عطر «الکساندریا 2» شهری نامرئی است که همچون قلمروی از جنس چوب برای خدایان خلق شده؛ آمفیتئاتری باشکوه که شور و احساسات سرمستشده ما را به صحنه میآورد؛ آیینی رازآلود که گوهر درونی شما را فرامیخواند؛ گذرگاهی برای مناسکی سرورآمیز که سرشاری ناب و درونی این عطر را همچون آیینی جاودانه جشن میگیرد. «الکساندریا 2» همچون بخورهای پُردودی است که در تاریکی شعلهورند؛ همچون چشمهای پُر از شور و شوق؛ و همچون نامهای عاشقانه و بلند که انگار وسعتی به اندازه یک کتابخانه دارد. «الکساندریا 2» صمیمیت و جذابیت یک گل رز شکوفاشده را درون خود دارد؛ یا همچون نیمه گمشده یک سیب است، یا نیروی دلنشین سدر، یا وسوسه مرگبار یک گل برف. «الکساندریا 2» رودی از موجهای شورانگیز است که در میانه یک شهر میخروشد؛ آنجا که نت عود کامبوجی همچون ملکهای جادویی به درون روح شما گام میگذارد و صدای ناقوسهای پُرهیاهو میگویند که او به تالار سلطنتیاش بازگشته است، آن هم با دنباله و ردی گرانبهاتر از طلا.
در محصولات برند زرجف خیسی دور والف و محل اسپری در هنگام باز کردن ادکلن رایج است که در برخی موارد باعث خوردگی شیشه می شود و برند زرجف هنوز راهکار مناسبی برای رفع این مشکل اتخاذ نکرده است .
نوع عطر | ادو پرفیوم |
برند | زرجوف |
عطار | کریس موریس |
طبع | گرم |
سال عرضه | 2012 |
گروه بویایی | شرقی چوبی |
کشور مبدأ | ایتالیا |
مناسب برای | آقایان و بانوان |
اسانس اولیه | سیب ، اسطوخودوس ، دارچین ، اقاقیای پالیساندر |
اسانس میانی | رز ، سدر ، گل برف |
اسانس پایه | مشک ، کهربا، وانیل ، چوب صندل سفید ، عود |
بخش اول: نوع عطر
عطرها به سه گروه کلون، تویلت و پارفوم طبقه بندی میشن.
۱. کلون به عطری گفته میشه که یک بوی ملایم و یادآوری داره و قرار هست فقط به عنوان یادآور استفاده بشه. در حال حاظر کسی به دنبال کلون ها نیستش.
۲. تویلت پارچه ای هست که در گذشته معطر میکردن و به صورت و بدن میزدن تا از ابتدای روز بوی خوبی داشته باشن این عطرها بوی تندی دارن تا بوی عرق رو کاور کنن.
۳. پارفوم که همون معنای واقعی عطر هست، به چیزی میگفتن که افراد میزدن تا اون بو رو بدن. مثلا برای مهمونی از پارفوم ها استفاده میکردن تا بوی اون عطر به خصوص رو بدن.
لذا این اسم ها نه فقط به عنوان درصد روغن عطر بلکه به عنوان نوع استفاده میشن. برای همین هست که هرچقدر از کلون ها به پارفوم ها نزدیک میشیم عطرها عمیق تر و ملایم تر میشن.
بخش دوم: محدوده زمانی
۱. عطرهای کلاسیک: این عطرها از مواد طبیعی استفاده میکردن، چندان پیچیده نبودن و یک مقدار زننده هستن. خیلی از شما این نوع رو به عنوان کلاسیک، بابابزرگی، قدیمی، رترو و غیره عنوان میکنین. مثال هاش عطرهای آرامیس و آزارو هستن.
۲. عطرهای دهه ۷۰ میلادی: از این زمان عطرهایی اومدن که بوی خاصی رو تداعی میکردن، مثل بوی جنگل، بوی درخت. الان خیلی کاربردی نیسن ولی کارهای کارون مثال بارزی هستن.
۳. عطرهای دهه ۹۰ میلادی: توی این زمان یک هنری به عطرسازی اضافه شد و اون تغییر فاز بود. عطری در ابتدا یک بویی داشت و طی زمانی بوش کاملا عوض میشد. هرچند الان هم کاربرد داره ولی این تغییر نت دیگه مثل گذشته خیلی مشهود و سریع نیست. مثالش کرید ارولفا هست.
۴. عطرسازی مدرن: البته ۱۰ سال دیگه که نوع بعدی بیاد این میشه قدیمی. از حدود ۲۰۰۵ عطرها رنگ و بوی تازه ای گرفتن. عطرهایی به بازار اومدن که پیچیده بودن. بوها به خوبی با هم ترکیب شدن، تغییر فاز نه به عنوان یک کار بازاریابی بلکه به عنوان یک هنر ظریف شکل گرفت. عطری رو مثال بزنم که با بوش آشنا هستین: کرید اونتوس. بوها به زیبایی با هم ترکیب شدن و تشخیص یک بوی خاص نه غیرممکن بلکه خیلی سخت هست. تغییر فاز مشهود هست ولی نه به شکل خیلی عجیب. بو ملایم شده و دیگه مثل عطرهای کلاسیک به دنبال بوی مردانه نیست.
بخش سوم: دیزاینری و نیش
عطر دیزاینری عطری هست که برای یک شرکت بزرگ ساخته میشه. این عطرها برای به دست آوردن نظر مثبت جامعه هستن و طراحی میشن که میلیون ها و بلکه میلیاردها فروش داشته باشن. مثل ساویج از دیور. من کسی رو نمیشناسم که بگه از بوی YSL Y خوشش نمیاد ولی هیچ کسی تا به حال عاشقش نشده. این نکته خیلی مهم هست. این عطرها خطایی ندارن و اگر بزنین میدونین همه قراره خوششون بیاد. همچنین کمتر دیزاینری هست که برای مرد و زن با هم طراحی و تبلیغ شده باشه و این خودش یکی از اصول مهم برای به دست آوردن نظر همه گانی هست. نمیشه خیلی صحبت رو کش بدم ولی بدونین اصل دیزاینری به دست آوردن بیشتری فروش ممکن هست.
نیش ها عطرهایی هستن که توسط یک شرکت ساخته میشن و اون شرکت فقط در کار ساخت عطر هست. عطرهای نیش تولید محدودی دارن و خاص تر هستن. خواص بودن باعث بهتر بودن نمیشه چرا که اگر خاص باشی خیلی ها از بوی عطرت بدشون میاد ولی باعث میشه بتونی با عطر خاصی ارتباط ویژه ای برقرار کنی. بعضی از این عطر ها در تیراژ زیر ۱۰۰۰ عدد تولید میشن. جنسیت در این عطرها خیلی معنی نداره و افراد به دلخواه باید عطر رو انتخاب کنن. در این محدوده عطرها به ۴ گروه شروع کننده ها، آشنا به نیش، حرفه ای و فوق حرفه ای تقسیم میشن. افراد در ابتدا با عطرهایی شروع میکنن که بویی همه پسند داشته باشن مثل دیزاینری ها ولی با اندکی پیچش. مثل زرجوف ناکسوس، کرید اونتوس، PDM لیتون، بریکورت سابورسیف و مشابهات. این عطرها بهترین های نیش هستن و به شدت همه پسند. بعدش برای آشناها هست، افرادی که مدتی در محدوده نیش ها سیر کردن و از لحاظ بویایی پیشرفت کردن. عطرهایی مثل زرجوف فیرو و MDW، لیتون اکسکلوسیو، پاردون و ترونی از گولتیری و اکثر کارهای آمواژ در این رنج هستن. افراد شاید در اول این عطرها رو متوجه نشن ولی با گذشت زمان کم کم عادت میکنن. بعد وارد محدوده ی حرفه ای ها میشیم. افرادی هستن که دست کم ۵۰ تا نیش دارن و با این بوها مدتی هست آشنا شدن. عطری مثل الکساندریا، بلک افگانو، مگاماره، شیخ گلدن ادیشن و بلک آیریس در این رنج قرار میگیرن. افراد مدتی رو نیاز دارن تا با این بوها آشنا بشن و بعد در این رنج خرید کنن تا بتونن بوها رو از هم تشخیص بدن و بوی خودشون رو از قبل انتخاب کرده باشن. و در آخر خیلی حرفه ای ها هستن. این عطرها بسیار پیچیده هستن و بوهای خیلی خیلی عجیبی دارن. این دیگه خیلی از سطح من بالاتر هست برای همین صحبت چندانی در این رنج ندارم. عطر فروش ها و عطارها و کلکسیون دارها باید در این رنج نظر بدن. ولی در کل فروش این عطرها کم هست و به سختی میشه تهیه کرد. عطری مثل گلدن دالاه، فانتوماس.
شاید کسی فانتوماس رو بو کنه و درجا عاشقش بشه. ولی وقتی ماجرا پیشنهاد باشه باید طبقه بندی داشته باشه.
بخش چهارم: نوع بو از نظر بویایی، پخش و ماندگاری
بوها به چهار گروه شرقی، چوبی، فرش و فلورال تقسیم میشن و در صنعت عطرسازی مدرن یک عطر دست کم از دو نوع زیرگروه استفاده میکنه. مثلا هم فرش و هم فلورال. و بعضی عطرها حتی از هر چهار نوع.
پخش بو و سیاژ به بو خیلی وابسته هست. بوهای سیتروس پخش فراوانی دارن و بوهای شرقی خط طولانی. دقت کردین اسانسی که به گاز شهری میزنن چه پخش فراوانی داره؟ با کوچکترین نشتی به سرعت متوجهش میشین ولی به بوی جوجه کباب فکر کنین. وقتی پخته میشه بو خطی از مسیرهای هوا باید انتقال پیدا کنه چرا که فرار نیست و به راحتی پخش نمیشه. بعضی بوها هم هر دو رو دارن مثل بوی عنبر که هم سیاژ داره و هم پخش.
ماندگاری: هر بویی با بوی دیگه ماندگاریش فرق داره، بویی مثل سیتروس ماندگاری خیلی پایینی داره ولی بویی مثل عود ماندگاری خیلی بالا. جدا از هنر عطرسازی که یک بویی رو ماندگارتر کنه و یک بویی رو کمتر ماندگار ما به عنوان خریدار باید بدونیم نمیشه از بوی سیتروس انتظار داشت مثل بوی شرقی ماندگاری داشته باشه.
بخش پنجم: مواد استفاده شده از نظر طبیعی و مصنوعی
اینکه یک عطر فقط از مواد طبیعی استفاده کنه خوبی اون عطر به حساب نمیاد. مواد طبیعی با هم واکنش نشون میدن، فاصله هایی دارن که نمیشه پرشون کرد و همیشه بهتری بو و ماندگاری رو ندارن. استفاده از بعضی مواد طبیعی هم نادرست هست مخصوصا حیوانی هایی که نیاز به کشتن یا زجر دادن اون حیوان هست.
عطرها باید مقداری از مواد طبیعی استفاده کنن و مقداری هم از مواد سنتتیک. مواد سنتتیک پرکننده فواصل بین مواد طبیعی هستن و بعضی مواد طبیعی ماندگاری مورد نظر رو هم ندارن و با مواد مصنوعی میشه ماندگاری رو افزایش داد مثل کریستاله کردن بوی عنبر و غیره.
در طرف مقابل هم استفاده زیاد از مواد مصنوعی عطر رو بی کیفیت میکنه. یکی از دلیل هایی که افراد از دیزاینری به نیش کوچ میکنن همین استفاده زیاد از مواد مصنوعی هست. در دیزاینری ها عطرهای شنل کمتری استفاده از مواد سنتتیک رو دارن و البته تامفورد (البته من تامفورد رو به عنوان نیش میبینم)
بخش پنجم: سیگنچر سنت
سیگنچر برای فردی هست که از عطر استفاده میکنه نه فردی که تفننی عطر میزنه. همچنین باید عطر سیگنچر ماندگار باشه که تا از خونه بیرون میاین بو از بین نره و پخش خوبی داشته باشه تا دیگران بو رو احساس کنن، بویی که دیگران احساس نکنن که فرقی با نزدنش نداره و سیاژ داشته باشه تا دیگران به خاطر بسپارن چرا که سیاژ با به خاطر سپردن رابطه مستقیم داره.
سیگنچر هم مثل هر چیزی طبقه بندی داره
طبقه ۱: عطر به خصوص، مثلا شما عطری مثل کریستین دیور هوم اینتس رو برای مدتی طولانی مصرف میکنن و همه شما رو با اون بو میشناسن.
طبقه ۲: محدوده بویایی، شما محدوده ای مثل شرقی رو انتخاب میکنین و عطرهایی رو از این محدوده خریداری میکنین. شاید یکسان نباشن ولی تن های مشابهی دارن. افراد متوجه میشن که این بوی شما هست ولی در عین حال متفاوته. در این حالت شما دست بازی برای خرید عطرهای متفاوت دارین و درعین حال علاقه خودتون رو پیدا کردین.
طبقه سوم: بوی خاص، شما محدوده رو پیدا کردین و حالا به دنبال بوی خاص هستین. مثلا فلورال دوست دارین و بوی رز. به دنبال عطرهایی هستین که هم فلورال باشن و هم بوی رز رو در خودشون جا داده باشن. شما در این محدوده دقیقا میدونین دنبال چی هستین. مثلا من بوی شرقی رو به عنوان محدوده انتخاب کردم و بوی عود رو به عنوان بوی مخصوص خودم. چرا که عود هم ماندگار هست و هم سیاژ فوق العاده ای داره. و برای ترکیبش از ترکیب چوبی و چوبی دودی و سافت فلورال استفاده میکنم.
بخش ششم: انتخاب عطر
این همه صحبت برای این بخش هست. اول بگم این صحبت ها همه چرت هست و اگر شما عطری رو بو کردین و عاشقش شدین بخرین و این همه فکر نکنین که این عطر تمام معیارهای شما رو پر میکنه یا نه.
اینکه فرد چه عطری رو انتخاب میکنه یک نظر شخصی هست ولی تقریبا ۱۰۰٪ افراد جامعه دیزاینری انتخاب میکنن و حتی افرادی که در محدوده نیش ها سپری میکنن برای بیرون رفتن معمولا دیزاینری استفاده میکنن یا نهایتا نیش های همه پسند مثل ناکسوس و اونتوس.
لذا اول دیزاینری های خوبی انتخاب کنین. دلیل نداره بی دلیل هزینه هنگفتی رو متقبل بشین برای نیش ها ولی بدونین اگر دیزاینری خوبی انتخاب کنین بوی خوبی میدین و بیشتر مواقع از اون محدوده استفاده میکنین. همچنین انتخاب دیزاینری راحت هست و شما یک بدون اینکه فکر کنین چی خوبه یکیش رو میزنین و روز رو شروع میکنین در حالی که نیش ها اینجوری نیستن. فکر میخواد که این برای اینجا و این موقعیت خوبه یا نه.
به ماندگاری دقت کنین شما باید بدونین چقدر میخواین این عطر ماندگاری داشته باشه. اگر قرار هست ۸ ساعت کار کنین عطری باید بخرین که ۸ ساعت روی شما بمونه ولی اگر فواصل زمانی کوتاهی مثل یک مهمونی میخواین ۳ ساعته قرار هست برین حتی اگر عطر یک ساعت هم بو بده کار خودش رو میکنه چرا که مهمترین قسمت مهمونی ورود هست. ولی اگر عطری انتخاب کنین که خیلی ماندگار باشه باید بدونین که مجبور به تمدیدش میشین چرا که بوش نمیره.
پخش بو و سیاژ بسیار مهم هست. نمیشه برای یک محیط بسته پخش بوی بیست مود انتخاب کرد و برای یک محیط بزرگ یک عطر بادی سنت. توی پیاده روی هم سیاژ باید زیاد باشه تا خطر شما پشت سرتون بمونه. باید در پخش بو عاقلانه قدم برداشت مخصوصا برای محیط های بسته و پخش بوهای خیلی زیاد وگرنه دیگران رو آزار میدین.
سیگنچر سنت اگر مهم هست برای شما باید بسته به شرایط و علایق استفاده بشه. از سیگنچر قوی نمیشه برای هر جایی استفاده کرد. بعضی سیگنچرها مثل عود بوی مطبوعی ندارن ولی در عوض سیگنچری مثل بوی عسل و چوب و تنباکو انتخاب های همه پسندی هستن. ولی در محدوده سیر کنین و خیلی خودتون رو درگیر یک نت نکنین.
فصل برای عطر مهم هست. عطرهایی هستن که چهار فصل میشه استفاده بشن. مثل اکثر کارهای دیزاینری ولی توی نیش ها ناکسوس، بی لاود، بیچ ها، عودن، مفیستو، کریدها (که البته به نظر من کرید شباهتی به نیش نداره) و مثال های مشابه رو میشه به عنوان چهار فصل زد. انتخاب این عطرهای راحت تر هست و میشه همیشه ازشون زد. ولی میشه برای بهار و تابستون از فیرو، گرین آیریش، ارولفا و تامفورد وتیور مثال بزنم برای نیش ها و اکوادجیو، لی هوم لیبره و همچنین خیلی از کارهای EDT برای دیزانری ها مثال بزنم.
و برای فصل ها پاییز و زمستان. اینجا جایی هست که نیش ها خودشون رو نشون میدن چرا که مواد اولیه در این قسمت گرون هست و ماندگاری و پخش بو به علت سرمای هوا کم میشه. تمام نیش هایی که من عاشقشون هستم به جز چندتاشون در این محدوده قرار میگیرن. ترونی، بلک افگانو، ممویر، الکساندریا، لیتون اکسکلوسیو، پاردون، بلک ایریس، رفلکشن، دیگنیفاید، شیخ گلدن ادیشن و… در این رنج هستن همچنین هوم اینتنس، ساویج الکسیر مثال های خوبی برای دیزاینری هستن.
جنسیت در عطر مهم هست. عطرهایی که مردانه هستن کمتر مورد پسند خانم ها قرار میگیرن و هرچقدر ما به سمت زنانه نزدیک میشیم خانم ها بیشتر از اون بوها خوششون میاد. این برای آقایون هم یکسان هست و آقایون از عطرهای زنانه ای که خیلی گلی و زنانه هستن چندان خوششون نمیاد. لذا مد نظر داشته باشین شاید یک عطر به نظر شما خیلی مردانه و خیلی زنانه باشه ولی این به این معنی نیست که اقا یا خانمی که بوش رو از شما احساس میکنه قراره خوشش بیاد.
باز صحبت خیلی زیاد هست ولی دیگه خیلی طولانی میشه. برای همین به این مقدار بسنده کردم.
ولی من وقتی میخوام برم دنبال عطر به دنبال بوی عود و شرقی با ترکیب چوبی فلورال هستم. به ماندگاری خیلی اهمیت میدم و پخش بو حداقل متوسط برام قابل قبول هست. به جنسیت اصلا اهمیتی نمیدم و عطر زنانه هم دارم (لوا، بلک اورکید). بیشتر کارهای مورد علاقه ام هم بدون جنسیت هستن.