی زار و زندگیش همون شمعه. من اما چیزهای خیلی مهم تری دارم، تعلقاتی که هیچ وقت نمیتونم ولشون کنم. خانواده:) فرشته های زمینی:)
نه نه من اصلا نمی تونم پروانه باشم. شاید مرغ سحر نسبت مناسب تری باشه برای من..

در آخر این شعر تقدیم به شما🍃
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد
این مدعیان در طلبش بی خبرانند
کان را که خبر شد، خبری باز نیامد