Jul et Mad Paris - Garuda

از نظر حجمی میشه رو مدت استفادش حساب کرد؟

ببینید جوابی برای سوالتون ندارم.
این عطر آنقدر خوشبو هست که کلکسیونر ها باید داشته باشندش ولی برای مصرف میتونید فقط در جاهای خاص مثلا قرار ها بپوشیدش.
وگرنه پنجاه میلش برای یه پاییز و زمستون فقط کافیه.

با عرض سلام و احترام
چرا اتفاقا اساتید تو صفحات دیگه این عطر رو معرفی کردن. قبلا هم جناب ایکاروس و جناب حسن کبیری راجع بهش گفته بودن. اینطور که من تا حالا این وب سایت رو زیر و رو کردم راجع به خیلی از عطرا ذیل عطرهای دیگه توضیحاتی داده شده به فراخور اون بحث. ازین عطر هم به همراه هدونیست خیلی تعریف شده بوده جاهای دیگه.

پس جاهای دیگه از این عطر تعریف شده.
ولی باید تو خود صفحه این عطر ریویو میشد.
خوشحال شدم که این عطر ناشناخته نیست
ممنون از اطلاع رسانی

یه زمانی بعضی عطرها در سایت نبود واسه همین جاهای دیگه ممکنه ازشون صحبت شده باشه
ولی علاقمندان جدی عطر اگر نظرات ایکاروس را مطالغه کنند احتمال زیاد با سوپرایزهای خوبی مواجه خواهند شد .

حامد خان متاسفانه من هم نتونستم تست کنم ولی تا جایی که میدونم بسیار شبیه عود فور لاو از دیفرنت کمپانی هست که اونم بسیار کار قوی و خوش ساختی هست.

البته برای علاقه مندان به روایح عودی_ بوزی

حامد جان سول دزیق از این برند رو حتما تست کن .

با سلام جناب آرشیتکت عزیز، بنتلی به نظر من یک گنج ناشناخته تو دنیای عطره(مثل سازندش خانم لارسن) که مهجور مونده و میشه گفت ارزانترین نیش دنیای روایح هست ودرعین حال خوشبو و خوشپوش و شیک و مردانه و موقر. من خیلی از عطرهای نیش معروف را تو اون پیدا کردم که تو فرصت مناسب در حد وسعم خواهم نوشت ولی امثال جنابعالی و عليرضای گرامی و سایر دوستان عطر باز میتونید این عطر رو بیشتر بشکافید و با سایر عطرهای هم رده و حتی گران‌تر از خودش بصورت تخصصی مقایسه کنید. با سپاس

بله جناب عطر دوست واقعا بنتلی تو سبک خودش چیزی کم از عطرایی با ده برابر قیمت نداره. من کارای نیش زیادی شبیه بنتلی دیدم از گارودا و مندیتوروسا گرفته تا پانوژ و ...که بعضا ده برابر بنتلی قیمت دارن و جالب این که بعد از بنتلی لانچ شدن اما واقعا مزیتی نسبت بهش ندارن.
البته ارزونترین نیش های دنیا به نظرم بعضی کارای اوون مثل پرمیر لوکس عود و عود گرندور و..هستن که با قیمت ۱۰ یورویی واقعا رقیب ندارن.

با تشکر از جنابعالی بله برند اون را قبلا هم معرفی کرده بودین و من به واسطه شما با اون آشنا شدم ولی همون موقع هم سرچ کردم همون ده یورو، محصولاتش در داخل که معدودی موجود دارند از رنج حداقل 650 تا 1250 تومن قیمت خوردند و خیلی هم ارزون درنمیان.

مهربد عزیزم سلام
لازم دیدم در خصوص جمله ی صحیحی که فرموده ای که " سلیقه ی ما در گذر زمان در حال تغییر هست و این باعث تعجب هست " نکته ای را عرض کنم :
در ابتدا عرض کنم که درست تر ِ این جمله ، این است :
سلیقه ی ما در گذر زمان در حال تکامل است !
و البته که این محلی بر تعجب نیست که همه چیز آدمی در حال تکامل است و نه فقط آدمی که گیتی و کائنات ایضا !
دیگر اینکه سلیقه ی ما را نکته ای دیگر بر کامل شدن سرعت بخشد ! و آن اینست :
کوشش !
یعنی چه ؟
یعنی ما مدام حس بویایی ی خود را با تست و تحقیق و مطالعه ، تمرین و ارتقاء بخشیم !
و هر چه در تست جلوتر رویم بینی ی ما سختگیرتر شود و به راحتی با هر عطری موافقت نکند !
داستان تست و معرفی ی عطور ارزان بماند که داستانی ست دیگر !
از سویی سن که بالاتر رود سلیقه هم سختگیرتر میشود و این میشود دلیل مضاعف !
از سوی دیگر در گذر زمان و افزایش سن ، تعدد عطور تست شده بالا میرود و شناخت از عطرها در همه ی موارد گسترده تر میشود ، این نیز دلیلی دیگر !
از همین است که به دوستان جوان ام توصیه کرده ام بارها که اگر عطری مورد تحسین کارشناسان این رشته خصوص آنها که از میانسالی عبور کرده اند و عمری را در کنار عطور گذرانده اند ، قرار گرفت حتی اگر مورد پسند و سلیقه ی اکنون شما نیست نسخه ای تهیه کنید و بدون اینکه بر آن دست زنید ( که خراب نشود در گذر زمان ) در محلی مناسب نگهداری کنید برای روزهای عبور از جوانی !
شاید نایاب شود آن روز .
یا حداقل دستریز بردارید تا سپس تست کنید و به یاد آورید که روزگاری ازین عطر متنفر بوده اید !! حُسن این کار در چیست ؟
منهای داستان عطرها ، بر منش ، روش و دیدگاه شما بطور کل تاثیر نهد ، اگر که از اهالی هوش و آبادی اندیشه باشید !
حتی ذره ای شک نداشته باشید که آنچه که اکنون سلیقه ی شماست تغییر خواهد کرد رو به کمال !
اکنون از رز گریزانید ؟؟ ( منظورم کلی ست )
صبور باشید !
روزگاری که در عطر و عشق به کمال رسیدید آن روز دیوانه ی رز اید !
میروید و در همان محل که میدانید مینشینید تنها به قصد بوییدن باکیفیت ترین و خالص ترین رز جهان !!
کاری که من کردم :)
همه چپ چپ مرا نگاه میکردند ؟؟
مهم نیست ! حظی که من آنجا بردم هیچکس دیگر نبرد !
بر هییییچ عطری بدگویی نکنید دوستان عزیز و جوان من !
در اینکه روزگاری پشیمان و عذرخواه میشوید کوچکترین شکی نکنید چه بسا آن روزگار همین فصل پیش رو یا حتی همین هفته ی دیگر باشد !
بارها و بارها این جمله را گفته ام :
عطر بد وجود ندارد !
حتی همانکه درونش ادرار میکنند نیز لایق به اشخاصی هست و خریدار دارد !! :)
لیک هر کس در محوری به کمال رسد ، یکی ازین سو یکی از آن سو !
اما همان عطرها هم عشاق خود دارند که حاضر نیستند با عطری دیگر که بر دیگری بهترین است معاوضه کنند !
بهتر است اینطور گفته شود :
فلان عطر ، عطر امروز من نیست ، تا فردا چه شود !
نکته ای دیگر بر جوانان که بسیار مهم است :
عطر سلیقه ی اکنون خود را به تعداد زیاد آرشیو نکنید !
مگر اینکه از میانسال عبور کرده باشید و حداقل نیم سن خود را همره عطرها رفته باشید !
زیرا سرعت تغییر سلیقه ی جوانان جویا و پویا از میزان مصرف آرشیو عطرهایشان سبقت دارد !
به زبان ساده تر : سلیقه تغییر میکند و هنوز چند شیشه در آرشیو باقیست !
البته با اوضاع مملکت ما کسی در این فقره ضرر نمیکند :)
چه گویم که ناگفتن ام بهتر است !
خلاصه هم و غم خود را صرف آرشیو نکنید بلکه تنها تست و مصرف و سپس زمان آن نیز خواهد رسید بلطف خدا .
بهترین روش این است بر جوانان :
تست کنید ، بهترین ِتایید شده ی سلیقه ی خود را بخرید ، استفاده کنید ، ده میل انتها را نگه دارید ( یا در شیشه خود یا دکانت ) ، تحقیق ، مطالعه ، تست دیگران !
نیم نگاهی نیز بر سلیقه ی دیگران داشته باشید !
یک چیز را هم فراموش نکنید :
شاید عطرها رو به تضعیف باشند لیک روایح هماره رو به تقویت اند !
اگر بر این جمله اندیشه کنید درمی یابید که خیلی اهمیت دارد !
ارادت ها خدمت همه ی دوستان ام خصوص جوانان
مهربد عزیزم درود بر تو :)

استاد، عجیب لذت بردم. باید از بر کنمش

با درود خدمت مهربد عزیز من ریویو های شما رو دوبار میخونم یک بار قبل از تست عطر و یکبار بعد از تست! و ریویو های شما جزو چندین نفراتی که در این سایت مثمر ثمر و مفید هستند قرار داره و ماهم که تو کلاس درس بزرگان در حال یادگیری هستیم از لحاظ فلسفی این جمله شما که فرمودید سلیقه ها در گذر زمان تغییر میکنه درسته و حتی من معتقدم انسانها متولد زمان هستند؛ یعنی در هر برحه ای از زمان با افکار و اندیشه و وسواس های جدیدی به دنیا نگاه میکنیم ولی چون این تولد به آهستگی صورت میگیره خیلی در جریان امور تغییرات خودمون نیستیم ولی یک موضوع دیگری هم از لحاظ فیزیولوژی بدن و دگردیسی ما انسانها وجود داره که از قضا اونم از گذر زمان تاثیر میگیره انسانها در بدو تولد دارای میلیاردها سلول عصبی گیرنده چشایی و بویایی و لامسه و حواس هستند که نسبت به علایق افراد تقویت و پرورش می یابند ولی نکته اصلی اینجاست که در گذر کوچه های زندگی کم کم ما این تراکم سلولی گیرنده ها رو از دست میدیدم بقول یکی از دوستان که میگفت من در کودکی از پنیر تبریز نفرت داشتم و واقعا از بو و طعمش بدم میومد ولی الان صبحانه ام رو بدون پنیر تبریز نمیخورم! تغییرات فیزیکی ماها غیر قابل اجتنابه و ما مجبوریم به داشته هامون بسنده کنیم!🙏