AMOUAGE - Jubilation for Men

در مورد کیفیت بصری این عطر به یه جمله کفایت میکنم
خواهرم که هیچ شناختی از این عطر نداشت
بعد از بوییدنش برای اولین بار بدون اینکه اسمشو بهش بگم
بهم گفت بوی شادی میده .

“به وجد آمدن از چیزی فوق‌العاده و تحمل‌نکردنِ شوق و شعفِ دیگران راجب آن چیز!” برایتان پیش آمده؟
برای خسیسی چون من کاش می‌شد این رایحه را از بازار جمع کرد و تنها تعدادی از آن در یدِ اینجانب می‌ماند. برایم تداعی‌گرِ گفته کی‌یرکگور است:
«همچون نام محبوبی‌ که حتی طاقت نداریم کسی آن را به زبان آورد.»

یوبیلیشن را می‌بویم و می‌پندارم؛ شگفتا که رایحه‌ای بدل می‌شود به نیک‌بختیِ شامه‌‌ای که توانسته آن را ببوید.
گویا توانسته‌اند عصاره‌ی خُجستگی‌ و بشارت را بگیرند و آن را در شیشۀ یوبیلیشن بریزند، بوی مُژدگانی می‌دهد، بوی نگاهِ نافذِ مردی جااُفتاده که عاقل و بشّاش است و در میانِ جمعی که در حال صحبت‌اند نشسته و با این‌که از همگان فراستِ بیشتری دارد سکوت کرده و تبسم‌کُنان به جمعِ اطرافش می‌نگرد، سر تکان می‌دهد، تایید می‌کند، سعی می‌کند کلماتش نویدبخش باشند، او نیمه‌ی پُرِ لیوان را می‌بیند. انسان عاقلی‌ست که سعی می‌کند بی‌تکلف باشد و با این‌که مردم او را ساده‌لوح {یا حتی خُل و چل} ببینند مشکلی ندارد، حال آن‌که کوهی از دانش است.

حال و هوای این جملاتِ جلال‌الدین بلخی در مقالات شمس را دارد:
«با اين‌همه ديوانگى‌ام عاقلان را در كوزه كرده‌ام؛ با اين‌همه بی‌خبری‌ام باخبران را زيرِ بغل گرفته‌ام. در اندرونِ من بشارتى بود، گويى مى‌پَريدمى، بر زمين نيستمى.»

جمعه شب دل تنگش شدم باهاش نشستم جلو باد پنکه او میگفت من می‌شنیدم و از شنیدنش سیر نمی‌شدم

عطری خیلی خاص و خوشبو و مهربان

بوی رُز خیلی خوبی ازش دریافت کردم. به نظرم یک کار نیش به حساب میاد !

درود
برای من ک عطر یکی از سه ویژگی بارز ِ تعریف کننده ی شخصیت ِ هر فردی هست
زیباترین رایحه تعلق میگیره ب این اثر هنری
بی نهایت خوشحالم ک عطر امضا م همه گیر نشده ک هیچ کمتر گالری عطری این اثر آنتیک رو میشناسه یا داره نمیدونم خودخواهی حساب میشه یا ن اما برای من ک عطر ی موضوع بسیار حساسیِ دوس دارم عطر امضام تنِ کمتر کسی نشسته باشه
و ازین ک این اتفاق افتاده خوشحال م
جوبیلیشن عطریِ ک هربار درب باتل ش رو باز میکنم
انگار ی میراث خانوادگی باارزش از عزیزترین شخص زندگیم برام ب جا مونده
بوی تلخ و شیرین ی ک باهم آمیخته شده
وضوحِ تک ب تک ِ نت هایی ک ن شیرین ِ سردرداورن ن تلخِ گریزان کننده
این همه تعادل و بالانس بودنِ تناقض ها
این همه وضوح در نمایش تک ب تک ِ نت ها
مرحبا ب دوشافو با این خلاقیت ش ک امضای هنرنمایی ش شد
انقدررررر منو در خودش حل میکنه ک نمیدونم ساعت چطوری گذشته و ی تایمی باید بذارم دوباره برگردم ب زندگی ِ بعد از استشمامِ این عطر
اینو هم اضافه کنم همیشه از طرف اطرافیانم در حالی ک چشماشون برق میزنه کنجکاو ِ شنیدن اسم عطر میشن و منتظرن یادداشت کنن ک در اسرع وقت بخرنش ری اکت های این شکلی میبینم😍🥹🤤
خلاصه بگم این عطر همون جویِ معطریِ ک خالقِ اَدیان بهشون وعده داده ک در بهشت منتظرش باشن 😍🤌

دارچین و میخک‌ و‌برگ بو‌ صمغ درخت مر اگر عطر بود من بهش امتیاز میدادم متاسفم که باید بگم بازخورد این عطر برای من و‌اطرافیانم بسیار منفی بود و‌من هر عطری که بازخورد منفی داشته باشه نه بهش امتیاز میدهم و‌نه تعریف می کنم و‌نه سفارش برای خرید تعجب من از سلیقه متفاوت و کاملا عحبب بعضی از دوستان که جو‌گیر می شوند و‌ستایش می‌کنند یکم به ترکیب های عجیب و‌غریب و با تعداد زیاد روایح در این عطر توجه کنید بعد متوجه ضعف این رایحه میشوید من‌ نظر شخصی ام را دادم با سی سال تجزبه در عطر سازی و‌ تولید روایح و خوشحالم که به پای این جوبیلیشن پول بیشتری ندادم .

هر دوستداره عطری فلسفه منحصر بفردی از نحوه عطربازیش و کنکاش تو این دنیای خوشبو برای خودش داره.
برای من دنیای عطر یعنی رهگذر بودن ، مثه رهگذری که از جلوی ویترین های مختلفی رد میشه و نگاه میکنه (تجربه میکنه) و عبور میکنه.
بنظرم قشنگ ترین بخش عطربازی همین تجربه کردن های بی پایانشه، یه ماجراجویی که بزرگترین دستاوردش تجربه حسی و روحی هست . در واقع دنیای عطر بیشتر مسیره تا مقصد و مقصد هاش مدام با سن و شرایط روحی دستخوش تغییر میشن.
برای همین من هیچوقت یه عطر رو دوبار تهیه نکردم حتی اگه عاشقش بودم، چون اون هیجانه کنکاش و تجربه جدید کشف نشده برام جذاب تر بوده و طبیعتا هیچوقتم درگیر تعصب تو دنیای عطرنشدم چون دوس داشتم عبور کنم.
اما جوبیلشن یکی از معدود عطرهایی بود که هم منو درگیر تعصب کرد و هم دوس ندارم ازش عبور کنم، طوری که همیشه انگار باید شارژ بشه و وجود داشته باشه. و این ذهنمو مدتی بود درگیر خودش کرده بود که چرا بعضی عطرها و کلا چیزهایی فلسفه مارو حتی تو زندگی تغییر میدن تا اینکه چند روز پیش از سره کنجکاوی از چت جی پی تی اینو پرسیدم و گفتم در قالب شعر بهم پاسخ بده...
جوابی که داد حقیقتا شگفت زدم کرد و لذت بردم، گفت جوابت در دو شعر مولاناس، اولی اونجا که از بین صدها عطر یه عطر رو پسند میکنی یعنی شعر " همه را بیازمودم ،ز تو خوش ترم نیامد " و اونجا که از عطر ها عبور میکنی اما درگیر یه عطر میمونی میشه شعر"دیگران چون بروند از نظر از دل بروند، تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی".
پوزش که کمی حاشیه ای بود متن اما گفتم شما هم مثل من شاید لذت ببرید از خوندنش
حقیقتا زیبا گفت (: