AMOUAGE - Epic for Men

آمواج اپیک مردانه (آمواژ ایپیک)

مردانه
کد کالا : ATR-31590
نوع عطر : ادو پرفیوم
check icon ضمانت اصالت کالا
مشخصات رایحه
گروه بویایی : شرقی چوبی
طبع : گرم
مشخصات تولید
نام برند : آمواج
کشور مبدأ : عمان
سال عرضه : 2008
کد کالا : ATR-31590
check icon ضمانت اصالت کالا
تعداد بن این کالا : 280
بن های فعلی شما : 0
می‌توانید مصرف کنید : 0
قیمت پس از مصرف بن ها
14,000,000 تومان
رای کاربران
  • عاشقشم
    85
  • نمی پسندم
    32
  • - 25 سال
    4
  • + 25 سال
    54
  • + 45 سال
    17
  • روزانه
    13
  • رسمی
    52
تعداد رای های ثبت شده : 385
ترکیبات اعلام شده
توضیحات

محصول برند گران قیمت آمواج که با نام اپیک عرضه شده است. این محصول همچون نسخه زنانه اپیک در رنگ سبز تولید شده اما رنگ جعبه متفاوت است.

آمواج از عطرهای دوقلوی لوکس و جدیدی رونمایی کرده است که تحت هدایت کریستوفر چانگ (مدیر بخش خلاقیت‌های هنری آمواج) خلق شده‌اند. این عطرهای دوقلو (دارای ادیشن‌های زنانه و مردانه) از اُپرای توراندخت پوچینی الهام گرفته‌اند و سعی داشته‌اند افسانه جاده باستانی ابریشم (از چین تا عربستان) را به تصویر بکشند. اپیک زنانه نشان‌دهنده قدرت و جاه‌طلبی است، ‌درحالی که اپیک مردانه همچون قطب‌نمای جاده ابریشم نمایان می‌شود.

سرشاری و غنای این عطرها یادآور کالاهای تجاری‌ای هستند که در آسیا مبادله می‌شدند (طلا، مروارید، چای، ابریشم، یشم، ادویه‌ها، بخور و...)، درحالی که امضای خیره‌کننده و ویژه خانه آمواج را هم با خود دارند.

اپیک مردانه از سرشتی شرقی و چوبی برخوردار است و در نت‌های آغازین از روایح فلفل صورتی، هل، ‌زعفران و جوز شکل می‌گیرد. نت‌های میانی هم با عصاره‌های شمعدانی و صمغ درختچه مُر به تپش درمی‌آیند، درحالی که نت‌های پایانی از جلوه‌های گران‌بهای عود،‌ نعناع هندی، چرم و روایح دودی سرشته شده‌اند.

اپیک از رایحه‌ای گرم و تلخ برخوردار است. عطرافشان این محصول سال 2009 را به شما عزیزان تقدیم می‌نماید.

 

نوع عطر ادو پرفیوم
برند آمواج
عطار راندا هممی
طبع گرم
سال عرضه 2008
گروه بویایی شرقی چوبی
کشور مبدأ عمان
مناسب برای آقایان
اسانس اولیه هل ، زیره، جوز ، فلفل صورتی ، زعفران ، صمغ کندر ، گل جوز
اسانس میانی شمعدانی ، صمغ درختچه مر
اسانس پایه مشک ، نعناع هندی ، سدر ، چوب صندل سفید ، چرم ، روایح دودی، عود، بوته وحشی جاوی ، فیبر بیدستران
نمره کاربران
Epic for Men-آمواج اپیک مردانه (آمواژ ایپیک)
رایحه
8.3
100 رای
ماندگاری
8.3
112 رای
پخش بو
8
111 رای
طراحی شیشه
8.8
100 رای
این عطر برای من یاد آور ...
محصولات دیگری از برند آمواج
اخبار برند آمواج
عطرگرام
نظرات کاربران (121 نظر)
راهنمایی مطالعه نظرات :
* نظرات اصلی که بدون خط آبی هستند نظرات مرتبط با محصول می باشند. نظرات پاسخ که با خط آبی هستند ممکن است از بحث در مورد این ادکلن فراتر رفته باشند.
** برای مطالعه نظراتی که صرفا مرتبط با این محصول هستند نظرات اصلی را مطالعه نمایید.
هم‌چون مبتلایان به سرگیجه. محزون و مستاصل بسان عضلات پسربچه‌ای که می‌فهمد مادرش به‌هنگام تولدِ او مرده است...! زایشی که از ابتدا با کشتار همراه شد. آهای آدم دیگر چه دیده‌ای؟ ندیدم اما شنیدم که ما بین لبخندهای او از پشت جمجمه‌ای سرخ صدای مارکی دو ساد می‌آمد و نجوا می‌کرد هی تازه‌ترین هم‌سانِ من، آری جهان به اشرار هم نیاز دارد :) عطر آخرین آرزوهاست. آن‌جا که پس از یک عمر نافرمانیِ خردمندانه برروی صندلی مرگ لم می‌دهد و سرخوش از بازی‌های پشت‌سر گذاشته در خود ته‌نشین می‌شود وُ آرام می‌گیرد. خرسند که هیچ چراغ‌قرمزی او را متوقف نکرد. هیچ سقفِ تیره‌ای یارای سرقتِ آبیِ آسمان را از نگاه‌ش نداشت. هیچ صخره و یا هیچ سدی نتوانست خروشِ رودخانه‌ی درون‌ش را حبس کند... چشمان غم‌دیده‌اش را می‌بندند و کسی با تمسخر زمزمه می‌کند : آخرین خواسته‌ی تو چیست؟ بازیِ مضحکِ جلاد با قربانی... جلاد. ای برادرِ قابیل‌خوی من، می‌خواهم هابیلِ تو باشم. افسوس که پس‌از این حادثه‌ مادرمان دردمند خواهد شد. این‌طور آمده که قابیل‏ گفت بی‌گمان تورا خواهم کشت. هابیل : این‌ که تو با گناهِ من و گناهِ خویش بازگردى و از دوزخیان باشى و این سزاى کسانی‌ست که ستم‌کارند... آخرین خواسته‌ی من... تاهمیشه نبودن و دوزخی شدن تو. خنده‌ی جلاد... و جریانِ سوزانی که استخوان‌های ناگرفته‌اش را درهم می‌شکند. چهره به چهره‌ی موسیقی ایستادن و جاکومو پوچینی را هزاربارِ دیگر شناختن. در سرزمینِ ناشناخته‌ی هفت‌پیکر چادر زدن و از بهشتِ ادبیات جهنمِ آدمی‌زادِ برادرکش را تماشا کردن! طعمی تلخ و اتمسفری یشمی؛ قطره چکان کردن اسپایس بر تنِ آگار، بیرون کشیدن چرم با توهم حیوانی غیرچرکین از جانِ اثر و درنهایت تمام این حماسه‌ را زیر صمغ و بخور پنهان کردن... پنهان شو، پنهان شو... کرکس‌ها طمع شکار دارند... این عطر به ما چگونگی‌های یک پایان‌بندی شرافت‌مندانه را می‌آموزد و از تو می‌پرسد : مرگ به‌وقت شفایِ رهایی یا زیستن به‌هنگامِ خولیایِ اسارت؟ برای انتخاب زاده شده این شیرخواره‌ی بی‌مادر. شبیه به آن‌چه ژان تولی نوشت که اگر خوب زندگی نکرده‌اید حداقل خوب بمیرید. این حق شماست! بله. قضيه‌ ازاین قرار بود... اپیک عطر خوب مردن است!
07 بهمن 1401 پاسخ تشکر
42 تشکر شده توسط : Mahan Mehran
بعد از مرگ آیدا، زندگی ما مثل بهمن بزرگی از برف در سراشیبی دره‌ی مرگ فرو می‌غلتید، و هیچ‌کس نمی‌توانست یا نمی‌خواست جلوش را بگیرد..
مرگ که می آید آدم وقار اصلی خودش را پیدا می کند:)
سلاام ، از هابیل و قابیل نوشتید. همین چند روز پیش داشتم کتاب سمفونی مردگان رو میخوندم که اول صفحه اش هم همین متن اومده بود:)
خلاصه که دو پاف از این عطر و کتاب سمفونی مردگان..
07 بهمن 1401 پاسخ تشکر
27 تشکر شده توسط : Mahmoudreza ganjali Rezvani
?you konw the charge-

I am innocent, I didn't kill that pimp, you couldn't get anything om me, and you framed me

That is quite true. But your real crime has nothing to do with a pimp’s death

?well than what is it

Yours is the most terrible crime a human being can commit. I accuse you of a wasted life

Guilty

The penalty for that is death

Guilty, Guilty, Guilty
مسیح جان نوشته ات این صحنه از فیلم پاپیون و مکالمات پاپیون و قاضی رو به یادم آورد
قطعا این عطر، عطر من نیست آخه من گناهکارم :(
پ ن: نازنین جان به تمام صفحات اون کتاب گرد مرده پاشیدن، مراقب باش وقتی می خونیش حالت میزون باشه وگرنه این کتاب بدجوری نامیزونت می کنه :)
08 بهمن 1401 پاسخ تشکر
24 تشکر شده توسط : Rezvani ژیوان
عطری گرم و تلخ بیانگر رابطه ای عمیق و رمزآلود بین جلاد و قربانی مثل رابطه دیوید و گلایث در اثر مشهور کاراواجو David with the head of Goliath.
08 بهمن 1401 پاسخ تشکر
21 تشکر شده توسط : آماتور 2 رضاحسین نوری
و جک لندن پیش‌از انسانِ مطرود ایستاد در آن غروبِ مشکوکِ کهربایی. پاییز شاید بود که پاشنه‌ی آهنین ور کشید. در پیشگاه آهن وُ فقر اعتراف کرد، سپس فریاد که این حجمِ سوسیالیستیِ محزون را باید از پشتِ استخوان‌ها بیرون کشید و برروی کاغذ ریخت... این‌چنین پیش آمد و مبتلا به طاعونِ ارغوانی شد و تمامِ سودایِ سرِ بی‌سروسامان خود را در جانِ مارتین ایدن تزریق کرد و آری سَروهای عظیم را تكان می‌دهد و غول‌های دریا به ترس می‌اندازد ما که فقط الفِ بازیگوش هستیم در هم‌نشینی با دال و میم! بقول فرانسیس ژوغدان francis jourdain که برای همان پاشنه آهنی نوشت : کتابی عجیب که به‌دست مردی عجیب نوشته شده است. || خبر درگذشت عباس معروفی... ایمیلِ نیمه‌های شب از سمت یک دوست که شتاب کن عباس فوت کرد و من نوشتم فکرش را هم نمی‌کردم این‌یکی حوصله‌ی مردن داشته باشد و چه اعصاب و روانی دارند بعضی آدم‌ها! اوووو حالا باید هزار هزار هزار سال سمفونی مردگان بشنود و مرده باشد. اپیکور معتقد بود 'مرگ' این بزرگترینِ دهشت‌ها مسئله‌ی ما نیست. اما هایدگر می‌گفت... جان؟ بگذریم؟ بله :) مهدیان سلام. یادم آمد روز باران! آذر بود یا آبان؟ قصاب‌؛ مصقل دست راست، چاقو دست چپ. صدای برخورد این‌دو در سر قربانی می‌ماند تا همیشه و قصه‌ی سلاخِ چپ دست عجیب ترسناک می‌نماید! اما یکی بود دوست نداشت پوست از سرِ ما جدا کند. با چهارصد پونصد روز تاخیر. ممنون جانم :)

هانی، نازنین و پرنیان سلام. لبخند می‌زد، لبخند می‌زد قبل از هبوط‌! :)
عطر من نیست آخه من گناهکارم. اممم یام یام :) گناه تو چیست ای آدمی‌زاد؟ سرورم. دوبار مهربان بودم، نهصدبار به دیگران محبت کردم و سیزده‌بار خندیدم! شاد باش گل‌دختر تمام این‌ها افسانه‌ای بیش نیست! این‌طور فکر نمی‌کنی نازنین؟ || کاراواجو رو همان‌گونه دوست دارم که گوستاو مورو و اپیک شاید هم نگاهِ ترس، تردید و ایمانِ اوردوز شده‌ی اسحاق باشد. بازهم کاراواجو؛ این‌بار Sacrifice of isaac :)
08 بهمن 1401 پاسخ تشکر
33 تشکر شده توسط : فرهاد یاس
سلام دوباره به آقای مسیح عزیز
من یه بخشی با اپیکور موافقم و از طرفی یه جا با هایدگر.
مثلا اونجا که به گفته ی خود هایدگر مرگ به وجود ما معنا می بخشه رو قبول دارم و یا اینکه گفته بود: امکان ناممکن بودن هرگونه وجود. وجودی ترین تعلق. پیوند شکن و تفوق ناپذیر. درستن از نظرم اما این که اپیکور می گفت ترس از مرگ میتونه اختلالات توی تعادل روانی اینجا کنه هم قبول دارم. آدم نباید به خاطر ترس از مرگ از خودش لذت هارو دریغ کنه البته نه اون لذت های گذرا بلکه لذت هایی که در روان و زندگیش تاثیر مثبت میزارن و شادی بخش ان.
ولی با گفته ای که میشه ازش نتیجه گیری کرد مرگ یعنی عدم آگاهی و به ما هم ربطی نداره مخالفم:) ولی بله مرگ بزرگترین مسئله ی ما نیست، درسته. نباید باشه واقعا..
گفتید بگذریم ها من دارم باز زیاد حرف میزنم.


[EDITED] 1401/11/08 23:59
08 بهمن 1401 پاسخ تشکر
18 تشکر شده توسط : Rezvani Mahmoudreza ganjali
راستی نمیدونم اون شاد باش قسمت آخر رو به من گفتید یا خانم هانی. ولی من شادِ شادم. درسته که زمستونه ولی من با حداقل ها خودمو شاد نگه میدارم. درگیر هابیل و قابیل و مرگ و سمفونی مردگان و‌... هم نمیشم. هرچند تازه شروع کردم به خوندنش.
میدونید تهش میگم ولمون کن بابا😆


[EDITED] 1401/11/09 11:17
08 بهمن 1401 پاسخ تشکر
13 تشکر شده توسط : Rezvani Mahmoudreza ganjali
سلام مسیح
چقدر خوب جک لندن و‌ کنابش رو توصیف کردی .
10 بهمن 1401 پاسخ تشکر
7 تشکر شده توسط :  Someone Out There Saba  ژیوان
عجب تشبیه‌ی …
نظر شما شد دلیلی خرید من!
21 بهمن 1401 پاسخ تشکر
3 تشکر شده توسط : پرنیان رضا یگانه
سلام محمد عزیز. ممنونم از لطفت و امیدوارم از رابطه عمیق و مرموزت با عطر لذت ببری
21 بهمن 1401 پاسخ تشکر
6 تشکر شده توسط : حکایت دوست nazanin
ممنونم قربان‌شما
22 بهمن 1401 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : بابک پرنیان

10
رایحه
9
ماندگاری
8
پخش بو
10
طراحی شیشه

عرض ادب و احترام
اپیک،از جذابترین کارهای امواژ
شروع کار بسیار تند و تیزه و مانند خیلی از کارهای امواژ بوی فلفل داخلش خیلی محسوسه ولی اپیک از اون عطراییه که باید یکم بهش زمان بدید تا خودشو بهتون نشون بده و دلتون رو ببره.خیلی سریع این فضای تند محو میشه و ترکیبی پدیدار میشه که از نظر من همیشه ترکیب برندست و این ترکیب چیزی نیست جز چوب صندل و هل.در این مرحله رایحه بسیار زیبایی ساخته میشه که یاداور مردانی جدی ولی قابل اتکا و مهربان هستش.(رایحه ای که شاید مانندشو در پنهالیگونز مستر سم و له ارک ارژنتینوم هالو دی لون دیده باشید)
در درای داون رایحه به کل تغییر میکنه و بوی چرم انیمالیک بیشترین چیزیه که حس میشه و تا انتها باقی میمونه.اپیک قطعا یکی از بی نظیرترین کارهای امواژه و به دوستان عزیزی که از طرفداران امواژ هستند و تا به حال موفق به تست اپیک نشدند شدیدا این کارو پیشنهاد میکنم.
با ارزوی بهترینها برای دوستان عزیزم
25 دی 1402 پاسخ تشکر
41 تشکر شده توسط : علی احمد ALEXANDRIA
مهربد جان سلام و روزت بخیر
اگر سر دو راهی اپیک و اینترلود باشی انتخابت کدومه؟
همچنین مورد پسندترین اثر آمواژ که هوش از کلت میبره کدوم کارش هست؟
ببخشید وقتت رو میگیرم یه توضیح کوتاه کفایت میکنه🙏

[EDITED] 1403/05/27 00:28
26 مرداد 1403 پاسخ تشکر
18 تشکر شده توسط : علی موسوی ALEXANDRIA

9
رایحه
10
ماندگاری
10
پخش بو
8
طراحی شیشه
اپیک میتونه یکی از عطرهای رت‌باتلر در بربادرفته یا ریک(همفری بوگارت) تو کازابلانکا باشه! میگم یکی چون عطرهای دیگری هم هستند که بتونن شخصیت اونها رو تداعی کنند، اپیک از هم نشینی قدرت، شکوه و آرامش به دنیا اومده! آرامشی که ناشی از قدرته، مردی با اعتماد به نفس، پخته و با تُمانینه، مردی که بعد از سالها تلاش حالا مدتهاست که کشتی زندگیش رو به ساحل ثبات رسونده، شاید در مسیر از عشقی دست شسته باشه، حرف نمیزنه ولی از رفتارش میفهمی چون عشق رو میفهمه، حتی وقتی سعی در دزدیدن نگاهش داره، اپیک نجیب و باوقاره، لغزش‌های کوچکت رو نادیده میگیره! اپیک پدری حمایتگر و همسری قابل اتکاست، اپیک دوستیه که همیشه میتونی روش حساب کنی
22 شهریور 1402 پاسخ تشکر
40 تشکر شده توسط : مسافر خلفی
چقدر تعبیرات شما شبیه تعاریف خلبانان اف ۴ فانتوم ای هست دقیقا اونا هم در مورد فانتوم اینارو میگن
22 شهریور 1402 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : MAHMOUD Hamed Ghazavi

اپیک امواج شاهکاری هنری که فقط باید بوییدش و از تک تک نت هاش لذت برد ، نت هایی که با سلیقه پرفیومر« همامی» انتخاب و با شامه فوق حرفه ایش به بهترین شکل ممکن کناره هم چیده شدن .
نمیشه گفت اپیک مثل اینترلود و یا جوبلیشن فضای کمپلکسی دارد ولی بررسی و بیرون کشیدن نت هاش بسیار سخت و حداقل به بیش از شش هفت مرتبه تست در طول دوهفته نیاز هست تا بتوان درکش کرد و بخشی از نت هارو براساس غلظت شان در هرم بیرون کشید.

بررسی رایحه👇👇👇
اپیک مَن عطری اورینتال وودی هست .
اکوردهای اصلی این عطر 👈 اسپایسی ، وودی ، صمغی ، اینسنسی و چرمی هستند و نُت شروعِ آرپژِ اکورد اول ، آگاروود میباشد .

اپیک بمحض اسپری آگاروود را توی بستری تند و اسپایسی از فلفل چیلی باز میکنه و با چادری تیره و تار از اینسنس روی آن را میپوشاند .
در پس زمینه ی بستر ، ملغمه ی صمغ مر ، کندر و رگه هایی از سدروس با آگاروود همراه و بهش عمق و حسی دارک ، کمی روغنی و خراشیده با بن مایه ای ناب از بیسِ بالزامی مرمکی رو میدن .
هرچه به انتها میریم چرمی نیمه انیمال که با لایه ای کافوری ، اروماتیک و نیمه صابونی پوشیده شده نمایان و با بیس عودی و اسپایسی عطر همراه میشه ،
این بیسِ چرمی و نیمه صابونی ، برگ آسِ اپیکِ که یه حس نوستالژی بسیار ناب را القا میکنه ، حسی از چمدون های چرمی بزرگ که اکثره خانواده های دهه شصتی یکی ازش داشتند و داخلش معمولا لباسهای خاص ، چندقالب صابون ، گل میخک و.... میذاشتند .
کلا اپیک یه حس نوستالژی در بطن دارد که بنده به هرکسی دادم تست کرد گفت این رایحه چقدر آشناست و من اینو خیلی قبلترها یه جایی حسش کردم .

اپیک یکی از بهترین عطرهایی که دارم و هر وقت میخوام حالم خوب و بقولی کوک بشه و خستگی روزمرگی کار از تنم در بشه ،البوم عکسهای قدیمی رو میارم ، چندپاف اپیک یا پورانهوم توی فضای اتاق اسپری میکنم و اروم اروم البوم عکس رو ورق میزنم و غرق در خاطرات کودکی ، نوجوانی و ...میشم .
27 دی 1400 پاسخ تشکر
38 تشکر شده توسط : نم و خاک پارسا نیا
وای چه جالب،اصلا مگه میشه،من هم پورانوم رو دارم هم اپیک رو،بماند اینکه الان به جایی رسیدم که هیچ رایحه ای برام جای اپیک رو نمیگیره،بعد از خوندن مطلب شما رفتم برای اولین بار هر دوی این ۲ دلبر رو با هم اسپری کردم، یکی روی دست چپم و یکی هم روی دست راستم،بعد هرکدوم رو به نوبت بو کردم، وای چه لذتی بردم،یک آن احساس کردم اون ته مایه کار هر دوتا انگار یک رایحه دارن،تا الان اینطور تستشون نکرده بودم و اینطور لذت هم نبرده بودم،تصمیم گرفتم از این به بعد هردوتاشون رو با هم بپوشم، دو پاف اپیک و یک پاف پورانوم،خیلی جالب شد،خیلی خوشگل همدیگه رو کاور کردن،نمیدونم فقط برای شامه من این اتفاق افتاد یا واقعا این هم یک راه استفاده از این ۲ دلبر هست،وای اصلا مگه میشه،به به
28 دی 1400 پاسخ تشکر
10 تشکر شده توسط : ابوالحسن صادق اف
درود سعیدجان عرض ادب و احترام ،
البته بنده بیشتر بصورت تکی و گاهی هم بله بصورت لایر و همزمان استفاده میکنم ، بخاطره اینکه پورانهوم هرم خلوتی دارد و بن مایه ی اصلی اش لاوندر هست بخوبی با عطرای عودی بالزامی همخوان میشه .
ببین دوست محترم به جرات میتونم بگم در نود درصد موارد همپوشانی و لایر دو عطر خراب میشه و به هردوتا رایحه گند میزنه ولی میشه با شناخت گروههای بویایی و اکوردها به لایرهای نابی رسید .
اجازه بدید چندتا لایر و همپوشانی در حد ، که با کمک داداشم بعداز دهها ازمون و خطا بدست آوردیم خدمتتان عرض کنم و به عزیزانی که دنبال لایر و بدست آوردن رایحه جدید هستند توصیه میکنم امتحان کنند👇👇
همپوشانی پورانهوم و آزاروپورهوم عالی میشه ، مقدار فیفتی فیفتی باشد، مثلا سه پاف آزارو سمت راست لباس و سه پاف پورانهوم سمت چپ ، چرا همپوشانی این دوتا خیلی خوب ست و با هم مچ میشن ، بخاطره اینکه آرپژ و بن مایه اصلی هردوتا عطر لاوندرِ ، دوم اینکه گروه بویایی پورانهوم آروماتیک و گروه بویایی آزارو پورهوم آروماتیک فوژه ست ، اکثرا همپوشانی اروماتیک با اروماتیک فوژه خوب میشه و وقتی آرپژِ نت اول هردو یک رایحه ( لاوندر) باشد بخوبی باهم عجین میشن و فضایی خوشبو و یکپارچه را به اشتراک میزارن .

همپوشانی دارک ربل رایدر و سی کی وان شاک ، سه پاف دارک ربل ، دو پاف سی وان شاک ، همپوشانی این دو عطر بقدری با هم همخوان هستند که حتی میشه دوتا عطررا روی یک نقطه اسپری کرد ، دارک ربل رایدر با تحریفِ صمغ ها و همراه کردنشون با چرم توهمی ناب از امبر را فضاسازی کرده ، امبر و تنباکو بخاطره نت مشترک وانیل خیلی خوب باهم ست میشن و به همین خاطر لایر سی وان شاک و دارک ربل رایدر یکی از بهترین همپوشانی هایی که تجربه کردم و ملغمه ی این دو عطر رایحه ای تنباکویی و امبری که روی بستری از چرم پهن شدن را به تصویر میکشه .
چندین ترکیب دیگه هم هست که الان حضور ذهن ندارم و بعدا به اشتراک میزارم .
28 دی 1400 پاسخ تشکر
21 تشکر شده توسط : 𝐴𝑟𝑑𝑒𝑠𝒉𝑖𝑟 𝑆 شراره
درود متقابل علیرضا خان گرامی
راستش خود من هم با همپوشانی عطرها مخالفم،چندتا کار دارم که عاشقانه دوستشون دارم راستش با عطر امضا هم میانه ای ندارم،دوست دارم نسبت به هر حال و هوایی که دارم با یک کدوم از دلبرهام عشق بازی کنم،عاشقانه رایحه اپیک رو دوست دارم،الان پورانوم هم دارم،دست ریز آیریش لدر و توسکان لدر رو هم تهیه کردم که دوستشون دارم،بسته به حال و هوایی که مثلا اون روز دارم و شاید یک هفته هم طول بکشه یک کدوم از اینها رو می‌پوشم، ولی چون پورانوم و اپیک رو بیییییش از حد دوست دارم وقتی کامنت قبلی شمارو خوندم و با هم پوشیدمشون یک حال بسیار بسیار خوب،یک چیزی در حد مستی ازش گرفتم بخاطر همین سریع اینجا به اشتراک گذاشتم، دوست خوبم یه همپوشانی هم من حقیر به شما معرفی میکنم که خودم یک بازخورد عجیبی ازش گرفتم،از یه دوستی شنیدم افگانو با انکر نویر عجیب جواب میده،خودم افگانو رو نداشتم، پرسون پرسون از بین دوستان یکی رو پیدا کردم که داشت،بهش زنگ زدم و ماجرا رو بهش گفتم،گفت من امشب منزل فلان دوست مشترکمون هستم،تو هم انکر نویرت رو بیار امتحان کنیم،علیرضا جان باورت نمیشه اون شب ترکیب این دوتا چه غوغایی به پا کرد،چند نفری که اونجا بودن همگی گفتن ما تا حالا رایحه ای به این شدت بمب و محشر ندیده بودیم، دو پاف افگانو و یک پاف انکر نویر روی همون محل اسپری افگانو،پیشنهاد میکنم امتحان کنی،محشر میشه
29 دی 1400 پاسخ تشکر
7 تشکر شده توسط : کمیل ارژنگ بوترابی
چند وقت قبل در پاسخ به سعید عزیز توضیحاتی در مورده لایر و همپوشانی دو عطر دادم ، دیروز هم در بخش انجمن خانوم سحر در مورده ترکیب دو عطر سوالاتی پرسیده بودن و همین پیش زمینه ای شد که کمی بحث رو بازتر کنم .

حتما اکثره شما عزیزان دیده اید که اسانس فروشا خیلی وقتا دوتا اسانس را ترکیب و باهاش یه بوی جدید بدست میارن ، مثلا هوگو بوس و ورساچه ورسوز را میکس و هوگوورسوز را ، لالیک مشکی و بلک افگانو را میکس و اسانسی به اسم لالیک افگان بدست میارن و میفروشن ( البته همین اول باید بگم بشخصه با خرید و استفاده از اسانس های خالص و گرمی بشدت مخالفم و توصیه ام اینه نخرید و استفاده نکنید) .
به بحث اصلی برگردیم ، داشتم میگفتم که اسانس فروشها خیلی وقتا از اینکارا میکنن و همین سبب شده بسیاری از عطربازهای تازه کار جهت ارضای حس کنجکاوی شان دوتا ادوتویلت و یا ادوپرفبوم را باهم میکس کنند ،
برخلاف میکسِ دوتا اسانس که به احتمال پنجاه درصد همخوان میشن ، در ادغامِ دوتا ادوپرفیوم در بیش از نود درصد نتیجه نه تنها خوب نمیشه بلکه باعث خراب شدن هر دوتا عطر میشه .
علت چیه و چرا در ادوتویلت و یا در ادوپرفیوم ها بندرت میکس دو عطر همخوان میشه ؟
ببینید عزیزان اسانس ها با مواد تمام سینتتیک و بصورت یکجا بازطراحی میشن و تک مولکولی هستند - ولی ادوتویلت یا ادوپرفیوم ها از ادغامِ چندین نتِ سینتتیک و طبیعی ساخته و موادِ چند مولکولی هستند‍ .

ادوپرفیومی که شامل چندین و چند مولکولِ و طی فرایندی یکماهه ایج شده ، اضافه کردن حلال ، اتانول و یا میکسش با یک عطر دیگه ، باعث میشه مولکولهایی که در عطر مچ شدن و مثلا یک اکورد گلبوی فرش و سبز را تشکیل دادن ، شکسته و از حالت آکورد به حالت دیسکورد تغییر وضعیت بدن ،
این تغییر وضعیت ، نت های متحد و پایه را از هم جدا و سبب میشه اون رایحه ی یکپارچۀ گلبویی که مثال زدم تبدیل به گلهایی جدا از هم و شلخته بشه و به زبان ساده باعث گنگ و مبهم شدن رایحه میشه ،
بعنوان مثال ملغمه ی موگه ، مگنولیا و یاس یک اکورد فلورال با رایحه ای تمیز ، ترد و سبز رو تشکیل میدهد ، وقتی بخاطره اضافه شدن فیکساتیو و یا یک عطر دیگه این اکورد شکسته و به دیسکورد تغییر وضغیت بدهد اون هاله سبز ، تمیز و ترد که تم گلبو را احاطه و پوشش میداد از بین میره و باعث میشه یه فضای درهم و گنگ از گلهای سفید که دیگه حس ترد و تمیز بودن رو ندارند به مشام برسه.

برای استفاده همزمان از دو عطر باید دید چه اکوردهایی همخوان هستند ، تازه اگه دو اکورد همخوان بودن بازم بهتره دوتا عطر را بصورت دکانت با هم میکس نکرد که یه وقت اکوردهای عطر به حالت دیسکورد تغییر نکنه.
یک اکورد امبری با اکورد تنباکوی پیپ مانند خوب مچ میشه ، اکورد اروماتیک با اروماتیک فوژه ، اکورد وایت فلورال با گورمند ، اکورد چوبی با چوبی شیپغ ، اکورد شبپغ یا یک عطر چرمی ، البته اینا همیشه همخوان نمیشن ، نت های چاشنی و پس زمینه هم گاهی دخیل هستند ،
در آخر بازم تاکید میکنم برای همپوشانی و لایر ، دوتا عطررا میکس نکنید ، سعی کنید عطر ایکس را سمت چپ بدن و عطر ایگرد را سمت راست اسپری کنید و اجازه بدید روایح و نت ها روی پوست باز و در جو ادغام و یک رایحه مشترک و خوشبو را منتشر کنند.
12 بهمن 1400 پاسخ تشکر
28 تشکر شده توسط : 𝐴𝑟𝑑𝑒𝑠𝒉𝑖𝑟 𝑆 الناز
علیرضا خان گرامی درود
دوست گرامی چقدر توی این مورد به هم شباهت داریم،من هروقت حالم میزون نیست،دلم گرفته،از کسی دلخورم فقط و فقط یک چیز حالم رو میزون میکنه،باعث میشه به خودم مسلط بشم و اعتماد به نفس پیدا کنم،اونم پوشیدن اپیک این دلبر دوست داشتنیه
27 بهمن 1400 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : فاطمه فیضی صادق اف
عرض ادب و احترام دوست محترم وقتتون بخیر🌹🙏
باعث افتخاره که سلیقه یکسان داریم ،
بله انصافا اپیک عطریه که باید به احترام خالقش کلاه از سر برداشت .
27 بهمن 1400 پاسخ تشکر
12 تشکر شده توسط : رضاحسین نوری 𝐴𝑟𝑑𝑒𝑠𝒉𝑖𝑟 𝑆
سلام جناب علیرضا خان.مطلب بسیار تخصصی و زیباتون رو خوندم اگرچه با کلی تاخیر. این عطر رو من تازه خریدم. عاشق رایحه یش شدم. با توجه به تجربه حضرتعالی میشه راهنمایی بفرمایید برای اینکه این عطر رو کمی سبک تر و مناسب فضای بسته واداری کرد با همین ترکیب و ترجیحا رایحه ای شبیه کارون پوران هوم که لوندر داره چیزی رو برای لایر کردن پیشنهاد میفرمایید🙏
14 مهر 1401 پاسخ تشکر
4 تشکر شده توسط : فاطمه فیضی بابک

امواج اپیک من
اولین عطر من از امواج ها جرنی بود. یادم است چند سال قبل، اول هم تستر اون رو خریدم. به عنوان فردی که امکان نداشت دو روز پشت سرهم یک عطر رو استفاده کنم و همیشه عطر رو با لباس ست می کنم این قدر شیفته تنباکوی تلخ و یکساعت اول جرنی شدم که چندین روز اون رو پیاپی استفاده می کردم و بعد ها هم به کرات . جرنی با توجه به تلخی تنباکو بر خلاف بسیاری از رایحه های تنباکویی اون زمان که از شیرینی گاهی بوی قلیون رو در مخاطب تداعی می کردند خاص و جذاب بود.دیگه کسی نمی گفت بوی قلیون می دهی!!.هر روز چند نفر اسم اون رو می خواستند .یادم است تستر اون رو اگر اشتباه نکنم ۴۰۰ تومن خریدم .بلافاصله هم رفتم و باتل غیر تستر اون رو هم گرفتم و بعدها باز هم خریدم . و مدتها محبوبترین عطر امواج من بود.بعدها دیا رو گرفتم.......اما بعد از آشنایی با اپیک من ، این باتل سبز رنگ سلطنتی محبوترین عطر امواج من شد .بار ها با خودم فکر می کردم ایا واقعا می شد برای این رایحه و اسم آن رنگی غیر از سبز انتخاب کرد و هربار به خودم پاسخ می دادم که خیر.ان قدر شیفته این عطر شدم که همیشه یک باتل بک اپ دارم . در هرم بویایی اپیک عاشق درای داون آن هستم .عطری کاملا فرمال و سلطنتی و جاافتاده. اصلا عطر خیابانگردی یا دورهمی های دوستانه یا تینیجری نیست.اگر رایحه ان را دوست داشته باشید و به قول معروف رایحه ان به تنتان و لباستان و شرایطتان(کاری، سنی و...) بنشیند دیگه رهایی از دستش کار ساده ای نیست. دوستی اشاره کرده بود این عطر بوی ثروت می دهد که قضاوت نمی کنم درست است یانه؟ جالبه در مقابل برخی دوستانم رایحه ان را سنگین می دانند و علیرغم احترام برای جنس رایحه ان را دوست ندارند که این هم قابل احترام است.فصل استفاده از اپیک همین الان است .اگر تا به حال ان را تست نکرده اید آزمودن ان خالی از لطف نیست .شاید در بین رایحه های محبوبتان جای گرفت.
19 دی 1400 پاسخ تشکر
38 تشکر شده توسط : نم و خاک پارسا نیا
جناب غزوی،شاید باورتون نشه وقتی کسی از این باتل سبز رنگ بقول شما،تعریف میکنه من بیشتر عاشقش میشم،کاملا با نظر شما موافقم،انگار رایحه اش یکجوری اعتیاد آوره لامصب،وقتی گرفتاری بشی دیگه نمیتونی از دستش نجات پیدا کنی،خدا کنه حالا حالاها موجود باشه و بلای گودلایف رو سر این الهه عشق نیارن
20 دی 1400 پاسخ تشکر
6 تشکر شده توسط : صادق اف علی رشوند

به درخواست جناب سعید زند
عطر اپیک آمواژ
دوستان عزیزم سلام
جایی خواندم عطرهای اپیک و اینترلود همزمان به خانه ی آمواژ پیشنهاد شدند ، تشابهاتی دارند ، آمواژ ، اینترلود را مطابق تر با سیاست روز برند تشخیص داد ، لیک از هیچ بابت معرفی ی همزمان آن دو به صلاح نبود . ضمنا اینترلود ِ آن روز نیاز به بررسی بیشتر داشت . نیز تهیه ی مواد خام برای ساخت هر دو هزینه بر ، بعلاوه معرفی ی همزمان ، فروش را تقسیم و سهم هر یک را به نصف تقلیل میداد .تصمیم اینگونه شد که اینترلود ، بررسی ی بیشتر و عرضه اش موکول به سالی شود که قوم مایا پیش بینی ی پایان دنیا و سقوط آن کرده بودند !
از سویی در جلسات و شور پنهانی ی برندها مشخص شد قوانین جدید ایفرا قرار است تاریخ عطرسازی را به دو تاریخ قبل و بعد از ۲۰۱۲ تقسیم کند و اینترلود مبنا ، رفرنس ، مرجع و واحد کیفیت در پرفورمنس خواهد شد و نام خود و آمواژ را مدتی در اذهان مثبوت خواهد کرد .
فروش عالی برای اپیک پیش بینی شد و هزینه های بررسی ی مجدد و تهیه ی مواد اینترلود نیز مهیا میکرد .
اگر دو عطر موفق ، همزمان پیشنهاد شوند ، اغلب عطر موفق تر در ابتدا عرضه خواهد شد لیک سیاست آمواژ بر اساس اتفاقات مذکور معکوس شد .
برند آمواژ باسلیقه است ، عطر را به معنی ی صحیح ِ عطر میسازد . آمواژ به واقع ، عطر میسازد !
معمولا و بر حسب تحقیق ، اگر یک عطر این خانه را پسندیده اید میتوانید امیدوار باشید که دیگر محصولات این خانه را نیز خواهید پسندید .
پکیجینگ : قبلا نیز عرض کرده ام ، شیشه و ضمائم عطرها با شما سخن میگویند . شیشه ی اپیک سبز تیره است پس با یک عطر سبز از نوع تاریک روبروئیم . در بالای شیشه رنگ سبز روشن تر است که نشان از شادابی ی سبزینه ای ی پله ی نخست دارد و هر چه به پایین نزدیک میشوید عمیقتر ، تاریک تر و وهم آلود تر میشود که نشان از رایحه ای با آن مشخصه در پله ی پایه دارد . آرم طلایی میگوید عطری فاخر از برندی فاخر است و درب طلایی نشان از امکان استفاده در مجالس ویژه ی شبانه دارد .
از سویی دیگر :
جعبه و شیشه معنی ی دیگری نیز دارند که از طراحی ی عطر و داستان نهفته در آن میگویند .
اپیک الهام گرفته شده از روایت توراندخت پوچینی و نمایش سفر جاده ی ابریشم از چین و تبت به عربستان است . رنگ شیشه همچون جواهری از یشم و زبرجد سبز است و آرم و درب طلایی از تجارت طلا و مروارید درین داستان حکایت دارد که در جعبه ای به رنگ قهوه ای که یادآور چمدانهای چرمی ی چین باستان است که با خطوط چینی نیز نقوشی بر آن مقیود است و درون جعبه ( عطر ) یادآور تجارت ادویه جات گرانبها و ترشیجات و ابریشم و چای و پشم و زعفران است .
خالق اش از زنان هنرمند این هنرست بنام راندا هممی و نیز توسط عطار بزرگ و نامدار وقت ِ این خانه کریستوفر چانگ معرفی شده ست .
پله ی اول : هل ، زیره ، جوز ، فلفل صورتی ، زعفران و کندر
هل ، زیره ، جوز و زعفران به همراه شمعدانی که در قلب عطر میطپد وظیفه ی شرقی شدن رایحه را برعهده دارند
شمعدانی خود به تنهایی غیبت رز و یاس را که عمدتا پای ثابت عطرهای شرقی اند جبران میکند .
این پله ادویه ای بودن عطر را معرفی میکند .
قلب عطر : شمعدانی و صمغ درخت مر
شمعدانی که مشابه رز و یاس است . به این معنی که روایح رز و یاس را اگر ادغام کنید و کمی قویتر کنید رایحه ی شمعدانی در ذهن متبادر میشود . هر سه از یک جنس اند .
مر نیز صمغی ست که از درختی خشک و خاردار میطراود که به رنگ قهوه ای ی تیره و رایحه ای بالزامیک و کندر گون دارد .اسپایسی فلفلی ست و حاوی ی myrth است .
پایه عطر : این پله ایست که اپیک را نامدار کرده ست !
مشک ، پچولی ، سدر ، صندل سفید ، چرم ، دود ، عود ، جاوی و بیدستران ( سگ آبی )
کلکسیونی از روایحی که هر کدام به تنهایی میتوانند از بهترین پایه های عطرها را بسازند !
پله ای مرطوب ، عمیق ، تاریک ، تمیز ، اشرافی ، عرفانی ، اینسنسی ، خاص ، معطر و متفاوت ، تعاریف این پله ی شاه رایحه است .
اپیک شاه عطر است ، از اشراف زاده های عطور است ، متمایز است و متمایز ات میکند .

پی نوشت :
روایح سبز با ضمیر ما انسان ها مانوس تر اند . سبزی نشانه ی زندگیست . همنشینی ی آب و خاک سبزی آفرین اند و این هردو در جسم ما موجودند .
پس این است که روایح سبز ما را شاد ، سیر ، مطمئن ، آرام از جنس به مقصود رسیده و به ثمر نشسته میکنند و بدین سبب روح ما نیز آرامش میگیرد .
متولدین ماههای خاک و آب و باد هرسه درین حس مشترک اند و تنها متولدین آتش ( فروردین ، مرداد و آذر ) ممکن است چون دیگران ملذوذ نشوند که ایشان عطرهای داغ ، تند ، پرحرارت و خصوص دودی را دوست تر دارند .
یکی از تحقیقات گسترده ی من در عطرها ، این شاخه بوده ست که تمامی ی افراد پیرامون را ازین منظر آزموده ام .
قبل از اینکه آن را مردود بشمرید ، بیازمایید !

همگان در مجالس خوش بوی اند ، لیک عطربازان معطر اند !
انشاله معطر به اقسام عطور باشید دوستان همخانه ام
تقدیم شد به این امید که مفید واقع شود
با ارادت
20 دی 1400 پاسخ تشکر
36 تشکر شده توسط : نم و خاک خلفی
جناب سخی، ممنون از شما،واقعا جالب و آموزنده بود،مرسی از شما که اینقدر خوبید،همیشه برقرار باشید
20 دی 1400 پاسخ تشکر
2 تشکر شده توسط : مسیح بسته شده کامبیز سخی

"وقتى يه سرى ريويو هاى عطرو ميخونى تسمه تايم پاره مى كنى، يعنى انقدر تخصصيو شاهنامه وار نوشتن كه والا فهميدن شاهنامه ى فردوسى هم از اينا راحت تره🤯🤪 سختش نكنيم ديگه مثلاً همين كوكو نوير رو ببين وقتى به شيشه ى اين عطر نگاه مى كنى، چه حسى مى گيرى؟ 🧐"

بخشی از نوشته یه وبلاگ توی اینستاگرام



راندا همامی عطار اپیک امواج که باید در مقابلش ایستاد سر تعظیم فرود آورد درباره این عطر شاهکار می‌گه از اپرای توراندخت اثر جاکومو پوچینی در این کار اقتباس شده. توراندخت نمایشنامه از شیلر این اپرا در اصل، داستان روز سه‌شنبه منظومه هفت‌پیکر نظامی گنجوی شاعر پارسی ایرانی قرن دوازدهم به نام گنبد سرخ است. توراندخت دختری زیبارو که خود رو در ذکاوت و سیاست و درایت و دانایی از هر مردی در زمان خویش بالاتر میدونه حاضر به ازدواج با هیچ مردی نیست. اما درنهایت با این شرط حاضر به ازدواج میشه که مردی پیدا بشه و به سه معمایی که طرح میکنه پاسخ بده.

شیلر بزرگ در نمایشنامه‌اش سنگ تمام گذاشته و این افسانه‌ی ابدی نظامی در اجرا به نهایت بلوغ رسونده. پوچینی هم در اپرایی که از این نمایشنامه اجرا میکنه باز هم اینکار رو تکرار میکنه. شخصیت‌های متععد و فعل و انفعال زیاد محیط پر تنش و جذابی رو برای مخاطب میسازه . به جرات میگم در اپیک روح اپرای توراندخت پاسینی حس کردم. هیجان، شور، برونگرایی، بی نظمی، تعدد، فریبکاری، اغواگری ، مبارزه برای تصاحب و ...

می‌بینید پشت عطرها چه داستان‌های حماسی است در اینجا خود عطار کسی که عطر اپیک امواج ساخته می‌گوید که از چه چیزی الهام گرفته است برای اهلش این مکاشفه بس لذت بخش و سکرآور است کسی نمی‌خواد چیزی سخت کنه اینکه کتاب نمی‌خوانیم موسیقی گوش نمی‌دیم اپرا نمی‌رویم هنر نمی‌دانیم خودمان سختش می‌کنیم وقتی نهایت درک‌مان از هنر می‌شه تماشای فیلم‌های درجه سه بفروش و موسیقی‌مان می‌شه ساسی مانکن مبتذل و شب تا صبح توی کف ... هستیم باید دور شد از این محیط زیست نکبتی.
25 بهمن 1400 پاسخ تشکر
31 تشکر شده توسط : خلفی شاپور  آتش

9
رایحه
10
ماندگاری
9
پخش بو
10
طراحی شیشه
یکی از تاریکترین عطرهایی که تا بحال پوشیدم امواج اپیک هست. تلخ و تاریک که شاید برای بعضی‌ها حساسیت سردرد ایجاد کنه. بنظرم برای پوست یکمی زیادی تلخه ولی برای پارچه بهتر خودشو نشون میده. این عطر فقط برای زمستان مناسبه و اگه شب تن‌پوش کرده باشین شاید قبل خواب هر طوری هست بهتر باشه تا دوش بگیرین چون بخاطر رایحه سنگینش در حین خواب هم ممکنه باعث بیخوابی یا بی‌قراری در خواب رفتن ایجاد کنه. ولی در کل عطر خوبی هست اما قطعا باید قبل خرید تست کنین.
کیفیت خوب در شیشه عطر، نی نازک و محو، درپوش سنگین آهنربایی و هاردباکس داخل مخملی.
04 آبان 1401 پاسخ تشکر
29 تشکر شده توسط : مهران میرزایی حسن شجاعی

10
رایحه
10
ماندگاری
10
پخش بو
10
طراحی شیشه
درود به دوستان
من بعد چند روز تست میخوام بگم که رایحه این عطر فوق العاده پیچیده، پرانرژی، پر قدرت و بی نظیره، به نظرم اصلا تکراری نمیشه کلا اعتیاد داره و همش دوست داری لباستو بکشی بالا و مدام از نزدیکتر بوش کنی یه رایحه بی نظیر و بی مثال داره که نمیشه بش عادت کرد
تمام روز و حتی شب که خوابی ذهنت رو درگیر میکنه
من با کمال تعجب، شب اول دوبار تحت تاثیر رایحه خوب این عطر از خواب بیدار شدم و دنبال گمشده ام میگشتم.. واقعا میگم!
ماندگاری اش عالی حتی بعد یکهفته هنوز بوش رو لباسم مونده و با کمال تعجب رایحه بدی نگرفته بود و در نتهای آخرش صندل و چرم کاملا مشخصه
در مورد قدرت و پخش بو و ماندگاری بی نظیره
وااای از تغییرات رایحه براتون نگم، هر ساعت و هر روز یه رایحه متفاوت داره و اصلا خطی و ثابت نیست انگار هر ساعت یه عطر جدید زدی
من بشخصه با این عطر زندگی جدیدی رو شروع کردم و دوباره متولد شدم و روی خوش دیگه زندگی رو دیدم
هزاران آفرین و دست خوش به خالق این عطر خانم راندای عزیز
30 دی 1401 پاسخ تشکر
28 تشکر شده توسط : حجت مهدی الهی

آمواج اپیک منو برد به سالهای بسیار دور شاید به دوران کودکی، به خیلی قدیمترها به سالهای قبل، اون وقتها که آدما به هم نزدیکتر بودن با هم مهربون تر بودن سالهایی که دلها به هم نزدیکتر بود حرفها حرف بود، رفیقا رفیق بودن، سالهایی که این همه تنوع تو هیچ چیزی نبود چه برسه به عطر، آدما دغدغه های مهمتر از "عطر" داشتن. شاید برد منو به سالهای تلخ جنگ، به قدیم، به سالهای کودکی، سالهایی که مهمونیا زیاد بود. دور همی ها شب نشینی ها، سالهایی که خنده های از ته دل آدما گوش فلک رو کر میکرد، منو برد به روزهای گرم تابستون فوتبال گل کوچیک و تیر دروازه های آهنی، به سه ماه تعطیلی، منو برد به روزهایی داغ تابستون که بستنی فروش با ی کلمن سفید که با بند به گردنش آویزون کرده بود تو کوچه داد میزد" آلاسکا آلاسکا " به روزهای بی استرس کودکی روزهایی که خستگی اصلا معنی نداشت روزهایی که حداقل دلها خوش بود، عطرها فقط عطر بودن و خوشبو و این همه دّک و پُز نداشتن، منو برد به زمستون های سرد، دستکش های بافتنی، کلاه های سبز رنگ که فقط جای چشمهاشون باز بود و صدای مردی که از تو کوچه داد میزد " برف پارو میکنیم " منو برد به دبستان به زنگ تفریح و سر و صدای مبهم بچه ها که تو حیاط مدرسه تو هم می لولیدن. این عطر منو برد به سفر، سفری به گذشته

آمواج اپیک
گرم، تلخ، تند، مردانه
رایحه سنگین، قدرتمند، کلاسیک،
و صد البته که عطر خوبیه
اما عطر من نیست

05 اسفند 1400 پاسخ تشکر
28 تشکر شده توسط : هاشم پور nazanin

Atrafshan logo
عطرافشان
پشتیبانی سایت
عطرافشان
سلام کاربر گرامی
چطور می توانیم به شما کمک کنیم؟